4️⃣1️⃣✅مهم ترین ویژگی اهل قعود در قرآن
🌐اهل قعود اولین ویژگی و مهمترین ویژگی شان این است که اهل #مبارزه با دشمن نیستند. من میخواهم #شخصیتی را به شما معرفی کنم که امیرالمؤمنین به او لقب #سامری امت را داد.
💢داشت پای منبر امیرالمؤمنین سخنرانی حضرت را #مینوشت بدبخت..
حضرت به او فرمود حسن #بصری چه میکنی؟ گفت آقا دارم سخنرانی شما را #مینویسم برای آیندگان #بازگو کنم حضرت هم نه گذاشت و نه برداشت فرمود:
😳هر امتی #سامری دارد و این آقا سامری #امت پیغمبر هست. بعد فرمود این سامری امت پیغمبر « نشانه دارد. شعارش این است که میگوید لا قتال جنگ نه جنگ نه
َ
وَ عَنْ يَحْيَى اَلْوَاسِطِيِّ قَالَ:
لَمَّا اِفْتَتَحَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
اِجْتَمَعَ اَلنَّاسُ عَلَيْهِ وَ فِيهِمُ اَلْحَسَنُ اَلْبَصْرِيُّ وَ مَعَهُ اَلْأَلْوَاحُ فَكَانَ كُلَّمَا لَفَظَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِكَلِمَةٍ كَتَبَهَا فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِأَعْلَى صَوْتِهِ مَا تَصْنَعُ؟
فَقَالَ نَكْتُبُ آثَارَكُمْ لِنُحَدِّثَ بِهَا بَعْدَكُمْ
فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ -
أَمَا إِنَّ لِكُلِّ قَوْمٍ سَامِرِيٌّ وَ هَذَا سَامِرِيُّ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ أَمَا إِنَّهُ لاَ يَقُولُ لاٰ مِسٰاسَ وَ لَكِنْ يَقُولُ لاَ قِتَالَ .
•💠 جریان سامری امت پیغمبر امروز هم ادامه دارد، جریانی که میخواهد جهاد و مبارزه را از #دین حذف کند و میگوید دوران این مسائل گذشته است.
💎همه مشکلات را با #گفتگو میشود حل کرد. آیا میشود بدون #مبارزه با دشمن، مشکلات ما حل شود؟ بعضیها میگویند برویم با آمر یکا #مذاکره کنیم مشکلات حل میشود. مگر ما #مذاکره با آمر یکا نکردیم؟ چقدر #امتیاز دادیم؛ چقدر امتیاز نگرفتیم؟ آمار رسمی #خسارات و بدبختیهای مذاکره با آمریکا هست؛ بروید مراجعه کنید؟
https://eitaa.com/fatemi5/1393
5️⃣1️⃣ گفتمان مقاومت
➕زمانی میگفتند که ما #مشکلات سوریه را میتوانیم با گفتگو حل کنیم. آیا #گفتمان #گفتگو سوریه را نجات داد یا گفتمان #مقاومت مقابل دشمن؟!
➕اهل قعود، #ترس خود را تئوریزه میکنند. با ادبیات #عقلانیت و #منافع ملی. درحالیکه هیچ ملتی نتوانست منافع
خودش را حفظ کند جز با #مقاومت.
✅خط کشی خدابین #راحت طلبان و غیر راحت طلبان
• ↪️خدا رسما #خطکشی میکند بین قاعدین و قیام کنندگان را.
👈قاعدین یعنی راحت طلبان و قیام کنندگان یعنی اهل جهاد. می فرماید.
لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ۚ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا
✳️آن گروه از مؤمنانی که بدون بیماری #جسمی و نقص مالی و عذر دیگر، از رفتن به #جهاد خودداری کردند و[ در خانه نشستند، با
#مجاهدانی که در راه خدا با اموال و #جانهایشان به جهاد برخاستند، یکسان نیستند.
