. ما در بیان مقامات اهل بیت طبق فرمایش امام صادق به این مطلب رسیدیم که: امام همتای پیامبر است مگر در درجۀ وحی تشریعی. این نکته را هم عرض کردیم که برای پیامبر سه دسته ویژگی وجود دارد: ۱. ویژگی‌هایی که در ارتباط با مقام و منصب رسالت پیامبر است؛ ۲. ویژگی‌هایی که مربوط به جایگاه ایشان در نظام خلقت است؛ ۳. ویژگی‌هایی که به شخص ایشان بازمی‌گردد. فارغ از جایگاه ایشان در نظام خلقت و فارغ از اینکه ایشان بخواهند به مقام رسالت برسند یا نرسند. منتها با وجود تمام این مقامات و مناقب آن چیزی که ایشان را به خاطر آن و به طور ویژه ستوده‌اند اخلاق ایشان است. خداوند در سورۀ مبارکۀ طه و در بیان مقام بندگی رسول اکرم می‌فرماید: طه! ما قرآن را بر تو نازل نکردیم تا خود را به مشقت و زحمت بیفکنی. (طه:۲) یعنی تو بیش از آنچه که وظیفه داری، تلاش می‌کنی. اما به این وصف ستوده نشده است. ایشان حتی به مناسک و عبادات خود نیز ستوده نشده است. این دو منقبت از مناقب بی‌شمار رسول خداست. یکی از نظر بندگی و دیگری هم از نظر معرفت: عند سدرة المنتهى. (نجم:۱۴) سدرة‌ المنتهی آخرین جایگاهی‌ست که علم انبیاء می‌تواند به آن برسد. منتها به جز پیامبر هیچ‌کس به این جایگاه نرسیده است. بعد هم که جبرئیل به ایشان عرض کرد: از اینجا به بعد را خودتان تشریف ببرید! یعنی این مرحله ورود به وادی ذات خداوند است. این سیر تقدمِ بعد از سدرة المنتهی برای هیچ‌کس قابل درک نیست. با این حال خداوند پیامبر را به این مناقب استثنایی ستایش نکرده است. بلکه ستایش ایشان در قرآن به‌واسطۀ خُلق ایشان است. البته عرض کردیم که مقصود از این اخلاق پیامبر قرآن است. بیان پیامبر نسبت به اخلاق خود اینگونه است: پروردگارم مرا به مکارم اخلاق پرورش داده است. آن‌گاه بیان امیرالمؤمنین این است که: رسول خدا را خداوند تربيت كرد و ایشان نیز من را. و من نیز مؤمنان را تربيت می‌كنم و براى بزرگواران ادب به ارث می‌گذارم. یعنی ویژگی‌های اخلاقی و مقام اخلاق پیامبر برای معصومین هم ثابت است. چون ایشان مستقیما تربیت ‌شدۀ رسول اکرم هستند. لذا تمام ویژگی‌های اخلاقی پیامبر در ائمه هم وجود دارد. یک ویژگی اختصاصی پیامبر که برای احدی از انبیاء مطرح نبوده است یکی از ویژگی‌های پیامبر که برای احدی از انبیاء مطرح نبوده این است که خداوند در برابر تهمت‌هایی که به رسول خدا زده می‌شد خودش از ایشان دفاع کرده است! این فضیلت را هرگز نمی‌توان فهمید. امت پیامبر به ایشان "دروغ‌زنندۀ به خدا" می‌گفتند؛ "مجنون" می‌گفتند؛ "شاعر" و "کاهن" می‌گفتند. خب قاعدتا خود پیامبر باید از خودش دفاع کند؛ اما خداونداز ایشان دفاع کرده است. مانند: (نحل:۱۰۳)، (طور:۲۹) و (تکویر:۲۲). این شاهکار خلقت است. دفاع خداوند از پیامبر یعنی خط بطلان بر هر آنچه که راجع به ایشان گفته می‌شد. ما یک آیه هم در قرآن نداریم که دربارۀ یک پیامبر چنین مسئله‌ای اتفاق افتاده باشد که مثلا حضرت صالح از خودش دفاع نکرده و خداوند از ایشان دفاع کرده باشد. نه اینکه جناب صالح حرمت نداشته باشد، خیر! بلکه این مسئله تفاوت در منزلت را می‌رساند. آداب معیت با پیامبر و وظایف ما نسبت به ایشان یکی از مراتب و شئون پیامبر وظایف ما نسبت به ایشان است. ما حق نداریم با پیامبر به هر نحوی رفتار کنیم. این وظایف بر اساس قرآن شانزده مورد است. یعنی ما نسبت به پیامبر "شانزده" وظیفه داریم. ۱. اطاعت محض از رسول خدا. (آل عمران:۳۲) این اطاعت محض نه تنها یکی از وظایف ما نسبت به ایشان است، بلکه یک ادب نسبت به ساحت مقدس ایشان محسوب می‌شود. ۲. تسلیم پیامبر بودن. (نساء:۶۵) یک آیه‌ای در قرآن هست که شما به بخش اول آن بسیار اقبال دارید اما به تتمۀ آن معمولا دقت نمی‌کنید. در صورتی که تتمۀ آیه بسیار با اهمیت‌تر از بخش ابتدایی آن است: به درستی که خداوند و فرشتگان او بر پیامبر درود می‌فرستند ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر او درود بفرستید و سلام بگویید و کاملا تسلیم او باشید. (احزاب:۵۶) غالب افراد ابتدای آیه را که می‌شنوند صلوات می‌فرستند، اما خیلی به دنبال تتمۀ آیه نیستند: و سلموا تسليما. اینکه باید تسلیم محض حضرت بود و در مقابل ایشان هیچ سؤالی نداشت! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۱۹ - بخـش اول جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

. ۳. صاحب‌اختیار قرار دادن پیامبر. (احزاب:۶) ۴. مقاومت نکردن در برابر فرمان رسول خدا. (احزاب:۳۶) با توجه به مفهوم این آیه، اگر کسی در مقابل پیامبر مقاومت کرد و خواست که اختیاری در برابر فرمان ایشان داشته باشد مؤمن نیست. ۵. عدم پیشی‌گرفتن بر رسول خدا. (حجرات:۱) ۶. رجوع به رسول خدا در تمام منازعات. (نساء:۵۹) ۷. حمایت کردن یاری دادن و تبعیت از رسول خدا. (اعراف:۱۵۷) با توجه به این آیه، شرط رستگاری یاری کردن و تبعیت از پیامبر است. ۸. عدم مخالفت با رسول خدا. (نساء:۱۱۵) ۹. حرمت گرفتنِ وقت رسول خدا برای سخنان خارج از هدایت. (مجادله:۱۲) ۱۰. عدم ورود به خانۀ رسول خدا بدون إذن ایشان. (احزاب:۵۳) ۱۱. پرهیز از آزار رسول خدا. (احزاب:۵۷) ۱۲. پرهیز از خیانت به رسول خدا. (انفال:۲۷) ۱۳. درود فرستادن بر رسول خدا. (احزاب:۵۶) ۱۴. درخواست استغفار از رسول خدا. (نساء:۶۴) پس یکی از آداب توبه این است که تائب از پیامبر (و امام زمان) بخواهد که برای آمرزش او دعا کنند. این یکی از وظایف ما در تعامل با پیامبر (و امام زمان) است. ۱۵. مودّت داشتن نسبت به اهل بیتِ رسول خدا. (شوری:۲۳) ۱۶. متانت در سخن گفتن با رسول خدا. (حجرات:۲) این شانزده ادب و وظیفۀ ما در مقابل پیامبر است، که تماما برای اهل بیت هم باید رعایت بشود. پس اگر بیان مبارک امام صادق این است که: امام همتای پیامبر است مگر در درجۀ وحی تشریعی؛ این مسئله در تمام این مطالبی که گفتیم صدق می‌کند: - هم در ویژگی‌های نبوتی و رسالتی پیامبر؛ - هم در ویژگی‌ها و جایگاهی که پیامبر در نظام خلقت دارند؛ - هم در ویژگی‌های اختصاصی و شخصی پیامبر؛ - و هم در ویژگی‌هایی که به عنوان ادب تعامل با پیامبر نام برده شد. همۀ این‌ مناقب و مقامات در ائمۀ اثنی عشر نیز وجود دارد. 👈سعی کنید این شانزده سرفصل را در یک ورق کاغذ بنویسید و هر شب با خودتان بگویید: اگر امام زمان تشریف بیاورند آیا من در تعامل با ایشان به وظایف خود عمل خواهم کرد؟ یعنی باید ببینید که آیا تسلیم امام زمان خود هستید یا نیستید؟ آیا از ایشان اطاعت محض دارید یا ندارید؟ این مسائل را حتما باید برای خودتان حل کنید! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۱۹ - بخـش دوم جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

