eitaa logo
مهارتهای زندگی
124 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
669 ویدیو
11 فایل
برای داشتن یک #خانواده_خوب دانستن و عمل کردن به مهارتهای زندگی ضروری است.مهارتهای زندگی یعنی یادبگیریم چیزهایی را که به درد زندگی ما می خورد. بالا بردن سطح اطلاعات و کیفیت همه جانبه زندگی کانالی ایجاد کردیم. شعار ما پیشگیری بهتر ازدرمان است.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ پدر، دلواپسِ آینده‌ی دخترش است اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به پارکی بروند، در خیابان قدم بزنند و با هم گپ بزنند دختر، نگرانِ فشارِ کاریِ پدر است اما حتی یک‌بار هم نشده که خواسته‌هایش را به تعویق بیاندازد تا پدر برای مدتی احساسِ آرامش کند مادر، با فکرِ خوشبختی فرزند خوابش نمی‌برد اما حتی یک‌بار هم نشده که با فرزند در موردِ خوشبختی ‌اش صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ فرزند، با فکرِ رنج و سختیِ مادر از خواب بیدار می‌شود اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرد، با او به سینما برود، با او تخمه بشکند، فیلم ببینید و کمی به او آرامش بدهم عدّه ای از ما آدم‌های بلاتکلیفی هستیم از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، هیچ نمی گوییم! انگار نیرویی نامرئی، دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در موردِ دل ‌تنگی ‌مان بگوئیم! تکلیفمان را با خودمان روشن نمی‌کنیم! یکدیگر را دوست می‌داریم اما آنقدر شهامت نداریم که دوست‌داشتن ‌مان را ابراز کنیم... 🏴🏴🏴🏴🏴
با سلام و احترام خدمت شما بزرگواران اگر عزیزی سوالی داشت میتونه توپی وی بپرسه در خدمت هستم. موفق و پیروز باشید. 🌹🌹
🚩 اینگونه وارد دوستی با شیطان می‌شویم 🔻امـام صـادق عليه‌السلام: مَن رَوى عَلى مُؤمِنٍ رِوايَةً يُريدُ بِها شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوَّتِهِ لِيَسقُطَ مِن أَعيُنِ النّاسِ، اَخَرَجَهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مِن وِلايَتِهِ اِلى وِلايَةِ الشَّيطانِ ✳️ هركس چيزى را نقل كند و قصدش ظاهر ساختن عيب و بدى و ريختن آبروى مؤمنى باشد و بخواهد او را از ديده‌هاى مردم بيندازد و در انظار، سبك و بى‌ارزش كند، خداوند متعال او را از دوستى خود خارج و در دوستى شيطان وارد می‌كند. 📚 ثواب الاعمال، ص 547 ‌ ‌ 🏴🏴🏴🏴🏴
🔹صفحه: 282 💠سوره اسراء: آیات 1 الی 7 🏴🏴🏴🏴🏴
▫️مردان، لذت بردن همسر خود را دوست دارند. خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش در مورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی‌شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته‌هایتان را بیان کنید. خواسته‌ی خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته‌ی خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می‌کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت. 🏴🏴🏴🏴🏴
💠امام علي عليه السلام 🔹 لاَ تَصْحَبِ اَلْمَائِقَ؛ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ 🔸با احمق مصاحبت مكن؛ زيرا او كردار خود را در نظر تو مى آرايد و دوست دارد كه تو نيز همانند او باشى 📗 نهج البلاغه، حکمت 293 👆چه خوب است در نشر خوبی‌ها سهیم باشیم. ⛔️ 🏴🏴🏴🏴🏴
🔹صفحه: 283 💠سوره اسراء: آیات 8 الی 17 🏴🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨ ترس از مرگ! در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که می‌ماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه‌ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی‌ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه‌اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه‌اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده‌اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه‌اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هر روز