اولیــــن شهیـــدےڪہ در جنـــگ لقبــــ #سیـــدالشهــــدا گرفتــــ ڪه بود؟؟؟
بـــہ روایتــــ محســـن رضــایے👇👇❤️
اولین شهیدی که در جنگ لقب سیدالشهدا را گرفت💔😳👇
” در عملیات خیبر در یڪے از سختتریــن شرایط #حاجـــابراهیم را خواستم. نیروهایے ڪه باید از جزیره جنوبي میگذشتنــد و مےآمدند از پشت طلائیه حمله مےڪردند و دروازهاش را باز میکردند، نتوانسته بودند ڪار را تمام کنند یا اصلاً پیش ببرند.
به #حاجـــهمت گفتم: «این کار را تو باید انجام بدهے. مشڪلش این بود ڪه نیروهایش نسبت به آن منطقه توجیه نبودند و وقت طولانے میخواست. آمادگے هم نداشت. خودم هم این را میدانستم. منتها ما هم نمیتوانستیم هیچ نیرویے را غیر از لشکر ۲۷ حضرت رسول به آنجا وارد کنیم. زمان ما هم ڪمتر از بیست و چهار ساعت بود وگرنه جزیره را ازدست میدادیم.
نگاهی به من کرد. در آن نگاه، حرفها نهفته بود.
پرسید: «واقعا باید اینجا عمل ڪنم؟»
به او گفتم: «بله. باید حتماً عمل ڪنے» اگرچه چند نفر از فرماندهان دیگر نتوانسته بودند از آنجا بگذرند. او رفت، عمل کرد و جزیره حفظ شد، ولی چند روز بعد خبر رسید که شهید شده است.
اولیــن بارے ڪه در جنگ به ڪسے عنوان «سید الشهدا» دادند در همین جزیره خیبر به حاج ابراهیم همتــــــ💔 بـــود...
شادےروح شهیـــد #بـــاصلواتـــــ❤️
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
zabet(2).mp3
1.26M
🎙روایتگری علمدار روایتگری حاج شیخ عبدالله ضابط
⬅️غربت شهدا
#طلائیه
#شهید_گمنام
#شهید
#راهیان_نور
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
╭┄┅═••✾❀✾••═┅┄╮
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
╰┄┅═••✾❀✾••═┅┄╯
🔰 #شهدای_شاخص | #طلائیه
🔸شهید محمدابراهیمهمت؛
متولد ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضای اصفهان معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بشمار میآمد. سرانجام در ۱۷اسفند۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر به شهادت رسید.
🔸شهید مهدیباکری؛
متولد۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب ارومیه،که فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا را برعهده داشت و در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴، همچنین عملیات خیبر حضور داشت ودر خلال اجرای عملیات بدر در روستای حریبه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و پیکرش در اروندرود مفقود شد.
🔸شهید حمیدباکری؛
متولد۱ آذر ۱۳۳۴، برادرکوچکتر علی باکری و مهدی باکری میباشد. او در عملیاتهای رمضان، فتحالمبین، بیتالمقدس و والفجر ۲ بهصورت فعال حضور داشت و در حین اجرای عملیات والفجر ۱ در اسفندماه ۱۳۶۲ در خلال انجام عملیات خیبر، بر اثر اصابت مستقیم گلوله آرپیجی، در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش مفقودالاثر شد.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
M ar shalamche.mp3
4.2M
قدمگاه شهیدان است اینجا... 😭
نمیدونم تا به حال شلمچه، طلائیه و مناطق دوران دفاع مقدس رفتید یا نه...
این مناجات دقیقا دل آدم رو میبره همونجا... 😍😭
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
طلائیه در واقع یکی از محورهای مهم عملیاتهای خیبر ، بدر و کلید حفظ جزایرمجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیشروی ایران در هور بود.
حدود ۴۵ کیلومتری جاده اهواز- خرمشهر سه راهی طلائیه قرار گرفته است.
یک جاده فرعی به سمت غرب و تا نزدیکی مزر ایران و عراق شما را به پاسگاه طلائیه می رساند که این نقطه تا شعاع چند کیلومتری، منطقه طلاییه نامیده می شود.
۳
طلائیه یکی از محورهای مهم عملیاتی خیبر و بدر بوده است که بعد از دفاع مقدس مقری برای جستجوی پیکر مطهر شهدا در این منطقه دایر شد، در جایی از این نقاط مورد تفحص، حسینیه ابوالفضل(ع) بنا شده که به عنوان یادمان شهدای این منطقه اکنون میزبان زایران کربلای طلاییه به شمار می رود.
