eitaa logo
فارس معارف
21.2هزار دنبال‌کننده
403 عکس
370 ویدیو
209 فایل
حقیقت روشن می‌شود ارسال سوژه و ارتباط با فارس معارف: @Fars_maaref ‌تبلیغات: @Farsnews_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
۳ فروردین
۳ فروردین
مهریۀ اولین خواستگاری دنیا چه بود؟ 🔹وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد خداوند حضرت حوا را نیز آفرید و به او گفت کیستی؟ حوا جواب داد: «من مخلوق خدا هستم.» آدم(ع) دید حوا مثل او حرف می‌زند و قیافه‌اش هم شبیه اوست. احساس کرد به او خیلی علاقمند است. 🔹آدم(ع) به خدا گفت: خدایا این مخلوق زیبا کیست که در کنار من است و من از دیدار او بسیار خوشحالم؟ 🔹از جانب خدا خطاب رسید: «این انسان حوا است. آیا دوست داری که با تو اُنس گیرد و سخن گوید؟» آدم(ع) گفت: بله. 🔹خداوند فرمود: ای آدم! از او خواستگاری کن. آدم (ع) از حوا خواستگاری کرد و به دستور خداوند تعلیم معارف دینی را مهریّهٔ او قرار داد. 🔹وقتی آدم آمادهٔ این خواستگاری شد از حوّا خواست که به پیش او آید ولی حوا نپذیرفت و گفت: تو پیش من بیا. 🔹خداوند خطاب کرد: ای آدم! تو پیش حوا برو. این‌گونه زندگی مشترک آدم و حوا شروع شد. تصویر با هوش مصنوعی طراحی شده است. @FarsMaaref
۷ فروردین
فارس معارف
مهریۀ اولین خواستگاری دنیا چه بود؟ 🔹وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد خداوند حضرت حوا را نیز آفرید و به او گف
بچه‌های حضرت آدم باهم ازدواج کردند؟ 🔹شاید برایتان سوال شده باشد فرزندان حضرت آدم(ع) چگونه ازدواج کردند. درباره‌ این موضوع ۳ دست روایت داریم. 🔹در بعضی منابع آمده که در اولین بارداری حضرت حوا ۲ فرزند دوقلو به‌دنیا آمد که نام پسر را هابیل و نام دختر را اقلیما گذاشتند. در وضع حمل بعدی حضرت حوّا دوقلوی دیگری به دنیا آمد که نام پسر را قابیل و نام دختر را لیوذا گذاشتند. وقتی کودکان بالغ شدند خداوند به آدم(ع) وحی کرد تا لیوذا را به ازدواج هابیل و اقلیما را به ازدواج قابیل درآورد. 🔹ضرورت اجتماعی چنین اقتضایی داشت که آنها باهم ازدواج کنند و مسئلهٔ حرام‌بودن ازدواج با محارم بعد از ازدواج فرزندان آدم مقرر شد. 🔹اما در کتب دیگر اولین فرزند آدم و حوا، قابیل است که پس از بزرگ‌شدن با دختری از جنس جنّیان به‌نام «جهانه» ازدواج کرد. بعد از آن خداوند هابیل را به آدم (ع) بخشید و او با حوریّه‌ای بهشتی به‌نام «نزله» وصلت کرد. به فرمان خداوند آدم(ع) مأمور شد تا میراث نبوّتش را نزد هابیل به ودیعه بگذارد. 🔹اما بهترین قول و طبق برخی از روایات، آدم(ع) نخستین انسان روی زمین نبوده و نخستین انسان این عالم و نسل جدید است. قابیل و هابیل هم با ۲ دختر که از بازماندگان نسل‌های در حال انقراض قبل بودند ازدواج کرده‌اند. @FarsMaaref
۸ فروردین
اولین خیاط عالم چه کسی بود؟ 🔹حضرت ادریس(ع) جد حضرت نوح(ع) و میان او و حضرت آدم(ع) ۵ پدر فاصله بوده است. این پیامبر در یکی از شهرهای مصر به دنیا آمد. البته بعضی می‌گویند در شهر بابل متولد و به مصر مهاجرت کرد. او در ۳۰۰ سالگی از دنیا رفت. 🔹او تمام صحف آسمانی که خداوند توسط جبرئیل بر او نازل کرد را با دست خودش نوشت و پس از آدم(ع) نخستین کسی بوده که با قلم نوشت. 🔹خداوند به حضرت ادریس(ع) علم نجوم و حساب را داد که این خود معجزه‌‌ای برای این پیامبر محسوب می‌شد. 🔹او اولین کسی بود که خیاطی می‌کرد و جامه می‌دوخت. این پیامبر پیراهن و شلوار برای خودش می‌دوخت و دیگران از او یاد گرفتند. قبل از او، مردم زمان، از پوست حیوانات روپوش درست می‌کردند. @FarsMaaref
