#سخنرانی از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) هیئت منتظران ظهور (نیشابور) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان سه‌شنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ #شب_اول_محرم ـــــــــــــــــــــــ ➣@fakhrian_ir

بسم الله الرحمن الرحیم #صفحه اول از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) هیئت منتظران ظهور (نیشابور) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان سه‌شنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔰 مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) برای اصحاب خود و تمام اصحاب حسینی دو شرط گذاشته‌اند. با این دو شرط انسان‌ها می‌توانند اصحاب‌الحسین شوند. شرط اول اینکه هرچه دارند را باید برای ما کف دست بگیرند. خب انسان‌ها ارزشمندتر و بهتر از جانشان ندارند. اباعبدالله (علیه‌السلام) در آن سخن نورانی فرمود: ۱- من کان باذلا فینا مهجته؛ یعنی هر کسی جانش را کف دستش گرفته، ۲- موطنا علی لقاء الله نفسه؛ یعنی آماده است برای ملاقات با خدا، باید با ما بیاید برویم. پس برای حسینی شدن و حسینی ماندن دو شرط لازم است ۱- برای ما کم نگذارد، یک‌وقت ما از یک آدمی جان می‌خواهیم، جان بدهد. یک‌وقت، وقت می‌خواهیم، وقت بدهد. یک‌وقت پول می‌خواهیم، پول بدهد. زمانی که اباعبدالله (علیه‌السلام) در مکه تشریف داشتند نامه‌های کوفی‌ها به دستشان رسید در متن نامه‌ها آمده بود که حسین! ما امام می‌خواهیم برای قیام. پس تکلیف اباعبدالله و دعوت از ایشان در متن نامه‌ها مشخص است. اینکه عده‌ای بگویند امام می‌خواست مردم کوفه را موعظه کند، نخیر درست نیست، بحث موعظه نبود. در متن نامه‌ها آمده بود که ما می‌خواهیم قیام کنیم امام و رهبر نداریم تو در این قیام رهبر و رئیس ما می‌شوی؟ خوب دقت کنید؛ آن روزی که حق علی (علیه‌السلام) در مدینه خورده شد، امیرالمومنین (علیه‌السلام) برای ماندن کیان اسلام دو کار کرد؛ خودش هم فرمود: «ألا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر؛ یعنی آگاه باشید این علم حکومت را کسی نمی‌تواند حمل کند مگر اهل بصیرت و صبر باشد. پس علم ولایت و اطاعت از خدا را کسی نمی‌تواند بلند کند و با خودش ببرد مگر اینکه دو تا شرط داشته باشد ۱- حق و باطل را بفهمد، ۲- اهل صبر و استقامت باشد. وقتی امیرالمومنین (علیه‌السلام) حقش خورده شد بر خلاف تعبیر ما شیعیان، خانه‌نشین نشد، در میدان صبر و بصیرت ماند. بعد از عثمان که آمدند در خانه علی (علیه‌السلام) و او را دعوت کردند به حاکمیت، آقا فرمود: دعونی وألتمسوا غیری؛ یعنی ول کنید مرا و بروید دنبال همان آدم‌هایی که در این ۲۵ سال دنبالشان بودید. وقتی که مردم دست از علی (علیه‌السلام) برنداشتند، امیرالمومنین با چه حجتی امر حکومت را قبول کرد؟ فرمود: لولا حضورالحاضر... اگر شماها نبودید حکومت را قبول نمی‌کردم حالا که آمدید حجت بر من علی تمام شد. آیا امیرالمومنین می‌دانست که مردم مدینه او را تنها می‌گذارند یا نه؟ بله می‌دانست. آیا می‌دانست که کار او به سرانجام نمی‌رسد و وسط کار او را تنها می‌گذارند یا نه؟ بله می‌دانست. اما چرا قبول کرد؟ چون «حضورألحاضر» است مردم آمدند، حجت برای امام تمام است. همین اتفاق برای اباعبدالله (علیه‌السلام) افتاد. وقتی نامۀ کوفیان به دست اباعبدالله (علیه‌السلام) رسید فرمود حجت بر من تمام است. حالا ببینید آنی که فهم امامت ندارد مثل همسر حضرت زینب کبری (س) آمده پیش امام می‌گوید خب تو که می‌دانی این‌ها تو را می‌کشند یا برادر ناتنی حضرت، عرض می‌کند تو که می‌دانی تو را تنها می‌گذارند... خوب بله که می‌دانم، مگر چیز جدیدی است؟ مگر پدرم نمی‌دانست مردم مدینه او را تنها خواهند گذاشت؟ چرا رفت؟ چون حضور الحاضر. امام برطبق ظاهر حکم می‌کند و بر طبق ظاهر پیش می‌رود. امام می‌گوید امروز مردم آمده‌اند درب خانه من، می‌گویند علی ما تو را می‌خواهیم، من چرا نروم؟ چون مرا می‌کشند؟ خوب بکشند. امروز حجت بر من تمام است. وقتی نامه‌ها آمد محضر اباعبدالله، حجت بر ایشان تمام شد برای چه؟ برای قیام. وقتی می‌خواست برود برای آنکه دهان دور و بری‌ها را هم ببندد باز مسلم را فرستاد که برو اختبار و امتحان کن، ببین این‌ها واقعاً هستند؟ مسلم دید این‌ها بیعت کردند نامه نوشت «از مسلم به ابی عبدالله» بله این‌ها بیعت کردند و منتظر شما هستند، بیا. #شب_اول_محرم @fakhrian_ir

بسم الله الرحمن الرحیم #صفحه دوم از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) هیئت منتظران ظهور (نیشابور) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان سه‌شنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔰 اساسا حسین(علیه‌السلام) برای عبرت است. حسین(علیه‌السلام) سبک زندگی ما است. مدل زندگی شیعیان است. اصلاً شأن امام، شأن سبک زندگی انتخاب کردن است. ما وقتی می‌گوییم مأموم تو هستیم؛ یعنی تو سبک زندگی ما هستی. تو مدل زندگی ما هستی. وقتی مردم برای حسین(علیه‌السلام) نامه نوشتند، حجت بر امام تمام است. مسلم نامه نوشت برای امام که همه چیز آماده است برای قیام، برخلاف امام مجتبی (علیه‌السلام) که همه چیز آماده نبود برای قیام مسلحانه. بعداً عرض خواهم کرد که ائمه (علیهم‌السلام)؛ این انسان ۲۵۰ ساله،چهار دوره زندگی داشته که حالا من دارم بخشی از آن دوره را برای شما عرض می‌کنم. امام مجتبی (علیه‌السلام) نرفت سراغ جنگ مسلحانه، چون «حضورألحاضر» نیست.صلح او بخشی از مبارزه اوست. حالا که حسین علیه‌السلام می‌خواهد برود برای قیام، دو شرط می‌گذارد. البته شرط نمی‌گذارد که اگر این‌ها را ندارید نیایید. یک‌وقت حرف‌های امام انشایی است یک‌وقت اخباری است. انشایی مثل «امری» که من می‌کنم؛ می‌گویم بلند شو بیا دنبال من. خبری مثل اینکه می‌گویم تو نمی‌توانی بیایی دنبال من. عمر سعد ملعون نفهمید وقتی امام فرمود تو از گندم ری نخواهی خورد؛ این یک جمله خبری بود؛ یعنی تو دستت به حاکمیت ری نخواهد رسید، نه اینکه امام دعا کرده باشد که دست او به حاکمیت ری نرسد. اینجا حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) شرط نمی‌گذارد که اگر این دو شرط را ندارید نیایید. جمله انشایی نیست. بلکه می‌گوید اگر این دو شرط را ندارید «نمی‌توانید» با من بیایید. حسین‌بن‌علی می‌گوید یاران امام در هر عصری منهای این دو شرط ظرفیت یاری رساندن ندارند. «من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه» دو شرط تکوینی نصرت امام است, نه دو شرط انشایی. جمله امام، خبری است. امام دارد تکلیف تاریخ را مشخص می‌کند. دارد از واقع عالم خبر می‌دهد. شهید مطهری عزیز در گفتار اخیر «کتاب ۱۵ گفتار» اثبات می‌کند حسین (علیه‌السلام) بخشی از تاریخ اسلام است و تاریخ سازی کرده است. پس شرط همراهی با امام چیست؟ ۱- باذلا فینا مهجته؛ یعنی هرچی داری کف دست بگیر قرآن می‌گوید گاهی جان می‌گیریم گاهی پول می‌گیریم، گاهی وقت می‌گیریم، بسته به موردش دارد ۲- موطنا علی لقاء الله نفسه. یک خاطره برای مشخص شدن جمله دوم اباعبدالله بگویم آقای سلحشور می‌گفت شب عملیات ما راه را گم کردیم جلوی ما میدان مین بود فرمانده آرام به نفر پشت‌سر خود گفت به پشت‌سری خود بگو کسانی که برای باز کردن معبر آمادگی دارند روی میدان مین بروند یک قدم از سمت راست از صف خارج شوند. تا خبر، نفربه‌نفر به آخر صف برسد چند دقیقه طول کشید. فرمانده تا به خود آمد دید کلاً صف دیگری در سمت راست ایجاد شده، همه آماده بودند بروند روی مین. اتفاقاً یک ربع، بیست‌دقیقه بعد، ما مسیر را پیدا کردیم و اصلاً نرفتیم روی مین عملیات تمام شد. یکی از رفقا گفت آیا دیدید «درلحظه» بچه‌ها چه جور انتخاب کردند؟ من گفتم بچه‌ها درلحظه انتخاب نکردند قبلاً انتخاب کرده بودند الان اقدام کردند و راست می‌گفت. موطنا علی لقاالله نفسه می‌خواهد بگوید شما در معرکه انتخاب نمی‌کنید بلکه در معرکه اقدام می‌کنید، انتخابتان را عملی می‌کنید. طرف آمد محضر اباعبدالله (علیه‌السلام) یک جمله گفت، گفت تا تنهای تنها نشدی با شما هستم. این را انتخاب کرده بود راست هم می‌گفت وقتی امام گفت «هل من ناصر» آمد به آقا عرض کرد الوعده وفا روز عاشورا از امام حسین جدا شد. انتخابش همین بود کما اینکه روز عاشورا آقای حُر به اباعبدالله (علیه‌السلام) پیوست. این را برای چه می‌گویم؟ می‌خواهم بگویم داستان خدا شوخی‌بردار نیست. یک آدمی که سال‌ها در انقلاب اسلامی، از انقلاب به‌سختی دفاع می‌کرد اندکی شل‌حجابی را با بدترین برخورد جواب می‌داد، می‌رود سر قبر مهسا امینی به نام خدای رنگین کمان و به نام خدای مهسا و خدای آدمیت، از آدمیت درمی‌آید، آخوندی که با لباس قرمز آستین کوتا بر سر قبر مهسا حاضر می‌شود... این‌که می‌گویم آماده شویم، به خاطر همین است، پس شرط دوم از شرط اول مهمتر است، باید از قبل آماده بود، نه داخل معرکه. #شب_اول_محرم @fakhrian_ir

بسم الله الرحمن الرحیم #صفحه_سوم از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) هیئت منتظران ظهور (نیشابور) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان سه‌شنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔰 گفتیم امام حسین(علیه‌السلام) دو شرط برای اصحابش گذاشت: ۱- هرچه دارند کف دست بگیرند. ۲- آماده شوند برای لقاءالله. 🔻چند نمونه از افرادی که با دریافت پیام امام، دو شرط را در وجود خود، تحقق بخشیدند و از اصحاب‌الحسین شدند: حاج قاسم سلیمانی یکی از کسانی بود که شروط امام را در خود محقق کرده بود و کاملاً آماده برای لقا الله شده بود به طوری که در جشن تولدی که برایش گرفته بودند آرزوی شهادت می‌کند و لحظه آخر هم روی تکه‌کاغذ پاره‌ای می‌نویسد خدایا مرا پاکیزه بپذیر. یکی دیگر از کسانی که اصلاً هم‌کیش امام حسین(علیه‌السلام) نبود اما آزاده بود، وهب نصرانی‌ست کسی که در شب عقد خود صدای اباعبدالله(علیه‌السلام) به او رسید رفت جنگید سرش را بریدند برای اینکه مادرش را بشکنند سر را انداختند جلوی مادر، گفتند دیدی! این هم نتیجۀ باحسین بودن! ببینید این زن چگونه نشان داد «باذلا فینا محجته» است سر را پرتاب کرد جلوی دشمن، گفت چیزی را که برای حسین بدهیم پس نمی‌گیریم! خانم‌ها این‌طور باید مایه بگذارند. حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) هم دو پسر خود را فدا کرد؛ حتی برای تحویل‌گرفتن جنازه‌های‌شان از خیمه بیرون نیامد، نکند حسین شرمنده شود. 💢💢💢💢💢💢💢💢 از ما سوال می‌کنند با معضلات اجتماعی چگونه برخورد کنیم؟ بزرگ‌ترین کار فرهنگی، راه انداختن دسته‌های عزا و شرکت در مراسم عزای حسینی و چسباندن سیاهی‌ها و پرچم‌ها بر سردر خانه‌هاست. با همین دسته‌های عزا می‌توانیم آلودگی‌ها و کثافات را بشوییم. باید با شل‌حجاب‌ها و کسانی که در ظاهر اختلاف داریم، روی مشترکات‌مان تمرکز کنیم، این اشتراکات، کم‌کم اختلافات را نابود می‌کند. پس باید با اعتقاد و باور قلبی، سینه بزنید. مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌گفت وارد هیئتی شدم دیدم گناهان جوانانی که شور گرفته‌اند حسین‌حسین می‌گویند مثل برگ درختان پاییزی دارد می‌ریزد. این‌که امام خمینی می‌گفت این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه‌داشته، همین است. 💢پایان مقدمه💢 بحث اصلی: چگونگی دستگیری خدا جهت کسب آمادگی برای تحقق شرط دوم: هر انسانی با اندک‌تأملی، اذعان می‌کند به هستی خود و جهان پیرامون خود. این‌جور نیست که بگوید من و جهان دور و برم توهم است. هم‌چنین اعتراف می‌کند به این‌که ما اتفاقی و خودبه‌خود بوجود نیامده‌ایم بلکه دست آفریدگاری آگاه و قدرتمند و حکیم در کار است. خب حالا که آفریده، بعدش چه؟ بعد از آفریدن، نوبت دستگیری و بردن می‌رسد. آفریدن کافی نیست، پس از آفرینش، راهبری لازم است. مسئلۀ به این سادگی، در معارف ما مغفول مانده است! مهمترین مسئله‌ای که در مورد خدا باید بدانیم همین است که خدا بعد از آفریدن انسان‌ها، وظیفه و مسئولیت و رسالتش چیست؟ چرا خدا راهبر ماست؟ چون ما راه بلد نیستیم. راهبری خدا در دنیا قرار است اتفاق بیفتد؟ یا در عوالم بعد از مرگ؟ قطعا در دنیا. زیرا حکمتش اقتضا می‌کند که در دنیا مخلوقاتش را رها نکند. آیا خودش می‌آید روی زمین دست ما را می‌گیرد؟ یا باید برای راهبری، واسطۀ زمینی قرار دهد؟ با توجه به این‌که خدا همۀ انسان‌ها را دستگیری می‌کند - حتی آن کسانی که خدایی خدا را هم قبول ندارند - سؤال این است که قرار است انسان‌ها در دنیا به واسطۀ دستگیری خدا چه بشوند که خدا پس از دستگیری آنها بگوید حالا همان شدید که باید می‌شدید؟ بحث، بحث بسیار مهم و جدی‌ای است. بحث توحید است. اگر خدا دست بندگان را نگیرد و به آنجایی که در نظر گرفته نبرد خدا نیست. اگر ما این جواب را درنیاوریم، در مکتب امام حسین(علیه‌السلام) لنگ می‌زنیم. یک ماه فکر کردم که اگر بخواهم از امام حسین(علیه‌السلام) بگویم، دقیقاً نقطۀ کور این مسئله کجاست که باید تبیین شود؟ رسیدم به این چیزی که الان می‌خواهم عرض کنم. همان چیزی که امام حسین(علیه‌السلام) دقیقاً برای آن قیام کرد. #شب_اول_محرم @fakhrian_ir

