🏴 به نام خدا
🏴 سلام، عزاداریهاتون قبول
تجربه های روزانه ۴۸
🔘 پسر بزرگم فریاد کشید: مامان، مامان، بدو بیا ببین چی برداشته؟!!!! بدو بدو !!!
دیدم پسر کوچکم جعبه گچ را از کمد برداشته، و داره روی یکی از گل میزها خط خطی میکشه.
🔘از این گچ ها، در پارک و برای نقاشی روی زمین استفاده می کنیم. پسر بزرگم گفت: داداش اینها برای اینجا نیست، اینها برای محوطه هست، حالا هم تا کلی وقت نمیتونیم بریم☹️☹️( پدر بچه ها چند روز قبل علائم کرونا داشتند، فعلا به خاطر بچه ها منزل مادرم در قرنطینه هستند. ولی پزشک گفتند که ما هم دو هفته کامل قرنطینه باشیم)
🔘 حرف پسرم منو به فکر برد. گفتم یعنی اگر نتونیم بریم توی محوطه، نمی تونیم با گچ نقاشی کنیم؟؟؟؟🤔
🔘 گفت چرا؟ یادم اومد، تخته سیاهی که ایلیا برام هدیه آورده!
گفتم: اون که خونه مامان جون هست☹️
ولی بیا با همدیگه فکر کنیم روی چه چیزی می تونیم با گچ نقاشی کنیم🤔🤔، یک تکه گچ بردار بریم امتحان کنیم.👌
🔘 خودم از اول می دونستم چی میخوام بهشون بدم، ولی گذاشتم کم کم با سعی و خطا به نتیجه برسیم. یک کیسه پلاستیک بزرگ دادم گفتم ببین روی این میشه
گفت: نه
🧕: ببین روی دیوار حمام میشه
👦: نه خیلی کمرنگ میشه، معلوم نیست
🧕: بیا بزن بریم سراغ گنجینه بازیافتی ها
🔘 چند تکه از مقوای کارتنهایی که قبلا به عنوان قایق استفاده کرده بودن و پاره شده بود، گفتم ببین اینها چطوره؟؟؟
👦: عالیه😍
🔘 دوتایی مشغول شدند، برای داداشش توضیح می داد داداشی حتما که لازم نیست بریم محوطه یا تخته سیاه داشته باشیم، از همین کارتنهای بازیافتی هم میشه استفاده کرد. خیلی کیفش بیشتره چون بزرگه😍😍
#تجربه_های_روزانه_۴۸
#مهارت_حل_مسئله
🏴 لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
#تجربه_های_روزانه_۴۸
#مهارت_حل_مسئله
🏴 لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak