خاطرات #فخرالسادات_موسوی، همسر سردار #شهید_احمد_یوسفی
رفتی بهار از میان رفت، رفتی و پاییز آمد
در مزرع چشمهایم باران یکریز آمد
طی میشد اوقات من با تنهایی و بیپناهی
زخم فراق تو کم بود، رفتی و آن نیز آمد
من بودم و صد گلایه، اما دریغا به جای
گرمای دلداری تو، سوزی غمانگیز آمد
از قدّ من غم فراتر، من در قفس او رهاتر
با گریه شامم سحر شد، صبحی بلاخیز آمد
گل بودی و خنده با تو، رویای آینده با تو
رفتی بهار از میان رفت، رفتی و پاییز آمد
#فائزه_زرافشان
@faeze_zarafshan