سرانجام هجرت به پاریس
درست در همان زمانی که امام(ره) در نجف به سر می برد در نیویورک دیداری میان وزرای خارجه دولت پهلوی و رژیم بعث صورت گرفت تا آنها تصمیم بگیرند که امام(ره) را از نجف اخراج کنند.
به همین دلیل هم یکم مهر ۱۳۵۷ خورشیدی منزل امام(ره) در نجف به وسیله نیروهای بعثی محاصره می شود. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد.
رییس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام(ره) گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق، دست کشیدن از مبارزه و عدم دخالت در سیاست است و امام(ره) نیز با قاطعیت پاسخ داده بودند که به خاطر مسوولیتی که در مقابل امت اسلام احساس می کنند، حاضر به سکوت و هیچ گونه مصالحه یی نیستند.
به این ترتیب بعد از دیدارهای بدون نتیجه مسوولان سازمان امنیت عراق با امام(ره)، منزل آن حضرت در نجف به وسیله نیروهای بعثی محاصره شد. امام(ره) از مواضع خود عقب نشینی نکردند و سرانجام تصمیم شورای فرماندهی حزب بعث مبنی بر اخراج امام(ره) از عراق ابلاغ شد.
پس از این اتفاق ها امام(ره) تصمیم می گیرند که به کویت بروند به همین دلیل هم ۱۲ مهر ۱۳۵۷ خورشیدی نجف را به قصد مرز کویت ترک می کنند اما دولت کویت با اشاره رژیم پهلوی، پس از ساعت ها معطلی از ورود ایشان جلوگیری کرد. امام(ره) و همراهان نیز ناگزیر به بصره بازگشتند و پس از مشورت با حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی تصمیم به هجرت به پاریس گرفته شد و سرانجام صبحگاه ۱۳ مهر ۱۳۵۷ خورشیدی امام(ره) به همراه جمعی از یاران خویش بغداد را به طرف پاریس ترک کردند و ۱۴ مهر وارد پاریس شدند تا دوره یی تازه با پایانی شیرین از مبارزه آغاز شود.
مسجد کوفه
مکان شهر کوفه در کشور عراق
ا مرقد مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و مختار ثقفی
تأسیسکننده حضرت آدم (علیهالسلام)
وقایع مرتبط ضربت خوردن امام علی (علیهالسلام)
اطلاعات بنا
طول ۱۱۰ در ۱۱۶
عرض ۱۰۹ در ۱۱۶
مساحت بالغ بر چهل هزار مترمربع
دروازه باب الفیل (باب الثعبان)، باب الکنده، دروازه صحن مسلم بن عقیل، باب الرحمه
تعداد مناره ۳ مناره
نوسازی توسط سیدمهدی بحرالعلوم در سال ۱۱۸۱ ه. ق، بازسازی توسط اسماعیلیان بهره هند بعد از سقوط رژیم بعث عراق
ویژگیهایدیگر دیوارهای مسجد با ۲۷ برج استحکام شده
👈مسجد کوفه یکی از مساجد چهارگانه بزرگ جهان اسلام است که در شهر کوفه عراق، در ۱۲ کیلومتری شمال شهر نجف واقع شده است. گفته میشود این مسجد ابتدا توسط حضرت آدم (علیهالسّلام) ساخته شده و پس از مسجدالحرام قدیمیترین مسجد جهان بوده و دارای فضائل بسیار و مقامهای متعدد است.
در دهههای اول هجری قمری، توسط سعد بن ابیوقاص بازسازی، و سپس توسط علی بن ابیطالب، مرکزی مهم برای خلافت در نظر گرفته شد. در طول تاریخ اسلام دارای تحولات بسیاری بوده و چندین مرتبه بازسازی شده است.
مقبره برخی از بزرگان مانند مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و مختار ثقفی و علمای دینی در آنجا قرار دارد.
طبق روایات وارده از معصومین (علیهمالسّلام) مسجد کوفه در عصر ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) از جایگاه و پایگاه مهم و برجستهای برخوردار خواهد
۱ - معرفی اجمالی
مسجد اعظم کوفه، از قدیمیترین مساجد تاریخی جهان اسلام است که تاکنون باقی مانده است، این مسجد، یکی از مساجد مقدس شیعه است و بلکه با توجه به روایات متعدد وارد شده در فضیلت این مسجد، میتوان آن را پس از مسجدالحرام و مسجدالنبی، سومین مسجد مقدس به شمار آورد، همچنین مسجد کوفه، یکی از چهار مکانی است که مسافر در آنجا مخیر است نماز خود را کامل یا شکسته بهجای آورد، سه مکان دیگر، عبارتاند از: مسجدالحرام، مسجدالنبی و حرم مطهر امام حسین (علیهالسّلام).
۲ - زمان و چگونگی ساخت
مسجد کوفه در زمان خلافت عمر بن خطاب و پس از آنکه سعد بن ابیوقّاص، شهر را به عنوان محل استقرار دائم لشکر مسلمانان، انتخاب کرد، ساخته شد. آنها ابتدا نقشه مفصل و جامعی برای بنای مسجد کشیدند و بر آن اساس، مسجد را که محور و مرکز اصلی شهر بود، ساختند، محدوده آن را نیز با تیراندازی یک تیرانداز تعیین کردند که در چهار سمت تیر انداخت.
دلیل این کار آن بود که میخواستند مسجد به قدری گنجایش داشته باشد تا همه جنگجویان که تعدادشان به چهل هزار نفر میرسید، بتوانند در آنجا نماز بخوانند، بعد از آن، زیاد بن ابیه، مسجد را به مقداری که گنجایش بیست هزار نفر دیگر را هم داشته باشد، توسعه داد.
به گفته برخی مورخان، در ساخت مسجد، از ستونها و مصالح ساختمانی به کار رفته در کاخها و بناهای شهر باستانی «حیره»، استفاده شد.
۳ - توسعه در زمان زیاد بن ابیه
مسجد کوفه به صورت مربع، با دیوارهای کوتاه ساخته شد و بیشتر مساحت آن، بدون سقف بود، در دوره حاکمیت زیاد بن ابیه بر عراق، بر وسعت مسجد افزوده شد و دیوارهای آن، مستحکمتر و بلندتر گردید و کف آن با ریگ پوشانده شد.
👇
۴_- نصب حجرالاسود روی یکی از ستونها
در سال ۳۱۷ ه. ق، قرامطه پس از تسلط بر مکه، حجرالاسود را از دیوار کعبه جدا کردند و با خود به شهر «احساء»، در شمال شرقی شبهجزیره عربستان بردند، تا اینکه در سال ۳۳۹ ه. ق، در دوره خلیفه عباسی، المطیع لله، با وساطت یکی از سادات، به نام عمر بن یحیی علوی، آن را به مسجد کوفه منتقل نمودند و روی یکی از ستونها، نصب کردند و سپس به مکه بازگرداندند.
۵ - مسجد در قرن شش و هشت
از نوشته ابنجبیر چنین برمیآید که برخلاف شهر کوفه که در قرن ششم به مخروبهای تبدیل شده، مسجد کوفه از خرابی مصون مانده است.
ابنبطوطه نیز مسجد را در قرن هشتم دیده و آنرا چنین توصیف کرده است: «سقف مسجد، بر ستونهایی از سنگ تراشیده شده، استوار است و قطعات سنگ با سرب، به یکدیگر پیوسته است.»
۶ - بازسازی توسط بحرالعلوم
علامه سیدمهدی بحرالعلوم در سال ۱۱۸۱ ه. ق، مسجد را بازسازی نمود، در جریان این بازسازی، بخشها و ستونهای قدیمی مسجد، خراب شد و کف مسجد روی بخشهای خراب شده، به ارتفاع چهار متر، بالا آورده شد و در محل مقامهای مسجد که زیر خاک دفن شده بود، مقامهای جدیدی ساخته شد، پس از وی، شیخ محمدحسن، صاحب جواهر، مردم را به زیارت مسجد کوفه و توجه بیشتر به ادای آداب آن تشویق میکرد و خودش نیز روزهای سهشنبه، همراه با طلاب حوزه به زیارت مسجد کوفه میآمد و شب را در مسجد سهله، سپری میکرد.
۷ - اتفاقات قرن نوزده و بیست
در اوایل دو قرن نوزدهم و بیستم میلادی، جنایتهایی در حق شیعیان در این مسجد اتفاق افتاد؛ در سال ۱۲۱۶ ه. ق- ۱۸۰۲ م، وهابیها به دو شهر کربلا و نجف حمله کردند و در جریان حمله خود به نجف، به مسجد کوفه یورش بردند و همه شیعیانی را که در حال نماز و عبادت بودند، به شهادت رساندند.
همچنین در جریان انقلاب سال ۱۹۲۰ م شیعیان عراق علیه اشغال انگلیس، هواپیماهای انگلیسی، مسجد کوفه را که بسیاری از مردم به داخل آن پناه آورده بودند، بمباران کردند و تعداد بسیاری از شیعیان را به شهادت رساندند و بعضی از مقامهای مسجد را خراب کردند، سپس نیروهای نظامی انگلیس، با اسب و سگهای خود، وارد مسجد شدند.
۸ - بازسازی پس از سقوط رژیم بعثی
پس از سقوط رژیم بعثی عراق، اسماعیلیان بهره که در هند حضور دارند، مسجد کوفه را بهصورت کامل بازسازی کردند، در این بازسازی، کف و نماهای مسجد با سنگهای مرمر سفیدرنگ پوشیده شد و در شبستان مسجد، ستونهای دایرهای سنگی، نصب گردید و دو مناره بزرگ، در دو زاویه شمال غربی و شرقی مسجد ایجاد شد، گرچه این بازسازی، به شیوه زیبا و مناسبی صورت گرفته است و بهکارگیری سنگهای مرمر سفید و یکپارچه و تزیینات معماری زیبا در آن، منظره دلپذیری به مسجد بخشیده است، اما اصالت تاریخی مسجد، از بین رفته است و بیشتر مقامهای داخل صحن مسجد که پیشتر بهصورت محراب یا ستون تاریخی بود، به محرابچههای کوچکی تبدیل شده و حتی برخی از مقامها نیز بهطور کامل، حذف شده است.
۹ - توصیف ساختمان فعلی
ساختمان فعلی مسجد، بالغ بر چهل هزار مترمربع مساحت دارد، نمای آن، تقریباً به شکل مربعی است که اضلاع آن به ابعاد ۱۱۰ • ۱۱۶ • ۱۰۹ • ۱۱۶ متر است.
دیوارهای مسجد، بلند و از بیرون، با برجهای نیمه دایره، استحکام بخشیده شده است، تعداد این برجها ۲۷ عدد است که در هریک از اضلاع جنوبی و غربی، پنج برج و در هریک از اضلاع شمالی و شرقی، هفت برج و برجهایی نیز در چهار گوشه مسجد، وجود دارد.
۱۰ - صحنهای متصل به مسجد
صحن متصل به مسجد کوفه
متصل به مسجد، از هر دو سمت شرقی آن، صحن دیگری وجود دارد که در آن، دو مرقد مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، قرار دارد.
در گذشته، در سمت غربی مسجد، صحن دیگری وجود داشته که دارای ایوانها و حجرهها و دیواری گرداگرد آن بوده است، این محوطه، کاروانسرایی مخصوص اقامت زائران و مسافران بوده است که در سال ۱۳۲۷ ه. ق، تاسیس گردید و در سال ۱۳۸۳ ه. ق، تخریب شد.
مشابه این کاروانسرا، هنوز در ضلع شرقی مسجد سهله، باقی مانده است.
