eitaa logo
نفوس مطمئنه
369 دنبال‌کننده
804 عکس
531 ویدیو
65 فایل
🌸🍃﷽🍃🌸 تقدیم به روح همه شهدا خصوصا شهید فاطمی رفاقت با شهدا https://eitaa.com/fatemi48/279 داستانهای شهدا https://eitaa.com/fatemi48/280 روایتگری https://eitaa.com/fatemi48/979 🌸🌸🌸 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️منطقه پر بود از مواضع و استحکاماتی که در هیچ جای دیگه ای از جبهه ها این حجم مشاهده نمی شد. ارتش بعثی از ترس حملات ما، سنگین ترین موانع و استحکامات رو تو منطقه ایجاد کرده بود که به حسبِ محاسبات عادی شکستن و عبور از اونا غیر ممکن به نظر می رسید. اونا علاوه بر سنگرها ، خاکریزهای چند لایه و مثلثی و موانع متعددِ سیم خاردار و خورشیدی، حجم انبوهی از آب رو تو منطقه شلمچه رها کرده و اونو به باتلاقی عظیم تبدیل کرده بود که عبور از اون خیلی سخت و حتی محال بنظر می رسید. بطوری که بچه‌ها اسم شلمچه رو گذاشته بودن شلاپچه... 🔸 اعزام بی بازگشت 🔹️هر روز خبرهای مسرت بخشی از پیروزی های پی در پی رزمندگان اسلام از شلمچه و کربلای پنج می رسید. گاهی هم بدن غرقِ بخون شهدا که بعضیشون از دوستام بودند به می رسید. مرحله اول عملیات با موفقیت تموم شده بود . اون زمان تو مدرسه علمیه آیت الله یثربی کاشان درس طلبگی میخوندم. 🔹️چند نفر از طلبه های این حوزه تو کربلای ۴ و ۵ به شهادت رسیده بودن و خیلی دوست داشتم یکی از اونا می بودم. سینه ام پر از شوق حضور توی عملیات بود. یه روز طلبه ها گفتند که یکی از دوستامون بنام محمود دانشیار زخمی شده و از بیمارستان ترخیص شده و بُردنش منزل. پا شدم برای ملاقات رفتم خونشون. بدجوری زخمی شده بود، ولی روحیه ش عالی بود و با شور و حرارت از آوردگاه شلمچه و حماسه عجیب و غریب بچه ها می گفت. دیگه طاقت موندن نداشتم و تصمیم گرفتم هر چه زودتر خودمو برسونم منطقه. 🔹️می ترسیدم عملیات تموم بشه و من جا بمونم. تازه بچه دار شده بودم و حسین پنج ماه و نیمش بود. تازه شیرین کاریاش شروع شده بود و کلبه محقر و گِلی و اجاره ایمون با صفا شده بود. از حوزه که برمی گشتم با لبخند شیرینش خستگی درس و بحث از تنم بیرون می رفت. دل کندن سخت بود. ولی جاذبه ای قوی منو به سمت خودش می کشوند. این بود تصمیم گرفتم به هر قیمتی خودمو به ادامه عملیات برسونم... ☀️  🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
طلائیه 👇
دلیل اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسوؤلان در اتاق جنگ گوشزد می‌شد. به همین خاطر پس از آن‌که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد «حسین خرازی» فرمانده لشکر امام حسین (ع) فراخوانده شد تا ماموریت طلائیه به وی واگذار شود. طلائیه شب‌های زمستانی سرد و روزهای تابستانی بسیار گرمی دارد. در اواسط فصل گرما حرارت در این منطقه اکثرا از ۵۰ درجه سانتیگراد می‌گذرد. زمین طلاییه، هموار و سطح آن پوشیده از خاک و رسوب نمک است. در زمان بارندگی با طغیان آب هور بیشتر طلاییه هم به زیر آب می‌رود. طلاییه تابع بخش هویزه و دهستان بنی‌صالح است و دارای قدمت چندانی نیست. طلائیه سال‌های سال در آرامش و سکوت روزگار می‌گذراند تا این‌که جنگ تحمیلی از سوی عراق آغاز شد و در سال‌های میانی جنگ بر اساس تجربیاتی که در میادین نبرد به دست آورد تاکتیک‌های جدیدی آغاز کرد. به تناسب آن فرم و شکل مناسب به خود داده به همین خاطر مواجهه با دشمن برای رزمندگان، در ابعاد جدید تبعا نیازمند به‌کارگیری تاکتیک‌ها و تدابیر جدید بود، از هرگونه رکود در امر جنگ جلوگیری شود. سپاه پس از عملیات والفجر مقدماتی، با تشکیل یک قرارگاه منطقه‌ی هور را انتخاب کرد و تلاش‌های مقدماتی خود را آغاز نمود تا از این طریق، فضای مناسب برای ادامه‌ی نبرد فراهم آید. طلائیه به عنوان محوری اصلی برای هدایت و حفظ پیروزی در عملیات خیبر، منطقه‌ای کلیدی محسوب می‌شد. رزمندگان ایرانی از این منطقه باید به جزایر مجنون شمالی و جنوبی و تاسیساتی که در آن محور بود از جمله دکل‌های برقی، دکل‌های تقویتی رادیو تلویزیون، تاسیسات و کارخانه‌های کاغذسازی و جاده‌های نفت یورش می‌بردند. مرحله‌ی اول عملیات خیبر در ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه سوم اسفند سال ۱۳۶۲ با رمز یا رسول‌الله (ص) آغاز شد. در مرحله‌ دوم عملیات خیبر، تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل می‌شود، فوق‌العاده بود؛ به طوری که در یک لحظه چند صد قبضه سلاح منحنی‌زن از جمله توپ و خمپاره، به طور همزمان بر روی این منطقه آتش می‌ریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم می‌زدند چنان‌که شهید میثمی که در آن‌جا حاضر بود می‌گفت: «هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می‌ایستاد». به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسوؤلان در اتاق جنگ گوشزد می‌شد. به همین خاطر پس از آن‌که محور زید با عدم موفقیت مواجه شد «حسین خرازی» فرمانده لشکر امام حسین (ع) فراخوانده شد تا ماموریت طلائیه به وی واگذار شود. در همان شب، لشکر امام حسین (ع) آماده تهاجم به دشمن شد و نبردی سخت درگرفت که تا صبح به طول انجامید. آن شب نیروهای لشکر در طلائیه شب خونینی را پشت سر گذاشتند. مرحله‌ سوم عملیات با توجه به فشارهای دشمن عمدتا به منظور حفظ جزایر مجنون شمالی و جنوبی بود. در عملیات خیبر، دشمن بعثی برای اولین بار به طور گسترده از بمب‌های شیمیایی استفاده کرد این مساله عمدتا به علت هراس او از جاگیر شدن نیروهای خودی در منطقه صورت گرفت. رژیم عراق پس از ناامیدی از بازپس‌گیری جزایر شمالی و جنوبی مجنون، دیوانه‌وار شروع به بمباران شیمیایی کرد و شدت آن به قدری بود که حتی یگان‌های خودش را نیز از این بمباران بی‌نصیب نماندند. در این عملیات مجموعا ۱۱۸۰ کیلومتر از زمین‌های منطقه آزاد شد که به ترتیب ۱۰۰۰ کیلومتر در هور، ۱۴۰ کیلومترمربع در جزایر و ۴۰ کیلومترمربع در طلائیه را شامل می‌شد و بعد از آن عملیات میمک و بدر نیز انجام پذیرفت و نشان داد ایران علی‌رغم کمبود تجهیزات مناسب دشمن را شدیدا متزلزل کرد و به غرب نشان داد که تنها تکنولوژی و حمایت‌های همه‌جانبه سیاسی و اقتصادی نمی‌توان عراق را سرپا نگه داشته، از آسیب‌پذیری اساسی مصون و محفوظ بدارد. عملیات بدر جایگاه ویژه‌ای در ارتقا و رشد ابعاد فکری و عملی سازمان رزم نیروهای ایرانی داشت و دورنمایی ترسیم کرد که بعدها فتح فاو بخشی از ثمره‌ آن بود. اکنون سال‌ها از جنگ می‌گذرد و سال‌هاست که دیگر در طلائیه و مناطق عملیاتی اطراف آن پیکر شهیدی پیدا نشده. علی محمودوند و دوستانش در تفحص همه‌ جنازه‌های گم شده را پیدا کردند: اما شب هنگام، وقتی هور در تاریکی فرو می‌رود و طلائیه آهنگ خفتن می‌کند، هنوز می‌توان از این سرزمین صدای گام‌های شهیدان و آوای رحیل‌شان را شنید. «طلائیه و شهیدانش تا ابد جاودان خواهند ماند» 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
✋«یادمان شهدای طلاییه»: طلائیه از توابع بخش هویزه و دهستان بنی‌صالح است و در منتهی الیه جنوب‌غربی دشت‌آزادگان واقع شده است و از جنوب و غرب به کشور عراق و از شرق به کوشک و از شمال به سه‌راهی فتح و چهارراه برزگر محدود می‌شود. در غرب طلائیه هورالهویزه و سه طرف آن بیابانی خشک است. مرز ایران در محدوده طلائیه به صورت یک زاویه قائمه است که به آن دال طلائیه گفته می‌شود. طلائیه شب‌های زمستانی سرد و روزهای تابستانی بسیار گرمی دارد و در اواسط فصل گرما، حرارت در این منطقه گاهی از 50 درجه سانتی‌گراد می‌گذرد. زمین طلائیه هموار و سطح آن پوشیده از خاك و رسوب نمك است. در زمان بارندگی و با طغیان‌ آب هور بخش‌های زیادی از طلائیه هم به زیر آب می‌رود و همین‌ امر باعث باتلاقی شدن منطقه در ماه‌های خاصی از سال می‌شود. پاسگاه طلائیه قدیم و جدید درست در كنار مرز و پس از مناطق ترازی و كوشك در نزدیکی جزایر‌مجنون واقع شده و در واقع مرز بین خشكی و هور در این منطقه محسوب می‌شود. قبل از شروع رسمی جنگ در این منطقه دشمن به تحرکاتی نظیر تیراندازی به سوی پاسگاه‌های مرزی و احداث سنگر در مقابل آنها، استقرار نیرو و تانک در برابر پاسگاه طلائیه قدیم، اقدام به پروازهای شناسایی بر فراز منطقه و بازداشت صیادان بومی اقدام نمود. با آغاز رسمی جنگ این منطقه یکی از محورهای اصلی هجوم به خوزستان بود و در همان روزهای اول جنگ توسط لشکر5 مکانیزه عراق سقوط کرد و تا عملیات بیت‌المقدس این منطقه در اشغال کامل عراق بود. در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس که دشمن از جنوب کرخه‌نور به سوی مرز عقب‌نشینی کرد؛ مواضع خود را در مجاورت طلائیه مستحکم نمود و مجهزترین‌ موانع‌ و استحكامات‌ خودرا شامل‌ انواع‌ دژ، میادین‌ مین‌، تله‌های‌ انفجاری‌، سنگرهای‌ بتونی‌ وسیم‌های‌ خاردار و خاکریزهای مثلثی را در این منطقه‌ ایجاد نمود. این منطقه یكی از محورهای مهم عملیات‌های خیبر و بدر و كلید حفظ جزایر‌مجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیش‌روی ایران در هور بود. در عملیات خیبر رزمندگان باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی و تأسیسات آن شامل دکل‌های برق، دکل‌های تقویتی رادیو و تلویزیون، کارخانه‌های کاغذسازی و جاده‌های نفت یورش می‌بردند. در مرحله دوم عملیات خیبر تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل می‌شد، فوق العاده سنگین بود، بطوری که در یک لحظه ده‌ها قبضه سلاح منحنی زن از جمله توپ و خمپاره بطور همزمان بر روی این نقطه آتش می‌ریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم می‌زدند. میزان اجرای آتش توپخانه و ادوات ارتش عراق در این منطقه را بیش از ده‌ها هزار گلولة توپ، كاتیوشا و خمپاره تخمین زده‌اند چنان که شهید عبدالله میثمی که در آنجا حاضر بود می‌گفت: «هرکس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم می‌بود، می‌ایستاد». لیکن به خاطر اهمیتی که منطقه طلائیه بر کل عملیات خیبر داشت، ضرورت مقاومت و ایستادگی نیروها در آن مدام از سوی مسئولان در اتاق جنگ گوشزد می‌شد. به همین خاطر پس از آنکه محور زید با عدم موفقیت مواجه شد، حسین خرازی فرمانده لشکر 14امام‌حسین(ع) فراخوانده شد تا مأموریت طلائیه به وی واگذار شود که وی نیز یک دست خود را در این منطقه از دست داد. پس از جنگ در این مكان مقری جهت جستجوی پیكر مطهر شهدا دایر شد و در مكانی كه تعداد زیادی از شهدا كشف شد، حسینیه‌ای به نام حسینیه حضرت‌عباس(ع) بنا شد كه در آن پنج شهید گمنام به خاک سپرده شده است. این یادمان در 8 کیلو متری غرب پاسگاه طلائیه قدیم و در منتهی الیه جنوب‌غربی مرز(در نزدیکی قسمت دال طلائیه) واقع شده است و در فاصله 300 متری سه راهی شهادت طلائیه قرار دارد. علی‌رغم آنکه عملیات اکتشاف نفت این مناطق را تاحدی دست‌خوش تغییر قرار داده است اما دژها و خاکریزهای عملیاتی در جنوب و غرب این یادمان هنوز مشهود است. 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
اولیــــن شهیـــدےڪہ در جنـــگ لقبــــ گرفتــــ ڪه بود؟؟؟ بـــہ روایتــــ محســـن رضــایے👇👇❤️ اولین شهیدی که در جنگ لقب سیدالشهدا را گرفت💔😳👇 ” در عملیات خیبر در یڪے از سخت‌تریــن شرایط را خواستم. نیرو‌هایے ڪه باید از جزیره جنوبي می‌گذشتنــد و مےآمدند از پشت طلائیه حمله مےڪردند و دروازه‌اش را باز می‌کردند، نتوانسته بودند ڪار را تمام کنند یا اصلاً پیش ببرند. به گفتم: «این کار را تو باید انجام بدهے. مشڪلش این بود ڪه نیروهایش نسبت به آن منطقه توجیه نبودند و وقت طولانے می‌خواست. آمادگے هم نداشت. خودم هم این را می‌دانستم. منتها ما هم نمی‌توانستیم هیچ نیرویے را غیر از لشکر ۲۷ حضرت رسول به آنجا وارد کنیم. زمان ما هم ڪمتر از بیست و چهار ساعت بود وگرنه جزیره را ازدست می‌دادیم. نگاهی به من کرد. در آن نگاه، حرف‌ها نهفته بود. پرسید: «واقعا باید اینجا عمل ڪنم؟» به او گفتم: «بله. باید حتماً عمل ڪنے» اگرچه چند نفر از فرماندهان دیگر نتوانسته بودند از آنجا بگذرند. او رفت، عمل کرد و جزیره حفظ شد، ولی چند روز بعد خبر رسید که شهید شده است. اولیــن بارے ڪه در جنگ به ڪسے عنوان «سید الشهدا» دادند در همین جزیره خیبر به حاج ابراهیم همتــــــ💔 بـــود... شادےروح شهیـــد ❤️ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
zabet(2).mp3
1.26M
🎙روایتگری علمدار روایتگری حاج شیخ عبدالله ضابط ⬅️غربت شهدا ☀️ ╭┄┅═••✾❀✾••═┅┄╮ 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587 ╰┄┅═••✾❀✾••═┅┄╯
🔰 | 🔸شهید محمدابراهیم‌همت؛ متولد ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضای اصفهان معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بشمار می‌آمد. سرانجام در ۱۷اسفند۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید. 🔸شهید مهدی‌باکری؛ متولد۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب ارومیه،که فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت و در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴، همچنین عملیات خیبر حضور داشت ودر خلال اجرای عملیات بدر در روستای حریبه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و پیکرش در  اروندرود مفقود شد. 🔸شهید حمیدباکری؛ متولد۱ آذر ۱۳۳۴، برادرکوچکتر علی باکری و مهدی باکری می‌باشد. او در عملیات‌های رمضان، فتح‌المبین، بیت‌المقدس و والفجر ۲ به‌صورت فعال حضور داشت و در حین اجرای عملیات والفجر ۱  در اسفندماه ۱۳۶۲ در خلال انجام عملیات خیبر، بر اثر اصابت مستقیم گلوله آرپی‌جی، در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش مفقودالاثر شد. ☀️  🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
M ar shalamche.mp3
4.2M
قدمگاه شهیدان است اینجا... 😭 نمیدونم تا به حال شلمچه، طلائیه و مناطق دوران دفاع مقدس رفتید یا نه... این مناجات دقیقا دل آدم رو میبره همونجا... 😍😭 ☀️ 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
طلائیه در واقع یکی از محورهای مهم عملیات‌های خیبر ، بدر و کلید حفظ جزایرمجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیش‌روی ایران در هور بود.
