eitaa logo
کانال فلسفه علویه
112 دنبال‌کننده
125 عکس
100 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سقف زیبای ایوانِ دیوان‌خانه‌ی شیخ‌السلام اصفهان 🔺 💢@falsafeh_alaveyeh
«۲» تمدن مدرن با انقلاب کوپرنیکی، مرکز هستی و غایت عالم را از خداوند به انسان تغییر دارد. این تغییر سبب شد، هدف انسان مدرن نسبت به انسان سنتی تغییر کند. 🔰 اهداف زندگی انسان سنتی رضایت خدا یا رسیدن به خدا بود. 🔰انسان مدرن در پاسخ به این سوال که چرا و به چه امیدی انسان زندگی می کند؟ پاسخهای گوناگونی داده است: 1⃣ راسیونالیست ها: غایت این است که در وجود انسان یک عالم عقلی بسازند همانند عالم عینی خارجی. 2⃣ کارکردگرایان: ایشان هدف انسان را رسیدن به بهترین سبک زندگی ممکن قرار داده اند یعنی انسان با استفاده از آنچه در اختیار دارد به بهترین شکل ممکن که برای وی مقدور است دست پیدا کند. 3⃣ تجربه گرایان: علم را غایت انسان قرار دادند و بر این اساس تسلط انسان بر جهان با علم هدفشان قرار گرفت. 4⃣ غیرگرایان: این دسته هدف انسان را خدمت به دیگر انسانها تعریف می کنند و کمک به سایر موجودات را نیکو می شمارندـ 5⃣ لذت گرایان: این گروه لذت انسان از زندگی که دارد را هدف انسان قرار داده اند به هر طریق ممکن که او طالب آن است خواه لذت معنوی باشد خواه غیر معنوی. 🔰 با وجود کثرتی که در غایت برای انسان مدرن وجود دارد، انسان مدرن به آرامش ناشی از پاسخ به این پرسش بنیادین که برای چه زیست می کند نمیرسد، چرا که بنا به نص قرآن تنها با ذکر خداوند است که نفس انسان استقرار و سکون میابد، چرا که نفس انسانی به سبب ماهیت نا محدودش: «خلق الانسان هلوعا» به جز رسیدن به نا محدود آرام نمیابد. 🔰 در این بین تمدن مدرن برای رفع این احساس خلا، انسان مدرن را با مشغول کردن به تغییرات تکنولوژی و نوآوری های تکنولوژیکی مشغول ساخت. 🔻 بر این اساس ذهن انسان مدرن همواره به دنبال آن است که به فناوری های جدیدی که نبوده دست یابد چنان که در بازار کالاهای لوکس مثل موبایل و خودرو، و... میتوان آن را مشاهده نمود. 🔻 نوع دیگر مشغول نمودن افراد به تکنولوژی خارج کردن انسان از عالم حقیقی و در گیر نمودن آن در فضای مجازی دانست، که خود آن به چند روش صورت می گیرد: ↩️ استفاده از بازی ها ↩️ استفاده از شبکه های مجازی تصویری مثل انیستاگرام ↩️ استفاده از فضاهای متاورس که انسان را به صورت کلی از عالم حقیقی خارج می کند. ♨️ بر اساس آنچه گفته شد، کاربرد سوم تکنولوژی ارضا شهوت انسان بود و مشغول ساختن انسان به تکنولوژی راهکاری تمدن مدرن برای انحراف ذهن بشر از این سوال بنیادین بود که برای چه زندگی میکند. به واقع تمدن مدرن با انحراف ذهن انسان با استفاده از تکنولوژی این سوال را در ذهن انسان در پس خیالات پنهان میکند و گویی ذهن انسان را سحر می کند. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 معضل اصلی تمدن غرب چیست؟ ❇️ مرحوم سید احمد فردید معضل اصلی تمدن غرب را به نقل از مارتین هایدگر فیلسوف برجسته آلمانی بیان می‌کند: 🔹گلایه هایدگر این بود که خدا در ۵۰۰ سال تاریخ غرب، غایب است ((حذف دین از عرصه حکومت و اجتماع)) تنها خداوند متعال است که ما را از این نیستنگاه و ظلمات نجات می‌دهد. 📌سید احمد فردید (۱۲۸۹ – ۱۳۷۳) یکی از شناخته شده‌ترین و پرنفوذترین فیلسوفان تاریخ معاصر ایران است. او علاوه بر مقام استادی دانشگاه تهران توانست شاگردان زیادی پرورش دهد که به عنوان چهره‌هایی شناخته شده در عرصه علم و فرهنگ ایران محسوب می‌شوند.