متن سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۱۹ جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ #اعلام_برنامه برگزاری مجلــس توســـل و سخنــرانی در ماه‌های شوال، ذی‌القعده، ذی‌الحجه صبــــح‌های جــمعــه ســـــاعت ۸ تا ۱۰ زیارت عاشورا : حاج حسین ارضـی مـــداحـی : حـــاج علـــی قـرائیـــان سخنران این جلســـه: آیــت‌الله اســــتاد علــــی فــــروغی خیــابــــان کـارگــــــر شـمــــالــی مسجدحضرت امیــر علیه‌السلام @Fares_ir

. شناخت امام یک امر واجب است ما اثبات کردیم که این یک بحث واجب است و جزء مباحثی‌ست که همه باید از آن اطلاع داشته باشند و هیچ‌کس هم در عدم شناخت امام معذور نیست. ما در باب معرفت اسمی گفتیم که ما یک معرفت حقیقی داریم که جز ذوات مقدسۀ معصومین هیچ‌کس قادر نیست به این نوع از شناخت برسد. اما در مرتبۀ بعد یک شناخت حداقلی از امام وجود دارد و یک شناخت حداکثری. یعنی معرفت وصفی نسبت به اهل بیت در دو سطح محقق می‌شود: سطح اول برای مرتبۀ عالی عموم سطح دوم برای مرتبۀ دانی عموم یعنی بنده و شما در یکی از این دو سطح قرار داریم. یا در کف هستیم یا در اوج. پایین‌ترین حد معرفت امام را هم از بیان مبارک امام صادق نقل کردیم. اینکه بدانیم‌ امام همتای پیامبر است مگر در درجۀ وحی تشریعی. در ادامه گفتیم که ویژگی‌ها و مقامات پیامبر به چهار دسته تقسیم می‌شوند: ۱. ویژگی‌ها و مقاماتی که به منصب نبوت پیامبر بازمی‌گردند. ۲. ویژگی‌ها و مقاماتی که به جایگاه رسول اکرم در نظام خلقت بازمی‌گردند. ۳. ویژگی‌ها و مقاماتی که مربوط به شخص رسول اکرم می‌شوند فارغ از اینکه ایشان به مقام و منصب نبوت برسند یا نرسند. به این مطلب هم اشاره کردیم که این پیامبر با این ویژگی‌های بی‌نظیر و تمام مراتبی که دارد را تنها به یک چیز ستوده‌اند و آن هم خُلق ایشان است. ۴. چهارمین ویژگی‌ که برای رسول اکرم وجود دارد آداب تعامل و برخورد با ایشان است. اینکه ما در برخورد با وجود نورانی رسول خدا چگونه باید رفتار کنیم. تمام این آداب در تعامل با اهل بیت هم وجود دارد. ما در این جلسه دربارۀ ثمرۀ این مباحث صحبت خواهیم کرد. زکات بدن و عقل ذکر فضائل امیرالمؤمنین و اولاد پاک ایشان است امیرالمؤمنین دربارۀ آیۀ ۱۷۷ سورۀ بقره فرمودند: زکاتی را که واجب است به برادران مؤمنش می‌پردازد. اگر مالی نداشته باشد که بخواهد زکات بدهد بر او واجب است که زکات بدن و عقل خود را بدهد‌ و آن این است که فضیلت علی و خاندان پاک او را اگر بر این امر توانایی دارد آشکار کند. و در دورانی که دشمنان چیره می‌شوند تقیه را به کار گیرد. پس ما اگر از امیرالمؤمنین و فضایل ایشان صحبت می‌کنیم داریم زکات عقلمان را می‌دهیم. صراط بزرگ‌راهی‌‌ست که از فطرت بشر آغاز شده و به سوی خداوندختم می‌شود ما بعد از مرگ وارد برزخ می‌شویم. بعد از برزخ که اسرافیل در صور می‌دمد وارد عالم محشر می‌شویم که توقف ما در آنجا یک روز است اما این یک روز پنجاه هزار سال به طول می‌انجامد. در این توقف پنجاه هزار ساله، پنجاه موقف وجود دارد که توقف در هر کدام از آن‌ها هزار سال طول می‌کشد. یکی