✋قبرستان وادِیالسَّلام
قبرستانی بزرگ و تاریخی در شهر نجف عراق که به سبب وجود احادیثی درباره فضیلت آن، برای شیعیان اهمیت مذهبی دارد. بنابر برخی روایات، این قبرستان، محل رجعت بعضی از پیامبران و صالحان است و بنابر برخی دیگر هر مؤمنی در هر جای دنیا که وفات کند، روح او به این مکان خواهد آمد.
قرار گرفتن وادی السلام در شهر نجف، که مرقد امام اول شیعیان، امام علی(ع) در آن قرار دارد، بر اهمیت آن افزوده است.
زائران عتبات عالیات عراق، این قبرستان را نیز زیارت میکنند.
مقبرههای منسوب به هود و صالح از پیامبران پیشین و مقامهایی با نام برخی از امامان شیعه در این قبرستان وجود دارد.
✍فهرست مطالب کانال عتبات
https://eitaa.com/fatemi414/117
✅وجه تسمیه
کلمه «وادی» در عربی به معنای سیلگاه و جایی است میان دو کوه و آبراهی که سیلاب در آن جاری میشود واندکاندک در زمین فرو میرود. در فارسی، این کلمه را برای بیابان و صحرا به کار میبرند
و کلمه «السلام» نزد مسلمانان از نامهای خدا و در عربی از جمله به معنای سلامت از آسیب و آفات ظاهری و باطنی است.
شیخ کلینی روایتی درباره این قبرستان از امام علی (علیهالسّلام) نقل کرده که در آن، از کلمه «وادی السلام» برای اشاره به آن استفاده شده است.
برخی منابع درباره سبب نامگذاری قبرستان وادی السلام برآنند که این نام را پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بلکه جبرئیل بر آن نهاده به این معنا که مدفون در این قبرستان از محاسبه و عذاب عالم برزخ معاف و در سلامت است.
به غیر از نام «وادی السلام» در برخی روایات با عبارت «ظَهر الکوفَه» (پشت کوفه) به این قبرستان اشاره شده؛ مانند روایتی که مجلسی دوم از عیاشی نقل کرده است:
«قال امیر المؤمنین- صلوات اللّه علیه: اول بقعة عبد اللّه علیها ظهر الکوفة لما امر اللّه الملائکة ان یسجدوا لآدم، سجدوا علی ظهر الکوفة:
امیر مومنان (علیهالسّلام) فرمود: نخستین جایی (در زمین) که خدا را در آن عبادت کردند، پشت کوفه بود؛ وقتی که خداوند فرشتگاه را امر به سجده بر آدم کرد، آنان در پشت کوفه سجده کردند. »
✍فهرست مطالب کانال عتبات
https://eitaa.com/fatemi414/117
✋موقعیت جغرافیایی و تاریخچه
قبرستان وادِی السَّلام، در شهر نجف کشور عراق واقع است و از جنوب به بارگاه مطهر امام علی (علیهالسّلام) و خیابان موسوم به علی بن ابیطالب و از شرق به جاده نجف - کربلا و از شمال به منطقه حی المهندسین و از سمت غرب به دریاچه «بحر النجف» میرسد.
بنابر روایات دینی پیشینه این قبرستان به پیش از اسلام میرسد؛ اما روایات تاریخی چندانی از وضعیت قبرستان در پیش از اسلام در دست نیست. با این حال، به نظر میرسد که این مکان از قدیم محل دفن مردگان بوده است.
روایات دینی، تاریخ این مکان را تا زمان سجده فرشتگان بر آدم پیش بردهاند؛ چنان که در روایتی منسوب به امام علی (علیهالسّلام)، وقتی خداوند فرشتگان را به سجده بر آدم (علیهالسّلام) امر کرد، آنان در همین مکان بر زمین سجده کردند.[
✍فهرست مطالب کانال عتبات
https://eitaa.com/fatemi414/117
✋قبرستان وادی السلام
قبرستان وادِی السَّلام، نام قبرستانی بزرگ و تاریخی است در شهر نجف.
فهرست مندرجات
۱ - وجه تسمیه
۲ - موقعیت جغرافیایی و تاریخچه
۳ - اهمیت و فضیلت
۴ - بناهای داخل قبرستان
۴.۱ - مرقد حضرت هود و صالح
۴.۲ - مقام حضرت مهدی و امام صادق
۴.۳ - مقبره سید علی آقا قاضی
۴.۴ - قبر رئیسعلی دلواری
۱ - وجه تسمیه
کلمه «وادی» در عربی به معنای سیلگاه و جایی است میان دو کوه و آبراهی که سیلاب در آن جاری میشود واندکاندک در زمین فرو میرود.
در فارسی، این کلمه را برای بیابان و صحرا به کار میبرند
و کلمه «السلام» نزد مسلمانان از نامهای خدا و در عربی از جمله به معنای سلامت از آسیب و آفات ظاهری و باطنی است.
عکس قدیمی از قبرستان وادی السلام
شیخ کلینی روایتی درباره این قبرستان از امام علی (علیهالسّلام) نقل کرده که در آن، از کلمه «وادی السلام» برای اشاره به آن استفاده شده است.
برخی منابع درباره سبب نامگذاری قبرستان وادی السلام برآنند که این نام را پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بلکه جبرئیل بر آن نهاده به این معنا که مدفون در این قبرستان از محاسبه و عذاب عالم برزخ معاف و در سلامت است.
به غیر از نام «وادی السلام» در برخی روایات با عبارت «ظَهر الکوفَه» (پشت کوفه) به این قبرستان اشاره شده؛ مانند روایتی که مجلسی دوم از عیاشی نقل کرده است:
«قال امیر المؤمنین- صلوات اللّه علیه: اول بقعة عبد اللّه علیها ظهر الکوفة لما امر اللّه الملائکة ان یسجدوا لآدم، سجدوا علی ظهر الکوفة:
امیر مومنان (علیهالسّلام) فرمود: نخستین جایی (در زمین) که خدا را در آن عبادت کردند، پشت کوفه بود؛ وقتی که خداوند فرشتگاه را امر به سجده بر آدم کرد، آنان در پشت کوفه سجده کردند. »
۲ - موقعیت جغرافیایی و تاریخچه
قبرستان وادِی السَّلام، در شهر نجف کشور عراق واقع است و از جنوب به بارگاه مطهر امام علی (علیهالسّلام) و خیابان موسوم به علی بن ابیطالب و از شرق به جاده نجف - کربلا و از شمال به منطقه حی المهندسین و از سمت غرب به دریاچه «بحر النجف» میرسد.
🔹بنابر روایات دینی پیشینه این قبرستان به پیش از اسلام میرسد؛ اما روایات تاریخی چندانی از وضعیت قبرستان در پیش از اسلام در دست نیست.
با این حال، به نظر میرسد که این مکان از قدیم محل دفن مردگان بوده است.
👈روایات دینی، تاریخ این مکان را تا زمان سجده فرشتگان بر آدم پیش بردهاند؛ چنان که در روایتی منسوب به امام علی (علیهالسّلام)، وقتی خداوند فرشتگان را به سجده بر آدم (علیهالسّلام) امر کرد، آنان در همین مکان بر زمین سجده کردند.
۳ - اهمیت و فضیلت
در منابع شیعه از قبرستان وادیالسلام بسیار سخن آمده و فضائل بسیاری برای آن برشمرده شده است.
گویا قدیمترین روایتی که در این باره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (علیهالسّلام) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند.
در این روایت، امام علی (علیهالسّلام) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید:
«... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْاَرْضِ اِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ اِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛
هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است. »
از مروان بن مسلم نیز چنین نقل شده است:
به امام جعفر صادق (علیهالسّلام) عرض کردم:
«برادرم در بغداد زندگی میکند و میترسم که اجلش در آنجا فرا رسد».
امام (علیهالسّلام) فرمود:
«ما تبالی حیثما مات، اما انه لا یبقی مؤمن فی شرق الارض وغربها الا حشر الله روحه الی وادی السلام»؛ «اهمیت نده که کجا بمیرد. هیچ مؤمنی در مشرق یا مغرب زمین نمیمیرد؛ مگر آنکه خداوند روحش را به وادیالسلام میفرستد».
راوی پرسید: «وادیالسلام کجاست؟» حضرت (علیهالسّلام) فرمود:
«ظهر الکوفة، اما انی کانی بهم حلق حلق قعود یتحدثون»؛ «پشت کوفه. گویی من با چشم خود میبینم که حلقه حلقه نشستهاند و با یکدیگر سخن میگویند».
«زید نرسی»، از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام)، از آن حضرت، روایت میکند که فرمود:
چون روز جمعه و عیدین ( فطر و قربان) فرا رسد، خداوند منان به رضوان، خازن بهشت، دستور میدهد که میان ارواح مؤمنان که در عرصههای بهشت قرار دارند، فریاد برآورد که خداوند به شما رخصت داده است که به خویشان و دوستان خود در دنیا، سر بزنید. در ادامه روایت، امام (علیهالسّلام) توضیح میدهد که چگونه، خداوند آنها را به روی زمین میآورد.
