4_5843868722120362104.mp3
4.52M
4_5843868722120362097.mp3
4.47M
⬅️بخشی از مقدمه کتاب«تاریخ فلسفه» از ویل دورانت
👌پیشنهاد برای مطالعه
#تاریخ_فلسفه
#ویل_دورانت
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
4_5843868722120362109.mp3
5.79M
4_5843868722120362098.mp3
5M
4_5843868722120362108.mp3
4.96M
4_5843868722120362094.mp3
4.22M
4_5843868722120362105.mp3
5.41M
4_5843868722120362093.mp3
4.69M
✅شناختن نفس،مقدمه شناخت خدا
👈بدان که کلید سعادت دو جهانی،شناختن نفس خویشتن است،زیرا که شناختن آدمی خویش را اعانت بر شناختن آفریدگار خود می نماید.چنانکه حق تعالی می فرماید:«سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم أنه الحق»یعنی:(زود باشد که بنمائیم به ایشان آثار قدرت کامله خود را در عالم و در نفسهای ایشان،تا معلوم شود ایشان را که اوست پروردگار حق ثابت).و از حضرت رسول(ص)منقول است که:«من عرف نفسه فقد عرف ربه»یعنی:(هرکه بشناسد نفس خود را،پس به تحقیق که بشناسد پروردگار خود را).و خود این روشن و ظاهر است که هرکه خود را نتواند بشناسد به شناخت دیگری چون خواهد رسید؟زیرا که هیچ چیز به تو نزدیکتر از تو نیست،چون خود را نشناسی دیگری را چون شناسی؟
تو که در علم خود زبون باشی
عارف کردگار چون باشی؟
#معراج_السعادة
#ملا_احمد_نراقی
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
1_107624647.pdf
9.91M
📚کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم
✅جلد اول و دوم و سوم
#علامه_طباطبایی
#استاد_مطهری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
1_107626460.pdf
2.34M
📚کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم
✅جلد چهارم
#علامه_طباطبایی
#استاد_مطهری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
1_107629538.pdf
3.07M
📚کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم
✅جلد پنجم
#علامه_طباطبایی
#استاد_مطهری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅جواب علامه طباطبایی از نامه ای در باب مقدمات آموختن فلسفه
بسمه تعالى
نامه گرامى زيارت شد و از اينكه علاقه زياد به خواندن فلسفه داريد اطلاع حاصل گرديد.
آنچه لازم است اين است كه اين فن را به روشى كه ديگران می خوانند و تاكنون از تجربه گذشته،بخوانند؛يعنى مقدمات را تحصيل كنند و بعد به فلسفه بپردازند و عجله ننمايند.
آنچه در دست مردم است راهى است نتيجه بخش، چنان كه عرض شد مقدمات عربى و منطق را تكميل كنند،بعد به كتب فلسفه مانند منظومه و اشارات و اسفار و شفا بپردازند.
ان شاءاللَّه به نتيجه كامل می رسند.
والسلام عليكم
محمّد حسين طباطبائى
#علامه_طباطبایی
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅کتاب “جستارهایی در فلسفه اسلامی؛ مشتمل برآراء اختصاصی آیت الله فیاضی (جلد چهارم)” منتشر شد.
فلسفه اسلامی با عمری بیش از هزار سال، سه مکتب مهم و اساسی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه را به خود دیده است. این مکاتب در طول یکدیگر قرار داشتهاند و بخشی از مجموعهای واحد را تشکیل میدهند. اما کاروان فلسفه همچنان در حرکت است و اندیشمندان بسیاری به تبیین مکاتب فوق و نیز ارائه دیدگاه اختصاصی خویش میپردازند. آیتالله فیاضی نیز با غور و دقت در مسائل فلسفی در طول دهها سال، دیدگاههای خاصی را در جهت تکمیل مباحث فلسفه و نیز تقریب آنها به آموزههای اسلامی ارائه کرده است. پژوهش حاضر درصدد بیان آرای اختصاصی آیتالله غلامرضا فیاضی در پارهای از مسائل فلسفه اسلامی است.
#آیت_الله_فیاضی
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅لینک صوت تدریس کتاب لغت موران شیخ اشراق،توسط استاد سید یدالله یزدان پناه
👈تعداد جلسات:29جلسه
"مناسب برای علاقه مندان به عرفان اسلامی"
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://vdars.com/yazdanpanah/%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A9-%D9%84%D8%BA%D8%AA-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%82/
#عرفان_اسلامی
#شیخ_اشراق
#استاد_یزدان_پناه
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅روح بخاری(قسمت اول)
👌در باب کیفیت ارتباط میان نفس و بدن،میان فلاسفه اختلاف زیادی به وجود آمده است.چه فلاسفه غربی و چه فیلسوفان اسلامی از گذشته تا به امروز تلاش کرده اند تا کیفیت ارتباط نفس و بدن را توجیه کنند.
"روح بخاری"توجیهی است که برخی از جمله ابن سینا آنرا ارائه داده اند و به این وسیله تلاش کردند تا نحوه ارتباط جوهر نفس و جوهر جسم(بدن)را تبیین کنند.
⬅️تعریف روح بخاری: بخار برآمده از قسمتهای لطیف اخلاط موجود در بدن را "روح بخاری" میگویند. روح بخاری، لطیفترین جزء بدن جسمانی بهشمار میآید و نقش واسطهگری میان نفس مجرد و بدن مادی را برعهده دارد.
👈ابنسینا در تبیین روح بخاری و مباحث مربوط به آن، توضیحات مبسوطی دارد که پس از وی،در کلمات شیخ اشراق و ملاصدرا نیز قابل پیگیری است.
👈روح بخاری از آن جهت که به سلامت و یا مرض بدن انسانی مربوط میشود مورد توجه اطبای متقدم بوده و در طب قدیم از آن سخن به میان آمده است و در عین حال، از آن جهت که بر فرض قبول وجود آن، میتواند نقش واسطهگری میان نفس و بدن را به عهده گیرد، مورد توجه فیلسوف قرار گرفته و در علم النفس، از آن بحث شده است.
👈ابطال روح بخاری در پزشکی مدرن، خللی به علم النفس فلسفی وارد نمیسازد چون فیلسوف، روح بخاری را به عنوان اصل موضوعی از طب قدیم اخذ کرده است.
#فلسفه
#روح_بخاری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅روح بخاری(قسمت دوم)
👈خصوصیات و ویژگی های روح بخاری:
1⃣روح بخاری علت قریب و نفس،علت بعید برای حیات بدن است.
2⃣بدن،روح بخاری را احاطه کرده است؛اما در مورد نفس اینگونه باید گفت که بدن،مرتبه نازله ی نفس است.
3⃣روح بخاری اگر از بدن مفارقت کند باطل و فاسد میشود؛ اما نفس ناطقه دائما باقی و زنده است و با مفارقت از بدن از بین نمیرود و فقط بعضی از افعال آن که بواسطه بدن عنصری انجام میشد باطل میگردد.
4⃣روح بخاری لطیفترین و دقیقترین و پاکترین اجسام از اجزاء بدن است و به همین دلیل است که بهتر از سایر اجزاء بدن افعال نفس را قبول میکند.
5⃣هر چه روح بخاری از درجه اعتدال مزاجی بیشتری برخوردار باشد، افعال نفس ناطقه بیشتر و قوی تر است و از جهت اعتدال و استواری از درجه بالاتری برخوردار است.
👌روح بخاری به لحاظ پاکی و لطافت، جسمی از قبیل اجرام فلکی است (یعنی از میان اجسام،جسمی است که در نهایت لطافت و پاکی است). این روح،جانشین نفس در بدن طبیعی است و به تعبیری دیگر میگویند: "خلیفه نفس" در بدن طبیعی است.
