eitaa logo
استاد محمدحسین فرج‌نژاد
15.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
60 فایل
👈مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد با موضوعات: دشمن شناسی - جنگ رسانه‌ای - جنگ شناختی - نقد فیلم و انیمیشن مدیر کانال: @admin_eeita معاونت آموزش: @Amoozesh_resaneh فروش کتاب: @tabib_14 شبکه‌های اجتماعی: https://zil.ink/farajnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات از استاد درس‌ها که شروع شد، چندان بهانه‌ای برای رفت‌وآمد به منزل استاد نداشتم. تا این‌که پس از چند ماه، در یزد، سری به دبیرستان شهید صدوقی زدم تا رفقا را ببینم. با یکی از دوستان صمیمی- نمی‌دانم بر سر چه- بحثی سیاسی کردم و کار به تلخی گرایید. آن‌قدر تلخ که پس از آمدن به قم، سریع به منزل استاد رفتم و موضوع را در میان گذاشتم. استاد هم بلافاصله گفت: کتاب (نوشته‌ی حجةالاسلام‌والمسلمین محمدجواد نوروزی، از کتاب‌های ) را تهیه کن و بیا با هم مباحثه کنیم. من هم ازخداخواسته، کتاب را خریدم و به یکی از رفقای طلبه هم گفتم بیا. رفتیم و دو سه جلسه‌ای منزل استاد به بحث نشستیم. نمی‌دانم چه شد که بحث آن سال ادامه نیافت؛ شاید سال تحصیلی تمام شد. ولی سال آینده که از راه رسید، دوستان زیادی از یزد به قم آمدند و مباحثه را با جمعیتی بیش‌تر و نشاطی افزون‌تر، این‌بار در مدرسه‌ی آغاز کردیم. پیش از آن‌که به سال آینده برسم، لازم است بگویم که سال آینده یک سال عادی نبود؛ سال 1388. از دگردیسی‌های سیاسی خودم که بگذرم، حوادث آن سال، نیاز ما را به چنان مباحثه‌ای مضاعف ساخت. سال تحصیلی که آغاز شد، جلسات هم پا گرفت و آن حلقه که گمانم سومین حلقه‌ی مباحثاتی استاد با طلاب یزدی بود، کلید خورد. البته افراد حاضر، به یزدی‌ها منحصر نماندند و افراد مختلفی از مدارس و شهرهای مختلف به ما پیوستند. دیگر، دوران جدیدی برای من شروع شده بود... @farajnezhad110