eitaa logo
منبرک فاطمی
6.1هزار دنبال‌کننده
970 عکس
877 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اکرم از نگاه امام صادق علیهما السلام.pdf
520.8K
🔖فیش منبر 🔖 صلی الله علیه و آله 💠 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از نگاه امام صادق علیه السلام 💠 @fatemi222
شرح صدر پیامبر- رفیعی.pdf
923K
سخنرانی مکتوب با موضوع شرح صدر پیامبر اکرم(ص) @fatemi222
نامه امام صادق.pdf
886.1K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 🔖نامه ای که شیعیان بعد از نمازهای خود می خواندند 💠 نامه امام صادق علیه السلام 💠 @fatemi222
سه راه عاقبت بخیری.pdf
347.8K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 💠سه راه عاقبت بخیری در کلام امام صادق علیه السلام 💠 @fatemi222
فضایل و مناقب اخلاقی امام صادق علیه _السلام از دیدگاه اهل سنت.pdf
524K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 💠فضائل و مناقب اخلاقی وجود نازنین امام صادق علیه السلام از نگاه اهل سنت 💠 @fatemi222
ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله.pdf
357K
🔖فیش منبر 🔖 صلی الله علیه و آله 💠ویژگی های اخلاقی وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠 @fatemi222
🔺وظایف ما در برابر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلّم) بسم الله الرحمن الرحیم ✍️انبیاء یک صفات عمومی دارند. مثلاً همه آنها معصوم هستند. همه آنها بهترین فرد زمان خود هستند، یک کمالاتی برای همه انبیاء است. اما یک چیزهایی پیغمبر ما خصوصی دارد. در این جلسه می‌خواهیم وظیفه ما نسبت به پیغمبر را هم بگوییم. ۱- ویژگی‌ها و امتیازات پیامبر اسلام 🔺پیغمبری که نام و نشانش در تورات و انجیل آمده است. «مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجیل‏» (اعراف/۱۵۷)، پیغمبری که آخرین پیغمبر است. «خاتَمَ النَّبِیِّین‏» (احزاب/۴۰)، پیغمبری که به معراج رفت، «أَسْرى‏ بِعَبْدِه‏» (اسرا/۱)، پیغمبری که خدا به او می‌گوید: «فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظیماً» (نساء/۱۱۳) فضل خدا نسبت به تو بزرگ است. این کلمه را برای پیغمبرهای دیگر نگفته است. پیغمبری که خدا به او می‌گوید:«وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیمٍ» (قلم/۴) درباره هیچ پیغمبری این تعبیر را نکرده است. تنها پیغمبری است که می‌گوید: «ثمُ‏َّ دَنَا فَتَدَلىَ‏، فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‏ِ أَوْ أَدْنىَ» ‏(نجم/۸ و۹) نزدیک ترین مقام قرب را به خداوند دارد. 🔺تنها پیغمبری است که خدا به او می‌گوید: «وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ» (شرح/۴) تنها پیغمبری است که می‌گوید: مکتب تو کره‌ی زمین را فرا خواهد گرفت. خداوند سه مرتبه در قرآن، سفارش کرده، فرمود: اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه‏» (توبه/۳۳) این تعبیر را برای هیچ پیغمبری نگفته است. 🔺تنها پیغمبری است که خداوند دائماً و فرشته‌ها دائماً بر او صلوات می‌فرستند. «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ» (احزاب/۵۶) خدا و فرشته‌ها، «یُصَلُّون‏» فعل مضارع است. صَلّی، یُصَلّی، فعل مضارع برای استمرار است. خدا و فرشته‌ها دائماً «یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ» بعد بخشنامه کرده که «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» شما هم «صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً» (صلوات حضار) 🔺تنها پیغمبری است که عضو عضوش معصوم است. چشم پیغمبر معصوم است. «ما زاغَ الْبَصَر» (نجم/۱۷)، زبان پیغمبر معصوم است. «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏» (نجم/۳)، قلب پیغمبر معصوم است «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‏» (نجم/۱۱)، تنها پیغمبری است که عضو عضوش در قرآن آمده است. «وَجْهَک‏»، «أَقِمْ وَجْهَک»‏ (یونس/۱۰۵) صورتت، «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ» (شرح/۱) سینه‌ی تو، «الَّذی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ» (شرح/۳) کمر تو، «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ» (اسرا/۲۹) دست تو، «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» (حجر/۸۸) چشم‌های تو، «بِلِسانِک‏» (مریم/۹۷) زبان تو، «عُنُقِک‏» (اسرا/۲۹) گردن تو، «ثِیابَک‏» (مدثر/۴) لباس تو، «قَرْیَتِکَ» (محمد/۱۳)، «نِساءکَ»، «بَناتِک‏» (احزاب/۵۹) کل هستی را خدا یک «رب» خرجش کرده است. «بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِب‏» (معارج/۴۰) به شخص پیغمبر که می‌رسد، بیش از ۲۴۰ بار می‌گوید: «رَبُّکَ» کل مشارق و مغارب یک رب دارد. «بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِب‏» ولی به شخص پیغمبر بیش از ۲۴۰ بار می‌گوید: «رَبُّکَ». من پروردگار تو هستم. تنها پیغمبری است که می‌گوید: «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً» (فتح/۱) 🔺اما امروز در این جلسه می‌خواهیم چه بگوییم. موضوع بحث این است. وظیفه‌ی ما در برابر پیغمبر. ✅ادامه دارد👇
۲- ایمان به پیامبر و تسلیم بودن در برابر دستوراتش اول ایمان، هرچه پیغمبرفرمود باید اطاعت کنیم. گاهی وقت‌ها می‌پرسند که این حکم دینی را کجای قرآن نوشته است. اصلاً در قرآن ننوشته باشد. وقتی خدا در قرآن گفته، «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ»، «ما» آنچه، «آتاکُمُ» برای شما آورده است. «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ»، هرچه رسول برای شما آورده، «فَخُذُوهُ» بگیرید. چانه هم نزنید. «وَ ما نَهاکُمْ» هرچه را پیغمبر نهی کرده، «وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر/۷) هرچه گفته انجام ندهید، انجام ندهید. هرچه گفته انجام بدهید، انجام بدهید. خلاص! و لذا خیلی چیزها در قرآن نیست ولی در سخن پیامبر هست. آمد گفت: اسم علی کجای قرآن است؟ به او گفتم: اسم ابوبکر کجای قرآن است؟ بنا نیست اسم باشد. می‌گوید: رهبر شما همان است که در رکوع انگشتر داد. برو ببین چه کسی داد! اگر رهبر معظم گفت: به فلانی رأی بدهید. این خیلی جالب نیست. باید بگوید: به کسی رأی بدهید که چنین است، چنین است، چنین است. خودت برو پیدا کن. معیار بدهیم خود مردم بروند انتخاب کنند. «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ» (مائده/۵۵)، «اِنَّما» یعنی فط، فقط ولی شما آن کسی است که در رکوع انگشتر داد. بروید ببینید چه کسی داد. لازم نیست اسم باشد. کجای قرآن نوشته نماز صبح دو رکعت است؟ کجای قرآن نوشته طواف هفت مرتبه؟ قرآن یک کلیاتی را گفته است. ده‌ها هزار حدیث ذیل آیات است. به پزشک مراجعه کنید. اما دیگر پزشک چه کسی باشد؟ پزشک چه نسخه‌ای بدهد؟ چطور با این نسخه برخورد کنیم؟ آنها را دیگر… وظیفه‌ی ما ایمان به پیامبر است. بعد هم می‌گوید اگر ایمان هست، باید تسلیم باشد. آخر گاهی وقت‌ها آدم ایمان دارد ولی تسلیم نیست. می‌گوید: خیلی خوب، باشد. دیگر حالا چاره چیست؟ نه، «وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیماً» (نساء/۶۵) یعنی ایمان عاشقانه، آگاهانه، متواضعانه، و الا دو نفر سر کشاورزی دعوا کردند، گفتند: نزد پیغمبر برویم. رفتند گفتند: ما دو تا دعوایمان شده، حق با چه کسی است؟ پیغمبر حرف‌ها را گوش داد و فرمود: حق با ایشان است. طرف دیگر گفت: بله، باید بگویی حق با ایشان است. فامیل تو است! پیغمبر خیلی ناراحت شد. گفت: یعنی من پارتی بازی کردم. فامیل بازی کردم. آیه نازل شد، «فَلا وَ رَبِّک‏»، «فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُون‏» (نساء/۶۵) این آیه‌ی قرآن است. «فَلا وَ رَبِّکَ» به خدا قسم، به پروردگار قسم، «لا یُؤْمِنُون‏» اینها ایمان ندارند، «لا یُؤْمِنُون‏» ایمان ندارند کسانی که «یُحَکِّمُوک‏» تو را حکم و داور قرار می‌دهند، اما آنوقتی که تو می‌گویی: حق با کیه، نق می‌زنند. نباید نق بزنیم. «یُسَلِّمُوا» هم کافی نیست. «وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیما» یعنی با علاقه. نه زورکی! وگرنه قرآن می‌گوید: بعضی‌ها زوردکی نماز می‌خوانند. در حال کسالت، «وَ هُمْ کُسالى‏» (توبه/۵۴) زکات می‌هند، «وَ هُمْ کارِهُونَ» (توبه/۵۴) نماز با کسالت، زکات با کراهت، مهم نیست. تسلیم باشیم، خدا گفته چشم! ایمان به خدا و رسول. آنهایی که به حرف پیغمبر گوش نمی‌دهند، ایمان به پیغمبر ندارند، قوانین پیغمبر را عمل نمی‌کنند، قانون چه کسی را عمل می‌کنند؟ ما کشوری در اروپا داریم که ۱۱۹ بار تا حالا قانون اساسی‌اش عوض شده است. خود آمریکا تا به حال ۲۵ بار قانون اساسی‌اش عوض شده است. ما خودمان می‌بینیم مثلاً صبح می‌گویند: اینجا یک طرفه است. عصر می‌گویند: نه دو طرفه است. خودمان می‌بینیم گاهی یک جایی را خراب می‌کنند، دومرتبه می‌سازند. دومرتبه… خود مجلس دیدید، بهارستان اول خانه برای نماینده‌ها ساختند، چند سال شده و نشده دوباره خراب کردند. انسان، انسان است دیگر. هرکس می‌خواهد باشد. آخر ما دستمان را در دست انسانی می‌گذاریم که او هم مثل ما پشیمان می‌شود. دستمان را در دست خدا بگذاریم که دست پیغمبر معصوم است. اصلاً گذاردن دست بشر، در دست غیر معصوم جنایت بر بشر است.
۳- بهره‌مندی از هدایت معصومان، حق طبیعی انسان 🔺ببینید، همه‌ی هستی برای بشر است. ابر و باد و مه و خورشید و فلک… «خَلَقَ لَکُم‏» (بقره/۲۹)، «سَخَّرَ لَکُم‏» (ابراهیم/۳۲) هستی برای بشر… خوب حالا، بشر می‌خواهیم چه کنیم؟ بشر برای رشد، خوب برای رشد چه کنیم؟ می‌گوید: دستت را در دست فاسق بگذار. این رشدت می‌دهد. این جنایت نیست؟ کل هستی برای ما آفریده شده است. آنوقت بشر که بنا است «لِیَعْبُدُون‏» (ذاریات/۵۶) رشد کند، رشد معنوی، انتخابی آزادانه، بگوییم: تو رهبرت یک آدم فاسق باشد. دست بشر در دست غیر معصوم ظلم به بشریت است. ظلم به خورشید است. چون می‌گوید: «سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْس‏» (ابراهیم/۳۳) خورشید برای من است. خوب برای اینکه دستم در دست فاسق باشد؟ «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعا» (جاثیه/۱۳) همه‌ی موجودات زمین برای تو است. آنوقت دست من در دست فاسق باشد؟ «سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ» (ابراهیم/۳۳)، «سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْک» (ابراهیم/۳۲)،‏ «سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْس‏»، «سَخَّرَ لَکُمُ القمر» همه را می‌گوید. ابر و باد و مه و خورشید، برای تو است ولی رهبر تو یک آدم جنایتکار باشد، فاسق باشد. این ظلم به بشریت نیست؟ . آزمایشگاه، زمین ورزش، دبیر، استاد، گزینش، انتخاب، تقدیر، اضافه‌کار، آموزش ضمن خدمت، همه اینها را درست کنیم برای اینکه یک بچه درس بخواند، آنوقت یک خل را سر کلاس بفرستیم. این ظلم به بودجه آموزش و پرورش نیست. همه بودجه را خرج کنیم که این بچه درس بخواند، ولی سر کلاس یک معلم خلی باشد. اگر دست ما در دست غیر معصوم باشد، ظلم به بشریت است. وظیفه دوم، یاری پیامبر است «یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (حشر/۸) پیغمبر را باید یاری کرد. ایمان خالی فایده ندارد. ما در قرآن سه تا ایمان داریم. «آمَنُوا بِه‏» (اعراف/۱۵۷)، «آمنوا له»، «آمَنُوا مَعَهُ» (بقره/۲۱۴). «به» یعنی به پیغمبر، «له» یعنی به نفع پیغمبر، «معه» یعنی فدای پیغمبر، «آمنوا به»، «آمنوا له»، «وَ الَّذینَ مَعَه‏» (اعراف/۶۴)، «معه» یعنی فقط، وگرنه هم ما به کوه هیمالیا ایمان داریم. همه ما می‌دانیم… مسافت ما با خورشید چقدر است؟ خوب بعدش چی؟ بله پیغمبر را یاری کنید. «یَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