♨️ دعوای زرگری 🔺 ۴۰۰ فیلسوف بیانیه را امضا کرده اند... جمعی از فلاسفه جهان با صدور بیانیه‌ای از همکاران خود دعوت کردند در همبستگی با فلسطین و تلاش علیه آپارتاید و پشتیبانی از پویش بایکوت دانشگاهی و فرهنگی مؤسسات اسرائیلی متحد شوند؟!!!! در راس این جمعیت از جودیت باتلر یاد شده است. 🔘 پرسش: اما جودیت باتلر کیست؟! 🔴 پاسخ: 🔰 فیلسوف پساساختارگرا که در زمینه‌های فمینیسم، نظریه فراهنجار، فلسفه سیاسی و علم اخلاق صاحب نظر است. 🔰جودیت باتلر در کلیولند، اوهایو و در یک خانوادهٔ روس-مجار به دنیا آمد. 🔰 نام وی برگرفته از کتاب جودیت عهد عتیق است که درباره یک بیوه یهودی به نام جودیت است که از زیبایی و جذابیت خود برای کشتن یک ژنرال آشوری استفاده می کند که شهر او، بیتولیا را محاصره کرده است. 🔰مادرش یهودی بود و از دوران کودکی به کلاس‌های اخلاق یهودی می‌رفت. او علاقه‌مند شد که در مورد مارتین بوبر بیشتر تأمل کند. 🔰او مدرک دکترای خود را در سال ۱۹۸۴ از دانشگاه صهیونیستی ییل دریافت کرد. 🔰او از سال ۲۰۰۶، بعنوان پروفسور، کرسی فیسلوف صهیونیست هانا آرنت را در تحصیلات تکمیلی اروپا (EGS) در سوئیس از آنِ خودکرده‌است. 🔰دانشگاه ییل هرساله مراسمی تحت عنوان براندر پرایز برگزارمی‌کند وطی آن برگزیدگان این مراسم جوایزی در ارتباط با مطالعات همجنس‌گرایی دریافت میکنند، او این جایزه در سال ۲۰۰۴ کسب کرد🔺🔻 ♨️بااین تفاسیربیانیه جودیت بنظر چیزی شبیه جنگ زرگری برای انحراف اذهان ازنقش همین فیلسوفان درتوسعه صهیونیست است. ♻️ ♻️ ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
🔰نوئل مک آفی یک نظریه پرداز انتقادی است که بر اساس سنت مکتب فرانکفورت کار می کند و از فلسفه فمینیستی، روانکاوی و نظریه سیاسی استفاده می کند. 🔰درباره پیشینه خانوادگی وی اطلاعاتی در دست نیست؟ 🔰او دارای مدرک دکترا در فلسفه از دانشگاه تگزاس (1998)، کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه ویسکانسین-مدیسون (1990)، و کارشناسی ارشد در سیاست عمومی از دانشگاه دوک (1987) است. 🔰او پیش از این در UMass Lowell، دانشگاه براندیس و دانشگاه جورج میسون تدریس کرده است. 🔰او علاوه بر پروفسور و کرسی فلسفه در Emory، یک انتصاب ثانویه به عنوان استاد روانپزشکی و علوم رفتاری نیز دارد. او همچنین یکی از اعضای هیئت علمی موسسه روانکاوی دانشگاه اموری است. مدیر برنامه مطالعات روانکاوی Emory; دانشکده وابسته در مطالعات زنان، جنسیت و جنسیت. و رئیس دانشکده روانکاوی در دانشگاه اموری. 🔰مک آفی کارهای قابل توجهی بر روی نوشته های جولیا کریستوا و یورگن هابرماس فیلسوف صهیونیست مکتب فرانکفورت انجام داده است، و همچنین به طور گسترده به نظریه فمینیستی و آثار هانا آرنت فیلسوف صهیونیست پرداخته است. ♨️ مطرح شدن چهره نوفل مکافی در جریان تظاهرات دانشگاه های آمریکا مانند مطرح شدن جودیت باتلر است که پیشتر گفته شد. با بررسی آثار و تحقیقات وی وجه مشترک این دو فیلسوف را می توان: ↩️ به یک شخص مرتبط دانست. هانا آرنت فیلسوف صهیونیست. ↩️ از جهت نظری نیز هر دو فیلسوف زن و از هواداراپ نظریه فیمینیست هستند که از نظریات صهیونیستی است. 