eitaa logo
تکلیف بزرگ
595 دنبال‌کننده
620 عکس
642 ویدیو
179 فایل
🔸ارتباط @alam_yalam_beanallaha_yara @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
3-هدایت به استوارترین راه قرآن از این جهت که از سرچشمه لایزال الهی نازل شده مطابق با نیازهای روحی و جسمی انسان هاست و نیز چون از هر کژی و ناراستی مبری بوده و یکسره تعالیم انسان ساز است، انسان ها را به بهترین راه هدایت می کند. «یهْدِی إِلَی الرُّشْد . . .»12](این قرآن خلق را) به راه خیر و صلاح هدایت می کند. . . نیز می فرماید: «. . .إِنَّا سَمِعْنا کتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ»[13]ما آیات کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده بود، درحالی که کتب آسمانی را که در مقابل او بود تصدیق می کرد و خلق را به سوی حق و طریق راست هدایت می فرمود. همچنین می فرماید: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَم . . . »[14]همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه هدایت می کند. . 4-خروج از ظلمات به نور «الر کتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ. . . »[33]الر این (قرآن) کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از ظلمات بیرون آوری و به عالم نور رسانی. . . نیز آیه ی: «هُوَ الَّذِی ینَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیناتٍ لِیخْرِجَکمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ. . . »[34]اوست (خدایی) که بر بندۀخود آیات روشن بیان را نازل کرد تا شما (بندگان) را از ظلمات بیرون آورده و به نور رهبری کند. . . 5-تبیین «. . . وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ. . . »[35]. . . و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی. . . نیز آیه ی: «وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیک الْکتابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ. . . »[36]و قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای این که آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین کنی. . . https://hawzah.net/fa/Article/View/98770/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85
هر فردی که بخواهد با قرآن مأنوس شود باید سه مرحله را پشت سر بگذارد. مرحله اول، مرحله قرائت قرآن است. در روایات نقل شده است که قرائت یک آیه از قرآن ثواب ختم قرآن را دارد. چقدر خوب است سعی کنیم حداقل روزی یک صفحه تلاوت قرآن در برنامه روزانه خود قرار دهیم تا از برکات این ماه بهره‌مند شویم. مرحله دوم انس با قرآن تدبر در آیات الهی است، آیاتی که در ماه رمضان می‌خوانیم در موردشان تدبر و تفکر کنیم و مرحله سوم عمل به قرآن است، قرآنی که فقط عبادات، نماز و روزه نیست بلکه اخلاق هم در بر می‌گیرد در نتیجه آن‌ها را در زندگی خود پیاده کنیم تا از برکات قرآن بهره‌مند شویم. سبک زندگی قرآنی
سبک زندگی قرانی👇
در عصر حاضر، برخلاف پیشرفت علم و تکنولوژی، بشر با انواع تهاجم‌های دینی و فرهنگی روبه‌رو است، که بحران هویت را برای او رقم زده و در نهایت او را با سرگردانی در زندگی روبه‌رو کرده است. 👈از این‌رو، نیاز مهم این دوره شناخت زندگی واقعی است. جهان خلقت مظهر رحمت رحمانی پروردگار است و مسیری است که از طریق آن هر موجودی به کمال خویش می‌رسد که رسیدن به مقام خلیفه‌اللهی و قرب الهی است. 👈حیاتی که خداوند در این زمینه، انسان را بدان رهنمون می‌کند، حیات طیبه است که مظهری از حیات حقیقی خداوند است. در حیات طیبه، فراهم‌سازی خواسته‌های بشری در راستای قرب الهی است و هدف انسان‌ها فقط رسیدن به رفاه زندگی نیست؛ بلکه سامان‌دادن زندگی دنیوی برای قرب الهی است و این اندیشه، نه تنها بشر را از صحنه جهانی دور نمی‌کند، بلکه جامعه را برای تکامل و آبادانی زندگی در سایه ایمان، عمل صالح و تقرب به درگاه پروردگار سوق می‌دهد. 👈شناخت سبک زندگی صحیح در عصر حاضر که عصر غیبت است، از رسالت‌های تربیتی خانواده‌های است که در انتظار ظهور منجی هستند؛ زیرا وظیفه مهم آنان، تربیت نسل مستعد برای یاری و اجرای منویات امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است. 👈با توجه به روایات، تجلی کامل حیات طیبه در دوران قیام امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در سایه معرفت امام و الگو قرار دادن صفات یاوران حضرت تحقق خواهد پذیرفت. این مقاله قصد دارد با استفاده از آیات و روایات سبک زندگی را تعریف کرده و تجلی حیات طیبه به‌ ویژه در عصر غیبت و عصر ظهور را بیان دارد.
زندگی معمولی انسان‌ها همواره با فشارهایی همراه بوده که انسان خود مسبب آن است. همه انسان‌ها در هر موقعیتی که هستند خواهان آسایش و زندگی معمولی و بی‌دغدغه هستند؛ 👈اما همراه شدن زندگی انسان‌ها با اضطراب‌ها، افسردگی‌ها و دلخوری‌ها، انسان را از هدف زندگی دور ساخته است. زندگی به نوبه خود به پازلی سخت و پیچیده می‌ماند؛ حال اگر انسان خود بر این سختی و پیچیدگی بیفزاید دیگر چیزی از آن باقی نمی‌ماند. به‌طور معمول انسان در طول زندگی پیوسته به فردا یا اشتباه‌هایی که در گذشته انجام داده فکر کرده و سعی نمی‌کند در زمان حال زندگی کند. 👈همین موضوع مقدمه بروز دغدغه‌ها و افسردگی‌ها در زندگی می‌شود. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید: «اذا التبست علیکم الفتن، کقطع الیل المظلم فعلیکم بالقرآن؛ [۱] هنگامی‌که فتنه‌ها، همچون پاره‌های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید». 👈این روایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) انسان را رهنمون می‌کند که در هنگام مواجهه با فتنه‌ها و سختی‌ها به قرآن پناه برد. 👈قرآن بهترین گفتار است، چون گفتار خدا است و از علم و قدرت بی‌نهایت او سرچشمه یافته است. پس باید دید قرآن‌کریم چه راه‌حلی را برای برون‌شد از این سختی‌ها و رسیدن به سبک زندگی قرآنی بیان کرده است. 👈 قرآن که به فرموده حضرت علی (علیه‌السلام) خیرخواهی است که هرگز خیانت نمی‌کند، [۲] برای زندگی انسان، اندیشه و سبک ویژه‌ای را مطرح کرده و نام آن را گذاشته تا به‌واسطه آن به مقام قرب ربوبی و به مظهریت صفات الهی برسد.
نسبت میان شیوه زندگی و سبک زندگی، نسبت عموم و خصوص من وجه است؛ چراکه سبک زندگی از دل شیوه زندگی بیرون آمده و تولید می‌شود. سبک زندگی همان شیوه‌ی زندگی در مدل، فرم و صورت‌های خاص و ویژه‌ای است که قالب‌بندی و متجسد شده باشد. برای نمونه در شیوه زندگی می‌توان انواع سبک‌های زندگی چون سبک زندگی فرانسوی، سبک زندگی انگلیسی و سبک زندگی آمریکایی را یافت. [۷] عناصر خاصی در ایجاد سبک زندگی نقش دارد. ازجمله مهم‌ترین عناصر می‌توان به طبقه مدرن اجتماعی، قدرت و پشتوانه اقتصادی طبقه جدید، گفتمان اجتماعی جدید، زندگی روزمره و روزمرگی، فن‌آوری‌های جدید، عادت مصرف بدون نیاز، ظهور جامعه سرمایه‌داری و حاکمیت مطلق مناسبات سرمایه‌داری برجامعه، ظهور مفهوم اوقات فراغت در دوره جدید، رسانه‌ها و مانند آن اشاره کرد. [۸] در سبک زندگی آمریکایی اموری چون فردگرایی، آزادی‌های فردی، خانواده‌گریزی، بلکه حتی خانواده‌ستیزی، مصرف‌گرایی شدید، سرعت شتاب زده سرسام‌آور، اضطراب زمان، غذا‌های آماده، تنوع‌طلبی شدید و همانند آن را می‌توان شناسایی کرد. سبک‌های زندگی در هر عصر با سبک زندگی در زمان و مکانی دیگر می‌تواند متفاوت باشد، هرچند که در کلیت در مجموعه‌ای خاص از شیوه زندگی قرار می‌گیرد. [۹] به‌عنوان نمونه سبک زندگی ایرانی و اسلامی (شیعی) با سبک زندگی عراقی و اسلامی (شیعی) متفاوت است؛ چنانکه با سبک زندگی عراقی و اسلامی (سنی) نیز می‌تواند متفاوت باشد. 👈بر همین اساس سبک زیستی ایرانی اسلامی (شیعی) در عصر حاضر با عصر قاجار و پیش از آن نیز می‌تواند متفاوت باشد که هست. با وجود این، همه‌ی سبک‌های زیست در چارچوب کلی شیوه زندگی اسلامی قرار می‌گیرند.
سبک زندگی بر اساس توحید‌محوری است که امنیت و آرامش را به همراه دارد. اما در عصر حاضر، با وجود پیشرفت تکنولوژی، بشر با انواع تهاجم‌ها روبه‌رو گشته و سرانجام زندگی انسان با ناملایمت‌ها و افسردگی‌ها همراه شده و از زندگی واقعی دور شده است. 👈 شناخت سبک زندگی مورد نظر خداوند و حرکت در مسیر آن ازجمله نیازهای بشر است. 👈به همین دلیل سبک زندگی قرآنی با عنوان حیات طیبه معرفی شده است و در حقیقت رسیدن به اخلاق انسانی، رسیدن به حیات طیبه و آن حیاتی است که تنها یک بار در قرآن به‌صراحت از آن سخن به میان آمده و توصیف آن به طیب که گویای خالص‌بودن آن از هرگونه آلودگی‌ها است و برخورداری از آن، مایه آبادانی دنیا و آخرت انسان است، همین پرسمان، اهمیت سبک زندگی را روشن می‌کند و انسان را بر آن می‌دارد تا به‌دنبال دستیابی بدان باشد.
📌تعبیر حیات طیبه در قرآن تعبیر حیات طیبه تنها در یک آیه قرآن به صراحت بیان شده است. «من عمل صالحا من ذکر أَو أُنثی‌ و هو مومن فلنحیِینه حیوة طیبة و لنجزِینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون؛ [۵۱] هر کس عمل صالح کند، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آن‌ها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد». درباره معنای حیات طیبه نظرات گوناگونی توسط مفسران مطرح شده است. ۱. رزق و روزی حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی، بهشت پر‌طراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا، زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی [۵۲] ۲. حیات طیبه، عبادت همراه با رزق حلال. [۵۳]. ۳. حیات طیبه، زندگی تازه‌ای که حریم آلودگی در آن نیست و فقط قرب الهی مدنظر است. [۵۴] ۴. حیات طیبه، همین حیات دنیوی است که مقارن با قناعت و رضا به قسمت خدای سبحان باشد؛ زیرا چنین حیاتی پاکیزه‌ترین زندگی است. [۵۵] ۵. حیات طیبه، قناعت است؛ زیرا قناعت سبب عزت و بی‌نیازی از مردم است. [۵۶] ۶. حیات طیبه یعنی سعادت. [۵۷] ۷. حیات طیبه، شناخت پروردگار است. [۵۸]
👈تعریف درست تغذیه انسان در قرآن تغذیه و زینت مناسب دیگر معیاری است که می‌توان برای زندگی تراز قرآنی بشر بیان کرد، تغذیه در بیان قرآن بیشتر با میوه‌ها، گوشت پرندگان و حبوبات مطرح می‌شود و به طور کلی دو وعده غذایی اصلی صبح و ابتدای شب مورد تاکید قرار می‌گیرد، بنا به مفاهیم و معارف آیات قرآن و سبک زندگی آداب غذایی ما باید منطبق بر برنامه زندگی در بهشت باشد. 👈 در رابطه با پوشش انسان نیز نکاتی در آیات قرآن مورد تاکید قرار می‌گیرد، از جمله اینکه پوشاک انسان باید از جنسی مانند حریر باشد، لباس باید حافظ بدن انسان به‌ویژه اندام‌های جنسی باشد تا در روابط اجتماعی امنیت انسان‌ها دچار اختلال نشود، حتی در رابطه با زیورآلات و زینت انسان نیز قرآن نکاتی بیان می‌کند. 👈شاخص بعدی زندگی قرآنی انسان مبارزه با طاغوت و طغیان‌گری برخی انسان‌هاست، خداوند موسی(ع) را به سوی فرعون می‌فرستد تا او را از مسیر طغیانگری باز دارد و این موضوع را به عنوان الگو برای انسان‌ها مطرح می‌کند، رفع درگیری میان گروه‌های مؤمن و تلاش برای ایجاد صلح نیز نکته است که باید در زندگی تراز قرآنی انسان همواره مورد توجه باشد. 👈حمایت از مستضعفان و حقوق زنان وی با اشاره به آیه۷۵ سوره نساء «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا» اظهار کرد: حمایت از مستضعفان و جلوگیری از ظلم میان انسان‌ها و توجه حقوق زنان دیگر شاخصی است که بسیار مورد حساسیت و توجه قرار گرفته و برای تحقق زندگی قرآنی انسان به عنوان پانزدهمین شاخص و معیار حائز اهمیت است؛ مشارکت در صحنه زنان به ویژه در امور فرهنگی و توجه به حقوق آنان در این زمینه‌ها باید دو برابر مردان باشد. 👈 به علت دوری مسلمانان از آموزه‌های قرآن و سیره نبوی، یک درد سراسری نسبت به عدم تحقق شاخص‌های قرآنی به وجود آمده برای تصحیح این وضعیت نیازمند نهضت بیداری و بازگشت با آن هستیم که تنها راه چاره است. 👈به‌رغم اینکه فهم و تدبر در قرآن فعالیت‌های متنوعی را به وجود آورده‌ است، اما به علت دوری از مبانی مورد تاکید پیامبر در حوزه فهم قرآن نتیجه مناسبی به دست نمی‌آید، هنگامی که این تصحیح در مبانی و نگرش‌های آموزشی و ترویجی به وجود آید، دریافت و تفسیر از قرآن نیز تصحیح می‌شود.
👇
۱۵ شاخص برای زندگی قرآنی در جهان بشری متأسفانه به علت دوری مسلمانان از آموزه‌های الهی و سیره نبوی، دردی سراسری نسبت به عدم تحقق شاخص‌های قرآنی وجود دارد. 👈 قرآن برای زندگی بشر است و تنها جنبه آرمانی ندارد، قرآن خود را «قول فصل» معرفی می‌کند و اینکه کلام الهی شوخی نیست بلکه سخنی حق، علمی و بر اساس واقعیت هاست. «الله»؛ اصل اعتقادی زندگی قرآنی 🔰شاخصی که می‌توان در زمینه زندگی قرآنی مطرح کرد آن چیزی است که در سوره «نصر» به آن اشاره می‌شود، منظور از این شاخص، کار خالصانه برای تحقق دین خدا و رفع مشکلات مردم است، در آیه ۷۷ سوره حج هم با این عبارت : 👈يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِرْكَعُوا وَ اُسْجُدُوا وَ اُعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ اِفْعَلُوا اَلْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» اشاره به انجام بهترین و گزیده‌ترین کارهاست. 👈همزیستی مسالمت‌آمیز و احترام به عقاید، باورها و نژاد انسان‌ها شاخصی است که می‌توان برای زندگی قرآنی انسان بازگو کرد که در عین حال انسان نباید تحت‌تاثیر عقاید، سبک زندگی و افکار کافران قرار گیرد، همچنان نیز اختلافات مذهبی و عقیدتی قابل احترام بوده که در سوره حج نیز به آن اشاره می‌شود، خداوند در سوره حج می‌فرمایند اگر جلوی تندروی برخی‌ها را نمی‌گرفتیم، مراکز عبادی انسان‌ها در ادیان مختلف از بین می‌رفت، از این جهت می‌توان دریافت که عقاید و اماکن مقدس مردم، قابل احترام است؛ انسان‌ها به جهت اختلاف عقیدتی نباید یکدیگر را تحقیر کنند، اینکه همه پیرو یک دین باشند در زمان قیام امام زمان(عج) محقق می‌شود. 👈نفی مردم آزاری و ثروت‌اندوزی رفع تبعیض باید در زندگی اجتماعی بشر مورد توجه باشد، تصریح کرد: چهارمین شاخص برای زندگی قرآنی بشر نفی مردم آزاری و زراندوزی است که در سوره «همزه» بر آن تأکید می‌شود، در این سوره هرگونه مردم‌آزاری و ثروت اندوزی نفی می‌شود. 👈مهر و محبت نسبت به دیگران از شاخص‌های زندگی قرآنی انسان است، در سوره «بلد» تاکید می‌شود که تمام ابناء بشر نسبت به هم مهر و محبت داشته باشند و آن را واقعاً در عمل محقق کنند، نه اینکه تنها به سفارش زبانی اکتفا شود، در روایات هم با عنوان «هل الدّین الّا الحبّ» به این موضوع اشاره شده است. در سوره «حجرات» هم موانعی که سبب آسیب به روابط مهربانانه می‌شود مورد تأکید قرار گرفته است. 👈 رشد علم و آگاهی، شاخصی است که می‌توان برای زیست قرآنی انسان بیان کرد، انسان‌ها باید معیارهای علمی و محکم و موازینی ارزشمند برای زندگی رضایتمندانه داشته باشند که در سوره‌های «قارعه» و «تکاثر» به آن اشاره می‌شود. در سوره «بَیِّنه» که موضوع پاداش انسان‌های نیکوکار مورد تأکید قرار می‌گیرد، بحث «جنات» به میان می‌آید و از این تعبیر قرآن می‌توان اینگونه برداشت کرد که حفظ محیط‎‌زیست و اهتمام به نگهداری فضای سبز یکی از معیارهای زندگی قرآنی برای انسان‌ها است، بشر بدون توجه به آب و خاک و آفریده‌های خداوند نمی‌تواند یک زندگی قرآنی را سامان دهد. 👈نشاط و امید به آینده؛ نگرشی قرآنی به زندگانی انسان‌هایی که در تراز زیست‌قرآنی زندگی می‌کنند، افرادی با نشاط امیدوار به آینده هستند که در سوره «ضحی» با عنوان آینده روشن و راهگشا بیان می‌شود و این امیدواری به آینده روشن بود یک شاخص برای زندگی قرآنی انسان است. معیار برای شناخت زندگی قرآنی انسان رسیدگی به امور ایتام، فقیران و مستمندان است، به‌عبارت دیگر هر جایی در جامعه بشری مشکلی وجود دارد، انسان‌های اهل قرآن نسبت به رفع آن مشکل دغدغه دارند، در سوره «ماعون» و همچنین سوره «انسان» به خوبی می‌توان این تاکید قرآن را دریافت کرد، کلید واژه مورد تاکید قرآن در این موضوع «زکات» است که نوع ارتباط اقتصادی انسان قرآنی را با همنوعانش مشخص می‌کند. 👈صداقت، راستی، نفی ریا و نمایش دروغ، دهمین شاخصی است که می‌توان برای یک زندگی قرآنی مورد تاکید قرار داد، قرآن در سوره «ماعون» تاکید می‌کند، انسان هایی هستند که در پوشش دین درصدد جازدن خود به جای دینداران و چپاول منابع خدادادی برای همه انسان‌ها را پی می‌گیرند، قرآن به شدت با هرگونه تزویر و ریا مخالفت می‌کند. 👈رعایت حقوق حیوانات نیز یازدهمین شاخص زیست قرآنی برای انسان است، قرآن داستان ناقه صالح را بیان می‌کند و توصیه به حفظ حیوانات تحت عنوان «بندگان خدا» را مطرح می‌کند، حضرت صالح، قوم خود را به رعایت حقوق حیوان دعوت می‌کند، اما آنان با پی کردن ناقه عذاب الهی را به جان خریدند، در اسلام نسبت به رعایت حقوق همه حیوانات دستورات بسیار جزئی و جالبی وجود دارد.
مهجوریت و غفلت:
جنگهای داخلی مسلمانان در اثر فراموشی آیه «رُحَماءُ بَینَهُم» است ببینید! موارد عمل نکردن به قرآن در بین ما امّت اسلامی یکی دو مورد نیست و گرفتاری‌های ما هم ناشی از همینها است. مثلاً فرض بفرمایید قرآن درباره‌ی پیروان پیغمبر میفرماید: اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللهِ وَ رِضوانًا؛(۱) پس «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم». بعضی از ما «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را فراموش میکنیم، میگذاریم کنار. مثل چه کسانی؟ مثل همینهایی که در کشورهای اسلامی با آمریکا ساختند، با صهیونیست‌ها ساختند، خون فلسطینی‌ها را لگد کردند، حقّ فلسطینی‌ها را ضایع کردند؛ اینها «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را فراموش کردند و شدند نوکر کفّار، شدند دنباله‌روِ کفّار، امربرِ کفّار. الان بسیاری از سران کشورهای عربی از این قبیلند؛ اینها یک دسته‌اند. یک دسته‌ی دیگر هم «رُحَماءُ بَینَهُم» را فراموش کرده‌اند، اختلافات بین مسلمانها را [به وجود می‌آورند]. وَ المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعض؛(۲) این را قرآن میگوید. آن وقت اینها می‌آیند مؤمن بالله را، مؤمن بالقرآن را، مؤمن بالکعبه را، مؤمن بالقبله را تکفیر میکنند، میگویند کافر است؛ این «رُحَماءُ بَینَهُم» فراموش میشود. وقتی «رُحَماءُ بَینَهُم» نبود، جنگهای داخلی در کشورهای اسلامی راه می‌افتد؛ سوریه را ببینید، یمن را ببینید؛ الان بیش از چهار سال است که یمن دارد بمباران میشود؛ آن بمباران‌کننده کیست؟ کافر است؟ نه، یک مسلمانی است؛ بِظاهر او هم مسلمان است امّا به مسلمان رحم نمیکند. معنای «اَلَّذینَ جَعَلُوا القُرءانَ عِضین»(۳) این است که به یک قسمت از قرآن [عمل میکنند]؛ اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتاب وَ تَکفُرونَ بِبَعضٍ؟(۴) حالا خیلی از اینها که به هیچ چیزِ قرآن اعتقاد ندارند.۱۳۹۸/۰۱/۲۶ بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن امت اسلامی, اختلاف‌افکنی, دوری از قرآن
ما در حوزه نظامی به یک آیه از قرآن یعنی «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسَطَعتُم مِّن قُوَّة» عمل کردیم و در این عرصه به اقتداری رسیده‌ایم که صهیونیست‌ها اقرار می‌کنند که توان مقابله با قدرت نظامی ایران را ندارند و این اثرگذاری با عمل به یک آیه از قرآن که همان ذکر است، حاصل شده است.
عمل
( وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا) خدا را! خدا را! در باره جهاد با اموال و جانها و زبان‏هاى خویش در راه خدا بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش همدیگر، مبادا از هم روى گردانید، و پیوند دوستى را از بین ببرید. امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدهاى شما بر شما مسلّط مى‌‏شوند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد (سپس فرمود).
اگر با قرآن مأنوس شویم بر دشمن غلبه پیدا میکنیم ما از قرآن دوریم؛ امّت اسلامی از قرآن دور است. اگر خودمان را به قرآن نزدیک بکنیم، بلاشک بر دشمن غلبه پیدا میکنیم، این دشمن هر که باشد؛ وَلَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لایَجِدونَ وَلِیًّا وَلا نَصیرًا سُنَّةَ اللهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدیلا؛(۱) وعده‌ی الهی است، وعده‌ی قرآنی است؛ وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۲) اینها چیزهایی است که از قرآن باید یاد بگیریم، باید فرابگیریم، باید کار کنیم. این جلسات مقدّمه است؛ این نشست‌وبرخاست‌ها و این آموزشها مقدّمه است؛ این خواندن‌ها و تلاوتها مقدّمه است؛ مقدّمه‌ی تدبّر کردن، فهمیدن، آگاه شدن و عمل کردن.۱۳۹۷/۰۲/۲۷ بیانات در محفل انس با قرآن کریم دوری از قرآن, غلبه بر دشمن, وعده‌های الهی
📌پانصد قرآن بالای نیزه در صفین چون موقعیت شامیان بخطر افتاد و معاویه احساس شکست نمود، با عمروعاص به مشورت پرداخت که چه کند تا از شکست حتمی نجات یابد. عمروعاص پیشنهاد داد: هر که قرآنی دارد بالای نیزه بلند کند و مردم عراق را به حکومت قرآن بخوانید. ابوطفیل از اصحاب امام می‌گوید: صبح لیلة الهریر مشاهده کردیم که جلو سپاهیان شام چیزهائی شبیه پرچم دیده می‌شود. چون هوا روشن شد، ملاحظه کردیم که قرآن‌ها را روی نیزه بسته‌اند، و قرآن بزرگ مسجد شام را روی سه نیزه نصب کرده و ده نفر آن را بلند می‌کنند، و در هر یک از پنج قسمت لشکر صد قرآن و مجموعاً پانصد قرآن را در بالای نیزه‌ها مقابل سپاه عراق قرار دادند و چنین شعار می‌دادند: خدا را خدا را درباره دینتان این کتاب خدا است حاکم میان ما و شما. امام علی علیه السلام فرمود: خدایا تو می دانی که هدف این‌ها قرآن نیست، تو خود میان ما و این‌ها حکم کن که تو حاکم بر حقی. عمل مردم شام موجب شد که در میان اصحاب امام اختلاف ایجاد شد، دسته ای ساده اندیش گفتند: دیگر برای ما جنگیدن جایز نیست، که این‌ها ما را به کتاب خدا می‌خوانند. دسته دیگر گفتند: کار معاویه حیله است و نباید خورد. این اختلاف سبب گردید که معاویه از جنگ خلاص شد و به مقصود خود رسید
📌نمونه‌هايی از اُنس اوليای خدا با قرآن 👈پیامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند‌ و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره می‌‏بردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اكتفا نمي‏كردند، بلكه در آيات آن تدبّر مي‏کردند و آيات را با تأنّي و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، مي‏خواندند. 👈 پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند، و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره مي‏بردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اكتفا نمي‏كردند، بلكه در آيات آن تدبّر مي‏نمودند و آيات را با تأنّي و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، مي‏خواندند؛ به عنوان مثال، در قرآن صدها بار جمله «يا اَيُّهَا الّذينَ آمَنُوا؛ اي كساني كه ايمان آورده‏ايد.» آمده است، حضرت رضا(ع) هرگاه هنگام تلاوت آيات قرآن به اين آيه مي‏رسيد و آن را مي‏خواند، بي‏درنگ مي‏گفت: «لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ؛ اجابت مي‏كنم فرمان و دعوت تو را اي خدا، اجابت مي‏كنم.»
📌ناپلئون ناپلئون روزی درباره مسلمین فکر کرد و پرسید: مرکز آنان کجاست؟ گفتند: مصر. وقتی با یک مترجم به کشور مصر مسافرت کرد، و به کتابخانه وارد شد. مترجم قرآن را باز کرد و این آیه آمد: (براستی که دین قرآن هدایت می‌کند بآنچه درست و محکم‌تر است و بر مؤ منان بشارت می‌دهد)، وقتی مترجم این آیه را برای او خواند و ترجمه کرد؛ از کتابخانه بیرون آمد و شب را تا صبح بفکر این آیه بود. صبح باز به کتابخانه آمد و مترجم آیاتی دیگر از قرآن را برایش ترجمه کرد. روز سوم هم مترجم از قرآن برای او ترجمه کرد و خواند. ناپلئون از قرآن سئوال کرد. گفت: اینان معتقدند که خداوند قرآن را بر پیامبر آخرالزمان محمد صلی الله علیه و آله نازل کرده است و تا قیامت کتاب هدایت آنان است. ناپلئون گفت: آنچه من از این کتاب استفاده کردم اینطور احساس نمودم که (اول) اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند روی ذلت نخواهند دید. (دوم) تا زمانیکه قرآن بین آن‌ها حکومت کند، مسلمانان تسلیم ما غربی‌ها نخواهند شد؛ مگر ما بین آن‌ها و قرآن جدائی بیفکنیم
عمليِ فراواني مي‏كرد، قرآن بزرگ‏ترين تكيه‏گاه مطمئن و نيروبخش براي پيشبرد اهداف او بود، او مي‏فرمود: «اگر خداوند داستان‏هاي پيامبران در برابر طاغوت‏ها را در قرآن ذكر كرده، موسي و فرعون، ابراهيم و نمرود و... را تذكّر داده، منظورش داستان سرايي نبوده، بلكه منظور تبيين برنامه پيامبران در برابر طاغوت‏هاست؛ يعني ما نيز كه پيرو قرآن هستيم، بايد در برابر طاغوتها تا سرحدّ نابودي آنها تلاش كنيم». مكرّر مي‏فرمود: قرآن يك كتاب انسان سازي كامل است، و براي آن نازل شده كه انسان بسازد. امام خميني بخش مهمّي از زندگي‏اش را حتّي در دوران جنگ، و در دوران بيماري آخر عمر، با قرآن مأنوس بود، و با تلاوت آيات قرآن، و تدبّر در آن آيات، با خدا ارتباط پيدا مي‏كرد. يكي از اعضاي دفتر ايشان در اين باره مي‏نويسد: «هر روز حضرت امام خميني(ره) داراي نظم و انضباط مخصوصي بودند، از جمله مقداري از وقتشان را با قرائت آيات قرآن سپري مي‏كردند، و كارها آن چنان بر طبق نظم و برنامه‏ريزي بود كه به طور عادي هيچ گاه توجّه به كاري موجب تضييع كار ديگرشان نمي‏شد.» امام در نيمه‏هاي شب كه براي نماز شب برمي‏خاست، مدّتي قرآن مي‏خواند، حتي در اواخر عمر كه بستري بودند، با دوربين مخفي از او فيلم گرفتند، و در تلويزيون، بسياري مشاهده نمودند، كه از بستر برخاست و نشست و قرآن را به دست گرفت و مشغول تلاوت آيات قرآن گرديد. شخصي قرآن‏هايي با قطع كوچك تهيّه كرده و مي‏خواست به جبهه بفرستد، به دفتر امام آورده بود تا آنها را تبرّك كند، آن قرآن‏ها را نزد امام آوردند، و به عرض رسيد: «اينها قرآن‏هايي است كه شامل چند سوره است، خواسته‏اند كه براي جبهه تبرّك شود.» با اين كه هميشه حركات امام به طور كامل، آرام و معتدل بود، ناگهان به طور بي‏سابقه‏اي، با شتاب و شدّت مضطربانه‏اي، دستشان را عقب كشيدند، و با لحني تند و عتاب آميز فرمودند: «من قرآن را تبرّك كنم؟! اين چه كارهايي است كه مي‏كنيد؟» يك بار بدون توجه يك جلد قرآن را همراه چيزهاي ديگر نزد امام آوردند و به زمين نهادند، امام با عتاب فرمودند: «قرآن را روي زمين نگذاريد.» و بي‏درنگ دستشان را جلو آورده و آن را گرفتند و روي ميزي كه در كنارشان بود گذاشتند، امام در اين هنگام روي كاناپه نشسته بودند، معلوم شد كه امام نمي‏خواهند قرآن پايين‏تر از جايي كه نشسته‏اند قرار گيرد. يك بار نيز همه ديدند كه حضرت امام(س) در يك مراسم ملاقات در حسينيه جماران، به طور استثنايي به جاي آن كه در جايگاه روي صندلي بنشينند، روي زمين نشستند، زيرا در آن روز برندگان مسابقه قرآن آمده بودند، و قرار بود در آن جلسه، چند آيه قرآن تلاوت شود. حضرت امام هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان، دستور مي‏دادند كه چند ختم قرآن براي افرادي كه مدّ نظر مباركشان بود، قرائت شود. در روايت آمده است: علي بن مغيره يكي از شاگردان وارسته امام كاظم(ع) به آن حضرت عرض كرد: «من مانند پدرم، در ماه رمضان، چهل بار قرآن را از آغاز تا پايان تلاوت مي‏كنم ـ و گاهي بر اثر اشتغالات و نشاط و خستگي، كم و زياد مي‏شود ـ و در روز فطر، ثواب يك ختم قرآن را نثار روح پيامبر(ص) هديه مي‏نمايم، ختم ديگر را به اميرمؤمنان علي(ع)، و ختم ديگر را به حضرت زهرا(س) و ختم ديگر را به امام حسن(ع) و امامان ديگر تا شما، اهدا مي‏نمايم، پاداش من در اين كار چيست؟» امام كاظم (ع) فرمود: «لَكَ بِذلِكَ أَنْ تَكوُنَ مَعَهُمْ يَوْمَ الْقِيامة؛ پاداش تو اين است كه در روز قيامت همنشين و همدم پيامبر(ص) و فاطمه و امامان(ع) خواهي بود.» گفتم: «اللّهُ اَكْبَر، براستي به چنين مقامي نايل مي‏شوم؟» سه بار فرمود: آري.
پايان اين گفتار را با ذكر سخن پيامبر اكرم(ص) در شأن پاداش تلاوت قرآن، مي‏آراييم كه فرمود: مؤمني كه هر شب ده آيه از آيات قرآن را تلاوت كند، نامش جزء «غافلان» نوشته نشود، و اگر هر شب پنجاه آيه بخواند نامش جزء «ذاكران» نوشته شود، و اگر صد آيه بخواند، نامش جزء «قانتان» (بندگان خالص و فروتن) نوشته گردد، و هرگاه هر شب صد آيه بخواند، نامش جزء «فائزان» (رستگاران) ثبت مي‏گردد، و هرگاه پانصد آيه بخواند، نامش جزء «مجتهدان» (تلاشگران راه حقّ) نوشته شود، و اگر هزار آيه بخواند، براي او در بهشت قنطاري از طلا كه معادل پانزده هزار مثقال طلا است مقرّر گردد، كه هر مثقال آن ۲۴ قيراط است كه كوچك‏ترين قيراط آن، همانند بزرگي كوه اُحد مي‏باشد، بزرگ‏ترين آن به بزرگي بين زمين و آسمان است.
مرده ای که بوسیله نذر به قرآن نجات یافته بود یکی از علمای مشهوربنام شیخ طبرسی سکته کرد و مردم به گمان اینکه وفات کرده او را غسل داده کفن کرده و دفن نمودند مرحوم طبرسی چون به هوش آمد خود را در میان کفن و قبر دید ولی راه نجاتی نداشت که که خود را از این گرفتاری نجات دهد . در آن حال نذر کرد که اگر خداوند او را از قبر نجات دهد یک دوره تفسیر قران بنویسد . به دنبال این درخواست خداوند ، دزدی شب به قبرستان رفت و قبر مرحوم طبرسی را شکافت تا کفن او را بردارد وقتی قبر را شکافت ناگهان شیخ دست او را گرفت دزد خیلی ترسید ، شیخ فرمود نترس ، من مرده نیستم بلکه زنده ام و خداوند تو را وسیله نجات قرار داده است آن دزد ترسش کم شد و شیخ طبرسی را به دوش گرفت و به منزل شیخ برد شیخ طبرسی هم یک لباس خوب و زیبا به او داد و آن دزد هم به دست وی توبه کرد و کار های زشت خود را کنار گذاشت