۴- دفاع از پیامبر در برابر گفتار و رفتار دشمنان دفاع کنید. «تُعَزِّرُوهُ» (فتح/۹)، از پیغمبر دفاع کنیم. خدا از پیغمبر دفاع می‌کند. به پیغمبر مجنون گفتند. خدا گفت: «وَ ما صاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ» (تکویر/۲۲) تا به پیغمبر گفتند: مجنون، خدا گفت: صاحب شما مجنون نیست. به پیغمبر گفتند: ابتر! خدا فرمود: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (کوثر/۳) خودش ابتر است. «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» (حج/۳۸) خدا دفاع می‌کند. ما اگر ایمان داریم باید دفاع کنیم. اگر کسی به پیغمبر جسارت کرد، لازم نیست از مرجع تقلید اجازه بگیرید. می‌شود همان‌جا او را کشت. این مهم است. اینطور نیست که آزادی نیست. معنای آزادی این نیست که شما به پیامبر جسارت کنی. قرآن به ما گفته: به بت پرست‌ها جسارت نکنید. «لا تَسُبُّوا» (انعام/۱۰۸) به بت پرست‌ها فحش ندهید. استدلال کن. در یکی از جبهه‌ها، یکی از یاران امیرالمؤمنین یک فحش به دشمن داد. حضرت فرمود: چرا فحش دادی؟ گفت: آقا اینها مخالف شما هستند. گفت: خوب مخالف باشند. چرا فحش؟ «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُواسَبَّابِین‏» (شرح‌نهج‌البلاغه/ج۱۱/ص۲۱) من ناراحت هستم که شما فحش می‌دهید. ما منطق داریم. آدمی که منطق دارد چرا فحش می‌دهید؟ معنای آزادی این نیست که کسی با لباس شنا سر کلاس فیزیک بنشیند. بگوید: آزادی است. خوب آزادی معنا دارد. یک کفتر پرانی بود می رفت پشت بام سراغ کفترهایش، صاحبخانه‌های همسایه گفتند: آقا «یَا اللَّهُ» بگو. گفت: لازم نیست یا الله بگویم. خانه‌ی خودمان است، پشت بام خانه‌ی خودمان است، کفترهای خانه‌ی خودمان است.گفت: خیلی خوب. آن همسایه هم یک طبل و یک چوب برداشت و پشت بام خانه‌ی خودش رفت. هروقت کفترها جمع می‌شدند می‌زد این کفترها را، گفت: آقا چرا نمی‌گذاری کفترها بنشینند؟ گفت: خانه‌ی خودم است،طبل خودم است و چماق خودم! سالهای قبل بود، زمان جنگ بود، مکه بودیم. صدام پیشنهاد کرده بود صلح کنیم. این عرب‌ها هم در مدینه هی می‌گفتند: مقصر امام است. صدام که می‌گوید: بیا صلح کنیم. چرا امام قبول نمی‌کند صلح شود؟ این ایرانی‌ها نمی‌دانستند به این عرب چه بگویند. ما آمدیم رد شویم، گفتند: حاج آقا بیا ببین این چه می‌گوید؟ گفتم: چه می‌گویی؟ گفت: صدام می‌گوید: بیا صلح کنیم. چرا امام قبول نمی کند؟ خوب صلح کنید. من به یکی از این ایرانی‌ها گفتم: یک طاقه از این پارچه‌ها را بردار و بیرون برو. فرار نکنی که بگویند: دزد هستی. همینطور بردار و بیرون برو. این هم یک طاقه پارچه را برداشت و بیرون رفت. گفت: کجا بردی؟ گفتم: بیا صلح کنیم. گفت: اِ… صلح کنیم، صلح صلح! گفت: پارچه… گفتم: ما هم همین را می‌گوییم. زمین‌هایی را که گرفته پس بدهد، بعد صلح کنیم. تو می‌گویی: طاقه‌ی پارچه را برگردانیم… حالا گاهی وقت‌ها باید مقابله به مثل کرد. دو نفر گفتند: بیایید دروغ بگوییم. منتها دروغ شاخدار! بزرگ ترین دروغ را بگوییم. فکر کنید. هرکدام یک مدتی فکر کردند و آمدند، برای اینکه بزرگترین دروغ تاریخ را بگویند. یک نفر گفت: بابای من یک طویله دارد، اسب که از این طرف طویله می‌خواهد آن طرف طویله برود، چند بار حامله می‌شد و می‌زایید و آخرش هم به آخر طویله نمی‌رسید. گفت: یعنی اینقدر طویله‌ی پدر تو دراز بود؟ گفت: حالا تو بگو. گفت: حالا دروغ من. بابای من هم یک چوب بلندی داشت، هروقت ابر می‌شد، با چوبش ابرها را جابجا می‌کرد. گفت: خوب وقتی ابر نبود، این چوب را کجا می‌گذاشت؟ گفت: می‌گذاشت در طویله‌ی پدر تو!
۵- غیرت دینی در برابر بی‌حرمتی‌های دشمنان گاهی وقت‌ها باید مقابله به مثل کرد. یاری کنیم پیغمبر را. همین حماسه‌ها یاری است. ما باید حساس باشیم، غیرت دینی داشته باشیم. شاه گفت: اسم امام را نبرید. ما گفتیم: حالا که شاه گفت اسم امام را نبرید، ما اسم امام را می‌بردیم، سه صلوات می‌فرستیم. برای پیغمبر یکی می‌فرستادیم، چون شاه روی پیغمبر حساس نبود، روی امام حساس بود. گفتیم: حالا به کوری چشم تو برای امام سه تا صلوات می‌فرستیم. معاویه بخش‌نامه کرد، اسم علی روی بچه‌هایتان نگذارید. امام حسین فرمود: همه بچه‌هایم را علی می‌گذارم. علی اکبر، علی اوسط… وقتی آمریکا یا اسرائیل یا هر جنایتکار دیگر می‌خواهد به پیغمبر ما جسارت کند، ما باید مثلاً امسال سال ۹۱، حالا من پیشنهاد می‌کنم. سال ۹۱، ۹۲، هر زنی پسر زایید اسمش را محمد بگذارد. (صلوات حضار) نیم میلیون محمد داشته باشیم. چون آنها، گاهی وقت‌ها می‌خواستند حضرت علی را مسخره کنند، یک مناطقی مثلاً می‌گفتند: علی وَرجه! که علی را… عَلی یُک، کوچه‌ی علی چَم… چه؟ علی چَم… علی چَم، علی وَرجه، اینها را خوب روی نقشه بود. در مقابل اینها روستاییان ایران سعی می‌کردند، اسم هم جا را علی آباد بگذارند. ما مثلاً در لغت نامه دهخدا سه هزار تا علی آباد داریم. وقتی او می‌گوید: علی ورجه، ما باید بگوییم: علی آباد. وقتی او برای پیغمبر کاریکاتور می‌کشد، هر زنی پسر زایید، این هم ذخیره‌ی قیامت، حالا نگو برادرم محمد است، پسر برادرم محمد است. هرچه باشد. در همه خانه‌ها باشد. یکی از کارهایی که سابقه هم دارد.من این را قبلاً در تلویزیون گفتم. امام سجاد پسری به نام زید داشت. او را کشتند. زید هم پسری به نام یحیی داشت،او را هم کشتند. زن‌های خراسان گفتند: به کوری چشم بنی امیه که امام حسین که شهید شد، امام سجاد شهید، امام زید شهید، یحیی شهید، امسال در استان خراسان، هر زنی پسر زایید اسمش را یحیی می‌گذاریم. سال ۹۱ هر زنی پسر زایید اسمش را محمد بگذارد. (صلوات حضار) در قرآن هروقت به پیغمبر، حالا هروقت می‌ترسم یک وقت خلاف باشد. بسیاری از وقت‌هایی که یک نیشی به پیغمبر می‌زدند، فوری خدا از پیغمبر دفاع می‌کند. «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّه‏» (توبه/۴۰) شما حمایتش نمی‌کنید، خدا او را حمایت می‌کند.