eitaa logo
نفوس مطمئنه
373 دنبال‌کننده
763 عکس
490 ویدیو
64 فایل
🌸🍃﷽🍃🌸 تقدیم به روح همه شهدا خصوصا شهید فاطمی رفاقت با شهدا https://eitaa.com/fatemi48/279 داستانهای شهدا https://eitaa.com/fatemi48/280 روایتگری https://eitaa.com/fatemi48/979 🌸🌸🌸 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
✋شهیده حجاب در قلب اروپا مروه شربینی به همراه خانواده­‌اش در شهر درسدن آلمان ساکن بود. روزی با پسرش در پارک مشغول بازی بود که یک آلمانی نژادپرست به او اهانت کرده و به دلیل حجابش، تروریست خطابش می­‌کند. مروه از این اقدام نژادپرستانه شکایت می­‌کند و دادگاه هم مجرم را به 750 یورو جریمه محکوم می­‌کند. مجرم درخواست استیناف داد و در دادگاه استیناف مرتکب جنایتی وحشیانه و خونبار شد. مرد نژادپرست آلمانی در دادگاه تجدیدنظر آلمان، بانوی محجبه ۳۱ ساله مصری را در حالی که سه ماهه باردار بود، با ۱۸ ضربه چاقو به شهادت رساند. وقتی هم همسرش به کمکش رفت با شلیک پلیس آلمان به شدت زخمی شد. همه این اتفاقها جلوی چشم فرزند سه ساله­‌شان رخ داد. قاتل بعدها و در پی اعتراضات جهانی گسترده به حبس ابد محکوم شد. این خبر بعد از چند روز در مصر و کشورهای مسلمان دیگر مثل بمب صدا می­‌کند و موج اعتراض همه جا را فرا می‌­گیرد. بعد از شهادت به‌عنوان شهیده حجاب و نماد اعتراض به اسلام‌ستیزی غرب و نماد مبارزه با نژادپرستی علیه مسلمانان شهرت جهانی پیدا کرد. همه ساله در اولین روز ماه ژوئیه(سالگرد شهادتش)، مسلمانان در نقاط مختلف جهان از جمله آلمان، یاد و خاطره‌اش را گرامی می‌دارند. اخیراً هم انجمن‌های اسلامی آلمان اول ژوئیه را به‌عنوان روز مقابله با نژادپرستی علیه مسلمان انتخاب کردند. از عفاف و حجاب https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده­‌ای که با گره زدن چادرش، به شهادت رسید نامش را میترا گذاشته بودند؛ اما بعد از انقلاب نام زینب را انتخاب کرد. در میان خانواده و دوستانش به رعایت حجاب مشهور بود. شهیده زینب کمایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت‌­های اسلامی و انقلابی­‌اش به شکل مستمر آغاز شد و در کلاس‌­های مختلف عقیدتی و اخلاقی، دوره‌­های بسیج، فعالیت­‌های انجمن اسلامی مدرسه به طور فعال شرکت داشت. در تابستان سال 1360 به شاهین‌­شهر اصفهان نقل مکان نمودند که گروهک­‌های ضدانقلاب و منافقین در آنجا بسیار فعالیت می‌­کردند. مبارزات وسیع خود را علیه بدحجابی و ضدانقلاب آغاز کرد. پول تو جیبی‌­اش را جمع می‌­کرد و با خرید گل و کتاب به جانبازان جنگ تحمیلی می‌­رفت. در زمینه­‌های مختلف به ویژه حجاب و حمایت از امام با آنها مصاحبه می‌کرد و در صبحگاه مدرسه یا در روزنامه دیواری منتشر می­‌نمود. نماز شبش ترک نمی­‌شد. روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه می­‌گرفت و افطار نان و نمک می‌خورد و می­‌گفت: می­‌خواهم مثل امام علی(ع) افطار کنم. عاشق خدا بود. این جمله­‌ها بر سر برگ تمام دفترهایش دیده می­‌شد: می­ خواهم لحظه‌­ای فراموش نکنم که در محضر خداوند هستم و هیچ‌گاه گناه نکنم. علاقه زیادی به شهدا داشت. هر بار که برای تشییع شهدا به گلزار شهیدان اصفهان می‌رفت، مقداری از خاک قبر شهید را می‌آورد و تبرکی نگه می‌داشت. هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه می‌داشت. همیشه ساعت‌ها سر قبر شهیده زهره بنیانیان می‌نشست و قرآن می‌خواند. همیشه شهادت می­‌کرد. قبل