🔻به نظر مطرح شدن این افراد در جریان اعتراضات با این سابقه اتفاقی نیست. و استفاده ای است برای مطرح شدن افرادی که خود در ترویج تفکر صهیونیستی نقش مستقیم دارند چنان که در جریان مسیحیت پولس که خود ضد مسیحیت بود خود را به عنوان رهبر مسیحیت قالب نمود و در نهایت موجب انحراف مسیحیت شد. ♻️ ♻️ ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمندان برای اولین بار از برقراری ارتباط بین گیاهان تصویر برداری کردند. محققان ژاپنی دریافتند که گیاهان میتوانند با استفاده از بو ها با یکدیگر صحبت کرده و خطرات موجود را هشدار دهند. 💢@falsafeh_alaveyeh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجايب گنبد قابوس در استان گلستان ▪️برج قابوس یادگار شهر باستانی جرجان است که در دوران زیاریان از مراکز علمی و هنری منطقه بود ولی پس از حمله مغول نابود شد. 💢@falsafeh_alaveyeh
مورچه ها می توانند خود را در آینه تشخیص دهند مورچه هایی که توسط محققان نقطه ی کوچک آبی رنگی روی پیشانی شان گذاشته شده بود، بعد از دیدن تصویر خود در آینه، با عصبانیت برای پاک کردن جوهر آبی رنگ از روی پیشانی شان تلاش کرده بودند. این تلاش اما بی دلیل نبود. مورچه هایی که با آن نقطه ی آبی رنگ بر روی سر به کلونی خود بازگشته بودند، از سوی هم‌نوهان شان به عنوان گونه ای رقیب و جنگجو شناخته شده و بی رحمانه مورد حمله قرار گرفته بودند. 💢@falsafeh_alaveyeh
براش با کیک ماهی تولد گرفتن خجل شده! حیوانات میفهمند. با یک مَن سبیل😁 💢@falsafeh_alaveyeh
فلسفه علویه ♑️ : قاعده علیت «۷» 🧶 میدان سوم: توحید افعالی «۱» در این میدان پنج خبر جای می گیرد: قائم، کائن، صائر، منیب، موجود، جای می گیرد. 🅰 در ظاهر بین معنای موجود و کائن و قائم مشابهت و اشتراک وجود دارد چرا که هر سه معنا به کیفیت وجود شئ مربوط است. 1⃣ لفظ «وجود» در اینجا به قرینه استفاده از کائن که دارای معنای حدوث است، به صورت مصدر جعلی به‌صورت «موجودیت» معنا می‌شود و مساوی با «وجود» به‌کار می‌رود. بر این اساس، فراز دعا به این معنا خواهد بود که: «موجودیت ذات هر شئ وابسطه به ذات اقدس الهی است». به عبارت دیگر آن ذات و ماهیتی که در عالم خارج موجودی است، تحقق و هستی آن به سبب خداوند. 🔘 پرسش: کیفیت ارتباط وجود موجودات با خداوند چگونه است؟ ⭕️ احتمالات: 🔰 وجود موجودات، از وجود خدا متباین است و خدا با غیر خودش تفاوت دارد. 🔰 وجود موجودات مساوی وجود خداوند است و وجود موجودات و خدا یکی است. 🔰 وجود موجودات هم سنخ وجود خداوند است، یعنی در معنای وجود یکی است ولی در اطلاق و تقیید این دو متفاوت است یعنی وجود خدا مطلق است ولی وجود مخلوقات مقید و محدود است. 🔴 پاسخ: میتوان هر سه احتمال را صحیح دانست هرچند در طول تاریخ بر اساس هریک از این مبانی اختلافات گسترده ای میان متفکران شکل گرفته است، به گونه ای تا تکفیر هم پیش رفته اند و این به جهت عدم توجه به معنای دقیق این سه احتمال است که قابل جمع است. ↩️ وجود خداوند با وجود مخلوقات متباین است به این معنا که وجود خداوند در مرتبه کنه ذات با هیچ مخلوقی قابل قیاس نیست از اینرو در روایت آمده است: «كَانَ‏ اللَّهُ‏ وَ لَمْ‏ يَكُنْ‏ مَعَهُ‏ شَي‏ء‏؛ خدا بود، يک؛ هيچ چيزي نبود» و این نگاه مربوط به کنه ذات خداوند است که موضوع تنزیه مطلق است. چنان که در دعای یستشیر نیز به همین مقام اشاره شده است: «الْأَوَّلُ غَيْرُ مَوْصُوفٍ». ↩️ وجود مخلوقات عین وجود خداست، این به این معناست که در مقام ظهور اسما و صفات چون موجودات عین ظهور اسما و صفات الهی هستند وجود مخلوقات عین وجود خداوند است. و از همین رو در روایات گفته شده: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه؛ ستايش مخصوص خداوندى است كه با آفرينش خويش بر مخلوقات تجلّى كرده است» یعنی خلق خداوند تجلی خود اوست و وجود مخلوقات در مقام تجلی با وجود خدا یکی است. ↩️ وجود خداوند هم سنخ با وجود موجودات است، این در جایی که در صدد تحلیل رابطه بین وجود موجود و خالق باشیم. چنان که در روایت آمده است: «داخل فی الاشیاء لا بالممازجة و خارج عن الاشیاء لا بالمباینة» هم داخل در اشیاء است و هم بیرون از اشیاء، داخل در اشیاء است اما نه آن جوری که یک‌ جسم داخل جسم دیگر ممزوج می‌شود و خارج است از اشیاء نه به‌ معنای اینکه مباین و بیرون است، مثل اینکه من دستم را روی این میز می‌گذارم می‌گویم دست من بیرون از میز است. بر این اساس وجود خدا و مخلوقات از یک جنس است و اصولا وجود یک معنا دارد ولی یکی به صورت مطلق و فارق از هر قیدی است و دیگری مقید و محدود و آنچه محدود است بر آمده از همان مطلق است پس هم وجه اشتراک دارد و هم وجه افتراق که این یعنی سنخیت وجودی. 🔻هرکدام از این روابط در جای خودش معنا دارد و پاسخ به سوال خاصی است خلط آنها در مسائل سبب شده تا این اختلافات پدید آید ولی با دقت در روایت می توان فهمید این سه احتمال هر سه در جای خود صحیح است. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
🔘 پرسش: وجود اشیا از کتم عدم وجود میابد؟ یا وجود اشیا از وجودی به وجود میاید؟ ⭕️ اقوال: 🔰 برخی در اینجا گمان کرده اند محل بحث خلق معدوم زمانی است، یعنی زمانی شئ نبوده حال بود شده است و این را به معنای خلق از عدم قلمداد کرده اند و استحاله آن را منکر شده اند. 🔰 در حالی که بحث از خلق معدوم زمانی محل نزاع نیست و همه حکما بر این باور هستند که شئ غیر واجب میتواند در مقطعی از زمان_مکان باشد و در مقطعی از زمان_مکان نباشد. 🔰 تنها محل نزاع در بحث معدوم زمانی بودن مخلوقات خود عالم ماده است که حکما آن را ازلی میدانند و متکلمان آن را حادث میدانند. 