شاخص های سنجش معنویت در انقلاب اسلامی.pdf
452.5K
🌀 شاخص های سنجش معنویت در انقلاب اسلامی ایران
✍️ بیان مسئله:
🔻یکی از پرسش های اساسی که در جامعۀ ما مطرح می گردد این است که آیا معنویت مردم ایران قبل از انقلاب اسلامی با بعد از انقلاب اسلامی افزایش یافته است یا روند رو به نزولی پیدا کرده است؟
🔻مردم در دوران انقلاب اسلامی نسبت به دوره گذشته معنوی تر شده اند یا معنویت آنها کاهش پیدا کرده است؟
🔻اساسا معنویت مردم ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چه تغییری کرده است؟
📋 فهرست بحث:
🔻شاخص اول: توجه به وضع گذشته
🔻شاخص دوم: موانع پیشرفت معنوی
🔻شاخص سوم: محدودۀ دخل و تصرف حکمرانی در معنویت جامعه
🔻شاخص چهارم: نقش حالات روحی مردم در سنجش معنوی
🔻شاخص پنجم: تفاوت ارزشمندی عناصر مقوم معنویت جامعه
🔻وزنۀ ولایت در سنجش معنویت جامعه
✅بررسی معنویت در دوران پهلوی
✅برخی از دستاورهای معنوی انقلاب اسلامی:
1️⃣. شهادت پروری
2️⃣. حضور میلیونی جوانان در زیارت اربعین و مراسمات دینی
✅موانع تراشی نظام سلطه برای معنویت زدایی از مردم ایران
✅ابعاد جهانی آثار و برکات معنوی انقلاب اسلامی
✅«انقلاب اسلامی» سرآغاز امواجی از معنویت در جهان بشریت
#دهه_فجر
#ایران_قوی
#ایران_قوی
#انقلاب_مردم
🇮🇷ویژه نامه دهه فجر و انتخابات 👇
https://eitaa.com/fatemi222/12076
منبرک فاطمی
🌸🍃﷽🍃🌸 ✋فهرست مطالب جهت دهه فجر ✅ا1⃣👈اولین دستاورد: 🔺 ثبات،امنیت وحفظ تمامیت ارضی https://eitaa.co
در ادامه مبحث بالا ویژه معنویت، به ادرس زیر هم میشود مراجعه کرد👇
https://eitaa.com/fatemi222/5065
اعتکاف بصیرتی راجی.mp3
22.2M
اعتکاف بصیرتی مشهد با حضور استاد راجی
🍃🌹🍃
@fatemi222
📜 حکومت، ضرورت و مشروعیت
▫️یک نگاه به استناد روايتِ: «كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ»: هر پرچم و هر جريانى را كه در دوران غيبت برافراشته شده و قيام نمايد حتى اگر مقبوليت هم داشته باشد، بدون مشروعيت و طاغوت مىداند.
▫️استاد به اين نگرش اينگونه پاسخ مىدهند: آنجا كه پذيرش جهانى براى حكومت مهدى نيست، نمىتوان از پذيرشهاى مقطعى و منطقهاى چشم پوشيد، بلكه بايد از اين امكان استفاده كرد و به زمينههاى بيشتر و گستردهتر دست يافت.
▫️ آن چه در اين روايت نفى شده اين است كه در اين مرحله به خويشتن دعوت كرد و از معصوم چشم پوشيد، كه دعوت به خويشتن و بالا بردن پرچم و استقلال در حكومت، همان طاغوتتراشى و حمايت و دعوت به طاغوت است.
▫️بنابراين، تلاش براى تشكيل حكومتى كه به معصوم دعوت نموده و زمينهساز حاكميت او باشد ضرورى و مشروع است و آن چه نامشروع مىباشد دعوت به خويش است.
