eitaa logo
نفوس مطمئنه
526 دنبال‌کننده
1هزار عکس
649 ویدیو
92 فایل
🌸🍃﷽🍃🌸 تقدیم به روح همه شهدا خصوصا شهید فاطمی رفاقت با شهدا https://eitaa.com/fatemi48/279 داستانهای شهدا https://eitaa.com/fatemi48/280 روایتگری https://eitaa.com/fatemi48/979 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
راز شجاعت شهید همت در نبرد با دشمن از زبان خودش یکی از بی‌سیم‌چی‌های شهید همت در کتاب «در مکتب نبوی» به شرح سوال و جواب خود با شهید همت درباره چگونگی نترسیدن وی در جبهه پرداخته است. روایت بی‌سیم‌چی شهید همت از شجاعت فرمانده یکی از بی‌سیم‌چی‌های شهید حاج ابراهیم همت در بخشی از کتاب «در مکتب نبوی» به شجاعت شهید همت اشاره کرده که در ادامه آمده است. «گوشی بی‌سیم را به حاجی دادم و گفتم: حاج‌آقا با شما کار دارند. حاجی گوشی را گرفت و گفت: همت... به گوشم... در همان لحظه، خمپاره‌ای زوزه‌کشان به اطراف ما خورد. صدای مهیب انفجار خمپاره زمین را مثل گهواره لرزاند. بی‌اختیار به زمین دوخته شدم و دست‌هایم را به گوش‌هایم چسباندم. وقتی گرد و غبار خوابید، بلند شدم و دیدم حاج‌ همت بدون کوچک‌ترین عکس‌العملی سر جایش ایستاده و به من لبخند می‌زند؛ خجالت کشیدم. هرچه سعی می‌کردم این ترس را از خودم دور کنم و مانند حاجی آرام باشم، نمی‌شد. یک بار دل به تاریکی بیابان سپردم تا ترس را برای همیشه در خودم سرکوب کنم. در بیابان حاج‌ همت را دیدم که در خلوت و تاریکی به نماز ایستاده، اما باز هم ترسم نریخت. از این وضعیت به‌شدت خسته شده بودم. دل را به دریا زدم و سؤالی که مدت‌ها ذهنم را مشغول کرده بود، از حاجی پرسیدم؛ چرا من می‌ترسم و شما چرا نمی‌ترسید؟ گفتم حاج‌آقا راستش خیلی تلاش می‌کنم که نترسم، اما به خدا دست خودم نیست. مگر آدم می‌تواند جلوی قلبش را بگیرد که تندتند نزند؟ مگر می‌تواند به رنگ صورتش بگوید زرد نشود؟ اصلا من بی‌اختیار روی زمین دراز می‌کشم؛ کنترلم دست خودم نیست. حاج‌ همت دست روی شانه‌ام زد و با مهربانی و لبخند گفت: من هم یک روز مثل تو بودم. ذهن من هم یک روزی پر بود از این سؤال‌ها، اما سرانجام امام جواب همه‌ی سؤال‌هایم را داد... اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان شهرمان برای دیدار با امام به جماران رفتیم. دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌دفعه ضربه‌ی محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام. امام در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد ... همان‌جا بود که فهمیدم آدم‌ها همه‌شان می‌ترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه‌ی ما ترسیده بودیم؛ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه. او از خدا می‌ترسید و ما از غیرخدا. آن‌جا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد.» فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
شبی که حاج قاسم با بالگرد از بالای سر داعشی‌ها گذشت/ قصه شجاعت مستند «۳۶۰ درجه محاصره» ساخته حامد هادیان به زمان حضور داعش در عراق، سقوط موصل و شهرهای شمالی و محاصره شهر «آمرلی» که ساکنان آن اقلیت ترکمان شیعه عراق هستند، اختصاص دارد که به مدت ۸۰ روز در محاصره کامل و ۳۶۰ درجه داعش قرار گرفت. در جریان این محاصره، دسترسی مردم به آب، خوراک و خدمات مخابراتی قطع شد. سردار سلیمانی در حالی که شهر در محاصره کامل داعش بود، در اقدامی شجاعانه شبانه با بالگرد از بالای سر نیروهای داعش گذشت، خود را به شهر رساند و به سازماندهی نیروهای مدافع شهر پرداخت و با تجدید روحیه مقاومت در بین مردم و نیروها، مانع از سقوط شهر و قتل عام فجیع مردم شد. مقام معظم رهبری پس از شهادت حاج قاسم در نماز جمعه مورخ ۲۷ دی ۱۳۹۸، به ماجرای محاصره ۳۶۰ درجه‌ای آمرلی و نقش شجاعانه و متهورانه حاج قاسم در شکستن این محاصره اشاره فرمودند. در پی شکست داعش در آمرلی و مناطق شرقی استان صلاح‌الدین با فرماندهی مستقیم سرلشکر سلیمانی، تروریست‌های داعشی روحیه خود را از دست دادند و در موصل پایتخت خودخوانده خود نیز فرار را بر قرار ترجیح دادند. فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
@BayaneNab-نگاه شهید کاظمی به پست و مقام!.pdf
155.8K
🌷سیره شهدا🌷 🔺موضوع 👇👇🔺 🔖 نگاه شهید کاظمی به پست و مقام! 🔖 🌷از همسایه ها که همکار احمد بودند؛ شنیده بودم به همین زودی می شود فرمانده نیروی زمینی سپاه. چند بار ازش پرسیدم طفره رفت و حرف را عوض کرد. 🔻 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺻﺎﺣﺐ‌ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ» ﻭ ﭘﺎی ﺣﺮﻓﺸﺎﻥ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎم ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﻣﻲ‌ﺁﻳﻨﺪ ﻛﻪ: «ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭﻳﺪ! ﻣﮋﺩﻩ ﺑﺎﺩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺩﻧﺪ. فصلت (٣٠) 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که بی سر و دست به وطن بازگشت 🍃🌹🍃 🔻مادر شهید امیررضا علیزاده می‌گوید: هر چند دلم نمی‌خواست امیررضا وارد شود ولی در مقابل اصرارهای او و اینکه می‌دانستم از کودکی عاشق سپاه است مانع ورودش نشدم و پس از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه افسری امام حسین(ع) سپاه شد و بعد از آن مدت سه، چهار ماهی به تفحص شهدا رفت. 🔹پدر شهید علیزاده ادامه می‌دهد: آخرین مرحله در تاریخ ۱۵ فروردین سال ۹۲ به سوریه اعزام شد و در این مرحله در طول یک ماه خبری از او نداشتیم و آخرین بار سه روز قبل از شهادت تماس گرفت و گفت ۳ روز بعد می‌آیم و دقیقاً ۳ روز بعد یعنی ۳۷ روز پس از آخرین اعزام در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۹۲ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید و پیکر با سر و دست بریده را به زادگاه او آوردند و در جمع باشکوه همشهریانش تشییع شد." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587