#بســـــݥرب_الحسیـــــن 🌹
می خواهم از #میلادت بنویسم و از شوقی که #ملائک را به دست افشانی و پایڪوبے ڪشانده ...
از #شب_قدری دیگر ڪه بہ وقوع پیوست ...
و از واقعہ ای که #دردائیل ملڪ را به خیال وقوع قیامت رساند ...
اما نمے دانم چرا بعد از بہ نقش قلم نشاندن همہ این وقایع وقتے قلم قصد به نقش کشیدن شادیها را دارد ناخودآگاه ذهنم بہ لحظہ اے ڪشیده مےشود که قنداقہ #حسین در دستان مبارڪ حضرت #رسول است اذان و اقامہ در گوشهای مبارڪش تلاوت مےشود ... و...
چہ غمبار نمے تواند حتے جلوے #صدیقہ_طاهره پاره تنش مخفے کارے کند ناخودآگاه لبان مبارڪشان را به سمت گلوی نوزاد نزدیڪ مے فرماید و بوسہ ای از #گلوی_مبارڪ نوزاد مے گیرد ...
و چه بےتابانہ نگاه #زهرای_اطهر به سمت #بوسہ_گاه متمایل مے شود ...
بغض امانش نمےدهد لحظہ به لحظہ صدای جنینے نوزادش در گوش جانش طنین انداز مےشود ...
همان نوای #غریبانہ و آوای جانسوز که هر روز بر گوش جانش مےسرود :
" انا العطشان ... انا الغریب ... "
بی تاب مے شود آرام زیر لب مے غرد : " بُنے بُنے ... قتلوڪ و عن الماء منعوڪ ..."
#صلےاللہ_علیڪ_یااباعبداللہ_الحسین .. 🌹🍃
#صلےاللہ_علیڪ_یا_فاطمةالزهرا ...🌹🍃
✍🏻 #سیده_رحیمہ_ابطحے