• فانوس سعادت | fanos.top •
🔖 گفتاری از امیر 🏷 سه عامل پستی انسان 💬 امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه: 🔸آن كه طمع را شعا
h-nahj-albalagha2-(fanaus.ir).mp3
10.49M
📻 خوانش حکمت ۲ نهج البلاغه
▫️0:17. قرائت و ترجمه متن حکمت
▫️2:14. طمع
▫️4:37. آشکار کردن مشکلات
▫️7:20. عدم کنترل زبان
(رویدقیقههاکلیککنید)
▫️صفحه دوره
▫️صفحه جلسه
▫️صفحه حدیث
▫️تصویر گرافیکی
▫️«جلسه قبل | جلسه بعد»▫️
🎙 ابوطالب خانی
🔗 #خوانش_حکمتهای_نهج_البلاغه #نهج_البلاغه
🏮 @fanaus_ir | #اختصاصی
🔖 فردا: سالروز ولادت امام محمد باقر (علیه السلام)
امام (علیه السلام) در سوز گرما نیز برای فراهم کردن آسایش خانواده اش تلاش می نمود..
🔗#مناسبت
🔗#حضرت_زهرا
🏮 @fanaus_ir | #اختصاصی
🌱صبح همگی به خیر و شادی
گفتار امیر امروز، مثل همه کلمات امیرالمومنین بسیار زیبا و پر معنا و مفهومه🌺
دیشب که داشتم حکمت سوم رو میخوندم و نکاتی رو یادداشت میکردم واقعا لذت بردم😍
تا چند دقیقه دیگه ارسال میکنم و سعی کنیم امروز این گفتار رو سر لوحه رفتارمون قرار بدیم😉
💬 #پیام_شما
نظر لطف یکی از همراهان عزیزمون💐
🌺 ممنون از پاسختون
نظرتون رو اینجا به اشتراک بگذارید👇👇
harfeto.timefriend.net/17047986248834
🔖 گفتاری از امیر
🏷 نکوهش بخل، ترس و فقر
💬 امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه:
🔸بخل، ننگ است،
🔸و ترس، کاستی است،
🔸و تهی دستی، زیرک را از (به زبان آوردن) دلیلش لال می کند، و فقیر، در شهر خود بیگانه است.
📜 الْبُخْلُ عَارٌ وَ اَلْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ اَلْفَقْرُ يُخْرِسُ اَلْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ اَلْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ.
🔰 همگان خود را از بخیل دور می کنند. ترس، قدرت تصمیم را در میان اوهام و افکار از انسان سلب می کند. فقر باعث می شود که انسانِ دانا توان بیان معلومات خود را نداشته باشد و در میان نزدیکان نیز دور باشد زیرا فایده دنیوی برای ایشان ندارد.
«حکمت سوم»
▫️خوانش حکمت و توضیحات بیشتر
🔗 #گفتاری_از_امیر #نهج_البلاغه
🏮 @fanaus_ir | #اختصاصی
• فانوس سعادت | fanos.top •
📻 خوانش حکمت ۲ نهج البلاغه ▫️0:17. قرائت و ترجمه متن حکمت ▫️2:14. طمع ▫️4:37. آشکار کردن مشکلات ▫️7
h-nahj-albalagha3-(fanaus.ir).mp3
17.82M
📻 خوانش حکمت ۳ نهج البلاغه
▫️0:22. قرائت و ترجمه حکمت
▫️1:45. بخل مایه ننگ
▫️5:26. ترس نقص بزرگ
▫️6:05. فقر مایه بی استفاده شدن عالم
▫️15:27. فقر مایه غربت در دیار
(رویدقیقههاکلیککنید)
▫️صفحه دوره
▫️صفحه جلسه
▫️صفحه حدیث
▫️تصویر گرافیکی
▫️«جلسه قبل | جلسه بعد»▫️
🎙 ابوطالب خانی
🔗 #خوانش_حکمتهای_نهج_البلاغه #نهج_البلاغه
🏮 @fanaus_ir | #اختصاصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢متاسفانه مرسوم شده است به جای اینکه در تشییع، جنازه را با تلقین و ذکر صلوات و نام اهل بیت بدرقه کنند تا آرامشی برای او باشد، میت را با طبل و موسیقی و آواز بدرقه می کنند!
واقعا مایه تأسف است
البته شاید موسیقی هم ثواب زیادی برای میت داشته باشد😕
🏮 @fanaus_ir
هدایت شده از معارف ناب قرآن و حدیث
◾️شهادت امام هادی علیهالسلام تسلیت باد
✅مجموعه حدیثگرافی از احادیث حضرت امام هادی علیهالسلام
#امام_هادی علیهالسلام
#پوستر
#سبک_زندگی
#تصاویر
#رسانه
🆔 https://eitaa.com/khoddamiyan
هدایت شده از معارف ناب قرآن و حدیث
🌹کرامت امام هادی علیهالسلام ختی به دشمن و قاتل خویش
بخوانید، بسیار زیباست.
