eitaa logo
فَرَجِ مُنْتَقِمْ (عجّل‌الله‌)
233 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
230 فایل
‍ ‍ ‍﷽ ان شاء اللّه بابهره‌گیری از معارف نورانی اهل بیت علیهم السلام درجهت معرفت، نصرت و فرج امام غریب مان قدمی برداریم اللّهم العن الجِبتِ والطاغوت اینستا: https://instagram.com/gharibe_del_shekasteh 🔆یاعلے ذکر قیام قائم است @AmirivaneemalAmir
مشاهده در ایتا
دانلود
.... چنین آورده اند که ؛ شیخ محمّدمهدی حائری مازندرانی رحمة الله‌ علیه ، صاحب معالی السبطین ، در کتاب شجره طوبی مینویسد ؛ امیر تیمور مشهور به تیمور لنگ ، نواصب أهل شام را رسوا کرد که از این جهت سزاوار ستایش است. چنانکه در تواریخ است که چون او بر شرق و غرب بلاد تسلّط یافت ، تمام دیار شام را که أهل عناد با خاندان رسالت و راضی به قتل ایشان بودند را خراب کرد. قلب تیمور ، که خودش به شهادت تاریخ ، فردی قسیّ القلب بود ، از شدّت بغض شامیان نسبت به أهل‌ بیت علیهم‌ السّلام میسوخت. چون او ماجرای ورود أهل‌ بیتِ إمام حسین علیه‌ السّلام به مجلس یزید لعنة الله‌ علیه و أعمال مردم شام از شادی و طرب و شُرب خمر در زمان ورود اسراء آل‌ الله به شام را از شیعیان شنیده بود. وقتی تیمور به شام وارد شد و گردن أهل شام در برابر او خاضع گردید و شامیان دانستند که تیمور نسبت به آنان بدخُلق و سختگیر است ، سعی کردند به واسطه‌ ازدواج به او نزدیک شوند تا او را نسبت به أهل شام نرم خو کنند. لذا بزرگ أهل شام پیش تیمور آمد و گفت ، ای امیر ما میخواهیم که دختر فلانی را که دختری صاحب صفات نیک و زیبایی و عقل و کمال است و جز تو لایقِ کس دیگری نیست را ، به تزویج شما در بیاوریم. تیمور هم پس از اینکه از حُسن و جمال او اطلاع یافت ، پذیرفت و دستور داد تا عروس را برای انجام مقدمات نکاح ، به حمّام شهر ببرند و بازارها را زینت کنند و به رقص و طرب بپردازند و اسباب نکاح و مراسم عروسی را مهیّا سازند. أهل شام ، دختر را به حمّام بردند و اسباب عروسی را آماده کردند ، در این حال ، امیر تیمور به خادمش دستور داد که ناقه‌ای ضعیف و بی‌پرده و بدون پوشش و پالان تهیه کند و آن را بر درِ همان حمّام ببرَد و عروس را سوار آن ناقه کند و در کوچه و بازار بگرداند و همه‌ أهل شهر باید به چهره‌ی بدون پوشش آن دختر خیره شوند ، پس خادم نیز چنین کرد. وقتی شیوخ شهر شام ، غلامِ تیمور و شتر ضعیف و بی‌پرده و پوشش را دیدند ، گفتند این چه شتری است؟! این که در شأن این عروس نیست. غلام گفت این دستورِ امیر است. مردم و شیوخ شهر ، از سر حیرت به یکدیگر نگاه میکردند و بسیار غضبناک شدند ، پس به سوی امیر تیمور رفتند و گفتند خدا امیر را سلامت بدارد ، این چه کاریست که خادم شما انجام داد؟! و ما حقیقتا از سخن او مطمئن نیستیم و حاشا که به مثل توئی چنین دروغی ببندَد. تیمور گفت وای بر شما ، من به او چنین دستور دادم. أهل شام گفتند چطور چنین دستوری دادید ، خدا و رسول به این خواری ما راضی نیستند چرا که در جاهلیّت نیز با بزرگان چنین نمیکردند. تیمور گفت وای بر شما ای أهل شام ، اگر شما این عمل شنیع را نمی‌پسندید ، چرا همین کار را قبلاً با عترت پیامبرتان کرده‌اید؟! شیوخ گفتند ای امیر ، این دختر از بزرگ‌زادگانِ أهل شام و أهل شرف و حسَب و نسَب است و از نظر مقام ، بالاترین دختر و در عفّت ، پاکدامن‌ترینِ أهل شام است ، او دختر حاکم ماست. وقتی کلام شامیان بدینجا رسید ، تیمورلنگ گریبان خود را پاره کرد و چنان گریست تا غش کرد ، وقتی به هوش آمد ، گفت وای بر شما ای أتباع یزید و فرزندان أتباع او ، به من خبر دهید که کدام شاهی برتر از رسول خداست؟ و کدام دختری عفیف‌تر از دختران امیرالمؤمنین؟ شما دختران محمّد و علیّ را در کوچه‌ها و بازارهایتان گرداندید و شما و زنانتان برای تمسخر آنها از خانه‌هایتان خارج شدید ، در حالیکه میدانستید آنان دختران پیامبرتان هستند ، آتش دوزخ بر شما باد ، آیا حسین حجّت خدا و فرزند حجّت خدا نبود که أهل و عیالش را در حالیکه اسیرتان بودند ، سوار بر ناقه‌ها از شهری به شهر دیگر به اسارت بردید؟! نظام‌الدین شامی ، مورّخ قرن هشتم در کتاب ظفرنامه ، خبر از ورود تیمور لنگ به شام و توبیخ أهل پلید آن دیار و ساخت گنبد و بارگاه بر مرقد مطهّر حضرت زینب و حضرت رقیه علیهما السّلام و نیز آتش زدن و ویرانی شهر دمشق و غارت أموال و إسارت زن و مرد ناصبی آن ، میدهد. شجره‌ طوبی ، حائری‌ مازندرانی ۱ / ۴۵. ظفرنامه ، نظام‌ الدین‌ شامی / ۲۳۵. 🔻اللهم العن الجِبتِ والطاغوت🔻 🚩 بحقّ الزینب اللّهم عجّل لولیّک المنتقم الفرج ╭═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╮ @farajemontaghem ╰═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╯
◾️ مصیبت جانسوز سوارشدن حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... راوی گوید: ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فَاِلْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر لعنةالله علیه می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهراء علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ وسيلة الدّارين ص۳۵۰ 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت🔻 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّل لولیـّك المنتقم الفـرج ‌‌‌‌╭═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╮ @FarajeMontaghem ╰═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╯
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانسوز حضرت زین‌العابدین امام سجّاد صلوات‌الله‌علیه را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همۀ شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. حضرت علیه‌السلام پس از بازگشت از سفر اسارت کوفه و شام، برای اهل مدینه خطبه‌ای خواندند و در فرازی از آن فرمودند: 🚩 «به خدا قسم اگر رسول خدا صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله به جاى آن همه وصایا و سفارشاتى كه درباره رعایت حقّ ما به این امّت فرمود، سفارش به جنگ و کشتار ما می‌نمود، زيادتر از آنچه (از ظلم و ستم که در کربلا و کوفه و شام) با ما کردند، نمی‌توانستند انجام دهند!» 💠 «والله لو أن النبي تقدم إليهم في قتالنا كما تقدم إليهم في الوصاءة بنا لما ازدادوا على ما فعلوا بنا.» 📚 بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۴۵، ص۱۴۹ 🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت.» 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت🔻 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّل لولیـّك المنتقم الفـرج ‌‌‌‌╭═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╮ @FarajeMontaghem ╰═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╯
4_5978842265580212463.mp3
2.56M
🔊 🚩 وقایع روز اول ماه صفر و ذکر مصیبت ورود اسرای اهل‌بیت علیهم‌السلام به شام ◼️ حجة‌الاسلام والمسلمین 🏴 «آجرک الله یا بقیّة الله.» علیهماالسلام لعنه‌الله 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّل لولیـّك المنتقم الفـرج ‌‌‌‌╭═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╮ @FarajeMontaghem ╰═━⊰🍂🏴🏴🍂⊱━═╯
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🕊🌸🌺🌸🌺🌸🕊 🗞 تقویم شیعه/ اول رجب ✨حضرت امام محمّد بن علی باقر العلوم علیه السّلام در روز جمعه اول رجب سال 57 هجری’ در متولد شدند 🥀نام مبارک آن حضرت ، کنیه ایشان و القاب آن حضرت باقر العلوم، الشاکرللَّه، هادی، امین و شبیه است.⇍ و لقب اخیر به خاطر شباهت آن حضرت به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله است. 🔰پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السّلام و مادر آن حضرت امّ عبداللَّه فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السّلام است اولین است که از پدر و مادر نسب شریفش به صلّی اللَّه علیه و آله و المؤمنین علیه السّلام و حضرت سلام اللَّه علیها می رسد 🔅امام صادق علیه السّلام در باره امّ عبداللَّه می فرمایند: «از زنهای با ایمان و پرهیزکار و نیکوکار بود»🌷 ✍🏼 در روایت دیگر امام صادق علیه السّلام می فرمایند: «در میان فرزندان امام حسن علیه السّلام مثل او نبود»🌷 💐در عظمت و شرافت این بانو همین بس که با حضرت سیّد الساجدین علی بن الحسین و باقر العلوم علیهماالسّلام در واقعه حضور داشت و همراه آن بزرگواران و و دیگر اهل بیت علیهم السّلام به رفت و وقایع و را دید 📚مصباح کفعمی ج 2 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 📚اعلام الوری ج 1 📚بحارالانوار ج 46       ▫️یک صلوات به نیت تعجیل در فرج امام زمان(ﷺ) قرائت بفرمایید 🌱 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت🔻 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّـل‌ لولیـّك المنتقم الفـرج ╭━━⊰•═•🍃•═•⊱━━╮   @FarajeMontaghem ╰━━⊰•═•🍃•═•⊱━━╯
◾️ مصیبت جانسوز سوارشدن حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... راوی گوید: ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند. در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. فَاِلْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید. پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر لعنةالله علیه می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهراء علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ وسيلة الدّارين ص۳۵۰ ◾️یک صلوات به نیت تعجیل در فرج امام زمان(ﷺ) قرائت بفرمایید 🥀 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت🔻 🚩بحقّ الزینب اللهــم‌عجّـل‌لولیـّك المنتقم الفـرج    𝐣𝐨𝐢𝐧 ☞︎︎︎@FarajeMontagheM🏴
4_5967610238906405073.mp3
5.51M
🔊 🔴 پاسخ به شبهۀ حضور حضرت زهرا و حضرت زینب علیهماالسلام در میان نامحرمان و الگوسازی نادرست از آن اسطوره‌های حجاب و عفاف در جامعه شیعۀ به ابتذال کشیده شدۀ ما! استماع و انتشار این کلام مفید و روشنگرانه پیشنهاد می‌شود؛ خصوصاً به بانوان مسلمانی که تنها دوبار حضور و علیهماالسلام در جامعه (آن هم بخاطر قحط‌الرّجالی و ضرورتِ دفاع از جان امام زمانشان) را برای یک عمر اشتغال بیرون از خانه و حضور در بین نامحرمان برای کسب استقلال مالی و شهرت کاذب و ترک وظائف الهی خود (خانه‌داری، همسرداری و تربیت فرزند)، مستمسکِ دینی کرده‌اند و با زیر پا گذاشتن اوامر و نواهی اهل‌بیت علیهم‌السلام، در فردای قیامت باید پاسخگوی آن ذوات مقدّسه و دیگر صاحبان حقوق ضایع‌شده، باشند! 🍀 مرحوم آیت‌الله 🔻اللّهـم العــن الجبــت و الطاغــوت 🚩بحقّ الزینب اللّهـم عجّل لولیـّك المنتقم الفـرج ╭═━⊰🍃🌼🌼🍃⊱━═╮ @FarajeMontaghem ╰═━⊰🍃🌼🌼🍃⊱━═╯