eitaa logo
فرهنگ یار
265 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
64 فایل
کانال جامع ما در پیام رسان های: ۱- سروش به آدرس farhang.yar@ ۲-روبیکا ارتباط با مدیر کانال : @AMMAR313_1401
مشاهده در ایتا
دانلود
سحرخیز برای دو ساعت قبل از اذان صبح ساعت یا موبایلش را تنظیم می کرد. وقتی بیدار می شد خیلی آرام مرا صدا می زد... اوایل از اینکه مرا بیدار کند ناراحت می شد من هم برای اینکه غصه نداشته باشد می گفتم: نگران نباش من خوشحال می شوم، اینطوری من هم برای نماز شب بیدار می شوم. خلاصه این قدر اصرار کردم تا مرا هم صدا کند و از این بابت ناراحت نباشد. اما وقتی حاجی برای نماز شب بیدار می شد ابتدا او را روی تخت می نشاندم، بعد ایشان را به روی صندلی چرخدار منتقل می کردم. سپس ظرف آب می آوردم و وضو می گرفتند. اصرار داشتند که و در گلدان ریخته شود. بعد از وضو موهایش را شانه می کرد و عطر می زد و با لباس مرتب ، آماده نماز شب می شد. بعد هم نماز عاشقانه و عشق بازی با خدا آغاز می شد. نمی دانید از این خلوت شبانه و گفتگو با خدا چه لذتی می برد. اگر را به او می دادیم ، حاضر نبود با این عوض کند. این برنامه برای هر شب حاجی بود، بدون اینکه از این ماجرا خسته شود. مثل یک انسانی که خودش را برای مهمانی باشکوه آماده کند، برای مناجات با خدا آماده می شد. حاجى خیلی با توجه نمازش را اقامه می کرد ... با این که می توانست بگوید و قطع نخاع هستم و خدا هیچ تکلیفی به من نکرده، اما وقتی با آن شرایط جسمی مشغول نماز شب می شد من از خودم و این بدن سالم خجالت می کشیدم که بخوابم ما هم سر ذوق می آمدیم. 📗کتاب جان باز - زندگینامه و خاطرات -صفحه ۷۴ 🔰@farhangyar99