«فینزلون بوادی السلام وهو واد بظهر الکوفة ثم یتفرقون فی البلدان والامصار حتی یزورون اهالیهم الذین کانوا معهم فی دار الدنیا....؛ پس آنها در وادیالسلام فرو میآیند و آن، منطقهای پشت کوفه است و از آنجا، به شهرها و کشورها، پراکنده میشوند. سپس به خویشان و آشنایان خود که در دنیا با آنها بودهاند، سر میزنند... سپس به جایگاه خود در بهشت بازمیگردند.»
دیلمی در کتاب ارشاد، ویژگیهای وادیالسلام را چنین نقل کرده است:
از ویژگیهای تربت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) آن است که از کسانی که در این سرزمین دفن شوند، عذاب قبر و سؤال نکیر و منکر برداشته میشود؛ چنانکه در روایات صحیح، به آن تصریح شده است.
سیدنعمتالله جزائری نیز در همین رابطه میگوید:
بهشت روی زمین، وادیالسلام است که محل آن، بیرون کوفه، بین نجف و کربلا میباشد و ارواح مؤمنان در پیکرهای مثالی در آنجا، از نعمتهای الهی برخوردار میشوند تا روزی که به جایگاه اصلی خود در بهشت برین راه یابند.
با توجه به روایات و ویژگیهای بیان شده، بسیاری از بزرگان و شیعیان، از گذشته تا به امروز، وصیت میکردهاند که جنازهشان را به نجف اشرف منتقل نمایند و در قبرستان وادیالسلام به خاک بسپارند. در نتیجه، این قبرستان، به مرور زمان گسترش یافته و به پهناورترین قبرستان جهان، تبدیل شده است.
۴ - بناهای داخل قبرستان
در قبرستان وادیالسلام، زیارتگاهها و مقامهای منسوب به برخی پیامبران و امامان (علیهمالسّلام) و نیز آرامگاههای برخی از علما و مشاهیر شیعه وجود دارد.
مرقد حضرت هود و صالح در قبرستان وادی السلام
بسیاری از مشاهیر دینی، سیاسی و اجتماعی شیعه به وصیت خود یا به خواست نزدیکانشان، در این قبرستان دفن شدهاند که به ظاهر، انگیزه آنان بیشتر همجواری با مرقد امام اول شیعیان بوده است. برخی از مشاهیر شیعه مدفون در این قبرستان عبارتند از: •سید جمال الدین گلپایگانی •سید محمد باقر صدر •سید جمالالدین اَفجِهای •سید علی قاضی طباطبایی •رئیس علی دلواری •محمد حسین کاشف الغطاء •محمد رضا تنکابنی •سید محمد باقر حکیم
۱- مرقد حضرت هود و صالح
میان قبرستان وادیالسلام، قبری منسوب به دو پیامبر بزرگ الهی؛ حضرت هود و حضرت صالح (علیهالسّلام) وجود دارد که از زیارتگاههای مشهور و شناخته شده شیعیان میباشد.
البته گفتنی است، بیشتر مورخان و جغرافیدانان مسلمان، مدفن این دو پیامبر را در یمن، تعیین کردهاند. اما در منابع حدیثی شیعه، روایات دیگری وارد شده است که بر وجود قبر هود و صالح (علیهالسّلام) در وادیالسلام، دلالت دارد؛ از جمله در روایتی، از امام حسن (علیهالسّلام) نقل شده است که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به ایشان فرمود:
«مرا پشت کوفه، در قبر دو برادرم هود و صالح، به خاک بسپارید».
در روایت دیگری آمده است که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به امام حسن (علیهالسّلام) فرمود: «مرا در قبر برادرم هود، دفن کنید».
علامه سیدمهدی بحرالعلوم، مزار کنونی هود و صالح (علیهالسّلام) را در این نقطه از وادیالسلام آشکار کرد.
گویا پیش از آن، مزار هود و صالح در قسمت دیگری از وادیالسلام قرار داشت. اما سید بحرالعلوم، محل فعلی را شناسایی کرد و گنبدی نیز از سنگ و گچ بر فراز آن ساخت. سپس یک ایرانی، آن را خراب نمود و بهجای آن، ساختمان جدیدی با گنبد کاشیکاری بنا کرد. این ساختمان در سال ١٣٣٧ه. ق، یعنی در دوره اشغال عراق از سوی بریتانیا بازسازی گردید.
۲- مقام حضرت مهدی و امام صادق
مقام حضرت مهدی(عج) و امام صادق(ع) در قبرستان وادی السلام
به فاصله چندصد متر از سمت شمال غربی مرقد هود و صالح (علیهالسّلام)، مقامی منسوب به حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) وجود دارد که ساختمان آن گویا برای نخستین بار، به دست علامه سیدمهدی بحرالعلوم، ساخته شده است.
شیخ جعفر آل محبوبه، به وجود کتیبهای به تاریخ ١٢٠٠ه. ق، در زیارتگاه اشاره کرده که گویا مربوط به زمان ساختن زیارتگاه به دست سیدبحرالعلوم است. در سال ١٣١٠ه. ق، نیز یک شیعه هندی، به نام سیدمحمد خان، ساختمان مقام را بازسازی و برای آن گنبدی با کاشیهای آبی رنگ بنا نمود.
زیارتگاه، دارای صحنی است که با یک ورودی در زاویه جنوب غربی آن به فضای قبرستان متصل میشود. در سمت راست ورودی، چاه آبی منسوب به امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) به چشم میخورد. ساختمان مقام، در جنوب شرقی صحن قرار دارد و دارای دو اتاق است.
در اتاق اول (غربی)، محراب کاشیکاری وجود دارد که همان مقام حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) است. در اتاق دوم نیز مقامی منسوب به امام جعفر صادق (علیهالسّلام)، بهصورت محراب کاشیکاری وجود دارد.
پیشتر، روایتی از شیخ کلینی و ابنقولویه از ابان بن تغلب نقل شد که براساس آن، امام صادق (علیهالسّلام) در سه موضع از نجف، نماز خواند که یکی از آنها، محل منبر قائم (عجّلاللهفرجهالشریف) بود. بر این اساس، مقام حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در وادیالسلام، منطبق بر این مکان و مقام امام صادق (علیهالسّلام) نیز محل نماز خواندن آن حضرت دانسته شده است.
.۳ - مقبره سید علی آقا قاضی
مرقد سیدعلی آقا قاضی طباطبایی در قبرستان وادی السلام
حاج سیدمیرزا علی، فرزند سیدحسین قاضی طباطبایی، در ذیحجه ١٢٨۵ه. ق، در تبریز به دنیا آمد. نخست در حوزه علمیه تبریز به تحصیل علوم دینی پرداخت، سپس برای ادامه تحصیل، راهی نجف اشرف شد و از محضر استادانی، چون آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی، شیخ محمدحسن مامقانی و سیدمحمدکاظم یزدی بهره برد و در سن ٢٧ سالگی به درجه اجتهاد رسید.
او بیشتر سالهای عمر پربرکت خود را به مجاهدت و تهذیب نفس و کسب مقامات عرفانی سپری کرد و شاگردان بزرگی، همچون علامه سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، محمدتقی بهجت، سیدعبدالحسین دستغیب، سیدعبدالاعلی سبزواری، به دست وی تربیت شدند. سیدعلی آقا قاضی در سال ١٣۶۶ه. ق، درگذشت و پیکرش در وادیالسلام، به خاک سپرده شد. قبر وی، ابتدای ورودی اصلی قبرستان وادیالسلام، روبهروی خیابان متصل به مرقد هود و صالح (علیهالسّلام)، قرار دارد.
✍فهرست مطالب کانال عتبات
https://eitaa.com/fatemi414/117
۴.قبر رئیسعلی دلواری
مقبره رئیسعلی دلواری در قبرستان وادی السلام
رئیسعلی دلواری، از شخصیتهای ملی و رهبران نهضت مبارزه با استعمار انگلیس در سواحل شمالی خلیج فارس، به شمار میآید. او در خانوادهای مذهبی در روستای «دلوار»، از توابع تنگستان (در استان بوشهر)، متولد شد و در دامان پدر و مادری متدین و مسلمان پرورش یافت.
پدرش، زایر محمد، فرزند زایر غلامحسین، فرزند عالی، فرزند عیوض، کدخدای دلوار و از طایفه احمدی بود و مادرش، «شهین»، دختر علی، فرزند زایر محمد از طایفه فولادی ساکن باغک تنگستان بود. تاریخ تولد وی در هیچ منبعی، ثبت نشده است.
در سال ١٣٢۶ه. ق، در دوره استبداد صغیر که محمدعلی شاه قاجار، مجلس شورای ملی را منحل کرد و آزادیخواهان را به زندانانداخت و مردم ایران در شهرهای مختلف از جمله تبریز، رشت، اصفهان و نقاط دیگر مبارزه را آغاز کردند، رئیسعلی دلواری با همکاری روحانیان و دیگر آزادیخواهان، این شهر را از تصرف نیروهای وابسته به محمدعلی شاه خارج کردند.
رئیسعلی دلواری، کنار تدارک حمله به بوشهر، تقریباً هر شب به پادگان انگلیسیها حمله میکرد و ضرباتی بر آنها وارد میآورد؛ تا اینکه سرانجام در جریان یکی از این حملات در سال ١٣٣٣ه. ق، به شهادت رسید.
