3️⃣1️⃣بینام ونشانها کنار اباعبدالله بانام و نشان شدند.
•↩️ کربلا، خدا خواست، 72 نفر را که #اکثر در تاریخ بی نامونشان هستند، در کنار اباعبدالله بانام و نشان کند.
برخی #غلام بودند با حسین #آقا شدند؛ و گفتند.
أميِّري حُسَین ونِعمَ امیر
🔷 باورتان میشود که این رجز یک بچه حدود 11 ساله هست در کربلا؟ 23 بعد شهادت سرش را بریدند مقابل مادر انداختند
اجسنت یا بنی یاقره عینی و سرور قلبی
نوجوانی که به "نقل متفاوت تاریخ 9 ساله، 11 ساله و یا 21 سال ") 3 () 4( که بعد از کشته شدن پدرش در رکاب سید الشهدا که "از صحابه ر سول خدا )ص( و از شیعیان با اخلاص امام علی )ع( بود") 5 (، به میدان رفت.
پس از شهادتِ پدرش #جناده در روز عا شورا، مادرش او را امر به #جهاد کر د و گفت: پسرم برو و حس ین )ع( را یاری کن. او نزد امام آمد و اجازه میدان خوا ست.
👈حسین )ع( اجازه نداد؛ او بار دیگر سخن خود را تکرار کرد. امام فرمود: این جوان پدرش شهید شده و شاید مادرش میدان رفتن اورا خوش نداشته با شد. او گفت:
ا ی فرزند رسول خدا، #مادرم مرا امر کرده شما را یاری کنم و خود، لباس جنگ بر تنم پو شانده ا ست.
☑️امام اجازه داد و او به میدان رفت و با خواندن رجز به دل د شمن حمله ور شد او در هنگام ورود به میدان این بیت را ترنم
میکرد: "امیری حسین و نعم الامیر سرور فؤاد البشیر النذیرعلی و فاطمه والده و هل تعلمون له من نظیر ) 6(. سالارم ح س ین
81
أحسَنتَ یا بُنَيَّ! یا قُرَّةَ « : انداختند مادر سر را بوسید و مقابل دشمن انداخت. گفت امام حسین ع چه کسانی را آقا کرده است؟ بگو به امام حسین »! عَیني وسَُورَ قَلبي عپس من چی؟
•✅ جون برده ی سیاه چهرهای بود که روز عاشورا نزد امام )علیهالسلام( آمد و برای مبارزه اجازه خواست. امام حسین )علیهالسلام( فرمود: تو مجبور نیستی به جنگ بروی، تو برای عافیت همراه ما آمده ای، خود را به زحمت مینداز!
• ⬅️جون گفت: من در راحتی باشم و در سختی شما را تنها بگذارم؟! به خدا سوگند هرچند که بوی بدن من بد و حسب و نژاد من رفیع نیست ولی امام بزرگواری چون شما بوی مرا خوش و بدنم را مطهر و رنگ روی مرا سفید میکند و به بهشتم مژده میدهد! به خدا سوگند که از شما جدا نگردم تا خون سیاه من با خون شریف شما آمیخته گردد!
💧بعد شجاعانه شروع به جنگ کرد و بیست وپنج نفر از دشمنان را به قتل رساند تا اینکه به شهادت رسید.
•⬅️ امام حسین )علیهالسلام( بر بالین او حاضر شد و براش یک دعا کرد عرضه داشت:
اَللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب ریحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ الأبرارِ وَ عَرِّف بَینَهُ و بَینَ مُحمدٍ و آلِ مُحمدٍ
خدایا! روی او را سپید و بوی او را خوش و او را با #نیکان محشور کن و با است و چه نیک امیری، که نشاط دل پیامبر و مژدهدهنده )به سعادت( و بیم دهنده )از انحراف و دوری از حق( است. علی و فاطمه پدر و مادر اویند و آیا مانند او کسی را میشناسید؟"
•☑️ از امام باقر )علیهالسلام( روایت شد که: بعد از واقعه عاشورا هرکسی کشته خود را از میدان بیرون میبرد و به خاک میسپرد، اما جون کسی را نداشت تا او را از میدان بیرون برد! به همین جهت پیکر پاره پاره ی او را پس از ده روز دیدند درحالیکه بوی عطر و مشک از بدنش به مشام میرسید!
• ➕نگو نمیشود، من نمیتوانم. بگو میشود اگر #خدا بخواهد میشود. اگر امام حسین بخواهد میشود. بگو آقا مسیحیها بیایند، غلامها بیایند با تو اینقدر عزیز شوند پس من چی؟
https://eitaa.com/fatemi5/1278
#اسلام_واقعی
💢نتیجه مهربانی به یک سگ
روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد.
امام #خوشحال شدند و فرمودند:
چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟
جوان عرض كرد:
#غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. #اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او #جدا شوم.
امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا #غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت:
اين غلام را به خاطر #قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم.
امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن #بوستان و دویست دینار را به او بخشيد.
سرانجام آن مرد #یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند.
📚مناقب آل ابی طالب - ج 4 - ص 75
🆔 @fatemi222