۴یکی از محورهای اصلی حمله عراق در روزهای اول جنگ تحمیلی محور نشوه، طلائیه، کوشک و اهواز بود
و در 31 شهريور 1359به دست نيروهاي اين كشور اشغال شد و توانست خود را تا 20 کیلومتری اهواز برساند.
۵در عملیات خیبر نبرد سنگيني در اين محور توسط فرمانده عمليات ابراهيم همت به وقوع پيوست و مواضع عراق در طلائیه فروریخت،
اما حجم شدید آتش و فشار و ضد حمله عراق در آن منطقه و عدم مکان مناسب برای استقرار نیروها، از طلائیه عقب نشینی کردند.
همچنين در عملیات بیتالمقدس نيز، عراق تا طلائیه عقب نشینی کرد.
۶ عراق مجهزترین و بیشترین موانع و استحکامات خود را شامل انواع دژ میادین مین، تلههای انفجاری ، سنگرهای بتنی و سیمهای خاردار را در منطقه طلائیه ایجاد نمود و تصور نمیکرد که رزمندگان اسلام بتوانند از این همه موانع و استحکامات عبور نمایند و خود را تا نزدیک ید شرقی جزایر مجنون و پل نشوه برسانند.
طلائیه در واقع یکی از محورهای مهم عملیاتهای خیبر، بدر و کلید حفظ جزایر مجنون در طول جنگ بود چراکه تصرف طلائیه به معنی تثبیت پیشروی ایران در هور بود.
۷ در عملیات خیبر رزمندگان باید از این منطقه به جزایر مجنون شمالی و جنوبی یورش میبردند
این منطقه شاهد شهادت افرادی مانند حمید باکری، ابراهیم همت و عباس کریمی و... بوده است.
مقری جهت جستجوی بقایای جسد رزمندگان دایر شد و در مکانی که تعداد زیادی از اجساد کشف شد، حسینیهای بنا شد که عنوان حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) بر تارک آن میدرخشد و در مرکز آن یک ضریح چوبی وجود دارد که ۵ پیکر از اجساد ایرانی در آن به خاک سپرده شدهاند.
۸ به گفته بسیاری از ناظران و راویان در این منطقه بیش از 800هزار گلوله فشنگی توسط دولت عراق ریخته شده بود
که این نشان از مهم بودن این منطقه در جنگ ایران وعراق بوده است.
از این منطقه حدود 2000 نفر مفقود شده اند که پیکر مطهرشان آنها هنوز پیدا نشده است
هر کس در طلائیه ایستاد، اگر در کربلا هم بود میایستاد»
بچهها مقاومت میکردند اما کار سخت شده بود. فرماندهان نیز هر کدام سلاحی برداشته و به جنگ تن به تن وارد شده بودند یکباره اما اوضاع تغییر کرد.
پیامی از امام(ره) برای رزمندهها رسیده بود. آنقدر اوضاع تغییرکرد که دشمن مجبور شد عقبنشینی کند؛ اما حیف که همت رفت.
آن فرمانده دوست داشتنی به مولایش حسین (ع) اقتدا کرد و بیسر به سوی دیار حق شتافت.
دشمن نامرد بود و از شدت حقارت به شیمیایی روی آورد و خیلیها به ملاقات حق شتافتند بدر و خیبر گامهایی بلند برای پیروزی ایران بودند و بر عراق فشاری عظیم وارد ساختند تسلط بر منابع نفتی جزایر، کار را بر عراق سخت کرده بود و به تلافی آن، کار را بر سپاه اسلام سخت گرفت.
شهدای بسیاری بر زمین مانده بودند، از جمله حمید باکری که گفته بود:
«ما به فرموده امام، حسینوار وارد جنگ شدیم و حسینوار به شهادت میرسیم.»
جنازه خیلیها در طلائیه ماند و هرگز برنگشت.
طلائیه تابع بخش هویزه و دهستان بنی صالح است و دارای قدمت چندانی نیست اما آنچه منطقه طلائیه و هورهای اطراف آن را معروف وزبانزد کرده است، نه اقوام و نه موقعیت جغرافیای آن بلکه جنگهایی است که در دهه 60 در آن اتفاق افتاد.
دنبال چیزی میگشت تا با آن بر سر تابلو بکوبد و پایهاش را در زمین محکم کند. زمین آنجا مثل گذشته نبود. حالا بیابانی شده بود خشک و بیآب و علف که در هر جا سفیدی نمک را میشد بر سطح خاکش دید. ا
ما چقدر دلش برای آنجا تنگ شده بود. هوا را که بو میکشید، از زمان جدا میشد و به گذشتههای دور میرفت. آن قدر که میتوانست صدای غرش خمپارهها و صفیر تیرها را بشنود و نسیمی را که با خود بوی باروت وهور میآوردند احساس کند.
۹منطقه هور با سه ویژگی برجسته انتخاب شد.
1- مسلط نبودن دشمن به عملیات آبی- خاکی و عدم توانایی در انطباق سریع با موقعیت جدید.
2- سرعت عمل
3- استفاده از اصل غافلگیری
منطقه عملیاتی خبیر که در شرق حاصل خیزترین منطقه «بینالنهرین» یا عراق امروزی واقع شده، در کنار دجله و داخل هورالهویزه از شمال به اعریز واز جنوب به «القرنه»، طلائیه و «زید» محدود میشد.
۱۰ارتش نیز در این منطقه با یک لشگر زرهی برادران سپاه را کمک کرد.
بالاخره عملیات خیبر در ساعت 20 و سی دقیقه سوم اسفند 1362 با رمز یا رسولالله(ص) آغاز شد، در مرحله اول، پیشروی به جلو با سرعت عمل و غافلگیری دشمن به طور همزمان در تمامی محورها توأم بود روزهای اول، دوم و سوم عملیات رزمندگان با در هم شکستن خطوط دشمن و گذر از موانع، موفق به تسخیر اهداف از پیش تعیین شده گردیدند و در روز چهارم عملیات، بخشی از نیروها در شهر القرنه، یکی از شهرهای مرزی عراق حضور یافتند و مردم شهر با مشاهده آنان به استقبال آمده، سر راه آنها گوسفند قربانی کردند.
طی این مرحله جزایر مجنون شمالی و جنوبی از پشت دور زده شد و به سهولت به تصرف درآمد.
این عملیات با پیروزیای که برای رزمندگان به همراه داشت، پاسخ قاطعی بود به بمباران بسیاری از شهرهای ایران که در چند هفته قبل از آن توسط عراق انجام گرفته بود.
در مرحله دوم عملیات، دو تلاش اصلی در محور جزایر و طلائیه برای الحاق با محورهای دیگر و سپس پیشروی به سمت نشوه در نظر گرفته شد، اما این پیشروی به خاطر حجم زیاد آتش دشمن متوقف ماند.
تمرکز آتش دشمن در طلائیه که زمینی بسیار محدود را شامل میشد فوقالعاده بود.
حاجابراهیم همت، فرمانده لشگر 27 محمد رسولالله(ص) هنگامی که سوار بر موتور به دنبال رساندن نیرو به خط بود بر اثر اصابت توپ به شهادت رسید.
حمید باکری- قائم مقام لشگر عاشورا- جلوهای دیگر از حماسه مقاومت را در صحنه نبرد خیبر به نمایش گذاشت.
پس از شهادت باکری جسد او و همرزمانش در همانجا بر زمین ماند. به دنبال این امر، فرماندهی قرارگاه به برادر شهید،مهدی باکری، فرمانده لشکر عاشورا تکلیف میکند که جسد حمید باکری را به عقب منتقل کند اما او نمیتواند خود را متقاعد سازد در حالی که سایر شهداء بر روی زمین به جا ماندهاند، تنها جسد برادر خود را به عقب منتقل کند پس جنازه حمید و همرزمانش در همان جا میماند.
دشمن که در مقابل خود مقاومتی غیرقابل تصور و پیشبینی را مشاهده میکرد، به مرور با تحمل تلفات و ضایعات فراوان از تصرف جزایر منصرف شد و به تحکیم مواضع پرداخت.
رژیم عراق پس از ناامیدی از بازپسگیری جزایر شمالی و جنوبی مجنون دیوانه وار شروع به بمباران شیمیایی کرد و شدت آن به قدری بود که حتی یگانهای خودش نیز از این بمباران بینصیب نماندند.
پس از ثبات نسبی خط مقدم دستاوردها و نتایج عملیات از سوی ایران چنین منتشر شد: در این عملیات بیش از 23 یگان دشمن به طور متوسط، از 20% تا 100% منهدم شد.
15000نفر از نیروهای دشمن زخمی و کشته شدند. 150دستگاه تانک و نفربر و 200 دستگاه خودروی دشمن منهدم و تیپ 56 زرهی دشمن به میزان 100% منهدم شد. 1140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند
که در میان آنها 102 نفر غیر نظامی از کشوهای مصر، سودان، مراکش، سومالی و عراق مشاهده میشد.