از شهادتش نیز غسل شهادت انجام داده بود. فعالیت‌‌های مذهبی­‌اش مورد غضب منافقین قرار گرفت؛ به ویژه آنکه با وجود سن کم کتاب‌های شهید مطهری را می­‌خواند و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیست‌ها و منافقین بحث می­‌کرد و رسوای­شان می­‌ساخت. در آخرین روز از اسفند سال 1360 برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد رفت که آخرین نماز زینبِ 15 ساله بود. هنگام بازگشت از مسجد توسط منافقین کوردل ربوده شد و با زدن چادرش، این قهرمان بزرگ عرصه حجاب را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند. پیکر مطهر شهیده زینب کمایی، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای مطهر وغرق به خونِ 360 شهید عملیات فتح‌المبین تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. از عفاف و حجاب https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده حماسه ششم بهمن آمل شهیده سیده طاهره‌ هاشمی برخلاف همه بچه­‌ها که با لباس فرم به مدرسه می‌آمدند، چادر بر سر داشت و تنها دختر چادری مدرسه بود. پوشش عبارت بود از: یک روسری سرمه‌ای، یک مانتوی معمولی، یک چادر مشکی ضخیم، یک کیف ساده که با قلاب بافته شده بود و یک کفش کتانی خیلی معمولی. این شهیده مجاهد در جریان حماسه ششم بهمن مردم انقلابی و ولایتمدار شهر هزار سنگر آمل در سال 1360، در حال امدادرسانی به مردم رزمنده، در شرایطی که با یک عدد گیره، چادرش را به روسری‌اش محکم بسته بود تا از سرش نیفتد، توسط در چهارده سالگی به شهادت رسید. وقتی پیکرش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسری‌اش بسته بود. ✋شهیده حفظ پاکدامنی شهیده معصومه آرامش که ساکن شهرستان بروجن بود، سال ۶۹ در سن ۱۷ سالگی جانش را فدای حفظ حجاب و عفاف و پاکدامنی نمود تا پرچم عزتش برافراشته بماند. 👌«در بروجن، شهری سنتی و صمیمی حدود ۶۰ کیلومتری شهرکرد به کتابخانه‌­ای زیبا و پربار می­‌رسی که بر سینه آن نوشته‌­اند: کتابخانه معصومه آرامش. می­‌پرسی: معصومه کیست؟ می‌گویند: دختری که شهید عفاف خویش شد و مشهد او کتابخانه!!! دختری که به قرآن عشق می‌­ورزید، شیفته نهج‌‌البلاغه بود و فرصت‌های خویش را پس از کلاس و مدرسه در کتابخانه می‌­گذارند و با تأمل‌های ژرف به جست­‌وجوی ناشناخته­‌ها می‌پرداخت و شور یافتن و تکاپوی فهمیدن قانون زندگیش بود. چندین­‌بار در شهرستان و استان در مسابقات نهج‌­البلاغه مقام آورده بود. نوشته‌­های زیبا داشت و ناگهان... یک روز در کتابخانه غرق مطالعه بود.کم‌کم خلوت کتابخانه مستخدم کتابخانه را که شراره­ شهوت از او جهنمی متحرک ساخته بود، برانگیخت تا به حریم عصمت و پاکی دختر دست تعدی بگشاید. معصومه ناگهان او را مقابل خود دید. خواهش شیطانی شعله در چشمانش ‌انداخته بود؛ چنگ ‌انداخت و معصومه و عصمتش به مقابله ایستادند. کوشید تا خود را از چنگال او برهاند و این مقاومت او حماسه­ اخلاقی را رقم زد و معصومه «شهید پاکدامنی» خود شد. به حلقومش نشست و او که با نهج­‌البلاغه انس داشت و شهید شمشیر را می‌­شناخت حلقومش را به تیغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد. چند روز بعد پیکر او که در چادر عفافش پیچیده و ضربات کارد جای­‌جای بدن مطهرش را شکافته بود، در گوشه‌­ای پیدا شد و قاتل در میدان شهر به دار مجازات آویخته شد.» از عفاف و حجاب https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده‌­ای