eitaa logo
🌺 با یادت آرامم 🌺
81 دنبال‌کننده
145 عکس
49 ویدیو
6 فایل
نشر و کپی رمان در حال نگارش ❌ کانال رسمی نویسنده خانم #فهیمه_ایرجی در فضاهای مجازی تلگرام و ایتا @fahimehiraji وبلاگ نوشته های نقره ای ( مولف) 👇 http://fahimehiraji.blogfa.com/ #پیچ_اصلی 👇 https://www.instagram.com/fahimeh.iraji64
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان آوارگی در پاریس به زودی رمان 🍃🌸🍃🌸 کانال رسمی خانم در فضاهای مجازی تلگرام و ایتا @fahimehiraji در اینستاگرام 👇 https://www.instagram.com/fahimeh.iraji
با ما همراه باشید با برش هایی از رمان جذاب و عاشقانه" آوارگی در پاریس " ( زهرا ) حمایت شما باعث دلگرمی ماست
با ما همراه باشید با برش هایی از رمان جذاب و عاشقانه" آوارگی در پاریس " ( زهرا ) حمایت شما باعث دلگرمی ماست
برشی از رمان جذاب فصل ۲ گام های بی صدا کارن صدای آژیر زنگ، ساعت رفتن به دانشگاه را اعلام می‌کرد. بدنم به خاطر تمرینات سخت دیروز باشگاه، در هم کشیده شده بود. به زور دستم را به ساعت رساندم و ساکتش کردم. جدا شدن از آن تخت گرم و نرم برایم سخت بود. اما انگار چاره‌ای نداشتم. خودم را به زورتا جلوی آینه کشاندم. دستی به چهره ی خواب آلودم کشیدم. بلوز نیم‌آستین بنفشم را به همراه شلوارلی مشکی پوشیدم و راه افتادم. هوای آبان ماه، طبق معمول آلوده و دلگیر. کلاس هم شده بود قوز بالا قوز وحالم را گرفته‌تر می‌کرد. با یک استاد سخت‌گیر درس داشتم؛ از آن‌هایی که برای نمره‌ی قبولی باید مغزت را برایشان خالی کنی مخصوصاً رشته‌ی ما که واحد عملی زیاد داشت و بیشتر اوقات نقشه‌هایمان برای از زیر کار در رفتن، نقش بر آب می‌شد. ماشین را که پارک کردم وارد دانشگاه شدم. خلوتی محوطه، شروع کلاس ها را هشدار می‌داد. پله ها را دو تا یکی کردم و وارد کلاس ۳۰۳ شدم. سکوت سنگین کلاس، من را به سمت نزدیکترین صندلی هل داد. استاد با نگاه تندش از پشت عینک مرا متوجه تأخیرم کرد. _ خب دانشجویان محترم، بدون مقدمه بگم که برای همه تون پروژه‌ای گروهی در نظر گرفتم؛ چون کار قراره بین دانشگاه‌ها به صورت رقابتی برگزار بشه. از باب تجربه‌ای که داشتم خودم گروه‌بندی رو انجام دادم. پس بدون اعتراض، دوستانه با هم شروع به کار کنید؛ درضمن فقط یک ماه فرصت دارین تا پروژه رو به صورت ماکت تحویل بدین. اما گروه ها. . . واقعاً چقدر مزخرف! گاهی از دست این سختگیری‌ها آدم دلش می‌خواست صندلی‌های وارفته‌ی کلاس را گاز بگیرد. _ ااا... کارن کجایی. . . ؟ حواست رو بده پیش گروه‌بندی‌ها که کارمون دراومد. _ چرا . . . ؟ مگه چی شده بهزاد...؟ _ خب گوش نمیدی دیگه، من و تو و آرش افتادیم تو یک گروه، با اون دختره. رد نگاهش را که دنبال کردم به خانم امیری رسید. چهره‌ی او هم از این تقسیم در هم کشیده شده بود. ناخودآگاه آب دهانم توی گلویم پرید، که سرفه‌ای زدم. _ خب امیدوارم کسی اعتراضی نداشته باشه؛ چون اصلاً وارد نیست. _ ببخشید استاد اما من اعتراض دارم. همه به سمت صدا چرخیدیم. از یک طرف حواسم به دهان استاد بود که با جدیت حرف‌هایش را تکرار می‌کرد و از طرف دیگر به سمت او که محکم روی اعتراضش ایستاده بود. صورتم داغ شده بود. انگار با اعتراضش داشت به شخصیتم توهین می‌کرد. به سمتش چرخیدم و گفتم: «خانم امیری این که ما قراره بزرگواری کنیم و شما رو تو گروهمون تحمل کنیم باید از خداتونم باشه. . .» وقتی برگشتم، نگاه های همه حتی استاد به من بود. سرفه‌ای زدم و گفتم: «استاد حل شد. شما بفرمایید.» بهزاد و آرش دلشان را از خنده گرفته بودند و زیر گوشم تحسینم می‌کردند. اما انگار فقط آب در هاون کوبیده بودم و اصرارش به انجام تک نفره‌ی پروژه ختم شد. استاد گفت: «باشه. اما می‌دونید که ریسک بزرگی می‌کنید. اگه کامل و جامع نباشه این درس رو افتاده فرض کنید.» _ چشم استاد، قول میدم به نحو أحسن انجام بدم؛ خیلی ممنون. _ استاد می‌شه من به جای خانم امیری تو گروهشون باشم؟ _ نه دیگه خانم امیدوار، چینش بقیه‌ی گروه‌ها رو لطفاً به هم نزنید. نگاهی انداختم، این صدای ساینا بود. آرش نفسی راست کرد و در گوشم گفت: «آخیش... دیدی؟ نزدیک بود این دختره ی زگیل باز خودش رو بند کنه به ما.» .......... نویسنده فهیمه ایرجی برای دیدن ادامه ی برش هایی از این رمان وارد وبلاگ مولف شوید👇 http://fahimehiraji.blogfa.com/ 🍃🌸🍃
رمان جذاب به قلم زودی منتشر خواهد شد. این رمان در حین ماجراهای جذاب دانشجویی پاسخگوی حدود ۲۵ شبهه روز می باشد. برای اعضای این کانال👇 @fahimehiraji 🔻 به زودی در کانال بارگزاری می شود🔺 برای کشتن یک جامعه روشی ساده به کار گیرید بر فرهنگ آنان تمرکز کنید، ابتدا کتاب را از آنها بگیرید و بعد سرشان را درون تلویزیون فرو کنید ... ✍ 🍃نشر دهید
رمان جذاب به قلم خانم منتشر شد. این رمان در حین ماجراهای جذاب دانشجویی پاسخگوی حدود ۲۵ روز می باشد. جهت سفارش با تخفیف به آی دی زیر پیام دهید👇 @montaghem3376 ♻️فرصت استفاده از این تخفیف محدود ♻️ 🔹همراه با مسابقه ی بزرگ و ارزنده 🔻🔻🔻🔻🔻 برای کشتن یک جامعه روشی ساده به کار گیرید بر فرهنگ آنان تمرکز کنید، ابتدا کتاب را از آنها بگیرید و بعد سرشان را درون تلویزیون فرو کنید ... ✍ 🍃نشر دهید
برای کشتن یک جامعه روشی ساده به کار گیرید بر فرهنگ آنان تمرکز کنید، ابتدا کتاب را از آنها بگیرید و بعد سرشان را درون تلویزیون فرو کنید ... ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 رمان جذاب با تخفیف ویژه ی روز میلاد حضرت زهرا (س) و دهه فجر. ✅ این رمان در حین ماجراهای جذاب دانشجویی پاسخگوی حدود ۲۵ روز می باشد. جهت سفارش به آی دی زیر یا شماره همراه پیام دهید👇 @montaghem3376 ۰۹۰۳۰۷۵۷۲۲۴ ♻️فرصت استفاده از این تخفیف محدود ♻️ 🔹همراه با مسابقه ی بزرگ و ارزنده 🔻🔻🔻🔻🔻 🍃نشر دهید