👌اعتدال روح بخاری به وسیله نفس حفظ میشود. این روح بخاری که در رتبه بندی مقولات جزو جواهر است، حامل قوه حس و حرکت نفسانی است. این قوا دائما از جانب نفس به او افاضه میگردد. به همین جهت است که گاهی افعالی که منتسب به نفس است به واسطه روح بخاری در بدن اعمال میشود و به همین دلیل است که گاهی بر این روح بخاری نام نفس نیز مینهند.
👌روح بخاری در انجام افعال منسوب به آن،صرفا عمل واسطه گری میان نفس و بدن را انجام میدهد و هیچ گونه جنبه صدوری در وی وجود ندارد. این روح هر کاری را که انجام میدهد فقط به واسطه نفس است. بنابراین باید اولا بین روح و نفس فرق قائل شد و ثانیا جنبه صدروری افعال را به نفس نسبت داد نه به روح بخاری.
به همین دلیل ابو علی سینا گاهی در کتب فارسی خود این عبارت را در مورد نفس و روح میآورد که "روح بخاری را جان گویند و نفس ناطقه را روان".
#فلسفه
#روح_بخاری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅بخشی از استدلال صدرالمتالهین درباره اثبات واجب الوجود
⬅️فالوجود المتعلق بالغیر المتقوم به یستدعی أن یکون ما یتقوم به وجوداً أیضاً،اذ غیر الوجود لا یتصور أن یکون مقوماً للوجود،فإن کان ذلک المقوم قائماً بنفسه فهو المطلوب،و إن کان قائماً بغیره فننقل الکلام الی ذلک المقوم الآخر و هکذا الی أن یتسلسل أو یدور أو ینتهی الی وجود قائم بذاته غیر متعلق بغیره.
ثم جمیع تلک الوجودات المتسلسلة او الدائرة فی حکم وجود واحد فی تقومها بغیره و هو الواجب جل ذکره،فهو اصل الوجودات و ما سواه فروعه و هو النور القیّومی و ما سواه إشراقاته و الماهیات اظلاله،«الله نور السماوات والارض»فلیذعن أنه قائم بذاته و الوجودات ذوات الماهیات شئونه و اعتباراته و وجوهه و حیثیاته«الا له الخلق و الأمر»
👈 این استدلال بگونه ای مطرح شده است که بر فرض باطل نبودن دور و تسلسل،باز هم مطلوب(اثبات باری تعالی)ثابت می شود.البته قبل از صدرالمتالهین،ابن سینا هم چنین استدلالی را بیان کرده بود،با این تفاوت که صدرالمتالهین در استدلالش از قیّومیّت بهره جسته است ولی ابن سینا پایه ی استدلالش را بر اصل علیّت بنا نهاده است.
#واجب_الوجود
#صدرالمتالهین
#الشواهد_الربوبیة
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅استدلال صدرالمتالهین درباره وحدانیت باری تعالی
⬅️ایشان بعد از ذکر یک مقدمه کوتاه اینچنین بیان می کند:
👈فلو کان فی الوجود واجب غیره،فیکون لامحالة منفصل الذات عنه،لاستحالة أن یکون بین الواجبین علاقة ذاتیة موجبة لتعلق احدهما بالآخر،و الّا لزم معلولیة احدهما أو کلیهما و هو خرق الفرض.
فکل منهما اذن مرتبة من الکمال الوجودی لیس للآخر و لا منبعثاً منه فایضاً من لدنه،فیکون کل منهما عادما لکمال وجودی و فاقدا لتحصّل ثانویّ،فذات کل منهما لا یکون محض الفعلیّة و الوجوب،بل قد یکون ذاته بحسب ذاته مصداقا لحصول شیء و فقدان شیء آخر کلاهما من طبیعة الوجود بما هو وجود،و لا یکون ذاته وجوداً خالصاً و لا واحداً حقیقیّاً،و الترکیب ینافی الوجوب الذاتی.
