🌙
یکی از لوازم مهم نوشتن، دقت به جزییات است. این دقت فقط با خوب دیدن و خوب شنیدن به دست میآید.
مولانا چند بیتی دارد درباره گندم و نان و نانپز که هروقت شاطر نانوایی سنگگی را میبینم، یاد این ابیات میافتم:
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی مستی فزاید
خمیر و نانبا دیوانه گردند
تنورش بیت مستانه سراید
به کفشهای نانپز خیره میشوم که چطور پاهایش را عقب و جلو و چپ و راست میبرد، به انگشتهایش که خمیر را روی پارو پهن و نوک انگشتهایش را توی خمیر فرو میکند و آخر سر با کف دو دستش، ضربه نهایی را میزند. حس میکنم این مستی فقط به نانپز سنگگی راه یافته و نه دیگر شاطر نانهای دیگر.
امروز عصر که رفتم نانوایی، جغله پنجساله ام، حسن، طبق معمول که همه جا را رصد میکند، گفت: مامان تو چرا اون طرفو نگاه میکنی؟
- کدوم طرف؟
نگاهش را پایین انداخت و با لبخندی معنادار که یعنی خودت میدونی و چرا میپرسی، گفت: طرف مردا رو.
*پ.ن: آقا برا بچههاتون کتاب نخونید😅
چیزی یادشون ندید.😁
دیگه نمیذارن به خمیر سنگگی هم نگاه کنیم و دو خط درباره نون و نونوایی و شاطر بنویسیم.
#مولانا
@fatemehrajabi_beheshtabad
🌙
در اگر بر تو ببندد، مرو و صبر کن آنجا
ز پس صبر، تو را او به سرِ صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
#مولانا
@fatemehrajabi_beheshtabad