ناصر فخاری
منطق #خصوصی_سازی در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی @Fakhari_ir
📍آسیبشناسی #اقتصاد_شبهدولتی
🔸اقتصاد شبهدولتی به ساختاری اشاره دارد که در آن برخی بنگاهها و مؤسسات اقتصادی نه کاملاً دولتی هستند و نه کاملاً خصوصی، بلکه در اختیار نهادها، سازمانهای وابسته به حکومت یا افرادی با نفوذ سیاسی قرار دارند. این نوع اقتصاد که در بسیاری از کشورها، بهویژه در اقتصادهای نفتی و در حال توسعه دیده میشود، مشکلات و چالشهای متعددی به همراه دارد. در ادامه، به نقد این ساختار اقتصادی میپردازم؛
۱. فقدان شفافیت و پاسخگویی
✅ عدم نظارت مؤثر؛
- شرکتهای شبهدولتی اغلب از نظارت دقیق دولتی و عمومی معاف هستند و ساختارهای نظارتی شفافی ندارند. این موضوع زمینهساز فساد، رانتخواری و سوءمدیریت میشود.
✅ گزارشدهی غیرشفاف؛
- بسیاری از این بنگاهها گزارش مالی شفافی ارائه نمیدهند و سود و زیان واقعی آنها مشخص نیست. در برخی موارد، این شرکتها با وجود زیانده بودن، همچنان از بودجه عمومی استفاده میکنند.
۲. رقابتناپذیری و آسیب به بخش خصوصی
✅ رانت و امتیازات خاص؛
- بنگاههای شبهدولتی به دلیل ارتباطات سیاسی، به تسهیلات بانکی ارزان، معافیتهای مالیاتی و امتیازات ویژه دسترسی دارند که برای شرکتهای خصوصی ممکن نیست. این مسئله باعث میشود که فضای رقابتی ناعادلانه شود.
✅ مانع توسعه کارآفرینی؛
- حضور گسترده شبهدولتیها در صنایع کلیدی، فضای رشد برای شرکتهای خصوصی را محدود میکند. بخش خصوصی نمیتواند با بنگاههایی که از حمایتهای حکومتی بهره میبرند، رقابت کند و در نتیجه، انگیزه سرمایهگذاری و نوآوری کاهش مییابد.
۳. ناکارآمدی و اتلاف منابع
✅ مدیریت غیرتخصصی و سیاسیکاری؛
- بسیاری از مدیران این بنگاهها نه بر اساس شایستگی اقتصادی، بلکه به دلیل وابستگیهای سیاسی انتخاب میشوند. این مسئله باعث ناکارآمدی، تصمیمگیریهای نادرست و هدررفت منابع اقتصادی میشود.
✅ عدم بهرهوری؛
- چون این بنگاهها معمولاً به منابع مالی دولتی متکی هستند، انگیزهای برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها ندارند. در نتیجه، بسیاری از آنها زیانده میشوند و به یارانههای دولتی وابسته میمانند.
۴. تأثیر منفی بر اقتصاد کلان
✅ افزایش کسری بودجه و تورم؛
- دولت برای حمایت از شرکتهای شبهدولتی مجبور به اختصاص بودجههای کلان است. این هزینهها در بسیاری از موارد از طریق استقراض از بانک مرکزی یا انتشار پول تأمین میشود که منجر به افزایش تورم و فشار اقتصادی بر مردم میشود.
✅ نظام اقتصادی وابسته به دولت؛
- در یک اقتصاد سالم، بخش خصوصی باید موتور رشد اقتصادی باشد. اما در اقتصادهای شبهدولتی، رشد اقتصادی به عملکرد بنگاههای وابسته به دولت گره میخورد که باعث رکود، فساد و کاهش نوآوری در کشور میشود.
۵. تأثیرات اجتماعی و سیاسی
✅ افزایش نابرابری اقتصادی؛
- به دلیل تخصیص نامناسب منابع، سود این شرکتها بیشتر نصیب افراد خاص و وابسته به قدرت میشود، در حالی که مردم عادی از آن بیبهرهاند. این مسئله باعث گسترش نارضایتی اجتماعی و بیاعتمادی عمومی نسبت به ساختار اقتصادی کشور میشود.
✅ تشدید فساد و رانتخواری؛
- شبهدولتیها معمولاً به محلهایی برای توزیع رانتهای سیاسی و اقتصادی تبدیل میشوند. افراد نزدیک به مراکز قدرت از این بنگاهها برای منافع شخصی خود استفاده میکنند و رقابت سالم را از بین میبرند.
🟢 راهکارهای اصلاح اقتصاد شبهدولتی
🔹 خصوصیسازی واقعی و شفاف؛ انتقال این بنگاهها به بخش خصوصی، اما نه از طریق رانت، بلکه از طریق فرآیندهای قانونی و رقابتی.
🔹 تقویت نظارت و شفافیت: الزام این شرکتها به ارائه گزارشهای مالی شفاف و قرار گرفتن تحت حسابرسی مستقل.
🔹 افزایش رقابت و کاهش امتیازات ویژه: حذف رانتها و امتیازات غیرعادلانه برای این بنگاهها و ایجاد شرایط برابر برای همه فعالان اقتصادی.
🔹 مدیریت حرفهای و شایستهسالاری: انتصاب مدیران کارآمد و متخصص بهجای افراد وابسته به قدرت.
⬅️ نتیجهگیری
اقتصاد شبهدولتی، با ایجاد فساد، ناکارآمدی، کاهش رقابت و فشار بر منابع مالی کشور، مانعی جدی بر سر راه توسعه اقتصادی است. اصلاح این ساختار از طریق خصوصیسازی شفاف، حذف رانت، افزایش رقابت و نظارت قوی، بعنوان کلید حل مشکلات اقتصادی و حرکت به سوی یک اقتصاد سالم و پویا است. هر چه رهبری از خصوصی سازی واقعی و عدم رقابت با بخش خصوصی توسط دولتیها و شبهدولتیها دم میزنند، گوش شنوایی وجود ندارد. بنگاهها عمدتاً بین نهادهای عمومی و انقلابی و شبه دولتیها همچون صندوقهای بازنشستگی و امثال اینها دستبهدست میشوند. بهانه هم کاهش فشار دستگاههای نظارتی است. انسان یاد این شعار روزهای منتهی به انقلاب میافتد که "ما میگیم شاه نمیخوایم، نخستوزیر عوض میشه/ ما میگیم خر نمیخوایم، پالون خر عوض میشه!"
@Fakhari_ir
📍تغافل در حکومتداری: جایز یا مخرب؟
#تغافل به معنای نادیده گرفتن عمدی برخی مسائل است که گاه بهعنوان یک تاکتیک مدیریتی و گاه بهعنوان یک ضعف در حکمرانی تلقی میشود. در حکومتداری، تغافل میتواند هم سودمند باشد و هم مخرب، بسته به اینکه در چه زمینهای و با چه هدفی به کار رود.
🟢 مواردی که تغافل میتواند مفید باشد
🔸مدیریت اختلافات جزئی؛
در برخی موارد، اگر حاکم بخواهد به تمام مسائل کوچک و اختلافات جزئی واکنش نشان دهد، فرصتهای کلان و سیاستهای کلیدی تحتالشعاع قرار میگیرد. در این شرایط، تغافل آگاهانه میتواند از تشدید تنشها جلوگیری کند.
🔸اعتمادسازی و تساهل در امور اجتماعی؛
اگر حاکم در برخی مسائل غیرحیاتی اجتماعی یا فرهنگی سختگیری بیشازحد داشته باشد، جامعه دچار نارضایتی و شکاف خواهد شد. در اینجا، نادیده گرفتن برخی موارد میتواند زمینه را برای رشد تدریجی جامعه فراهم کند.
🔸فرصت دادن برای اصلاح؛
گاهی افراد در حکومت دچار اشتباه میشوند اما نیت اصلاح دارند. در این شرایط، تغافل موقت میتواند فرصت بازگشت را به آنان بدهد، بدون اینکه نیازی به برخوردهای شدید باشد.
🔴 مواردی که تغافل خطرناک و مخرب است
❌ در برابر فساد و رانتخواری؛
اگر حاکم در برابر فساد مالی، سیاسی و اداری تغافل کند، این رفتار بهمرور زمان سیستم را آلوده و بیاعتمادی عمومی را افزایش میدهد. تاریخ نشان داده است که چشمپوشی از فساد، سرانجام به فروپاشی حکومتها منجر شده است.
❌ در برابر ظلم و بیعدالتی؛
اگر حکومت در برابر ستم به مردم یا تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی تغافل کند، این تغافل نهتنها مشروعیت حکومت را زیر سؤال میبرد، بلکه باعث شکلگیری اعتراضات و نارضایتیهای گسترده میشود.
❌ در برابر تهدیدات امنیتی و دشمنان داخلی و خارجی؛
بیتوجهی به تهدیدات و عدم واکنش به موقع، میتواند کشور را در معرض خطر قرار دهد. تغافل در این موارد به معنای ضعف در مدیریت بحران خواهد بود.
⬅️ نتیجهگیری
تغافل در حکومتداری باید هوشمندانه و هدفمند باشد.
🔻اگر برای آرامش جامعه، اصلاح امور یا جلوگیری از تنشهای غیرضروری باشد، میتواند مفید واقع شود آنهم مشروط بر اینکه موجب ظلم به افراد یا جامعه نشود.
🔻اما اگر در برابر فساد، ظلم، تبعیض یا تهدیدات کلان یا برای سرپوش بر عملکرد مقربان درگاه و پنهان کردن آلودگی دامن خود و اطرافیان به کار رود، به تدریج حکومت را به سمت ناکارآمدی و سقوط سوق خواهد داد.
🔻حاکم عادل، کسی است که بداند کجا باید تغافل کند و کجا باید با قاطعیت وارد عمل شود.
پ.ن؛ حاکم در اینجا به یک مدیر، مسئول، قاضی در پایینترین سطح تا انواع مقامات تا بالاترین سطح اطلاق میشود.
@Fakhari_ir
#شاعرانه
صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست
بیار نَفحِهای از گیسوی مُعَنبَر دوست
به جانِ او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سویِ من آری پیامی از برِ دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برایِ دیده بیاور غباری از درِ دوست
منِ گدا و تمنایِ وصلِ او هیهات
مگر به خواب ببینم خیالِ منظرِ دوست
دل صِنوبَریَم همچو بید لرزان است
ز حسرتِ قد و بالای چون صنوبرِ دوست
اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سرِ دوست
چه باشد ار شود از بندِ غم دلش آزاد
چو هست حافظِ مسکین غلام و چاکر دوست
@Fakhari_ir
📍تجاهل در حکومتداری: تاکتیک مدیریتی یا خیانت به مردم؟
#تجاهل به معنای «نادانی کردن عمدی» یا «خود را به نادانی زدن» است. در حکومتداری، تجاهل زمانی اتفاق میافتد که حاکمان آگاهانه خود را نسبت به برخی مسائل بیخبر نشان دهند یا از روی عمد به یک مشکل واکنش نشان ندهند. اما آیا چنین رفتاری جایز است؟
🟢 مواردی که تجاهل میتواند تاکتیک مدیریتی باشد
✅ حفظ مصلحت جامعه در مسائل کماهمیت؛
گاهی تجاهل نسبت به برخی مسائل فرعی و جزئی که حل آنها نیازمند زمان و صبر است، میتواند از تنشهای بیمورد جلوگیری کند.
✅ ایجاد فرصت برای اصلاح افراد؛
در برخی موارد، تجاهل موقت میتواند فرصتی به افراد خطاکار بدهد تا خودشان را اصلاح کنند، بهویژه اگر تذکر مستقیم موجب سرکشی بیشتر شود.
✅ دیپلماسی و مذاکره؛
در سیاست خارجی، تجاهل میتواند یک ابزار تاکتیکی برای مدیریت بحران یا جلوگیری از تشدید تنشها باشد.
🔴 مواردی که تجاهل خطرناک و غیرقابل قبول است
❌ در برابر فساد و رانتخواری؛
اگر حاکمان نسبت به فساد در دستگاههای دولتی تجاهل کنند، این رفتار در حقیقت خیانت به مردم و کشور محسوب میشود. تجاهل از فساد، به گسترش آن دامن میزند و پایههای حکومت را سست میکند.
❌ در برابر ظلم و بیعدالتی؛
تجاهل در برابر ظلم به مردم، تبعیض اجتماعی، یا پایمال شدن حقوق عمومی، حاکم را از عدالت دور میکند و مشروعیت او را زیر سؤال میبرد.
❌ در برابر ناکارآمدی و سوءمدیریت؛
اگر حاکمان نسبت به ضعفها و ناکارآمدیهای سیستم مدیریتی تجاهل کنند، جامعه دچار رکود و بحران میشود. مشکلات حلنشده، در نهایت مانند زخمهای عمیقتر، حکومت را دچار فروپاشی میکنند.
❌ در برابر تهدیدهای امنیتی و اجتماعی؛
تجاهل نسبت به تهدیدهای داخلی و خارجی میتواند امنیت ملی را به خطر بیندازد. نادیده گرفتن نشانههای بحرانهای اجتماعی، اقتصادی یا امنیتی، زمینهساز مشکلات بزرگتری خواهد شد.
⬅️ نتیجهگیری
🔻تجاهل، اگر با نیت مدیریت هوشمندانه و حفظ مصلحت جامعه باشد، میتواند در برخی موارد موجه باشد.
🔻اما اگر تجاهل به معنای چشمپوشی از فساد، ظلم، سوءمدیریت یا تهدیدات جدی باشد، نهتنها جایز نیست، بلکه میتواند یک حکومت را به ورطه سقوط بکشاند.
🔻یک حاکم عادل باید بداند که تجاهل در چه شرایطی یک تاکتیک مدیریتی است و در چه شرایطی خیانت به مردم.
پ.ن؛ حاکم در اینجا به یک مدیر، مسئول، قاضی در پایینترین سطح تا انواع مقامات تا بالاترین سطح اطلاق میشود.
@Fakhari_ir
#حدیث
📍امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام):
يستَدَلَّ عَلَي ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ:
تَضييعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقديمِ الاَراذِلِ وَ تَاخيرِ الاَفاضِلِ.
چهار چيز باعث شکست دولتها میشود؛
(۱) ضايع کردن اصول (مسائل مهم)
(۲) سرگرم شدن به فروع (امور کم اهميت)
(۳) به کار گماردن آدمهای پست
(۴) کنار گذاردن انسانهای فاضل
غرر الحکم، ص ۳۴۲
@Fakhari_ir
ناصر فخاری
الْحَمْدُ لله عَلَى کُلِّ حال @Fakhari_ir
خدایا، ما به سوی تو رغبت میکنیم برای دولتی کریمه که به واسطهی آن اسلام و اهلش عزت یابند و نفاق و اهلش خوار شوند.
خدایا، ما به سوی تو رغبت میکنیم برای دولتی کریمه،
که به واسطهی آن اسلام و اهلش عزت یابند،
و نفاق و اهلش خوار شوند.
خدایا، ما را در دولتی قرار ده که به عدالت حکم کند،
و پرچم حق را بلند بالا نگاه دارد.
خدایا، ما به سوی تو رغبت میکنیم برای دولتی که در آن اسلام پیروز باشد،
و مؤمنان در آن گرامی داشته شوند.
خدایا، ما را در دولتی قرار ده که در آن حدود تو برپا شود،
و دین تو حفظ گردد.
خدایا، ما به سوی تو رغبت میکنیم برای دولتی که در آن امام مهدی (عج) حاکم باشد،
و عدل در آن حاکمیت یابد.
خدایا، فرج ولیات را نزدیک کن،
و ما را از یاوران و یارانش قرار ده.
خدایا، ما به سوی تو رغبت میکنیم برای دولتی که حق را برپا کند،
و باطل را نابود سازد.
خدایا، ما را در دولتی قرار ده که در آن مسلمانان برادر باشند،
و عدل حاکم باشد.
خدایا، ما به سوی تو رغبت میکنیم برای دولتی کریمه،
که به واسطهی آن اسلام و اهلش عزت یابند،
و نفاق و اهلش خوار شوند.
خدایا، ما را در آن از بندگان صالحت قرار ده،
و عزت و پیروزی را به ما ارزانی کن.
@Fakhari_ir
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکوا إِلَیْک...
خدایا، ما به تو شکایت میبریم از فقدان حبیبمان،
سید مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله.
خدایا، ما به تو شکایت میبریم از غیاب چراغی که راههای آزادیخواهی را روشن میکرد،
و ما را به سوی راه حق و عدالت رهنمون میساخت.
خدایا، ما به تو شکایت میبریم از دردی که قلبها را میدرد،
و اندوهی که روح را پر میکند،
چون مردی را از دست دادیم که نماد عزت و مقاومت بود.
خدایا، ما به تو شکایت میبریم از فراق کسی که در قلبش عشق به انسانیت را میپروراند،
و همهی آنچه داشت را در راه آزادی مردمان منطقه فدا میکرد.
خدایا، ما به تو شکایت میبریم از گم شدن ستارهای که راهِ گمکردگان را نشان میداد،
و مظلومان را تقویت میکرد.
خدایا، ما به تو شکایت میبریم از فقدان کسی که در برابر غاصب میایستاد،
و سر امت را بالا نگه میداشت.
خدایا، ما را از صابران قرار ده،
و ثبات بر دینت را به ما ارزانی کن.
خدایا، ما را به مدد خود نگهدار،
و ما را از یاوران امام مهدی (عج) قرار ده.
خدایا، ما را بر دشمنانمان پیروز کن،
و ما را از منتظران فرج مولایمان صاحبالزمان (عج) قرار ده.
خدایا، به شهیدمان سید حسن نصرالله رحم کن،
و جایگاهش را با صدیقان و شهدا مقدر فرما.
خدایا، ما به تو شکایت میبریم،
و به سوی تو صدایمان را به دعا بلند میکنیم:
پروردگارا، فرج ولیات را نزدیک کن،
و ما را از یاوران و یارانش قرار ده.
پ.ن؛ از دلهای اندوهگین بر فقدان سید مقاومت، شهید سید حسن نصرالله.
@Fakhari_ir
ای سید ما، ای مولای ما...
دعا کن برای ما...
ای مولای غریب، ای مهدی موعود (عج)،
از اعماقِ دلِ شکستهام، ناله برمیآورم،
نالهای که از فراقِ یار، شعلهور است،
و از اشتیاقِ دیدارِ تو، سرشار.
امروز، آسمانِ دلهای ما، در سوگِ خورشیدی فروزان، تیرهگون شده است،
خورشیدی که نامش، سیدحسن و منصبش نصرالله بود،
سیدی که در حریمِ عشقِ تو، جان را به دستِ بادِ اجل سپرد.
ای مولای من، ای نورِ دیدهها،
دردِ فراقِ این سیدِ بزرگ، دلهای ما را میفشرد.
او که در محرابِ عبادتِ مقاومت، سر به سجدهی حق نهاد،
و در میدانِ جهاد، قامتی استوار داشت.
او که در برابرِ ستم، چون کوهی پابرجا ایستاد،
و در دلِ دشمن، رعب و هراس افکند.
ای سید من و ای مولای من،
امروز، ما یتیمتر از همیشهایم،
چون سیدی را از دست دادیم که مایهی عزتمان بود.
اما در این دریای غم و اندوه،
به کرامتِ تو پناه میبریم،
و به فضلِ تو امید میبندیم،
که تو مایهی امیدِ ما هستی،
و تو تنها پناهِ ما در این روزهای تاریک.
ای آقای من،
دردِ ما را ببین،
و فرجِ خود را نزدیک فرما.
ما در انتظارِ تو هستیم،
در انتظارِ روزی که عدالتت جهان را فراگیرد،
و ستمکاران را ذلیل و مستضعفان را به حکومت برسانی.
ای امام زمان (عج)،
سیدحسن نصرالله را در جوارِ رحمتِ بیکرانِ خود قرار ده،
و به ما صبری عطا کن،
تا در این راهِ پر فراز و نشیب،
همچون او، استوار بمانیم،
و به راهِ تو، هرگز پشت نکنیم.
پ.ن؛ از سوگدیدهگانِ سید مقاومت، شهید #سیدحسن_نصرالله
@Fakhari_ir
از #امیرکبیر پرسیدند: در مدت زمان محدودی که داشتی چطور این مملکت رو از هرچی دزده پاک کردی؟
گفت: من خود دزدی نمیکردم و نمیگذاشتم معاونم هم دزدی کند. او هم از این که من نمیگذاشتم دزدی کند، نمیگذاشت معاونش دزدی کند و ....
تا آخر همین طور...
اگر من دزدی میکردم تا آخر دزدی میکردند و کشور میشد دزدخانه, همه هم دنبال دزد میگشتیم و چون همه ما دزد بودیم هیچ دزدی را هم محکوم نمیکردیم ...
@Fakhari_ir
📍#جریان_فساد در بسیاری از موارد بهگونهای عمل میکند که بخشی از منافع حاصل از فساد، به یک گروه خاص و محدود از افراد ذینفوذ یا نهادهای خاص منتقل میشود. این افراد معمولاً کسانی هستند که ارتباطات نزدیکی با قدرت و منابع اقتصادی دارند و از موقعیتهای خاص اجتماعی و سیاسی بهره میبرند. این روند نهتنها موجب نابرابری شدید در جامعه میشود، بلکه زمینهساز تقویت فساد و حفظ وضعیت موجود بهنفع گروههای خاص میگردد.
🔴 چگونگی گره خوردن فساد به گروههای خاص؛
۱. رانتخواری و تخصیص نامتوازن منابع؛
در چنین جریاناتی، بخش بزرگی از منافع حاصل از فساد، بهجای استفاده صحیح در جهت رشد اقتصادی و رفاه عمومی، در اختیار افراد خاص یا گروههای ذینفوذ قرار میگیرد. این افراد از طریق رانتهای سیاسی، اقتصادی یا قانونی به منابع و فرصتهای ویژهای دسترسی پیدا میکنند.
۲. ایجاد یک طبقه خاص؛
افراد ذینفوذ با استفاده از فساد و بهرهبرداری از آن، بهطور غیرعادلانه به منابع اقتصادی دست مییابند و در نتیجه، یک طبقه خاص و انحصاری بهوجود میآید که قدرت و ثروت را در اختیار خود حفظ میکند. این طبقه بهویژه در شرایطی که نظارت کافی وجود نداشته باشد، میتواند روند فساد را در طول زمان تثبیت کند.
۳. پشتیبانی سیاسی در ازای منافع مالی؛
افرادی که در رأس این جریانهای فساد قرار دارند، معمولاً با حمایت از دولتها، احزاب یا رهبران سیاسی در ازای تخصیص منافع مالی و اقتصادی به خودشان، به استمرار قدرت این گروهها کمک میکنند. در این شرایط، فساد بهصورت یک مناسبت دوطرفه عمل میکند که هم گروههای سیاسی و هم گروههای اقتصادی از آن بهره میبرند.
۴. تضعیف شفافیت و پاسخگویی؛
فساد معمولاً منجر به کمبود شفافیت در سیستمهای اقتصادی و حکومتی میشود. وقتی منافع مالی به گروههای خاص گره میخورد، آنها تلاش میکنند که موقعیت خود را پنهان کنند و پاسخگویی را محدود کنند. این رفتار باعث میشود که فعالیتهای فسادآمیز در سطح کلان گسترش یابد.
⚫️ پیامدهای گره خوردن فساد به گروههای خاص؛
🔺افزایش نارضایتی عمومی؛
وقتی که مردم متوجه میشوند که منافع جامعه به گروههای خاص و محدود تعلق دارد، بیاعتمادی و نارضایتی عمومی افزایش مییابد. این وضعیت میتواند به اعتراضات، ناآرامیها و در نهایت بحرانهای اجتماعی و سیاسی منجر شود.
🔺سوءاستفاده از منابع عمومی؛
فساد که در آن منافع مالی به گروههای خاص داده میشود، باعث اتلاف منابع عمومی میشود. منابعی که میتوانست در راستای توسعه اقتصادی یا خدمات عمومی به مردم تخصیص یابد، بهجای آنکه بهطور شفاف و عادلانه توزیع شود، به گروههایی محدود منتقل میشود که در واقع برای سود شخصی خود از آن بهره میبرند.
🔺تضعیف نهادهای قانونی و نظارتی؛
گره خوردن فساد به افراد ذینفوذ میتواند موجب تضعیف نهادهای قضائی، نظارتی و اجرایی شود، زیرا این افراد از قدرت خود برای جلوگیری از پیگرد قانونی و نظارت بر فساد استفاده میکنند. در نتیجه، فساد در سیستمهای حکومتی و اقتصادی تثبیت میشود.
⬅️ نتیجهگیری
در بسیاری از جوامع، جریان فساد با گره زدن منافع به گروههای خاص باعث ایجاد نابرابری، بیعدالتی و بحرانهای اجتماعی میشود. این افراد با استفاده از قدرت و منابع عمومی به نفع خود بهرهبرداری میکنند و در نتیجه، به کاهش شفافیت، کاهش اعتماد عمومی و تضعیف عملکرد نهادهای دولتی و خصوصی منجر میشوند. برای مقابله با این وضعیت، نیاز به تقویت نظارت، شفافیت و اجرای قوانین است تا منابع و منافع عمومی بهطور عادلانه توزیع شوند.
@Fakhari_ir
#تـلنگـــر
حواستون باشه که توی زندگی ۴ چیز صدا نداره...
"مرگ" فقیر
"ظلم" غنی
"شکستن" دل
"چوب" خدا
@Fakhari_ir