👌بیان قیاسی استدلال:
صغری:اگر واجب تعالی واحد نباشد(یعنی دو واجب داشته باشیم)لازم می آید که ذات واجب تعالی مرکب باشد از وجدان بعضی از کمالات و فقدان بعضی دیگر از کمالات(مرکب باشد از وجدان و فقدان)
کبری:و اللازم باطل(چون واجب تعالی بسیط است نه مرکب،چون ترکیب با واجب بودنش منافات دارد)
نتیجه:فالملزوم مثله.
👈ملاصدرا،از بساطت واجب تعالی وحدانیت واجب تعالی را ثابت میکند،این استدلال با استدلالی که در آیه شریفه «و لو کان فیهما آلهة الّا الله لفسدتا»آمده است،تفاوت دارد.
#فلسفه
#صدرالمتالهین
#الشواهد_الربوبیة
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅بیانات رهبری در کنگره بزرگداشت حکیم زنوزی(قسمت اول)
سوم اردیبهشت1397
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خیلی خوش آمدید آقایان محترم و بزرگان و فضلای عزیزِ بخش علوم عقلی، و خیلی ممنون و متشکّریم از جناب آقای فیّاضی که واقعاً ایشان وجود بابرکتی هستند و توانستند در قم این مجموعه را تشکیل بدهند و راه بیندازند که با این تفاصیلی که آقایان فرمودند خیلی باارزش است. خوشبختانه در دوران جمهوری اسلامی علوم عقلی رونق گرفته. خب، در قبل از انقلاب در قم خبری نبود؛ زمانی که ما بودیم، مثلاً فرض کنید یک درس آقای طباطبائی با یک عدّهی معدود مثلاً چهل پنجاه نفره بود؛ امّا حالا مثلاً جناب آقای جوادی که سالها در این زمینه فعّالند، جناب آقای مصباح، جناب آقای سبحانی و تشکیلاتشان در زمینهی مسائل کلامی، و درسهای متعدّد فلسفهای که شنیدم در قم هست، اینها زمینهی ترویج و اعتلای علوم عقلی را به انسان مژده میدهد که چنین زمینهای به وجود آمده.
همین کاری که آقای فیّاضی و آقایان فرمودند که حرف جدیدی یا تقریر جدیدی یا برهان جدیدی برای یک مطلبِ اثباتشده -مثلاً- یا ردّ جدیدی برای یک حرف غلط مطرح میشود و بحث میشود، این خیلی باارزش است، خیلی خوب است؛ اینها پیشبَرندهی علوم عقلی است. از جملهی خصوصیّات مرحوم آقا علی مدرّس این است که ایشان نقّاد ملّاصدرا است یعنی به همین اندازه، ایشان فلسفه را پیش برده یعنی حرفهایی دارد در نقد ملّاصدرا؛ این کار بایستی انجام بگیرد؛ اشاره به نقدِ ملّاصدرا نمیخواهم بکنم، میخواهم عرض بکنم بحثِ نقّادی و بحث حرفِ نو به میان آوردن و بهاصطلاح نوآوری در علوم عقلی، یک مسئلهی بسیار مهمّی است. گاهی هست که یک مکتبی یا یک فکری، چند تفسیر دارد؛ کمااینکه الان در این کار، غربیها -چون غربیها در زمینهی تبلیغات و روابط عمومی واقعاً با ما قابل مقایسه نیستند، خیلی قویتر و پیشرفتهتر از ما هستند در این زمینه؛ شما فرض کنید راجع به هگل، مِنبابِمثال، تفاسیر متعدّد از حرفهای او و از کتابها و متونی که او نوشته میبینید- یعنی برداشتهای گوناگون را بیان میکنند؛ خودِ این کمک میکند به پیشرفت فکر و منطق و عقلانیّت در حوزهی علوم عقلی. بنابراین بسیار کار خوبی است و من امیدوارم که انشاءالله این مجموعهای را که جناب آقای فیّاضی سرپرستی میکنند و جناب آقای جوادی، جناب آقای مصباح و جناب آقای سبحانی هم -آنطور که فرمودند- نظارت میکنند یا هدایت میکنند، این را هرچه قویتر پیش ببرند؛ این بسیار کار مهم و لازمی است که انجام بگیرد.
در مورد بزرگداشتها؛ این کار، کار مهمّی است. ما به بزرگداشت کسی مثل آقا علی مدرّس نباید به این چشم نگاه کنیم که حالا یک آدم بزرگی را داریم معرّفی میکنیم؛ نه، این معرّفیِ یک جریان فکری است، مطرح کردن یک اندیشه و یک اندیشهورز بزرگ است. آقایان نوشتید مدرّسِ تهران، حکیم تهران؛ خب بله، ایشان در تهران بودهاند و حکیم تهران هم هستند، منتها حکیم تهران، فقط مرحوم آقا علی مدرّس نیست. من الان همینطور که آقایان صحبت میکردید، چند اسم راجع به همین حکمایی که در صدسال اخیر در تهران بودهاند؛ از میرزا ابوالحسن جلوه، تا آقا محمّدرضای قمشهای که در عرفان است، تا مرحوم هیدَجی،تا مرحوم میرزا عبدالله زنوزی. میرزا عبدالله زنوزی پدر ایشان است و آقا علی شاگرد پدرش است؛ هر دو شاگرد ملّاعلی نوری اصفهانند. مرحوم ملّاعلی نوری هم یکی از آن بزرگان این -بهاصطلاح- مِضمار و این میدان است؛ یعنی اینها کسانی هستند که فلسفهی ملّاصدرا را احیاء کردند. فلسفهی ملّاصدرا بعد از یک برههای از زمان، مورد تهاجم شدید قرار گرفت و افول کرد؛ بعد یک کسانی در اصفهان پیدا شدند که همهی آنها هم در اصفهانند؛ البتّه غالباً هم اصفهانی نیستند؛ مثل ایشان که اصفهانی نیست، مثل خیلی از آقایان و بزرگانی که اسمشان آورده میشود؛ اینها اصفهانی هم نیستند لکن مرکز، اصفهان بوده؛ این نشاندهندهی این است که اصفهان مرکز علوم عقلی بوده. بعد این پدر و پسر -مرحوم میرزا عبدالله زنوزی و مرحوم آقا علی حکیم- منتقل میشوند به تهران و آنوقت، تهران مرکز علوم عقلی میشود. بههرحال اینها خیلی شخصیّتهای بزرگیاند؛ تا این اواخر که میرسد به مثلاً مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی، آمیرزا احمد آشتیانی، مرحوم شاهآبادی. آمیرزا مهدی خیلی معروف است لکن آمیرزا احمد آشتیانی بهعنوان یک حکیم، معروف نیست؛ درحالیکه ایشان فلسفهدان بزرگ و واقعاً حکیم بوده؛ مرحوم آشیخ محمّدتقی آملی که ایشان خب شرح منظومه دارد -ملاحظه کردهاید- یعنی حکیم بوده؛ فقیه است، فقیه بزرگی است، در حدّ مرجع تقلید است امّا حکیم است یعنی دارای علوم عقلی است. به نظر من اینها را یکی یکی باید از کنج انزوا و آن خلوت گمنامی شان بیرون کشید و اینها را مطرح کرد،اینها حرف دارند،مطلب دارند.
