Untitled Session 13_mixdown.mp3
14.18M
🎙 پادکست صوتی
#نجوای_سحرگاه
🔻قسمت ششم:
" هیچ "
🔹با نوای:
محمدعلی قاسمی
🔹برداشتهایی آزاد از دعای #افتتاح
#شامگاه_ششم
🎤 متن و خوانش: آقای سید محمدرضا خازنی، از طلاب مدرسه علمیه عباسقلی خان
کاری از معاونت فرهنگی تبلیغی مدرسه علمیه عباسقلی خان
ارتباط با ادمین
@mohammadshenavaei
آدرس کانال
https://eitaa.com/joinchat/3472293967Cc8ef63423f
@farhangiabbasgholikhan
سایت مدرسه علمیه عباسقلی خان
magk.ir
شهیدان بر《خوان قرآن》
(خاطرات قرآنی شهدا)
پشت در خانه، قرآن میخواند
زودتر از من به خانه آمد و چون کلید نداشت در کوچه به انتظارم نشسته بود، از دور او را دیدم که پشت در حیاط منتظر است و کتابی را در دست دارد و مطالعه می کند ،جلوتر که آمدم متوجه شدم قرآن کوچکش را دست گرفته و مشغول قرائت قرآن است. او حتی در کوچه وقتش را تلف نمیکرد.
#شهید_محمد_رضا_نظافت
#کتاب_تکریم_و_تلاوت_قرآن
#سیره_ی_شهدای_دفاع_مقدس
#زندگی_طلبگی
#کارگروه_ایثار_جهاد_شهادت
#معاونت_فرهنگی
#مدرسه_علمیه_عباسقلی_خان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_وحدت
پیام همسر شهید دارایی به دشمنان اسلام
#دعاى_روز_ششم_ماه_رمضان
اَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ، وَ لاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ، وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ، بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ، یا مُنْتَهى رَغْبَهِ الرّاغِبینَ
خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانه هاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت بدان نعمت بخشى و الطافى که نسبت به بندگان دارى دورم بدار اى آخرین حد اشتیاق مشتاقان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.mp3
6.04M
#تندخوانی_قرآن_کریم
#جزء ششم
حجتالاسلام قاسمیان
najvay sahargahh 7.mp3
13.18M
🎙 پادکست صوتی
#نجوای_سحرگاه
🔻قسمت هفتم:
" دریا "
🔹با نوای:
حاج محمود کریمی
🔹برداشتهایی آزاد از دعای #افتتاح
#شامگاه_هفتم
🎤 متن و خوانش: آقای سید محمدرضا خازنی، از طلاب مدرسه علمیه عباسقلی خان
کاری از معاونت فرهنگی تبلیغی مدرسه علمیه عباسقلی خان
ارتباط با ادمین
@mohammadshenavaei
آدرس کانال
https://eitaa.com/joinchat/3472293967Cc8ef63423f
@farhangiabbasgholikhan
سایت مدرسه علمیه عباسقلی خان
magk.ir
شهیدان بر《خوان قرآن》
(خاطرات قرآنی شهدا)
نیرویم چند برابر شد!
در سایت پنج مستقر بودیم. فردای آن روز قرار بود آقای شفیعی به خط مقدم برود. در چادر کنارم نشست و گفت:« کیوانلو میتوانی طوری قرآن بخوانی که نیرویم چند برابر شود؟»
گفتم :«نه متأسفانه.»
گفت:« از بسیجیهای دوروبرمان کسی را با این خصوصیت میشناسی؟»
گفتم:« بله» ویکی از بچههای بیرجند را به حضورش آوردم .آقای شجیعی بعد از سلام و احوالپرسی گرم گفت:« برادر دوست دارم قرآن را با صدای زیبا برایم قرائت کنی .»
محمدیفر :«گفت اجازه می دهید از حفظ بخوانم؟» آقای شجیعی با تعجب پرسید:« مگر حفظ هم هستی؟» محمدیفر گفت:« بله بیشتر از نصف قرآن را.»
آقای شجیعی بهمحض شنیدن این جمله گریهاش گرفت. او را در آغوش گرفت و بوسید. خم شد تا پای محمدیفر را ببوسد . میگفت:« اجازه بده زبانت را ببوسم.» همین که صدای قرآن بسیجی را شنید چنان بهشدت گریست که مرا هم به گریه انداخت و وقتی تلاوت آیات تمام شد آقای شجیعی گفت:« برای عملیات نیرو گرفتم، قوی شدم، انگار انرژیام چند برابر شد.» صبح فردا که عازم ختم میشد از من خواست تا باز هم با آن بسیجی ملاقات کند بار دیگر او را در آغوش گرفت و صورتش را بوسه باران کرد .
#شهید_سید_ابراهیم_شجیعی
#کتاب_تکریم_و_تلاوت_قرآن
#سیره_ی_شهدای_دفاع_مقدس
#زندگی_طلبگی
#کارگروه_ایثار_جهاد_شهادت
#معاونت_فرهنگی
#مدرسه_علمیه_عباسقلی_خان