بسم الله الرحمن الرحیم #صفحه_چهارم از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) هیئت منتظران ظهور (نیشابور) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان سه‌شنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 انسان‌ها مرکب از جسم و روح، یا نفس و بدن هستند. هم شأن جسمانی دارند، هم شأن روحانی. خداوندی که رب است و قرار است انسان را تربیت کند خودش که نمی‌آید روی زمین. قانون و آیین‌نامه می‌دهد. یک عده انسان‌هایی هم که ما آنها را پیامبر می‌نامیم می‌فرستد. پیامبران هم که به تربیت تک‌تک افراد به صورت فردی نمی‌پردازند. یک کار گسترده انجام می‌دهند. این کار گسترده چیست؟ ایجاد محیط عدالت‌گونه برای انسان، تا بتواند در هر دو بعد خود، به کمال جسمانی و روحانی برسد؛ کمال جسمانی به رفاه است. مگر می‌شود خدا به انسان این‌همه میل و لذایذ جسمانی بدهد، بعد بگوید از این‌ها استفاده نکن؟! اتفاقا خدا می‌گوید باید از همۀ این‌ها بهره‌مند شوی. خدا بنایش بر این است که انسان‌ها از تمام لذایذ جسمی و جنسی، در بالاترین حد آن استفاده کنند لکن از مسیری که خودش گفته است. خدا با لذت بردن ما مخالف نیست اگر مخالف بود که آن‌ها را ایجاد نمی‌کرد. خدا به بشر می‌گوید من که تو را اینطوری آفریدم خودم را هم مسئول کردم تا تمام شرایط را فراهم کنم تا که جسم تو بیشترین لذت را -لکن از مسیری که من می‌گویم- ببرد و روح تو نیز بیشترین تکامل و لذت روحی را ببرد. مسئول زندگی تو من هستم؛ چون من رب تو هستم. چه‌جوری است که تو خودت را مسئول زندگی فرزندت و فراهم کردن لذایذ او می‌دانی ولی من خودم را مسئول زندگی مخلوقم ندانم؟! من خودم را خرج می‌کنم تا تو به هرچه که می‌خواهی البته از طریق آدمیت برسی. پس خدا وظیفه‌اش چیست؟ راهوار کردن مسیری که در این مسیر، تمام نیازهای جسمی و روحی تو در دنیا تامین شود. خدا انبیا را فرستاد فرمود همین‌جا را بهشت کنید تا این‌جا بهشت نشود، مردم بهشت اخروی را قبول نمی‌کنند. اتفاقاً خدا با وعدۀ نسیه‌دادن خیلی مخالف است.خدا انبیا را فرستاده تا بستری، محیطی، فضایی، یک مدل زندگی‌ای برای انسان‌ها فراهم کنند تا همۀ انسان‌ها به تمام لذایذ جسمی و جنسی و تمام لذایذ روحی خود در دنیا برسند. چقدر زیباست! چقدر دین گره خورده به زندگی ما! حالا مهم‌ترین نیاز انسان یا بهتر بگوییم مهم‌ترین عاملی که موجب می‌شود انسان به همه نیازهای خود دست پیدا کند چیست؟ آزادی. این خیلی مهم است. دین می‌گوید مهم‌ترین مسئلۀ من برای اینکه تو بتوانی به نیازهایت برسی آزادی است تو اگر اسیر و زندانی باشی طبیعتاً نمی‌توانی به لذایذی که خدا در وجودت نهاده، دست پیدا کنی. پس اولین مانع، عدم آزادیست. دومین مانعی که نمی‌گذارد انسان‌ها به خواسته‌هایشان برسند طبقات اجتماعی است. وقتی جامعه جوری مدیریت شود که عده‌ای قلدر، تمام گلوگاه‌های اقتصادی را دست گرفتند تو را مثل یک مورچه زیر انگشت‌شان له می‌کنند نمی‌گذارند رشد اقتصادی کنی. این دلالی در اقتصاد، مسئلۀ خدا و مسئلۀ دین است. به همین‌دلیل دین در مسئله اقتصادی می‌گوید نگذارید بخش خصوصی اینقدر بزرگ شود که فردا برای شما تعیین تکلیف کند. پس مسئلۀ خدا آزادی است. آیا آزادی خودش موضوعیت دارد یا مقدمه است برای هدف بزرگتر؟ هدف بزرگ‌تر. هدف بزرگتر، رسیدن به لذایذ جسمانی و روحانی بود. مسئله دوم عدالت است. حالا می‌خواهم تیر خلاص را بزنم و آرام‌آرام بحث‌مان را جمع کنیم. آزادی دو بخش دارد: ۱- آزادی درونی ۲- آزادی بیرونی. آزادی درونی یعنی شما از درون خودت، گیر نباشی که امام حسین(علیه‌السلام) در «موطنا علی لقاءالله نفسه» به آن اشاره کرد؛ یعنی از درون آزاد شده باشی. شهید مطهری کتابی نوشته در مورد آزادی معنوی که منظورش همین است؛ یعنی آزاد شدن از بند نفس. مسئول تامین آزادی معنوی برای انسان‌ها چه کسانی هستند؟ خودشان. اما مسئول تامین آزادی اجتماعی؛ خدا، پیامبران، امامان و حاکمیت است. تمام امور معنوی، در رأس‌شان نماز، برای تأمین آزادی معنوی، واجب شده‌اند. خدا فرمود باید نماز بخوانی، چرا؟ چون باید آزاد باشی. باید حجاب داشته باشی. چون باید آزاد باشی. نمی‌گذارم اسیر بشوی. بالای سرت ایستاده‌ام نگذارم کسی اسیرت کند. هم خودت حق نداری خودت را اسیر کنی، هم نمی‌گذارم بقیه اسیرت کنند، برای آزادی درونی‌ات، امور عبادی را واجب کردم، برای آزادی بیرونی‌ات هم ۱۲۴ هزار پیامبر فرستادم تا تو یک‌وقت اسیر نشوی. پس در نگاه خدا آزادی واجب است یا مستحب است یا دلبخواهی است؟ واجب است. مسئول تأمین آزادی فردی کیست؟ خودم چه جوری؟ با اثر تکوینی و وضعی عبادات مثل نماز، روزه، حجاب... آزاد شدن، اتفاق میافتد. #شب_اول_محرم @fakhrian_ir

بسم الله الرحمن الرحیم #صفحه_پنجم از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) هیئت منتظران ظهور (نیشابور) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان سه‌شنبه ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 جمله آخر: آن‌کسی که از درون، اسیر است و آزادی معنوی ندارد به هر کثافت اجتماعی که عین اسارت است تن می‌دهد می‌دانی چرا عدۀزیادی نتوانستند با امام حسین(علیه‌السلام) همراهی کنند؟ چون اسیر خودشان بودند، به همین‌خاطر عبیدالله توانست به راحتی آنها را اسیر خود کند چون اسیر را اسیر‌کردن کاری ندارد اما چرا مسلم اسیر نشد؟ چون مسلم از درون آزاد بود. اسیر نفس خود نبود. بحث این چندشب را خیلی باید جدی بگیرید. جان‌ها فدای آن حسینی که وارد عرصۀ عظیم قیام شد برای آن آزادی‌ای که خدا دستور داده بود توسط ما تأمین شود. حسین(علیه‌السلام) چقدر خودش را برای این آزادی هزینه کرد؟ حالا با این نگاه قدر امام حسین(علیه‌السلام) را بیشتر می‌دانیم. از آن‌طرف هم منهای آزادی معنوی و درونی، آدم‌ها زودتر آزادی اجتماعی‌شان را از دست می‌دهند و اسیر دیگران می‌شوند. شهید دیالمه دانشجویی بود که در انفجار حزب جمهوری شهید شد زمانی که همه از بنی‌صدر و میرحسین موسوی تعریف می‌کردند، او می‌گفت نه. او را زدند اما ایستاد چون از درون گیر نبود اگر از درون گیر بود با اولین تهدید مالی و آبرویی، جا خالی می‌کرد، کم میاورد. زندگی‌اش را بخوانید در جوانی همانی شد که باید می‌شد از بس پرمطالعه و پرتبیین بود. پس در جهاد تبیین، ما بیش از هر چیزی نیاز به مطالعه داریم نیاز به جدیت در فهم داریم. #شب_اول_محرم @fakhrian_ir

🎧 خدا مسئول آزاد زیستن من است از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان #شب_اول_محرم @fakhrian_ir