#حکیم_زنوزی
#رهبری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaf
✅بیانات رهبری در کنگره بزرگداشت حکیم زنوزی(قسمت دوم)
خب، حالا شما کتاب بدایع الحِکَم مرحوم آقا علی حکیم را مثلاً در اینجا چاپ کردید؛ خب باید کسی بنشیند این کتاب مفصّل را بخواند تا بفهمد که آقا علی چه میگوید؛ چند نفر آماده هستند که بخوانند این کتاب را؟ چند نفر دارید که توانایی این کار را داشته باشند؟ این احتیاج دارد به همان که دربارهی مرحوم ملّاصدرا من گفتم -و یک کار کوچکی هم البتّه شده؛ بد نیست- که یک جمعی یا یک هیئتی بنشینند و لبّ فلسفهی آقا علی حکیم را دربیاورند و اصلاً بگویند ایشان چه میگوید، حرفش چیست، مطلب موردنظرش چیست. یکوقتی حضرت آقای جوادی یک کتابی را از آقا علی -به نظرم یک کتاب یا رسالهای از رسالههای ایشان بود- آوردند به من نشان دادند که «ایشان اینجا در جواب این مطلب، این را گفته» الآن آن حرف یادم نیست امّا میدانم که حرف مهمّی بود. خب اینها استخراج بشود، بیرون بیاید از ضمن کتابهای ایشان یا رسائل ایشان. ایشان یک رساله در «وجود رابطی» ظاهراً دارد؛ رسالههای متعدّدی آقا علی حکیم دارد؛ بنشینند اینها را تدوین کنند تا ناگهان تهران که شما می گویید مرکز حکمت در یک دورهای بوده احساس کند که ایشان یک فکر فلسفیِ عمیقِ قویای را در مثلاً فرض کنید صد و چند سال پیش که ایشان از دنیا رفته -ظاهراً حدود ۱۳۰۷ ایشان از دنیا رفت- یکچنین فکری را در تهران مطرح کرده؛ یعنی خلاصهگیری بشود و تبیین بشود آن مکتب ایشان و حرف ایشان و مبنای ایشان. و همچنین دیگرانی که هستند مرحوم آمیرزا ابوالحسن جلوه؛ ایشان حواشی زیادی بر اسفار دارد؛ خیلی هم خوشخط بوده. میگویند ایشان نسخههای مختلف اسفار را که تدریس میکرد، هر نسخهای که دستش بود، در هرجایی ایشان یک حاشیهای همانجا مینوشت؛ یکی از این نسخههای اسفار که اسفاری است با حواشی دستنوشتهی مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه یا حاج میرزا ابوالحسن جلوه؛ نمیدانم مکّه هم رفته بوده یا نه دست بنده افتاد و آن را اهدا کردم به کتابخانهی مؤسّسهی آقای مصباح که الان آنجا باید باشد و قاعدتاً هست. خب ایشان حرف دارد؛ میدانید که میرزا ابوالحسن جلوه جزو منتقدین ملاصدرا است یعنی جزو افرادی است که در بسیاری از مبانی ملاصدرا ایشان حرف دارد، استدلال دارد، مثل خود آقا علی؛ ایشان هم همینجور؛خب ببینیم حرفهای ایشان چیست؛ یک نفری استخراج کند این حرفها را،دربیاورد، مطرح کند.اینها به نظر من کارهای بسیار مهمّی است که زمینمانده است؛ ما دیر به این فکر افتادهایم و باید همهی اینها را انجام بدهیم.
بههرحال دعوت جوانهای ما به علوم عقلی، بسیار مهم است؛ توجه حوزهها به علوم عقلی و بخصوص فلسفه، خیلی مهم است. بعضی از آقایان بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درسهای فلسفه و عرفان و این حرفها در قم زیاد شده؛ بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدی تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیت و صلاحیت این کار را ندارند؛ کمااینکه الان میبینیم بعضی از افرادی که در غیر قم بهعنوان فلسفهدان شناخته میشوند و مطرح میشوند، اطّلاعاتشان از فلسفه سطحی است؛ نه اینکه اطلاع ندارند اما اطلاعاتشان عمیق نیست، سطحی است؛ یک چیزی خواندهاند و یک اصطلاحی را بر زبان جاری میکنند؛ خب این خوب نیست؛ خوب است که در خود قم باشد، در حوزهی علمیّه باشد. تهران هم همینجور؛ حوزهی علمیّه تهران هم که یک روزی مرکز علوم عقلی بوده، امروز اگر چنانچه تدریس فلسفه و تدریس علوم عقلی در آن رواج پیدا بکند، این به نظر ما یک چیز بسیار خوب و مفیدی خواهد بود.