حدود ۴۵ کیلومتری جاده اهواز- خرمشهر سه راهی طلائیه قرار گرفته است. یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مزر ایران و عراق شما را به پاسگاه طلائیه می رساند که این نقطه تا شعاع چند کیلومتری، منطقه طلاییه نامیده می شود.
۳ طلائیه یکی از محورهای مهم عملیاتی خیبر و بدر بوده است که بعد از دفاع مقدس مقری برای جستجوی پیکر مطهر شهدا در این منطقه دایر شد، در جایی از این نقاط مورد تفحص، حسینیه ابوالفضل(ع) بنا شده که به عنوان یادمان شهدای این منطقه اکنون میزبان زایران کربلای طلاییه به شمار می رود.
۴یکی از محورهای اصلی حمله عراق در روزهای اول جنگ تحمیلی محور نشوه، طلائیه، کوشک و اهواز بود و در 31 شهريور 1359به دست نيروهاي اين كشور اشغال شد و توانست خود را تا 20 کیلومتری اهواز برساند.
۵در عملیات خیبر نبرد سنگيني در اين محور توسط فرمانده عمليات ابراهيم همت به وقوع پيوست و مواضع عراق در طلائیه فروریخت، اما حجم شدید آتش و فشار و ضد حمله عراق در آن منطقه و عدم مکان مناسب برای استقرار نیروها، از طلائیه عقب نشینی کردند. همچنين در عملیات بیت‌المقدس نيز، عراق تا طلائیه عقب نشینی کرد.
۶ عراق مجهزترین و بیشترین موانع و استحکامات خود را شامل انواع دژ میادین مین، تله‌های انفجاری ، سنگرهای بتنی و سیم‌های خاردار را در منطقه طلائیه ایجاد نمود و تصور نمی‌کرد که رزمندگان اسلام بتوانند از این همه موانع و استحکامات عبور نمایند و خود را تا نزدیک ید شرقی جزایر مجنون و پل نشوه برسانند. طلائیه در واقع یکی از محورهای مهم عملیات‌های خیبر، بدر و کلید حفظ جزایر مجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیش‌روی ایران در هور بود.
۷ در عملیات خیبر رزمندگان باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی یورش می‌بردند این منطقه شاهد شهادت افرادی مانند حمید باکری، ابراهیم همت و عباس کریمی و... بوده‌ است.
مقری جهت جستجوی بقایای جسد رزمندگان دایر شد و در مکانی که تعداد زیادی از اجساد کشف شد، حسینیه‌ای بنا شد که عنوان حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) بر تارک آن می‌درخشد و در مرکز آن یک ضریح چوبی وجود دارد که ۵ پیکر از اجساد ایرانی در آن به خاک سپرده شده‌اند.
۸ به گفته بسیاری از ناظران و راویان در این منطقه بیش از 800هزار گلوله فشنگی توسط دولت عراق ریخته شده بود که این نشان از مهم بودن این منطقه در جنگ ایران وعراق بوده است. از این منطقه حدود 2000 نفر مفقود شده اند که پیکر مطهرشان آنها هنوز پیدا نشده است
هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود می‌ایستاد» بچه‌ها مقاومت می‌کردند اما کار سخت شده بود. فرماندهان نیز هر کدام سلاحی برداشته و به جنگ تن به تن وارد شده بودند یکباره اما اوضاع تغییر کرد. پیامی از امام(ره) برای رزمنده‌ها رسیده بود. آن‌قدر اوضاع تغییرکرد که دشمن مجبور شد عقب‌نشینی کند؛ اما حیف که همت رفت. آن فرمانده دوست داشتنی به مولایش حسین (ع) اقتدا کرد و بی‌سر به سوی دیار حق شتافت. دشمن نامرد بود و از شدت حقارت به شیمیایی روی آورد و خیلی‌ها به ملاقات حق شتافتند بدر و خیبر گام‌هایی بلند برای پیروزی ایران بودند و بر عراق فشاری عظیم وارد ساختند تسلط بر منابع نفتی جزایر، کار را بر عراق سخت کرده بود و به تلافی آن، کار را بر سپاه اسلام سخت گرفت. شهدای بسیاری بر زمین مانده بودند، از جمله حمید باکری که گفته بود: «ما به فرموده امام، حسین‌وار وارد جنگ شدیم و حسین‌وار به شهادت می‌رسیم.» جنازه خیلی‌ها در طلائیه ماند و هرگز برنگشت. طلائیه تابع بخش هویزه و دهستان بنی صالح است و دارای قدمت چندانی نیست اما آنچه منطقه طلائیه و هورهای اطراف آن را معروف وزبانزد کرده است، نه اقوام و نه موقعیت جغرافیای آن بلکه جنگ‌هایی است که در دهه 60 در آن اتفاق افتاد. دنبال چیزی می‌گشت تا با آن بر سر تابلو بکوبد و پایه‌اش را در زمین محکم کند. زمین آنجا مثل گذشته نبود. حالا بیابانی شده بود خشک و بی‌آب و علف که در هر جا سفیدی نمک را می‌شد بر سطح خاکش دید. ا ما چقدر دلش برای آنجا تنگ شده بود. هوا را که بو می‌کشید، از زمان جدا می‌شد و به گذشته‌های دور می‌رفت. آن قدر که می‌توانست صدای غرش خمپاره‌ها و صفیر تیرها را بشنود و نسیمی را که با خود بوی باروت وهور می‌آوردند احساس کند.
۹منطقه هور با سه ویژگی برجسته انتخاب شد. 1- مسلط نبودن دشمن به عملیات آبی- خاکی و عدم توانایی در انطباق سریع با موقعیت جدید. 2- سرعت عمل 3- استفاده از اصل غافلگیری منطقه عملیاتی خبیر که در شرق حاصل خیزترین منطقه «بین‌النهرین» یا عراق امروزی واقع شده، در کنار دجله و داخل هورالهویزه از شمال به اعریز واز جنوب به «القرنه»، طلائیه و «زید» محدود می‌شد.
۱۰ارتش نیز در این منطقه با یک لشگر زرهی برادران سپاه را کمک کرد. بالاخره عملیات خیبر در ساعت 20 و سی دقیقه سوم اسفند 1362 با رمز یا رسول‌الله(ص) آغاز شد، در مرحله اول، پیشروی به جلو با سرعت عمل و غافلگیری دشمن به طور همزمان در تمامی محورها توأم بود روزهای اول، دوم و سوم عملیات رزمندگان با در هم شکستن خطوط دشمن و گذر از موانع، موفق به تسخیر اهداف از پیش تعیین شده گردیدند و در روز چهارم عملیات، بخشی از نیروها در شهر القرنه، یکی از شهرهای مرزی عراق حضور یافتند و مردم شهر با مشاهده آنان به استقبال آمده، سر راه آنها گوسفند قربانی کردند. طی این مرحله جزایر مجنون شمالی و جنوبی از پشت دور زده شد و به سهولت به تصرف درآمد. این عملیات با پیروزی‌ای که برای رزمندگان به همراه داشت، پاسخ قاطعی بود به بمباران بسیاری از شهرهای ایران که در چند هفته قبل از آن توسط عراق انجام گرفته بود. در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر و طلائیه برای الحاق با محورهای دیگر و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد، اما این پیشروی به خاطر حجم زیاد آتش دشمن متوقف ماند. تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل می‌شد فوق‌العاده بود.
حاج‌ابراهیم همت، فرمانده لشگر 27 محمد رسول‌الله‌(ص) هنگامی که سوار بر موتور به دنبال رساندن نیرو به خط بود بر اثر اصابت توپ به شهادت رسید. حمید باکری- قائم مقام لشگر عاشورا- جلوه‌ای دیگر از حماسه مقاومت را در صحنه نبرد خیبر به نمایش گذاشت. پس از شهادت باکری جسد او و همرزمانش در همان‌جا بر زمین ماند. به دنبال این امر، فرماندهی قرارگاه به برادر شهید،مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشورا تکلیف می‌کند که جسد حمید باکری را به عقب منتقل کند اما او نمی‌تواند خود را متقاعد سازد در حالی که سایر شهداء بر روی زمین به جا مانده‌اند، تنها جسد برادر خود را به عقب منتقل کند پس جنازه حمید و همرزمانش در همان جا می‌ماند.
دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیرقابل تصور و پیش‌بینی را مشاهده می‌کرد، به مرور با تحمل تلفات و ضایعات فراوان از تصرف جزایر منصرف شد و به تحکیم مواضع پرداخت. رژیم عراق پس از ناامیدی از بازپس‌گیری جزایر شمالی و جنوبی مجنون دیوانه وار شروع به بمباران شیمیایی کرد و شدت آن به قدری بود که حتی یگان‌های خودش نیز از این بمباران بی‌نصیب نماندند. پس از ثبات نسبی خط مقدم دستاوردها و نتایج عملیات از سوی ایران چنین منتشر شد: در این عملیات بیش از 23 یگان دشمن به طور متوسط، از 20% تا 100% منهدم شد.
15000نفر از نیروهای دشمن زخمی و کشته شدند. 150دستگاه تانک و نفربر و 200 دستگاه خودروی دشمن منهدم و تیپ 56 زرهی دشمن به میزان 100% منهدم شد. 1140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند که در میان آنها 102 نفر غیر نظامی از کشوهای مصر، سودان، مراکش، سومالی و عراق مشاهده می‌شد. مجموعاً 1180 کیلومتر از زمین‌های منطقه آزاد شد. در میان غنائم گرفته شده از دشمن، گذشته از اقلام صنعتی و تجهیزات انفرادی، 10 دستگاه تانک و نیز 60دستگاه کمپرسی به چشم می‌خورد. دستیابی بر چاه‌های نفت که ذخایر آن میلیون‌ها بشکه برآورد شده بود. پس از عملیات خیبر تغییر و تحولاتی در جنگ روی داد که قسمت اعظم آن فشار اقتصادی و تحریم فروش سلاح به ایران بود. رفته رفته تفحص پا گرفت و بچه‌ها، هر روز نقاط بسیاری را در طلائیه برای پیدا کردن اجساد، زیر و رو می‌کردند. پس از عملیات خیبر براساس توانایی‌هایی خودی و دشمن و نیز با در نظر گرفتن معابر وصولی بصره، سه راه کار در نظر گرفته شد که عبارت بودند از: الف- منطقه عملیاتی خیبر واقع در هور و طلائیه. ب- شرق بصره (منطقه عملیاتی رمضان). ج- غرب اروند.
شهردارها اینطور باشند، شهید می شوند بسم رب الشهدا و الصدیقین وقتی آقا مهدی، شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدید بارید. به طوری که سیل جاری شد. ایشان همان شب ترتیب اعزام گروه امداد را به منطقه سیل زده داد و خودش هم با آخرین گروه عازم منطقه شد. پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه که تا زیر زانو می رسید، به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین، آقا مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد، از مردم کمک می خواست . تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود. آقا مهدی، بی درنگ به داخل زیر زمین و مشغول کمک به او شد. کم کم کارها رو به راه شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بدهد مادر! خیر ببینی. نمی دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما را ببیند و یک کم از غیرت و شرف شما یاد بگیرید؟» آقا مهدی خنده ای کرد و گفت : راست می گویی مادر! ای کاش یاد می گرفت. 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر پاره پاره شهید علم الهدی را از قرآنش شناختند ، مارا به چه خواهند شناخت ؟! 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587