✍🏻 عینصاد
📚 #مشکلات_حکومت_دینی | ص ۱۳
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
#ایران_قوی
#انقلاب_مردم
🇮🇷ویژه نامه دهه فجر و انتخابات
منبرک فاطمی
✔️تشریح هفت روش امام کاظم علیه السلام در ایستادگی در مقابل طاغوت 👇 https://eitaa.com/fatemi222/12167
هفت روش مبارزاتی امام هفتم علیه السلام جهت استفاده ارادتمندان منتشر میشود👇
فرهنگ سازی برای تشکیل حکومت
نفوذ در حکومت
رازداری (تقیّه مداراتی)
مبارزه منفی
- تربیت اندیشمندان فکری و سیاسی
حمایت از انقلابیان
حفظ نیروهای کارآمد
یکی از پرسش های مهم در زندگی امام کاظم (ع) این است که چرا آن حضرت دست به قیام مسلحانه نزد؟
در پاسخ می گوییم: وضع سیاسی و اجتماعی عصر امام نشان می دهد که شرایط برای قیام مسلحانه فراهم نبوده است، زیرا در روزگار بنی عباس به ویژه هارون، عرصه چنان بر اهل بیت (علیهم السلام) تنگ بود که کسی توان فعالیت سیاسی و حتی فرهنگی نداشت.
راویان حدیث جرئت نداشتند آشکارا از امام کاظم (ع) نام ببرند و مطالب گران بهای تفسیری، فقهی، عرفانی و علمی او را نقل کنند. به همین دلیل آنان آثار گران بها و مطالب مستند حضرت را به صورت کنایه و اشاره می نوشتند و برای یک دیگر می خواندند، و با عبارت های زیر از امام یاد می کردند: سمعت ابا ابراهیم، سمعت ابا الحسن، روی عن العبد الصالح، قال العالم او السید، حدثنی الرجل و یا کتبت الیه... .
از سوی دیگر، سیاست و مشی حکومت ، ستیز با شیعه بود. ضمن این که نظام استبدادی بنی عباس از موسی بن جعفر (ع) و پیروانش وحشت داشت و کینه و حسد خویش را از راه های مختلف نشان می داد.
هارون نیز روش هادی را ادامه داد و فدک را غصب کرد و نگذاشت منافع آن به حضرت موسی بن جعفر (ع) و اهل بیت برسد. او با گماردن مأموران ویژه، ارتباط مالی امام و شیعیان را قطع کرد تا جایی که آن بزرگوار بارها از سختی معیشت خویش می نالید.
افزون بر آن، هارون هر از گاهی برای آن حضرت مزاحمت فراهم می کرد و او را از مدینه به بغداد و یا بصره منتقل می نمود و به بهانه این که مردم را به سوی خود می خواند و کارش به اختلاف و خون ریزی می انجامد، به زندانش می افکند.
هارون در سال 170 ه.ق در برابر قبر پیامبر خدا (ص) برای فریب افکار عمومی چنین گفت: ای پیامبر خدا! برای کاری که تصمیم گرفته ام انجام دهم از تو پوزش می طلبم؛ می خواهم موسی بن جعفر (ع) را زندانی کنم، زیرا او مردم را به خویش دعوت می کند و با این کار در پی اختلاف میان امت تو و ریختن خون آنهاست.
به هر روی، وضع جامعه عصر امام کاظم (ع) به گونه ای بود که قیام مسلحانه ره به جایی نمی برد. به همین دلیل آن حضرت تصمیم گرفت از راه های دیگری با حکومت طاغوت مبارزه کند،
که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می کنیم
نکاتی از زندگی امام کاظم علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2429
✋
شیوههای مبارزه سیاسی امام کاظم (ع) با چهار خلیفه
1- فرهنگ سازی برای تشکیل حکومت
خلفای معاصر امام از جمله هارون می دانست که امام کاظم (ع) و پیروانش، وی را غاصب خلافت پیامبر و زمام دار ستم گری می دانند که با زور و قدرت، سرنوشت مسلمانان را در دست گرفته است و اگر روزی قدرت را به دست آورند، در نابودی حکومت او لحظه ای درنگ نخواهند کرد. از سوی دیگر، دشمنان نیز می دانستند که امام در صدد تشکیل حکومت است و آن را حق خود می داند. از این رو نسبت به آن حضرت، حساس و در صدد از بین بردن او بودند.
در مقابل، امام کاظم (ع) نیز از راه های مختلف سعی می کرد فرهنگ تشکیل حکومت اسلامی در جامعه نهادینه شود. این امر بسیار مهم بود، زیرا این اندیشه به وجود می آمد که حکومت از آنِ خاندان پیامبر است و بنی عباس، آن را غصب کرده اند. گفت و گوی زیر که میان پیشوای هفتم و هارون رخ داده به خوبی از اهداف عالی امام در زمینه تشکیل حکومت اسلامی و نیز از نیات پلید هارون، پرده بر می دارد.
روزی هارون (شاید به منظور آزمایش و کسب آگاهی از آرمان امام هفتم) به آن حضرت اعلام کرد که حاضر است «فدک» را به او برگرداند. امام (ع) فرمود: در صورتی حاضرم فدک را تحویل بگیرم که آن را با تمام حدود و مرزهایش پس بدهی. هارون پرسید: حدود و مرزهای آن کدام است؟ امام فرمود: اگر حدود آن را بگویم هرگز پس نخواهی داد. هارون اصرار کرد و سوگند یاد نمود که این کار را انجام خواهد داد. آن گاه امام حدود آن را چنین تعیین فرمود: حدّ اولش، عدن؛ حدّ دومش، سمرقند؛ حدّ سومش، آفریقا و حدّ چهارمش مناطق ارمنیه و بحر خزر است. هارون که با شنیدن هر یک از این حدود، تغییر رنگ می داد و به شدت ناراحت می شد، نتوانست خود را کنترل کند و با خشم و ناراحتی گفت: در این صورت چیزی برای ما باقی نمی ماند. امام فرمود: می دانستم که نخواهی پذیرفت و به همین دلیل از گفتن آن امتناع داشتم.
نکاتی از زندگی امام کاظم علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2429
2- نفوذ در حکومت
یکی از روش های بسیار مهم مبارزه امام، نفوذ در حکومت غاصب بود. این روی کرد هم موجب حفظ شیعیان می شد و هم امام از سیاست های حکومت آگاهی می یافت، و در سمت و سوی مبارزه امام و شیعیان تأثیرگذار بود؛ بدین معنا که راه کارهای مناسبی برای مبارزه علیه حکومت و حفظ شیعیان پیش بینی می نمودند. بدین منظور امام برای سامان دادن به مبارزات سیاسی و حمایت از نیروهای شیعی، برنامهای تدارک دید که بر اساس آن نیروهای فعال و مطمئن، در مسئولیتهای کلیدی حکومت قرار می گرفتند که یکی از اعضای فعال آن، «علی بن یقطین» بود.
او بارها از امام (ع) خواست که اجازه دهد از مسئولیتهای خویش در حکومت بنی عباس کنار رود، لکن امام (ع) بدان رضایت نداد و او را با کلمات زیر دل گرم نمود که شاید خداوند به وسیله تو شکسته احوالی ها را جبران و آتش فتنه مخالفان را از دوستان خویش دفع کند.
بعضی از ثمرات نفوذ افراد مؤمن در دستگاه خلافت جور بدین قرار است:
- رساندن اطلاعات داخلی حکومت به امام علیه السلام
مرحوم مجلسی می نویسد: زمانی که قیام شهید حسین (فخ) سرکوب شد، سرهای آنان به همراه عده ای اسیر برای موسی فرزند مهدی، از خلفای بنی عباس، فرستاده شد. او دستور داد که اسرا کشته شوند و از دیگر علویان سخن به میان آورد تا این که به نام امام موسی بن جعفر (ع) رسید و با خشم زیاد اظهار داشت که حسین (فخ) به دستور او قیام کرده است، زیرا او وصی این خاندان است. خدا مرا بکشد اگر او را زنده نگه دارم. در این زمان بود که علی بن یقطین، واقعه را به صورت مکتوب به حضور امام تقدیم داشت و آن حضرت را از این تصمیم با خبر نمود.
- پشتیبانی مالی از امام علیه السلام
مرحوم کشّی در رجال خود می نویسد: علی بن یقطین، نامه ها و اموال فراوانی را توسط دو نفر از معتمدان خویش برای امام ارسال کرد. قرار ملاقات در بیرون مدینه در محلی به نام «بطن الرمه» بود. امام شخصاً طبق قرار در آن مکان حضور یافت و اموال را از آنان تحویل گرفت. سپس نامه هایی از آستین خود بیرون آورد و فرمود: اینها جواب نامه های شماست، برگردید و آن را به علی بن یقطین برسانید.
- کمک مالی به شیعیان
علی بن یقطین برای کمک مالی به شیعیان و حمایت از آنان، هر سال عده ای را از طرف خود به حج می فرستاد و به این بهانه، پولهای فراوانی به آنها می پرداخت.
مرحوم قمی از قول یونس مینویسد که در یکی از سالها برای علی بن یقطین 150 حجگزار برشمردند. هم چنین در مواردی که شیعیان می بایست مالیات بپردازند به ظاهر از آنها می گرفت، ولی به صورت پنهانی به آنان بر میگرداند.
نکاتی از زندگی امام کاظم علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2429
3- رازداری (تقیّه مداراتی)
یکی از روش های مبارزه امام علیه حکومت، تقیّه بود.این امر در سازماندهی و حفظ یاران بسیار مؤثر بود، زیرا موجب می شد که نیروها شناسایی نشوند و شیعیان به سازماندهی خود بپردازند تا در فرصت مناسب علیه حکومت مبارزه کنند.
بدین سان حضرت به یاران خود دستور داد که در بعضی موارد تقیّه کنند.
در حقیقت، تقیّه مداراتی تغییر روش مبارزه بود.
معمر بن خلاد که از یاران موسی بن جعفر (ع) بود، از آن حضرت پرسید
: چگونه باید در برابر حاکمان ستم گر ایستاد و از اسلام پاسداری کرد؟ امام در پاسخ، از قول جدّش امام باقر (ع) نقل کرد که می فرمود: رازداری و با پوشش عمل کردن، از برنامه های دینی من و پدران من است؛ آن که عمل به تقیّه نمی کند ایمان ندارد.
4- مبارزه منفی
یکی از روشهای امام در برخورد با حکومت جور، مبارزه منفی علیه آن بود که در قالب های مختلف از جمله عدم مساعدت مالی به حکومت، ظهور مینمود.
روزی امام کاظم (ع) صفوان بن مهران جمال را احضار کرد. وی هر سال در موسم حج، شترانش را در اختیار هیئت خاصی از دربار هارون می گذاشت تا به حج بروند و مراسم به جای آورند و یا احیاناً بر مراسم حج نظارت داشته باشند. هنگامی که صفوان خدمت امام کاظم (ع) رسید، فرمود: صفوان! یک عمل تو همه کارهای زیبایت را زیر سؤال برده است؟ با تعجب پرسید: فدایت شوم مگر چه کرده ام؟
امام فرمود: کرایه دادن شترها به هارون برای مراسم حج، کار مناسبی نیست. عرض کرد: من برای سفر حج کرایه می دهم و خودم همراه آنان نیستم، بلکه عده ای از غلامان را می فرستم. امام فرمود: صفوان! دوست نداری ستم گران زنده بمانند تا اجاره شترهایت را بعد از حج پرداخت کنند؟ عرض کرد: البته که دوست دارم. حضرت فرمود: هر کس بقای هارون و هیئت حاکمه اش را دوست بدارد، از آنان است و هر کس از ایشان باشد به جهنم فرو می افتد.
چون صفوان سخنان امام را شنید همه شترهای اجاره ای خویش را فروخت. وقتی هارون متوجه شد او را احضار و سرزنش کرد. صفوان گفت: من پیر شده ام و توان ندارم. غلامان هم کارها را به طور شایسته و درست انجام نمی دهند. هارون با عصبانیت رو به صفوان کرد و سری تکان داد و گفت: خاموش! من می دانم چه کسی به شما فرمان می دهد. کار موسی بن جعفر است. صفوان گفت: من با موسی بن جعفر (ع) ارتباط ندارم، او در کارهای من دخالتی نمی کند. هارون در پایان گفت: اگر سابقه همکاری تو نبود، نابودت می کردم.
مبارزه منفی امام هفتم (ع) با حکومت هارون چنان بود که شایعه فتوای حضرت مبنی بر حرمت ولایت و حاکمیت هارون در جامعه وجود داشت و کمترین مسامحهای از حضرت در برخورد با حکومت بنی عباس دیده نمیشد.
نکاتی از زندگی امام کاظم علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2429