من اینجا اسم میرزا هاشم اشکوری را نگفتم؛یا مرحوم آسیّد کاظم عصّار؛ اینها که بعضی در دانشگاه تدریس میکردند، بعضی بیرون تدریس میکردند، اینها متأخّرینند و شاگردهایشان هستند، اینهایی که ما گفتیم، قبل از این نسل. هرجا مکتب تهران گفته میشود، اینها را میخواهند بگویند، یعنی این آقایانِ پدر و پسر؛ شما از مرحوم میرزا عبدالله زنوزی هیچ اسمی نیاوردید و توجّهی نکردید؛ ایشان لابد آثاری باید داشته باشند و باید کارهای ایشان -مرحوم میرزا عبدالله زنوزی- مطرح بشود، آقا علی شاگردِ پدرش است؛ این آقایان هستند که معروف به مکتب تهران هستند.
بههرحال ما از آقایان تشکر میکنیم، بهخاطر این زحمتی که کشیدید و این کاری که شروع کردید، این معرّفی چهرههای فلسفه. انشاءالله که خداوند به وجود شماها برکت بدهد، و آقایان مدرسین بزرگِ فلسفه در قم که الحمدلله آدم میبیند برکات وجود آنها چقدر زیاد است خداوند انشاءالله تأییدشان کند، محفوظشان بدارد و برکاتشان را ادامه بدهد.و همچنین شما آقایانی که متصدی این کارها هستید،ان شاء الله مشمول توفیقات الهی و تأییدات الهی و هدایت الهی ان شاء الله باشید.
#حکیم_زنوزی
#رهبری
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
✅هشتم مرداد،روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی(شیخ اشراق)گرامی باد.
👈شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهابالدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید،فیلسوف نامدار ایرانی و صاحب مکتب اشراق،اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان است.
⬅️مجموعه مصنفات وی، مشتمل بر مجموعهای از آثار و رسالههای فلسفی و عرفانی شهابالدین یحیى سهروردى، به زبانهای عربی و فارسی است.این مجموعه آثار در چهار جلد منتشر شده که جلدهای اول، دوم و چهارم هرکدام مشتمل بر سه رساله و جلد چهارم مشتمل بر 14 رساله و در مجموع حاوی 23 رساله است.
👌مهم ترین اثر فلسفی شیخ اشراق،حکمة الإشراق است که در جلد دوم مجموعه مصنفات آورده شده است. سهروردى بر این باور است که محتواى این کتاب از سوى روحالقدس در روزى شگفت دفعتاً بر او القاء شده و کتابت آن تنها در چند ماه صورت گرفته است.
#شیخ_اشراق
#سهروردی
#فلسفه_اشراق
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaman
✅مراتب ادراک
👈مراتب ادراک به ترتیب تجرید عبارتند از:
1⃣احساس:آنچه به وسیله قوای ظاهری(سامعه،باصره،ذائقه،شامّه و لامسه)ادراک می شوند را محسوس و به چنین ادراکی احساس گویند.در ادراک سه چیز شرط می باشد:
الف)محسوس،مادی باشد.
ب)محسوس،همراه با عوارض و غواشی باشد.
ج)محسوس،جزئی باشد.
2⃣تخیّل:پس از آنکه شیء مادی احساس شد،اگر آن امر محسوس غائب شود،ما میتوانیم آنرا در باطن خود تخیل کنیم،به آن شیء تخیل شده متخیل و به چنین ادراکی تخیل گویند.در تخیل دو چیز شرط است:
الف)متخیل،همراه با عوارض باشد.
ب)متخیل جزئی باشد.
3⃣توهم:ادراک یکسری از معانی غیر محسوسه که در شیء جزئی مادی وجود دارد را توهم گویند،مثل ادراک محبت این مادر به فرزندش.در توهم یک چیز شرط است و آن،جزئی بودن متوهم است.
