• اولش میخواستم یه پست مجزا توی اینستا برای کتاب «و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد» بذارم. بس که دوستش داشتم! اما صفحه شخصی نویسنده رو که دیدم و البته کنایههای توی کتاب رو، نظرم عوض شد. بیش از حد ضدارزشهام بود.
اما این بخش از کتاب توی این کانال کوچیک بمونه به یادگار. عاشقش شدم و بارها خوندمش.
«بابا موقع حرف زدن کمکم رو کرد که مردم روستا درباره دختر مجردش -که معلوم نیست در خانهای خالی نزدیک کوه چه غلطی میکند- به پچپچ افتادهاند. سوژهای جدید، با پای خودش، به دام افتاده بود. آنجا مهم نبود چند کشور جهان را گشتهام، چند سال در تهران خانهای مستقل داشتهام، مدرک دانشگاهیام چیست یا چهکارهام. در روستا فقط دختری مجرد بودم. دختر مجردِ تنها؛ صاحبِ زنانگیای که هنوز تصاحب نشده. دختر مجرد افسرده نمیشود، گریه نمیکند، غمگین نمیشود و برای خودشناسی به خلوت نیاز ندارد. دختر مجرد فقط دختر مجرد است.»
#کتاب
#حقتاابد
#اردیبهشت_هزاروچهارصدوسه
@fateme_alemobarak