جنازه رئیسعلی، مدتی پس از شهادت، به نجف اشرف انتقال یافت و در قبرستان وادیالسلام به خاک سپرده شد و قبر وی تا به امروز در این قبرستان، باقی مانده است و مردم و علاقهمندان، بر آن فاتحه میخوانند.
✍فهرست مطالب کانال عتبات
https://eitaa.com/fatemi414/117
May 11
حضرت هود (علیهالسلام) یکی از انبیای الهی است که نام مبارکش ده بار در قرآن آمده و یک سوره نیز به نام ایشان میباشد.
هود از نوادگان حضرت نوح بوده و با هفت واسطه به او میرسد.
ایشان را به این خاطر هود میگفتند که از گمراهی قومش نجات یافته بود و از طرف خداوند برای هدایت قومش انتخاب شده بود.
زمانی که به رسالت مبعوث شد، چهل ساله و نام قومش عاد بود. قوم عاد در پیروی از حضرت هود (علیهالسلام) گردنگشی کردند و بدینسان مبتلا به عذابی سخت گشتند.
در این بین حضرت هود (علیهالسلام) و عدهای از یارانش نجات پیدا کردند و به منطقه حضرموت یمن برای ادامه زندگی کوچ نمودند
هود در قرآن
یکی از پیامبرانی که نام او در قرآن (ده بار) آمده، و یک سوره به نام او نامیده شده، حضرت هود (علیهالسلام) است.
۲ - نسب وی
سلسله نسب او را چنین ذکر نمودهاند: «هود بن عبدالله بن رباح بن خلود بن عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح». بنابراین نسب او با هفت واسطه به حضرت نوح (علیهالسلام) میرسد.
بشارت حضرت نوح
حضرت نوح (علیهالسلام) هنگام رحلت، به پیروان خود چنین بشارت داد: «بعد از من غیبت طولانی رخ میدهد.
در طول این مدت طاغوتهایی بر مردم حکومت میکنند و بر آنها ستم مینمایند، سرانجام خداوند آنها را به وسیله قائم بعد از من که نامش هود (علیهالسلام) است نجات میدهد. هود (علیهالسلام) رادمردی باوقار، صبور و خویشتندار است.
در ظاهر و باطن به من شباهت دارد و به زودی خداوند هنگام ظهور هود (علیهالسلام)، دشمنان شما را با طوفان شدید به هلاکت میرساند.» بعد از رحلت حضرت نوح (علیهالسلام)، مؤمنان و پیروان او همواره در انتظار حضرت هود (علیهالسلام) به سر میبردند، تا این که به اذن خدا ظاهر شد و سرانجام دشمنان لجوج حق بر اثر طوفان کوبنده و شدید، به هلاکت رسیدند
- وجه تسمیه
از اینرو به او هود گفته شد، که از ضلالت قومش هدایت یافته بود و از سوی خدا برای هدایت قوم گمراهش برانگیخته شده بود.
هود (علیهالسلام) در قیافه و قامت همشکل حضرت آدم (علیهالسلام) بود. سر و صورتی پرمو و چهرهای زیبا داشت.
دومین مبارز
هود (علیهالسلام) دومین پیامبری است که در برابر بت و بتپرستی، قیام و مبارزه کرد، که اولی آنها حضرت نوح (علیهالسلام) بود.
✅خصوصیات قوم عاد
با این توضیح و با الهام از قرآن، نظر شما را به فرازهایی از زندگی حضرت هود (علیهالسلام) و قومش که به قوم «عاد» معروف بودند جلب میکنیم:
۶.۱ - پیشینه قوم عاد
حدود ۷۰۰ سال قبل از میلادِ حضرت مسیح (علیهالسلام) در سرزمین احقاف (بین یمن و عمّان، در جنوب عربستان) قومی زندگی میکردند که به آنها قوم عاد میگفتند. زیرا جدّشان شخصی به نام «عاد بن عوص» بود و حضرت هود (علیهالسلام) نیز از همین قوم بود و عاد بن عوص، جدّ سوم او به شمار میآمد. (قبل از آنها نیز قومی به نام «قوم عاد اول» وجود داشتهاند که در آیه ۵۰ سوره نجم، به عنوان «عاداً الاولی» نام برده شدهاند.)
۶.۲ - قوم قدرتمند
قوم عاد افرادی تنومند، بلند قامت و نیرومند بودند، از اینرو به عنوان جنگاورانی برگزیده به حساب میآمدند. از نظر تمدن نیز نسبت به قبایل دیگر تا حدود زیادی پیشرفتهتر بودند و شهرهای آباد، زمینهای خرم و سرسبز و باغهای پرطراوت داشتند. چنانکه این مطلب از آیه ۸ سوره فجر استفاده میشود.
