eitaa logo
احمد فربهی
1.4هزار دنبال‌کننده
91 عکس
69 ویدیو
17 فایل
نکات اجتماعی، دینی، حاصل گفتگو‌ها، مشاوره‌ها و جلسات ارتباط با ما؛ @farbehi1975
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیةالله بهجت در این درس، درباره‌ی نقش کفار در برهم زدن و ایجاد جنگ و کینه بین مسلمانان سخن می‌گوید، معلوم می‌شود از این‌سخنان نیز گفته‌اند. من با مسجد و نماز آیةالله بهجت زیاد مراوده داشته‌ام، اما هیچ‌وقت نمود اجتماعی در رفتارهایشان نمی‌دیدم، در عین حال همیشه این سؤال برایم مطرح بود که چرا بسیاری از شاگردان ایشان، از شخصیت‌های انقلابی و اجتماعی‌اند!، آیةالله مصباح یزدی در یکی از خاطراتشان گفته‌‌اند؛ در برخی از مقاطع انقلاب، مهم‌ترین کسی که مرا به حضور در حرکت‌‌های انقلابی تشویق می‌کرد ایشان بود! ایشان قبل از انقلاب برای خانواده‌ی انقلابی‌هایی که از دست رژیم گریزان بودند، توشه و غذا می‌فرستاد. یکی از جهات شخصیت آیةالله وحید هم، همین روحیه‌ی اجتماعی و جهادی ایشان است که با برخی حرکت‌هایشان نمودار می‌شود. اسلام، دینی اجتماعی و جهادی است و انتظار ما از مراجع تقلید نیز همین است؛ امیدوارم، ناصحان جامعه، چهره‌ی اجتماعی، جهادی و انقلابی مراجع تقلید را بیشتر نمایان کنند و اجازه ندهند، پنهان بماند. رحمت خدا بر گذشتگان، و سایه‌ی بازماندگان مستدام باد! https://eitaa.com/farbehi
چقدر راحت می‌توانستیم دست دیگران را بگیریم و چقدر راحت دست دیگران را از دامان اهل‌بیت کوتاه کردیم! برای تبلیغ به یکی از دانشگاه‌های جنوب رفته بودم، یکی از دانشجویان، خیلی گرم سلام می‌کرد، من هم با احترام، لطف ایشان را پاسخ می‌گفتم، بعدا فهمیدم ایشان سنی مذهب بوده و الان خیلی رفتارهایش عوض شده؛ به‌قول علامه‌ی عسکری، مذهب خلفا را داشته بعدا به مذهب اهل‌بیت گرویده(ایشان به‌جای اهل‌سنت، مذهب‌خلفا، می‌گفت)، اتاقش رفتم، روایات اهل بیت علیهم‌السلام را برایم نقل می‌کرد، درباره‌ی سرگذشتش پرسیدم، گفت: روزی یکی از دوستانم حدیثی از امام جعفر صادق علیه‌السلام برایم فرستاد، دیدم عجب محتوای عالی و قشنگی دارد! از دوستم پرسیدم: باز هم از این احادیث داری؟! گفت: برنامه‌ای روی موبایلم نصب کرده‌‌ام که هر روز یک روایت را روی صفحه می‌گذارد، اگر می‌‌خواهی روی موبایلت نصب کنم! گفتم: نصب کن! او هم نصب کرد؛ از آن روز، هر روز، یک روایت از روایات امام صادق علیه‌السلام روی صفحه‌ی موبایلم می‌‌آمد و من آن‌را می‌خواندم، الان کانالی تأسیس کرده‌ام و کسانی که به گناه، عادت کرده‌اند را با روایات امام صادق‌، به سوی بندگی خدا باز می‌گردانم معمولا جوان‌اند!، که همه‌ی آن‌ها پس از مدتی، به من اطلاع می‌دهند که گناه را ترک کرده‌اند! گفتگو با آن‌ دانشجو، تجربه‌ی جدیدی جلوی چشمانم نهاد، احساس کردم چه راحت می‌توان دست دیگران را گرفت، اما چه راحت دست دیگران را از دامان اهل‌بیت کوتاه کرده‌ایم. ما می‌توانیم شاهد گرایش فوج‌فوج انسان‌های آزاده، به مکتب اهل‌بیت باشیم؛ اما با عقلانیت اجتماعی. ان‌شاءالله https://eitaa.com/farbehi
مؤلفه‌های سازمان روحانیت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «جایگاه شیعیان ما را، از مقدار روایاتی که از ما نقل می‌کنند بشناسید»؛ (روایت) و فرمودند: «از بین اصحاب ما، کسی که تفقه در دین نکند، خیر و فائده‌ای در او نیست»؛ (فقاهت) و فرمودند: «هر کدام از شما که روایات ما را نقل می‌کند و در حلال و حرام ما نظر کرده و احکام ما را می‌داند؛ شما به حکم‌کردنِ او راضی باشید، من او را بر شما حاکم قرار دادم»؛ (ولایت) سپس امام صادق علیه‌السلام برخی را به عنوان وکیل و نائب، برای شیعیان نصب می‌کردند و کم‌کم سازمان وکالت و نیابت را تشکیل دادند(جباری، سازمان وکالت، ص47) و بدین ترتیب، سازمانی گسترده، با محوریت «روایت، فقاهت، وکالت، ولایت» شکل گرفت که متولی و قیّمِ مسائل دینی شیعیان شدند؛ نام آن‌را «سازمان روحانیت» نهاده‌اند. پی‌نوشت؛ اعْرِفُوا مَنَازِلَ شِيعَتِنَا عِنْدَنَا عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا وَ فَهْمِهِمْ مِنَّا(الغیبة‌للنعمانی) لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يَتَفَقَّهُ مِنْ أَصْحَابِنَا(کافی‌ج1ص33) مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِما(کافی‌ج1ص67) https://eitaa.com/farbehi
نجات از زندگی بریده‌ی از بندگی انسانی که زندگی‌اش را در چارچوب دستورات الهی قرار می‌دهد، تلاش می‌کند تا برای ابدیتش، نوعی تأمین، از سوی «مالک‌یوم‌الدین» به دست آورد و البته خدا هم به چنین شخصی وعده‌ی نجات داده، اما کسی که زندگی‌اش در چارچوب بندگی نیست؛ و قائل به این‌گونه زندگی هم نباشد، بر لبه‌ی پرتگاه جهنم زندگی می‌کند، چون هیچ‌نوع تأمینی، نسبت به حیات پس از مرگش ندارد. پیامبر اسلام، بشریت را از زندگیِ بریده‌ی از بندگی، نجات داد؛ حضرت زهرا‌سلام‌الله علیها فرمودند: «و کنتم علی شفا حفرة‌ من النار...فانقذکم الله بابی‌محمد» https://eitaa.com/farbehi
رسیدن جامعه‌ی نبوی به حکومت اموی اگر عالمان دینی، کارگزاران و مسؤلان را نهی نکنند و علیه ظالمان، تغییری ایجاد نکنند، جامعه‌ی نبوی به حکومت اموی می‌رسد؛ و خدا چنین عالمانی را لعن کرده‌، و با همان ظالمان محشور می‌کند. https://eitaa.com/farbehi
دعا برای آمریکا هر کشوری که با روحیه‌ی استکباری، آسایش دیگران را از بین می‌برد از زبان امام سجاد علیه‌السلام این‌گونه برای او باید دعا کرد؛ «خدایا ظالمان را به خودشان مشغول کن، و میان آن‌ها و سلاح‌شان جدایی‌ افکن و دل‌هایشان را از ترس و دلهره‌ لبریز، و دست و زبانشان را قطع، و آذوقه‌هایشان را از دست‌رس‌شان دور، و راه‌ها را برایشان گم کن، و بلائی بر سرشان آور که هیچ‌کس طمع نکند همانند آن‌ها رفتار کند...»(دعای 27 صحیفه) ما دعا می‌کنیم بلائی بر سر کشورهای مستکبر بیاید که هیچ‌کس طمع نکند همانند آن‌ها گردن‌کشی کرده و امنیت و آسایش کشورهای دیگر را از بین ببرد؛ الهی آمین! https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نهایت خضوع 1) علامه‌ی حسن‌زاده، کرامتی از مرحوم الهی و قاضی نقل می‌کند سپس می‌گوید: «اول‌چیزی که اونجا؛ به امام صادق قسم!، به دلم خطور کرد، گفتم: این‌ها که آحاد رعیت‌اند، این‌اند، پس امام صادق علیه‌السلام چی بود؟!» خضوعی که ایشان در مقابل اوصیاء الهی و کلمات ایشان دارد، ستودنی است. 3- با آقای ترابی شهرضائی در مسیری همراه بودم، ایشان می‌گفت: «ارادتی که حکمای ما به روایات اهل‌بیت دارند از فقهاء هم بیشتر است»، ایشان در ادامه گفت: «فقهاء چون کارشان ارزشگذاری روایات است، به برخی روایات که می‌رسند می‌گویند: این ضعیفه! این مضطربه! این مجهول السنده! اینو بزن به دیوار! و...ولی وقتی حکمای ما به روایتی منسوب به اهل‌بیت می‌رسند خاضعانه در مقابل آن می‌گویند: این سخن منسوب به عقل کل است! این روایت از واسطه‌ی فیض الهی نقل شده! شاید این سخن را نَفَس رحمانی القاء فرموده! این روایت به فیض مقدس نسبت داده شده!، این کلام از سلسله‌ی محمدین است که لافرق بینک و بینها الا انهم عبادک‌اند!» شنیدن این سخن از شخصی رجالی همانند ایشان خیلی برایم جالب بود. همه‌ی علمای ما، در مقابل روایات اهل‌بیت خاضع‌اند، اما خضوع حکماء‌ نمود دیگری دارد. 3) در برخی حواشی اسفار این‌چنین آمده که مسأله‌ی اتحاد عاقل و معقول، برای ملاصدرا در حرم حضرت معصومه و با توسل به ایشان حل شده، این مسأله مهم است اما مهم‌تر از آن، تصریحات ایشان درباره‌ی «ضرورت اخذ معارف فلسفی از مشکات نبوت» است؛ من کلمات ایشان را در این‌زمینه، سابقا منتشر کرده‌ام. منزل اصلی‌ صدرائی‌ها، حرم‌اهل‌بیت و کتاب مُنزَل است. https://eitaa.com/farbehi
عبارات ملاصدرا درباره‌ي ضرورت وحیانی بودن فلسفه و مباحث تعقلی؛ (1) هلاک‌باد فلسفه‌‌اي که قوانينش مطابق با کتاب و سنت نباشد«تبّا لفلسفة تكون قوانينها غير مطابقة للكتاب و السنة.» اسفار ج8/303(فصل دوم) (2) فقط کساني که علمشان را از مشکات نبوت گرفته‌اند عقولشان حيران نيست ساير عقلاء همگي عقولشان حيران است؛ «فانظر إلى هذه العقلاء كيف صارت عقولهم صرعى و بصائرهم حولى و عيونهم عمشاء و أما سادات هذه الطريقة و خزنة أسرار الوحدة و علماء علم الربوبية الذين يقتبسون أنوار المعرفة من مشكاة النبوة و إعلام الله و تعريفه و تنبيهه فهم يعلمون بالحق و به يهتدون و ليس لغيرهم نصيب مما رزقهم الله خاصة». مفاتيح الغيب، ص: 334، همچنین رساله‌ی متشابهات القرآن، درباره‌ی فخررازی و غزالی (3) مسائل اختلافي، جز با اقتباس از مشکلات نبوت و باطن ولایت، قابل تحصیل نیستند؛ «فعلم أن هذه المسائل لا تحصل إلا باقتباس الأنوار من مشكاة النبوة و التماس فهم الأسرار من باطن الولاية» العرشية، ص: 287 (4) ملاصدرا در ابتداي رساله‌ي عرشيه‌ مي‌گويد من در اين رساله مطالبي ميخواهم بگويم که در گنجينه‌ي هيچ‌يک از فلاسفه‌ي مشهور نيست بعد درباره‌ي اين‌که چرا در گنجينه‌ي آن‌ها چنين مطالبي نيست مي‌گويد: «إذ لم يأتوا البيوت من أبوابها فحرموا من شراب المعرفة بسرابها بل هذه قوابس مقتبسة من مشكاة النبوة و الولاية مستخرجة من ينابيع الكتاب و السنة من غير أن تكتسب من مناولة الباحثين أو مزاولة صحبة المعلمين» عرشیه ص218 (5) چگونه کسي مي‌تواند با عقلش و بدون استضاء به نور شرع هدايت يابد؟«كيف يهتدى الى الصواب من اقتفى محض العقل و اقتصر، و ما استضاء بنور الشرع و لا استبصر فليت شعرى كيف يفزع الى العقل حين يعتريه العى و الحصر، ا وَ لا يعلم ان حِظَى العقل قبل ان يهتدى بنور الشريعة قاصرة و ان مجاله ضيق مختصر،» شرح أصول الكافي، ج‏2، ص: 389 (6) فقدان دين، فقدان امنيت است «من فارق الدين و ان كان مع العقل كان بمنزلة انسان حى مقطوع الاطراف، فهو و ان كان باقيا لكنه ليس متهنى‏ء الحيوة و لا رغيد العيش بل يكون مع الم و خوف و شدة و بؤس» شرح اصول کافی کتاب العقل و الجهل ذیل حدیث 30 (7) فقط کساني مي‌توانند بين شرع و تحقيق جمع‌کنند که حکمتشان را از مشکات نبوت و ولايت گرفته باشند؛ «انه لم يتيسر بالتوفيق للجمع بين الشرع و التحقيق فريق سوى هذا الفريق لاقتباسهم انوار العلم و الحكمة من مشكوة النبوة و الولاية و اتّباعهم مناهج الائمة و اصحاب العصمة.» شرح أصول الكافي، ج‏2، ص:389 هم‌چنين مي‌گويد: «و إنما يقول بمخالفتهما في المقصود من لا معرفة [له‏] لتطبيق الخطابات الشرعية على البراهين الحكميّة. و لا يقدر على ذلك إلا مؤيّد من عند اللّه، كامل في العلوم الحكميّة، مطّلع على الأسرار النبويّة. فإنه قد يكون الإنسان بارعا في الحكمة البحثيّة، و لا حظّ له من علم الكتاب و الشريعة، أو بالعكس».16) الاسفار الاربعة: ج 7 ص 326. (8) ملاصدرا مي‌گويد: درباره‌ي مباحث نفس هر چه فلاسفه بحث‌کرده‌اند نتوانسته‌اند آن‌را حل کنند زيرا علم به نفس را جز با اقتباس از مشکات نبوت و ائمه‌ي معصومين عليهم‌السلام نمي‌توان به دست آورد؛ «اذ لا يستفاد هذا العلم إلا بالاقتباس من مشكاة النبوة و التتبع لأنوار الوحي و الرسالة و مصابيح الكتاب و السنة الواردة في طريق أئمتنا أصحاب الهداية و العصمة عن جدهم خاتم الأنبياء عليه أفضل صلوات المصلين و على سائر الأنبياء و المرسلين» العرشية، ص: 235 (9) اشراف به علم معاد را فقط از طريق خبر و ايمان به غيب به دست بياور«و إياك أن تستشرف الاطلاع عليها من غير جهة الخبر و الايمان بالغيب...الطمع في ادراك أحوال الاخرة بعلم الاستدلال و صنعة الكلام عين الجحود و الإنكار لها، فمن أراد أن يعرف القيامة بفطانته المعروفة و عقله المشهور فقد جحدها و هو لا يشعر»تفسیر ملاصدرا ج5/150 https://eitaa.com/farbehi
قیمت گوشت و مرغ پایین آمد یکی از رویه‌هایی که در بازار، در حال اجراست، این است که قیمت اجناس را گاه تا دو یا چند برابر بالا می‌برند، بعد مقداری آن را پایین می‌آورند تا این ذهنیت به وجود آید که؛ قیمت این جنس پایین آمد! این شیوه که متأسفانه تبدیل به یک رویه شده، خسارت سنگینی به اعتماد ملی، نسبت به جامعه‌ی دینی و حتی حاکمیت دینی می‌زند، تأسف‌بارتر این‌که در این‌میان، سودش را عده‌‌ای سوداگر می‌برند و دشنامش را حاکمیت دینی و عالمان دینی می‌خورند. اگر روحانیون، عالمان دینی و حوزه‌‌های علمیه، صریح و با فریادی رسا، این امر را تقبیح کرده و با آن‌ مخالفت کنند، هم این شیوه از کارآئی می‌افتد، و هم سرمایه‌ی اجتماعی متولیان دین، از بین نمی‌رود اما اگر سکوت کنند، گناه همه‌ی ظلم‌هایی که واقع می‌شود، به عهده‌ی آن‌ها هم هست و البته سرمایه‌ی اجتماعی آن‌ها نیز از بین خواهد رفت. https://eitaa.com/farbehi
افتخار شاگردی اهل‌بیت از افتخارات ملاصدرا، شاگردی مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است، آثار تفسیری ایشان، اگر از آثار فلسفی‌اش بیشتر نباشد، کمتر نیست، بزرگان حکمت متعالیه نیز همین‌گونه بوده‌اند؛ وحی‌پژوهی شاخصه‌ی حکمت متعالیه است. امام حسن عسکری علیه‌السلام فرمودند: «اگر محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم و اوصیاء‌ پس از ایشان نبودند شما همانند چهارپایان، حیران می‌ماندید و هیچ‌یک از واجبات الهی را نمی‌شناختید، آیا برای ورود به شهری، جز از در آن، کسی وارد می‌شود؟!» ملاصدرا در رساله‌ی متشابهات القرآن می‌گوید؛ علت تحیّر برخی از حکماء‌، آن است که عمرشان را صرف بحث و نظر کرده‌، و در کتاب و سنت؛ با قلبی صاف،‌ تأمل نکردند. اهل‌بیت، باب بیوت معرفت‌اند(عرشیه218). پی‌نوشت؛ و لولا محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم والاوصیاء من بعده لکنتم حیاری کالبهائم لا تعرفون فرضا من الفرائض و هل یدخل قریة الا من بابها(امام حسن عسکری علیه‌السلام) ان هذه الآفة العظيمة و الداهية الشديدة، إنما لحقت عقول هؤلاء المتفكرين لاعتمادهم طول العمر على طريقة البحث و الجدل، و عدم مراجعتهم الى طريقة اهل الحق و هي التأمل في كتاب اللّه و سنة نبيه صلّى اللّه عليه و آله بقلب صاف عن نقوش الافكار المبتدعة(ملاصدرا، رسالة‌متشابهات القرآن) إذ لم يأتوا البيوت من أبوابها فحرموا من شراب المعرفة بسرابها بل هذه قوابس مقتبسة من مشكاة النبوة و الولاية مستخرجة من ينابيع الكتاب و السنة من غير أن تكتسب من مناولة الباحثين أو مزاولة صحبة المعلمين(عرشیه ص218) https://eitaa.com/farbehi
راهی به سوی بهشت در کامل‌الزیارات ابن قولویه و نیز ثواب‌الاعمال شیخ صدوق و عیون اخبارالرضا(صدوق) چنین آمده؛ «هر کس فاطمه‌ بنت موسی‌بن جعفر را در قم زیارت کند، برای او بهشت ثابت می‌شود.» خدای متعال در زمین، خانه‌هایی دارد، که در آن‌خانه‌ها، یاد خدا زنده می‌شود مؤمنان با رفت و آمد به آن‌مکان‌ها، یاد خدا را در دل‌هایشان زنده نگه می‌دارند، همچنان‌که خدا ایامی دارد که یاد آن ایام، یاد خدا و شکر نعمت‌های او را در قلب و رفتار مؤمنان زنده نگه می‌دارد. می‌خواستم بگویم؛ شیاطین تلاش می‌کنند، هم آن‌ مکان‌ها و هم ایام‌الله فراموش شود؛ امام‌زادگان قطب فرهنگی زمین‌اند و ایام‌الله، زمان زنده‌شدن یاد خدا در دل‌های مؤمنان‌، و امروز سپاه شیطان، تلاش می‌کند با تحقیر و تمسخرِ این زمان‌ها و مکان‌های الهی، توجه انسان‌ها را از آن، منصرف کند. https://eitaa.com/farbehi
حافظان منافع دشمن در کشور از جمله‌ آموز‌ه‌‌های قرآنی که در تاریخ اسلام، نمونه‌های متعددی داشته، وجود «حافظان منافع دشمن، درون جامعه‌ی اسلامی» است؛ عکس‌العمل‌ فعالان سیاسی‌اجتماعی، به ترور شهید فخری زاده، ذهن‌‌ها را متوجه حضور این شخصیت‌ها می‌کند؛ عده‌ای محکوم کرده، اما مسؤولان را به خویشتنداری دعوت کردند. عده‌ای محکوم کرده، اما پیگیری این کار را به جامعه‌ی جهانی واگذار کردند. عده‌ای محکوم کرده، اما صلح جهانی توسط ملل متحد را مهم‌تر می‌دانند. عده‌ای محکوم کرده، اما آن‌را به‌انگیزه‌ی برهم زدن روابط دوستانه، با جامعه‌ی جهانی دانسته‌اند، از این‌رو به شدت مسؤولان را از رفتارهای غیرعاقلانه، و ماجراجویانه پرهیز داده‌اند. و... این‌که با تروریست‌ها چگونه باید برخورد کرد، تصمیمش به عهده‌ی مسؤولان و کارشناسان مربوطه است اما به عنوان یک پژوهش‌گر دینی، این نکته را متذکر می‌شوم که؛ عده‌‌ای مدام، در درون کشور، «حافظ منافع دشمن»‌اند؛ جوّ جامعه را در راستای تحقق اهداف دشمن، آرام می‌کنند؛ این افراد، با انگیزه‌های مختلفی، چنین نقشی را در جامعه‌ی اسلامی بازی می‌کنند، اما در ماهیت رفتارشان تأثیری ندارد. https://eitaa.com/farbehi
ملاصدرا، باب تحصیل در مدرسه‌ی اهل‌بیت را، بر حکماء، گشود شیخ‌الرئیس گفت؛ تعلیم و تعلم، می‌تواند تفهّمی و از طریق یک معلّم باشد، و نیز گفت‌؛ اگر صادق مصدَّق، نبی مکرَّم، سخنی گفت، ما باید آن‌را قبول کنیم اما دیگر نگفت که به‌طور کلی، حکمت را باید از مشکات نبوت گرفت. خواجه نصیر‌الدین طوسی گفت؛ یکی از فوائد بعثت آن‌است که می‌تواند به عقل در فهم معلومات عقلی کمک کند، اما دیگر تأکید نکرد که «پس تحصیل عقل در مدرسه‌ی انبیاء ضرورت دارد». اما ملاصدرا با صدای بلند به طول همه‌ی تاریخ فریاد کشید؛ عقل باید در مدرسه‌ی وحی تحصیل کند و الا گرفتار سردرگمی و تحیُّر می‌شود. و نیز گفت: حکیمی که دینش، دین انبیاء‌ نباشد، از حکمت هیچ بهره‌ای نبرده. من تا کنون ندیده‌ام یکی از صدرائی‌ها بگوید: مگر ما حکماء‌ هم باید در مدرسه‌ی انبیاء و اهل‌بیتِ وحی، تحصیل کنیم؟!، زیرا همه‌ی آن‌ها می‌دانند باب معرفت و حکمت، همین‌‌جاست. خدا رحمت کند صدرالمتألهین را که باب تحصیل در مدرسه‌ی اهل‌بیت علیهم‌السلام را بر حکمت‌پژوهان باز کرد و تنها به حکمائی بها داد، که حکمتشان را از مشکات نبوت گرفته‌‌اند. پی‌نوشت؛ ...أساطين الحكمة كأفلاطن و من سبقه من الحكماء الذين اقتبسوا أنوار حكمتهم من مشكوة نبوة الأنبياء سلام الله على نبينا و عليهم أجمعين‏ (مفاتیح‌الغیب ص557) و من لم يكن‏ دينه دين الأنبياء، فليس من الحكمة في شي‏ء (مفاتیح‌ ص413) «فانظر إلى هذه العقلاء كيف صارت عقولهم صرعى و بصائرهم حولى و عيونهم عمشاء و أما سادات هذه الطريقة و خزنة أسرار الوحدة و علماء علم الربوبية الذين يقتبسون أنوار المعرفة من مشكاة النبوة و إعلام الله و تعريفه و تنبيهه فهم يعلمون بالحق و به يهتدون و ليس لغيرهم نصيب مما رزقهم الله خاصة»(مفاتيح الغيب،ص 334) «كيف يهتدى الى الصواب من اقتفى محض العقل و اقتصر، و ما استضاء بنور الشرع و لا استبصر فليت شعرى كيف يفزع الى العقل حين يعتريه العى و الحصر، ا وَ لا يعلم ان حِظَى العقل قبل ان يهتدى بنور الشريعة قاصرة و ان مجاله ضيق مختصر،» (شرح أصول الكافي، ج‏2، ص: 389) https://eitaa.com/farbehi
یادمان رفت زیارت بریم! یکی از آشنایان می‌گفت؛ به عنوان اردوی زیارتی به مشهد رفته‌بودیم،روز اول نشستیم برنامه‌ریزی کنیم، گفتیم؛ امروز رو استراحت می‌کنیم، فردا هم بریم شاندیز، روز بعدش طرقبه، روز سوم هم باغ‌وحش و جاهای دیدنی مشهد، بازار رفتن را هم می‌گذاریم روز چهارم که فردا صبح اول‌وقت به طرف شهرمان برگریدم! بعد یک‌مرتبه یادمان آمد که؛ اِ، راستی زیارت نرفتیم! مراقب باشیم روز پرستار، روز مادر، روز پدر و روز دختر و... طوری نشود که زیارت فراموشمان شود. https://eitaa.com/farbehi
اندیشه‌‌های زیربنایی، در خطبه‌ی فدک بخش اولِ خطبه‌ی فدک، درباره‌ی اندیشه‌های زیربنایی، یا همان اعتقادات است؛ آن‌حضرت، مجموعه‌ مباحثی که درباره‌‌ی اندیشه‌های زیربنایی بیان فرموده‌اند را در پنج فصل دسته‌بندی کرده‌اند؛ فصل اول؛ ستایش مبدء و دعوت به شکر نعمت‌ها فصل دوم؛ توحید مبدء و ضرورت اخلاص فصل سوم؛ آفرینش و ضرورت بندگی خدا فصل چهارم؛ بعثت پیامبر و ضرورت وحیانی‌شدن زندگیِ فردی و اجتماعی فصل پنجم؛ فلسفه‌ی احکام و ضرورت تقوای الهی نسبت به آن‌ها نکته‌ی جالبی که در این بخش از خطبه دیده می‌شود آن است که همه‌ی ارکان پنج‌‌گانه، دارای امتداد عملی‌اند؛ اگر چه کتاب‌های اعتقادی ما اجمالا شبیه به این دسته‌بندی را دارند اما در این‌کتب، به‌اندازه‌ی کافی، به امتداد عملی و اجتماعی باورهای دینی، نپرداخته‌اند. پی‌نوشت؛ فصل اول؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ؛...وَ نَدَبَهُمْ لِاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّكْرِ فصل دوم؛ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ؛ كَلِمَةٌ جَعلَ الْإِخْلَاصَ تَأْوِيلَهَا... فصل سوم؛ ابْتَدَعَ الْأَشْيَاءَ لَا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ قَبْلَهَا ...ثُمَّ جَعَلَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ وَضَعَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ ذِيَادَةً لِعِبَادِهِ مِنْ نَقِمَتِهِ‏ وَ حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ؛ فصل چهارم؛ وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ؛...أَنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ وَ حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ فصل پنجم؛ فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ... https://eitaa.com/farbehi
جریان‌شناسی سیاسی‌اجتماعی، در خطبه‌ی فدک بخش دوم خطبه‌ی فدک درباره‌ی دو جریان معاصر آن‌حضرت است؛ یکی بعثت و دیگری سقیفه؛ در اولی، عوامل موفقیت و تحولاتی که با بعثت اتفاق افتاد و در دومی، زمینه‌‌هایی که منجر به چنین اتفاقی شد، بررسی شده، سرفصل‌های این بخش از خطبه‌ی حضرت‌ زهرا سلام‌الله علیها؛ مقدمه؛ صلاحیت‌های سیاسی‌اجتماعیِ آن‌حضرت فصل اول؛ جریان بعثت (1) عوامل موفقیت و اصول حاکم بر ابلاغ رسالت (2) نقش بعثت در نجات انسان‌ها (3) نقش دو جریان «حاضر در صحنه» و «در حاشیه‌ی صحنه» فصل دوم؛ جریان‌ فتنه‌ی خلافت (1) ظهور «دشمنی پنهان» و «رهبری پنهان» (2) نقش التزام دینی در شکستن فتنه‌ها (3) تحلیل رفتار فتنه‌گران و سرانجام آن‌ها پی‌نوشت؛ مقدمه؛ أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً، وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً... فصل اول؛ جریان بعثت (1) فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ، صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ، مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكِينَ... (2) وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ... (3) قَذَفَ أَخَاهُ فِي لَهَوَاتِهَا،... وَ أَنْتُمْ فِي رَفَاهِيَةٍ مِنَ الْعَيْشِ... فصل دوم؛ جریان فتنه‌ی خلافت (1) ظَهَرَ فِيكُمْ حَسِيكَةُ النِّفَاقِ، ... وَ نَطَقَ كَاظِمُ الْغَاوِينَ... (2) أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا ...وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ؟ وَ كِتَابُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ (3) ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلَّا رَيْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا... https://eitaa.com/farbehi
بسم‌الله‌الرحمن الرحیم الحمدلله و سلام علی عباده‌الذین اصطفی إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ‏ ثُلِمَ فِي الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا إِلَّا خَلَفٌ مِنْه؛ هنگامی که عالمی می‌میرد، هیچ‌چیز جای او را پر نمی‌کند مگر جانشینی که از خود برجای میگذارد. (الارشاد،ج1ص231) آیةالله مصباح یزدی، پس از عمری مجاهدت در راه «پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک»، فدا کردن خویش برای دین، به دیدار حق رسید، بدون شک هیچ‌چیز جای این عالمِ بزرگ را پر نمی‌کند، مگر جانشینی که از خود به جای گذاشت، ایشان از دست رفت اما جریانی از خود باقی گذاشت که همتش پاسداری از سنگرهای دینی است، امروز او در میان ما نیست اما دشمنان اسلام از فقدان او احساس امنیت نمی‌کنند و این بزرگ‌ترین افتخار اوست. رحمت الهی شامل حالش و راهش پر رهرو باد.
هنگامی که عالمی می‌میرد، هیچ‌چیز جای او را پر نمی‌کند مگر جانشینی که از خود برجای میگذارد. (الارشاد،ج1ص231) ایشان از دست رفت اما جریانی از خود باقی گذاشت که همّتش پاسداری از سنگرهای دینی است، امروز او در میان ما نیست اما دشمنان اسلام از فقدان او احساس امنیت نمی‌کنند و این بزرگ‌ترین افتخار اوست. رحمت الهی شامل حالش و راهش پر رهرو باد. https://eitaa.com/farbehi
جریان ماندگار برخی تلقی‌شان این است که آقای مصباح خار چشم دشمن بود، ولی این، تفسیر ناقصی از شخصیت ایشان است؛ آقای مصباح در کتاب جامعه و تاریخش می‌گوید؛ عالمِ دینی باید «انحرافِ‌پنهان» را تشخیص دهد، و سپس «اعلامِ‌خطر» کند؛ و ایشان خود این‌چنین بود، معمولا علیه انحرافی که دیگران نمی‌دیدند، فریاد می‌کشید، لذا همراه خود، جمعی را می‌شورانید، یک بار در دهه‌ی هفتاد پس از یکی از سخنرانی‌هایش، خدمت ایشان رفته و پرسیدم: استاد! شما کتابی در نقد آقای سروش نمی‌نویسید؟! ایشان فرمودند: «کتاب‌های زیادی در این زمینه نوشته شده، و کتاب آقای لاریجانی هم خوب است، نظر من اجمالا همان است که ایشان در آن‌جا گفته‌!»، آقای مصباح با فریادش، ناقدان را می‌شورانید و نقدها با فریادهایش آغاز و یا گسترش می‌یافت؛ هم‌چنین، پس از فریادهای آقای مصباح علیه دولت خاتمی، دفتر تبلیغات اسلامی، مرکز مطالعات ویژه‌ای تشکیل داد و هزاران شبهه، علیه باورهای دینی، از نشریات جبهه‌ی اصلاحات جمع‌آوری کرد و آن‌ها را به سمع و نظر اندیشمندان رساند، امروز بحمدالله حجم زیادی از آن‌شبهات، در قالب پژوهش‌‌های موضوعی، نقد شده‌است. آقای مصباح در واقع خار چشم کسانی بود که در قامت دوست سخن دشمن را می‌گفتند. ایشان هزینه‌های زیادی داد اما توانست این روحیه را تبدیل به یک «جریانِ‌ماندگار» کند. https://eitaa.com/farbehi
هدایت شده از محمد شریفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای ذکری که اهل دوزخ را از آتش نجات داد. از زبان آیت الله ره
هدایت شده از شبنم حکمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاصه ۹۰ سال عمر مرحوم علامه مصباح یزدی فاتحه ای نثارشون بکنیم.
آن‌چه آقای مصباح از خود بر جای گذاشت 1) یک روز ایشان گفتند: «حوزه‌‌‌های علمیه با علوم انسانی آشنا نبودند از این‌رو همّتمان را قرار دادیم تا این علوم را وارد حوزه کنیم» با تشکیل دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و مؤسسه‌ی امام خمینی، در همه‌ی رشته‌های علوم انسانی، فارغ‌التحصیلان و صاحب‌نظرانی توانمند تربیت کرد. 2) آقای مصباح همیشه می‌گفتند؛ هر کسی در هر شاخه‌ای که می‌خواهد تخصص پیدا کند، باید یک دوره‌ تفسیر موضوعیِ قرآن بخواند، تا نگاهی نظام‌مند به اسلام داشته، و روح کلی معارف قرآن، بر پژوهش‌ها و اندیشه‌های او حاکم باشد؛ از این‌رو، یک دوره تفسیر موضوعی تدریس کرده و متن همان تدریس‌ها امروزه تبدیل به دوره‌ی معارف قرآن شده و به دانش‌پژوهان تدریس می‌شود. 3) ایشان هر سال در ابتدای طرح ولایت می‌گفتند: «من در طول عمرم هیچ کاری با برکت‌تر و مهم‌تر از این طرح انجام نداده‌ام»؛ آقای مصباح در هر دوره‌، بیش از دویست استاد، در قالب هفتصد اعزام، با چند هزار مخاطبِ دانشجو، به دانشگاه‌ها می‌فرستاد و کلاس‌هایی با محوریت اندیشه‌‌های زیربنایی، برگزار می‌کرد؛ بیش از بیست دوره از این طرح اجرا شده و هم‌چنان‌ ادامه دارد؛ 4) آقای مصباح در اوائل دوره‌ی اصلاحات که به طور جدی وارد فضای سیاسی شدند یک روز در سخنرانی‌شان فرمودند: «مقام‌معظم رهبری توصیه کردند‌، که در این راه، بی‌همرهی همراهان وارد نشوم»، از این‌رو جریان قدرتمندی در فضای سیاسی برای دفاع از مبانی انقلاب اسلامی تربیت کرد که همیشه حاضر در صحنه‌اند. ادامه دارد... https://eitaa.com/farbehi
آن‌چه آقای مصباح از خود بر جای گذاشت (2) 5- آقای مصباح تازه از سفر واتیکان برگشته بود، در یک سخنرانی عمومی، می‌گفت: «پس از دیدار و گفتگو با پاپ، برای بدرقه تا کنار ماشین آمد، درِ ماشین را باز کرد و پس از این‌که من سوار شدم، درِ ماشین را بست و از پنجره‌ی ماشین رو به من کرد و گفت: وقتی به ایران برگشتید اسلام‌شناسانتان را به واتیکان بفرستید تا با معارف اسلام آشنا شویم!»؛ آقای مصباح برگشت و امروز پس از گذشت چند سال، اسلام‌شناسانی به اقصی نقاط جهان فرستاد، یکی از اساتید می‌گفت: «در ایتالیا خانمی جلویم را گرفت و پرسید؛ این آقای مصباح کیست که هر جا می‌رویم مینیاتوری از ایشان را مشاهده می‌کنیم؟!» بدون شک سخن آن خانم از نگاه خودش بوده و الا فضلائی که در کشورهای دیگر حضور دارند هر کدامشان، متفکری توانمند هستند. 6) آقای مصباح بارها می‌گفتند؛ باید برای گسترش اخلاق در حوزه، فکری کرد، ایشان مرکزی آموزشی‌پژوهشی در زمینه‌ی اخلاق تأسیس کردند که آثار این جریان و تربیت‌یافتگان آن مشهود است، این‌ها کارهایی است که آقای مصباح بر جای گذاشت و آن‌ها را تبدیل به جریان‌های ماندگار کرد؛ بیش از صد جلد کتاب نیز تا کنون از او منتشر شده‌است. https://eitaa.com/farbehi
کینه‌های پنهان و رهبران پنهان همیشه این سؤال مطرح بوده که چگونه مسلمانان، بلافاصله پس از رحلت پیامبر اسلام، جریان سقیفه را به راه انداخته و مسیر خلافت را تغییر دادند؟!؛ در خطبه‌ی فدک دو عامل برای این انحرافِ تاریخی بیان شده؛ یکی کینه‌های پنهان دیگری رهبران پنهان کینه‌های پنهان حاصل اقدامات خشونت‌آمیز علی‌ابن‌ابیطالب در کشتن پدران و برادرانشان بود، و رهبران پنهان نیز همان جریانی بودند که در زمان پیامبر، در حاشیه‌ی صحنه‌ بودند نه در متن آن. شمشیرهایی که علی‌بن‌ابیطالب زد، همگی به‌حق بود و لذا آن‌را جزء خشونت‌های قانونی و عقلائی، و کینه‌های پنهان را جزء تعصبات جاهلی می‌دانیم، اما همه‌ی خشونت‌ها را نباید مصداق رفتار علوی دانست، برخی از افراد انقلابی، ممکن است خشونت‌هایی داشته باشند که به‌حق و یا به‌اندازه نباشد، از این‌رو به‌شدت باید مراقب رفتارهای خود باشند تا بی‌جهت کینه‌های پنهانی را در دل‌ مردم ننشانند، زیرا این کینه‌های پنهان، خود را در انتخاب‌‌ها، نشان می‌دهد، گاه مردم به کسی رأی می‌دهند که در بی‌لیاقتی‌اش هیچ‌ تردیدی ندارند، اما زخم‌هایی که از برخی افراد انقلابی خورده‌اند آن‌ها را وادار به آن انتخاب می‌کند؛ خشونت، از مقوله‌هایی نیست که به راحتی بتوان آن‌را در جریان آزمون و خطا قرار داد، گاه چنان‌دشمنانی درست می‌کند که حاضرند سر فرزند رسول‌ خدا را بر نی‌ کرده، و بر ولایت لئیم‌ترین فرد اجماع کنند؛ پس باید تلاش کرد که به‌حق باشد؛ حقی که به اصول باز گردد، نه به اموری شخصی و ناچیز. حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها در جریان فدک بر این‌ نکته تأکید کردند که رفتار من غیرمتعادل نیست «و لاافعل ما افعل شططا» هم‌چنان‌که رفتار امیرمؤمنان نیز مصداق خشونت به‌ناحق نبود. جریان انقلابی، اگر چه باید به همه‌ی اصول؛‌ و از‌جمله خشونت‌های قانونی، پایبند باشد، اما به مصداق حق و قانونیِ‌ خشونت‌ها هم باید توجه کند تا موجب کینه‌‌های پنهانی نشود؛ کینه‌‌هایی که باعث روی کار آمدن رهبران پنهان می‌شود، رهبرانی که باور به هیچ‌یک از اصول انقلاب ندارند، و مردم نیز با علم به ناشایست‌بودن آن افراد، آن‌ها را انتخاب می‌کنند. شجاعت آقای مصباح، شایسته‌ی الگوبرداری است؛ اما بصیرت او نیز لازم است تا هزینه‌های به‌ناحق در پی‌ نداشته باشد؛ خشونتِ ناشایست، از هر کسی بد است و از جریان انقلابی بدتر. https://eitaa.com/farbehi