۱۱ - دروازههای مسجد
در گذشته، مسجد کوفه دارای چند دروازه بوده است که امروزه تنها یک دروازه آن، باقی مانده است، نام این دروازه باب الفیل و در گوشه شمال غربی مسجد قرار دارد، البته در دورههای اخیر، دروازههای جدیدی به صحن مسجد، باز شده است، از جمله دروازهای واقع در میانه ضلع غربی مسجد که به اشتباه باب الکنده (از دروازههای قدیمی مسجد کوفه) خوانده میشود، دروازه صحن مسلم بن عقیل، در میانه ضلع شرقی مسجد که چندین بار، از جمله در سال ۱۳۸۸ ه. ق، بازسازی شده است و دروازه کوچکی به نام باب الرحمه، در میانه ضلع شمالی که در سال ۱۳۸۸ ه. ق، ایجاد شده است.
۱۱.۱ - باب الفیل
باب الفیل مسجد کوفه
بالای باب الفیل، منارهای دایرهای وجود دارد که در سال ۱۳۷۶ ه. ق- ۱۹۵۶ م ساخته شده و بدنه آن با الواح و کتیبههای کاشی، تزیین یافته است، این مناره، بهجای مناره قدیمیتری ساخته شد که در تاریخ مذکور، به سبب بنای مناره جدید، بهطور کامل تخریب گردید.
در بازسازی اخیر مسجد، دو مناره مربع به مسجد افزوده شده است که یکی از آنها، در زاویه شمال غربی مسجد، کنار مناره دایرهای قدیمی و مناره دیگر، در زاویه شمال شرقی، قرار دارد.
۱۱.۲ - باب الثعبان
یکی از نامهای باب الفیل، در گذشته، «باب الثعبان» (دروازه افعی)، بوده است. علت نامگذاری آن، وقوع یک کرامت در زمان امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در ارتباط با این دروازه مسجد است که در تعدادی از منابع شیعه، نقل شده است. داستان آن، چنین است که در یکی از روزهای جمعه، امیرمؤمنان (علیهالسّلام) بالای منبر مسجد کوفه، خطبه میخواند که افعی بزرگی که سر آن از سر گوسفند نیز بزرگتر بود، از سمت باب الفیل وارد مسجد شد و به سمت منبر حرکت کرد و مردم از ترس آن، کنار رفتند، افعی نزد امام علی (علیهالسّلام) بالای منبر رفت و سرش را نزدیک امام برد و حضرت به او، گوش داد، سپس از منبر پایین آمد و از همان باب الفیل بیرون رفت و از دیدگان مردم غایب شد، حضرت (علیهالسّلام) خطاب به مردم فرمود:
این افعی را که دیدید، وصی محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر جنیان است و من، وصی ایشان بر آدمیانم، آن افعی، بیشتر از شما از من پیروی میکند و او، جانشین من میان شماست... و او از من سؤالی کرد که من پاسخ او را دادم.
۱۲ - فضایل
در کتب حدیث شیعه، روایات فراوانی درباره آداب و فضایل مسجد کوفه، نقل شده است که در اینجا به تعدادی از این روایات، اشاره میکنیم.
۱۲.۱ - در کلام پیامبر
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت کردهاند که فرمود:
زمانی که من را به آسمان عروج دادند، به زمین، در مسجد پدرم نوح (علیهالسّلام) و پدرم ابراهیم (علیهالسّلام) که همان مسجد کوفه است، فرو آمدم و در آن، دو رکعت نماز خواندم... خواندن یک نماز واجب در آن مسجد، معادل یک حج مقبول و یک نماز نافله، برابر با یک عمره مقبول میباشد.
۱۲.۲ - در کلام امام علی
از امیرمؤمنان (علیهالسّلام) روایت شده است که نماز نافله در این مسجد، معادل یک عمره همراه با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نماز واجب در آن، برابر با یک حج همراه با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و در این مسجد، هزار پیامبر و هزار وصی پیامبر، نماز خواندهاند.
ابنفقیه از امام علی (علیهالسّلام) نقل کرده است که در این مسجد، نود پیامبر و هزار وصی پیامبر نماز خواندهاند و هنگام طوفان نوح (علیهالسّلام) از زمین آن، آب فوران کرد و کشتی نوح از اینجا خارج شد و در این مسجد، عصای موسی (علیهالسّلام) و انگشتر سلیمان (علیهالسّلام) قرار دارد.
۱۲.۳ - در کلام امام باقر
از امام باقر (علیهالسّلام) روایت شده است
اگر مردم به فضیلت مسجد کوفه، آگاه بودند، از راه دور، توشه برمیداشتند و بر مرکب سوار میشدند و به آنجا میرفتند، یک نماز واجب در آنجا، معادل یک حج و یک نماز نافله در آن، برابر با یک عمره است.
در روایت دیگری از امام باقر (علیهالسّلام) درباره فضیلت نماز خواندن در مسجد کوفه، آمده است که یک نماز واجب در این مسجد، معادل یک حج مقبول و یک نماز مستحبی در آن، برابر با یک عمره مقبول است.
۱۲.۴ - در کلام امام صادق
از امام صادق (علیهالسّلام) نقل است که هیچ بنده صالح و پیامبری نبوده، مگر آنکه در مسجد کوفه نماز گزارده است، حتی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شب معراج، در این مسجد فرود آمد و در آن، دو رکعت نماز خواند، یک نماز واجب در آن، برابر با هزار نماز در جای دیگر و یک نماز نافله در آن، معادل پانصد نماز است، جلو، عقب، سمت راست و سمت چپ این مسجد، باغی از باغهای بهشت است و نشستن در آن، بدون نماز خواندن یا ذکر گفتن، عبادت است و اگر مردم فضیلت آن را میدانستند، حتی با حرکت روی چهار دست و پا، خود را به این مسجد میرساندند، در همین روایت، امام (علیهالسّلام) خطاب به راوی فرمود: «اگر من در کوفه حاضر بودم، آرزو میکردم که هیچ نمازی از من در آن مسجد، فوت نشود.»
در روایات دیگری از امام صادق (علیهالسّلام)، نماز خواندن در مسجد کوفه، معادل هزار نماز (در جای دیگر) بیان شده است.
