eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
451 عکس
73 ویدیو
59 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴هایدگر واضطراب متافیزیک یوزف بوخنسکی درکتاب(سیرفلسفه معاصر)پیرامون وضعیت فلسفه درقرن بیستم عبارت(اضطراب متافیزیک)رابه کارمیبرد.بحرانی که آغازآن با دوآلیسم جوهری دکارت بود ودر اواخر قرن نوزدهم در جدال بین ایدآلیسم ورئالیسم خودرا نشان داد.گرچه درقرن هجدهم فلاسفه عصرروشنگری به افق مدرنیسم خوش بین بودند و کانت در تئوریزه کردن عقلانیت اومانیستی کتاب(روشنگری چیست)رابه نگارش درآورد،اما آنچه بعداز هگل رخ میدهد مقدمه یک اضطراب فکری است که به مثابه آغاز طغیان برعلیه عقلانیت سوبژکتیویستی میباشد.دورانی که میتوان به اعتباری آنرا عصر پست مدرنیسم نامیدبا سورن کی یرکگور شروع میشود وباکتاب(جهان به مثابه اراده وتصور)آرتور شوپنهاور جدیت میباد ودرنهایت به نیچه ختم میشود.بدون شک میتوان نیچه را مبدا رویکردی دانست که امتداد آن به ظهور مارتین هایدگر می انجامد.کتاب(فراسوی نیک وبد)که نیچه آنرا به سال(۱۸۸۲)نوشت سرآغاز تفکرفلسفی پست مدرن میباشد وهفت سال بعداز این کتاب درسال(۱۸۸۹)هایدگر به دنیا می آید. به عبارتی هایدگر بربستری از بحران واضطراب فلسفی زاییده میشود ورشد میکند. به اعتقاد فردریک اسکینر اگر درصددفهم معنای که توسط نویسنده منظورشده است باشیم بایدبه مباحث،مجادلات وپرسشهای که درآن زمانه وفضای زندگی وفکری متفکر مطرح بوده مراجعه کنیم.لذا جهت فهم دقیق هایدگرباید به زمانه وزمینه فکری او توجه کرد. زمانی که هایدگر به دانشگاه قدم میگذارد بادو رویکرد اساسی مواجهه میباشد: اول_اضطراب فلسفی که درجدال بین ایدآلیسم ورئالیسم متجلی شده بود. دوم_تلاش هوسرل جهت غلبه براین اضطراب متافیزیکی وبحران فکری فلسفه غرب.گرچه هوسرل تلاش میکند بربحرانی که فلسفه رافراگرفته غلبه کند ودرصددآن است که یقین فلسفی که از دکارت به بعد مفقودشده بودرابه فلسفه برگرداند امادر تحقق این هدف موفق نبود. بنابراین هایدگر دست پرورده چنین فضای بحرانی است وشاید درصدد یافتن راهی برای برون رفت از این اضطراب متافیزیکی ونیهیلیسم فکری است که دامن گیر بشر عصرمدرن شده بود. اندیشه های هایدگر دو دوره متفاوت دارد: دوره اول(کتاب هستی وزمان) درکتاب فوق پرسش اصلی هایدگر از وجود وهستی میباشد.وجودی که درافق زمان ازچهره او پرده برداری میشود.امابرای تحلیل معنای وجود چاره ای جزآن نمیبیند که به سراغ پرسشگر برود.زیرا پرسشگراست که در حد ظرف وجودی خویش از هستی پرسش میکند.هایدگراز این پرسشگر از وجود باتعبیر(Dasein)یادمیکند تا تفاوت دیدگاه خود با فلسفه کلاسیک درباب انسان و وجود را مشخص کند. . ادامه دارد . ➖➖➖➖➖➖ 💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
هدایت شده از انبارکانال
موجود درهستی اش به واسطه اگزیستنس تعین میابد. 2_دازاین امری وجودشناختی(Ontological)است 3_دارا بودن توامان حیثیت انتیک_انتولوژیک برای امکان تحقق هرآنتولوژی دیگراست.بنابر انچه گفته شد دازاین بیش ازهرموجود دیگری خودرا به عنوان یک امرقابل پرسش درنسبت با وجود منکشف ساخته است. قابل ذکراست که نزد هایدگرامر انتیک باامر انتولوژیک تفاوت دارد ولی درعین حال این دو حیثیت در دازاین حضور دارد وبرهمین مبنااست که نزد هایدگر (تحقیق وتحقق)انتیک با(تحقیق وتحقق)آنتولوژیک تفاوت دارد.تحقیق آنتیک مربوط به حوادث ورویدادهای واقعی است وهدفش آن است که قواعد کلی برای این واقعیات وجود پیدا کند وآنها راطبقه بندی کند اما تحقیق مبتنی برآنتولوژی مربوط است به بنیان هایی که در وجود به عنوان امکانات حضور ونفوذ دارند. براین اساس دازاین خود را درک میکند وهستی رادرک میکند واز طریق درک خود به درک هستی نیز نزدیک میشود.دازاین براساس فهم ودرک است که ارتباط باخود بادیگران وباهستی برقرار میکند.اما فهم ودرک یک امر وجودی است وفهمیدن به عنوان یک امر وجودی صرفا یکی از امکانات دازاین است.اما موجودات دیگری که دازاین نیستند در واقع فاقد این امکانات هستند وهمین است سرِ آنکه به زعم هایدگر از(پنجره)دازاین فقط می توان(هستی)را (رصد)کرد. ادامه دارد.... ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari