eitaa logo
کانون فرهنگی تبلیغی شهید فاتح
636 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
2 فایل
🌍 مشهد ارتباط با ادمین : @fateh_kanoon
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون فرهنگی تبلیغی شهید فاتح
#یکی_از_میان_ما 💚🌷💚🌷💚 نام و نام خانوادگی: شهید مرتضی دوران تاریخ تولد: ۱۳۷۴/۰۱/۱۳ تاریخ شهادت: ۱۳
شهید مدافع حرم مرتضی دوران در تاریخ ۱۳۷۴/۰۱/۱۳ در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر و مادرش اصالتا اهل منطقه لعل استان غور افغانستان بودند. آقا ابراهیم دوران و رقیه خانم قنبری متولد شهر مشهد بودند که با هم ازدواج کردند و صاحب ۴ فرزند شدند. دو دختر و دو پسر که مرتضی فرزند اول خانواده بود.اسمش را پدر بزرگش انتخاب کرد. پدر و مادر مرتضی تولیدی پوشاک داشتند و پا به پای هم کار میکردند و زندگی را میگذراندند. مرتضی در کنار درس کمک دست خانواده بود و تابستانها شاگردی گچ کاری میرفت. تا اول دبیرستان درس خواند و بعد ترک تحصیل کرد و رسما وارد کار گچکاری شد. سه چهار سال طول کشید تا در کارش استاد شد. مرتضی پسر آرامی بود و احترام همه خانواده را داشت. اما هوای سارا خواهر کوچکترش را بیشتر داشت. از اواخر سال ۱۳۹۳ رفتار مرتضی عوض شد. شبها که خانوادگی دور هم مینشستند از تکفیریها و اخبار جنگ سوریه برای پدر و مادرش صحبت میکرد اما پاسخی از آنها نمیگرفت. اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ بود. یکماه از ۱۹ سالگی مرتضی میگذشت که به مادرش گفت میخواهد همراه استاد گچکاری‌اش برای کار به کیش بروند اما مادرش باور نکرد و برای جلوگیری از رفتن احتمالی مرتضی به سوریه ، مدارک شناسایی را مخفی کرد. مادر برای مشورت با عموی مرتضی که بزرگتر خانواده و ساکن قم بود، تماس گرفت و گفت که مرتضی میخواهد برای کار به کیش برود اما گمان میکند در حقیقت قصد رفتن به سوریه را دارد. عمویش درجواب پاسخ داد که مانع نشوید. بگذارید برود. وقتی جنگ را از نزدیک ببیند خودش بر میگردد. نذری کنید و او را به خدا بسپارید. غافل از آنکه مرتضی قبلا ثبتنام کرده و قصد رفتن دارد و چون خانواده همچنان مخالف بود و مادرش بیقراری میکرد برای رفتن به کیش اصرار کرد. چند روزی گذشت و مرتضی کوله بارش را بست و با مادرش خداحافظی کرد. مادرش جلویش را میگیرد و میگوید میدانم که داری به سوریه میروی، اگر میشود نرو. مرتضی در پاسخ گفت که دارد برای دفاع از حرم ها میرود سوریه. مادرش گریه کنان از او خواست که منصرف شود اما وقتی اراده مصمم مرتضی را دید دیگر اصراری نکرد. ۴ تیرماه سال ۱۳۹۴ مادر مرتضی برای تولد فرزند چهارمش در بیمارستان بستری بود که مادربزرگ مرتضی به او چشم روشنی داد بخاطر آمدن دو پسرش، هم آمدن مرتضی از سوریه هم تولد پسر دوم خانواده که اسمش را محمد گذاشتند. مرتضی بعد از دو ماه مرخصی برای کار به دماوند رفت و برای اعزام دوم از همانجا رضایت مادرش را گرفت. در همین اعزام پای مرتضی مجروح شد و برای گذراندن دوران نقاهت به منزل آمد و برای اینکه بتواند دوباره به سوریه برود از کمسیون پزشکی خواست که برایش درصد جانبازی ثبت نکنند. چون مرتضی هنوز دوران نقاهت را سپری میکرد و حق اعزام مجدد نداشت. برای بار سوم با نام دیگری عازم سوریه شد. روز مادر با مادرش تلفنی صحبت کرد و روزش را تبریک گفت. ولی زمانیکه روز پدر از راه رسید مرتضی با خانواده تماس نگرفت. خانواده نگران و دلواپس، روزها را بیخبر از مرتضی میگذراندند. تا اینکه خبر به خانواده رسید، مرتضی در تاریخ ۲۴ فروردین ماه سال ۱۳۹۵ بر اثر اصابت گلوله به سرش به درجه رفیع شهادت نائل شده و پیکرش نیز پس از ۲۱ روز شناسایی شد. و این به دلیل اعزام آخر مرتضی با هویت غیر واقعی بود که شناسایی را به تاخیر انداخت. مرتضی در هنگام شهادت تنها ۱۱ روز از تولد ۲۰ سالگی اش گذشته بود. پیکرش در تاریخ ۱۳۹۵/۲/۱۴ همزمان با شهادت امام موسی کاظم (ع) در مشهد تشییع و در گلزاری شهدای بهشت رضا (ع) به خاک سپرده شود. از همرزمان شهید مرتضی دوران میتوان شهید صادق رسولی را نام برد. https://eitaa.com/fateh_kanoon93