✅در روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) آمده است که مردی در مسجد کوفه، نزد امیرمؤمنان (علیهالسّلام) آمد و اظهار داشت که میخواهد به قصد زیارت مسجد اقصی، به مسافرت رَود، حضرت به وی فرمود:
مرکبت را بفروش و توشهات را تناول کن و در همین مسجد نماز بگذار که یک نماز واجب خواندن در اینجا، معادل با یک حج مقبول و یک نماز نافله در اینجا، برابر است با یک عمره مقبول... و از همین مکان، کشتی نوح حرکت کرد... و در اینجا، هفتاد پیغمبر و هفتاد وصی پیغمبر که من یکی از آنهایم، نماز خواندهاند و در این مسجد، هیچ محزون و مکروبی برای برآورده شدن حاجتی دعا نکرده، مگر آنکه خداوند حاجتش را روا و حزنش را برطرف ساخته است.
۱۲.۵ - در کلام امام رضا
از امام رضا (علیهالسّلام) نقل شده است که نماز فرادا در مسجد کوفه، بهتر از هفتاد نماز جماعت در غیر آن است.
۱۲.۶ - نظم سید حمیری
گفتنی است که سید حمیری، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام)، در یکی از قصاید خود، مسجد کوفه را ستوده و آن را در مرتبه، بعد از مسجدالحرام و مسجدالنبی برشمرده و برخی از فضایل آن را به نظم درآورده است.
-✅مقامها
داخل صحن، شبستان و رواقهای مسجد کوفه، محرابها و مقامهای متعددی، منسوب به پیامبران و امامان (علیهمالسّلام) وجود دارد که مرتبط با حضور پیامبران الهی و امامان معصوم (علیهمالسّلام) در این مسجد و پیشینه تاریخی آن است، هر یک از این مقامها و محرابها، دارای آداب خاصی است که در کتب ادعیه مختلف، نظیر مفاتیح الجنان، بیان شده است، پس از بازسازیهای اخیر مسجد کوفه، بیشتر مقامهای موجود در صحن و رواقهای مسجد نیز بهصورت محرابچههای کوچکی از سنگ مرمر سفید، بازسازی شدند.
۱_بیت الطّشت
بیت الطّشت مسجد کوفه
در صحن مسجد، در شمال دکة القضاء قرار دارد و محل وقوع یکی از معجزات امیرمؤمنان (علیهالسّلام) است.
(داستان این معجزه چنین است که: دختری برای استحمام میان نهر آب رفته بود، زالویی وارد بدنش شده و با مکیدن خون، کم کم بزرگ شده و باعث متورمشدن شکمش شد، برادران آن دختر به او بدگمان شده و تصمیم به قتل وی گرفتند و برای دانستن حکم آن، نزد امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) آمدند، آن حضرت دستور داد در کنار دکة القضاء خیمهای زدند و دخترک را در آن خیمه نشاندند، آنگاه به قابله کوفه امر کرد که آن دختر را معاینه کند، قابله پس از معاینه گفت: این دختر آبستن است، حضرت برای اثبات بیگناهی دختر، دستور داد طشتی مملو از لجن آوردند و دخترک را روی آن نشاندند، زالو با استشمام بوی لجن از شکم دختر بیرون آمد و با این معجزه، امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) بیگناهی آن دختر را ثابت کرد.
این مکان، پیشتر بهصورت سردابی پایینتر از سطح مسجد بود که دو طرف آن، دو راه پله وجود داشت.
۲_دکة القضاء
در جانب شمال شرقی صحن مسجد کوفه قرار دارد و محلی است که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در آنجا، قضاوت میکرده است.
۳_ دکة المعراج
این مقام در صحن مسجد و نزدیک زیارتگاه کشتی نوح قرار دارد و محل نماز خواندن پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شب معراج، به شمار میآید، کنار این مقام، یک ستون سنگی قدیمی وجود دارد که در واقع، یک شاخص خورشیدی است که در گذشته، برای شناخت ظهر شرعی و اوقات نماز، به کار میرفته است.
۴_محراب امام علی
محراب امام علی مسجد کوفه
این محراب محل نماز خواندن امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در مسجد کوفه و محل ضربت خوردن آن حضرت (علیهالسّلام) به دست ابنملجم مرادی در شب نوزدهم ماه رمضان سال ۴۰ ه. ق، است.
این محراب، داخل شبستان مسجد واقع است و روی آن، فرقه اسماعیلیان بهره هند، پنجره نقرهای زیبایی به شکل محراب با کتیبههای کوفی و نقوش و تزیینات گیاهی، نصب کردهاند.
۵_ مقام آدم
مقام آدم، در جنوب صحن مسجد، نزدیک دکة المعراج قرار دارد و براساس برخی اقوال، محل توبه حضرت آدم (علیهالسّلام) به شمار میآید.
۶_ مقام ابراهیم
مقام ابراهیم، در رواق شمالی مسجد، نزدیک ورودی اصلی آن (باب الفیل) قرار دارد.
۷_ مقام امام جعفر صادق
مقام امام جعفر صادق، در جنوب شرقی مسجد، نزدیک مرقد مسلم بن عقیل قرار داشته و دارای محرابی بوده است که همانند دو مقام نوح (علیهالسّلام) و امام زینالعابدین (علیهالسّلام)، متاسفانه در بازسازیهای اخیر مسجد، خراب شده است و محل آن، تنها با نصب یک برگه کاغذی روی ستونهای سنگی موجود در شبستان مسجد، مشخص شده است.
۸_مقام امام زینالعابدین
مقام امام زینالعابدین، در جنوب غربی مسجد، نزدیک مقام نوح (علیهالسّلام) قرار داشته و مانند همان مقام، به شکل محرابی بوده است که متاسفانه در بازسازیهای اخیر مسجد، خراب شده است و محل آن، تنها با نصب یک برگه کاغذی روی دیوار جنوبی رواق متصل به شبستان مسجد، مشخص شده است.
