eitaa logo
فصل فرهنگ | فلاح شیروانی
1.4هزار دنبال‌کننده
209 عکس
10 ویدیو
2 فایل
فضیلت «خوش خیالی» : «تاب بنفشه می‌دهد، طُرّۀ مُشک سای تو. پردۀ غنچه می‌درد، خنده دلگشای تو. شاه‌نشین چشم من، تکیه گه خیال توست، جای دعاست، شاه من! بی تو مباد جای تو!»(حافظ) ☘️ @fallahshirvani
مشاهده در ایتا
دانلود
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️نادانی انکار (انکار جنگ یا انکار مقاومت) «حسن باقری» گلایه داشت که بابا هشت ماه است که به‌وضوح معلوم است عراق حمله خواهد کرد، چرا انکار می‌کردید، چرا متوجه نشدید، چرا اینگونه در برابر آن ایستادید؟! شهر از دست رفته محسوب می‌شد. عده کمی به مقاومت می‌اندیشیدند. ما بالاخره حتی شکست خوردیم، ولی عده‌ای رادمرد و رادزن داشتیم که شکست را غیورانه نپذیرفتند. حق با کسانی بود که به بازپس‌گیری شهر می‌اندیشیدند. این خواست و این جنگاوری بالاخره نتیجه داد و به صورت معجزه‌آسایی در نبرد پیروز شدیم و فتح بزرگ خرمشهر رقم خورد. ▫️خرمشهر فرهنگی این که رهبری می‌فرمایند «خرمشهرها در پیش داریم»، معلوم است که فقط جنگ سرزمینی منظورشان نیست. ما در جنگ وسیعی هستیم. همه موجودیتمان، از جمله باورها و هویتمان در معرض تهدید است. باور کنیم. سالهاست رهبر معظم انقلاب تلاش دارند این را به جبهه انقلاب بباورانند. «تهاجم فرهنگی»، «قتل و غارت فرهنگی»، «شبیخون فرهنگی»، «تاراج فرهنگی»، «جنگ فرهنگی» و اصطلاحات بسیار این‌چنینی همگی توصیفات رهبری از این صحنه خونبار نبرد بوده است. ما هشیار نبوده‌ایم. افسوس که سالهای طولانی به انکار نظری یا حداقل عملی آن و بی‌خیالی و خفتگی نسبت به آن گذشت. اما پس از ملموس شدن جنگ و هزیمتهای آن، نوبت انکار مقاومت رسید. همان طائفه ناهشیار حالا مقاومت را بی‌ثمر معرفی می‌کردند. تنها دست و پایی آشفته، ناامید و مذبوحانه می‌زدند و فرصت‌ها را هدر می‌دادند. ما در جنگیم. هیچ نقطه‌ای را نباید به دشمن واگذار کرد. در این میدان باید با دشمنی و نفاق و جهالت و یأس و کوته‌فکری و سطحی‌نگری و آشفته‌کاری و ... همهٔ این بُزدلی‌ها جنگید. به امید حق تعالی پیروزی از آن ما خواهد بود. به فضل الهی ما مرد این میدان خواهیم بود. هرچند که مقاتله واقعا نابرابر است، فقط و فقط یکی دو مورد از استعدادهای جنگی دشمن در این نبرد، هیولای «هالیوود» و «فضای سایبری» است، ولی ما کفایت این مبارزه عمیق و بی‌رحم را در خود احساس می‌کنیم. ما به دلایل متعدد ده‌ها برابر توان دشمن در خود اقتدار این هماوردی را احساس می‌کنیم. ┄┅••؛••┅┄ ما بعون الله و مَدده بی‌مهابا می‌جنگیم و هزیمت سختی که آغاز صدها هزیمت دشمن خواهد بود بر آنها وارد خواهیم نمود. هرچند خرمشهر «جمعیت» را از دست دادیم، ولی مظلومانه و مقتدر حصر آبادان «حجاب» را خواهیم شکست و ان‌شاءالله «جمعیت» را هم پس خواهیم گرفت. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند شهید بصیر و والا مقام سیدحسین علم‌الهدی اعلی الله مقامه ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ این طور نمی‌شود درست است که ما یکی از غنی‌ترین فرهنگها را برای برساختن یک زندگی نوین داریم، ولی با کم عملی و باری به هر جهتی و سهل انگاری و بی تعهدی بلایی به سر خودمان آورده ایم که اکنون عرصۀ فرهنگی به بزرگترین تهدید حیات نوین ما تبدیل شده است. این که کارهایی که به فرهنگ مربوطند حساب و کتاب نداشته باشد؛ هرکی به هرکی باشد، تا سطحی ممکن است به خاطر برخی حوادث وقوعش طبیعی باشد، ولی گاهی عمیق می‌شود در حالی که می‌توانسته خیلی بهتر باشد حتی پیشتر وضع بهتری داشته است. این دیگر قابل تحمل نیست. نمی‌شود فقط به معلولها پرداخت. ولنگاری و واگرایی در فضای فرهنگی خیلی وسیع و عمیق شده است. آنقدر که بازسازی جدی این عرصه را ضروری می‌کند. بازسازی جدی، نه نمایش‌ها و همایش‌های همیشگی. ما باید ترسیم موثری از ولنگاری فرهنگی داشته باشیم، سپس بپرسیم برای ریشه‌های این ولنگاری چه باید کرد. خود این ترسیم یک «کار» است، یک کار مهم و اثرگذار. ١. وقتی سکوهای سایبری دشمن آزادتر از هر کشوری در کشورمان فعال است، نمی‌شود هیچ مطلوب فرهنگی‌ای را در کشور به جایی رساند. این تحذیر بیست سال پیش تحلیل بود، الآن تجربه‌ای به بزرگی کوه دماوند پیش روی ما است و هنوز نادانی چون بختک جان ما را اسیر کرده است و سفهایی در جبهۀ انقلاب حرف از بقای این سکوها می زنند. واقعاً خنده‌دار است که با این حال و با این خنجر بزرگ در «قلبمان» مشغول درمان زخمهای فرهنگی باشیم! ٢. بحث سر پوشش و حجاب بانوان است. وقتی وضع پوشاک سالهای طولانی است که هیچ سامان فرهنگی و مدیریت عاقلانه ای ندارد و «به وضوح» در دست دشمن است، و وضعیّت به گونه ای است که حتی مجال را بر افراد عفیف و اهل مراعات بسته است، نمی‌شود وضع حجاب را خیلی بهتر از این کرد. ٣. وقتی سینمای خانگی شیوع عجیبی یافته و هیچ امر مثبتی را ترویج نمی‌کند و دائما مشغول تخریب ذهن و روان جامعه است، و حتی سریالهای تلویزیونی هم به قول حضرت آقا دائماً مردم را در حال مشاجره به نمایش می گذارد، نمی‌شود تعادل روحی برای جامعه به ارمغان آورد و آنها را به حفظ ارزشها دعوت کرد. ۴. وقتی باشگاه‌ها، نمایشگاه‌های مد و لباس، آتلیه‌ها، کلوپهای آموزش بازیگری، مراکز آموزش موسیقی، رقص و آواز و ... واقعا رها است و در این مراکز به راحتی فرهنگ کشور و جوانهای بیچاره و بی‌پناه ما سلاخی می‌شود، نمی‌شود با کارهای نمایشی چیزی را به پیش برد. ۵. وقتی هیجانات تورم اعصاب مردم را به هم می‌ریزد و القای ضعف حاکمیت می‌کند و کسی حواسش به ذهن و روان مردم نیست و گفتگو با مردم و جلب عنایت و همراهی و اهتمام مردم فراموش شده است، نمی شود از آنها غیرت ورزی دربارۀ اصلی ترین شاخصهای هویّت دینی جامعه را طلب کرد. ۶. وقتی گسل‌های فراوان مثل عبدالحمید زهی، به خاطر نادانیها و خباثت برخی کارگزاران در مناطق حساس زاهدان، و گسلهای دیگر در نقاط مختلف فعال می‌شود، و به همۀ جامعه القای ضعف و ناامنی می کند، نمی توان التزام به قانون را امید بست و احترام به قانون را طلب کرد. ٧. وقتی دانه درشت ها و معروفها در صف اول خطاکاری هستند، ولی متعرض آنها نمی‌شویم و بدین وسیله هم پیام ضعف و گیجی می‌فرستیم و هم اعلام نمایشی بودن کارها را میکنیم، نمی شود به اثرگذار بودن برخوردهای حاکمیتی در میان تودۀ مردم امیدوار بود. ٨. وقتی که همه اداره‌های مسؤولی که دل در گرو انقلاب دارند، باری به هر جهت شده‌اند و شدیدا اهل تواکل و از زیر کار در رفتن و بعضا سیاسی‌کاری و ...