eitaa logo
نفوس مطمئنه
519 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
667 ویدیو
93 فایل
🌸🍃﷽🍃🌸 تقدیم به روح همه شهدا خصوصا شهید عارف(فاطمی) 🌸رفاقت با شهدا https://eitaa.com/fatemi48/279 🌸داستانهای شهدا https://eitaa.com/fatemi48/280 🌸روایتگری شهدا https://eitaa.com/fatemi48/979 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
اینکه از چشمانش می‌ترسند درست اینکه از تندیسش می‌ترسند درست اینکه عرضه مبارزه نداشته‌اند درست اینکه لاشخوری سیاسی کرده‌اند درست اینکه اینها بازنده هر بازی بوده‌اند درست اما ما دیشب، دوباره به زنده بودنت ایمان آوردیم به عند ربهم یرزقون دوباره ایمان آوردیم به مراقب دائمی‌ات از وطنمان ایمان آوردیم اگر تو دیشب آنجا نبودی، سپاه ابرهه درشب میلاد پیامبر و هفته وحدت ... فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
☀️پسر پیرمرد دفن‌کننده پیکر خلبان شهید غلامرضا چاغروند به‌نام دیوان جالیزی در این خصوص می‌گوید: در 12 مهر ۵۹ یک بالگرد در منطقه دهلران در حال پرواز بود. منطقه چند ساعت قبل به‌علت عقب نشینی نیروهای ایرانی در اشغال نیروهای بعثی بود. نیروهای دشمن به محض دیدن بالگرد آن را مورد هدف گلوله‌های خود قرار دادند بالگرد به‌سمت کوه‌های اطراف پرواز کرد و به‌علت اصابت به هلی‌کوپتر و زخمی شدن کمک خلبان در یک کیلومتری جالیز بر زمین نشست. بلافاصله نیروهای مهاجم هلی‌کوپتر را به محاصره درآوردند و سرنشینانش را به اسارت درآوردند فرمانده بعثی‌ها از خلبان می‌خواهد به امام امت توهین کند که با مقاومت چاغروند روبه‌رو می‌شود. این ایستادگی و مقاومت ایشان تا جایی ادامه دارد که یکی از عراقی با سرنیزه به‌سمت او حمله می‌کند و وی را غریبانه به شهادت می‌رساند... این خلبان جوان ۲۳ ساله که تازه داماد بود و فرزندی نداشت به‌خاطر نام رهبر سر از تنش جدا کردند و دو روز در بیابان‌ها ماند و پیرمردی در روستای جلیز دهلران جنازه او را خاک کرد و به جرم خاک کردن شهید چاغروند ۱۰ سال به رفت. کتاب خاطرات دردناک, فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حالا پنج میلیون فالوور پیدا کرده!!! فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
🔴آدم مُرده ترس نداره؛ از شهید می‌ترسن چون شهید زنده‌ست..
🌹همه مدیون خون شهدا هستیم ♦️شهدای شش ماهه اول سال ۱۴۰۲ 🔻یادمان باشید ♦️هفته فراجا گرامیباد فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
🔸ما را به زندان الرشید بغداد با سلول‌های ۸ متریِ بدون پنجره فرستادند. مدتی بعد به اردوگاه تکریت در زادگاه صدام رفتیم. 🔸۹۰ اسیر این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند. آقای ابوترابی سید آزادگان نیز در این اردوگاه حضور داشت که وجودشان برای همه ما نعمت بود. 🔸دو نگهبان به نام‌ های حسین و کاظم در آنجا بودند که کاظم بدترین رفتار را با ما داشت. گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که تا مرز شهادت می‌رفت. آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود. 🔸یک هفته به مرخصی رفت اما دو روز زودتر برگشت اما آدم دیگری شده بود! دیدم کنار روشویی چند دقیقه مهربانانه با آقای ابوترابی صحبت کرد. 🔸از او پرسیدیم کاظم چه می‌گفت؟ فرمود کاظم می‌گفت سرِ صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا را شکنجه می‌کنی؟ کاظم تعجب می‌کند. دوباره مادر می‌پرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟ 👈 دیشب حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) را در خواب دیدم که می‌گفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت می‌کند؟ 🔸مادر می‌گوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم هم متحول شده بود. جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تک‌تکِ ۹۰ نفر اسیر اردوگاه حلالیت طلبید. 🔸حتی به مشهد رفت و سرِ خاکِ آقای ابوترابی، از او هم حلالیت خواست. چند سال پیش ، کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (سلام الله‌علیها) با تیرِ مستقیم دشمن به شهادت رسید. راوی: سعید اوحدی رئیس سابق بنیاد شهید کشور خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
aviny_112.mp3
183.7K
🔷 پیام شهیدان تاریخ از زبان شهید آوینی خطاب به ما 🇮🇷 @Tebyangonabad