🌹🌹 #تواضع
خانم کیهانی را همه میشناختند، از پزشکان بیمارستان سـر پل ذهـاب بود. هم خانهداری میکرد و هم دکتری و پرستاری. همین که بیکار میشد، آستینها را بالا میزد و برای مجروحین سوپ درست میکرد. انگار نه انگار همـان دکـتری است که زیر آتـش کاتیـوشای دشمن، بالای سر مجروحان میایستد و مداوایشان میکند.
#دکتر_زرین_تاج_کیهانی
بالین نور، ص43 و 44
🌹🌹 #سیره_شهدا
🌹🌹🌹 #تواضع
چند تا سرباز مهمات آوردند و مشغول خالی کردن تریلی بودن.
بسیجی لاغر اندامی می آید طرفشان خسته نباشیدی می گوید و مشغول می شود.
ظهر است و کار تمام شده سربازها دنبال فرمانده اند تا رسید را امضا کند بسیجی عرقش راپاک می کند و رسید را امضا می کند.
#شهید_مهدی_زین_الدین
نیروهای تیپ فاطمیون در دانشگاه یرموک سوریه رفت و آمد داشتند،
در یکی از روزها که #سردار_سلیمانی در مقر فاطمیون از پلههای بالا میآمد چفیه یکی از نیروها از گردنش به زمین افتاد، سردار که متوجه پایین افتادن چفیه شد، برگشت و بعد از پایین آمدن از پلهها چفیه را برداشت و آن را با دستانش تمیز کرد و بر دوش آن نیروی تیپ فاطمیون انداخت و بوسهای بر پیشانی او زد.
نیروی مدافع حرم میگوید: شهید سلیمانی یک فرمانده ارشد نظامی و جایگاه و مقام خاصی داشت، زمانی که خم شدن سردار با آن همه عظمت و مقام برای کمک به سرباز و بوسه زدن به پیشانیاش را دیدم، درس بزرگی از سردار گرفتم، درس انسانیت که هیچگاه آن را فراموش نخواهم کرد.
#تواضع
https://eitaa.com/fatemi48/623