از آن توقف‌گاه‌ها صراط است. صراط بزرگ‌راهی‌‌ست که از فطرت بشر آغاز شده و به سوی خداوند ختم می‌شود. تعابیر قرآنی لقاء الله و إلیه المصیر به همین مسئله اشاره دارد. اینکه گفته شده: همه به سوی پروردگار می‌روند. (بقره:۱۵۶) اما همه به سوی رحمت حضرت حق نمی‌روند. به این معنا که عده‌ای خدا را در موضع عفو و رحمت ملاقات می‌کنند و عده‌ای هم در موضع کیفر و انتقام. هر دو گروه پروردگار را ملاقات می‌کنند. اما گروه اول پروردگار را با جلوۀ ارحم الراحمینی او ملاقات می‌کنند و گروه دوم هم با جلوۀ أشد المعاقبینی‌ پروردگار. ما الآن به معنای واژۀ صراط در فرهنگ قرآن کار نداریم بلکه به معنای واژۀ صراط در فرهنگ معاد کار داریم. یعنی همان چیزی که یک بخش از اصول اعتقادی ما شیعیان است. ویژگی‌های پل صراط امام صادق دربارۀ معنای صراط فرمودند: پلی بر روی جهنم است. ویژگی‌های‌ صراط به شرح ذیل است: ۱. از آتش سوزاننده‌تر؛ ۲. از مو باریک‌تر؛ ۳. برّنده‌تر از شمشیر؛ ۴. تاریک‌تر از شب؛ ۵. بسیار لغزان؛ ۶. دارای عقبات و گردنه‌های صعب‌العبور؛ ۷. همه وارد آن می‌شوند و هیچ استثنایی وجود ندارد. قوانین بشری معمولا استثناء می‌خورند اما قوانین إلهی نه تبدیل می‌شوند و نه تغییر پیدا می‌کنند. اگر مرگ به عنوان یک سنت إلهی تمام افراد بشر را در برمی‌گیرد این مسئله شامل رسول اکرم هم می‌شود. (زمر:۳۰) در قرآن آمده: هیچ‌کدام از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ می‌شود این امری حتمی بر پروردگارت است. (مریم:۷۱) پس همه باید وارد جهنم شوند و هیچ گریزی هم از آن نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۲۰ - بخـش اول جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

. مقصود از مرصاد در فرهنگ معاد امام صادق دربارۀ توصیف زمانی صراط فرمودند: هزار سال آن سربالایی، هزار سال آن سرازیری و هزار سال آن مسیر هموار است. پس مدت زمان صراط مجموعا سه هزار سال است با آن شرایطی که ذکر شد. با وجود تمام این شرایط، یک مرحلۀ سخت‌تر هم در صراط وجود دارد: بی‌تردید پروردگار تو در مرصاد (کمین‌گاه) است! (فجر:۱۴) امام صادق دربارۀ معنای مرصاد فرمودند: پلى بر روى صراط است كه هر بنده‌اى که مظلمه‌اى بر گردن داشته باشد نمی‌تواند از آن بگذرد. یعنی مرصاد یک پلی بر روی پل (صراط) است. رسول اکرم فرمودند: بر روی جهنم هفت قنطرة (پل) وجود دارد: در قنطرۀ اول از ایمان پرسیده می‌شود. در قنطرۀ دوم از نماز پرسیده می‌شود. در قنطرۀ سوم از زکات پرسیده می‌شود. در قنطرۀ چهارم از روزۀ ماه رمضان پرسیده می‌شود. در قنطرۀ پنجم از حج و عمره پرسیده می‌شود. در قنطرۀ ششم از صلۀ رحم پرسیده می‌شود. در قنطرۀ هفتم هم از مظالم و حقوق بندگان پرسیده می‌شود. در هر قنطره، اگر کسی موضوع مرتبت با آن قنطره را با خود بُرده باشد، مجاز به ورود به قنطرۀ بعدی می‌شود؛ والا در جهنم سقوط خواهد کرد. آنچه موجب پایداری بر پل صراط می‌شود ۱. ولایت علی بی ابی‌طالب رسول اکرم فرمودند: هنگامى كه روز قيامت مى‌شود و صراط بر روى جهنم نصب مى‌گردد هيچ‌کس نمى‌تواند از روى آن عبور كند مگر آنكه جوازى در دست داشته باشد كه در آن ولايت على بن ابی‌طالب باشد. و اين است معنای قول خداوند تعالی: آن‌ها را نگهدارید که باید مورد سؤال واقع شوند. (صافات:۲۴) ۲. معرفت داشتن نسبت به امام مفترض‌الطاعة و اقتداء به ایشان امام صادق دربارۀ صراط فرمودند: صراط راهى به معرفت خداوند است و آن بر‌ دو گونه است: صراط‍‌ در دنیا و صراط‍‌ در آخرت. و اما صراط‍ در دنيا همان امام واجب‌الإطاعة است. هر كس او را در دنيا شناخت و به او اقتدا کرد در آخرت از صراط‍‌ كه یک پلى بر روى جهنم است عبور خواهد کرد. و هر كس در دنیا او را نشناخت هنگام گذشتن از صراط‍‌ آخرت گام‌هایش خواهد لغزيد و در آتش دوزخ خواهد افتاد. امام صادق در این روایت بین معنای صراط در فرهنگ قرآن و معنای آن در فرهنگ معاد جمع بسته‌اند. پس شرط عبور از صراط آخرت شناخت امام و اقتداء به ایشان است. ما نسبت به امام زمان خود تا چه اندازه شناخت داریم؟ آیا همین که می‌دانیم ایشان امام دوازدهم ما شیعیان هستند کافی‌ است؟ آیا همین اندازه که به نام پدر و مادر ایشان آگاهی داشته باشیم کفایت می‌کند؟ امام صادق فرمودند: كمترين درجۀ شناخت امام اين است كه [بدانى] او برابر با پيامبر است مگر در درجۀ نبوت؛ و وارث اوست. و اطاعت از او اطاعت از خداوند و اطاعت از رسول خداست. و اينكه در هر امری بايد تسليم او بود و به او ارجاع داد و [تنها] گفتۀ او را اخذ کرد. یعنی ما باید بدانیم که امام همتای پیامبر است و ... پس کم‌تر از این حد از شناخت دیگر معرفت محسوب نمی‌شود. هیچ‌کس در عدم شناخت نسبت به امام زمان معذور نیست عدم شناخت امام زمان امری نیست که به‌واسطۀ شرایط سخت اقتصادی قابل توجیه باشد. اینکه شما بگویید: چون شرایط اقتصادی ما سخت بود فرصت نکردیم به دنبال شناخت امام برویم! امام صادق فرمودند: ما آن طائفه‌ای هستیم که مردم راهی به جز رسیدن به معرفت ما ندارند و مردم از نشناختن ما معذور نیستند! پس نمی‌توان به بهانۀ وضعیت سخت معیشتی از معرفت امام شانه خالی کرد. فلذا باید بخشی از زمان خود در هفته را به کسب معرفت و آگاهی اختصاص بدهید. چون اگر در این امر کوتاهی کنید در آخرت برای عبور از صراط دچار مشکل می‌شوید. من در شام ولادت امیرالمؤمنین وظیفۀ خودم را انجام دادم و حجت را بر شما تمام کردم. مبلّغ تنها کلام را می‌رساند. در ادامۀ راه این شما عزیزان هستید که با قدرت عقل و قوۀ اختیار خودتان انتخاب می‌کنید که این راه را بروید یا نروید: ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد یا ناسپاس. (انسان:۳) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۲۰ - بخـش دوم جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

متن سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۲۰ جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

. ثمرۀ شناخت حقوق امام زمان ما بعد از دنیا ابتدا به مدت نامعلومی به عالم برزخ وارد می‌شویم و پس از دمیده شدن در صور به قیامت و بعد از آن هم رهسپار آخرت می‌شویم که دیگر انتها ندارد. لذا قرآن می‌فرماید: زندگی دنیا متاع زودگذر است و بی‌تردید آخرت سرای همیشگی‌ست. (غافر:۳۹) یعنی در عالم پس از دنیا هم، زندگی جریان دارد. با این تفاوت که زندگی دنیا یک زندگی توهمی و زندگی در آخرت یک زندگی حقیقی است. (عنکبوت:۶۴) یعنی ما در زندگی دنیا در خیالات سیر می‌کنیم. پیامبر می‌فرمایند: مردم در خوابند و هنگامی که مُردند بیدار می‌شوند. در یک مکالمه‌ای بین مرگ و زندگی، زندگی به مرگ گفت: چرا همه مرا دوست دارند اما از تو متنفرند؟ مرگ پاسخ داد: چون تو یک دروغ شیرین هستی ولی من یک حقیقت تلخ هستم. انسان‌ها در دنیا به آن لذت کار دارند نه به دستاورد و عقوبت رفتار خود. اگر کسی حقیقت دنیا برایش مکشوف شود هرگز خود را سرگرم لذت‌های زودگذر نمی‌کند. حضرت امیر فرمودند: اى دنيا! تو را سه طلاقه کردم كه رجوعی در آن نیست. قرآن می‌فرماید: هر کس در گرو اعمال خویش است. (مدثر:۳۸) لذا در آخرت تنها عمل انسان را ملاک قرار می‌دهند. آن هم عمل صالح را: هر کس به دیدار پروردگارش امیدوار است باید عمل صالح انجام دهد. (کهف:۱۱۰) پیامبر فرمودند: اگر انسان عمل هفتاد پيامبر را داشته باشد از سختى آنچه در روز قیامت می‌بيند باز اعمالش را کم می‌شمارد. سختی روز قیامت چنان است که قرآن دربارۀ آن می‌فرماید: روزی که کودک از سختی آن پیر می‌شود. (مزمل:۱۷) شناخت حق معصومین شرط انتقال عمل به آخرت و انتفاع از آن پس آخرت را عمل صالح می‌سازد. اما انجام عمل صالح به تنهایی کفایت نمی‌کند. بلکه عمل را باید به عالم آخرت انتقال داد: هر کس حسنه‌ای را با خود بیاورد برای او پاداش ده برابر خواهد بود. (انعام:۱۶۰) شرط انتقال عمل به عالم آخرت در بیان پیامبر آمده است: قسم به آن كسی که جان من در دست اوست هيچ بنده‌اى از عمل خود بهره نمی‌برد مگر به‌واسطۀ شناخت حق ما. یعنی شرط انتقال عمل به آخرت و انتفاع از آن شناخت حق اهل بیت است. وجوب شناخت امام از همین‌جا حاصل می‌شود چون آن عملی که می‌خواهد آخرت ما را بسازد مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد مگر به‌واسطۀ شناخت حق اهل بیت. دو تکلیف اصلی ما در برابر معصومین تکلیف اول: یقین کنیم که منصب امامت تداوم منصب رسالت است. وظیفۀ اول ما در برابر این معصومین این است که ما به این حد از معرفت برسیم که یقین کنیم منصب امامت تداوم منصب رسالت است. لذا آنچه که برای منصب رسالت حضرت رسول لازم است برای امامت امام هم ضروری است. چون امامت تداوم رسالت است و این دو امر یک حقیقت به‌هم‌پیوسته هستند. بنابراین هر فضیلت و مقامی که برای پیامبر وجود دارد برای امام هم ثابت است. لذا این کمالات در غیر از معصومین در هیچ‌ شخص دیگری وجود ندارد. حتی اگر آن شخص نزد ما بسیار عزیز و محترم باشد. مانند: قمر بنی‌هاشم. چون اولین سؤالی که می‌کنیم این است: آیا ایشان رسول و یا امام است یا نیست؟ لذا مقام بَعدیت را باید لحاظ کرد. نکاتی در باب جانشینی حضرت حق بر روی زمین حال چرا این مقامات در این معصومین وجود دارد؟ به استناد آیه‌ای از قرآن: من قطعا در زمین خلیفه‌ای قرار خواهم داد. (بقره:۳۰) نکتۀ اول: ابعاد خلافت معصومین بر روی زمین گسترده و مطلق است لذا بین ایشان و خداوند باید سنخیت تام وجود داشته باشد. بحث، بحث جانشینی خداوند بر روی زمین است. یعنی خداوند اراده فرموده که از ناحیۀ خودش یک جانشینی را بر روی زمین قرار بدهد. وقتی امکان دسترسی به مستخلف عنه برای همگان وجود ندارد لذا امورات مستخلف عنه باید از طریق خلیفه انجام و پیگیری شود. پس بین خلیفه و مستخلف عنه باید سنخیت وجود داشته باشد. به هر اندازه که ابعاد خلافت وسیع‌تر باشد میزان سنخیت هم باید بیشتر باشد. وقتی خدا می‌فرماید که من به طور مطلق در زمین جانشین قرار می‌دهم. پس ابعاد مسئولیتی خلیفه هم مطلق است. در نتیجه در این جانشینی بین خلیفه و مستخلف عنه به تمامیت سنخیت وجود دارد. چون ابعاد جانشینی گسترده و مطلق است. نکتۀ دوم: صفات در حضرت حق بالإصالة است و در معصومین بالإذن. آیا می‌شود کسی را جانشین خداوند بر روی زمین قرار داد بدون آنکه قادر باشد مشکلی را حل کند؟ قطعا نمی‌شود. پس خلیفه باید اعجاز داشته باشد. یا در مسئلۀ هدایت، خلیفه باید علمی داشته باشد که او را از علم مردم بی‌نیاز کند. چون جانشینی مطلق است و سنخیت بین جانشین و مستخلف عنه هم باید مطلق باشد. منتها تفاوت در این است که صفات در حضرت حق بالإصالة است و در معصومین بالإذن. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۲۱ - بخـش اول جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیـــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

. شاید این سؤال مطرح شود که: خداوند مستخلف عنه‌ی نیست که از مردم غایب باشد. بله! مردم می‌توانند با خدا ارتباط داشته باشند. اما آیا همین مردم قادر هستند از خدا پیامی هم دریافت کنند؟ بحث منصب رسالت دقیقا از همین‌جاست که شکل می‌گیرد. یعنی ما می‌توانیم با خدا ارتباط داشته باشیم. ارتباط ما با خدا می‌شود: بندگی. اما آیا این امکان وجود دارد که خدا با ما سخن بگوید؟ هرگز! قرآن می‌فرماید: شایستۀ هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن بگوید مگر از راه وحی. (شوری:۵۱) اگر هر کس قرار باشد بگوید که خدا با من سخن گفت آن وقت هر کس به نفع خودش حرف خواهد زد. امیرالمؤمنین فرمودند که خدا فرمود: من قطعا در زمین خلیفه‌ای برای خودم و نسبت به انسان‌ها قرار خواهم داد. تا اینکه در زمین حجتی از جانب من بر خلقم باشد. من اراده کرده‌ام که خلقی را به دست خودم بیافرینم که فرزندان او را پیامبران فرستاده‌شده و بندگان صالح و امامان هدایت‌شده قرار بدهم. همچنین ایشان را جانشینان خود بر آفریدگان قرار بدهم [تا] مردم را از گناهان نهی کنند و آن‌ها را از عذاب من بترسانند. آن‌ها را به اطاعت من هدایت کنند و در مسیر من قرار بدهند. من آن‌ها را حجت خودم قرار دادم. پس خلافت قرار داده شد، تا اینکه خلیفه حجت خدا بر مردم بشود و راهنمای آن‌ها باشد. نکتۀ سوم: هدایت خلیفه باید در عالم نور اتفاق افتاده باشد. حضرت امیر در ادامه از قول خدا بیان می‌کند: من اراده کرده‌ام که با دو دست خودم موجودی را خلق کنم. تا اینکه از فرزندان او پیامبران فرستاده‌شده بندگان صالح و امامان هدایت‌شده قرار بدهم. نه اینکه به زمین بیایند که بخواهند هدایت شوند بلکه به زمین می‌آیند تا هدایت کنند. پس لازمه‌اش این است که این دسته از خلایق در عالم نور بوده و در آنجا هدایت شده باشند. چون بنا نیست نظام هدایتی خلقت بر اساس آزمون و خطا پیش برود بلکه قرار است که بر اساس هدایت و توسط کسانی‌که در عالم نور هدایت شده‌اند پیش برود. لذا امیرالمؤمنین می‌فرماید: رسول خدا را خداوند تربيت كرد و ایشان [نیز] من را. وظایف هدایتی معصومین در نظام خلقت این جانشینان خداوند بر زمین چهار وظیفه هدایتی در نظام خلقت دارند: ۱. مردم را از گناهان نهی کنند ۲. آن‌ها را از عذاب خدا بترسانند ۳. به اطاعت خدا هدایتشان کنند ۴. آن‌ها را در مسیر خدا قرار بدهند. در ادامه می‌فرماید من آن‌ها را حجت خودم قرار دادم. چرا نماز می‌خوانیم؟ چون محمد و آل محمد فرموده‌اند. ایشان خلیفۀ خدا و حجت او بر ما هستند. لذا اگر کسی در هر شأن از شئون زندگی‌اش بتواند دلیلی از دلایل این خلفاء بیاورد به راحتی از صراط عبور خواهد کرد. به حسب روایت فوق معلوم است که چرا امام معصوم باید دارای آن مقامات بی‌شمار باشد. چون قرار است خلیفه و حجت خدا بر روی زمین باشد. این حجة الله و ولی الله بودن هم تنها منحصر در چهارده نفر است. بنابراین معلوم شد که چرا امامان باید دارای همان مراتب و شئونات پیامبر اکرم باشند چون امامت تداوم رسالت است و هر دو منصب، نقشی برای خلیفة‌اللهی و حجت خدا بودن هستند. تکلیف دوم: ما حق نداریم در مقامات معصومین شک کنیم. امام باقر فرمودند: اى ابا محمد! مَثل ما خاندان نبوت مثل آن خاندانی‌ست كه در بنى‌‌اسرائيل بودند كه هر زمان يكى از آن‌ها چهل شب در راه خدا كوشش مى‌كرد و دعا مى‌نمود اجابت مى‌شد. ولى يكى از آن‌ها پس از چهل شب بندگى و ترک گناه هر چه دعا كرد مستجاب نشد. آن مرد نزد حضرت عيسى آمد و علت را جویا شد. وحى رسيد: بندۀ من از راهى كه مى‌بايست بيايد نيامده و به بيراهه رفته است. چون او دعا كرد در حالى كه در قلبش نسبت به نبوت تو شک داشت. آن فرد گفت: اى روح خدا! اينكه مى‌گويى درست است. از خدا بخواه كه اين شک را از من برطرف نمايد. حضرت عيسى برای او دعا كرد و خداوند نیز از او پذیرفت. ما اهل بيت نیز همين‌گونه هستيم. خداوند عمل بنده‌اى را كه در ما شک داشته باشد قبول نمى‌كند! اگر شک نسبت به مقامات معصومین وجود دارد باید به‌واسطۀ یکسری اعمال مثلا مداومت بر زیارت آل‌ یس از بین برود. اگر تمام عالمان شیعه جمع شوند نمی‌توانند ما را از امام زمان بی‌نیاز کنند آیا تا به حال شده که در زیارت سیدالشهداء از ایشان خواسته باشید به شما بفهمانند امام معصوم دارای چه شخصیت و جایگاهی در نظام خلقت است؟ به خدا قسم اگر تمام عالمان شیعه جمع شوند نمی‌توانند ما را از امام زمان بی‌نیاز کنند. ما تا به حال نخواسته‌ایم که مقام امام معصوم را به ما بفهمانند. پس بیچارگی از خودمان است. ما هم به دعای امام زمان نیاز داریم تا یقین‌مان در مقامات ایشان همانی بشود که باید باشد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۲۱ - بخـش دوم جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیـــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

متن سخنرانی اسـتاد سید محمـدباقـر علــوی تهـرانی موضوع: #حقوق_امام_ع_بر_شیعیان جلسه ۲۱ جلســه هفتـگی - سـه‌شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۳ مسـجـد حضــرت امیـــــر علیـه‌السـلام @Fares_ir

⚫️ #اعلام_برنامه مجلس عزاداری شهادت رئیس مذهب حضرت امام جعفر صـادق علیه‌السلام پنجشــنبه ۴ اردیبـهشت ۱۴۰۴ از ســـاعـــت ۹:۳۰ صبـح تا ۱۲ زیارت عاشورا حاج حسین ارضی سخنـرانی استــاد علـــوی تهــرانی مـداحـی حـاج محمـدرضـا بـــذری خیــابــــان کـارگــــــر شـمــــالــی مسجدحضرت امیــر علیه‌السلام @Fares_ir