🔻 پس محل بحث در دو جاست: 1⃣ خلق از عدم زمانی: درباره کل عالم ماده این مدعا یعنی تصور عدم زمانی مطلق که مستلزم تصور زمانی است که عالم ماده وجود نداشته باشد، این تصور خود متناقض است، چرا که زمان ویژگی عالم ماده است و فرض عالم بدون ماده و وجود زمان یعنی فرض نبودن و بودن عالم ماده که محال است. 2⃣ خلق از عدم ذاتی: در مقام ذات خلق از عدم صورت گیرد. به عبارت دیگر: شئ ای که ذاتش اقتضای عدم دارد آیا می تواند ذاتش اقتضای وجود پیدا کند؟ یا نه؟ 🔴 پاسخ عقلی: از نظر عقلی خلق از عدم ذاتی محال است، چرا که مستلزم تناقض است یعنی لازم است، ذاتی که نیست، هست شود. 🅰 این شی در مرتبه ذات مقتضی عدم بود. 🅱 این شی در مرتبه ذات مقتضی وجود شد. 🆎 تحول این شی در مرتبه ذات از عدم به وجود تحول در ذات است. ↩️ تحول در ذات محال است زیرا: شی به چیز دیگری تغییر میابد. 🔻پس خلق از عدم محال است. 🔰 پس خلق الهی در موجودی است که ذاتش مقتضی عدم نباشد که دو احتمال دارد: 🔻 یا ذاتش مقتضی وجود است: واجب الوجود است و نیاز به خالق ندارد. 🔻ذاتش نسبت به وجود و عدم بالسویه است: در اینجا است که خلق الهی شکل می گیرد. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
📸 دیوان‌خانه‌ی شیخ‌السلام اصفهان
میرداماد در تعلیقه‌شان بر شرح اصول کافی می‌گویند: علی بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) به یک شبهه‌ مادیین پاسخ داده. آن شبهه‌ این است: «آیا خدای سبحان عالم را از شیئی خلق کرد یا نه؟» پس دو حالت دارد: 🅰 اگر «من شیء» آفریده باشد، پس ازلیت ماده و قدم ماده به اینکه ماده مخلوق حق نیست لازم می‌آید؛ چون خدا عالم را از یک شیئی آفرید. 🅱 اگر «من لا شیء» بیافریند «لا شیء» که مبدأ قابلی نخواهد بود که ذاتاً مستحیل است. فرض سومی هم که ندارد چون نفی «من شیء» به «من لا شیء» نفی نقیضین است؛ این هم که مستحیل است. 🆎 پس: «من شیء» محال است و «من لا شیء» هم محال است، فرض سوم هم که نیست. 🔴 پاسخ: ◀️ عقلی: 🔰اشکال مادیین در جایی است که خلق خدا از چیزی در صورتی مستلزم عدم خلق خداست که دو شرط داشته باشد 1⃣ ماده متباین از خدا باشد 2⃣ ماده واجب الوجب باشد. 1⃣ در حالی که فرض تباین ماده و خدا محال است، زیرا مستلزم محدودیت واجب الوجود است، چراکه: ◀️ ماده واجب باشند: تباین ماده با خدا به معنی محدودیت ماده است و پس باید واجب محدود باشد. ◀️ خدا واجب باشند: تباین ماده و خدا به معنی محدودیت خدا باشد. ◀️ هر دو واجب باشند: یعنی مرتبه ای از وجود هست که در هریک از این دو نیست، در این حالت واجب دارای فقدان است و فرض فقدان در واجب مستلزم تحول در واجب است، که آن نیز محال است. 2⃣ واجب بودن ماده، محال است ◀️ کل عالم ماده در نظر گرفته شود: چون ذات عالم ماده حادث است یعنی مسبوق به عدم است و نسبت به عالم مجرد فقر دارد. اگر گفته شود عالم مجرد اثبات نشده است باید پاسخ داد خود کل عالم ماده تحیز ذاتی دارد پس خودش مکان است، و مکان بودن یعنی ذاتا مقید بودن و لازمه تقید ذاتی، فقر ذاتی است. ولی کل عالم مقید به زمان نیست، زیرا زمان حرکت اشیا است و کل عالم ماده از نظر مکانی لا حد است و لاحد مکانی، حرکتش محال است. ◀️ اجزا عالم ماده در نظر گرفته شود: این اجزا نیز از آن جهت که حادث ذاتی هستند واجب نیستند زیرا اجزا ماده محدود به زمان، مکان است و این محدودیت یعنی عدم غنای ذاتی و عدم غنای ذاتی برابر با حدوث ذاتی است. 