۶.۳ - قوم مغرور
این قوم در ناز و نعمت به سر میبردند و همچون شیوه بیشتر سرمایهداران و مرفّهین بیدرد، مست غرور و غفلت بودند. از قدرتشان برای ظلم و ستم و استعمار و استثمار دیگران سوء استفاده میکردند و از طاغوتها و مستکبران عنود و سرکش پیروی مینمودند و در میان انواع خرافات و بتپرستی و گناهان غوطهور بودند.
۶.۴ - قوم طاغی
طغیان، بیبندوباری، عیشونوش و شهوتپرستی، جهل و گمراهی، لجاجت و یکدندگی در سراپای وجودشان دیده میشد و هرگز حاضر نبودند که از روش خود دست بکشند و در برابر حق تسلیم گردند. چنانکه این مطلب از آیه ۵۹ سوره هود استفاده میشود.
-✅ دعوت و مبارزه هود با بتپرستی
حضرت هود (علیهالسلام) در میان قوم، دعوت خود را چنین آغاز کرد: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، چرا که هیچ معبودی برای شما جز خدای یکتا نیست، شما در اعتقادی که به بتها دارید در اشتباهید، و نسبت دروغ به خدا میدهید. ای قوم من! من از شما پاداشی نمیخواهم، پاداش من فقط بر کسی است که مرا آفریده است. آیا نمیفهمید؟ ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا باران رحمتش را پیدرپی بر شما بفرستد، و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید، روی از حق نتابید و گناه نکنید.» قوم هود گفتند: ای هود! تو دلیلی برای ما نیاوردهای و ما خدایان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهیم کرد، و ما اصلاً به تو ایمان نمیآوریم، ما فقط درباره تو میگوییم؛ بعضی از خدایان ما به تو زیان رسانده و عقلت را ربودهاند.
هود گفت: من خدا را به گواهی میطلبم، شما نیز گواه باشید که من از آن چه شریک خدا قرار دهید بیزارم. من در برابر شما هستم، هر چه میخواهید در مورد من نقشه بکشید و مرا تهدید کنید، ولی از دست شما کاری ساخته نیست، من بر «الله» که پروردگار من و شما است توکل کردهام، هیچ جنبندهای نیست، مگر این که او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطهای بر اساس عدالت چرا که پروردگار من بر راه راست است.
من رسالتی را که مامور بودم به شما رساندم، پس اگر روی بگردانید، پروردگارم گروه دیگری را جانشین شما میکند، و شما کمترین ضرری به او نمیرسانید، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چیز است.
جوهره دعوت هود
خداوند در آیه ۱۲۳ و ۱۲۴ سوره هود میفرماید: «قوم عاد، رسولان خدا را تکذیب کردند، هنگامی که برادرشان هود (علیهالسلام) آنها را به تقوا و دوری از گناه فرا خواند.» آنگاه شیوه دعوت هود (علیهالسلام) را چنین بیان میکند: آیا تقوا را پیشه خود نمیکنید؟ به سوی خدا بیایید، من برای شما فرستاده امینی هستم، از نافرمانی خدا بپرهیزید و از من اطاعت کنید، من هیچ اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمیطلبم، اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است. آیا شما بر هر مکان بلندی، نشانهای از هوی و هوس میسازید؟ تا خودنمایی و تفاخر کنید، شما قصرها و قلعههای زیبا بنا میکنید، و آنچنان به این بناها دل بستهاید که گویی جاودانه در دنیا خواهید ماند، هنگامی که کسی را مجازات میکنید، همچون جباران کیفر میدهید. پرهیزکار شوید، از مخالفان فرمان خدا بپرهیزید، خداوندی که با نعمتهایش شما را یاری نموده و شما را به چهارپایان و نیز پسران نیرومند امداد فرموده، و باغها و چشمهها را در اختیار شما نهاده است، اگر کفران نعمت کنید، من بر شما از عذاب روز بزرگ نگرانم که شما را فرا گیرد
یکی از پیامبرانی که در قرآن از او نام برده شده است، حضرت صالح (ع) است.
۱ - مشخصات
حضرت «صالح» از جمله پیامبران الهی بود که برای هدایت قوم ثمود مبعوث شد. رسالت ایشان بر قوم ثمود بود؛[۱]اما قومش او را تکذیب کرده و تهمتهای ناروایی به ایشان زدند.
حضرت صالح(ع) جهت اثبات نبوت خویش بر قوم، معجزهای آورد و از دل کوه «ناقه(شتری)» بیرون آورد[۶]اما قوم ثمود ایمان نیاورده و ناقه را پی کرده و گرفتار عذاب شدند
در تورات موجود(تحریف شده)، نامی از این پیامبر به میان نیامده است.
۲ - رسالت
بعد از اینکه قوم عاد به سبب گناه هلاک شدند، قوم ثمود پا به عرصه گذاشت. این قوم از قومهای عرب بود که در یمن سکونت داشتند.
نها همانند قوم عاد به فساد و مخالفت با خداوند روی آوردند؛ لذا خدای متعال حضرت صالح را که از لحاظ موقعیت اجتماعی در حد متوسط جامعه بود، و مردی با کمال و صاحب فضیلت بود، برای هدایت و ارشاد آنها فرستاد. وی مدت طولانی به تبلیغ قوم ثمود پرداخت؛ اما قومش دعوت وی را نپذیرفته و به جای اطاعت از خدا و رسول خدا، به پرستش بتها روی آوردند، تا جایی که هفتاد «بت» برای پرستش ساخته بودند.
.قرآن کریم راجع به نبوت صالح میفرماید: «وَإِلَی ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا... قَالُوا یا صَالِحُ... إِنَّنَا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیهِ مُرِیبٍ قَالَ یا قَوْمِ أَرَأَیتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّی وَ آتَانِی مِنْهُ رَحْمَةً...»
«و بسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛... گفتند: ای صالح! ... ما، در مورد آنچه به سوی آن دعوتمان میکنی، در شک و تردید هستیم! گفت: ای قوم! اگر من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و رحمتی از جانب خود به من داده باشد، (میتوانم از ابلاغ رسالت او سرپیچی کنم)؟!...» مراد از «بینه» همان معجزه صالح بود
]و «رحمة» اشاره به مقام نبوت دارد که خداوند به حضرت صالح عنایت فرمود
.«بینه و رحمة» به این معنا در آیات قبل از زبان پیامبران دیگر نیز بیان شده که بیانگر معجزه بر صدق نبوت و رسالت آن حضرات بوده است.
صالح نبی برادر ثمود معرفی شده، چون «ثمود» نام قبیلهای منسوب به «ثمود بن عاثر بن ارم بن سام بن نوح» بود و حضرت صالح از فرزندان ثمود به شمار میرفت؛ لذا صالح برادر قوم ثمود خوانده شد؛
]البته این برادری در دین و ولایت نیست، بلکه همان قرابت و خویشاوندی است.
قرآن کریم در جای دیگر از حضرت صالح به «رسول الله» تعبیر کرده و میفرماید: «فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَسُقْیاهَا»
«و فرستاده الهی -صالح- به آنان گفت: ناقه خدا -همان شتری که معجزه الهی بود- را با آبشخورش واگذارید (و مزاحم آن نشوید)!»
مراد از «رسول الله» در این آیه حضرت صالح(ع) است و که این واژه دال بر رسالت ایشان بوده و آیه شریفه علاوه بر اثبات نبوت، تهدید و تحذیری برای قوم ثمود را نیز دربردارد.
۳ - شیوههای تبلیغی
حضرت صالح(ع) به عنوان رسول خدا که برای هدایت بندگان در برههای خاص از زمان از سوی خدای متعال فرستاده شده بود، مثل سایر انبیاء الهی مردم را به دین توحید و بندگی خدا دعوت میکرد، که مواردی از شیوههای تبلیغی این پیامبر خدا را بر اساس آیات قرآن به اختصار بیان میکنیم.
۳.۱ - دعوت به توحید، توبه و استغفار
دعوت به پرستش خدای یکتا، همان دعوت توحیدی است که در تمام شرایع و تعالیم الهی وجود داشت؛ و از آنجا که خداوند در هر امری مرجع بوده و تمام چیزها در مقابل او خضوع دارد و همه امور در دستان اوست؛ مجالی برای شرک و بت پرستی باقی نمیماند.[۲۲][۲۳] «وَ إِلَی ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ...»[۲۴]«و بسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید...»
توبه و استغفار از دیگر اموری بود که صالح نبی بر آن تاکید داشت و قوم خود را به استغفار و توبه از شرکی که به آن معتقد بودند، ترغیب میکرد.
توبه و طلب استغفار اولین گامی است که خداوند در پیش روی انسان برای جبران خطاها و بازگشت وی به راه راست گذاشته است.
در بیان تفاوت میان استغفار و توبه گفتهاند: استغفار طلب عفو و چشم پوشی از گناهان گذشته، بدون در نظر گرفتن آینده است؛ اما توبه طلب عفو از گذشته، همراه با تعهد به ترک گناه در آینده میباشد.
در آیه دیگر، بعد از دعوت به توحید، قوم ثمود را مورد مؤاخذه قرار داده و فرمودند: «...قَالَ یا قَوْمِ لِمَتَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّیئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ...»
«...گفت: ای قوم من! چرا برای بدی قبل از نیکی عجله میکنید (و عذاب الهی را میطلبید نه رحمت او را)؟!...»
مراد از سیئه قبل از حسنه، نزول عذاب قبل از عافیت
و رحمت میباشد.
]در حقیقت حضرت صالح در بیان مؤاخذه قوم خود فرمود: چرا شما برای دریافت صدق دعوت، پیوسته به عذاب الهی روی آورده و در مورد آن تفکر نمیکنید و برای گرفتار شدن به عذاب عجله میکنید؟!
یعنی نمیدانستند که اگر مستحق عذاب باشند، حیات انسان تمام شده و مجالی برای ایمان آوردن وجود ندارد! به همین دلیل حضرت صالح تأکید داشت که در صدق دعوت من در جنبه مثبت و رحمت الهی امتحان کنند، بعد نظر دهند!
۳.۲ - اطاعت از دستورات پیامبر خدا
حضرت صالح قوم خود را پیوسته به اطاعت از اوامر خود که همان دستورات خداوندی است، فرا میخواند:
«... إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ»
«... من برای شما پیامبری امین هستم! پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!»
قوم ثمود رسالت پیامبرشان را تکذیب کردند، اما صالح نبی آنها را به خاطر بیتقوایی مورد مؤاخذه قرار داد و از عقاب الهی بر حذر داشت، در مقابل قوم خویش را به ایمان و پرستش خدای یگانه دعوت نمود؛
و فرمود: ای قوم از عذاب خداوند بترسید و به آنچه برای انذار شما بیان کردهام، گوش فرا داده و از اوامر من پیروی نمایید.
«امین» به کسی گویند که در امانت خیانت نکند؛ و حضرت صالح امانت الهی را بدون نقصان و زیاده به مردم ابلاغ مینمود؛
بدرستیکه صالح نبی معروف به حفظ امانت بود، زیرا خداوند هیچ رسولی را نمیفرستد، مگر به همان فضائلی که به آن معروف باشد
۳.۳ - اجتناب از فساد
حضرت صالح قوم خود را از انجام دادن فسادی که منجر به مختل شدن حیات و امور خاص و عام مردم میشد، بر حذر میداشت؛ زیرا خداوند اراده نموده تا انسان از نیروهای درونی خود که در وجود او به ودیعه گذاشته، یا برای او مسخر شده، استفاده نماید؛ بنابراین هر کس از این اساس و قانون تخطی نماید، نفس خود را در معرض عذاب الهی قرار داده است.
]«...وَ لَاتَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ»«...و در زمین، به فساد نکوشید!»
«تَعْثَوْا» از ماده «عثی» به معنای افساد
.و عجله کردن در فساد است
.با این وجود که در آیه هر دو واژه «لَاتَعْثَوْا» و «مُفْسِدِینَ» ذکر شده، زیرا واژهی «عثی» در ظاهر به معنای فساد، ولی در باطن به معنای اصلاح امر هست؛ همانند داستان حضرت موسی و خضر در مورد سوراخ کردن کشتی، که در ظاهر خراب کردن کشتی سالم، ولی در باطن اصلاح امر یتیمان با حفظ کشتی معیوب بود؛ اما قید «مُفْسِدِینَ» بیانگر آن است که عمل قوم صالح در ظاهر و باطن فسادآور بود.
۴ - معجزات
قوم ثمود برای تصدیق سخنان حضرت صالح و دعوت ایشان به سوی توحید از وی معجزهای خواستند تا در صورت توانایی بر این امر ایمان بیاورند و از بت پرستی و گناه دست بردارند؛ وقتی حضرت با خواستهی آنان موافقت کرد، از ایشان خواستند که از دل کوه و از داخل سنگ شتری بیرون بیاورد!
بعد از دعای حضرت خداوند دعایش را مستجاب کرد و ناگهان سنگ شکافته شد و از دل آن ماده شتری بیرون آمد که بلافاصله درد زایمان گرفت و بچهای را به دنیا آورد:
]«قَالَ یا قَوْمِ... قَدْ جَاءَتْکُمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَکُمْ آیةً فَذَرُوهَا تَأْکُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیأْخُذَکُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»
«گفت: ای قوم من... دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده: این «ناقه» الهی برای شما معجزهای است؛ او را به حال خود واگذارید که در زمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد! و آن را آزار نرسانید، که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت!»