eitaa logo
تکلیف بزرگ
521 دنبال‌کننده
531 عکس
507 ویدیو
172 فایل
🔸ارتباط @alam_yalam_beanallaha_yara @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
📌شب 19 شب نزول قرآن ست و شب حضرت علی علیه السلام لذا 👇
👌وصیت حضرت علی علیه السلام ( وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا) 👈خدا را! خدا را! در باره جهاد با اموال و جانها و زبان‏هاى خویش در راه خدا بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش همدیگر، مبادا از هم روى گردانید، و پیوند دوستى را از بین ببرید. 👈 امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدهاى شما بر شما مسلّط مى‌‏شوند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد (سپس فرمود). 🌹ناشر معارف باشیم @fatemi222
⭕️هر پیامبری معجزه ای داشته 👈عصای حضرت موسی علیه السلام با رواج سحر و جادو در عصر او تبدیل به اژدها می شد و دستش با خارج شدن از گریبان, مثل ماه می درخشید. 👈حضرت عیسی علیه السلام نیز در دورانی که درمان بیماری های مختلف کار مرسوم و رایجی بود, مردگان را به اذن خدا زنده می کرد و کور مادرزاد را شفا می داد. 👈 پیامبر اسلام نیز در دوران رواج بازار فصاحت و بلاغت, قرآن را بر همگان عرضه کرد تا معجزه جاوید پیامبر خاتم باشد. 👈با دعای حضرت صالح, کوه منفجر شد و از درون آن شتری با همان ویژگی ها بیرون آمد. 👈اما پس از چندی یکی از آنان با پشتیبانی همه مردم شتر را پی کرد. ساعتی نگذشت که آنها مثل مور و ملخ به جان آن افتادند و بزرگ و کوچکشان از گوشت آن خوردند. 👈 خداوند نیز پس از سه روز قوم او را عذاب کرد و تنها صالح و مومنان به او را از مهلکه نجات داد. 📌برخی از معجزات پیامبران که در قرآن و روایات آمده است به قرار زیر است: 🔹حضرت صالح: بیرون آوردن ناقه از شکم کوه. 🔸حضرت ابراهیم: سردشدن آتش بر او - زنده كردن مرغ هاى چهارگانه به اذن خداوند متعال. 🔹حضرت یوسف: شفای چشمان یعقوب نبی علیه السلام با پیراهن یوسف. 🔸حضرت موسی: تبدیل عصا به اژدها - ید بیضا - نزول عذابهای متعدد جهت تنبه قوم فرعون - شكافتن دریا - جوشیدن دوازده چشمه برای بنی اسرائیل - زنده شدن مقتول بنی‌اسرائیل - ابر‌های سایبان - نزول منّ و سلوی - قرار گرفتن کوه طور بالای سر بنی‌اسرائیل. 🔹حضرت داود: تسخیر باد - دانستن زبان پرندگان - نرم بودن آهن در دست او - صنعت لباس جنگ. 🔸حضرت سلیمان: تسخیر باد - دانستن زبان پرندگان و حیوانات دیگر- تسلط بر جنیان و شیاطین- سخن گفتن با مورچه - چشمه مس 🔹حضرت عیسی بن مریم: نحوه ولادت - تكلم در گهواره - جان دادن به مجسمه پرنده - شفای كور مادرزاد و پیس - زنده كردن مردگان - اخبار از غیب - نزول غذای آسمانی 🔸حضرت محمد: قرآن - شق القمر - رد الشمس - جاری شدن آب از بین انگشتان پیامبر(ص) - بارش شدید باران به دعای پیامبر(ص) - تسبیح گفتن دانه‌های سنگ در دستان پیامبر(ص) و . معجزات پیامبر(ص)، ویکی شیعه
📌چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند؟ مى‌دانیم منصب نبوت و پیامبرى، بزرگ‌ترین منصبى است که به عده‌اى از پاکان عطا شده است، زیرا مناصب و مقام‌هاى دیگر معمولاً حاکم بر جسم افراد است، ولى منصب نبوت منصبى است که بر جان و دل جامعه‌ها حکومت مى‌کند، لذا به همان نسبت که ارج بیشترى دارد، مدعیان کاذب و افراد شیاد بیشترى، این منصب را به خود مى‌بندند، و از آن سوء استفاده مى‌کنند. 👈در اینجا مردم مى‌بایست یا ادعاى هر مدعى را بپذیرند، و یا دعوت همه را رد کنند، اگر همه را بپذیرند، پیدا است چه هرج و مرجى به وجود مى‌آید، و دین خدا به چه صورت جلوه خواهد کرد، و اگر هیچ کدام را نپذیرند آن هم نتیجه‌اش گمراهى و عقب ماندگى است. 👈بنابراین، همان دلیلى که اصل بعثت پیامبران را الزامى مى‌شمارد مى‌گوید پیامبران راستین مى‌بایست نشانه‌اى همراه داشته باشند که علامت امتیاز آنان از مدعیان دروغین، و سند حقانیت آنها باشد. 👈روى این اصل، لازم است هر پیامبرى، معجزه‌اى بیاورد که گواه صدق رسالتش گردد. 👈و همان طور که از لفظ «معجزه» پیدا است، باید پیامبر(صلى الله علیه وآله)قدرت بر انجام اعمال خارق العاده‌اى داشته باشد که دیگران از انجام آن «عاجز» باشند. 👈پیامبرى که داراى معجزه است لازم است مردم را به «مقابله به مثل» دعوت کند، او باید علامت و نشانه درستى گفتار خود را معجزه خویش معرفى نماید، تا اگر دیگران مى‌توانند همانند آن را بیاورند، این کار را در اصطلاح «تحدّى» گویند.
👌اخبار غیبی که پیامبر به مردم فرمود و در قرآ ن نیز موجود است به چند مورد اشاره می شود: 1. عده ای از بنی اسد برای دریافت صدقات، اسلام آوردند ولی واقعاً مؤمن نبودند وقتی پیش پیامبر آمدند و ادعای ایمان کردند قرآن به پیامبر فرمود: "به آنان بگو: شما ایمان نیاورده‏اید، ولى بگویید اسلام آورده‏ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است!.... " [حجرات، 14: "قَالَتِ الْأَعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَاکِن قُولُواْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْایمَانُ فىِ قُلُوبِکُمْ...".] آگاهی از قلب افراد یکی از معجزات الاهی بوده که توسط پیامبر عملی شده است. 2. عاص بن وائل، پیامبر(ص) را به علت نداشتن پسر، ابتر می نامید ، پیامبر (ص) وی را ابتر و نسل خودش را کوثر نامید. این پیش بینی محقق شد و نسلش بعداز پسرانش منقطع شد ولی نسل پیامبر هم چنان پابرجاست. 3- خبر از غلبه روم بعد از آن که از سپاه ایران شکست سختی خورده بودند: "رومیان مغلوب شدند! (و این شکست) در سرزمین نزدیکى رخ داد امّا آنان پس از (این) مغلوبیّت بزودى غلبه خواهند کرد". [روم،1و 2 و 3 :غُلِبَتِ الرُّومُ،فىِ أَدْنىَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُون‏.] 👈قرآن کریم دو معجزه ای را که برای شخص پیامبر (ص) اتفاق افتاده گزارش داده است که عبارتند از: 1. اسراء و معراج پیامبر (ص): «پاک و منزه است خداوندی که بنده اش را شبانگاهان از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد و ...» 👈این آیه درباره معراج (اسراء) پیامبر (ص) است که خداوند بعد از آوردن پیامبر به مسجد الاقصی وی را تا «قاب قوسین» یا «نزدیکتر از آن» به بالا می برد. 👈اصل معراج معجزه پیامبر (ص) است، بعد از معراج نیز حضرت اخبار غیبی فراوانی را از این سفر بی نظیر بیان کردند. 👈مسأله معراج را همه دانشمندان معتبر اسلامی بیان کرده اند که قبل از هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه اتفاق افتاد اگر چه در سال وقوع آن اختلاف نظر است و عده ای سال دوم بعثت، یا سوم و یا پنجم و یا ششم و عده ای غیر از این را نیز گفته اند. 👈بنابر آن چه در آیه آمده است:" و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، نزد «سدرة المنتهى»،)و هم چنین از روایات اهل بیت (ع) استفاده می شود که‌ معراج دو بار اتفاق افتاده است. 👈طبق تصریح قرآن کریم، اسراء و معراج از مسجد الحرام شروع شد اگر چه بعضی منزل ام هانی یا شعب ابی طالب را به عنوان مبدا ذکر کرده اند احتمال دارد بار اول از مسجد الحرام و بار دوم از منزل ام هانی باشد اما دلائل، شعب ابی طالب را تأیید نمی کند 👈مطلب مهم دیگری که درباره معراج پیامبر اکرم (ص) باید گفت: در نحوه عروج ایشان است که آیا معراج روحانی بوده یا هم روحانی و هم جسمانی بوده است؟ گفتار بیشتر مفسرین این است که «معراج روحانی و جسمانی بوده است» یعنی پیامبر با همین بدن مادی خود از مسجد الحرام به سوی بیت المقدس سیر داده شده و از آن جا نیز با جسم و روحش به آسمان ها عروج کرده است و اخبار غیبی فراوانی از مشاهدات خود نقل فرمود. برای اطلاع بیشتر از حقیقت معراج پیامبر اکرم (ص)به کتب تفسیر مراجعه کنید. 2. شق القمر (شکافته شدن ماه): در ابتدای سوره قمر خداوند از این معجزه بزرگ پیامبر یاد می کند و می فرماید «قیامت نزدیک شد و ماه شکافته شد».[ قمر، 1. "اقْترََبَتِ السَّاعَةُ وَ انشَقَّ الْقَمَر".] 👈واقعه شق القمر از این قرار است که، مشرکان مکه (قبل از هجرت) از پیامبر (ص) درخواست آیه و نشانه ای کردند و گفتند: «اگر واقعاً پیامبر خدا هستی ماه را برای ما بشکاف و دو نصف کن، پیامبر (ص) به آنان فرمود: اگر این کار را برای شما انجام دهم ایمان می آورید؟ گفتند آری. آن شب، شب بدر بود یعنی ماه در آسمان کامل بود. پیامبر اکرم (ص) از پروردگارش خواست تا ماه دو نیم شود، با اشاره پیامبر (ص) ماه به دو نیم شد و عده زیادی این معجزه بزرگ را دیدند اما مشرکان دوباره این معجزه بزرگ را انکار کردند و گفتند محمد (ص) ما را سحر کرد. قرآن مجید این انکار مشرکان را به عنوان عادت همیشگی آنان بیان کرده و می فرماید: "و هر گاه (مشرکان) نشانه و معجزه‏اى را ببینند روى گردانده، مى‏گویند: «این سحرى مستمر است»! آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هواى نفسشان پیروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد.". 👈این بخشی از مطالبی است که در رابطه با معجزات پیامبر اکرم (ص)بیان شد.
اهداف نزول قرآن👇👇👇
۱_غفلت‌زدایی قرآن مجید یکی از اهداف خود را نجات انسان از غفلت معرفی می‌کند: «تَنزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا اُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ؛ 👈قرآن، فروفرستاده خدای شکست‌ناپذیر و مهربان است تا کسانی را که پدرانشان بیم داده نشده‌اند، بیم دهی؛ زیرا ایشان غافل‌اند.» در این آیه، نجات مردم از غفلت، هدف قرآن تلقی شده است و برای تحقق چنین هدفی می‌فرماید: باید مردم بیم داده شوند تا به هوش آیند و از غفلت رهایی یابند. 👈انسان برای رسیدن به کمال واقعی خود، باید در چندراهی‌ها، راه صحیح را برگزیند و برای گزینش، باید به راه‌های گوناگون و سود و زیان هر یک توجه داشته باشد؛ ولی گاهی بر اثر سرکشی غرایز، از توجه به راه‌های گوناگون غافل می‌شود. این غفلت، ریشه بسیاری از گمراهی‌ها و انحرافات است. 👈قرآن مجید در وصف جهنم‌یان می‌فرماید: «اُوْلَـئِکَ کَالاَنْعَامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ اُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛[]؛ این گروه با آنکه چشم و گوش و عقل دارند، از آنها بهره نمی‌گیرند؛ همانند چهارپایان، بلکه از آنان نیز گمراه‌ترند؛ زیرا اینان غافل‌اند.» 👈 انسان در اثر غفلت؛ به خدا به معارف حق و راه‌های تکامل هیچ توجه نمی‌کند، چه رسد به آنکه آنها را برگزیند و بدان‌ها دل بندد و در مسیر آنها حرکت کند. از منظر قرآن، برخی انسان‌ها از خدا، آخرت و آیات الاهی، که نقش بسزایی در سعادت آنان دارد، غافل شده و باید بدان‌ها توجه کنند.
.۲ - یادآوری فراموش شده‌ها 👈خداوند بزرگ از راه فطرت، عقل و وحی، حقایقی را در اختیار بشر قرار داده؛ ولی اُنس با دنیا، لذایذ مادی، وسوسه‌های شیطانی و هواهای نفسانی، سبب شده است که آن حقایق را فراموش کند. یکی از اهداف قرآن، به یاد آوردن آن حقایق است: «اِنْ هُوَ اِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ؛ قرآن برای جهانیان جز یادآوری نیست». 👈قرآن مجید بر این باور است که انسان‌ها امور بسیاری را فراموش کرده‌اند. خداوند متعال، نعمت‌های او،] آیات الاهی، پیمان و میثاق خدا، معارف و احکامی‌که از سوی پروردگار در اختیارشان قرار گرفته است، معاد و روز جزاو اعمالی که خود انجام داده‌اند، اموری است که انسان در طول زندگی خود آنها را فراموش می‌کند و ضرورت دارد که کسی آنها را یادآوری کند. گاه انسان‌ها در اثر فراموشی خدا، خود را نیز فراموش می‌کنند و دچار از‌خود‌بیگانگی می‌شوند: «نَسُوا اللَّهَ فَاَنسَاهُمْ اَنفُسَهُم؛؛ خدا را فراموش کردند، خداوند هم آنان را نسبت به خودشان دچار فراموشی ساخت.» 👈انسانی که خود را فراموش می‌کند، دیگری را که بر او حاکم شده و در او نفوذ کرده است، خود می‌پندارد. او فکر می‌کند که خودش می‌خواهد و خودش تصمیم می‌گیرد؛ ولی در واقع او نیست که تصمیم می‌گیرد؛ نفس، شیطان و انسان‌هایی که او را مسخ کرده‌اند، به او دستور می‌دهند؛ دردهای دیگران را که دشمنان او هستند، درد خود می‌داند و درمان آنها را درمان خود می‌پندارد؛ 👈زیرا آنها را خود پنداشته است. او به دنبال هوای نفس و شیطان می‌رود و می‌گوید: دلم می‌خواهد، خودم چنین تشخیص داده‌ام؛ ولی واقعیت چنین نیست: «کالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الاَرْضِ حَیْرَان؛ مانند کسی که شیطان‌ها او را فریفته و عقل و دلش را ربوده‌اند، سرگردان است.» 👈و «کَالَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَس؛]؛ مانند آن که شیطان او را مس کرده، در او نفوذ نموده، تحت سلطه خود درآورده، او را از تعادل خارج کرده است و توان حرکت در مسیر تکامل خود را ندارد». 👈قرآن نجات از خودفراموشی و ازخودبیگانگی را «یاد خدا» و فراموش نکردن او می‌داند. اگر انسان خدا را به یاد آورد، خداوند هم او را یاد می‌کند: 👈«فَاذْکُرُونِی اَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ؛]؛ پس مرا (خدا را) یاد کنید، من هم شما را یاد می‌کنم و مرا سپاس گویید و کفر نورزید». اگر خدا انسان را یاد کند، از خودفراموشی نجات می‌یابد
.۳ - ارائه بینش‌های صحیح و ضروری 🔹انسان‌ها در شناخت خدا و جهان دچار برداشت‌های نادرستی شده‌اند و در بسیاری از موارد، شناخت صحیحی از خدا، جهان و خود ندارند؛ 🔸چنان‌که در موارد بسیاری نمی‌توانند با اتکای به ابزارهای شناخت بشری، شناخت‌های لازم را به دست آورند: 🔹«وَمَا اُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ اِلاَّ قَلِیلاً؛ و شما را از دانش جز‌ اندکی نداده‌اند». قرآن مجید می‌فرماید: ما قرآن را فرو فرستادیم تا همه شناخت‌های درست و لازم برای هدایت انسان به کمال واقعی‌اش را در اختیار او قرار دهیم: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ؛ و بر تو کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر همه چیز است. 🔸 اصلاً دلیلِ آمدن پیامبران، همین بوده است که بشر از دستیابی به همه شناخت‌های لازم و صحیح که برای سعادت وی ضروری می‌باشد، ناتوان است و فقط با استمداد از وحی به آنها دست می‌یابد.
.4 - خردورزی 👈عقل و دل انسان بسیاری از حقایق را درمی‌یابد و در عمق جان به آن اعتراف می‌کند؛ ولی حاکمیت هواهای نفسانی بر عقل، مانع از توجه به این حقایق و اعتراف به آنها می‌شود. 👈یکی از اهداف نزول قرآن، زمینه‌سازی برای به‌کارگرفتن عقل و فهم است: 👈«اِنَّا اَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛؛ ما کتاب خویش را به صورت خواندنیِ عربی فرو فرستادیم تا شاید عقل را به کار بندید». 👈در آیه دیگری می‌فرماید: «اُنْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الایَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفقـَهونَ؛؛ بنگر که چگونه آیات را بیان می‌کنیم، شاید که دریابند و حقایق را فهم کنند». 👈از آیات شریفه می‌توان این نکته را استفاده کرد که قرآن با ذکر مقررات الاهی،هشدار در مورد تلاش شیطان برای گمراهی بشر، توجه دادن به معاد و ذکر مثال‌هادرصدد است تا زمینه به‌کارگیری عقل را در درک حقایق فراهم سازد.
5- پند دادن برای آنکه انسان مسیر درست سعادت را انتخاب کند، علاوه بر بیرون آمدن از عالم غفلت و به دست آوردن بینش‌های صحیح و ضروری؛ باید دل او نیز در گرو آن بینش‌ها قرار گیرد؛ ولی توجه به مادیات و پیروی از هواهای نفسانی انسان را سنگدل ساخته و گرایش به حقایق را در او کاهش می‌دهد. در چنین موقعیتی، ضروری‌ترین عنصر مورد نیاز، عاملی است که دل او را رام کند و به حالت فطری نخستین بازگرداند. آن عامل، «پند و موعظه» است. به همین دلیل یکی از نام‌های قرآن «موعظه» است. آیات گوناگونی به این هدف (موعظه کردن) تصریح کرده؛ مانند «یَا اَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَه مِّن رَّبِّکُم؛[۴۴] ‌ای مردم، شما را از سوی خداوندگارتان پندی آمد». پذیرش حقایق، غیر از آگاهی از آنها است. کم نیستند افرادی که با آنکه حقیقت برایشان روشن شده، از پذیرش آن سر باز می‌زنند و در برابر آن مقاومت و حتی جبهه‌گیری می‌کنند. قرآن مجید از افراد و گروه‌هایی نام می‌برد که در برابر ادعاهای حق انبیا، در عین یقین داشتن به آنها، موضع مخالف گرفته و تسلیم نشده‌اند و به‌ویژه برتری‌طلبی و ستمگری آنان سبب شده است که حاضر به پذیرش حقایق نشوند: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا اَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا؛[۴۵] آیات الاهی را در عین آنکه بدان‌ها یقین داشتند، به دلیل ستمگری و برتری‌طلبی انکار کردند». نقش «موعظه» این است که زمینه را برای پذیرش دل و تسلیم شدن در برابر حقایق فراهم سازد. نکته شایان توجه آنکه موعظه‌های قرآنی صرفاً بر اموری که شهرت دارد (مشهورات) و مورد قبول توده مردم است، متکی نیست؛ بلکه آنچه در مواعظ قرآنی رعایت می‌شود، تکیه بر امور درستی است که فهم آن آسان و همراه با تعابیری است که دل را تحت تاثیر قرار می‌دهد و مشهور بودن آن به دلیل پشتوانه برهانی یا فطری آن است. برای مثال به این موعظه قرآن توجه کنید: «قُلْ اِنَّمَا اَعِظُکُم بِوَاحِدَه اَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّه؛[۴۶] بگو همانا شما را یک موعظه می‌کنم؛ برای خدا به‌ پا‌ خیزید و به تنهایی و یا با هم‌اندیشی درباره نبوّت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) بیندیشید و ببینید که او جن‌زده نیست». روی سخن در این موعظه با منکران نبوّت است که با نزول قرآن به عنوان معجزه الاهی و درخواست همانندآوری، نبوّت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) برایشان به اثبات رسیده بود؛ ولی برای بهانه‌جویی یا در اثر شبهه‌ای که مغرضان مطرح کرده بودند، چنین می‌پنداشتند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) ـ نعوذ بالله ـ جن‌زده شده یا تحت تاثیر نیروهای دیگر، تصور کرده که پیامبر است. قرآن از مرحله استدلال که همانندآوری است، گذشته و می‌فرماید: چون شما در مقام استدلال نتوانسته‌اید همانند قرآن را بیاورید، پس پیامبری رسول گرامی‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) ثابت شده است؛ ولی برای آنکه دل‌های آنان را تسلیم این حقیقت کند، می‌فرماید: «بیندیشید و ببینید که او جن‌زده نیست.» اگر کسی از نیروی تفکر خود، به دور از تعصب، کمک بگیرید، نبوّت او را تصدیق خواهید کرد. موضوع «موعظه» در این آیه مطلب حقی است که قبلاً بر آن استدلال شده و در اینجا به طریقی آسان و روشن و به منظور رام ساختن دل‌ها، زدودن زنگارهای عقل و دل و تحت تاثیر اغراض و انگیزه‌های مخالف حق قرار نگرفتن، این موعظه را ارائه می‌دهد.
6-هدایت و پندپذیری اگر عقل سیراب شود، دل رام گردد و ظرف دل از زنگارها و بیماری‌ها پالوده شود، آماده پذیرش هدایت قرآن و تسلیم در برابر موعظه آن می‌شود. این هدف دیگری است که در آیات مطرح شده است. قرآن می‌فرماید: «اَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ... بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ... لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ؛[۵۷] یا آنکه می‌گویند: قرآن را به دروغ به خدا نسبت می‌دهد...، بلکه قرآن حق و از سوی خداوندگار تو است... تا شاید هدایت پذیرند». در آیه دیگری می‌فرماید: «کِتَابٌ اَنزَلْنَاهُ اِلَیْکَ... لِیَتَذَکَّرَ اُوْلُوا الْاَلْبَاب؛[۵۸]؛ کتابی به سوی تو فرو فرستادیم... برای آنکه خردمندان از آن پند گیرند».
7-برپایی جامعه عادلانه «لَقَدْ اَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَاَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط؛[۶۶]؛ همانا پیامبران خود را با دلایل و معجزات فرستادیم و برایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم عدالت را به‌پا دارند». عدالت و قسط، هر دو با رعایت حقوق دیگران و دستیابی هرکس به حق خویش مرتبط است؛ ولی قسط، بیشتر ناظر به پیاده کردن قوانین عادلانه است. قرآن مجید هدف نزول کتاب‌های آسمانی و از جمله قرآن را، اقامه قسط می‌داند؛ آن هم قسط عمومی‌که به دست خود مردم برپا شود؛ بدین معنا که هدف، رشد دادن جوامع است تا آنجا که مردم، خود انگیزه اجرای عدالت پیدا کنند و آن را اجرا نماین
اگر در سنین جوانی با قرآن انس گرفته شود، خود به خود تربیت دینی نیز شکل خواهد گرفت،
یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا. پروردگارا! قوم من قرآن را کنار گذاشتند و از آن دوری جستند.
علل مهجوریت قرآن 1. پیروی از هوای نفس در برخی از آیات قرآن کریم، پیروی از هوای نفس، در تعارض با هدایت در راه خدا معرفی می شود، از جمله این آیه که خداوند خود می فرماید: وَلا تَتَّبِعِ الهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللّه ِ. و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می کند. 2. جاذبه های مادی و دنیوی جاذبه های مادی، همواره سرگرم کننده و مانعی بر سر راه سعادت و تعالی است. بدین ترتیب، شیرینی ذکر و یاد خدا از نظر پنهان می ماند و آدمی از امور معنوی روی گردان می شود و جاذبه های مادی، عاملی جدی برای مهجوریت قرآن به شمار می آیند. خداوند متعال در کلام وحی خویش، بارها با هشدار به انسان، می فرماید: نَلا تَغُرَّنَّکم الحیوةُ الدُّنیا؛ پس زندگی دنیا شما را فریب ندهد». البته بسیاری مجذوب جلوه های دلفریب، ولی ناپایدار دنیا و ظواهر مادی آن می شوند و کتاب و سخن خدا را از یادها می برند. همان گونه که در قرآن کریم نیز بدان اشاره می شود که: نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ... . گروهی از کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شد، کتاب خدا را پشتشان افکندند. پیام متن: کسی که مسحور جاذبه های مادی است، نمی تواند با قرآن ارتباط درستی برقرار سازد. 3. شیطان خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ. هنگامی که قرآن می خوانی پس، از شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر. از این آیه درمی یابیم که شیطان، همواره درصدد است انسان را از تلاوت آیه های قرآن باز دارد. خداوند نیز به بندگانش هشدار می دهد که در این هنگام، به خدا پناه ببرید. البته منظور این آیه، این نیست که تنها به گفتن استعاذه بسنده کنیم، بلکه باید این ذکر را تبدیل به فکر و فکر را تبدیل به یک حالت درونی کنیم و به هنگام خواندن هر آیه، به خدا پناه ببریم، از اینکه وسوسه هیا شیطان، حجابی میان ما و کلام حیاتبخش او شود. پیام متن: تا زمانی که شیطان از کنار انسان نگریخته است، قرآن همچنان مهجور است 4. ناشناخته ماندن جایگاه قرآن در زندگی از عواملی که مردم را به قرآن بی رغبت می سازد، این است که ارزش و جایگاه قرآن نزد آنان ناشناخته است و از آثار شگرف آن بی خبرند. آنها قرآن را تنها در حد کتابی آسمانی و مقدس می شناسند و در نتیجه، از محتوای متعالی آن ناآگاه و بی بهره اند. از این رو، مبلغان موظفند در زمینه معرفی جایگاه قرآن و بازگویی اهمیت و آثار آن در زندگی، بیشتر بکوشند. در این میان، رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما نقش و رسالت بسیار موثری در این باره برعهده دارند. از دیگر نهادهای آگاه سازی افراد جامعه، مدارس و والدین هستند که با راهنمایی دقیق فرزندان خود، می توانند آنها را با قرآن آشنا و مأنوس سازند. پیام متن: شناخت جایگاه قرآن گاهی مهم در راه بهره برداری از مضامین آسمانی آن است. 5. نقش قرآن در نظام آموزشی بی تردید آموزش و پرورش، نقش اساسی در ایجاد شناخت ها، باورها و گرایش ها در افراد دارد. چه بسا اشخاصی با تعلیم علوم در محیط آموزشی، نگرشی بر خلاف محیط خانوادگی خود می یابند که این امر، گویای تأثیر فراوان مواد درسی و معلمان بر دانش آموزان است. اگر در نظام آموزشی ما، از دبستان گرفته تا حوزه و دانشگاه، به آموزش قرآن پیش از بعضی دروس مانند ریاضی، زبان انگلیسی و فقه و اصول بها داه می شد، مهجوریت نمی ماند و در اجتماع، حضور و نفوذ چشم گیری می یافت. پیام متن: نظام آموزشی کشور با بها دادن لازم به قرآن، به منظور حاکمیت احکام قرآنی در میان جامعه، گامی موثر برمی دارد 6 . کم توجهی به مسابقات و برگزیدگان قرآنی و فعالیت قرانی مقام معظم رهبری؛ در رهنمودی فرمود: «اگر بخواهیم قرآن در خانه ها، بین بچه ها، بین بزرگ ها، بین زن و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید». https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3280/4983/43214/%D8%B9%D9%84%D9%84-%D9%85%D9%87%D8%AC%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
پیامدهای مهجوریت قرآن 👇👇👇
1-ترویج منکرات امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه با اشاره به مهجوریت قرآن از آینده تاسف‌بار مسلمانان چنین خبر می‌دهد: 👈 «همانا پس از من روزگاری بر شما فراخواهد رسید که چیزی پنهان‌تر از حق و آشکارتر از باطل، و فراوان‌تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد و نزد مردم آن زمان کالایی زیان‌مندتر از قرآن نیست، اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند، و متاعی پرسودتر از قرآن یافت نمی‌شود آن گاه که آن را تحریف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف و نشناخته‌تر از منکر نیست. وَإِنَّهُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي زَمَانٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ، وَلاَ أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَلاَ أَكْثَرَ مِنَ الْكَذِبِ عَلَى اللهِ وَرَسُولِهِ; وَلَيْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذلِكَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ، وَلاَ أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ. وَلاَ فِي الْبِلاَدِ شَيْءٌ أَنْكَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ، وَلاَ أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ! فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ، وَتَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ: فَالْكِتَابُ يَوْمَئِذ وَأَهْلُهُ طَرِيدَانِ مَنْفِيَّانِ، وَصَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِي طَرِيق وَاحِد لاَ يُؤْوِيهِمَا مُؤْو. فَالْكِتَابُ وَأَهْلُهُ فِي ذلِكَ الزَّمَانِ فِي النَّاسِ وَلَيْسَا فِيهِمْ، وَمَعَهُمْ وَلَيْسَا مَعَهُمْ! لاَِنَّ الضَّلاَلَةَ لاَ تُوَافِقُ الْهُدَى، وَإِنِ اجْتَمَعَا.
2- اختلاف و تفرقه در میان مردم حضرت با تاکید بر عدم پیروی مردم از قرآن فرجام آن را مهجوریت قرآن و اختلاف و تفرقه در میان مردم می‌داند: «مردم در آن روز در جدایی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و یگانگی پراکنده‌اند، گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست، پس، از قرآن جز نامی نزدشان باقی نمی‌ماند، و آنان جز خطی از قرآن نشناسند».
3-تسلط بیگانگان استعمارگران و سلطه‌طلبان غربی، همواره با تز جدایی دین از سیاست که همان جدایی قرآن از سیاست است، تلاش کرده‌اند با حذف قرآن از صحنه زندگی مسلمانان، زمینه تسلط خود را بر جوامع اسلامی فراهم سازند. 👈مرحوم امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) می‌گوید: «از نخست وزیر اسبق خبیث استعمارگر انگلستان نقل شده که تا قرآن بین مسلمین است ما نمی‌توانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم. هدف اصلی دولت‌های استعمارگر محو قرآن و علمای اسلام است و برای وصول به اهداف استعماری خود هر چند نغمه‌ای را به وسیله عمال خبیث خود آغاز می‌کنند». [امام خمینی، صحیفه نور، ج۱، ص۱۷۶. ] ناپلئون بناپارت امپراطور فرانسه پس از تصرف برخی از کشورهای اسلامی، هنگامی که آیاتی از قرآن را برای وی ترجمه کردند، گفت: آن چه من از این کتاب استفاده کردم این است که اگر مسلمانان به دستورات جامع این کتاب عمل نمایند روی ذلت و خواری را نخواهند دید مگر این که ما در میان آنها و قرآن جدایی بیفکنیم
4-مجازات الهی نافرمانی و اعراض از قرآن، فراموشی و غفلت از حقایق و درس‌های آموزنده آن که همگی از مصادیق بارز مهجوریت به شمار می‌رود، انسان را چنان به بیراهه می‌کشاند که بارهای سنگینی از انواع گناهان و انحرافات فکری و عقیدتی را بر دوش او می‌گذارد. البته ممکن است در این دنیا سنگینی این بار را درک نکند؛ ولی در روز قیامت سنگینی این گناه بزرگ را در حالی درک می‌کند که هیچ راه فراری جز رسیدن به سزای عمل خویش ندارد. خدای متعال در سوره طه می‌فرماید: 👈«فاما یاتینکم منی هدی فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا قال کذلک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی»؛ [طه/سوره۲۰، آیه۱۲۳-۱۲۶.] هر گاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می‌شود، و نه در رنج خواهد بود! و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور می‌کنیم! می‌گوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم! » می‌فرماید: آن‌گونه که آیات ما برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی، امروز نیز تو فراموش خواهی شد!»
انس با قرآن امروزه انسان در معرض آماج حملات روحی و روانی قرار دارد و نگرانی‌های فراوانی او را احاطه کرده، وحشت تنهایی در همه حال انسان را تنها نمی‌گذارد. او به شدت نیازمند انیس و مونس است که در کنار او آرامش یابد. نگرانی شدید او از تنهایی و بی کسی، در همه حوادث دوران زندگی، روح و روان او را می‌آزارد. چرا به حیوانات پناهنده شده؟❌
❌انس با قرآن در روایات 👈قرآن کریم مونسی است که در شرایط عادی و نیز در بحران‌ها و سختی‌های زندگی می‌تواند بهترین هم دم انسان باشد؛ امام سجاد علیه‌السّلام می‌فرماید: 👌لو مات من بین المشرق و المغرب لما استوحشت بعد ان یکون القرآن معی؛[۱] وقتی قرآن با من باشد، اگر همه مردم که ما بین مشرق و مغرب هستند بمیرند و هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، هرگز از تنهایی وحشت نمی‌کنم. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم درمان همه مشکلات را در قرآن می‌داند و فرماید: اذا التبست علیکم الامور کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع و شاهد مصدق، من جعله امامه قاده الی الجنه، و من جعله خلفه ساقه الی النار، و هو اوضح دلیل الی خیر سبیل؛[۲] هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وی را به بهشت رهنمون می‌سازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنم سوقش می‌دهد. قرآن روشن‌ترین راهنما به سوی بهترین راه هاست. آری، قرآن بهترین مونس انسان در تنهایی‌ها و نگرانی‌های زندگی است که جلوه‌ای از علم و حکمت پروردگار و نشانگر عظمت خداوند متعال است. انس با قرآن، همراه شدن با گنجینه بی پایان و در اختیار داشتن برنامه جامع و کامل یک زندگی سعادتمندانه است که همه در پی آنند، ولی نمی‌دانند که در کنارشان قرار دارد و به قول معروف: یار در خانه ما گرد جهان می‌گردیم آب در کوزه ما تشنه لبان می‌گردیم 👈قرآن برنامه زندگی انسان مسلمان و معارف آن، دوای دردهای مادی و معنوی همه انسان هاست. اساسا قرآن عهدنامه‌ای میان خداوند و مردم است. امام صادق علیه‌السّلام با اشاره به این عهدنامه گرانبها، به مسلمانان سفارش می‌کند که هرچه می‌توانند با این منبع وحی مانوس شوند و دست کم هر روز پنجاه آیه از این کتاب را تلاوت کنند: القرآن عهد الله الی خلقه فینبغی للمسلم ان ینظر فی عهده و ان یقرا فی کل یوم خمسین آیه؛[۳] 👈قرآن عهدنامه خداوند متعال به انسان هاست؛ برای یک مسلمان شایسته است که به این عهدنامه بنگرد و در هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند. 👈چنانچه ما مسلمانان با قرآن مانوس نشویم و به آن عمل ننماییم، مورد شکایت و عتاب رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قرار خواهیم گرفت که فرمود: یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا؛[۴] پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند.
برکات انس با قرآن افزایش ایمان مؤمنانی که از تلاوت آیات وحی لذت می‌برند طبق وعده خداوند نورانیت می‌یابند و ایمانشان کامل می‌شود: انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون؛[انفال/سوره۸، آیه۲] مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دل هاشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزون تر می‌گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. 2-نورانیت فضای زندگی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: «نوروا بیوتکم بتلاوه القرآن؛ و لا تتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری صلوا فی البیع و الکنائس و عطلوا بیوتهم فان البیت اذا کثر فیه تلاوه القرآن کثر خیره و اتسع اهله و اضاء لاهل السماء کما تضی ء نجوم السماء لاهل الدنیا»؛ [۳۶][۳۷] 👈خانه‌های خود را با تلاوت قرآن، نورانی کنید و خانه هایتان را چون قبرستان قرار ندهید؛ همان طور که یهود و نصارا چنان کردند که در معابد و کنیسه‌ها نماز می‌گزاردند و خانه‌های خویش را تعطیل نمودند؛ چون هرگاه در خانه‌ای قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش زیاد می‌گردد و آن خانواده بهره مند می‌گردند و برای اهل آسمان نور می‌دهند همچنان که ستارگان آسمان برای اهل زمین، نور افشانی می‌کنند. http://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%86%D8%B3_%D8%A8%D8%A7_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
3-هدایت به استوارترین راه قرآن از این جهت که از سرچشمه لایزال الهی نازل شده مطابق با نیازهای روحی و جسمی انسان هاست و نیز چون از هر کژی و ناراستی مبری بوده و یکسره تعالیم انسان ساز است، انسان ها را به بهترین راه هدایت می کند. «یهْدِی إِلَی الرُّشْد . . .»12](این قرآن خلق را) به راه خیر و صلاح هدایت می کند. . . نیز می فرماید: «. . .إِنَّا سَمِعْنا کتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ»[13]ما آیات کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده بود، درحالی که کتب آسمانی را که در مقابل او بود تصدیق می کرد و خلق را به سوی حق و طریق راست هدایت می فرمود. همچنین می فرماید: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَم . . . »[14]همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه هدایت می کند. . 4-خروج از ظلمات به نور «الر کتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ. . . »[33]الر این (قرآن) کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از ظلمات بیرون آوری و به عالم نور رسانی. . . نیز آیه ی: «هُوَ الَّذِی ینَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیناتٍ لِیخْرِجَکمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ. . . »[34]اوست (خدایی) که بر بندۀخود آیات روشن بیان را نازل کرد تا شما (بندگان) را از ظلمات بیرون آورده و به نور رهبری کند. . . 5-تبیین «. . . وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ. . . »[35]. . . و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی. . . نیز آیه ی: «وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیک الْکتابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ. . . »[36]و قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای این که آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین کنی. . . https://hawzah.net/fa/Article/View/98770/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85