، به همین واسطه اصلا به موجودیت صفر، بلکه «مانع شکل‌گیری حرکت‌های مردمی» تبدیل شده‌اند، نمی شود به اقدامهای بزرگ و ماندگار و هوشمندانه و پر از هماهنگی و ... دل بست. ┄┅••؛••┅┄ وضع ما خیلی شبیه آن است که در زمستان سرد و استخوان سوز(قتل و غارت فرهنگی) در و پنجره باز باشد و ما بخواهیم با یکی دو بخاری خانه را گرم کنیم. کلاً صحنه عاقلانه نیست. سودمندترین کارهایی که در حال انجام است، یکی تلاشهای تودۀ مردم است که دارد وضع غرورآفرینی پیدا می کند و دیگری ورودهای جدی نیروی انتظامی است که هرچند محدود است، ولی بسیار پرمعنا و پرمغز است(امیدواریم که کارهای ستادی هم به جایی برسد و به این فهرست اضافه شود). این درست است، ولی صحنه صحنۀ نادرستی است و به این دو خیز ارزشمند نمی شود بسنده کرد. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حاج عبدالله والی رحمة الله علیه که «کار واقعی» می کرد و جان انقلاب در مغزش و روحش و رفتارش در جریان بود و با همۀ تنهائیها اثرگذاشت و هر چه زمان بگذرد آفتاب وجودش و کارنامۀ درخشانش نمایان تر خواهد شد. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️اگر عرضه داشتیم همین چند روز چند روحانی مورد سوء قصد قرار گرفتند و ظاهر امر این طور است که افرادی معمولی از کف جامعه به این کار مبادرت کرده اند. وقتی به سیاق حوادث نگاه می کنیم و استشمامی که از وضعیت جامعه و نوع این اتفاقات داریم، می فهمیم که مسأله به هیچ وجه این طور نیست. خیلی روشن است که یک طراحی پشت ماجرا است. حال در این اوضاع مسخره‌ترین تحلیل این است که بگوییم «مردم ناراحتند و حالا دارند آخوند میکشند» یعنی اگر کسی این حادثه‌ها را اتفاقی و طبیعی بداند معلوم می‌شود از یک ذائقه اجتماعی پخته‌ای برخوردار نیست. البته چند بزرگوار جامعه نشناس داریم که این کار را خواهند کرد و در خلوتهای خوشحال خود متنهای مطنطنی برای نصیحت ملوک فراهم خواهند آورد. این که عُرضه داریم خط و ربطها را دربیاوریم یا خیر، مسوولین خودش را دارد و امیدواریم بتوانند این کار را بکنند. ولی آیا نمي‌توانيم از این دشمنی‌های آشکار اسبابی برای آگاهی مردم فراهم کنیم؟ این حق مردم نیست؟ این خوراک مورد نیاز امروز مردم نیست؟ آیا هزینه نمی دهیم که رشد کنیم؟ آیا اینها هزینه های «بسیار بزرگ»ی نیست؟ این بیشتر و پیشتر از همۀ دلسوزان جامعه به خود روحانیت مربوط می‌شود. حضرت امام ره در گفتگویی با رایزنان فرهنگی ایران در خارج از کشور می فرمودند با همۀ بی عرضگیهایی که از خود نشان دادیم ولی بالاخره خدا خواست و این انقلاب صادر شد. یعنی از این بی عرضگی گلایه مند بودند. آن حقیقت تلخی که مسلّم است این است که ما نمی‌توانیم حقایق مسلّم را به گفتمان و باور عمومی مردم تبدیل کنیم. گفتمان یعنی یک معرفتی به باور عمومی تبدیل شود و مطالبه‌ای فراگیر را رقم بزند و بر سر زبان مردم بریزد و زمزمه بشود. گفتمان یک پدیدۀ اجتماعی است و بخشی از فرهنگ جامعه است. حضرت آقا معتقدند گفتمان از اقتدارات بالایی برخوردار است و از روحانیت خواسته‌اند که «باید تبلیغتان گفتمانساز و جریان‌ساز باشد». این یعنی یک تکلیف تخصصی، یعنی یک واجب لابدّ منه. ولی ما نمی‌توانیم حتی حقایق مسلّم را به گفتمان و باور عمومی مردم تبدیل کنیم. چرا؟ ریشه‌های این ضعف در چیست؟ تا کی باید این ضعف ادامه پیدا کند؟ چقدر باید هزینه بدهیم تا به این توانایی برسیم؟ تشکیلات داریم، امکاناتمان هم بیشتر از قبل شده، ولی اثرگذار نیستیم. مثل این که کارخانه تولید موشک زده‌ایم، کلی بودجه و کارمند در اختیار داریم، ولی چیزهای معمولی می‌سازیم. با این محصولات به‌هیچ وجه سرنوشت جنگ عوض نمی‌شود. «اداره»ی تشکیلات خیلی ما را به خود مشغول کرده است و نمی رسیم اثرگذار باشیم. این آفت «الگوهای فعلی حل مسأله» در کشور ما است. به هر کسی انتقاد داریم جای خود. این ضعف را چه موقعی و چگونه برطرف خواهیم کرد؟ چیزی که روشن است این است که «اثرگذاری» نقطه عطف توجهات ما و دغدغه تعیین‌کننده ما نبوده است. اگر هم به آن توجه داشته ایم، دستان ما را به انضباط کافی نکشانده است. ┄┅••؛••┅┄ ضعفها از نقطه های معرفتی شروع می شود. ما هیچ چیز را عمیق و مُشبع تحلیل نمی کنیم(و واقع این است که پیش از تحلیل، حتی جایگاه ثبوتی آن را هم به خوبی نمی دانیم. سرگشتگی در باب جایگاه حجاب یک نماد آشکار این ضعف تئوریک است). گویا هیچ کس چنین انگیزه ای ندارد و چنین محصولی عملاً «هیچ» مشتری ای در نهادهای متولی امور فرهنگی ندارد و طبعاً چنین سفارشی و چنین «فشارها» و «اصرارها»یی هم در آن کانونهای مسؤولیّت شکل نمی گیرد. این عملاً یعنی نه این که اگر تحلیلی بود به کار می گیریم، یعنی متولیان امور فرهنگی ببینند که بدون این تحلیل کارشان «واقعاً» لنگ است و مرتب بر سر همه فریاد بزنند که چرا این سوخت را آماده نمی کنید. ضعفها از نقطه های معرفتی شروع می شود و به ساحتهای راهبردی می رسد. گویا الگوهای تغییر فرهنگ در نظرگاه ما تا حدّی ساده و بسیط است. به همین جهت معمولاً سناریویی در کار نیست و این طور نیست که در اذهان چاره اندیش ما بیست اقدام پشت سر هم چیده شده باشد ــ چه برسد به این که یک بافت مترابط را تشکیل بدهد ــ و بنا باشد که از نقطه ای شروع کنیم و با این آرایش و این آهنگ جلو برویم و چیزی را به جایی برسانیم. ضعفها پس از نقطه های معرفتی و ساحتهای راهبردی به میدانهای مهارتی و کارآزمودگی نیروی انسانی می رسد. پس از آن هم به مهارت سپاه داری و لشگرکشی و همآوردی جبهه ای. فراموش نکنیم که این نقیصه بسیار شبیه آن است که یک دیده‌بان هیچ مهارت مؤثری در دیده‌بانی نداشته باشد، ولی سپاه را به دیدبانی خود دلخوش کرده باشد. ما گفتمانساز نیستیم. این نگاه نقد و سخن تلخ ابتدا متوجه همۀ ما روحانیّت است نه یکی دو مرکز خاص. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخۀ گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت زینب پیامرسان عاقل، باتدبیر و موفق کربلا سلام الله علیها ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • «قُلْ مٰا يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لاٰ دُعٰاؤُكُمْ»﴿الفرقان‏، 77﴾ بگو: «پروردگارم به شما اعتنا نمی کند، اگر «خواندن»تان نباشد!» ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️چه خبر از حجاب؟ اگر از احوال این عزیز خدا و اولیای خدا جویا باشید، با صد أسف وضع حجاب در جامعۀ اسلامی ما خوب نیست. چه بسا همه می دانیم ... پنهان نیست که دشمن روی حجاب تمرکز کرده است. البته سالها است که از چند زاویه روی آن کار کرده است و حالا دارد نتایجش را می بیند. او همواره حجاب را مهم شمرده است. حتی در کشورهای خودشان هم این حساسیّت روی حجاب را با همۀ افتضاحات بین المللی که برایشان داشته است، از خود نشان داده اند. آنها حجاب و حیا را کلیدی می دانند. یک تاریخ دربارۀ آن اندیشه و تجربه دارند. از این طریق به پیروزیهای بزرگی علیه مؤمنان و زندگی ایمانی و الهی دست یافته اند و فراموشش نمی کنند. آری با حجاب مشغولمان کرده اند. دشمنان دین و ایران و منافقان رنگارنگ وطنی خوشحال باشند، ولی مثل همیشه با تلاش «مؤمنانه» از این تهدید یک رشد بزرگ و پیشرفت ساز برداشت می کنیم. اصل، خدایی است که شاهد همۀ ما است و او است که به کارها برکت می دهد یا آتش نمرود را خاموش و بی اثر می کند. «وَ مَنْ يَتَّقِ اَللّٰهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»﴿الطلاق‏، 2﴾ «آن که ضوابط الهی را مراعات کند، «خدا» برای او راهی برای خروج از مضیقه قرار می دهد» پیروزی در «جنگ حجاب» محدود به این نقطۀ کلیدی نمی ماند، بلکه با عزم و هشیاری و نشاط ملی مؤمنانه ای که می آفریند می توان سراغ ریشه های فسادهای اقتصادی رفت. با عقلهای مریض غیر اسلامی نمی توان «مهار تورم» و «رشد تولید» را فهم کرد. این را هم با شعور راهگشای مؤمنانه و انقلابی می توان فهمید. این شعور(شعور مؤمنانه) باید مجالی برای نفس کشیدن و نشاط و استواری بیابد که حجاب بهترین زمینه را برای آن فراهم نموده است. آری وظیفۀ آشکار خود را انجام بدهیم تا برکات حیرت انگیز آن را ببینیم. «... وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاٰ يَحْتَسِبُ، وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اَللّٰهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، إِنَّ اَللّٰهَ بٰالِغُ أَمْرِهِ، قَدْجَعَلَ اَللّٰهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً» ﴿الطلاق‏، 3﴾ «آن که ضوابط الهی را مراعات کند خداوند متعال او را از ناحیه ای روزی (و پیشرفت) می رساند که حسابش را نمی کرد(به نظر بی ربط می رسید). کسی که به خدا تکیه کند او واقعاً برایش کافی است. خداوند کار خود را به انتها می رساند. خداوند برای همه چیز قانون و قاعده گذاشته است. ▫️برای حجاب و عفت و معنویت دعا کنیم! این را که دیگر می فهمیم، این را که دیگر قبول داریم، این که دیگر مقدورمان هست. اگر مثل اصحاب رسول اکرم ص بعد رحلت نبی کار را تمام شده فرض نمی کنیم(طوری که هر چه ولیّ خدا و صدیقۀ کبری اصرار می کنند که اگر یاری کنید ورق برمی گردد، خود را عاقلتر از آن می دیدند که کار بیهوده کنند)، و اگر لجاجت نابودمان نکرده است و اگر روشنفکری فکرمان را عوض نکرده است، طبعاً اقدامهای مؤثری می کنیم، ولی در هر صورت اینقدر معلوم هست که برای این ارزش اسلامی باید از خدا مدد بخواهیم و اصرار کنیم!؟ باید سر به سجده های طولانی بگذاریم و به خاطر کوتاهیهای ممتد و طولانی و متنوع و حیرت انگیز در حق جوانانمان و غفلت از کید و کدّ دشمنانمان از پیشگاه ربوبی طلب عفو کنیم و از او بخواهیم که ما را به اعمال زشتمان نگیرد و در حق ما و این ملت مظلوم و این تاریخ پر از تلخی و این انقلاب خونبار و امیدآفریده رحمت بیاورد و مددهای شاهانه به ما بدهد. اگر برخی همچون امام و رهبری عزیزمان گمان می برند که حجاب «تنگه اُحُد فرهنگی» انقلاب اسلامی است، آیا بی راه می گویند؟ آیا اگر از سرنوشت لشگر موسی علیه السلام یا مسلمانان «آندلس» به دلهره می افتند و احتیاط می کنند، خطا می کنند؟ آیا اگر وضع حجاب امثال ترکیه یا حتی کشورهای اروپایی مسیحی را نگران کننده و منشأ انحرافات بزرگ و راهبردی و تعیین کننده و پشتیبان این انحرافات در کشورهایشان می بینند، زیادی حساس شده اند؟ خیر!! بماند که ایران ترکیه نیست، به هیچ وجه. ایران زیر بی رحمانه ترین ضربه های نظام خون ریز و مستکبر و بی دین و دین ستیز و انسانیّت ستیز غربی بوده است. دیگر مخفی هم نمی کنند که انقلاب اسلامی و ایران انقلابی را دشمن شمارۀ یک موجودیّت کثیف و شرم آور خود می شمارند. و دنبال راه رخنه می گردند و این را یافته اند. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند حضرت ام البنین سلام الله علیها که با معرفت و غیرت و اقدامهای به جا و به موقع خود از یک انسان معمولی به یک اسطورۀ شیعی تبدیل شد. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ حجاب‌گستری استوار اگر حجاب یک گلوگاه است و نقطۀ آغاز یک حراست بزرگ فرهنگی یا نقطۀ آغاز یک وادادگی گسترده و پهناور است، و دشمن نیز روی آن سرمایه گذاری مجدانه، مستمر، چندین ساله و چند جانبه نموده است، و اکنون تهدیدهای آن خود را بهتر از همیشه نشان داده است، پس باید «همه‌جوره» پشت آن را محکم کرد و با قدمهایی استوار و پیگیر دنبال آن را گرفت. این پیگیری سطوح مختلفی دارد که یکی از آنها اصل «عقلانیّت حجاب» است. ما به حجاب چگونه نگاه می کنیم، چه تفسیری از آن داریم، چه جایگاهی به آن می دهیم، چه ربط و پیوندی بین آن و دیگر ارزشهای اسلامی زن یا زن و مرد قائل هستیم، چه آبشخورهایی برای انتخاب فردی یا اجتماعی حجاب قائلیم، اصل و فرع حجاب را چه می دانیم، چه تنوعی برای حجاب می بینیم، حجاب را یک حق می دانیم یا تکلیف، الزام به حجاب را درست می دانیم یا خیر، حجاب را در چه صورتی قابل صرف نظر کردن می بینیم، و ... دهها بحث این طوری از منظر فقهی و حقوقی و انسان شناختی و اخلاقی و تربیتی و سلوکی و فرهنگی و زیبایی شناختی و ... دربارۀ حجاب قابل طرح است. برخی از این بحثها خیلی کلیدی است. برخی از این بحثها اساساً جلوه و هویّتی به «مسألۀ حجاب» می‌دهد که می‌تواند آن را برای قشر وسیع و متنوعی از مردم ایران جذاب و خواستنی نماید. عاقلۀ انقلاب، یعنی جامعۀ دلسوزی که به تحول ایران عزیز ما می اندیشد، نباید دربارۀ حجاب هیچ رکود و ضعف نظری‌ای را بپذیرد و تنها به کارهای قانونی یا فرهنگی بسنده کند. اگر دنبال جوششهای بزرگی به نفع حجاب هستیم باید رسیدگی عقلی عمیقی به آن نموده باشیم. اگر این کار به صورت مُشبعی تاکنون صورت نگرفته است باید هیچ زمانی را برای این رسیدگی از دست ندهیم، بلکه تا می توانیم جبران کنیم. هر تمدنی از عقلانیّت تغذیه می کند و زندگی نوین شیعۀ ایرانی تنها و تنها تمدنسازی را هدف گرفته است، پس باید به عقلانیّتی نوین تکیه داشته باشد. رهبر معظم انقلاب، بنای يک نظام و تمدّن اسلامی و يک تاريخ جديد را قضيه ای جدي دانسته و می فرمایند : «بايد همه احساس کنند که مسئوليت ايجاد تمدن اسلامی نوين بر دوش آنهاست»(23/ 7/ 1391) و معتقدند که تمدن سازی نوین از عقلانیّت نوین تغذیه می کند و انقلاب اسلامی ایران سخن و عقلانیّتی نوین به جهان امروز عرضه کرد. از نظر ایشان «عقلانیت یعنی نیروی خرد انسان را استخراج کردن و آن را بر تفکرات و اعمال انسان حاکم قرار دادن»، «برای تشکیل مدینه فاضله و امت واحده اسلامی و تمدن بزرگ اسلام، باید عقل را معیار و ملاک قرار بدهیم» البته می افزایند که «عقلانیت به معنای محافظه‌کاری، مسامحه و تساهل نیست» برای موفقیّت هر حرکت بزرگ اجتماعی پشتیبانی اندیشه را لازم می شمارند و می فرمایند : «یک نهضت بزرگ اگر بخواهد در میان مردم پا بگیرد؛ جا پیدا کند؛ با قبولِ نخبگان و زُبدگان جامعه مُواجه شود، باید حرف و سخن نو به صحنه بیاورد و داشته باشد. با شعار مردم را چهار صباح می‌شود در صحنه نگه داشت؛ اما مبارزۀ بنیانی را با صِرف شعارهای سطحی و پوک ـ که در دهان بعضی‌ها می‌بینید ـ نمی‌توان راه انداخت، بلکه برای آن مبارزه و در صحنه نگه داشتن مردم، فکر لازم است؛ برای پشتوانۀ حرکت عظیم مردمی، یک سد و تکیه‌گاه مستحکم فکری لازم است» و سرّ توفیقمندی حضرت امام را نیز دست یابی به یک اندیشه و عقلانیّت نیرومند می دانند : «امام بزرگوار نهضت ما توانست این تکیه‌گاه مستحکم فکری را از اسلام استخراج کند. پایه‌های عمدۀ این تفکر همان اصول اسلامی بود که بازشناسی و بازفهمی می‌شد، بدون اینکه مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد.»(18/ 3/ 1382) ┄┅••؛••┅┄ حجاب آنچنان که از آن بر می آید یک مطلوبیّت و یک رفتار ساده و سطحی نیست که بتوان در دوران معاصر با یکی دو توصیۀ ساده از آن حراست نمود. باید عقبۀ نظری نیرومندی برای حراست از این پارۀ مؤثر زندگی متعالی و عفیفانه فراهم نمود. باید همۀ تلاشها و پرشها را ــ چه مثبت و چه منفی ــ تجمیع کرد و در آنها دمید تا ببالند و سطح عقلانیّت حجاب را حسابی بالا ببرند. در این شلوغیها به تمسخر ورودهای نظری نپردازیم و حال که هیجانی به نفع حجاب ایجاد شده از آن برای ارتقای سطح بحثهای نظری در این باب استفاده کنیم. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿شاخه گل صلوات، هدیه به روح بلند رقیه خاتون گل پژمردۀ کاروان رسالتمند و پرسخن سیدالشهداء علیه السلام. ☘️@faslefarhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا