eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
978 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 آیا میدانید توجه_بیشتر_به_خانواده باید کرد امام رضا(علیه السلام): بَرُّوا أَهَالِیکمْ وَ أَوْلَادَکمْ جُمُعَةً إِلَی جُمُعَة در به همسر و فرزندان خویش نیکی کنید. 🌹مدیر خانواده باید روزی چون روز جمعه - که از اعیاد مهم اسلامی است - را برای توجه عاطفی و مادی ویژه خانواده قرار دهد و موجب نشاط و شادمانی آنها شود و از سوی دیگر، برای توجه به ارزش های دینی به جمعه توجه خاص کند، زیرا این امر در ایجاد صمیمیت و گرم شدن کانون خانواده اهمیت دارد. 🌺 برای این که بتوانیم روز جمعه را در نظر اعضای خانواده خوشایند و زیبا و دوست داشتنی جلوه دهیم می توانیم در آن روز به آن ها بیشتر توجه کرده و با تامین نیازهای مادی و رفاهی و عاطفی آنان به این خواسته  اسلامی به طور غیر مستقیم نائل شویم. ❄ در روایت داریم: قال رسول الله(ص): اطرفوا اهالیکم فی کل جمعة بشیء من الفاکهة و اللحم، حتی یفرحوا بالجمعة. 🍏🍊🍖پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به خانواده تان تحفه گونه در هر روز جمعه میوه و گوشت بدهید، تا اینکه از جمعه خوششان بیاید.» 🌼 البته نیکی کردن به خانواده همیشه خوب است، اما امام هشتم علیه السلام که به نیکی کردن در روز جمعه تاکید و تصریح می کند، برای این است که روز جمعه یکی از اعیاد_مسلمین و روز شادی است و خانواده یک فرد مسلمان باید خاطره خوش و با نشاطی از آن روز داشته باشد و با رسیدن جمعه ناخودآگاه شادمان گردد. 🌻مرد می تواند غیر مستقیم با نیکی کردن و توسعه بیشتر به رفاه خانواده در روز جمعه، این شادی و نشاط را به کانون گرم و صمیمی خانواده خویش به ارمغان آورند. @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 (ع) 🔸زمزمه رفتن دوباره محمدجواد در خانه شروع شد. همه می‌دانستیم که هیچ تضمینی به بازگشت محمدجواد نیست، اما خود محمدجواد هوایی بود و می‌خواست دوباره به جنگ بازگردد و باکی از اینکه برنگردد نداشت.  🌹محمدجواد تک پسر بود و اگر می‌خواست می‌توانست نرود، اما او بی‌تاب رفتن بود. من که از رفتن او کاملاً راضی بودم، اما نمی‌خواست به‌جز من، به کس دیگری بگوید که می‌خواهد سوریه برود، ولی به اصرار من به دنبال کسب اجازه از پدر و مادرش رفت. 🔻قسمت هشتم🔺 @Fahma_KanoonTaha 🍃 🌹🕊🍃 🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 (ع) 🔸وقتی می‌خواست راهی شود حس عجیبی داشت و مطمئن بود که سالم برنمی‌گردد؛ من هم همان حس را داشته و حالم شبیه حال دفعات قبل نبود. یک‌شب گفت «بیا بشین باهم حرف بزنیم.» 💔دلم لرزید و گفتم «می‌خواهی مأموریت بروی؟ و حتماً می‌خواهی سوریه بروی؟» خندید و گفت «آفرین عزیزم.» گفتم «من هم که نمی‌توانم و نمی‌خواهم مانع رفتنت شوم.» که در جواب گفت «به تو افتخار می‌کنم.»  🍒زینب که بیشتر به پدرش وابسته بود بی‌قراری می‌کرد و محمدجواد دائم دختر کوچک‌مان را می‌بوسید. قبل از رفتن زینب از پدر قول گرفت که موقع برگشت عروسکی برایش بیاورد. 🔻قسمت نهم🔺 @Fahma_KanoonTaha 🍃 🌹🕊🍃 🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
کانون طه آب‌پخش
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 #نذر_کرده_امام_رضا(ع) 🔸وقتی می‌خواست راهی شود حس عجیبی داشت و مطمئن بود که سالم برنمی
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃 🌹🕊🍃 🍃 (ع) 💔همه از بازگشت محمدجواد در دل غصه‌دار بودیم، اما هیچ‌کس چون من دل‌نگران این رفتن نبود. 😔خاطرات خوب زندگی مشترک‌مان و مهربانی‌های محمدجواد را که به یاد می‌آوردم اشک در چشمانش می‌نشست، اما می‌دانستم که همسرم عاشق شهادت است و نمی‌خواستم او را از رسیدن به آرزویش محروم کنم.... ⏱روزها به‌سرعت می‌گذشت و کم‌کم باید از عزیزترین‌مان دل می‌کندیم. محمدجواد خوشحال به نظر می‌رسید و به بقیه می‌گفت «از همین حالا مرا شهید محمدجواد قربانی صدا بزنید.» برای اعزام آماده بود و حس می‌کرد که بالاخره به آرزویش دارد می‌رسد. 🌹یک روز در قطعه شهدا اشاره به قبری کرد و گفت «اینجا قبر من است و من بیست و سومین شهید حاجی‌آباد می‌شوم.» اعزامش مرتب عقب می‌افتاد. بالاخره ۱۹ مهر ۹۴ اعزام شد. ✨لحظه وداع سخت بود. آشوبی در دل داشتم. زمان خداحافظی برایم لحظه جان کندن بود. محمدجواد، زینب، عزیز دردانه‌اش را بوسید و بعد حسین را در آغوش گرفت، حسینی که هنوز نمی‌توانست درک کند پدرش دارد برای چه می‌رود. 🔻قسمت دهم🔺 @Fahma_KanoonTaha 🍃 🌹🕊🍃 🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
👤 آیت الله بهجت(ره): ✔️ (عج) به شخصی ڪه اجازہ ملاقات میخواست، پیغام فرستادند و فرمودند: 🔸شما تهذیب نفس ڪنید، ما خود نزد شما می‌آییم. @Fahma_KanoonTaha
نظر رهبر انقلاب درباره فاصله‌گذاری اجتماعی در نماز جماعت 🔸فاصله تا حدود یک متر، اشکال ندارد. @Fahma_KanoonTaha
خضر نبی در سایه درختی نشسته بود سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم. سائل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی. خضر برخواست گفت صبر کن، بیا برویم بازار برده فروشان. گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن. سائل گفت نه هرگز!!! خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی. القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه، دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم. مرد گفت همین بس خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم. خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت. صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیرمرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام. گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یک بار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم، خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم، مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت. گفت اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان. گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه گفت ای صاحب و مولای من، از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم، چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم⁉️ قدری بیندیشیم🤔 @Fahma_KanoonTaha
ان شاءالله امشب بعد از نماز عشاء در محل کانون طه آبپخش قرعه کشی مسابقه صورت خواهد گرفت و نتیجه مسابقه کتابخوانی اعلام خواهد شد. مدیر کانال
: به گفته مقام معظم رهبری باید آتش به اختیار باشد؛ در وضعیت کنونی برای مشکلات هرچه می‌توانید تلاش کنید و آتش غم و غصه مردم را به دل خود بریزید. @Fahma_KanoonTaha
پنج حدیث، پنج قصه.pdf
3.53M
🌟 ، 🌟 ☘️ در این فایل که خدمتتان تقدیم می گردد، پنج حدیث کوتاه و قابل فهم از پیامبر مهربان خدا، برای کودکان به همراه پنج قصه کوتاه مناسب با هر حدیث به شکل مصور و جذاب آمده است ☘️ ❇️ شما گرامییان می توانید با نشان دادن تصاویر به کودکان، حدیث و قصه ها را به شکلی آرام و روان برای کودک بیان نمایید ❇️ 🔸برگرفته از کتاب هر حدیث یک قصه، سید حمید موسوی گرمارودی، نشر براق 🔸 @Fahma_KanoonTaha
گل گلدان.pdf
808.6K
🌺 کاردستی گلدان گل 🌺 🍄 این کاردستی مناسب مقطع دبستان می باشد 🍄 💥همان طور که در فایل مشاهده خواهید نمود می توانید همراه با ساخت این کاردستی کودکان را با مفهوم اهمیت سعی و تلاش در زندگی در ضمن حدیث و شعر آشنا سازید💥 ⚡️این فعالیت به شکلی کاملا ساده پیش بینی و طراحی شده است تا به راحتی در منزل با کمترین امکانات بتوان ساخت⚡️ 🌸 شما عزیزان با استفاده از خلاقیت خود، با استفاده از ابزار گوناگون مثل چوب، پارچه، فوم، یونولیت و... می توانید این کاردستی را بسازید 🌸 @Fahma_KanoonTaha