هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«مرشد»
شامگاهانی پر از تشویش بود
عصر جولانگاه هر بد کیش بود
از دعای قرنها سر میرسید
مرشدی بر ما که خود درویش بود
خواب ما را برده و بیدار بود
خود نوید لحظهی دیدار بود
بانگ حق زد، ما ز جا برخاستیم
در ازای جان خود حق خواستیم
تا درخشان تا ابد این ره شود
با شهادت جان خود آراستیم
چون پیمبر، عاشقی اعجاز او
بلبلان جان بر کف آواز او
سنگلاخ جاده را سامان نمود
ملت بیمار را درمان نمود
بر طریق حق وصیت کرد و بعد
عزم وصل حضرت جانان نمود
نام او پاینده باشد تا ابد
در طریق «قل هو الله احد»
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
#رحلت_امام_عاشقان_تسلیت_باد
#السلام_علیک_یا_روح_الله
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«قالی»
بی چلّه به دار سخنم واژه نشانم
تا طعم بِداهت به تو از باده چشانم
از خامهی سرخِ لب و از گندم زلفت
صد دام به نخجیرگه دل بنشانم
با کِلک خیال تو و انگشت لطافت
ابیات به گیسوی فشانت بکشانم
بی نقشه نَهم دانه، نَه ماهی، نَه ترنجی
در طرحِ تو بیقید ز هر نام و نشانم
با صد گره از عشق، زنم نقش خیالت
چون قالی تبریز به پایت بفشانم
تَشبیب و تغزل ز چه؟! مقصودِ قصیده
این است که عشق تو به تصویر کشانم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. بداهت: بیتأمل سخن گفتن، بداههگویی
۲. نخجیرگه: شکارگاه، صیدگاه
۳. کِلک خیال: نقش خیالانگیز، اشاره به زیبایی خلقت چیزی
۴. فشان: رها و فرو ریخته
۵. دانه: در اینجا یعنی گره
۶. ماهی و ترنج اسامی دو طرح معروف نقشه فرش ایرانی است.
۷. تشبیب: سرودهها و وصف حال جوانی
۸. تغزّل: سرودههای عاشقانه، ابراز عشق
#عاشقانه
#روز_ملی_فرش_ایرانی_مبارک
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«گوهر پنهان»
چه کسی دیده که خورشید به دستان خودش
بسپارد به زمین نو مَه تابان خودش
چه کسی دیده که بلبل وسط شام سیه
یک تنه خاک کند نوگل بُستان خودش
میرسد شب، پدر خاک به سر خاک کند
می رود فاطمه از فرش به رضوان خودش
کودکان را ز فغان منع نموده است ولی
چه کند با غضب و دیدهی گریان خودش
بارها خورد زمین تا به در خانه رسید
به چه سان دل کند از گوهر پنهان خودش
"چاه! بشنو غم دل، نیست مرا مَحرم جان"
چاه را کرده علی کلبهی احزان خودش
تا که چشمش به در و میخ بیافتد به دمی
یادش آید ز سکوت از سر ایمان خودش
گفته بودش به وصی حضرت احمد که "علی!
کرده رب نام تو را معنی قرآن خودش
بعد من فتنه شود صبر تو فرمان خداست"
استخوان شد به گلو از سر فرمان خودش
باز هم گریه و از غصه زبان بگرفته
و دعای فرج حضرت پایان خودش
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#مادر
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«مادر»
آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادر
میخ در و ضرب لگد... از درد، مادر...
در روی مادر، میخ در پهلوی مادر
از روی در بگذشت دهها مرد... مادر
سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه!
چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر
برخاستم غرق عرق از خواب هذیان
این خانه بیتو بیفروغ و سرد مادر
از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابید
گردیده روی بوترابت زرد مادر
دیشب دعا کردم که مهدیمان بیاید
پایان پذیرد این شب پر درد مادر
سجاد رستمعلی (تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
#مادر
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
هدایت شده از سرودههای تهمتن
بسم الله الرحمن الرحیم
«الگوی جاویدان»
زمین، خاکستری بیجان
ضلالت، مسلک مردان
و انسانی چونان نادان
که صد رحمت به هر حیوان
زمانِ ناامیدی بود
سیاهش، بی سپیدی بود
ز ترسِ فقر، کودککش
به افیون و به مِی سرخوش
ز حقگویی لبش خامُش
اسیرِ درد بیدرمان
زمان ناامیدی بود
و رنج نوپدیدی بود
به فحشا افتخارش بود
و استثمار، کارش بود
و شیطانی سوارش بود
که ابلیس از بدش حیران
زمان ناامیدی بود
بشر محو پلیدی بود
همه تحریف، آیینش
خرافه پایهی دینش
و اوهامات، بالینش
و انسان، گرگ هر انسان
زمان ناامیدی بود
و بهرش سررسیدی بود
رسید هنگامهی بعثت
روا گرداند حق، حاجت
فرو آمد ز او رحمت
هدایت گشت، سرگردان
زمان نو امیدی شد
و وقت روسپیدی شد
و قرآن نام علمش شد
بشر مبهوت حلمش شد
جهان سالم ز سِلمش شد
و مؤمن شد به او ایمان
زمان نو امیدی شد
و دوران جدیدی شد
تجلی کرد رب در او
و بنیان کرد حق بر او
به سامان میرسد گر او
شود الگوی جاویدان
زمان نو امیدی شد
که خود بر آن نویدی شد
بخوان محمود! پیغامت
بلندا داده رب نامت
زمین و آسمان رامت
علی هم شاهدی بر آن
زمان نو امیدی شد
و هنگام سعیدی شد
جهالت بهر جنگ آمد
پی صد عار و ننگ آمد
سعادت را درنگ آمد
و بعثت چارهای بر آن
زمان ناامیدی نیست
بجز بعثت کلیدی نیست
سجاد رستمعلی(تهمتن)
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#بعثت_رسول_الله
#مبعث_مبارک
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems