eitaa logo
اسماعیل فخریان
11.5هزار دنبال‌کننده
610 عکس
346 ویدیو
46 فایل
مدیر: @im_enqelabi
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
رستاخیز بین‌المللی اربعین ظهور نزدیکه با امام زندگی‌کردن را تمرین کنید @fakhrian_ir
فتح بزرگ‌ترین قله‌ها، از دل بزرگ‌ترین سختی‌ها می‌گذرد. به قله نزدیکیم، یعنی تا حالا از دلِ همۀ بلاها به سلامت عبور کرده‌ایم. @fakhrian_ir
«آرمان‌خواهی» - یعنی نگاه به افق‌های دور - موتور پیشران حرکت است؛ «امید» سوخت این موتور است؛ اگر امید نباشد، این موتور حرکت نمیکند، آرمان‌خواهی در دلش میماند و غصّه‌اش را می‌خورد اگر امید وجود نداشته باشد؛ «عقلانیّت» هم فرمان این موتور است؛ باید با عقلانیّت فکر کنید و خردورزی کنید و پیش بروید. بیانات رهبری در ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ @fakhrian_ir
سال‌ها از شاخص‌های آرمان‌شهر مهدوی بحث و گفتگو شد و از آرزوها و آمال در آینده گفته می‌شد. اما حالا خدا در این اجتماع عظیم اربعین، زیست اسلامی را در یک آرمان‌شهر حسینی به همه نشان داد تا به راحتی بفهمیم که آرمان‌شهر مهدوی، همان آرمان‌شهر حسینی است. از این پس تمدن‌سازی را در مطالعه دقیق پدیده پیاده‌روی اربعینِ اباعبدالله الحسین بیابید. @fakhrian_ir
این روز نزدیک است... @fakhrian_ir
تمام مسیرهای منتهی به پُر ترافیک است. @fakhrian_ir
این بیچاره‌ها نه زندگی دارن و نه آزادی، اونوقت شعار «زن، زندگی، آزادی» رو برای زنان ایران دیکته می‌کردن. @fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حساب واحد خزانه، ایدهٔ جدید دولت برای مبارزه با فساد 🔹قرار است برای نظارت بهتر و جلوگیری از فساد حساب همهٔ دستگاه‌ها به حساب واحد خزانه متصل شود. دولت هم می‌گوید دیگر از تنخواه بانک‌مرکزی استفاده نخواهد کرد تا تورم مهار شود. 🔸دیوان محاسبات می‌گوید دستگاه‌هایی که تا پایان شهریور به حساب واحد خزانه متصل نشوند حساب‌شان مسدود و به قوه‌قضائیه معرفی خواهند شد. پ.ن: یک اقدام عالی جهت شفاف‌تر شدن دخل و خرج دولت. با این اقدام، نظارت بر دارایی‌ها و خرج‌کرد دستگاه‌های وابسته به دولت راحت‌تر و شفاف‌تر می‌شود. به‌صورت طبیعی جلوی بعضی از پول‌پاشی‌ها و اسراف‌ها گرفته می‌شود. مصرف‌ها کاهش پیدا می‌کند و امکان سؤال از دستگاه‌ها بیشتر می‌شود. @fakhrian_ir
قانون منع حجاب در مدارس فرانسه اجرا شد. هیچ دانش‌آموزی حق ندارد با حجاب اسلامی به مدرسه بیاید. از ورود دانش‌آموزان محجبه به مدارس فرانسه ممانعت می‌شود. پ.ن: در ضمن می‌گویند آنجا است. @fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت عکاس حاضر در میدان ژاله از کشتار وحشانۀ رژیم پهلوی در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ @fakhrian_ir
خمینیِ بیرجند «بخشی از مصاحبۀ اختصاصی استاد سیدحمید روحانی با آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در مورد وقایع پیش از ۱۵خرداد سال ۴۲ بازنشر به‌مناسبت دیدار مقام معظم رهبری با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان 🔹خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجت‌الاسلام والمسلمین با رهبر عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در دوران ریاست‌جمهوری در دهه ۶۰ انقلاب اسلامی است که برای اولین‌بار توسط فصلنامۀ پانزده خرداد منتشر شد.در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر می‌دهد. گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: 🔸«[آیت‌الله العظمی خامنه‌ای]: من آن روز (هفتم محرم سال ۴۲) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگ‌ترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد. 🔹صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز می‌خواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما می‌گویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «أستخیرالله برحمته خیرة فی عافیة» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری می‌شود و نمازش را خواندم و بنا کردم أستخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم. 🔸[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرف‌ها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمی‌توانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سخت‌گیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرف‌ها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. 🔹مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرف‌ها را می‌زد فرصت فکر کردن برای مردم نمی‌ماند روز هفتم که آدم این حرف را می‌زد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیم‌گیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی می‌ماند حرف دهان به دهان می‌گشت و همین شد. 🔸من روز هفتم این حرف‌ها را زدم، مردم فهمیدند که من هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و می‌توانستند تصمیم‌گیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من می‌گفت این‌ها می‌خواستند بیایند به شهربانی حمله کنند می‌گفت من گفتم بابا! خون راه می‌افتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکل‌تر می‌شد. ایشان گفته بود من آزادش می‌کنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود. 🔹آن‌ها هم از خدا می‌خواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانی‌چی‌ها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان می‌آورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم. 🔸وضعیت دستگیری و اخراج من از کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدت‌ها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علم‌الهدی را می‌شناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم می‌رفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو شده‌ای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود. (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴) بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
ظهور، علاوه بر «حضور مردم»، نیازمند «روایت» نیز هست. اربعینی‌ها وظیفۀ شما تا اربعین آینده، روایت‌گری است. به اندازه‌ای که روایت کردی و روایت تو، «حرکت» ایجاد کرد، به‌همان اندازه «امام» را نصرت داده‌ای! @fakhrian_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وزارت اطلاعات لیدرهای تجمعات ضدایرانی خارج از کشور را دستگیر کرد @Farsna - Link
اوج اقتدار و امنیت در سایۀ ایمان و جهاد
قربانی اول ماه به نیت سلامتی امام زمان (عج‌الله‌فرجه) و نائب ایشان آیت‌الله العظمی خامنه‌ای 👈 توزیع در میان خانواده‌های کم برخوردار 💳 شماره کارت:
۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۶۷۱۲۴
به‌نام "گروه‌جهادی‌شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی" ✓ جهت کپی شماره کارت کافیست روی شماره کارت بزنید. 🔻لطفاً پس از واریز وجه، حتماً فیش را به شناسۀ زیر ارسال فرمایید: @mostafavi_h قرارگاه‌جهادی‌شهید‌حاج‌قاسم‌سلیمانی وابسته‌به‌مجموعۀ‌تبیین‌منظومۀ‌فکری‌رهبری https://eitaa.com/sh_qasemsoleimani