از عراق شهیده خالده ترکی عمران، معلمی از اهالی بصره عراق است. در 4 اپریل 2016 با ماشین شخصی روانه محل وظیفه بود که ماشینش نزدیک به او بر اثر یک انفجار تروریستی دچار حریق می­‌گردد و آتش به ماشین او نیز می­‌رسد. خانم خالده درحالی‌که لباسش آتش گرفته بود، از ماشین پیاده می­‌شود؛ اما بعد از اینکه متوجه می­‌شود که پوشاک تنش درحال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، دوباره به طرف ماشینش برمی­‌گردد و داخل ماشین می‌نشیند. یکی از افراد پلیس درحالی‌ که ‌گریه می­‌کرد با صدای بلند فریاد می­‌زند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده شو، تو را با لباس خودم می‌­پوشانم؛ او نمی­‌پذیرد و سرافرازانه پرچم عزت و غیرت و عفاف برمی­‌افرازد. عراقی­‌ها به او لقب شهید شرف و ناموس دادند و در میدان هوایی بصره، اطراف ماشینش حفاظی کشیدند و بر فراز ماشینش تندیسی از شهیده حجاب و عفاف نصب کردند تا یادش جاویدان بماند. از عفاف و حجاب ترکی عمران https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهدای گمنامِ قیام مسجد گوهرشاد آیت‌الله سیدحسین قمی مرجع تقلید خراسانیان در باغ سراج‌الملکِ شهر ری بود که برای اخطار حضوری به رضاشاه درباره روند اقدامات ضددینی و ضدملی و به خصوص کشف حجاب راهی تهران شد؛ اما به دستور رضاشاه بازداشت و زندانی و بعدها به عراق تبعید شد. خبر بازداشت و زندانی شدن در ۱۵ تیر ۱۳۱۴ به مشهد رسید و شهر را متشنج کرد. در ۱۷ تیر تحصن مردم در مسجد گوهرشاد در اعتراض به بازداشت مرجع تقلیدشان و نیز سیاست‌های ضددینی رضاشاه آغاز شد. خبر بازداشت آیت‌الله قمی و تحصن مردم در مسجد گوهرشاد، در روستاهای پرتعداد اطراف مشهد انتشار یافت. جمعیت کثیری از ساکنان این روستاها به سوی مشهد حرکت کردند. بهلول گنابادی سخنرانی در جمع مردم در اهمیت حجاب و عفاف داشت. فرمانده وقت لشکر خراسان، دستور محاصره حرم مطهر را برای جلوگیری از ورود روستائیان به مسجد گوهرشاد صادر کرد. در روز ۱۹ تیر، مردم توانستند علی‌رغم گلوله‌باران جمعیت و شهادت برخی از حاضران، سدّ نیروهای رژیم را بشکنند و وارد حرم شوند. بیشتر کسانی از اهالی مشهد که در تحصن حضور داشتند، شب‌ها به منزل خود می‌رفتند و صبح به مسجد گوهرشاد بازمی‌گشتند؛ اما روستائیانی که از راه دور آمده بودند، شب را در مسجد گوهرشاد بیتوته می‌کردند. بنابراین، وقتی در نیمه‌شب ۲۱ تیر سال ۱۳۱۴، گلوله‌باران مسجد گوهرشاد آغاز شد و متحصنان از همه طرف هدف قرار گرفتند، بیشتر جمعیت حاضر در مسجد را روستاییان تشکیل می‌دادند. به همین دلیل، بخش عمده‌ای از شهدا را نمی‌شد شناسایی کرد. طبق نقل‌های مشهور حدود دو هزار نفر به شهادت رسیدند اما تا کنون شاید فقط دو، سه نام از شهدای قیام مسجد گوهرشاد منتشر شده باشد و بقیه گمنام هستند. البته همان‌هایی هم که نامشان منتشر شده، اغلب باز به نوعی شهید گمنام هستند؛ چرا که مزارشان مثل بقیه شهدا هنوز کشف نشده است. در جریان قیام مسجد گوهرشاد، وحشیانه مردم را به خاک و خون کشیدند و حتی آنهایی که دست­شان به ضریح امام رضا(ع) بود را به گلوله بستند به طوری که دور حرم آن حضرت جدول خون راه افتاد. پیکرها را در کامیون‌ها‌ انداختند و بیشتر شهدا و زخمی‌ها را بدون احراز هویت در گودالی بزرگ ‌انداخته و تعداد انگشت­‌شماری را هم در گورستان عمومی شهر و با عنوان «مجهول‌الهویه» دفن کردند. در میان پیکرها برخی افراد زنده بودند و بدون توجه به فریادهایشان مبنی بر زنده بودن در گور دسته‌جمعی قرار گرفته و شهید شدند. با این اوصاف می‌­توان گفت که اغلب شهدای قیام مسجد گوهرشاد، شهدای گمنام و پیشتاز و پرچمدارِ دفاع از حجاب و عفاف و مبارزه با رژیم ستم‌شاهیِ ضددین و ضدحجاب هستند، آن هم شهدای گمنامِ خاص؛ چرا که در جوار غریب‌‌الغربا حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا‌المرتضی(ع) به طرز فجیع و وحشتناکی به شهادت رسیده و خون پاک­شان حرم رضوی را رنگین نموده است؛ از سوی دیگر بی­‌نام و نشان هم هستند، نه نامشان مشخص و اعلام گردیده و نه نشانی از محل خاکسپاری­شان موجود است. بنابراین از مظلوم‌ترین و غریب­‌ترین و عزیزترین شهدا هستند. از عفاف و حجاب https://eitaa.com/fatemi48/422
🔰مادران شهدا؛ گریه کنید مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن زمان تشییع و تدفینم گریه نکن زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت مادرم گریه کن…!!! که اسلام در خطر است ….. . . . قسمتی از وصیت نامه شهید سعید زقاقی https://eitaa.com/fatemi222
🔰امان از چادر؛ انسان را یاد چه خاطراتی که نمی اندازد شهدا-حجاب خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند: یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم… چادرم در مشتش بود که شهید شد. از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم. 🔰بی حجابان عاشق حسین ؛ نخوانند. خواهشاً بنده اول هشدار بدهم ؛ کسانی که بی حجابند و چند لیتر برای اهل بیت امام حسین گریه می کنند و آقایانی که لعن یزید می گویند و حجاب همسرانشان بد است ، نخوانند ؛ وگرنه آن دنیا به امام حسین چه جوابی می دهند. حال هی بگویند: دلت پاک باشد عصر عاشورا بود حجاب از سر زنان و دختران حسینی ربوده شد هنگامی که فاطمه صغری (که احتمالا همان رقیه است) بعد از شهادت پدر و سیلی خوردن از دست شمر و اصابت کعب نی به بازو و پاره شدن گوش ؛ عمه اش زینب را می بیند ؛ از هیچکدام از اینها شکایت نمی کند. شکایت فاطمه صغری به عمه اش این است که می گوید : ” یا عمتاه هل من خرقه أستر بها رأسی عن أعین النظار “ ای عمه جان آیا پارچه ای هست که سر خود را از نامحرمان بپوشانم [منبع :بحارالانوار؛جلد ۴۵؛صفحه ۶۱ ؛ بقیه الباب ۳۷ سائر ما جرى علیه بعد بیعه الناس لیزید بن معاویه إلى شهادته صلوات الله علیه‏] و حضرت زینب سلام الله علیها در اولین جمله خطبه ی آتشین خود به یزید می فرماید: أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ- تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ- وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا- قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ… اى پسر آزادشدگان! آیا از عدالت تو است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جاى دهى و دختران پیامبر اسلام را به اسیرى ببرى و سوق دهى؟ تو چادرهاى ایشان را برداشتى، صورتهاى آنان را باز نمودى‏ [منبع :بحارالانوار؛جلد ۴۵؛صفحه ۱۳۴ ؛ باب ۳۹ الوقائع المتأخره عن قتله صلوات الله علیه إلى رجوع أهل البیت ع إلى المدینه …] برادرم ! باور کن حتی یزید به حجاب زنانش حساس بود … https://eitaa.com/fatemi222
🌹نسخه‌ی اصلی زن زندگی آزادی ✅ زن ، زندگی‌اش را داد، تا ما آزاد باشیم 💔‌😢
آن روزها؛ رفیق،مادری هم می‌کرد! لحظات آخر سر همرزمش را به زانو می‌کشاند و نوازشش می‌کرد و...قول شفاعت می‌ گرفت ...
صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش می‌خونه، شمعِ شبهای دوعیجی می‌شدیم؛ میدونید این مصرع یعنی چی؟! عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت. فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه شعله‌ور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب ها گیر میکردن، فسفر به تن‌شون می‌چسبید، و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمیشد و اونا می‌سوختن و می‌سوختن و می‌سوختن... و صبح، باد خاکستر هاشون رو می‌برد... به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم! چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار..
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
31.62M
📗 ☀️انتشار رایگان 👈 خاطراتی از ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه ... تألیف که بمناسبت فرارسیدن ، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود. لطفا این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
بیاد مردان هورالعظیم و فتح المبین الهی به آنان که پرپر شدند پر از زخم های مکرر شدند به آنان که چون پرده بالا زدند قدم در حریم تماشا زدند به آنان که کارون خروش آمدند چنان خون کارون به جوش آمدند به آنان که زخمی ترین بوده اند شهیدان میدان مین بوده اند همانان که از مهر فرزند خویش بریدند یکباره پیوند خویش بریدند تا وصل آسان شود نیستانه درد درمان شود همانان که روح روان داشتند سفرنامه آسمان داشتند همانان که دلداده او شدند کبوتر کبوتر پرستو شدند پرستو پرستو فراز آمدند و بی سر سرافراز باز آمدند که این خطه خاک سرافرازی است همه همت و شور جانبازی است به تکبیر آن دم که دم می زدند سکوت زمان را به هم می زدند شب عاشقی را رقم می زدند همانان که بر مین قدم می زدند از آنان که تنها پلاکی به جاست کمی استخوان، مشت خاکی به جاست الهی به آوازه این حریم به هورالهویزه به هورالعظیم به دشتی که پیوسته عباس داشت که بی دست هم خیمه را پاس داشت به رمزی که چون نام خیبر گرفت غریبانه از ما برادر گرفت اللهم الرزقناشهادة فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
🌹 دو ماه ازشروع جنگ تحميلی گذشته بود. يك شب بچه ها خبر آوردند كه يك بسيجی اصفهانی در ارتفاعات كانی‌مانگا تكه تكه شده است. بچه ها رفتند و باهر زحمتی که بود بدن مطهر شهيد را درون كيسه ای گذاشتند و آوردند. آنچه موجب شگفتی ما شد، اینکه در وصيت نامه اش نوشته بود: خدايا! اگر مرا لايق يافتی، چون مولايم اباعبدالله الحسين (ع) با بدن پاره پاره ببر...🌹 واژه‌ای جز مقدس لایق پسوند جنگ ماست... فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
شهیدی که به آب نامه می‌نوشت... شهید "یوسف قربانی" است که در خردسالی پدر و مادرش که از قشر مستضعف جامعه بودند را از دست میده و در اوایل نوجوانی تنها برادرش را...  در دوران دفاع مقدس عضو اطلاعات عملیات گردان ولیعصر زنجان و غواص بوده و نقش موثری در عملیات های والفجر 8 و کربلای 5 ایفا می کنه، و سرانجام در 19 دی ماه 1365 در شلمچه به شهادت می رسه. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از خبرنگارها ازش پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ و یوسف گفته بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عجل الله. پی نوشت: همرزم یوسف: "هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز! یک روز گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم که... 🌹به یاد شهدا هستیم🌹 فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