✅نذر مادر متوکل لعنة الله برای شفای او، به درگاه حضرت امام هادی علیهالسلام
ابراهیم بن محمد طاهری میگوید:
متوکل بر اثر دمل و زخم بزرگ و عمیقی که درآورد، بیمار شد و نزدیک مرگ رسید و احدی جرأت نمیکرد با ابزار آهنی او را جراحی کند.
مادرش نذر کرد اگر خوب شود، پول بسیاری نزد ابو الحسن علی بن محمد الهادی علیه السلام از ثروت خودش برای امام هادی بفرستد.
فتح بن خاقان (وزیر متوکل) به متوکل گفت: ای کاش مرا نزد امام هادی میفرستادی زیرا او معالجه تو را میداند.
متوکل کسی را نزد آن حضرت فرستاد و مرض او را شرح داد. آن شخص نزد امام رفت و این دستور را آورد که: پشکل گوسفند را بگیرند و با گلاب مخلوط کنند و روی دمل بگذارند.
وقتی آن شخص برگشت و دستور را آورد و به آنها گزارش داد، آن را به باد مسخره گرفتند. خاقان گفت: بخدا، امام به آنچه که گفت داناتر است، از این رو به دستور حضرت عمل کردند و متوکل را خواب گرفت و دردش آرام شد و دمل سر باز کرد و آنچه در آن بود بیرون آمد و مژدۀ سلامتی او را به مادرش دادند و ۱۰ هزار اشرفی سر به مُهر شده برای امام علیه السلام فرستاد و متوکل از بیماری خود بهبودی کامل یافت.
بعد از مدتی شخصی بنام بطحائی علوی نزد متوکل سخن چینی کرد که پول و اسلحه برای آن حضرت میفرستند. او به سعید حاجب دستور داد که شبانه به خانۀ آن حضرت حمله کن و هرچه پول و اسلحه نزد او یافتی بردار و برای من بفرست.
ابراهیم بن محمد گوید: سعید حاجب گفت: من شبانه به خانۀ آن حضرت رفتم و نردبان را به همراهم بردم، بالای بام رفتم و چون در تاریکی به یکی از پلکانها سرازیر شدم نمی دانستم از کجا وارد خانه شوم، امام فریاد زد: ای سعید، به جای خود باش تا برایت شمع بیاورند طولی نکشید که شمعی آوردند و من پایین آمدم.
دیدم آن حضرت، جبه پشمینی پوشیده و کلاه پشمینی بر سر نهاده و سجادهای روی حصیر برابر اوست و تردید نداشتم که مشغول نماز بود.
امام به من فرمود: این اتاقها در اختیار تو.
من به همۀ اطاقها رفتم و بازرسی کردم و چیزی را جز یک کیسه اشرفی که مُهر مادر متوکل داشت و کیسه دیگری هم سر به مُهر بود و به من فرمود: این جانماز را هم بازرسی کن، من آن را برداشتم و یک شمشیر غلاف کرده و ساده زیر آن بود و آنها را برداشتم و نزد متوکل بردم و چون به مُهر مادرش نگاه کرد او را خواست. نزد او آمد و به او گفت: در بیماری تو من نذر کردم که اگر سالم شدی، از مال خودم ۱۰ هزار اشرفی برای او بفرستم و آنها را فرستادم و این هم مُهر من است که بر کیسه است و کیسۀ دیگر را گشود و در آن چهارصد اشرفی بود.
متوکل یک کیسۀ ۱۰ هزار اشرفی دیگر را نیز بر آنها افزود و به من فرمان داد که آن را برای امام ببرم من آنها را بردم و آن شمشیر را با دو کیسه پرداختم و به آن حضرت گفتم: ای آقای من بر من سخت است این مأموریت دربارۀ شما.
حضرت در پاسخ فرمودنند: ستمگران به زودی بدانند که چه سرانجامی خواهند داشت.
📚 الکافی، مرحوم کلینی، ج ۱، ص ۴۹۹.
#امام_هادی علیهالسلام
🆔https://eitaa.com/khoddamiyan
💢همیشه نقطه گریز داشته باشیم!!
👈 یه چیزی هم خودم بارها باهاش شکست خوردم(به اصطلاح خودمونی ضایع شدم😊) و هم خیلیا رو دیدم که رعایت نمی کنند:
🔰وقتی یه نفر نقدی بهمون کرد یا چیزی گفت که مطابق نظر ما نبود👇
❌سریع جبهه نگیریم و رد نکنیم❌
✅ صبر کنیم حرفش رو بزنه دلیلش رو بگه، شاید حق با اون باشه
👌همیشه تو حرف هامون یه نقطه گریز قرار بدیم؛
🗣 وقتی یه چیزی میگیم کنارش «ظاهرا» «شاید» «فکر کنم» «اینطور که من میدونم» بگذاریم، تا نقد پذیر باشیم
🚫 حرفامون رو خیلی محکم و سفت نزنیم
بارها دیدم که خیلیا رعایت نمیکنند و گفتم با شما هم درمیون بگذارم😉
🏮 @fanaus_ir