چند روز پیش یکی از دوستان متنی را پیرامون فیلتر نبودن اینستاگرام، تلگرام و فیسبوک در عراق منتشر کرد و گفت دیدید فتنه‌ای هم در عراق رخ نداد؟! بخشی از متن او: «اگر پیاده روی اربعین یک الگوی فرهنگی_تمدنی است (که زیاد می گویند)؛ خوب است به این ابعادش هم توجه شود [که] وقتی جمع و جامعه تعالی می‌گیرد، اینستا و فیس‌بوک و تلگرام هم از جهت‌دهی جا می‌مانند و حتی ناخواسته ابزاری برای روایت اربعین -اقلا به قدری- می‌شوند». مشکل اصلی پیرامون فضای مجازی بر سر فهم دقیق آن است. امروز دیگر قابل انکار نیست که مالکان فضای مجازی به‌دنبال حکمرانی بر اساس برنامه و نقشه خود هستند. به عبارت دقیق‌تر: فضای مجازی، فضای جدیدی برای حکومت بر دل‌ها، مغزها و سپس کشورهاست. طبيعتا مالکان فضای مجازی تا آنجا به شما میدان می‌دهند که هیچ ضرری متوجه خودشان نشود‌. روایت حداقلی اربعین هم هیچ‌خطر و ضرری برای حکمرانان مستکبر ندارد والا لحظه‌ای به شما اجازه چنین کاری را نمی‌دادند و اساسا «جاماندن» در فضای کاملا هوشمند دور از ذهن است. اما نکتۀ مهم‌تر اینکه پیاده‌روی تمدنی اربعین، الزامات تمدنی خود را می‌طلبد. برای یک حرکت تمدنی باید همۀ لوازم مورد نیاز در تمدن سازی کامل در اختیار خودت باشد. با قدرت حداکثری - چه نرم و چه سخت - است که امکان تمدن سازی فراهم می‌گردد. با ابزار دشمن و یا ابزارهای حداقلی، امکان تمدن‌سازی وجود ندارد. @fakhrian_ir
رهبری بارها تاکید کردند که جنگ و ترور و تحریم و تحریف، همه برای ضربه به انقلاب اسلامی است و آوردۀ انقلاب، جمهوری اسلامی، یعنی مردم‌سالاری دینی، که «حرف نو» ماست، می‌باشد. جمهوری اسلامی با موجودیتش بزرگ‌ترین حمله به همۀ داشته‌های راست و دروغ غرب است. جمهوری اسلامی حمله به دموکراسی دروغین غرب است، به نبود آزادی در غرب است، به عدم کرامت انسان در غرب است. انقلاب اسلامی را باید درست بشناسیم. @fakhrian_ir
افتخار می‌کنم و صدها هزار بار شکر، که در کشوری زندگی می‌کنم که رئیس جمهورش آقای رئیسی است. در یک سخنرانی تمام غرب را به چالش کشید. از حریم قرآن دفاع کرد و از کشور، چهره‌ای عزت‌مندانه و مقتدر به نمایش گذاشت. @fakhrian_ir
اقتدار نظامی و دستاوردهای این بخش را امروز در رژه نیروهای مسلح ببینید. اول انقلاب کجا بودیم و الآن کجا هستیم؟! فاصله از زمین تا کهکشان‌هاست. بودند کسانی که پیشرفت‌های نظامی را مانع از کارآمدی دیپلماسی می‌دانستند! می‌دانيد چرا؟ چون دولت آمریکا چشم دیدن پیشرفت‌های نظامی ما را نداشت. همان‌ها نمی‌فهمیدند که بخش عمدۀ آبرو و عزت‌شان در کنار میز مذاکره، مرهون تلاش‌های شبانه روزی سربازان گمنام انقلاب در نیروهای مسلح است. @fakhrian_ir
مبانی معرفتی در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب تأثیر دارد. هر جامعه و هر ملتی، مبانی معرفتی، مبانی فلسفی و مبانی اخلاقی‌‏ای دارد که آن مبانی تعیین‏‌کننده است و به ما می‌‏گوید چه نوع پیشرفتی مطلوب است، چه نوع پیشرفتی نامطلوب است. آن کسی که ناشیانه و نابخردانه، یک روزی شعار داد و فریاد کشید که باید برویم سرتاپا فرنگی بشویم و اروپائی بشویم، او توجه نکرد که اروپا یک سابقه و فرهنگ و مبانی معرفتی‏‌ای دارد که پیشرفت اروپا، بر اساس آن مبانی معرفتی است؛ ممکن است آن مبانی بعضاً مورد قبول ما نباشد و آن‏‌ها را تخطئه کنیم و غلط بدانیم. ما مبانی معرفتی و اخلاقی خودمان را داریم. اروپا در دوران قرون وسطی، سابقۀ تاریخی مبارزات کلیسا با دانش را دارد؛ انگیزه‌‏های عکس‏‌ا‌لعملی و واکنشی رنسانس علمیِ اروپا در مقابل آن گذشته را نباید از نظر دور داشت. تأثیر مبانی معرفتی و مبانی فلسفی و مبانی اخلاقی بر نوع پیشرفتی که او می‌‏خواهد انتخاب کند، یک تأثیر فوق العاده است. مبانی معرفتی ما به ما می‌‏گوید این پیشرفت مشروع است یا نامشروع؛ مطلوب است یا نامطلوب؛ عادلانه است یا غیرعادلانه. فرض بفرمایید در یک جامعه‏‌ای تفکر سودمحور مطرح است؛ یعنی همۀ پدیده‏‌های عالم با پول محک زده می‌‏شوند و اندازه‌‏گیری می‌‏شوند: هر چیزی قیمت پولی‌‏اش و سود مادی‏‌اش چقدر است. امروز در یک بخش بزرگی از دنیا مسئله این است: همه چیز با پول سنجیده می‌‏شود! در این جامعه ممکن است برخی از کارها ارزشی باشد- برای خاطر اینکه آن‏‌ها را به پول می‌‏رساند- اما در یک جامعه‏‌ای که در آن پول و سود، محور قضاوت نیست، همان کار ممکن است ضد ارزش محسوب بشود. یا در یک جامعه‏‌ای اصالت لذت حاکم است. آقا شما چرا این عمل را مباح می‌‏دانید؟ چرا هم‏جنس‌‏گرایی و همجنس‌‏بازی را مباح می‌‏دانید؟ می‌‏گوید: لذت است؛ انسان از او لذت می‏‌برد! این شد اصالت لذت؛ وقتی اصالت لذت بر یک جامعه و بر یک ذهنیت عمومی حاکم بود، یک‏ چیزهایی مباح می‌‏شود. اما وقتی شما در یک فلسفه‏‌ای، در یک ایدئولوژی‏‌ای و در یک نظام اخلاقی‏‌ای دارید تنفس می‏‌کنید که اصالت لذت در او وجود ندارد، یک کارهایی لذت هم دارد، اما نامشروع است، ممنوع است. لذت مجوز اقدام نیست، مجوز تصمیم‏‌گیری نیست، مجوز مشروعیت نیست. اینجا دیگر شما نمی‌‏توانید مانند همان جامعه‌‏ای که در آن اصالت لذت حاکم است، تصمیم‌‏گیری کنید؛ مبانی معرفتی فرق می‏کند. یا در یک جامعه و در یک نظام اخلاقی‌‏ای، پول احترام مطلق دارد؛ از کجا آمده؟ مهم نیست. ممکن است از راه استثمار بدست آمده باشد، ممکن است از راه استعمار بدست آمده باشد، ممکن است از راه غارت بدست آمده باشد؛ فرقی نمی‌‏کند، پول است. البته امروز این چیزها اگر صریحاً گفته بشود - در آن جوامعی که به آن‏‌ها مبتلایند - ممکن است انکار بشود؛ اما تاریخشان را که نگاه می‏‌کنید قضیه روشن می‌‏شود. در آمریکا، ریشۀ این مسئلۀ آزادی فردی و این لیبرالیسمی که به آن افتخار می‌‏کردند و می‏‌کنند و یکی از ارزش‌های آمریکایی بحساب می‏‌آورند، عبارت است از حفظ ثروت شخصی. یعنی محیطی که آمریکا در آن محیط بوجود آمد و با آن مردمی که آن روز در آمریکا جمع شده بودند، حفظ فعالیت و تلاش مادی، نیاز به این داشت که به ثروت شخصی افراد یک ارزش مطلقی داده بشود. البته این از نگاه جامعه شناختی و با نگاه واقعی- متنی به جامعۀ آمریکایی، داستان خیلی مفصلی دارد. آن روزی که منطقۀ آمریکا - نه نظام سیاسی آمریکا - به عنوان محلی برای کسب درآمد با آن زمینۀ طبیعی پرسود تبدیل شد، آن کسانی که در آمریکا جمع شده بودند، بیشتر ماجراجویانی بودند که از اروپا راه افتاده بودند، توانسته بودند عرض اقیانوس متلاطم اطلس را بپیمایند و خودشان را به سرزمین اتازونی برسانند؛ هرکسی نمی‏‌آمد. آن کسی که در اروپا زندگی داشت، کار داشت، خانواده داشت، اصالت داشت، او که نمی‏آمد؛ افرادی می‏‌آمدند که یا از لحاظ مالی استیصال داشتند، یا تحت تعقیب جزایی بودند، یا ماجراجو بودند. می‏‌دانید، اقیانوس اطلس، متلاطم‌‏ترین دریاهای دنیاست؛ از عرض این اقیانوس عبور کردن و خود را از اروپا به سرزمین آمریکا رساندن، خودش یک ماجراجوئی می‏خواست. مجموعه‏‌ای از این ماجراجوها، عمدتاً - نمی‏‌گویم عموماً - مردم اولیۀ آمریکا را تشکیل دادند. اگر بنا بود این‏‌ها بتوانند باهم و در کنار هم زندگی بکنند و ثروت تولید بکنند، باید به ثروت شخصی یک ارزش مطلق داده می‌‏شد و داده شد. توی این فیلم‌های کابوئی - البته این‌‏ها نه اینکه صددرصد واقعیت داشته باشد، به هر حال فیلم است، داستان است؛ اما نشانه‏‌های واقعیت کاملًا در آن‏ها وجود دارد - شما می‏‌بینید برای خاطر یک گاوی که کسی از گلۀ یک گله‏‌دار دزدیده، قاضی می‏‌نشیند قضاوت می‌‏کند، حکم اعدام به او می‌‏دهد، بعد هم به دارش می‌‏زنند! این بخاطر این است که ثروت شخصی و مالکیت خصوصی، یک ارزش مطلق پیدا می‌‏کند.
خب، در یک چنین جامعه‌‏ای دیگر مهم نیست این پول از کجا آمده باشد. ۱۳۸۸/۰۲/۲۷ بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‌ @fakhrian_ir