۳ فروردین
۳ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 دعای روز بیستوپنجم ماه رمضان
@FarsMaaref
۶ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 دعای روز بیستوششم ماه رمضان
@FarsMaaref
۷ فروردین
مهریۀ اولین خواستگاری دنیا چه بود؟
🔹وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد خداوند حضرت حوا را نیز آفرید و به او گفت کیستی؟ حوا جواب داد: «من مخلوق خدا هستم.» آدم(ع) دید حوا مثل او حرف میزند و قیافهاش هم شبیه اوست. احساس کرد به او خیلی علاقمند است.
🔹آدم(ع) به خدا گفت: خدایا این مخلوق زیبا کیست که در کنار من است و من از دیدار او بسیار خوشحالم؟
🔹از جانب خدا خطاب رسید: «این انسان حوا است. آیا دوست داری که با تو اُنس گیرد و سخن گوید؟» آدم(ع) گفت: بله.
🔹خداوند فرمود: ای آدم! از او خواستگاری کن. آدم (ع) از حوا خواستگاری کرد و به دستور خداوند تعلیم معارف دینی را مهریّهٔ او قرار داد.
🔹وقتی آدم آمادهٔ این خواستگاری شد از حوّا خواست که به پیش او آید ولی حوا نپذیرفت و گفت: تو پیش من بیا.
🔹خداوند خطاب کرد: ای آدم! تو پیش حوا برو. اینگونه زندگی مشترک آدم و حوا شروع شد.
تصویر با هوش مصنوعی طراحی شده است.
@FarsMaaref
۷ فروردین
فارس معارف
مهریۀ اولین خواستگاری دنیا چه بود؟ 🔹وقتی حضرت آدم(ع) خلق شد خداوند حضرت حوا را نیز آفرید و به او گف
بچههای حضرت آدم باهم ازدواج کردند؟
🔹شاید برایتان سوال شده باشد فرزندان حضرت آدم(ع) چگونه ازدواج کردند. درباره این موضوع ۳ دست روایت داریم.
🔹در بعضی منابع آمده که در اولین بارداری حضرت حوا ۲ فرزند دوقلو بهدنیا آمد که نام پسر را هابیل و نام دختر را اقلیما گذاشتند. در وضع حمل بعدی حضرت حوّا دوقلوی دیگری به دنیا آمد که نام پسر را قابیل و نام دختر را لیوذا گذاشتند. وقتی کودکان بالغ شدند خداوند به آدم(ع) وحی کرد تا لیوذا را به ازدواج هابیل و اقلیما را به ازدواج قابیل درآورد.
🔹ضرورت اجتماعی چنین اقتضایی داشت که آنها باهم ازدواج کنند و مسئلهٔ حرامبودن ازدواج با محارم بعد از ازدواج فرزندان آدم مقرر شد.
🔹اما در کتب دیگر اولین فرزند آدم و حوا، قابیل است که پس از بزرگشدن با دختری از جنس جنّیان بهنام «جهانه» ازدواج کرد. بعد از آن خداوند هابیل را به آدم (ع) بخشید و او با حوریّهای بهشتی بهنام «نزله» وصلت کرد. به فرمان خداوند آدم(ع) مأمور شد تا میراث نبوّتش را نزد هابیل به ودیعه بگذارد.
🔹اما بهترین قول و طبق برخی از روایات، آدم(ع) نخستین انسان روی زمین نبوده و نخستین انسان این عالم و نسل جدید است. قابیل و هابیل هم با ۲ دختر که از بازماندگان نسلهای در حال انقراض قبل بودند ازدواج کردهاند.
@FarsMaaref
۸ فروردین
اولین خیاط عالم چه کسی بود؟
🔹حضرت ادریس(ع) جد حضرت نوح(ع) و میان او و حضرت آدم(ع) ۵ پدر فاصله بوده است. این پیامبر در یکی از شهرهای مصر به دنیا آمد. البته بعضی میگویند در شهر بابل متولد و به مصر مهاجرت کرد. او در ۳۰۰ سالگی از دنیا رفت.
🔹او تمام صحف آسمانی که خداوند توسط جبرئیل بر او نازل کرد را با دست خودش نوشت و پس از آدم(ع) نخستین کسی بوده که با قلم نوشت.
🔹خداوند به حضرت ادریس(ع) علم نجوم و حساب را داد که این خود معجزهای برای این پیامبر محسوب میشد.
🔹او اولین کسی بود که خیاطی میکرد و جامه میدوخت. این پیامبر پیراهن و شلوار برای خودش میدوخت و دیگران از او یاد گرفتند. قبل از او، مردم زمان، از پوست حیوانات روپوش درست میکردند.
@FarsMaaref
۱۰ فروردین
۲ چیزی که از داستان حضرت نوح نمیدانستید
🔹حضرت نوح (ع) اوّلین پیامبر اولوالعزم است که دارای شریعت و کتاب مستقل بوده و دعوت جهانی داشته و همچنین اوّلین پیامبر بعد از ادریس (ع) است. او طبق اکثر منابع ۲۵۰۰ سال عمر کرد.
🔹اما یکی از موضوعاتی که دربارهٔ حضرت نوح شاید نشنیده باشید آن است که او ۴ پسر به نامهای حام، سام، یافث و کنعان داشت. پسری که با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد کنعان است که در طوفان و عذاب الهی غرق شد.
🔹مورّخان معتقدند که تمام نژادهای امروز کرهٔ زمین به آن ۳ فرزند نوح(ع) برمیگردد. گروهی نژاد حامی هستند که در منطقهٔ آفریقا ساکناند و گروه دیگری از نژاد سامی هستند که در خاورمیانه و خاور نزدیک سکنی دارند و نژاد یافث را ساکنان چین میدانند. سامی فرزندی است که حضرت نوح اسم اکبر و علم نبوّت را هنگام فوت به او سپرد.
🔹اما موضوع دیگر آن که حضرت نوح از کجا باید میفهمید عذاب الهی و غرقشدن زمین آغاز میشود؟ امیرالمومنین(ع) در روایتی فرمودند میان نوح(ع) و خداوند وعده چنین بود که آغاز عذاب آب از تنور فواره بزند. وقتی تنور همسر نوح(ع) فواره زد این حضرت فواره را مهروموم کرد و شروع به سوارکردن مومنان قومش و حیوانات کرد. سپس مهروموم تنور را شکست. خورشیدگرفتگی صورت گرفت و ۴۰ روز بارانی سهمگین شروع به باریدن کرد.
#داستان_پیامبران
@FarsMaaref
۱۱ فروردین
چه شد که قوم حضرت هود عذاب شد؟
🔹قوم عاد بعد از حضرت نوح(ع) در زمین مستقر شد. آنها افرادی تنومند و بلندقامت بودند بهطوریکه با دستشان سنگ کوهها را میشکافتند اما میان شهرهای آباد، زمینهای خرّم و سرسبز در بتپرستی، بیبندوباری و شهوتپرستی غوطهور بودند.
🔹بعد از ۷۶۰ سال موعظۀ حضرت هود(ع) برای این قوم، ۳ سال باران قطع شد. بعضی قحطیزدگان از هود(ع) خواستند تا دعا کند. اما بعد از برطرفشدن عذاب الهی باز هم به کفر و سرکشی خود ادامه دادند.
🔹اینبار فرمان خدا تعلّق گرفت که بر آنها عذاب نازل شود. خداوند بادی بسیار شدید بر قوم عاد مسلّط کرد که ۷ شب و ۸ روز وزید. بدنهای این قوم از اثر طوفان ازجا کنده شده و بر زمین کوبیده میشد و بدنهایشان قطعهقطعه گردید و همگی نابود شدند و یکی هم باقی نماند. فردای آن روز جز خانههایشان چیزی دیده نمیشد.
🔹امام باقر(ع) دراینباره فرمودند: باد عقیم، بادی است که هیچ یک از ارحام و گیاهان را باقی نمیگذارد و از زیر زمینهای هفتگانه بیرون میآید. تاکنون جز برای قوم عاد از این زمینها بادی خارج نشده است.
🔹حضرت هود(ع) و همراهان مؤمنش بعد از هلاکت قوم به سرزمین حَضرَموت کوچ کردند.
#داستان_پیامبران
@FarsMaaref
۱۲ فروردین
زنی که دشمن حضرت هود(ع) بود
🔹گفتیم که قوم عاد قبل از اینکه کامل از بین برود یکبار دچار قحطی چندساله شد. تا اینکه افرادی قحطیزده قصد خانۀ حضرت هود(ع) کردند تا او برایشان دعا کند.
🔹وقتی به آستانۀ در خانۀ او رسیدند زنی یکچشم و سپیدموی از منزل بیرون آمد و گفت: شما کیستید؟ ماجرا را گفتند. آن زن گفت: اگر دعای هود مستجاب میشد، برای خودش دعا میکرد؛ چرا که همۀ کشت او بهخاطر بیآبی سوخته و از بین رفته است.
🔹وقتی این افراد نزد حضرت هود رفتند او نماز و دعایی خواند و گفت بروید که باران در شهرتان باریدن گرفته. این جمع ماجرای زن را از حضرت پرسیدند. هود(ع) گفت: او همسر من است و من از پروردگار برای او طول عمر درخواست میکنم.
🔹گفتند: چرا برایش دعا میکنی؟ هود گفت: خداوند انسان مؤمنی را نیافریده مگر آن که دشمنی دارد که او را اذیت میکند و آن زن، دشمن جان من است. اگر دشمن من از زیردستان و نزدیکان من باشد بهتر از آن است که دشمن من کسی باشد که بر من مسلط باشد.
#داستان_پیامبران
@FarsMaaref
۱۳ فروردین
عاقبت کسی که خواست بهشت را در دنیا بسازد!
🔹برخی مورخان میگویند عاد که حضرت هود(ع) مأمور هدایت قوم او شد، ۲ فرزند بهنام شداد و شدید داشت. عاد از دنیا رفت. شداد و شدید با زورگویی گروهی را به دور خود جمع کردند و به فتح شهرها پرداختند.
🔹آنان با زور و ظلم و غارت بر همهجا تسلط یافتند. در این میان، شدید از دنیا رفت و شداد شاه بیرقیب کشور پهناور شد و غرور او را فراگرفت. حضرت هود(ع) او را به خداپرستی دعوت کرد و به او گفت: اگر به سوی خدا آیی خداوند پاداش بهشت جاویدان به تو خواهد داد. او گفت: بهشت چگونه است؟ حضرت هود بخشی از اوصاف بهشت را برایش گفت.
🔹شداد گفت: این که چیزی نیست. من خودم بهشت را میسازم. از این رو شهر ارم را ساخت و ۱۰۰ نفر از قهرمانان لشگرش را مأمور نظارت ساختن بهشت در آن شهر کرد.
🔹شداد برای پادشاهان جهان نامه نوشت که هر چه طلا و جواهرات دارند همه را برایش بفرستند. پس از ساختن بهشت شداد در اطرافش حصارهای محکمی ساختند و دور آن قصرهای با شکوهی بنا کردند؛ سپس شداد با وزیران و لشکرش برای افتتاح آن شهر وارد شدند.
🔹شداد با همراهان، با زرق و برق فراوان به سوی آن شهر (بین یمن و حجاز) حرکت کردند. یک شبانهروز تا شهر فاصله داشتند که ناگهان صاعقهای بهسوی آنان آمد و همۀ آنان را به سختی بر زمین کوبید و همه متلاشی شدند.
#داستان_پیامبران
@FarsMaaref
۱۴ فروردین
۲ جایی که عزرائیل دلش سوخت
🔹یک روز که حضرت عزرائیل به دیدار حضرت محمد(ص) رفته بود، پیغمبر از او پرسیدند: برادر چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی. آیا در هنگام جانکندن آنان دلت برای کسی به رحم آمده؟
🔹عزرائیل گفت: دلم برای ۲ نفر سوخت. روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را درهم شکست. همۀ سرنشینان کشتی غرق شدند و تنها یک زن حامله نجات یافت. او سوار بر تخته چوبی شد و امواج او را به ساحل آورد و در جزیرهای افکند. در این میان فرزند پسری از او متولد شد. من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم و دلم به حال آن پسر سوخت.
🔹مورد دیگر، هنگامی بود که شداد پسر عاد سالها برای ساختن باغ بزرگ و بهشت بینظیر خود تلاش کرد و خروارها طلا و گوهر برای ستونها و سایر زرقوبرق آن خرج کرد تا تکمیل شد؛ وقتی که خواست از آن شهر دیدار کند، همین که از اسب پیاده شد و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان آمد که جان او را قبض کنم. آن تیرهبخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مُرد. دلم برای او هم سوخت.
🔹در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر(ص) رسید و گفت: خدا سلام میرساند و میفرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بود که از دریا به لطف خود گرفتیم و بدون مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ولی کفران نعمت کرد و خودبینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما برافراشت. سرانجام عذاب ما او را فراگرفت تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت میدهیم ولی آنان را رها نمیکنیم.
#داستان_پیامبران
@FarsMaaref
۱۵ فروردین