می‌شنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را می‌کوبد. با هر ضربه و هر صدا که می‌شنید نگرانی و ترسش بیشتر می‌شد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه می‌کردند فکر می‌کرد! کم کم نگرانی و ترس همه‌ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شب‌ها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه‌ی همسایه می‌شنید دلهره‌اش بیشتر می‌شد و تشویش سراسر وجودش را می‌گرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده می‌شد برای او ضربه‌ای بود که در نظرش سم را مهلک‌تر می‌کرد. روز سوم خبر رسید که او مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! این داستان حکایت این روزهای برخی از ماست. هر شرایط و بیماریی مادامیکه روحیه‌ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی‌ها مغلوب استرس و نگرانی می‌شوند تا خود بیماری… 🏴🏴🏴🏴🏴
▫️اختلاف داشتن درزندگی زناشویی در برخی ازموارد طبيعی است اما چگونگی حل اختلافات هنر حفظ رابطه می‌باشد. با كمک همسرتان قوانينی برای زمانی كه عصبانی هستيد يا با رفتار همسرتان مخالفيد وضع كنيد. به عنوان مثال... 1️⃣ قهر نكنيم. 2️⃣ به هم ناسزا نگوييم. 3️⃣ مقابل بچه‌ها دعوا نكنيم. 4️⃣ جای خواب خود را جدا نكنيم. 5️⃣ اشتباهات گذشته را به رخ نكشيم. 6️⃣ اختلافات خانوادگی را بيرون از محيط خانه مطرح نكنيم. برای حل مشكل وقت بگذاريد. گوشی موبايل،تلفن، روزنامه، و بقيه‌ی مواردی كه باعث پرت شدن حواس می‌شود را از دسترس خارج كنيد. سعی كنيد به نتيجه‌ای برسيد كه هر دو طرف راضی باشند. 🏴🏴🏴🏴🏴
💠امام علی علیه السلام 🔹اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ 🔸«زبان (مانند حیوان) درنده ای است که اگر رهایش کنی (به صاحب خود و دیگران) گزند می رساند». 📗نهج البلاغه، حکمت 60 ⬅️سگ های وحشی را دیده ای؟ ببرها و پلنگ های باغ وحش را چطور؟ دیده ای که چطور از پشت قفس برای مردم و تماشاچی ها دندان تیز می کنند؟ آن ها را با غُل و زنجیر نگه می دارند. همه می دانند اگر قفس و میله و غُل و زنجیر نبود، حتی یک ثانیه هم از شرّ این حیوانات در امان نبودند. ⬅️زبان آدمی نیز همین طور است: خدا آن را در حصار لب ها و دندان ها قرار داده است و اگر رهایش کنی و مراقبش نباشی، مثل حیوانی درنده حمله کرده و اطرافیانش را زخمی می کند؛ تازه، چنین زبانی قبل از آنکه به دیگران آسیب برساند، به صاحبش صدمه می زند؛ پس خوب است افسار زبانمان را محکم نگه داریم و با حفظ آن، از آسیب رساندن به خود و دیگران جلوگیری کنیم. 🏴🏴🏴🏴🏴
🔹صفحه: 284 💠سوره اسراء: آیات 18 الی 27 🏴🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨ مسافرخسته مسافری خسته كه از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت كه در سایه آن قدری اسـتراحت كند غافـل از این كه آن درخت جـادویی بود ، درختی كه می توانست آن چه كه بر دلش می گذرد برآورده سازد...! وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد. فـوراً تختی كه آرزویـش را كرده بود در كنـارش پدیـدار شـد !!! مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذای لذیـذی داشتم... ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید... بعـد از سیر شدن ، كمی سـرش گیج رفت و پلـك هایش به خاطـر خستگی و غذایی كه خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فكـر می كرد با خودش گفت : قدری می خوابم. ولی اگر یك ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟ و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید... هر یك از ما در درون خود درختی جادویی داریم كه منتظر سفارش هایی از جانب ماست. ولی باید حواسـمان باشد ، چون این درخت افكار منفی ، ترس ها ، و نگرانی ها را نیز تحقق می بخشد. بنابر این مراقب آن چه كه به آن می اندیشید باشید... مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی به وجود می آورند. 🏴🏴🏴🏴🏴