eitaa logo
تکلیف بزرگ
592 دنبال‌کننده
628 عکس
646 ویدیو
179 فایل
🔸ارتباط @alam_yalam_beanallaha_yara @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
💠داستان وقتی چنگیز بعد از خون‌ریزی نیشابور به همدان رفت دید، مردم همدان بهانه به دست او نمی‌دهند تا در همدان خون‌‌ریزی نماید و خیلی مؤدب بودند. چنگیز در صدد بهانه بود ولی همدانی‌ها بهانه به دست او نمی‌دادند. یك روز مردم همدان را خواست و گفت: از شما یك سؤال دارم، اگر خوب جواب دادید در امانید، ولی اگر جواب خوب ندادید در این شهر سیل خون جاری خواهم كرد. مردم بی‌چاره لرزیدند. همه آماده سؤال چنگیز شدند. چنگیز گفت: آیا من از طرف خودم آمده‌ام یا از طرف خدا؟ جواب بگویید، زود باشید معطلم نكنید. همه همدانی‌ها معطّل بودند چه بگویند. چوپانی‌ پیش آمد و گفت: قربان من جواب شما را می‌گویم. گفت بگو،چوپان گفت شما نه از طرف خداوند آمده‌اید و نه از طرف خودت. نه خدا مثل تو را می‌فرستد كه آدم بكشی و نه یك نفر آدم این همه قدرت دارد كه میلیون‌ها نفر را بكشد. بلكه تو را اعمال ما آورده است. تو عكس‌العمل مایی. ما از مردم لایق و دانا و دین‌دار و عاقل پذیرایی نكردیم و به آنان احترام ننمودیم و مردم فرومایه و پست را احترام كردیم. در عكس‌العمل این كار تو آمده‌ای و تو را بدی اعمال ما و زشتی كردار ما فرستاده است. چنگیز گفت خوب جواب دادی. لذا چنگیز در همدان اصلاً خون‌ریزی نكرد. 💠داستان قرآنی فردی به محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسید از وی خواست قرآن به وی بیاموزد. حضرت سوره زلزال را به وی می‌آموخت، هنگامی که به این آیه رسید، فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره، «هر کس به مقدار ذره کار خیری انجام دهد در آخرت خواهد دید، و هر کس به مقدار ذره کار بد انجام دهد خواهد دید.» آن شخص گفت برای من همین کافی است، جلسه را ترک کرد، هنگامی که داشت می‌رفت. حضرت فرمودند: این شخص فقیه شد و رفت، انصرف الرجل و هو فقیه (۴) 💠داستان در زمان حضرت موسی علیه السلام پادشاه ستمگری بود که وی به واسطه بنده صالح، حاجت موسی را بجا آورد. از قضا پادشاه و مؤمن هر دو در یک روز از دنیا رفتند مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نمودند و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند اما جنازه مؤمن در خانه اش ماند و حیوانی بر او مسلط گشت و گوشت صورت وی را خورد پس از سه روز حضرت موسی از قضیه باخبر شد موسی در ضمن مناجات با خداوند اظهار نمود: بارالها! آن دشمن تو بود که با آن همه عزت و احترام فراوان دفن شد و این هم دوست توست که جنازه اش در خانه ماند و حیوانی صورتش را خورد سبب چیست؟ وحی آمد که ای موسی! دوستم از آن ظالم حاجتی خواست. او هم بجا آورد من پاداش کار نیک او را در همین جهان دادم اما مؤمن چون از ستمگر که دشمن من بود حاجت خواست من هم کیفر او را در این جهان دادم حال هر دو نتیجه کارهای خودشان را دیدند. (۵) 💠داستان هنگامی كه هادی عباسی در عیسی‌‌آباد با ندمای خود در ایوان قصر نشسته بود از دور چشمش به باغ‌بانی افتاد كه در گوشه باغ ایستاده بود. تیر و كمان طلبید و به ندمای خود گفت: آیا می‌توانم آن پیرمرد را هدف بگیرم و این تیر را به سینه او بزنم تا از پشت‌اش خارج شود؟ همگی گفتند: مهارت شما در تیراندازی مورد قبول همه است اما بی‌گناهی را كشتن و خانواده او را داغ‌دار نمودن از جوان‌مردی دور است. ولی او چنان مست و سرگرم ریاست و غرور بود كه گوشش بدهكار آن سخنان نشد. تیر را به سینه باغ‌بان زد و از پشت‌اش خارج شد. پیرمرد روی زمین افتاد و جان داد. زن و بچه‌اش شیون‌كنان اطراف جسدش را گرفتند و آه و ناله كردند. در همان حال زخمی‌از پشت پای هادی عباسی بیرون آمد كه خارش و سوزش بسیاری داشت و هادی عباسی را ناراحت نمود. اطبای دربار از معالجه‌اش عاجز ماندند. عاقبت ورم كرده و متعفّن شد و بعد از دو روز به هلاكت رسید. آری می‌گویند چوب خدا صدا ندارد اگر دارد دوا ندارد. بلی خداوند متعال كه همیشه حامی مظلومان است انتقام آن پیرمرد را گرفت و به زندگی‌ هادی عباسی خاتمه داد. امام سجاد7 به فرزندش امام باقر7فرمود:«یا بُنَی إِیاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یجِدُ عَلَیكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ» فرزندم! مبادا به كسی ستم كنی كه جزخدا یاوری ندارد.(۶) ـــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱. پروین اعتصامی ۲.بحار الأنوار،ج۶،ص۳۵. ۳.سفينة البحار، ماده «وكل» ۴.بحار، ج 89، ص 107. ۵.بحار: ج 75، ص 373. ۶. الكافي،ج 2،ص331. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 @fatemi222
هدایت شده از منبرک فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽/ تاثیر مبارزه منفی حضرت زهرا س در افشای مهمترین حقایق تاریخ 🔹هر بچه شیعه که می خواد یک دلیل محکم برای شیعه بودنش داشته باشه این را گوش کند ... عالیه 👌 علامه امینی و علمای اهل سنت ــــــــــــــــ @fatemi222
🔘 بی حرم نیست کسی که حرمش سینه ماست. 🔹مقام معظم رهبری: 👈 جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا سلام الله علیها تعلیم بگیرد. @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظر رهبر انقلاب اسلامی درباره وظیفه حاکمیت اسلامی در برخورد با بی حجابی 🔺رهبرانقلاب: 🔆<<برای حکومتی که به نام اسلام حکومت می کند، وظیفه است که در مقابل حرام قطعی بایستد.... شارع مقدس حکومت اسلامی اسلامی را موظف کرده در مقابل این حرام قطعی بایستد. 😏انچه انسان را رنج می دهد عدم تشخیص برخی از خواص است...>> @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پوشش اجباری یا حجاب اجباری؟! 🔥نزدیک به دو ماه است شلوغ کاری می‌کنید و در این دو ماه، یک شعار اقتصادی نداید! همه شعارهایتان جنسی است! در فضای مجازی هم همینطور! رسانه های پوشش دهنده شما هم همین را نشان می‎دهند! 🍂🍁🍂🍁🍂 🍂میگویند "من مخالف حجاب اجباری هستم!" 🍁کدام حجاب اجباری؟!؟ 🍂به لطف مسئولان فرهنگی، حجابی در کشور نمانده است که اجبارش موضوع باشد! 🍁نگاهی به خیابان‎های ما بندازید... واقعاً از کدام صحبت می‌کنید؟! 🍂منظور آنها پوشش اجباری است. میگویند دلم نمی‎خواهد داشته باشم! 📌اما آیا از کشورهای سراسر جهان اطلاعی دارید؟! 🎙امین بسطامی @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴زن، زندگی،آزادی‌/مرد،میهن،آبادی 📍دخترفروشی پدر و مادر افغانستانی ✍️خوب بنگرید حاصل ۲۰سال دیروز آمریکا و انگلیس بر سرزمین ملت افغانستان چه بوده؛ این‌ تصاویر کارنامه‌ی شوم جنایتکارانی است که امروز بدنبال بر مغزهای ملت ایران هستند @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻عامل اصلی بی بندوباری و بی حجابی: ❌برای رای آوردن ،فرهنگ مبتذل تبلیغ میکنه 🗣حجه الاسلام پناهیان @fatemi222