4⃣تعقل:ادراک شیء من حیث هو هو را تعقل گویند.در این صورت هیچ یک از شروط بالا شرط نیست.
بنابراین:لازم نیست مادی باشد،همراه عوارض باشد و مدرَک،جزئی باشد.
#مراتب_ادراک
#احساس
#تخیل
#توهم
#تعقل
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaman
1_19712843.mp3
3.8M
✅شعری زیبا در وصف أمیر المؤمنین
#غدیر_مبارک
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaman
34.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاه مردان
#غدیر_مبارک
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaman
✅حواس ظاهری و باطنی
انسان دارای دو گونه حواس است:
1⃣حواس ظاهری که عبارتند از: بینایی (باصره)، شنوایی (سامعه)، بویایی (شامه)، لمسایی(لامسه)و چشایی (ذائقه)
2⃣حواس باطنی که عبارتند از: حس مشترک، خیال، متصرّفه (متخیّله)، واهمه و حافظه.
⬅️در انسان، پنج حس ظاهری وجود دارد:
الف)بینایی:حسی است که از طریق چشم درک میگردد و در آن چشم انسان قدرت تفکیک طیفهای مرئی را همانند یک دستگاه طیفبینی دارد.
ب)چشایی:با زبان مورد ادراک قرار میگیرد و سازوکار آن اثر یک ماده شیمیایی بر بافتهای سطح زبان است.
ج)لامسه:پوست عامل حس لامسه است که با تغییر دما یا فشار یا تماس قابل فهم است.
د)شنوایی:گوشها از طریق تغییر بسامد امواج صوتی قادر به شناسایی حس شنوایی هستند.
ه)بویایی:که یکی از پیچیدهترین مکانیسمهای ادراک حسی را دارد از طریق بینی قابل درک است. بینی مانند زبان اثر یک گاز شیمیایی را میفهمد.
⬅️همچنین در انسان پنج حواس باطنی وجود دارد:
الف)حس مشترک: تمامی مدرکاتی که توسط حواس ظاهری دریافت شدهاند به حس مشترک میرسند و در آنجا مرتسم میشوند.فلاسفه این حس را به حوضی تشبیه کردهاند که از پنج طرف در آن آب ریخته میشود. و حواس ظاهری مانند جاسوسانی هستند که از پنج ناحیه برای او خبر میآورند.
ب)قوه خیال: کار این قوه ذخیره سازی صورتهای درک شده توسط حس مشترک است. حس مشترک تا زمانی که به وسیله حواس ظاهری با شیء خارجی در ارتباط است تصویری از آن شیء دارد و اندکی بعد از قطع ارتباط با خارج، آن صورت نیز از حس مشترک محو میشود، اما اثری از آن صورت در قوهای به نام خیال ذخیره میشود و هر وقت انسان بخواهد، دوباره آن صورت را احضار میکند.
ج)قوه واهمه: کار قوه واهمه درک معانی جزئی است. معنی، آن است که بدون شکل و صورت، در خارج حضور دارد مانند محبت یک مادر به فرزندش که شکل خاصی ندارد اما در رابطه میان مادر و فرزند موج میزند.
د)قوه حافظه: کار قوۀ حافظه ذخیره سازی معانی درک شده توسط واهمه است.
ه)قوه متصرّفه: کار این قوه ترکیب یا جداسازی صورتها و معانی موجود در قوه خیال و حافظه است. مثلاً صورتهای موجود در خیال را ترکیب میکند و یک شکل جدید میسازد. مانند غول دو سر و مانند آن. این قوه اگر تحت تصرف قوه عاقله باشد را متفکره گویند و اگر تحت تصرف واهمه باشد متخیّله نامند.
#حواس_ظاهری
#حواس_باطنی
⬅️عضویت در کانال آموزش منطق و فلسفه اسلامی👈
@falsaman