🔰 مادیین در مفهوم هم بیراهه رفته اند و ازلی بودن را ملازم واجب الوجود بودن تلقی کرده اند. در حالی که ازلی بودن زمانی به معنای واجب بودن نیست، آن قدمی ملازم با واجب الوجود است، که قدم ذاتی باشد ولی آن قدمی که از من شی حاصل میشود قدم زمانی است. ◀️ نقلی: شش تن از پیشوایان معصوم (ع) در چهارده حدیث مُسند و مرفوع، درباره خلقت الهی از تعبیر «لا من شیء» بهره برده اند. بر پایه مجموعه قرائن متعدد، صدور این تعبیر از حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه و نیز امیرمؤمنان علی (ع) محرَز است. متن خطبه حضرت زهراء (سلام الله علیها) و در خطبه علی بن‌ابی‌طالب (سلام الله علیه) در پاسخ به این سوال چنین آمده است: «الحمد لله الذی لا من شیء کان وَلا من شیء خلق ما کان؛ نه خدا از چیزی است؛ نه از چیزی خلق کرده آنچه هست». چون «من شیء» و «من لا شیء» نقیضین نیستند، بلکه نقیض آن: «لا من شیء» است و بر اساس این روایت ارتفاع نقیضین نشده است. مرحوم محقق داماد می‌گوید: این خطبه مُبدع بودن کار خدا را تثبیت می‌کند که گرچه آسمان و زمین ماده دارند، ولی اصل فیض که «وَما أَمْرُنا إِلاّ واحِدَة»؛ نه «من شیء» است نه «من لا شیء» است، بلکه «لا من شیء» است. ⭕️ توضیح: این روایت صورت های مختلفی دارد ولی به نظر میرسد اشاره روایت به این معناست که وجود چون وجودش ذاتی است، پس خلقش از شی دیگر نیست و لا من شی است. و مقصود از وجود هم خود ذات احدیت. اما ان اشیایی که هستند در ارتباط با آن ذات احدی وجود دارند و لا من شی هستند، یعنی وجودشان از ذات احدیت است نه غیر او تا من شی اخر فرض شود. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
? میدان سوم: توحید افعالی «۲» 2⃣ کائن اسم فاعل از مصدر کان و خود کان یعنی حدوث، وقوع و حاضر بودن شئ، به عبارت دیگر به معنی باشنده است، یعنی: «حدوث شئ از خداوند است». 🔘 پرسش: حدوث شی به چه معنا است؟ 🔴 پاسخ: در مقصود حدوث زمانی نیست، بلکه حدوث ذاتی است. چرا که حدوث ذاتی ناشی از ماهیت داشتن اشیا است، و در روایت امیر المومنین ع در پاسخ به سوال از حدوث زمانی! ایشان داشتن کیفیت را سبب آن عنوان می کنند و کیفیت داشتن همان ماهیت داشتن است: «متى كان ربنـا! قال: انما يقـــال متى، كان لمن لم يكن فكـان، ومتى كـان هو كائن بلا كينونة يا يهودى! كائن كَانَ بِلَا كَيْفٍ يَكُونُ، بَلَى يَا يَهُودِيّ ثُمّ بَلَى يَا يَـهُودِيّ، كَـيْفَ يَكُـونُ لَـهُ قَـبْلٌ، هُـوَ قَـبْلَ الْقَبْلِ بِلَا غَايَةٍ كُلّ غَايَةٍ؛ ↩️اى يهودى! تنها سوال: "چه موقع به وجود آمد؟"، براى چيزى است كه نبوده است پس او بود شد. ↩️ چه موقع او بوده است؟ در حالی که او بودنی است که هست شدن ندارد.