۱۰ فروردین
۲ چیزی که از داستان حضرت نوح نمی‌دانستید 🔹حضرت نوح (ع) اوّلین پیامبر اولوالعزم است که دارای شریعت و کتاب مستقل بوده و دعوت جهانی داشته و همچنین اوّلین پیامبر بعد از ادریس (ع) است. او طبق اکثر منابع ۲۵۰۰ سال عمر کرد. 🔹اما یکی از موضوعاتی که دربارهٔ حضرت نوح شاید نشنیده باشید آن است که او ۴ پسر به‌ نام‌های حام، سام، یافث و کنعان داشت. پسری که با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد کنعان است که در طوفان و عذاب الهی غرق شد. 🔹مورّخان معتقدند که تمام نژادهای امروز کرهٔ زمین به آن ۳ فرزند نوح(ع) برمی­‌گردد. گروهی نژاد حامی هستند که در منطقهٔ آفریقا ساکن‌اند و گروه دیگری از نژاد سامی هستند که در خاورمیانه و خاور نزدیک سکنی دارند و نژاد یافث را ساکنان چین می‌دانند. سامی فرزندی است که حضرت نوح اسم اکبر و علم نبوّت را هنگام فوت به او سپرد. 🔹اما موضوع دیگر آن که حضرت نوح از کجا باید می‌فهمید عذاب الهی و غرق‌شدن زمین آغاز می‌شود؟ امیرالمومنین(ع) در روایتی فرمودند میان نوح(ع) و خداوند وعده چنین بود که آغاز عذاب آب از تنور فواره بزند. وقتی تنور همسر نوح(ع) فواره زد این حضرت فواره را مهروموم کرد و شروع به سوارکردن مومنان قومش و حیوانات کرد. سپس مهروموم تنور را شکست. خورشیدگرفتگی صورت گرفت و ۴۰ روز بارانی سهمگین شروع به باریدن کرد. @FarsMaaref
۱۱ فروردین
چه شد که قوم حضرت هود عذاب شد؟ 🔹قوم عاد بعد از حضرت نوح(ع) در زمین مستقر شد. آن‌ها افرادی تنومند و بلندقامت بودند به‌طوری‌که با دستشان سنگ کوه‌ها را می‌شکافتند اما میان شهرهای آباد، زمین‌های خرّم و سرسبز در بت‌پرستی، بی‌بندوباری و شهوت‌پرستی غوطه‌ور بودند. 🔹بعد از ۷۶۰ سال موعظۀ حضرت هود(ع) برای این قوم، ۳ سال باران قطع شد. بعضی قحطی‌زدگان از هود(ع) خواستند تا دعا کند. اما بعد از برطرف‌شدن عذاب الهی باز هم به کفر و سرکشی خود ادامه دادند. 🔹این‌‎‌بار فرمان خدا تعلّق گرفت که بر آن‌ها عذاب نازل شود. خداوند بادی بسیار شدید بر قوم عاد مسلّط کرد که ۷ شب و ۸ روز وزید. بدن‌های این قوم از اثر طوفان ازجا کنده شده و بر زمین کوبیده می‌شد و بدن‌هایشان قطعه‌قطعه گردید و همگی نابود شدند و یکی هم باقی نماند. فردای آن روز جز خانه‌هایشان چیزی دیده نمی‌شد. 🔹امام باقر(ع) دراین‌باره فرمودند: باد عقیم، بادی است که هیچ یک از ارحام و گیاهان را باقی نمی‌گذارد و از زیر زمین‌های هفتگانه بیرون می‌آید. تاکنون جز برای قوم عاد از این زمین‌ها بادی خارج نشده است. 🔹حضرت هود(ع) و همراهان مؤمنش بعد از هلاکت قوم به سرزمین حَضرَموت کوچ کردند. @FarsMaaref
۱۲ فروردین
زنی که دشمن حضرت هود(ع) بود 🔹گفتیم که قوم عاد قبل از این‌که کامل از بین برود یکبار دچار قحطی چندساله‌ شد. تا اینکه افرادی قحطی‌زده قصد خانۀ حضرت هود(ع) کردند تا او برایشان دعا کند. 🔹وقتی به آستانۀ در خانۀ او رسیدند زنی یک‌چشم و سپیدموی از منزل بیرون آمد و گفت: شما کیستید؟ ماجرا را گفتند. آن زن گفت: اگر دعای هود مستجاب می‌شد، برای خودش دعا می‌کرد؛ چرا که همۀ کشت او به‌خاطر بی‌آبی سوخته و از بین رفته است. 🔹وقتی این افراد نزد حضرت هود رفتند او نماز و دعایی خواند و گفت بروید که باران در شهرتان باریدن گرفته. این جمع ماجرای زن را از حضرت پرسیدند. هود(ع) گفت: او همسر من است و من از پروردگار برای او طول عمر درخواست می‌کنم. 🔹گفتند: چرا برایش دعا می‌کنی؟ هود گفت: خداوند انسان مؤمنی را نیافریده مگر آن که دشمنی دارد که او را اذیت می‌کند و آن زن، دشمن جان من است. اگر دشمن من از زیردستان و نزدیکان من باشد بهتر از آن است که دشمن من کسی باشد که بر من مسلط باشد. @FarsMaaref
۱۳ فروردین
عاقبت کسی که خواست بهشت را در دنیا بسازد! 🔹برخی مورخان می‌گویند عاد که حضرت هود(ع) مأمور هدایت قوم او شد، ۲ فرزند به‌نام شداد و شدید داشت. عاد از دنیا رفت. شداد و شدید با زورگویی گروهی را به دور خود جمع کردند و به فتح شهرها پرداختند. 🔹آنان با زور و ظلم و غارت بر همه‌جا تسلط یافتند. در این میان، شدید از دنیا رفت و شداد شاه بی‌رقیب کشور پهناور شد و غرور او را فراگرفت. حضرت هود(ع) او را به خداپرستی دعوت کرد و به او گفت: اگر به سوی خدا آیی خداوند پاداش بهشت جاویدان به تو خواهد داد. او گفت: بهشت چگونه است؟ حضرت هود بخشی از اوصاف بهشت را برایش گفت. 🔹شداد گفت: این که چیزی نیست. من خودم بهشت را می‌سازم. از این رو شهر ارم را ساخت و ۱۰۰ نفر از قهرمانان لشگرش را مأمور نظارت ساختن بهشت در آن شهر کرد. 🔹شداد برای پادشاهان جهان نامه نوشت که هر چه طلا و جواهرات دارند همه را برایش بفرستند. پس از ساختن بهشت شداد در اطرافش حصارهای محکمی ساختند و دور آن قصرهای با شکوهی بنا کردند؛ سپس شداد با وزیران و لشکرش ‌ برای افتتاح آن شهر وارد شدند. 🔹شداد با همراهان، با زرق و برق فراوان به سوی آن شهر (بین یمن و حجاز) حرکت کردند. یک شبانه‌روز تا شهر فاصله داشتند که ناگهان صاعقه‌ای به‌سوی آنان آمد و همۀ آنان را به سختی بر زمین کوبید و همه متلاشی شدند. @FarsMaaref
۱۴ فروردین
۲ جایی که عزرائیل دلش سوخت 🔹یک روز که حضرت عزرائیل به دیدار حضرت محمد(ص) رفته بود، پیغمبر از او پرسیدند: برادر چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‌ها هستی. آیا در هنگام جان‌کندن آنان دلت برای کسی به رحم آمده؟ 🔹عزرائیل گفت: دلم برای ۲ نفر سوخت. روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را درهم شکست. همۀ سرنشینان کشتی غرق شدند و تنها یک زن حامله نجات یافت. او سوار بر تخته چوبی شد و امواج او را به ساحل آورد و در جزیره‌ای افکند. در این میان فرزند پسری از او متولد شد. من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم و دلم به حال آن پسر سوخت. 🔹مورد دیگر، هنگامی بود که شداد پسر عاد سال‌ها برای ساختن باغ بزرگ و بهشت بی‌نظیر خود تلاش کرد و خروارها طلا و گوهر برای ستون‌ها و سایر زرق‌وبرق آن خرج کرد تا تکمیل شد؛ وقتی که خواست از آن شهر دیدار کند، همین که از اسب پیاده شد و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان آمد که جان او را قبض کنم. آن تیره‌بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مُرد. دلم برای او هم سوخت. 🔹در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر(ص) رسید و گفت: خدا سلام می‌رساند و می‌فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بود که از دریا به لطف خود گرفتیم و بدون مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ولی کفران نعمت کرد و خودبینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما برافراشت. سرانجام عذاب ما او را فراگرفت تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‌دهیم ولی آنان را رها نمی‌کنیم. @FarsMaaref
۱۵ فروردین