مجموعاً 1180 کیلومتر از زمینهای منطقه آزاد شد.
در میان غنائم گرفته شده از دشمن، گذشته از اقلام صنعتی و تجهیزات انفرادی، 10 دستگاه تانک و نیز 60دستگاه کمپرسی به چشم میخورد.
دستیابی بر چاههای نفت که ذخایر آن میلیونها بشکه برآورد شده بود.
پس از عملیات خیبر تغییر و تحولاتی در جنگ روی داد که قسمت اعظم آن فشار اقتصادی و تحریم فروش سلاح به ایران بود.
رفته رفته تفحص پا گرفت و بچهها، هر روز نقاط بسیاری را در طلائیه برای پیدا کردن اجساد، زیر و رو میکردند.
پس از عملیات خیبر براساس تواناییهایی خودی و دشمن و نیز با در نظر گرفتن معابر وصولی بصره، سه راه کار در نظر گرفته شد که عبارت بودند از:
الف- منطقه عملیاتی خیبر واقع در هور و طلائیه.
ب- شرق بصره (منطقه عملیاتی رمضان).
ج- غرب اروند.
شهردارها اینطور باشند، شهید می شوند
بسم رب الشهدا و الصدیقین
وقتی آقا مهدی، شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدید بارید.
به طوری که سیل جاری شد.
ایشان همان شب ترتیب اعزام گروه امداد را به منطقه سیل زده داد و
خودش هم با آخرین گروه عازم منطقه شد.
پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه که تا زیر زانو می رسید،
به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین، آقا مهدی متوجه پیرزنی شد
که با شیون و فریاد، از مردم کمک می خواست
. تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود.
آقا مهدی، بی درنگ به داخل زیر زمین و مشغول کمک به او شد.
کم کم کارها رو به راه شد.
پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت:
خدا عوضت بدهد مادر! خیر ببینی.
نمی دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما را ببیند و
یک کم از غیرت و شرف شما یاد بگیرید؟»
آقا مهدی خنده ای کرد و گفت :
راست می گویی مادر! ای کاش یاد می گرفت.
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر پاره پاره شهید علم الهدی را از قرآنش شناختند ، مارا به چه خواهند شناخت ؟!
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
@BayaneNab-یادگیری زبان های خارجی در سیره شهید مجید زین الدین.pdf
186K
🌷سیره شهدا🌷
🔺موضوع 👇👇🔺
🔖یادگیری زبانهای خارجی در سیره شهید مجید زین الدین
🌷مجید استعداد خاصی در فراگیری زبان داشت. وقتی سقز مدرسه می رفت همانجا زبان کردی را از دانش آموزان یاد گرفته بود و یک نوار کردی آورده بود و برای ما ترجمه میکرد.
📎 #شعبان
📎 #سیره_شهدا
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهیدی که به مهمانی معلی نرسید
♦️شهید #عادل_رضایی که قرار بود در این فصل از حسینیه معلی حضور داشته باشد اما در حادثه اخیر کرمان به فیض شهادت نائل آمد
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
اروند رود.pdf
331.6K
✍️ روایت گری منطقه اروند: ابتکار، خلاقیت و پیشرفت
«با محوریت عملیات والفجر هشت به عنوان یکی از ابتکارات مهم دفاع مقدس»
پردازش محتوا بر عهده خود راوی است.
برا خدا ناز کنید!
شهدا برا خدا ناز میکردن.
گناه نمیکردن
ولی عوضش برا خدا ناز میکردن؛
خدا هم نازشون رو میخرید!
حاج احمد کریمی تیر خورد،
وقتی رسیدن بالا سرش، گفت:
من دلم نمیخواد شهید بشم!
با تعجب گفتن:
یعنی چی نمیخوای شهید بشی؟!
برا خدا داری ناز میکنی؟
گفت: آره، من نمیخوام
اینجوری شهید بشم،
میخوام مثل اربابم امام حسین
ارباً اربا بشم...
حاج احمد رفت به سمت آمبولانس،
بیسیمچی هم حرکت کرد،
علی آزاد پناه هم حرکت کرد،
یکدفعه یه خمپاره اومد
خورد وسطشون،
دیدم حاج احمد
ارباً اربا شده.
کل هیکل حاج احمد کریمی
شد یه گونی پلاستیکی!
دوست داری برا خدا ناز کنی؟
خدا هم بخرتت؟
تو بخوای معشوق باشی،
خدا هم عاشقت میشه...
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587