-ای یهود-. ↩️ او وجودى است که کیفیت ندارد. ↩️ بله! اى يهودى، بله! اى يهودى، چگونه مى‏توان براى او قبلى در نظر گرفت، او قبل قبل است. [چرا که او حدی ندارد وآنچه حد ندارد، تصور قبل برای وی محال است، زیرا تصور خود قبل، یعنی تصور حد برای نامحدود و این تناقض است] ↩️ و [خدا] غایت [و نهایت] ندارد و غايت همه غايات است [در نتیجه قبل ». «يا من لا يعلم كيف هو الا هو وحيث هو وقدرته إلا هو» أمیرالمؤمنین ع: «قَالَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَکَانَ رَدّاً عَلَی الدَّهْرِیَّهًِْ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَا بَدْوَ لَهَا وَهِیَ دَائِمَهًٌْ؛ امیر المومنین فرمودند: آیه ردی بر دهریه است که میگفتند اشیا ابتدایی ندارند و دائمی هستند». بر اساس این روایت باور به قدم زمانی برای مخلوقاتی مثل آسمان و زمین را باطل است. 🔘 پرسش: بر اساس این روایت میتوان به این سوال را پاسخ داد؟: «عالم ماده به صورت کلی موجود است یا عالم ماده به صورت کل موجود است که مرکبی از اجزا است». 🔴 پاسخ: 1⃣ اگر عالم ماده یک کل مرکب باشد مفهوم عالم ماده یک مفهوم اعتباری است که به ترکیب انضمامی اشیا به صورت وحدت در نظر گرفته میشود. اما اگر عالم ماده کلی فرض شود مفهوم کلی اینجا کلی ماهوی است و باید یک وجود باشد در نتیجه نیازمند مصداق خارجی است تا مفهوم کلی از آن درک شود، که در این صورت موجودی است که فصل آن مادی بودن است. یعنی ماهیت آن مادی بودن است. ماهیت مادی بودن یعنی مکانمند بودن و مکانمند بودن دو صورت دارد: تحیز ذاتی: یعنی خود شی دارای ابعاد است. تحیز عرض: شی در فضایی قرار دارد. 🔻تحیز عرضی برای عالم مادی کلی ممکن نیست پس تحیز آن ذاتی است. 2⃣ اگر عالم ماده به صورت کلی موجود باشد، و تحیز ذاتی داشته باشد و خودش مکان باشد، باید بی نهایت فرض شود، چون تحیز ذاتی حدی ندارد، چون اگر حد برایش فرض شود ↩️ یا حد مادی است: در این حالت یا کلیتی وجود ندارد و مرکب است یا مکان داخل در کلیت عالم ماده میشود. ↩️ یا غیرمادی است: که نمیتواند ماده را از نظر مکانی محدود کند، چون سنخ آن غیر مکانی است. 3⃣ باید عالم ماده کلی فرا زمانی فرض شود، چون بی نهایت حرکت ندارد. 4⃣ عالم ماده کلی اگر ماهیت مرکب نداشته باشد باید یک حقیقت واحد پیوسته باشد در این صورت در تبیین تکثر باید آن را به صورت تشکیک در همان ماده تعریف کرد والا تباین موجب ایجاد ترکیب و کل مرکب میشود. 5⃣ با توجه به فرا زمانی و مکانی بودن عالم ماده کلی، فرض ابتدا برای آن محال است، در این صورت دو احتمال در روایت وجود دارد: ↩️ یا باید عالم کلی را منکر شد ↩️ روایت نظر به اجزا عالم ماده کلی دارد. ◀️ گفته شد حدوث ذاتی یعنی رحجان ذات شئ که ذاتش نسبت به وجود و عدم بالسویه است و این رحجان از خداست. «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اَللَّهُ اَلْقَلَمُ فَقَالَ لَهُ اُكْتُبْ فَكَتَبَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ» 3⃣ قائم اسم فاعل از ریشه قوم به معنی برخاستن، پایداری است و به توحید افعالی خدا مربوط است. 🔰 بعد از آنکه اثبات شد وجود اشیاء از ذات خداوند است، باید دانست این وجود ابتدایی نیست، یعنی مانند: صنعت که صنعتگر یک وسیله را شکل میدهد و دیگر ارتباطی با مصنوع خود ندارد. بلکه ارتباط خداوند و مخلوقات ارتباط دائمی است و همواره وجود اشیاء قائم به اوست هست میشود و اگر شی بدون آن و بماهوهو فرض شود، باید ذاتا معدوم در نظر گرفته شود. 🔰 به عبارت دیگر اشیا در ذات به صورت مستقل از مبدا هستی بخش جز عدم چیزی نیستند و حیثیت استقلالی آنها عدم است ولی انگاه که به صورت غیر مستقل و در ارتباط دائم با هستی بخش در نظر گرفته شوند، محقق الوجود بالامتنان هستند. در این میان مصداق اسم جامع خداوند، واجب الوجود الغیر خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دستگاه تغذیه پرندگان، کلاغ ها را به متخصصان بازیافت تبدیل می‌کند🐦‍⬛️ ▪️کلاغ‌ها به سرعت یاد گرفته‌اند که چگونه از این دانخوری استفاده کنند. آنها بطری‌های پلاستیکی را از محیط اطراف جمع‌آوری می‌کنند و آنها را در دانخوری می‌اندازند تا به غذای خود دسترسی پیدا کنند. این کار نه تنها به کاهش زباله‌های پلاستیکی کمک می‌کند، بلکه به کلاغ ها نیز غذا می‌دهد. ▪️دانخوری فورسبورگ نمونه‌ای از نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای حل مشکلات زیست‌محیطی است. این دانخوری نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از هوش و مهارت‌های حیوانات برای کمک به انسان‌ها در حفاظت از محیط زیست استفاده کرد. 💢@falsafeh_alaveyeh
🧶 میدان سوم: توحید افعالی «۳» 🅱 در بین معنای صائر و منیب نیز مشابهتی وجود دارد چرا که هر دو به حرکت وجودی شئ مربوط است. منیب: اسم فاعل از ریشه «نوب» است. این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به‌کار می‌رود. در صورت نخست ثلاثی مجرد و باب افعال آن هر دو در لغت به معنای بازگشت چیزی به صورت مکرر است، به نظر این مع صائر: اسم فاعل از ریشه صیر به معنی رجوع است و اسم فاعل آن به معنی رجوع کننده است و مربوط است به توحید افعالی است.
توی این عکس هیچ رنگ قرمزی وجود نداره و همش سیاه و سفید و آبیه؛ مغز داره تصمیم می‌گیره که اون بخش رو قرمز ببینه. زوم کنید متوجه می‌شید. 🔰 این یعنی خطای دید. این یعنی حواس مادی در بحث ماهیت اشیا دچار خطا پذیری هستند و کیفیت شناخت ماهیت اشیا توسط حواس انسانی بستگی به میزان قدرت ابزار شناختی دارد و تنها میزای از حقیقت شی را در میابد و در مواردی مثل تصویر بالا خطا می کند. 🔰 در حالیکه همین حواس مادی در وجود شناسی اشیا یعنی بودن و نبودن شی یقینی هستند. یعنی تا شی نباشد حس حکم به بودن آن نمیدهد حتی به شکل وهمی، یعنی حتی در خطای دید باید اصل ثبوت شی باشد تا کیفیت آن که مثبت له آن است اثبات شود. و در صورت فقدان اصل شی خطای حواسی معنا ندارد. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
سقف یکی از تالاهای عمارت عالی‌قاپو اصفهان