📌 پاسخ محکم شهید وزوایی به یکی از بستگان مخالف انقلاب 🔹 محسن یکبار در عملیات بازی‌دراز در اردیبهشت سال ۶۰ در روز اول عملیات دو تیر به گلویش می‌خورد که یکی از گلوله‌ها تا شهادتش در گلو مانده بود. ◇ یکی از بستگان ما خیلی مخالف انقلاب بود، ولی محسن را دوست داشت، از نخبگان علمی بود که در یکی از کشور‌های اروپایی سمت بالای پزشکی داشت. ◇ ایشان هر وقت محسن را می‌دید، می‌گفت محسن هوش و علم تو حیف است. تا اینکه محسن مجروح شد به دیدنش رفت. ◇ آن روز‌ها محسن فقط می‌توانست برخی حرف‌هایش را بنویسد و امکان صحبت نداشت. این فامیل ما اصلا انتظار نداشت محسن را با این وضعیت ببیند. ◇ با آن علاقه‌ای که به محسن و نفرتی که از انقلاب داشت یکباره بهم ریخت و گفت: «محسن ببین چه کردی، کجاست کسی که بخواهد تو را درست کند، گفتم دنبال این انقلاب نرو.» ◇ محسن به من اشاره کرد تا کاغذی برای او ببرم، با سختی روی کاغذ نوشت: «چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم، چون در هر دو حال تکلیف خود را انجام دادیم» و اشاره کرد این را بالای سرش بچسبانم. ◇ به فامیلمان اشاره کرد این نوشته را بخواند، نوشته را که خواند منقلب شد، گفت محسن تو چه روحی پیدا کردی از عظمت روح تو من مانده‌ام. @fatemi222
🌸دستگیری حضرت زهرا(س) راوی شهید برونسی:(2)👇 🌺.....تاریکی دشت به هم ریخت و آنها انگار نوک ستون را دیدند.یک دفعه سر و صدایشان بلند شد. پشت بندش صدای شلیک پی در پی گلوله ها، آرامش و سکوت منطقه را زد به هم. صحنه نابرابری درست شد؛ آنها توی یک دژ محکم، پشت موانع و پشت خاکریز بودند، ما توی یک دشت صاف، همه خیز رفته بودیم روی زمین، تنها امتیازی که ما داشتیم، نرمی خاک آن منطقه بود؛ طوری که بچه هاخیلی زود توی خاک فرو رفتند. 🌺.....دشمن با تمام وجودش آتش می ریخت. عوضش عبدالحسین دستور داده بود که ما حتی یک گلوله هم شلیک نکنیم.حدودبیست دقیقه،ریختن آتش، شدید بود رفته رفته حجمش کم شد.من درست کنارعبدالحسین دراز کشیده بودم. گفت:.یک خبر از گردان بگیر، ببین وضعیت چطوره.سینه خیز رفتم تاآخر ستون. سیزده، چهارده تاشهید داده بودیم.باآن حجم آتش که دشمن داشت، وبا توجه به موقعیت ما،این تعداد شهید، خودش یک معجزه به حساب می آمد. بعضی ها بدجوری زخمی شده بودند. به حالت سینه خیز،رفتم سر ستون، جایی که عبدالحسین بود.به نظر میامد خواب باشد.همان طور که به سینه دراز کشیده بود،پیشانی اش را گذاشته بود پشت دستش و تکان نمی خورد.آهسته صداش زدم.سرش را بلند کرد. 🌺.....گفتم: انگار نمی خوای برگردی حاجی؟... چیزی نگفت.از خونسردی اش حرصم درمی آمد. باز به حرف آمدم وگفتم: می خوای چه کار کنیم حاج آقا؟آرام و با لحنی حزن آلود گفت: تو بگو چه کار کنیم سید؟ تو که خودت رو به نقشه و کالک و قطب نما واصول جنگی واین جور چیزها وارد می دونی!... این طور حرف زدنش برام عجیب بود. بدون هیچ فکری گفتم: خوب معلومه، بر می گردیم. سریع گفت: چی؟!به فکر ناجور بودن اوضاع وبه فکردردزخمی ها بودم.خاطر جمع تراز قبل گفتم: برمی گردیم.گفت: مگرمی شه برگردیم؟! 🌺..... زود توی جوابش به ساعتم اشاره کردم و ادامه دادم:خود فرماندهی هم گفت که اگرتاساعت یک نشد عمل کنین، حتماً برگردین؛الان هم که ساعت دوازده ونیم شده.توی این چند دقیقه، ما به هیچ جا نمی رسیم.ِ.. پرسیدم: مگه شما نظر دیگه ای هم داری؟چند لحظه ای ساکت ماند. جور خاصی که انگار بخواهد گریه اش بگیرد،گفت: من هم عقلم به جایی نمی رسه.دقیقاً یادم هست همان جا صورتش را گذاشت روی خاکهای نرم و رملی کوشک. منتظر بودم نتیجه بحث را بدانم.لحظه ها همین طور پشت سر هم می گذشت.دلم حسابی شور افتاده بود.او همین طور ساکت بود و چیزی نمی گفت، پرسیدم: پس چه کار کنیم آقای برونسی؟ حتی تکانی به خودش نداد...🌺.....باحالت عصبی گفتم:حاج آقا همه منتظر هستن،بگو می خوای چه کار کنی؟! باز چیزی نشنیدم،چند بار دیگر سوالم را تکرار کردم.او انگار نه انگار که دراین عالم است. یک آن شک برم داشت که نکند گوشهاش از شنوایی افتاده یاطور دیگری شده؟ خواستم باز سوالم را تکرار کنم، صدای آهسته ناله ای مرابه خود آورد. صدا از عقب می آمد. سریع، با سینه خیز رفتم لابه لای ستون... حول و حوش ده دقیقه گذشت. توی این مدت، دو، سه بار دیگر هم آمدم پیش عبدالحسین...😇 اضطراب و نگرانی ام هر لحظه بیشتر می شد. تمام هوش و حواسم پیش بچه ها بود.نمی دانم او چش شده بود که جوابم رانمی داد.. باغیظ می گفتم: آخه این چه وضعیه حاجی؟ 😳 🌺.....بالاخره عبدالحسین به حرف آمد. صداش با چند دقیقه پیش فرق می کرد، گرفته بود؛ درست مثل کسی که شدید گریه کرده باشد. گفت: سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی میگم.اوگفت: خودت برو جلو.با چشم های گرد شده ام گفتم: برم جلو چه کار کنم؟! گفت: هر چی که میگم دقیقاً همون کاررو بکن؛ خودت میری سر ستون، 👈 یعنی نفر اول... به سمت راستش اشاره کرد وادامه داد 🌺..... سر ستون که رسیدی، اون جا درست بر می گردی سمت راستت، بیست و پنج قدم می شماری.مکث کرد.با تأکید گفت: دقیق بشماری ها... مات و مبهوت، فقط نگاهش می کردم.گفت: بیست وپنج قدم که شمردی و تموم شد، همون جا یک علامت بگذار، بعدش بر گرد و بچه ها رو پشت سرخودت ببراون جا... یک آن فکر کردم شاید شوخی اش گرفته! ولی خیلی محکم حرف می زد؛هم محکم، هم با اطمینان کامل. باز پی صحبتش را گرفت؛ وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشته بودی، رسیدی؛ این دفعه رو به عمق دشمن، چهل متر میری جلو.😨اون جا دیگه خودم می گم به بچه هاچه کار کنن. ازجام تکان نخوردم. داشت نگاه می کرد. هر کدام ازحرف هاش، یک علامت بزرگ سوال بود توی ذهن من.😔 گفتم: معلوم هست می خوای چه کار کنی حاجی؟ 🌺.....به ناراحتی پرسید:شنیدی چی گفتم؟... گفتم: شنیدن که شنیدم، ولی ... آمد توی حرفم. گفت: پس سریع چیزهایی رو که گفتم انجام بده... کم مانده بود صدام بلند شود. جلو ی خودم را گرفتم و به اعتراض گفتم:👈 حاج آقا! اصلاً حواست هست چی داری می گی؟😍 @fatemi222
31.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 🌴یکمی حرف بزن علی ببینه 🌴حرف رفتن نزن علی میمیره 🎤 🖤 شهادت حضرت مادر تسلیت🖤 @fatemi222
🌸دستگیری حضرت زهرا(س) راوی شهید برونسی:(1)👇 🌺.....تانک های T- 72 رادشمن ،تازه وارد منطقه کرده بودو قبل از آن توی هیچ عملیاتی باهاشان سر و کار نداشتیم. خصوصیت تانک ها این بود که آرپی جی به آنها اثر نمی کرد،اگر هم می خواست اثر کند، باید می رفتی و از فاصله خیلی نزدیک شلیک می کردی،و به جای حساس هم باید می زدی.آن روز بحث کشید به این که چه تعداد نیرو برای عملیات بروند، واز چه طریق اقدام کنند؟🌺..... سه گردان ماموراین کار شدند. فرمانده یکی شان عبدالحسین بود.وقتی راه افتادیم برای شناسایی، چهره او با آن لبخند همیشگی و دریایی اش گویی آرام تراز همیشه نشان می داد.تانزدیک خط دشمن رفتیم. یک هفته ای می شد که عراقیها روی این خط کار می کردند.دژ قرص و محکمی از آب در آمده بود جلو دژ موانع زیادی توی چشم می زد، جلوتراز موانع هم،درست سرراه ما، یک دشت صاف و وسیع خودنمایی می کرد.اگرمشکل موانع را می توانستیم حل کنیم، این یکی ولی کار را حسابی پر دردسر می کرد.باهمه این احوال، بچه ها به فرمانده تیپ می گفتند:شما فقط بگو برای برگشتن چه کار کنیم.ما می رفتیم تو دل دشمن که عملیات ایذایی انجام بدهیم.برای همین مهمتراز همه، قضیه سالم برگشتن نیرو بود.فرمانده تیپ چند تاراهنمایی کرد عملاً هم کارهایی صورت دادیم،حتی گرایمان را،رو حساب برگشتن تنظیم کردیم.از شناسایی که برگشتیم، نزدیک غروب بود، بچه ها رفتند به توجیه نیروها. 🌺.....من و عبدالحسین هم رفتیم گردان خودمان.دو تا گردان دیگر راه به جایی نبردند؛ یکی شان به خاطر شناسایی محدود،راه را گم کرده بود؛ یکی هم پای فرمانده اش رفته بود روی مین.هردو گردان را بی سیم زدند که بکشند عقب.حالا چشم امید همه به گردان ما بود،و چشم امیدما به لطف و عنایت اهل بیت (ع).شایداغراق نباشد اگر بگویم بیشترازهمه، خود عبدالحسین حال توسل پیدا کرده بود.وقت راه افتادن، چند دقیقه ای برای پیدا کردن پیشانی بند معطل کرد.یعنی پیشانی بند زیاد بود،او ولی نمی دانم دنبال چه می گشت.با عجله رفتم پهلوش. گفتم: چه کار می کنی حاجی؟یکی بردار بریم دیگه.حتی یکی ازپیشانی بندها را برداشتم و دادم دستش، نگرفت. 🌺.....گفت: دنبال یکی می گردم که اسم مقدس بی بی توش باشه!حال و هوای خاصی داشت. خواستم توی پرش نزده باشم. خودم هم کمکش کردم. بالاخره یکی پیدا کردیم که روش با خط سبز، و بارنگ زیبایی نوشته بود:یا فاطمه الزهرا(س) ادرکنی.اشک توی چشم هاش حلقه زد.همان را برداشت و بست به پیشانی اش.چند دقیقه بعد، تمام گردان آماده حرکت بود. با بدرقه ی گرم بچه ها راه افتادیم. ذکرائمه(ع)از لب هامان جدا نمی شد.آن شب تنها گردانی که رسید پای کار،گردان مابود.سی، چهل متر مانده بود برسیم به موانع، یک هو دشمن منور زد، آن هم درست بالای سرما!.... @fatemi222
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽ 🍃🍂🌺🍃 🌺 ❗️ بعضی از مردم فکر می‌کنن که داماد از پسر محرم‌تره. 🔸به‌همین خاطر هم، وقتی خانمی فوت می‌شه، می‌گن دامادش خاکش کنه که از همه محرم‌تره. 📛 درحالی‌که این اصلاً درست نیست. 👈 محرم‌تر نداریم. آدم‌ها نسبت به هم، یا محرم هستن و یا نامحرم. داماد و پسر هر دو محرم هستن. 😢 نمی‌دونم مردم این‌جور چیزها رو از کجا درمی‌آرن که همه جا هم هست! شمال و جنوب، همه‌ این رو می گن؛ مادربزرگ و مادر و دخترخاله و... ، همه می‌گن. @fatemi222
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸 ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸 ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽ ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸 ـ⁣⁣⁣⁣🌸 ❗️ براي تشخيص اينكه مرد بچه‌دار می‌شه یا نه و یا برای بعضی بیماری‌های دیگه، باید روی آب منی مرد آزمایش بشه. این‌طور موقع ها می‌شه استمنا كرد؟ 📚 همه مراجع: نه عزیزم. اين كار جايز نيست؛ مگه این‌که ضرورتی پیش بیاد. ⭕️ نکته: اگه ضرورتی هم وجود داشته باشه، درصورتى‌كه این شخص همسر داره، این کار باید توسط همسر انجام شه. ⭕️ نکته: «استمنا» یا «جلق» یا «جق»، یعنی این‌كه کسی با خودش كارى كنه كه ازش آب منى بيرون بیاد. 🔺خامنه‌اى، اجوبة‌الاستفتائات، س790؛ امام، استفتائات، ج1، غسل جنابت، س96؛ دفتر: همه مراجع. @fatemi222
👩خوردن قرص و عادت ماهیانه 〰️〰️〰️〰️ ❓سوال: اگر خانمی روز اول عادت خود قرص بخورد تا خون را قطع کند، آیا احکام حائض بر او بار می شود؟ 📝پاسخ: 🔺الف) اگر یقین دارد با قرص خوردن خون او قبل از سه روز قطع می شود و پاک می شود: خون او حیض نیست (حتی اگر در ایام حیض او باشد) و باید به دستور استحاضه عمل کند و عبادت های خود را انجام دهد؛‌ زیرا حداقل حیض، سه روز است. 🔺ب) اگر یقین ندارد خون قبل از سه روز قطع می شود: 1️⃣. اگر عادت وقتیه دارد و در وقت، خون دیده و قرص خورده است: احکام حائض بر او بار می شود حتی اگر خون او صفات حیض را ندارد، بنابر این باید محرمات حائض را ترک کند. 2️⃣. اگر عادت غیر وقتیه دارد: چنانچه خون او صفات و شرایط حیض را دارد، احکام حائض بر او بار می شود. [1] ✅ تذکر: بله، در هر دو صورت، اگر خون قبل از سه روز قطع شد و خانم کاملا پاک شد،‌ این خون ها حیض نبوده و او باید عبادت های خود را قضا کند. [2] ------------------- 📚 پی نوشت: [1]. توضیح المسائل مراجع، م 440؛ عروه الوثقی، ج 1، فصل فی الحیض، م 15. [2]. توضیح المسائل مراجع، م 440. @fatemi222
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴⚡️نمیتوانی ناظر از دست رفتن آخرین باشی! 🔺 اون عده ای احتمالا دلسرد یا نا امید شدند و یا اینکه تکلیفشون رو در این شرایط نمی‌دونند حتما این کلیپ رو تا آخر گوش کنند. 🔺الان که اوج تاریکی نیست، حتّی اگر هم باشه ناامیدی معنا نداره؛ نقطه‌ی شروعی دوباره‌ است. 🔊 علی صفایی حائری
بهار انقلاب در خزان غرب - بخش دوم.pdf
2.15M
🔴⚡️"بهار انقلاب در خزان غرب" 🔺بخش دوم: فرصت های برآمده در دل تهدیدها ✍️ هانی ایران‌منش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴⚡️خروش مردم بابل در روزهای اعتصاب! 🔺دیشب در بابل، نه کسی فراخوان زده و نه اعتصاب اجباری بوده... تهدیدی هم در کار نبوده، فقط یک هیئت گفته شب شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به جای داخل حسینیه بریم توی خیابون برای عزاداری... توجه کنید فقط یک هیئت... 🔺برسد به دست اونایی که توهم حداکثری دارند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فوری تجمع بزرگ و آتش افروزی اغتشاش‌گران در همدان😱 کاشکی نیروهای امنیتی نمیگذاشتن این اتفاقات بیفته تا طرف مقابل انرژی نگیره
📜 در میان دعوت ها 👥 دعوت‏ ها گاهى دشمنى است كه مى ‏خواهد در معبد دوستى، تو را قربانى كند و گاهى، نيازمندى است‏ كه مى ‏خواهد با پشيزى تو را، خريدارى كند. 👥 دعوت ها گاهى بى ‏خبرى است كه در عين بى ‏طرفى، تو را به آنجايى مى ‏برد كه تو را مى ‏بلعد و حتى خودش هم در كام حادثه مى ‏افتد. 👥 اين دعوت ‏ها همه ‏اش باطل است، محو است، كم كردن تو و نيست كردن توست. 👥 گاهى دعوت به زياد شدن، بارور شدن و هماهنگ با رشد كردن توست. 👥 مى ‏خواهد خود تو زياد شوى، نه فقط علم تو يا ثروت تو يا قدرت تو. 👥 اگر خود تو؛ يعنى تمام وجود تو، هماهنگ، رشد كند ديگر بحرانى نيست و فاجعه ‏اى نيست. 👥 مادام كه خود تو، هماهنگ رشد نكنى، مادام كه تو زياد نشده باشى، هر چيزى كه زياد كنى و هر چيزى كه در تو زياد شود، جز رنج و درد تو نيست. 👥 دعوت حق، دعوتى است كه تو را زياد مى ‏كند و هماهنگ و در تمام ابعاد رشد مى‏ دهد. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۹۲ #️⃣ @fatemi222