📸 این ۳ غواص که تصور می‌شد شهیدند، پیدا شدند 🔸 در بین عکس‌های منتشر شده از شهدای غواص عملیات «کربلای ۴»، عکس سه غواص دست‌بسته مشاهده می‌شود که تا چند ماه اخیر فکر می‌کردیم این ۳ غواص شهید شده‌اند؛ اما آنها زنده‌اند. 🔸 این سه غواص به اسارت بعثی‌ها درآمده بودند و امروز راوی عملیات «کربلای ۴» هستند. فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
🌷🕊🍃 گفتم: عاشقی را از که آموختی ، گفت: از آن شهید گمنامی که معشوق را ، حتی به قیمتِ از دست دادنِ هویت ، خریدار بود! :)))) شهید گمنام #
📢 شهیدان، الگوهای بی‌زوال برای همه نسل‌ها ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهدا و ایثارگران تاکید کردند که باید پیام شهیدان را بدرستی بشنویم و از آن برای آبادی دنیا و آخرت بهره گیریم. 📝 متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است: 🔹 بسم الله الرّحمن الرّحیم فرصتِ روزهای خاطره‌انگیز دفاع مقدس را برای سلام بر شهیدان عزیز و تعظیم در برابر ارواح مطهّر آنان مغتنم میشمارم. شهیدان، ستارگان راهنمایند؛ الگوهای بی‌زوال برای همه‌ی ما و نسلهای پس از مایند؛ رفتار آنان درس است؛ انگیزه‌های آنان حکمت است. پیام آنان را باید به‌درستی بشنویم و از آن برای آبادی دنیا و آخرت در همه‌ی دوره‌ها و نسلها بهره بگیریم. سلام خداوند و اولیائش بر شهیدان عزیز سیّدعلی خامنه‌ای      ۴۰۲/۷/۶ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🌹آیا می‌دانستید ۵۰۰ زن رزمنده در جنگ تحمیلی داریم؟ ♦️براساس آمار و ارقام موجود از شهدای هشت سال دفاع مقدس، ۷ هزار و ۳۰۵ نفر تقدیم اسلام کردند که از این تعداد ۵۰۰ شهیده رزمنده بوده‌اند و الباقی نیز بیشتر در بمباران و موشک باران شهرها به رسیدند. ♦️طبق آمار بنیاد جانبازان و امور ایثارگران که در سال ۸۱ منتشر شد، تعداد کل جانبازان زن پنج هزار و ۷۳۵ نفر است که از این تعداد سه هزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵درصد جانبازی دارند. فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سرود ماندگار «ممد نبودی» 🌹7 مهر سالروز شهادت شهید جهان آرا فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما از مرگ نمی‌ترسیم... با صدای آسید مرتضی آوینی آسمانی شوید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تیمسار ایرانی صدام را به دوئل دعوت می کند! 🔹۸ مهرماه سالروز شهادت حسن آبشناسان، شیر صحرا فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
📌 فرمانده ای که لحظه شهادت دعایش مستجاب شد 🔹️ حاج حسین یکتا می گفت: برا خدا ناز کنید ؛ شهدا برا خدا ناز می کردن. گناه نمی کردن ولی عوضش برا خدا ناز می کردن ، خدا هم نازشون رو می خرید! ◇ حاج احمد کریمی تیر خورد ، وقتی رسیدن بالا سرش. می‌گفت: من دلم نمی خواد شهید بشم! ◇ با تعجب گفتن: یعنی چی نمی‌خوای شهید بشی؟برا خدا داری ناز میکنی؟ ◇ گفت: آره، من نمی‌خوام اینجوری شهید بشم ، میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... ◇ حاج احمد رفت به سمت آمبولانس، بیسیم چی هم حرکت کرد ،علی آزاد پناه هم حرکت کرد ، یکدفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج‌ احمد ارباً اربا شده. ◇ کل هیکل حاج احمد کریمی شد یه گونی پلاستیکی! 🔻 دوست داری برا خدا ناز کنی؟ خدا هم بخرتت؟ ◇ تو بخوای معشوق باشی ، خدا هم عاشقت میشه ... فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