۹__- مقام جبرئیل
مقام جبرئیل نیز در جنوب صحن مسجد و در سمت غربی مقام آدم (علیهالسّلام) قرار دارد و به حادثه معراج پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نماز خواندن آن حضرت در مسجد کوفه، ارتباط دارد.
۱۰_مقام خضر
مقام خضر در رواق شمالی مسجد، نزدیک مقام ابراهیم (علیهالسّلام) واقع است.
۱۱_- مقام نوح
مقام نوح در جنوب غربی مسجد قرار داشته و به شکل محرابی بوده که متاسفانه در بازسازیهای اخیر مسجد، خراب شده است و محل آن، تنها با نصب یک برگه کاغذی روی دیوار جنوبی رواق متصل به شبستان مسجد، مشخص شده است.
۱۲_ - مقام کشتی نوح
میان صحن مسجد، مکانی وجود دارد که به «سفینة نوح» معروف است، براساس برخی اقوال، این نقطه محل به گِل نشستن کشتی حضرت نوح (علیهالسّلام) پس از طوفان بزرگ است، اما براساس روایات دیگری، اینجا محل ساخته شدن کشتی حضرت نوح (علیهالسّلام) بوده است، این مکان نیز پیشتر به صورت سردابی بود که با یک راهپله، امکان پایین رفتن به آن وجود داشت، این سرداب، به شکل یک صحن کوچک هشت ضلعی بود که در هر ضلع آن، یک ایوان وجود داشت و از طریق دو ایوان شمالی و جنوبی، به دو حجره دیگر راه داشت، کف زیارتگاه کشتی نوح (علیهالسّلام)، نمایانگر سطح واقعی مسجد کوفه، پیش از بالا آوردن سطح آن در زمان سیدمهدی بحرالعلوم بوده است.
در دوره رژیم سابق بعثی عراق، پلههای ورودی سفینه نوح مسدود شد و از ورود به آنجا، جلوگیری به عمل میآمد، اما پس از سقوط این رژیم، متاسفانه در بازسازیهای اخیر مسجد، این زیارتگاه و بنای تاریخی ارزشمند آن، بهطور کامل از بین رفت و تنها بهجای آن، یک حوض دوازده ضلعی، با نردههای سنگی کمارتفاع در اطراف آن، ایجاد شد.
✅پایگاه مهم در عصر ظهور
مسجد کوفه، یکی از مساجد مهم در عصر ظهور است.
از مکانهای منسوب به حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، مسجد کوفه است، این مکان بیشتر در روایات مربوط به عصر ظهور و حاکمیت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) وارد شده است.
از روایات استفاده میشود که این مسجد، در عصر ظهور از جایگاه و پایگاه مهم و برجستهای برخوردار است که برخی از این قرار است.
۱۴.۱ - مرکز دادرسی
مسجد کوفه مرکز دادرسی است.
امام صادق (علیهالسلام) در اینباره فرمود: «دار ملکه الکوفة و مجلس حکمه جامعها...؛ مرکز حکومت مهدی (علیهالسلام) کوفه و مرکز قضاوت و دادرسی او مسجد اعظم کوفه است.»
۱۴.۲ - مرکز تبلیغ دینی
مسجد کوفه، مرکز تبلیغ دینی است.
حضرت صادق (علیهالسلام) فرمود: «کانّی انظر الی القائم علی منبر الکوفة و حوله اصحابه ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا عدّة اهل بدر و هم اصحاب الألویة و هم حکّام اللّه فی ارضه علی خلقه...؛ گویی به قائم مینگرم که بر فراز منبر مسجد کوفه است، ۳۱۳ تن یارانش در اطراف او حلقه زدهاند، آنان پرچمداران و فرمانروایان خداوند بر فراز گیتی میان بندگان خدایند.»
امام باقر (علیهالسلام) نیز در اینباره فرمود: مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) وارد کوفه میشود، سه گروه درگیر، در یک صف بر وی گرد آیند، او بر فراز منبر، خطبه میخواند و مردم، آنقدر اشک شوق میریزند که متوجه سخنان او نمیشنوند.
۱۴.۳ - محل اقامه جمعه و جماعت
کوفه، محل اقامه جمعه و جماعت است.
امام علی (علیهالسلام) در خطبهای طولانی، ویژگیهای مسجد کوفه را چنین شمرده است:
ای اهل کوفه! خداوند سبحانه و تعالی به شما نعمتهایی داده که به هیچکس نداده است، از برتری محل برگزاری نماز شما این است که اینجا خانه آدم، خانۀ نوح، خانۀ ادریس، عبادتگاه حضرت ابراهیم خلیل و عبادتگاه برادرم حضرت خضر (علیهالسلام) بود و امروز محل عبادت و مناجات من است.... برای مسجد کوفه زمانی فرا میرسد که محل برگزاری نماز مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) از تبار من و محل عبادت هر مومن میشود، هیچ مؤمنی روی زمین نمیماند، مگر اینکه به این مسجد بیاید، یا قلبش برای این مسجد پر بزند.
امام صادق (علیهالسلام) نیز در اینباره فرمود:
هنگامی که قائم آلمحمد (علیهمالسلام) قیام کند، پشت کوفه مسجدی بسازد کند که هزار در دارد، و خانههای کوفه به دو رود کربلا متصل میشود.
۱۴.۴ - محل آموزش قرآن
مسجد کوفه، محل برگزاری کلاسهای آموزش آیات قرآن است.
حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: «کانّی انظر الی شیعتنا بمسجد الکوفة، قد ضربوا الفساطیط یعلّمون الناس القرآن کما انزل؛ گویی شیعیان خود را میبینم که در مسجد کوفه خیمه زده، به مردم قرآن را آنگونه که نازل شده، آموزش میدهند.»
۱۴.۵ - نتیجهگیری
از موارد یادشده استفاده میشود مسجد کوفه در عصر ظهور، از جایگاه بسیار ارزشمندی برخوردار است، به علاوه دارای گسترۀ بسیار زیادی است که کارکردهای فوق به راحتی در آن امکانپذیر خواهد بود.
مسجد کـــــوفه، تـــــــو در روز جزا شاهد باش
مـن کــــــه معصوم ترم از همه مظلوم ترم
مسجد کـوفه، خــــــداوند نــــگهدار تــــــو بـــاد
کــــــه دگـــــــــر نشنوی آوای دعای سحرم
در دل خــــــــاک بـــــــــلرزد بـــــــدنم گر طفلی
گـــــــــوید ای مسجد کوفه چه شد آخر پدرم
هــــــر چه باشد پسرم خون علی در رگ توست
مهربـــان بــــــاش تـــو با قاتل من ای پسرم
بــــــــدنـــم را بـــــــه سوی خانه عزیزان مبرید
بـــــــــگذارید کـــــــه غــذا بهر یتیمان ببرم
عالم و آدم کند گریه برای علی
حیف که در خاک رفت قد رسای علی
نخل بوَد منتظر، چاه بوَد بیقرار
حیف که خاموش شد صوت دعای علی
گریه کند صبح و شام ،اشک فشانَد مدام
تا که عدالت زند بوسه به پای علی
زندگی بیعلی سختتر از مردن است
کاش که ما میشدیم کشته به جای علی
دامن محرابِ خون گشته بر او قتلگاه
مسجد کوفه شده کرب و بلای علی
تیغ به دشمن دهد، بذل به قاتل کند
گر ببرد کودکی شیر برای علی
مسجدیان یک طرف جمله گشایید صف
تا که یتیمان نهند سر به سرای علی
پیر فقیری زند بر سر و بر سینهاش
طفل یتیمی شده نوحه سرای علی
بذل و عنایت ببین لطف و کرامت ببین
قسمت قاتل شده، سهم غذای علی
میدمد از سنگها نالۀ یا سیدی
میچکد از نخلها اشک عزای علی
ثروت هر کس همان مال و منالش بوَد
هستی میثم بـوَد مهـر و ولای علی
در مسجد کوفه ناله اش یا زهراست
مظلومتر از تمام عالم مولاست
در مدت عمر چون خدایش تنهاست
جان داد وصیّ و خلف پیغمبر
جان دادن او به سجده گاهش زیباست
در شهر ندادند سلامش پاسخ
از بس که علی غریب با انسانهاست
از اول خلقت چو علی مرد نبود
مردانگی از تمام عمرش پیداست
با آنهمه دارایی و مردانگیش
قوتش به خدا نان جویی در دنیاست
نشناخت کسی حق علی در همه عمر
در مسجد کوفه ناله اش یا زهراست
ای پست ترین مردم ابن ملجم
شمشیر زدی به آنکه او بی همتاست
می گفت به قاتلم ترحّم بکنید
در آخر عمر چون همیشه آقاست
هر کس که به عمر با علی مانوس است
در عالم حشر با علی در یکجاست
مسجد کوفه ببین عزم سفر کرد على
با دلى خون ز تو هم قطع نظر کرد على
مسجد کوفه مگر مسجدالاقصایى تو
که ز محراب تو تا عرش سفر کرد على
رفت آن شب که به مهمانى امّ کلثوم
دخترش را ز غمى سخت خبر کرد على
خبر از کشتن خود داد به تکبیر و فسوس
هر زمان جانب افلاک نظر کرد على
کس چو او روزه یک ساعته هرگز نگرفت
چون که افطار به هنگام سفر کرد على
گرچه جانش سفر تیر بلا بود، آخر
پیش شمشیر ستم فرق سپر کرد على
ریخت بر دامن محراب ز فرق سر او
آنچه اندوخته از خون جگر کرد على
گرچه در هر نفسى بود على را معراج
غوطه در خون زد و معراج دگر کرد على
مي رود سمت مسجد کوفه
با دلي خسته از زمانهي خود
خسته از کوفيان و بي دردي
غرق اندوه بي کرانهي خود
مي رسد با دل پر آشوبش
مرد غربت ، انيس سجاده
همدم چشمهاي بارانيش
مي شود چشم خيس سجاده
رنگ دلتنگي شفق دارد
سالها آفتاب چشمهانش
مصحف غربت و غم و درد است
صفحه صفحه کتاب چشمانش
گريه هاي شبانهي او را
گونهي خيس ماه مي داند
شرح سي سال بي کسي اش را
دل بي تاب چاه مي داند
سر خود را شب پريشاني
مي گذارد به دوش نخلستان
مي شود سوگوار چشمانش
ديدهي گريه پوش نخلستان
مي رود سمت مسجد کوفه
تا که با عشق بي حساب شود
مي رود تا محاسن خورشيد
بين محراب خون خضاب شود
مي رود تا که مستجاب شود
ندبه هاي شبانه اش حالا
مي رود تا خداي خوبيها
مرتضي را بگيرد از دنيا
بين محراب اشک و دلتنگي
موسم آخرين سجود آمد
ناگهان مثل صاعقه ، تيغي
بر سر آسمان فرود آمد
سجدهي تيغ و ابروي خورشيد
باز شق القمر شده انگار
بين محراب فرق کعبه شکافت
شب مولا سحر شده انگار
شوق پرواز بال و پر مي زد
در تپش هاي چشم کم سويي
آمد از آسمان به دنبالش
بيقرار شکسته پهلويي
در کنار غروب چشمانش
آه سعي طبيب بي معناست
سالها بي قرار رفتن بود
بعد زهرا شکيب بي معناست
راوي سالها پريشاني ست
گيسويي که چنين سپيد شده
در دل کوچه هاي دلتنگي
سالها پيش از اين شهيد شده
هر گز از ياد او نخواهد رفت
سورهي کوثر و در و ديوار
آتش و تازيانه و سيلي
غنچهي پرپر و در و ديوار
دست او بسته بود اما ديد
گل ياسش به يک اشاره شکست
در هجومي کبود و بي پروا
دست و پهلو و گوشواره شکست
رفت و دلخستگان اين عالم
در غم غربتش سهيم شدند
و يتيمان شهر دلتنگي
بار ديگر همه يتيم شدند
يوسف رحيمي
May 11
🧡میثم تمار
میثَم تمّار اَسَدی کوفی (متوفای ۶۰ق)، فرزند یحیی با کنیه ابوسالم و ابوصالح، معروف به میثم تمار، از اصحاب برجستۀ امام علی، امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) بود که قبل از واقعه کربلا به شهادت رسید.حرم میثم تمار
درباره جزئیات زندگی او، اطلاعات دقیقی در کتب تاریخی وجود ندارد. گفته شده وی برده زنی از قبیله بنیاسد بود که امام علی (علیهالسلام) او را از آن زن خریده و آزاد نمود. به دلیل خرمافروشی در کوفه، لقب تمار به او دادهاند. او را در شمار اصحاب جلیلالقدر و حواریون و یاران برگزیده امام علی (علیهالسلام) به شمار آوردهاند، همچنین جزء شرطة الخمیس بود. پیشگوییها و خبردادن از حوادث آینده به او نسبت دادهاند. او سرانجام به دستور عبیدالله بن زیاد به دار آویخته شد و طبق پیش بینی امام علی (علیهالسلام) به شهادت رسید؛ درباره چگونگی شهادت او، روایات مختلفی بیان شده است. میثم تمار تالیفی در زمینه تفسیر قرآن و حدیث داشته است.
۱ - نسب
میثَم تمّار اَسَدی کوفی با کنیه ابوسالم و ابوصالح، معروف به میثم تمار، از جزئیات زندگی او اطلاعات روشنی در دست نیست. او و خاندانش در کوفه میزیستند و نسبت کوفی او از اینجاست.
در پارهای روایات از او با نسبت نهروانی یاد شده است (منسوب به شهر نهروان نزدیک بغداد، میان بغداد و واسط.)
۲ - اصالت غیرعرب
با وجود ریشۀ عربی نام میثم، و پدرش یحیی، او اصالتاً عجم و غیرعرب بود و چون برده زنی از بنیاسد بود، به طریق ولاء به این قبیله انتساب یافت.
۳ - نام و کنیه
حضرت علی (علیهالسلام) میثم را از صاحباش خرید و آزاد کرد و چون نامش را پرسید، گفت سالم نام دارم. حضرت به او فرمود پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا آگاه کرده است که والدین عجمیات تو را میثم نامیدهاند. میثم سوگند خورد و سخن خداوند و پیامبر و علی (علیهالسلام) را تصدیق کرد. سپس امام از او خواست به نام گذشتهاش، که پیامبر هم او را آنگونه نامیده است، بازگردد. میثم پذیرفت و کنیهاش ابوسالم شد.
کنیۀ دیگر او ابوصالح بود.
ابن شاذان قمی کنیۀ او را ابوجعفر ذکر کرده است،
۴ - شغل
میثم برای گذران زندگی در بازار کوفه خرمافروشی میکرد، از اینرو، به او لقب تمّار دادهاند. به روایتی نیز او در مکانی به نام دارالرزق خربزه میفروخت.
۵ - صحابه سه امام شیعه
میثم را از اصحاب سه امام نخست شیعیان، علی و حسن و حسین (علیهمالسلام)، برشمردهاند،اما شهرت او بیشتر به سبب شاگردی حضرت علی (علیهالسلام) بوده است.
میثم بسیار دوستدار اهل بیت (علیهمالسلام) بود.
و آنان نیز متقابلاً به او توجه خاصی داشتند.
به گفتۀ امّسلمه، همسر پیامبر، پیامبر بارها از میثم به نیکی یاد کرده و دربارۀ وی به حضرت علی (علیهالسلام) سفارش نموده بود.
میثم مورد عنایت خاص امام علی (علیهالسلام) بود و از آن حضرت، علوم بسیاری فرا گرفت.
امام با او گفتگوهای بسیار داشت.
دانش بسیار و اسرار وصیت را به وی آموخت، او را از امور غیبی آگاه ساخت.
و در زمرۀ گروهی از مؤمنان آزموده قرار داد که در درک و تحمل امر رسول خدا و سخنان اهل بیت (علیهمالسلام) مقام والایی داشتند.
از این مطالب معلوم میشود میثم از ظرفیت روحی بالایی برخوردار بوده است.
پس از امام علی (علیهالسلام)، میثم در شمار اصحاب وفادار امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) در آمد.
امام حسین (علیهالسلام) به میثم توجه ویژهای داشت و از او به نیکویی یاد میکرد.
۶ - خبردادن از حوادث آینده
نمونههایی از علم غیب میثم و اطلاع او از حوادث آینده عبارت بود از:
پیشگویی مرگ معاویه، خبر شهادت امام حسین (علیهالسلام) برای زنی مکّی به نام جبله، دستگیری خویش توسط سرکردۀ طایفۀ خود و شهادتش به دستور ابن زیاد و آزادی مختار بن ابیعُبَیْده ثقفی از زندان.
۷ - حواری امام علی
وجود این ویژگیها در میثم تمّار سبب شده است تا او را در شمار اصحاب جلیلالقدر و حواریون و یاران برگزیدۀ امام علی (علیهالسلام) به شمار آورند.
۸ - جزء شرطه الخمیس
چنانکه در برخی از گزارشها میثم تمّار را جزو شُرطة الخَمیس یاد کردهاند. این گروه، دلیر مردانی بودند که با حضرت علی (علیهالسلام) پیمان بسته بودند در جنگها تا پای جان، آن حضرت را یاری و همراهی کنند.
۹ - زمان آشنایی با امام علی
ادامه👇👇
سکوت منابع دربارۀ حضور میثم تمّار در جنگهای زمان حضرت علی (علیهالسلام) (جَمل، صِفّین و نهروان)، این موضوع را به ذهن متبادر میکند که آشنایی او با آن حضرت، احتمالاً در دوران پایانی حکومت امام بوده است، به خصوص که روایات تاریخی بر جای مانده از میثم، حاوی مطالبی از این دوران و پس از آن است. از آن جمله، روایت راجع به حملۀ یاران معاویه به نواحی هِیت و اَنبار و کشتن عدهای از زنان و کودکان در آنجاست.
۱۰ - سب میثم توسط معاویه
معاویه هنگام سبّ حضرت علی (علیهالسلام) و یارانش، از میثم نیز به بدی یاد میکرد و او را دشنام میداد.[]
۱۱ - رهسپاری برای عمره قبل از واقعه کربلا
در سال ۶۰، کمی پیش از قیام امام حسین و حادثۀ کربلا، میثم برای عمره رهسپار مکه شد و چون امام را نیافت، سراغ او را از امّسلمه گرفت و امّسلمه او را از احوال امام آگاه نمود. میثم که عازم بازگشت به کوفه بود، از امّسلمه خواست به امام سلام برساند و بگوید نزد خداوند با امام دیدار خواهد کرد
۱۲ - خبردادن از چگونگی شهادتش
امام علی (علیهالسلام) میثم را از چگونگی شهادتش، قاتل وی و آویخته شدنش به درخت نخلی که آن را به او نشان داده بود، آگاه ساخته و به او بشارت داده بود که پاداش مقاومت او در برابر خواست عبیدالله بن زیاد (والی اموی در کوفه) آن است که در آخرت، کنار امام در درجهای شایسته خواهد بود. گفته شده است میثم کنار آن درخت نماز میخواند و با آن سخن میگفت.
میثم خبر شهادتش را، که از زبان امام علی (علیهالسلام) شنیده بود، برای دیگران نقل میکرد. از جمله، به روایتی، او و حبیب بن مظاهر در میان جمعی خبر شهادت خود را بیان کردند، اما حاضران، آنان را تکذیب و تمسخر کردند.
۳ - چگونگی شهادت
دربارۀ دستگیری و قتل میثم دو روایت وجود دارد:
۱۳.۱ - روایت اول
به روایتی، ابن زیاد از طرف یزید بن معاویه، خلیفۀ اموی (۶۰ـ ۶۴)، مأمور شد میثم را – که میدانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی است – به دار بیاویزد.
در پی آن، میثم پس از عمره، هنگامی که از مکه به سوی کوفه بازمیگشت، به دست مأموران ابن زیاد دستگیر شد.
در زندان، میثم با مختار، که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیشگویی کرد.
ابن زیاد ظاهراً وی را همراه صد سوار از سپاهش فرستاد و آنان میثم را در قادسیه (در پانزده فرسخی کوفه)، دستگیر کردند و به کوفه بردند و سپس به دستور ابن زیاد به دار آویختند.
۱۳.۲ - روایت دوم
به روایت دیگر، میثم به درخواست عدهای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار کوفه، همراه آنان نزد ابن زیاد رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد.
عَمرو بن حُرَیث، امیر کوفه از طرف عبیدالله ابن زیاد، که عثمانی مسلک و دشمن اهل بیت بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغگو و دوستدار دروغگو خواند، اما میثم خود را راستگو و دوستدار راستگو (حضرت علی) معرفی کرد.
ابن زیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دستها و پاهایش را قطع میکند و او را به دار میکشد. میثم اگرچه میتوانست تقیه کند، اما شهادت را برگزید و گفت که امام علی او را آگاه کرده است که ابن زیاد چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید.
به دنبال آن، ابن زیاد که به پندار خود میخواست این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد فقط دستها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانۀ عَمرو بن حُرَیث به دار بکشند.
میثم در حالی که در خون میغلتید و لحظات جانکاهی را سپری میکرد، بالای چوبه دار با صدای بلند از مردم خواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او دربارۀ فتنههای بنی اُمیّه و فضائل بنیهاشم سخنانی گفت.
عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را برگرد او دید، شتابزده نزد ابن زیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابن زیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در اسلام بر دهانش لجام نهاده
به روایتی، عمرو بن حریث – که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود – از ابن زیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابن زیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد و میثم با یادآوری این مطلب که ابن زیاد نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دستها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.
به روایتی، میثم سه روز پس از به دار کشیده شدنش، با خنجری که به شکم یا خاصرهاش زدند، به سختی مجروح شد. او تکبیر گفت و در پایان آن روز، دهان و بینیاش خونریزی کرد و به شهادت رسید، که نوشته است یک روز پس از آنکه بر ضد بنیامیه و به نفع بنیهاشم سخن گفت و به دهانش لجام زدند، دهان و بینیاش خونریزی نمود و روز سوم از زخم آن خنجر شهید شد.
۱۴ - تاریخ شهادت و محل دفن
شهادت میثم تمّار در ذیحجه ۶۰ق، ده روز پیش از ورود امام حسین (علیهالسلام) به عراق، روی داد.
ابن زیاد از دفن او جلوگیری کرد، تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبۀ دار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیله مراد به خاک سپردند.
۱۵ - تالیفات
میثم آثار و تألیفاتی داشته است.
۱۵.۱ - تفسیر
یکی از آنها تفسیر بود که آن را از تعلیمات امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آموخته بود.
بنابر روایتی از میثم خطاب به عبدالله بن عباس، میثم تنزیل قرآن را نزد امام علی خوانده و امام تأویلش را به وی آموخته بود. از اینرو، هنگامی که میثم به عمره رفت، به ابن عباس گفت هر مطلبی دربارۀ تفسیر قرآن میخواهد، از وی بپرسد. ابن عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت.
چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن زیاد خبر داد، ابن عباس که گمان میکرد میثم این خبر را از روی کهانت به او داده است، به وی بیاعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند.
میثم او را از این کار بازداشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن عباس پذیرفت و پس از مدتی همۀ اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.
۱۵.۲ - حدیث
میثم ظاهراً کتابی نیز در حدیث داشته است که فرزندانش از آن روایاتی نقل کردهاند و پارهای از روایات آن در منابع موجود است.