eitaa logo
فصل فاصله
263 دنبال‌کننده
312 عکس
34 ویدیو
2 فایل
یادداشت‌ها و سروده‌های محمّدرضا ترکی تماس با ما: @Mrtorki
مشاهده در ایتا
دانلود
سهراب‌کشان پریشان می‌کند تهمینه از اندوه گیسو را تهمتن می‌درد با اشک از سهراب پهلو را پسر در خاک و خون غلتان، نخواهد برد دیگر جان کنون حتّی اگر کاووس بخشد نوش‌دارو را سراسر لشکر ایران و توران همچنان حیران تهمتن ازچه‌رو نشناخت فرزند پدرجو را؟ «چرا در خون کشید او را و اینک زار می‌گرید؟» دو لشکر در میان خویش دارند این هیاهو را: «به‌جا ناورد در ناورد، با آن زیرکی‌هایش نه آن سیمای رستم‌وار و نه آن بُرز و بازو را؟» پدر با خویش می‌اندیشد، امّا با دلی پرخون و نفرین می‌کند افراسیاب شوم جادو را: «نه همخون است و همخانه که خود خصمی‌ست بیگانه که یاریگر شود افراسیاب آن خصم بدخو را کسی که پشت بر ایران کند، سهراب هم باشد مدان دل‌بند خود وی را، مخوان فرزند خود او را وطن تنها دیار روزهای شادمانی‌‌ نیست که تا در شام سختی‌ها بگردانی از آن رو را...» ولی با این‌همه جان و دلش، روحش، درآشوب است کنار پیکر سهراب از کف داده نیرو را! @faslefaaseleh
💠نماز شب و روزه همه‌روزه بسته ز خوردن دو لب به پیش جهاندار برپای شب چو جان بر دل هر کسی بود دوست نماز شب و روزه آیین اوست ، ج۱، ص۳۶ 🆔️ @faslefaaseleh