eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
16.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
اعضای محترم از انجاییکه که بحث فرزنداوری وارد مرحله جدی شده و رهبری هم شدیدا تاکید موکد دارند اما هنوز خیلی خانواده ها، رغبتی ندارند بر ان شدیم روی این مباحث مانور بدیم ان شالله تولید انگیزه بشه برای عزیزان تجربه ها و خاطرات جدی ،طنز خوبتونو از فرزنداوری همسرداری تربیت فرزند برای بنده بفرستید لطفا تا درج بشه در کانال
سلام علیکم گفته بودید خاطره ای از تربیت فرزند رو براتون بفرستم:وقتی دخترم دوسالش بود مدتی بود که خیلی عصبی و بی حوصله بودم .خیلی راحت سر کوچکترین چیز سرش داد میزدم و گاهی هم حتی اونو می زدم😞یک روز داشتیم باهم مامان بازی میکردیم قرارشد اون مامان من بشه سرمو رو پاهاش گذاشتمو صدامونازک کردمو اونو مامان خطاب کردم .حالا دیگه نوبت اون بودکه نقش مامان رو بازی کنه.اونم شروع کرد داد زدنو تندوتند منو زدن.با عصبانیت فریاد میزد تنم لرزید به خودم اومدم.به نظر دخترمن مامان بودن فقط داد زدن و کتک زدن بود ومن اینجوری به اون فهمونده بودم دختر گلم منو ببخش.متاسفم http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
سلام پیام یه خانمی رو خوندم که نوشته بودن جلو ایشون مادرو پدرشون باهم دعوا میکردن و....خواستم بگم تمام خاطرات بچگیم که همش همین دعواهایه پدر و مادرم هستش اومد جلو چشمام و به معنایه واقعی حرفاشون رو درک میکنم منتها دعواهایه پدر و مادرمن هنوز ادامه داره و منو قاطی دعواهاشون میکنن همش استرس دارم الان زنگ بزنم یا برم خونشون دعوا کردن و من باید بینشون باشم مادر پدرا اگه میدونستن با این کارشون چه بلایی سر روح و روان بچه میارن هیچ وقت این کارو نمیکنن بعد ۱۷ سال هنوزم خواب دعواهاشون رو میبینم😔 توروخدا خواهش میکنم اونایی که بچه دارن جلو بچه شون دعوا و کتک کاری نکنن ممنون از شما بابت این بحث شیرین و خوب و مفید http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
کودکی منم فراز و نشیب های زیادی داشت . بهترین خاطره کودکی من واسه اون موقع بود که شب از خواب بیدار شدم و به مادرم گفتم تشنمه و مادرم از آبی که بالای سر خودش واسه قرص خوردن میذاشت ، به من داد .چون آب گرم بود ،خیلی بدمزه شده بود ولی همینکه دیدم چیزی که واسه خودش بود رو به من داد ، خیلی برام لذت بخش بود و این کارش رو فداکاری میدونستم . حالا شما عمق کمبود محبت منو درک کنید .البته هنوزم برام شیرینه اون خاطره 😁 انواع مشکلات رو داشتم. پدرومادرم جلوی من دعوا میکردن و حرف رکیک میزدن گاهی . اونجا ما بچه ها بودیم و یادگرفتیم این حرفای زشتو و توی عصبانیت استفاده میکردیم . یادمه اگه کار بدی میکردم ، کتک میخوردم از پدرومادر و گاهی ام حبس در اتاق. ما خیلی فقیر بودیم .پول توجیبی که نداشتیم حتی لباس هامون هم خوب نبود و موقع هایی که مدرسه مون اُردو میبرد حتی پول ثبتنام رو که مبلغ اندکی میشد ، باگریه و زاری میدادن همیشه به جای من تصمیم میگرفتن ، گاهی تحقیرم میکردن ، در جمع منو حساب نمیکردن و مشکلات دیگه .... خلاصه که خاطره ی خوب فقط چندتا دونه یادم میاد از بچگی . بقیش فقط سختی و بی پولی بود . اما این همه سختی باعث نشد که من له بشم . تلاش کردم ، درس خوندم . از ۱۲ سالگی خرجمو خودم درمیاوردم از راههایی که بقیه فکر نمیکردن ، پول درمیاوردم . حلال . خیلی مطالعه کردم و فرهنگ و رفتارم رو بردم بالا ، درکم از زندگی رو عمیق کردم و هدف پیدا کردم . نذاشتم اون رفتارهای بد ، منو سرکوب کنن . نذاشتم عقده بشه رو دلم . نذاشتم اعتماد به نفسم نابود بشه . الان اونقدرا قوی نیستم ولی تظاهر به قوی بودن میکنم تا قوی بشم . نمیخوام بازنده باشم . الان پدرومادرمو دوست دارم . رفتار اونا با من هرچند بد بود ولی بالاخره پدرومادرم هستن . شاید اگه اون رفتار ها نبود ، الان من این نبودم . ارزش نداره بخوام کینه به دل بگیرم چون اول خودم اذیت میشم. برام دعا کنین ، زندگی هر روزش سخته ولی منم یک مبارزم . هرچند تعداد باخت هام کم نیست ولی بُرد هامم زیاده😊 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
جایی دعوت بودم برنجشون با اینکه کمی نرم بود اما عجیب خوشمزه و معطر بود، طوری که خورشت روی اون اضافه میکردم عطر برنجو میگرفت، تا آخر برنج سفید خوردم فقط 😋 آخر مجلس از کسی که برنجو پخته بود سوال کردم: برنجتون عالی بود چکار کردید؟ به نیت پختید⁉️ گفت من اینجا مهمانم برنجو به من سپردن درست کنم، مقدار پخت این برنجو نمیدونستم، سریع رفتم... ادامه این خاطره واقعی 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
سلام خسته نباشید والدین من از بچگی انقدررررر منو با خواهر کوچیکم (یکسال اختلاف داریم) مقایسه کردن که اعتماد به نفسمو از دست دادم دیگه هیچ جا نمیتونستم حرف بزنم و احساس میکردم من هیچی نمیدونم از همه پایینترم حتی تو مدرسه و دانشگاه که خانوادم نبودن هم دیگه توان ارتباط برقرار کردن با بقیه یا صحبت کردن نداشتم بقدری چپ و راست از کارام نشستن و پاشدن و حرف زدنم ایراد گرفتن که دیگه خودمو باختم همه جا ساکت بودم و هستم که مبادا همه ازم ایراد بگیرن بخدا حتی الان که یکساله عروسی کردم و خونه خودمم هیچ جا نمیتونم با اعتماد به نفس مثل یه آدم عادی رفتار کنم و تو جمع باشم از همه فراری ام هنوزم هیچ جا با هیچ کس نمیتونم ارتباط برقرار کنم حتی تو خانواده همسرم و واقعااااا بابت این موضوع از پدر و مادرم شدیداً دلگیرم که تو ۲۵ سالگی اندازه یه بچه ۵ ساله توان ارتباط برقرار کردن و صحبت کردن ندارم😔😔 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
سلام خانمی 37ساله هستم چهارفرزنددارم👶👶👶👶 وقتی بچه سوم وچهارمم روحامله شدم ازطرف اطرافیانی که همه اهل کلاس بودندوفرزندبیش ازدوتارونشانه بیکلاسی میدانستندخیلی شماتت شدم😔😔😔 فشارهای زیادی به من وهمسرم واردشداماخداروشکربچه هابه یاری خدابزرگ شدندوکوچیکه الان پیش دبستانی میره ولی نکته جالب ماجرااین بودکه عده زیادی درفامیل باتوجه به این تابوشکنی مابعدازمابچه های سوم وچهارم وپشت سرهم آوردندودعاشو به جون ماکردندکه اگرچه ماحرف زیادشنیدیم ولی آخرش خوب شد👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧‍👦👨‍👩‍👧‍👦درضمن هربچه ای که به دنیا آوردم خدا روزیمون رووسعت بخشیدومن این وعده الهی رودرزندگیم به عینه دیدم الانم اگه دیگه بچه نمیارم بخاطرچهاردفعه سزارین شدنه وگرنه بازم بچه میاوردم راستی بعدماچندتاازدوستای شوهرمم روحساب چشموهمچشمی هم که شده تعدادبچه هارو به چهارتا ارتقا دادن .تاباشه ازین چشموهمچشمیها.😄😄😄😄😄😄😄 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•