🌟 #ایده_های_جذاب 🌟
✨چگونه ميتوان محيطى فوق العاده آفريدتادرآن عشق خودراجشن
بگيريم؟🤔
🏠 براى يک غافلگيرى کوچک نياز به موقعيت خاصى نداريد ، تنها
موردى که به آن احتياج داريد ، يک محيط زيباست.🌴🌳🌲
يک نمونه از غافلگيرى :😮😳😉
يک شب که از سر کار به خانه برگشتم ، متوجه تغييراتى در اتاق
شدم ، تعداد زيادى بالش پفکى قشنگ وسط اتاق ولو بود ، مقدار
زيادى خوراکى هاى ساده و قشنگ داخل سينى چيده شده بود
و موزيک ملايمى که از ضبط صوت پخش مى شد .
کنار سينى
يادداشت کوچکى قرار داشت و روى آن نوشته شده بود:
از اينکه
سخت کار ميکنى به تو افتخار ميکنم و ازت متشکرم.. اما خيلى
دلم برات تنگ شده بود.😘
بعد از اينکه اين يادداشت را خواندم ، ناگهان شوهرم از پشت يکى
از کاناپه ها بيرون پريد و مرا در آغوش گرفت😍 ؛
چه استقبال گرم و زيبايي.😌☺️
وقتى به خانه رسيدم ، چنان خسته بودم که اصلا حوصله هيچ کار
رمانتيک و اينطور موارد را نداشتم ، اما تنها با گذشت اندکى وقت
و ايجاد يک محيط مناسب ، چنان خلق و خويم تغيير کرد که باور
کردنى نبود.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
پس آقایون عزیز با کمی سلیقه به خرج دادن و حوصله میتونین لحظات رمانتیک و فراموش نشدنی برای همسرجان دست و پا کنین 😉
بجنبین و یک شب ویا روز خاطره انگیزبسازین🎉🎊
➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰
🔰کانالی برای عاشقانه بودن
🆔 @zendegiasheghaneh2💖
💠#داستانمردهندیوافسرانگلیسی!
بخونید جالبه👌
🔹در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد.
🔸افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند..
🔹پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه!
🔸افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی.
🔹افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد...
🔸روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند.
🔹روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم.
🔸ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند.
🔹افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند.
🔸ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد.
🔹وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!
🔸افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی.
🔹افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است.
🔸ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد.
🔹ولی دفعه دوم، او کرامت خود را در به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد».
🔻این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی زنند! داستانی آشنا برای همه ما...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✨﷽✨
#احسن_القصص 🔘 #حکایت (کوتاه
✍از امام باقر علیه السلام نقل شده است: روزى حضرت داوود(ع)نشسته بود و جوانى ژوليده با ظاهرى فقيرانه كه خيلى نزد آن حضرت مى آمد نيز در محضر آن حضرت حاضر بود. در اين هنگام فرشته مرگ وارد شد و نگاه تندى به آن جوان كرد و بر وى خيره شد. داوود(ع) دلیل این کارش را پرسید فرشته مرگ گفت: من مامورم هفت روز ديگر جان اين جوان را در همين جا بگيرم. داوود پيغمبر(ع ) از اين سخن، دلش به حال آن جوان سوخت و رو به او كرد و فرمود: اى جوان! زن گرفته اى؟ پاسخ داد: نه ، هنوز ازدواج نكرده ام
داوود به او فرمود: به نزد فلان مرد كه يكى از بزرگان بنى اسرائيل است برو و از طرف من به او بگو كه داوود به تو دستور داده كه دخترت را به همسرى من درآور و همين امشب نزد آن دختر مى روى و خرج ازدواج تو نيز هر چه مى شود بردار و هم چنان نزد همسرت باش تا هفت روز ديگر و پس از هفت روز همين جا نزد من بيا. جوان به دنبال ماموريت رفت و پيغام حضرت داوود(ع) را به آن مرد بنى اسرائيلى رسانيد و او نيز دخترش را به آن جوان داد و همان شب ، عروسى انجام شد و جوان هفت روز نزد آن دختر ماند و پس از هفت روز نزد حضرت داوود بازگشت داوود از وى پرسيد: در این هفت روز وضع تو چگونه بود؟پاسخ داد: هيچ گاه در خوشى و نعمتى مانند اين چند روز نبوده ام. داوود فرمود: اكنون نزد من بنشين جوان نشست، و داوود چشم به راه آمدن فرشته مرگ بود تا طبق خبرى كه داده بود بيايد و جان اين جوان را بگيرد.
اما مدتى گذشت و فرشته مرگ نيامد، از اين رو به جوان رو كرد و فرمود: به خانه ات بازگرد و روز هشتم دوباره به نزد من بيا. جوان رفت و پس از گذشت هشت روز دوباره به نزد داوود بازگشت و هم چنان نشست و خبرى از فرشته مرگ نشد و همين طور هفته سوم تا اين كه فرشته مرگ به نزد داوود آمد. داوود بدو فرمود: مگر تو نگفتى كه من مأمورم تا هفت روز ديگر جان اين جوان را بگيرم ؟ پاسخ داد: آرى فرمود: تاكنون سه هشت روز از آن وقت گذشته است ؟ فرشته مرگ گفت : اى داود! چون تو بر اين جوان رحم كردى ، خداوند نيز او را مورد مهر خويش قرار داد و سى سال بر عمرش افزود.
📚 داستانهای بحار الانوار
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#هرروزیک_آیه
✨خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ
✨وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ﴿۱۹۹﴾
✨گذشت پيشه كن و به كار
✨پسنديده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب (۱۹۹)
📚سوره مبارکه الأعراف
✍آیه ۱۹۹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همسرانه
🏠خانه ای پر از اکسیر🏠
🏠خوشبختی خانه ، در خدا پرستی است.
❤️ عزت خانه ، در دوستی است.
🏠 ثروت خانه ، در شادی است.
❤️ زیبایی خانه ، در پاکیزگی است.
🏠 پاکی خانه ، در تقوا است.
❤️ نیاز خانه ، در معنویات است.
🏠 استحکام خانه ، در تربیت است.
❤️گرمی خانه ، در محبت است.
🏠 صفای خانه ، درمحبت است.
❤️پیشرفت خانه ، در قناعت است.
🏠لذت خانه ، در سازگاری است.
❤️سعادت خانه ، در امنیت است.
🏠روشنایی خانه ، در آرامش است.
❤️رفاه خانه ، در حرمت و تفاهم است.
🏠ارزش خانه ، در اعتماد و اطمینان است.
❤️سلامتی خانه ، در نظافت و پاکیزگی است.
🏠صفت خانه ، در انصاف و گذشت است.
❤️شرافت خانه ، در لقمه حلال است.
🏠زینت خانه ، در ساده بودن است.
❤️آسایش خانه ، در انجام وظیفه است
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#احسن_القصص
🌺معروف است كه خداوند به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند !
🌺موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد !
مدتی گذشت اما قحطی نیامد ،
🌺موسی علت را از خدا پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند !
من چگونه به این قوم رحم نکنم ؟
«به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه»
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔆❣🔆
💠 چند تکّه چوب و زغال را تصوّر کنید که در حال آتش گرفتن است وقتی حجم چوبها زیاد میشوند شعلههای آتش، کم میشوند مهمترین کار در این هنگام این است که به فضای بین چوبها اکسیژن و هوا برسد لذا باد زدن آنها با بادبزن باعث میشود شعلههای آتش زبانه بکشد.
💠 در زندگی مشترک گاه آتش دعوا و مشاجره شعلهور میشود و زن یا مرد با یکی از اعضای خانوادهی همسر یا خانوادهی خود و یا اطرافیان بر سر موضوعی منازعه و اختلاف جدّی پیدا میکنند که نتیجه آن تخریب و سرد شدن رابطه زن و شوهر است.
💠 در این شرایط نباید رفتار یا گفتاری از ما سر بزند که نقش بادبزن برای آتش داشته باشد. به طور مثال خبر چینی، یادآوری عیوب طرفِ مشاجره، دفاع متعصّبانه از خانوادهی خود و هرگونه عکسالعملی که آتش خشم همسرمان را زیاد میکند ممنوع است.
💠 دستور اسلام در این مواقع این است نقش آتش نشان داشته باشیم و حتّی گاه با ترفند و جملهی غیر راست، دلهای طرفین دعوا را به یکدیگر نزدیک کرده و با تشویق آنها به گذشت و بخشش، دلها را نرم کنیم.
💠 امام علی علیهالسلام در نامه ۴۷ نهجالبلاغه میفرمایند: "صَلاحُ ذاتِ البَينِ اَفضَلُ مِن عامَّةِ الصَّلاةِ و الصّيامِ" اصلاح و سازش دادن ميان مسلمانان از همهی نمازها و روزهها افضل و بالاتر است.
#سیاستهای_همسرداری
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
❤️🔆❤️
#همسرانه 💞
شیطان خیلی تلاش میکند که بین زن و شوهر را به هم بزند و اگر زد همانجا جشن بگیرد،در مقابل خداوند به وسیله علم وحکمت به ما در مقابل شیطان کمک میکند و ما میتوانیم باسلاحی به نام #گذشت و #مهربانی در مقابل شیطان که به سلاح سؤ ظن و تکبر مجهز است بایستیم،
💠استاد حاج آقا زعفری زاده
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#بسیارزیباستازدستندید👌
گاهی برای رها شدن از زخمهای
زندگی باید بخشید و گذشت
میدانم که بخشیدن کسانی که
از آنها زخم خورده ایم،
سخت ترین کار دنیاست....
ولی تا زمانیکه هر صبح
چشمان خود را با کینه باز کنیم و
آدمهای،خاطرات تلخ را زنده نگهداریم
و در ذهن خود هر روز محاکمهشان کنیم
رنگ آرامش را نخواهیم دید
گاه چشم ها را باید بست و
از کنار تمام بد بودنها گذشت
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
#همسرانه🧡
❣اگر ظاهر طرف مقابلتان برایتان ناخوشایند است، مطمئن باشید با گذر زمان هم این مساله حل نمی شود و در آینده نیز به همین منوال خواهد بود!
زیرا با گذشت زمان زیبایی عادی می شود، ولی زشتی و نازیبایی نه. به کسی که از روز اول کششی به لحاظ زیبایی و خوش آمدن نداشتین، با گذشت زمان هم چیزی عوض نمی شود. و نکته مهم تر اینکه هیچ چیز در ازدواج جای چیز دیگر را نمی گیرد، یعنی اخلاق خوب، تحصیلات، خانواده خوب در جایگاه خود مهم هستند اما نمی تواند جای چیز دیگر مثل ظاهر و زیبایی کسی که کششی از روز اول به او نداشتید و نپسندیدید را بگیرد! بنابراین موضوع ظاهر و زیبایی، خوش آمدن و تناسب مسئله مهمی است
دعوا را کش ندهید !!
وقتی بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد نگذارید دلخوری به روز بعد بکشه.
از دل هم دربیارید و بی تفاوت نخوابید.
این حس بی تفاوتی از تلخ تریناست که روان نامزد یا همسرتو آزار میده. همون شب ناراحتی رو چالش کنید و روز بعدتون رو با شادی و رضایت ازهم شروع کنید وگرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه، اون روز هم هدر میره ...
اگه گذشت آدمو کوچیک میکرد
خدا با این همه گذشتش اینقدر بزرگ نبود ..
سعی کنید حتی تو لحظات ناراحتی و دلخوری کنارهم باشید و جا رو از هم جدا نکنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #جانم_امام_حسین_ع
آغاز می کنم
سخنم رابه یا #حسین_ع
در می زنم به
خانه معبود با #حسین_ع
کاری به خاطر گذشت
ایامم نکرده ام
اما گرفت
دست تهیِ مرا #حسین_ع
🌹 #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh