eitaa logo
فصل فاصله
306 دنبال‌کننده
324 عکس
35 ویدیو
3 فایل
یادداشت‌ها و سروده‌های محمّدرضا ترکی تماس با ما: @Mrtorki
مشاهده در ایتا
دانلود
از راه افتادن درعین گوشه‌گیری چشمم ز ره بینداخت واکنون شدم چو مستان بر ابروی تو مایل خانلری و برخی مصحّحان همین روایت را پذیرفته‌اند، امّا گویا برخی از کاتبان دیوان حافظ چون معنی «چشمم ز ره بینداخت» را درنیافته‌اند، به‌ناچار مصراع اوّل را این‌گونه تصحیف کرده‌اند: «درعین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت». چاپ‌های رایج حافظ، ازجمله غنی ـ قزوینی هم همین را پذیرفته‌اند، امّا «ز ره بینداخت» هیچ مشکلی ندارد و دلیلی برای عدول از آن وجود ندارد. از راه انداختن به معنی «گمراه‌کردن» است. از این شواهد از اسرارالتّوحید و گلستان هم همین معنی فهمیده می‌شود: «روزی شیخ را گفتند: یا شیخ، فلان مریدت بر فلان راه افتاده است مستِ خراب. فرمود: بحمدالله که بر راه افتاده است؛ از راه نیفتاده است!» یعنی: شکر خدا که دچار گناه شده، امّا اصل ایمانش برجاست و گمراه نشده است. عام نادان پریشان‌روزگار به ز دانشمند ناپرهیزگار کاین به نابینایی از راه اوفتاد او دو چشمش بود و در چاه اوفتاد یعنی: انسان عامی و نادان به دلیل نادانی گمراه می‌شود، امّا دانشمند ناپرهیزگار دانسته خود را در چاه گمراهی افکنده است. در این بیت از خود حافظ نیز از راه افتادن به همین معنی است: کار از تو می‌رود، نظری! ای دلیل ره کانصاف می‌دهیم و ز راه اوفتاده‌ایم یعنی: انصاف می‌دهیم و اعتراف می‌کنیم که [با ترک میکده] گمراه شده‌ایم! برخی از شارحان هم چون با «چشمم ز ره بینداخت» مشکل دارند و این تعبیر را مشکل‌ساز و متکلّفانه پنداشته‌، و تعبیر متکلّفانه‌تر «زِرِه انداختن» به معنی «تسلیم‌شدن» [در قیاس با «سپرانداختن»] را در اینجا پیشنهاد کرده‌اند؛ درحالی‌که خوانش «زره انداختن» هیچ پشتوانه‌ای ندارد؛ برخلاف «از راه افتادن» که تعبیری است آشنا و رایج در متون و در شعر حافظ نیز تکرار شده است. بیت یعنی: بااینکه گوشه‌گیر و عزلت‌گرا بودم، چشمم با دیدار زیبایی تو مرا گمراه کرد و کارم به جایی رسید که چون مستان [که قادر به راه‌رفتن مستقیم نیستند و تلوتلو می‌خورند] بی‌اراده به ابروان تو متمایل شده‌ام و بدان‌ها عشق می‌ورزم. @faslefaaseleh