🌼مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه... ✍یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم، من کتانی نداشتم. به یکی از رفقای ابراهیم که کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم: کتانی ات را بده من برم توی زمین. دمپایی خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم. مشغول بازی شدیم. بعد از بازی دیدم که او رفته. من هم به خانه برگشتم. هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد. با خوشحالی به استقبالش رفتم. گفتم: چه خبر از این طرفا؟! بی مقدمه گفت: سعید، خدا توی قیامت از هر چی بگذرد از حق الناس نمی گذرد. برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه. بعد ادامه داد: تا می تونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو. خیلی مراقب باش! گفتم: آقا ابرام من نوکرتم. چشم. راستی این رفیقت که کتونی ازش گرفتم، نمی دونم کجاست. قبل از پایان بازی رفت.... (شهید ابراهیم هادی خیلی روی حق الناس حساس بودند) 📚 سلام بر ابراهیم۲ /ص 60 ‌‌‌فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
📆 ۷ مهر ۱۳۶۰ - سقوط هواپیمای هرکولس C-130 درحوالی کهریزک تهران- ...و شهادت فرماندهان ارتش و سپاه: نامجو،فلاحی، فکوری -کلاهدوز و جهان آرا شیرینی شکست حصر آبادان( ۵ مهر) در کام ملت تلخ شد
🌸🍃﷽🍃🌸 ✋معنویت و مطالعه آقای شارعی مقدم مسئول هیئت رزمندگان گناباد: ایشون با جمعی از بسیجیان قنبرآباد در هفته دفاع مقدس ۱۴۰۲ با حضور در منزل شهید فاطمی یکی از خاطرات خود رو بیان نمود؛ ✍شارعی مقدم: معمولا در حوزه علمیه امام رضا علیه السلام گناباد هر یک از طلبه‌ها پیگیر بودند در طبقه همکف اتاقی داشته باشند. طلابی که دیر آمده بودند معمولا در زیرزمین ساکن می‌شدند. شهید فاطمی خودش اتاقی رو در طبقه زیرزمین انتخاب کرده بود. بعد از پیگیری و بررسی که انجام شد دیدم دو تا دلیل داره. ۱_شهید حسین فاطمی ساعت ۲ شب بلند می‌شد و سخنرانی‌های مذهبی از قبیل سخنرانی شهید مطهری و سایر علما را از رادیو گوش میکرد و در دفاتر خودش یادداشت می‌کرد . می‌گفتم شما که گوش میدید چرا یادداشت می‌کنید میگفت یادداشت کردن باعث ماندگاری مباحث و مطالب می‌شود. شهید فاطمی مدام مشغول مطالعه بود در شبانه روز ۲_زیرزمین علاوه بر اینکه فرصتی برای مطالعه در خلوت بود فرصتی برای تهجد و نماز شب ایشون بود . بارها می‌گفتم من رو برای نماز شب بیدار کنید که ایشون گفت اگر واقعاً بیدار خواهی شد بیدار کنم. بارها به ایشون گفتم که اگر درس خودت رو ادامه بدی قطعاً از علمای تراز اول کشور خواهی بود . ولی طبیعتاً افرادی که در گروه تخریب بودن شهادت آنها قطعی بود. در واقع شهادت انتخابی بود که خود آنها زمینه آن را فراهم می‌کردند با خودسازی و البته حرکت در مسیری که سخت‌ترین ماموریت در خط مقدم بود. فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281