محافظت از کودکان در برابر ازار جنسی http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

شلاااام صب بخیل😍 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

دیدن چهره های خندان وخوشحال باعث افزایش ادراک وحافظه کودک می شود. http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

روزایی که مامان تعطیله وروزایی که میخواد بره سرکار😭😭😭 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

خاطرات یک مادر👌👌❤️❤️ من هر دو بچه را با شیر خودم تغذیه کردم و هردو وروجک شب و روز واقعا شیره تنم را مکیدند. یادم می آید یک بار بعد از یک شب بیداری و شیر دادن به پسرم صبح موقع ویزیت یک بیمار که روی تخت خوابانده بودمش انگار از حال رفتم و افتادم کف زمین. موقعی به خودم آمدم که دیدم همکارا ن مرا روی تخت دیگری خوابانده اند و سرم به دستم وصل است. آن روزها دلم می خواست بچه ها زودتر بزرگ شوند و از شر کار یکنواخت شیر دادن و پوشک عوض کردن و ونگ و وونگ گاه و بی گاه راحت شوم. ولی الان دلم همان لحظات شیرین حس تکان خوردن بچه ها را زیر دستانم می خواهد و آرامش موقع شیر خوردنشان را . این که بغلشان کنم و بوی خوش موهایشان و زیر گردنشان را با تمام وجودم حس کنم. دلم می خواهد هنوز هم من مهم ترین آدم دورو برشان باشم. حتی به عنوان منبعی برای شیر دادن.کاری که از هیچ شخص دیگری بر نخواهد آمد.افسوس که دیگر آن روزها تکرار نخواهد شد. http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

9/9/99 آخرین تاریخ لاکچری قرن وفاجعه ای که در راه است! 🤭🤭🤭 یک جنین: ولم کنید، به خدا الان چهارماهمه، نمی‌تونم به دنیا بیام!😁😁 در مراسم خواستگاری: من واسه به دنیا اومدن این بچه کلی برنامه‌ریزی کردم مفت نمی‌دمش بره!🧐🧐 یک پدر و مادر: دکتر، قد و وزنش رو هم رُند کن که همه رو با هم بذاریم اینستاگرام!😏😏 یک نوزاد: گیر عجب آدم‌هایی افتادیما!😁 یک مسئول: خوشم میاد برنامه‌ریزی رو از ما یاد گرفتید!😭😭 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

#تربیت_فرزند #بدگویی دیگران سلام به دوستان وممنون ازبحث مفید 🌹 یه مسئله ای که خیلی ها شاکی هستن درد دل کردن والدین هست الان قطعا تو کانال نوجوان و جوان هم داریم تجربه من دراین مورد "نه"گفتن با احترام هست . من هرموقع مادرم بدگویی پدرم یا خانوادش رو میکنه خیلی مودبانه میگم :مامان اینها مسائل شخصی تون هست وبعد سی سال زندگی باااید بتونید حل کنید و به من مربوط نیست اگرهم جو طوری باشه که نشه قاطع جواب بدم باشوخی بحث روعوض میکنم مثلا اگر بدگویی پدرم روبکنه و بخواد منو توجیه کنه که مردها بد هستن باید زرنگ باشی اگر نه کلاه تورو برمیدارن و..... باشوخی میگم شوهربه این خوبی داری نمیخواهیش !!میرم زن میگیرم براش ببین چه کیس ها پیدا بشه ولی حیف که بابام نمیاد 😜و..... خودش بیخیال میشه دیگه چون غیرمستقیم درلابلای شوخی نقاط قوت پدرم رو میگم . http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

💢ويديو نحوه انجام ivf و خارج كردن تخمك رو ببينيد. خيلى جالبه🌸👌🏼👌🏼 لطفا اين كانال رو به دوستانتون معرفى كنيد. http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

#خاطره_سوتی سلام به همه دوستان کانال خاطرات وسوتی .. خاطره ای که میخام براتون بگم خیلی جالب و خنده داره . پسر عمه پدرم معامله گاو میکنه و یه گاوماده میخره وبعد چند روز میفروشش به یکی دیگه و بهش میگه این گاو 5ماه آبستنه و 9کیلو شیر میده و این ظاهرو باطن طرف گاو میخره و میبره بعد یک ماه یه اخطار از دادگاه واسه پسر عمه میاد که در فلان روز بیا دادگاه و موعد دادگاه میشه و میره پیش قاضی قاضی میگه تشریف داشته باش تا شاکی شما بیاد . خلاصه شاکی میاد و قاصی میگه ایشون شاکی شما هستن .. شاکی میگه اقای قاضی ایشون گاوی به بنده فروختن کلاه سرم گذاشته و دروغ بهم گفته .. قاصی هم به پسر عمه میگه چرا شما کلاه سر این پیر مردگذاشتی .. میگه اقای قاصی من گفتم این گاو آبستنه ...هست یا نیست ؟! شاکی میگه اره ابستنه .. میگه بهش گفتم 9کیلو شیرمیده .. چند کیلو شیر میده؟؟ شاکی میگه والا 12کیلو شیر میده میگه خب من چه کلاهی سر شما گذاشتم که اومدی محکمه شکایت کردی ؟ شاکی میگه اقای قاضی این گاوی که به من داده یه چشمش کور هستش... پسر عمه هم میگه ایا علف و کاه براش میریزه میخوره یا نه ... میگه اره خود به روی رضای خدا خیلی تمیز خوردشو مبخوره . پسر عمه هم ناراحت میشه . میگه پس چرا شکایت کردی ؟ میگه خو یه چشم داره اینم میگه عمو جمع کن مگه میخا برات قرائت قران یا داستان رستم وسهراب بخونه 😂 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

نبايدهاي آرایشی دوران بارداری 🔺هاشور ابرو 🔺رژ لب 🔺تاتو 🔺لاک زدن 🔺رنگ مو 🔺رنگ ابرو 🔺کرم های لایه بردار 🔺عطر و ادکلن (حاوی الکل) http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

سلام من با مشکلات تربیتی ناقص و اشتباه رو ب رو بودم.ازبچگی یادمه ک مامانم تصمیم گیرنده بوده یادمه بچه ک بودم تا همین الان ک ۲۹سالمه هرجا ک دعوت میشیدیم و دوست داشتم برم باید با صلوات و نذر و گریه و زاری مامانم رو راضی میکردم ک بریم بیشتروقتها ک نمیرفتیم.هرجااون دوست داشت میرفتیم هرجا هم نه.نه! هیچ وقت محبت کلامی وجود نداشت هیچ تایید شدنی نبود از جانبشون برعکس همیشه سرکوفت بود.من ادمی هستم ک سریعا جوش میارم وعصبی میشم.همیشع بهم میگفتن از دخترداییت یادبگیر چ ارومه صداش در نمیاد😔تومهمانی های ک میرفتیم یهو بلندحلوهمه مثلا چرا این همه چای میخری.من تن صدام بلنده چرا بلندبلند حرف میزنی😔.ازاین دست مثالها زیاده.خداکنه اگ روزی من مادرشدم مث مادرم نشم #ارسالی http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686

جل الخالق چهار تا جوجه توی یک تخم مگه میشه؟!🤔 +چهارقلو بود! :) http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686