📜 شناخت، عقیده، حرکت ❇️ هر شناختى عقيده ‏اى را به دنبال مى ‏كشد و عقيده ‏ها و عشق ‏ها حركت و كوشش را سبز مى ‏كنند. ❇️ هنگامى كه انسان عظمت خود را شناخت، به كم قانع نمى ‏شود و حتى به بهشت دلخوش نمى ‏گردد، كه: «رضوان من اللَّه اكبر». ❇️ هنگامى كه وسعت هستى را شناخت و دورى راه را شناخت، در تنگناى يك مرحله نمى ‏ماند و آرام پيش نمى ‏رود. ❇️ هنگامى كه دنيا را يك راه ديد، در آن نمى ‏ايستد و هنگامى كه آن را كلاس ديد، از آن درس مى ‏گيرد و هنگامى كه آن را كوره ديد، از دردهايش عقده نمى ‏آورد. ❇️ هنگامى كه كارش را شناخت، بى ‏كار نمى ‏نشيند. ❇️ هنگامى كه جهتش را شناخت ديگر كند نمى ‏رود و درنگ نمى ‏كند؛ چون در كاروانِ متحركِ هستى، ركود و درنگ، كمتر از عقب گرد نيست و عقب گرد جز تنهايى نيست و تنهايى در راه و در كوير هستى جز هلاكت نيست. ❇️ بر پايه ‏ى اين شناخت ‏ها و اين عقيده ‏ها بارهاى سنگين تكليف قرار مى ‏گيرد. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۷۹ #️⃣ @fatemi222
📜 ما و نیاز مردم 🔹آن كس كه مى ‏خواهد به سوى خدا باز گردد و نعمت ‏هاى او را در راه او خرج كند ناچار به خلق او مى ‏انديشد و به نياز خلق مى ‏انديشد، زيرا كه اين‏ها عيال او هستند و خانواده ‏ى او و اگر خلقى، جمعى، اجتماعى، نيازهاى گوناگون داشت و كسرى ‏هاى بى ‏حساب، بايد شديدترين نيازها و عميق ‏ترين آن‏ها را برآورده كرد و از داده ‏هاى حق و استعدادهاى خدادادى بهترين استفاده را برد و عميق ‏ترين بهره ‏بردارى را نمود. 🔹جامعه ‏ى بشرى نيازمند بقال، بنا، مقنى، نجار، مهندس و طبيب و مربى است. اين‏ها همه نيازهاى جامعه است اما شديدترين آن‏ها نياز تربيتى است، زيرا صنعت و تكنيك پيشرفته در جامعه ‏اى كه فقر تربيتى دارد جز به انهدام و نابودى آنان كمك نمى ‏كند و همانند تيغ تيزى است كه در دست كودكى باشد. هر چه تيغ تيزتر باشد دست كودك زودتر جدا شده و جانش بيشتر در خطر افتاده است. 🔹در اين زمينه هر چه انسان نيرومند و مجهزتر شود براى مرگ مجهز شده و به سوى نابودى شتاب كرده است‏ براى انحطاط و انهدام جمعى لازم نيست كه آن‏ها فاقد صنعت و تكنيك باشند، بلكه كافى است كه با صنعت پيشرفته از بار تربيتى خالى شوند، كه در اين صورت، تيغ صنعت براى نابودى آن‏ها كافى است. و همين است كه كشورهاى عقب افتاده وقتى به صنعت و تكنيك مى ‏رسند كه از درون پوسيده شده ‏اند و از محتوا خالى شده ‏اند و از اصالت ‏هايشان تجريد شده ‏اند. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۲۹ #️⃣ @fatemi222
📜 الگوهای تقلیدی 💠 خطر اشتباه در انتخاب الگو زياد است و چه بسا به هلاكت و نابودى و فساد بكشد. 💠 پدر بايد شخصيت خود را حفظ كند و مادر بايد شخصيت پدر را نگه دارد و در اين الگو خدشه ‏اى وارد نسازد. 💠 پدرِ با شخصيت مى ‏تواند حتى هنگام شوخى و بازى و بگو و بخند، عظمت خود را داشته باشد، حتى هنگامى كه فرزندش بر سر و رويش مى ‏پرد اين عظمت را حس كند. 💠 پدرِ با شخصيت مانند كوه است، حتى هنگامى كه بر سر او پا مى ‏گذاريم، در دل از او وحشت داريم و از بلنديش مى ‏هراسيم. 💠 اين روحيه تقليد مى ‏تواند بزرگترين عامل تربيتى باشد كه كودك را به سوى خوبى ‏ها و بدى ‏ها بكشاند. 💠 در صورتى كه پدر، خود تربيت يافته باشد و مؤدب باشد و معتقد و هدف‏دار باشد اين تربيت ‏ها و اعتقادها و هدف ‏ها به كودك منتقل مى ‏شود. 💠 مادام كه فرزند در خانه است، تنها با مراعات پدر و مادر، كار تمام است و همين كه پا به بيرون مى ‏گذارد و با ديگران محشور مى ‏شود، پدر و مادر بايد به جز مراعات سابق، به بت ‏ها و مرجع تقليدها و الگوهاى ديگر كودك نيز توجه داشته باشند. 💠 پدر و مادر از آن‏ها كه مى ‏توانند الگوى خوبى باشند، تمجيد كنند و از آنها كه نمى ‏توانند، با زرنگى انتقاد كنند، تا اين كه وازدگى در فرزند به وجود بيايد. 💠 اين غلط است كه با زور كودك را از چنين شخصيتى محبوب جدا كنند؛ چون اين جدايى جز عطش و علاقه چيزى زياد نمى ‏كند و هر چه فرزند بزرگ‏تر شود، بيشتر به خود فرو مى ‏رود و از پدر و الگوى سابقش فاصله مى ‏گيرد. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۵۴ #️⃣ @fatemi222
(۶) (الف) 🔸در مورد معیار کلی برخاسته از متون دینی ما این است که کسی و یا مجموعه ای که سد راه تکامل انسان بسوی قلل رفیع «شدن» و موجب دوری از خدا و خسران در زندگی گردد، محسوب می شود. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) یا دشمن نزدیک؛ ۲) یا دشمن دور عبارتند از شیطان های جن و انس. 💠دشمن‌ درونی 🔹نزدیکترین دشمن به آدمی اوست که به فرمایش امیرالمومنین امام علی (ع): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ دشمن‌ترین‌ دشمنان توست که در کنار توست». این روایت از پیامبر (ص)نیز نقل شده است. نهج الفصاحه، ص ۶۶، ح ۳۳۸ این که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند و دشمن نزدیک اوست. اما هوای نفس و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد، بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت نفس اماره که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. 🔹اگر گفته می شود، خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبه انسانی نفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن، مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس، کشمکش دائم وجود دارد. اگر خود انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد، و اگر خود حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند. 🔸در مورد معیار کلی برخاسته از متون دینی ما این است که کسی و یا مجموعه ای که سد راه تکامل انسان بسوی قلل رفیع «شدن» و موجب دوری از خدا و خسران در زندگی گردد، محسوب می شود. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) یا دشمن نزدیک؛ ۲) یا دشمن دور عبارتند از شیطان های جن و انس. 💠دشمن‌ بیرونی 🔹الف) شیاطینِ جن: اما و دور، است. شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان، و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات، سعی در اغوا و انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است، که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد. از منظر تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد. 🔹«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما...» [اعراف، ۲۰]؛ و «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ...» [طه، ۱۲۰]. زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور می دهد: «...وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» [انعام، ۴۳]؛ و «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ...» [انفال، ۴۸]. بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت، نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند. ... منبع: وبسایت پرسمان ارادتمند: ناصر کاوه
هدایت شده از تبیان گناباد
سلام 🌹دو اطلاعیه ۱_لطفا به دختران نوجوان فعال اطلاع دهید هر مسجد حداقل یک بانوی فعال https://eitaa.com/Tebyangonabad/32371 ۲_مسابقه مروارید زیبا https://eitaa.com/Tebyangonabad/32395
هدایت شده از تبیان گناباد
سلام 🌹سه اطلاعیه ۱_لطفا به دختران نوجوان فعال اطلاع دهید،هر مسجد حداقل یک دختر فعال https://eitaa.com/Tebyangonabad/32371 ۲_و مسابقه مروارید زیبا 👈و یکصدجایزه https://eitaa.com/Tebyangonabad/32395 ۳_به مداحان نوجوان گنابادی برسونید https://eitaa.com/Tebyangonabad/32396