❇️خدا کسانی را که با اموال و جانهایشان جهاد میکنند به #مقام و مرتبهای بزرگ بر #خانه نشینان برتری بخشیده است؛ و هر یك ]از این دو گروه[ را ]به خاطر ایمان و عمل #صالحشان[ وعده پاداش نیك داده و جهادکنندگان را بر خانه نشینانِ ]بی عُذر[ به
نساء، (» پاداشی بزرگ برتری داده است 95 .)
➕• مسئولی که اهل #قیام نباشد. دنبال #قعود در مقابل دشمن باشد. اهل قیام نباشد تا #مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. او #نمیتواند با #امام قیام کننده همراهی کند؛ و خدا میداند اهل قعود، چقدر #ظهور را #تأخیر انداختند
https://eitaa.com/fatemi5/1393
✅نفرت خدا از آدمهای راحتطلب جهاد نرو
• ➕اینقدر خدا از #تنبلهای راحت طلبِ جهاد نرو، #بدش میآید که میفرماید پیغمبر من!
✅در آیۀ هشتاد و سه، اگر اینها که ازت #اجازه گرفتند جهاد نیایند بنشینند، با پیرزنها #نشستند نیامدند جهاد، اگر دفعۀ بعد برگشتی آمدند ازتون اجازه بگیرند برای جهاد، بگو شما هرگز با من جهاد نخواهید آمد، بروید بنشینید با همان کسانی که نشسته بودید.
اصلا دیگر لیاقت بهشون نمیدهد برای برخاستن.
💢فإِن رَّجَعَکَ اللّهُ إِلَى طَآئِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوکَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُواْ مَعِیَ أَبَدًا وَلَن تُقَاتِلُواْ مَعِیَ عَدُوًّا إِنَّکُمْ رَضِیتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُواْ مَعَ الْخَالِفِینَ
✔️ : در یک سورۀ دیگری، از سوره های نازنین قرآن، میفرماید وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ ۖ چرا سوره ای نازل نمیشود؟ مؤمنین میگویند چرا سوره ای نازل نمیشود برای جهاد؟
یک سوره نازل بشود که در آن خدا فرمان جهاد بدهد، چشم.
وقتی که یک سورهای نازل بشود که دستور جنگ تویش داده
فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ ۙ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ ۖ
↪️
میبینی کسانی که قلبشان مریض است، عین مرده ها بهت نگاه میکنند. انگار دارد میمیرد از ترس.
ترسیم خدا را ببینید.
بعد میفرماید که فَأَوْلَىٰ لَهُمْ همان مرگ هم برایشان بهتر است.
چرا آیۀ قرآن برای جهاد نازل میشود مثل مرده ها نگاه میکنی؟ میترسی چرا؟
https://eitaa.com/fatemi5/1393
امام:
💎 از صدر اسلام تاکنون #دو طریقه، دو خط بوده
1. اسلام راحت طلبی
2 . اسلام جهاد
•⭕️ امام ره میفرمایند :از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است.
یک « :خط، خط اشخاص راحت طلب که تمام همّتشان به این است که یک طعمهای پیدا بکنند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم آنهایی که مسلمان بودند می کردند. ]
یعنی راحت طلب، مسلمان و غيِّر سلمان ندارد.
[ اما مقدم بر هر چیزی در نظر آنها، #راحت طلبی بود.
در صدر اسلام از این اشخاص بودند میآورد توضیح میدهد حضرت امام تا میرسد به نهضت ما.
💎فرمود در نهضت ما هم اینجور آدمها بودند. بعد مثال ادمش را میزند، حرفهای آن آدم را بدون اینکه نامش
را ببرد، ذکر میکنند.
•💎 یک دسته اینطور هستند، ]یعنی راحت طلب هستند.[ « بعد میفرماید که حضرت اميِّر )ع( از اینها تعبيِّر میکند که اینها همّشان علفشان است.
مثل"حیواناتی که همّ شان این است که شکمشان سيِّر بشود، شهوتشان را بر همه چیز مقدم میدارند. نماز هم میخوانند، روزه هم میگيِّند.
عبادت شرعی را هم به جا میآورند.
👈لکن اینطور است وضع تفکر که:
انسان نباید خودش را در #معرض یک خطری، در معرض یک #چیزی قرار بدهد و این کاری که این ملت شریف اسلام کردند، این کار یک کار جنون آمیز بوده است
https://eitaa.com/fatemi5/1393
✅اسلام آمریکایی؛ اسلام راحت طلبی
• بعدها اسلام راحت طلبی را حضرت امام ره معرفی میکنند به اسلام آمریکایی.
➕بگذارید یک آماری از صحیفۀ حضرت امام دربارۀ کلمۀ اسلام #آمریکایی و اسلام ناب برای شما بگویم. از کلمۀ اسلام آمریکایی حضرت امام 18 بار استفاده کردند.
⬅️17 بارش در دو سالاخر عمر شریفشان بوده. 15 بار از این هفده بار، بعد از قطعنامه بوده.
♦️حضرت امام #اواخر احساس میکردند جریانی توی خود همین #بچه های انقلابی، دنبال اسلام #آمریکایی هستند؛ و بعد اینها را معرفی کردند، شما جلد آخر صحیفۀ امام را واجب است بروی بخوانی.
• » 💢اسلام ناب « از 34 مرتبه استفاده کردند که هر سی و چهار مرتبهاش در دو سال اخر عمر شریفشان بوده. از این 34 مرتبه، 32 مرتبه اش بعد از پذیرش قطعنامه بوده.
👈قطعنامه پذیرفته شد، ولی نگرانی حضرت امام باقی بود که مبادا مملکت به سمت راحت طلبی مملکت برود. بروید پیدا کنید. دوتا جریان هست، در جامعۀ ما هم دوتا جریان هست. جریان راحتطلب، جریان جهادگر.
البته در هر جریانی ممکن است
🔰بالاخره اشتباههایی رخ بدهد، یک کسی اشتباهی رفته باشد آنطرف، یک کسی اشتباهی آمده باشد اینطرف. این مسائل را باید کنترل کرد.
https://eitaa.com/fatemi5/1393
✅قاسم نوجوانی که اهل راحت طلبی نیست
• برویم کربلا، میخواهم نوجوانی را به شما معرفی کنم یکذره #اهل راحت طلبی نیست.
دست پرورده ابیعبدالله هست.
فرزند امام حسن ع هست. مهمترین شاخص آدمهای راحت طلب چی بود؟ جاندوستی، حاضر نیست از جانش بگذرد.
حالا ببین چقدر قاسم بن احسن از راحتی بریده، شده #اهل جهاد و مبارزه.
اصرار قاسم برای به میدان رفتن
❇️اصرار عجیبی هست. امام حسین فرمود آخ قاسمم تو را که میبینم یاد برادر حسن
میافتم دلم آرام میشود کجا میخواهی بروی
یابن أَخِي أَنْتَ مِنْ أَخِي عَلامَة وَ أُرِیدُ أَنْ تُبْقِي لِِل لْا تسلِّی بک
قاسم روی دست و پای عمو افتاده می گوید عمو »
اجازه بده
» فَلَمْ یَزَل الْقَاسِمِ یَقْبَلُ یَدَیْهِ وَ رِجْلَیْهِ حتي أُذِنَ لَهُ « ،
• فرمود قاسم مرگ در نظر تو چگونه هست؟
بلافاصله قاسم گفت عمو جان شیرینتر از
عسل. عمو در چشمان قاسم برق شهادت را دید.
قاسم جان چقدر از راحت طلبی فاصله گرفتی خدا میداند.
✔️بیخود نیست چه دلی از عمو بردی؛ که وقتی میخواست اباعبدالله وداع کند آنقدر گریه کرد که حضرت از حال رفتند. 31
•
چه کردند با بدن این نوجوان خدا میداند و حسین ع وقتی آمد بالای سر قاسم، دید دارد قاسم پا روی زمین میکشد.
بمیرم برای دل اباعبدالله که اینجا فرمود عزیزم برای عمو سخت تو یک چیزی بخواهی و عمو نتواند خواسته تو را ب رآورده کند.
اینجا حسین جان تو آمدی بالای سر قاسم، نگذاشتی دشمن جسارت بیشتری کند اما بمیرم برای خودت، در آن لحظه که در گودی قتلگاه افتادی وقتی چشمت را باز کردی دیدی شمر روی سینه ات نشسته.
الا لعنه الله علی القوم الطالمین
https://eitaa.com/fatemi5/1393
منبرک فاطمی
بسم الله الرحمن الرحیم 1️⃣✅شب ششم: # موانع تحول روحی: ⏪راحت طلبی اولین علاقه و گرایش • یکی دیگر
سخنرانی شب ششم
راحت طلبی مانع تحول طلبی
@fatemi5
هر کسی می خواد از دنیا برود، بچه هاشو می سپاره دست کسی که در امان باشند، گزندی بهشون نرسه.
ولی برعکس امام حسن (علیه السّلام) بچه هاشو سپرد دست ابی عبدالله، گفت: حسین جان ! سهم من از کربلا یادت نره، قاسم نماینده ی من در کربلاست. اینها باید به پای تو کشته شوند … .
شاید قاسم شب عاشورا با برادر اینگونه گفته باشد: عبدالله بیا صحنه ای را یادآوری کنم، اون لحظه ای که
طشت جلوی بابام بود، خون از دهان مبارک، اشک از چشمان بابام می ریخت، من کنار بابام بودم، سراسیمه عموم
ابی عبدالله کنار بابام نشست، بابام تا چشمش به عمو افتاد، هر دو تا با هم گریه کردند، جمله ی بابام را یادم نمی
ره، عمو گریه کرد، فرمود: غارت زده به اونی نمی گند که مالش را بردند، غارت زده به اونی می گند که برادری به خوبی
تو را از دست می ده، بعد بابام گفت: حسین جان ! این طور گریه نکن، من غریب نیستم، الان تو و برادرم و خواهرم
کنارم هستید، غریب تویی، تویی که بین دو نهر آب ناله می زنی، کسی به فریادت نمی رسه، عموم گریه کرد، بعد
چشمای بی رمقش را بابام گردوند، تا رسید به من، دست من را گذاشت تو دست عمو حسین (علیه السّلام)، فرمود:
این دو تا بچه تحویل خودت، سفارش ما را بابامون به عمو کرد … . اما من موندم فردا عموم می خواد سفارش زن و
بچه اش رو به کی کنه؟
تا لاله گون شود کفنم بیشتر زدند از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند
قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود گفتم که زاده ی حسنم بیشتر زدند
این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند
می خواستند از نظر عمق زخم ها پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
بیاد آن لحظه ای که قاسم از روی اسب افتاد ، صدا زد : یا عمّاه ادرکنی 1 ،عزیز فاطمه با عجله به سوی قاسم حرکت کرد ببیند دشمن دورش را محاصره کرده ، می خواهند سرش را از بدن جدا کنند . اما وقتی دیدند ابا عبدالله آمد همه فرار کردند، بدن قاسم زیر سم اسبها قرار گرفت همین که غبارها نشست . دیدند ابی عبدالله سر قاسم را به دامن گرفته ، دیگر لحظات آخر قاسم است از شدت درد پاهایش را به زمین می کوبد ، در همین حال فریادی کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد . بدن غرق به خون قاسم را بغل کرد به خیمه آورد کنار بدن جوانش علی اکبر گذاشت ، همه صدا بزنید حسین .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
منم قاسم حسن را نور عینم برادر زاده مولا حسینم
منم قاسم ز آل مصطفایم فروغ دیدگان مجتبایم
اگر چه خسته جان و تشنه کامم کجا من دست بردار از امامم
عمو بده دیگر اذن جهادم که افتاد است شوری در نهادم
نمی خواهم دگر این زندگانی به امید شهادت سخت شادم
همی خواهم چو اکبر کشته گردم چه می شد می رسیدم بر مرادم
میان این همه آشوب و نیزه و شمشیر مرا ببخش اگر مثل لاله وا شده ام
به خاک خیمه گه آرام بگذاریدم مر ا که زیر سم اسب نخ نما شده ام