هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
من حامله بودم ولی شوهرم بجه رو نمیخواست و قهر کرده بود رفته بود خونه پدرش 😅😅حتی بهم زنگ هم نمیزدیه روز زنگ زد با دخترم حرف میزد که به دخترم گفته بود چه خبر دخترمم به شوخی گفته بود سلامتی رهبر که باباشم درجواب گفته بود چه خبر از این بهتر😅 عصر دخترم بهم گفت مامان بابا داشت حال بچت رو میپرسید منم خوشحال گفتم واقعا؟ گفت اره بخداگفت چه خبرازبچش؟؟ منم زودی بهش زنگ زدم گفتم دیدی بالاخره یواش یواش بچه روقبول میکنی گفت بخدابمیرم هم قبولش نمیکنم گفتم پس چراگفته بودی چه خبرازبچش ☺️☺️گفت من 😳😳😳بعدیادش اومدکه گفته چه خبرازاین بهتردخترم فکرکرده بودگفته چه خبرازبچش 😜😜
#سوتی_دادی 😂
#سوتی_بامزه_بفرست 😅
┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄
@sotikodak
سلام
خانمی که باردارن دو قلو .خواهر من هم دوقلو باردار شد و خونریزی شدید گرفت رفت پیش کسی کمرش رو قفل گرد و استراحت کرد تا خوب شد .حتی شیخ بهایی هم در مورد قفل کمر گفته شما هم برید پیش کسی که بتونه این کار رو انجام بده .بعد حکیم تبریزیان برای خانمهایی که باردارن و خونریزی دارن دارویی به این نام فرفیون اندازه سه تا عدس بیشتر نباشه روزی یکیش رو میخوری تا سه روز دهانه رحم رو میبنده .خانمی بیشتر استفاده نشه. چون اندازه عدس خواص درمانی داره ولی بیشتر سمی، این گیاه رو من زیاد تو صحراها دیدم معمولا عطاری پیدا نمیشه مگر عطاری که داروهای حکیم تبریزیان رو داشته باشه میتونید تو اینترنت سرچ کنید و در موردش بخونید .و خانمی هم گفتن برا کم خونی دوران بارداری قرص خون از عطاری خریداری کنید بسیار خوب و کم خونی جبران میکنه .خانمی هم پرسیدن برای بارداری دو قلو شکوفه سنجد بسیار خوبه و باه زنان تبریزیان که داخلش شکوفه سنجد هست و تخم دو زرده باعث دو قلو زایی میشه
از خواص مو بر نوره یا همون واجبی سودا زدایی بدن هست که تجمع سودا در بدن باعث سرطان میشه ،علت تاکید استفاده در روایات از نوره همین هست😊.
#پاسخ
┄┅┅❅🟤🟢🔴🟣❅┅┅┄
@t_banooo
هدایت شده از تجربیات بارداری,بانوان بانوی بهشتی
بارداری عجیب منو همسرم
خانواده عجیب همسرم
۲۴ سالم بود ، با مردی آشنا شدم که هیچ وقت مشکل خانواده اش را نگفته بود....
نامزد بودیم و رفت و آمد ها بیشتر شده بود،تا این که کم کم متوجه شدم،برادرهاش بچه ندارن یا تفاوت سنی آنها با بچه هاشون زیاده،خیلی شک کردم و به همسرم گفتم،اما همسرم گفت که نه مشکلی نیست...اما با فضولی و کنجکاوی های خودم ،متوجه شدم که جواب مثبت به مردی داده ام که به طور ارثی ،اسپرم ندارند و یا خیلی کم دارن
دو راه بیشتر نداشتم،این که نامزدی را به هم بزنم و راه دوم این که با این مشکل کنار بیام
شب ها و روزها با خودم کلنجار رفتم و انتخاب کردم:اون بیچاره که مقصر نبود ،چرا باید تاوان یک مشکل را پس میداد؟؟؟اون چه گناهی داشت؟؟؟اگر خودم همچین مشکلی داشتم چه انتظاری از او داشتم؟؟؟؟؟
و خلاصه این فکر و خیال ها باعث شد که چند ماه بعد عقد کنیم..
و من این راز را با خودم نگه داشتم و به خدا گفتم من با تو معامله کردم ،کمکم کن از انتخابم پشیمون نشم...
بعد از ازدواجم هیچ وقت جلوگیری نکردم و هر ماه منتظر بودم....
هر ماه بی بی چک منفی....
و بدتر از همه این که خبر بارداری دیگران رو میشنیدم و کلی حسرت و افسوس
توی یه برگه اسم همه دوست و آشناهایی که همزمان با من ازدواج کرده بودن و الان بچه داشتن یادداشت میکردم و افسوس میخوردم
این تعداد به ۴۸ رسیده بود و من پر از حسرت....
گاهی میرفتم توی آینه و یه پیرهن میزاشتم زیر لباسم،تا شکمم جلو بیاد ،
گاهی توی اتوبوس و مترو خانم حامله میدیدم میرفتم جلو و بهش میگفتم که منم حامله ام....
گاهی لباس بارداری میخریدم....
بعضی وقت ها با خودم فکر میکردم،چرا همچین انتخابی کردم،اگر با مرد دیگه ای ازدواج کرده بودم ،الان حامله بودم....
اما سریع از فکرم پشیمون میشدم و میگفتم همسر بیچاره ام چه گناهی کرده؟مگه مشکلش دست خودش بوده...
تا این که تصمیم گرفتیم ،که بریم ivfکنیم
و اونجا بود که من برای اولین بار معاینه شدم و از این به بعد باید این مراحل طی میشد
در طول دو هفته شاید بیشتر از ۶۰ تا آمپول تزریق میشد و....
و در یک روز سرد زمستان،من ivfشدم ،و باید ۱۴ روز منتظر نتیجه بودم،به جز خودم و همسرم هیچ کس از موضوع خبر نداشت و من ۱۴ روز در خانه تنها ماندم و دلخوشیم آمدن همسرم از سر کار بود.....
برای گرفتن جواب آزمایش دل توی دلم نبود...
رفت و برگشت قلبم رو حس میکردم.
یهو پرستار گفت ،متاسفانه منفی...
آروم آروم روی برف ها قدم زدم و روی نیمکت سرد پارک نشستم و .....
توانایی نه گفتن به همسرم رو نداشتم...
روی برگه نوشتم که جواب منفی بود و دسش دادم و خودم رفتم گوشه ای از آشپزخانه نشستم....
۴ ماه از این جریان میگذشت و من افسرده تر از قبل(اما همیشه برای همسرم شاد بودم و اجازه ندادم متوجه غصه ام بشه)
کم کم به روزهای میلاد آقا امام رضا نزدیک میشدیم و من دل شکسته....
طاقت نیاوردم به همسرم گفتم بیا بریم مشهد،بدجور دلم هوای آقا رو کرده...
همسرم گفت ما چندین بار رفتیم،بیا یه کاری کنیم
برای یه خانواده که تا به حال نرفتن ۳ شب هتل رزرو کنیم و خودمون همبن جا از راه دور زیارت کنیم
گفتم باشه...
شب میلاد آقا بود و من تازه از جشن میلادشون که یکی از دوستام گرفته بود برگشته بودم
توی مسیر خیلی گریه کردم و همش زیر لب این آهنگ رو زمزمه میکردم"کسی ندیدم اینجا که ناامید برگرده"توی دلم میگفتم آقا کسی ناامید بد نمیگرده
حتما حاجت خیلی ها رو دادی که هر سال حرمت شلوغ تر از قبل میشه،مگه میشه حاجت ندی،اگر نمیدادی که هیچ کس نمی اومد،همه ناامیدها اینجا جمع شدن....
رسیدم خونه،حال خوشی نداشتم،هنوز یک هفته به موعد پریودم مونده بود..
از هرچی بی بی چک بود متنفر بودم
یه دونه توی خونه مونده بود که اون رو هم بدون استفاده انداختم
یهو وسوسه شدم و اون رو درآوردم و ......
اینجا بود که معجزه زندگی من رخ داد
ای خدا چی می دیدم....
فکر میکردم چشمهام اشتباه دیده،بی بی چک رو بردم توی تراس،بردم زیر چراغ مطالعه و....
به همسری نشون دادم ،گفت الکی ،خطای بی بی چک بوده...
همون شب رفتیم آزمایشگاه
و دوساعتی رو همونجا قدم زدیم با هزار فکر و خیال
همسرم ناامید و من امیدوار
بعد از دوساعت جواب آزمایش اومده
بله ،من مادر شدم،همسرم بابا شد
خیال میکردم از شنیدن این خبر هر دو ما کلی گریه کنیم و ...
اما هر دو در بهت و ناباوری بودیم
همسرم شوکه بود
و من از اون شوکه تر....
و این طور شد که من در شب میلاد آقا امام رضا،درست یک هفته زودتر از موعدم فهمیدم مادر شدم....
یا امام رضا در حق من معجزه کردی
درحق همه آرزومندان معجزه کن
به حق جوادت
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
سلام ستایش جان میشه مشکل منم بذارید.من یه دختر دارم.قصد دارم دوباره باردار بشم اما همش استرس دارم چون مادرشوهرم همش میگه بچه بعدی پسر باشه.میترسم ایندفه هم دختر بیارم.خیلی بهم تیکه میندازن.سردخترم که حامله بودم خیلی اذیتم میکردن و تیکه مینداختن.چکار کنم ایندفه پسردار بشم؟
هر کاری در منزل میکنید به نیت انجام دهید مثلا:
من باردار میشم ،زایمان میکنم ،بچه داری میکنم به نیت جاری شدن رحمت الهی در منزلم اونوقت همه کارهای شما مفیده و اجر داره(خانم پرتو اعلم)
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام ستابش جون درباره خانمی ک خواهرزادش کمخونی داره...
منم کمخونی شدیدتیروئید کم کارکمبود آهن وویتامین و...هرچی ک لازمه بودم😂🤦♀هرجامیرفتم ناامیدم میکردن حتی برای زایمان قبولم نمیکردن تااینکه خداخیرش بده یکی نشونی دکترمیرپور رو بهم داد انقد دکترباتجربه وحاذقی هستن(سیدن ودستشون هم خیلی سبکه)رفتم پیششون گفتن چراانقد استرس داری هیچیت نیس برام دارونوشت حتی برای تیروئیدم گفت اصلاخطرناک نیس برات داروندادبههش.ازحرفای دکتربودک استرسم برطرف شدخداروشکر بچم سالم بدنیاامد درضمن بهم گفتن اصلانگران زایمان نباش زایمانی راحتی خواهی داشت.شماهم اگه تهرانی بروپیشش ان شاالله سالم وراحت زایمان کنی ماروهم دعاکن
ببخشیدطولانی شد
هر کاری در منزل میکنید به نیت انجام دهید مثلا:
من باردار میشم ،زایمان میکنم ،بچه داری میکنم به نیت جاری شدن رحمت الهی در منزلم اونوقت همه کارهای شما مفیده و اجر داره(خانم پرتو اعلم)
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام وقت بخیر
یهخاطره یادم اومد مال 17سال پیش
جاریم برای زایمان میخواست بربیمارستان منم دنبالش رفتم همراهش بودم بعداز این که بچه به دنیا اومد جاریمو اوردن آبااز اسیاب افتاد جاریم گفت فلاسک چای رو ببر اشپزخونه اب جوش بگیر
اشپزخونه بیمارستان هم زیرزمین بود من با ترس و لرز رفتم پایین اولین اسمی که به چشمم خورد سردخونه بود خلاصه دنبال اشپزخونه میگشتم که یه اقایی گفت چی میخوای
گفتم ابجوش😩
گفت بیا راهنمایت کنم
ابجوش رو بهم داد ☺️
موقع برگشت تا رفتم از راه پله برگردم هنوز پام به پله نرسیده بودگفت خانم از اسانسور برو گفتم نه ممنون پله راحترم😊
چشمت روز بد نبینه کلا نفهمیدم چطور از اسانسور سردراوردم به خودم اومدم دیدم داخل اسانسورم 😫😫😫
خود اقاهم هست 🥴🥴
منو بگییبببییییی ترررررررسیده بودم😱😱😱😱
از ترس فلاسک اب جوش که درشم درست نبسته بودم چسبوندم به سینه یارو جیغغغغغغ میکشیدم اقا ولم کن تروخدا بزار برم
حالا اقاهه میگفت کاریت ندارم مبخوایم بریم طبقه هم کف من جیغم بیشتر میشد تا دراسانسور باز شد نمیدونید چه وضعی بود چون دراسانسور روبه روی اتاق جاریم بودجاریم خیلی ترسیده بود صدامونو شنیده بود
گفت چت شده چرا جیغ میزدی حالا من نمیتونسم حرف بزنم همینجوری اشکم میریخت
بعد که حالم بهتر شد گفتم خواهشن دیگه چای نخوا که من یکی هم میترسم برم پایین هم اگه مسئول اشپزخونه رو ببینم خجالت میکشم 😖😖😖😖
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه قنداق سنتی و گهواره از زبان استاد روازاده
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه تونستید مثل ایشون زرنگ باشید حسابه😂😂گووودزیلااااناینااا😂😂
#سوتی_دادی 😂
#سوتی_بامزه_بفرست 😅
┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄
@sotikodak
يه خاطره دگ هم مربوط ميشه به دوران بارداریم
دکتر من شب ها نوبت ميداد و تا دم دمای صبح مریض میدید آقا منم از ساعت 11تو مطب بودم و دگ ساعت حدود 3/30 صبح بود که خسته شده بودم و رفتم روی تخت اتاق بغل دراز کشیدم و خوابم برد و شوهرمم قبل من رفته بود تو ماشين بخوابه
آقا نوبت من شده بودو منشی دیده بود خابم همه رو فرستاده بودو نفر آخر که رفته منشی هم قفل در مطب رو زده بود منم از همه جا بی خبر اومد بيدارم کرد و گفت خانم نوبت آخره دکتر شمارو ببينه ميره خلاصه منم در کمال آرامش سرحال چرتم زده بودمو رفتم پیش دکتر
يه هو دیدم صدای دادو بیداده شوهرم مياد که درو باز کن درو باز کن که دیدم شوهرم و پلیس ها ریختن تو مطب 😨😨😨😂😂آقا شوهرم فک کرده بود اينا مطبو بستن و من موندم اونجا 😁😁😁
خلاصه پلیسا منو به شوهرم تحویل دادنو قيافه منو منشی 😂😂😂😂قیافه شوهرم 😠😠😠😠😜
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
10.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پندقرآنی؛ به خدا اعتماد كن
.
. . . كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ . . . ۞
...همه چيز فانى است جز ذات اقدس خداوند كه زنده ى ابدى است ...
.#سوره_قصص
.
مَّآ أَصَابَكَ مِنۡ حَسَنَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ . . .
.تمام نيكيها و پيروزيها كه به تو[اى انسان] مى رسد،از جانب خداوند است . . .
.#سوره_نساء 79
.
. . . وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓ . . .
. . . و آن كس كه بر خداوند توكّل كند از غير خدا بى نياز مى شود . . .
.#سوره_طلاق 3
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
سلام ستایش جان، در جواب دوستی که پرسیده بودن اصلا چرا باید رنج به وجود آمدن رو به یک بچه تحمیل کنیم، این صوت آقای چیت چیان👆👆 شاید جواب سوالشون باشه. ممنون 🌹
دیدن تلویزیون
تو خونه بچه ها باید تایم مشخص تلویزیون ببینند ،اگر تایم ۲ ساعته میخواهند امروز بیشتر تلویزیون بببینید باید از سهم زمان فردا کم کنید .
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
هدایت شده از نسل توحیدی
-857202942_-210767.mp3
3.4M
👈 فایده به دنیا آمدن فرزند برای خودش؛
💡 نبودن؛ بدترین درد ممکن...
👥 استاد #چیتچیان
⏱ 2.5 دقیقه
#فرزندی_که_بی_همتاست
#پادکست #رادینور
🕋 @NasleTohidi