حضرت امام حسین علیه السلام جان و مال و خانواده را در این راه فدا کردند.
https://eitaa.com/fatemi5/2772
هدایت شده از سید امید نصیری
1_1042614672_5976353293377473472.mp3
1.31M
🔹بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد امربه معروف ونهی ازمنکر
#بسمالله الرحمن الرحیم👇
💎الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ(سوره حج آیه۴۱)👇
مومنان کسانی هستند که اگردرروی زمین به آنهااقتداروتمکین دهیم نمازبه پامی دارندو زکات به مستحقان می دهندو#امربه_معروف ونهی ازمنکرمیکنندو عاقبت کارها بدست خداست.
🔸#امربه_معروف_ونهی_ازمنکر باوجوب شرایط آن (چهارشرط وجوب)،بر همه مکلفین واجب و ترک آن طبق حدیثی ازامام رضا علیه السلام؛اعلان جنگ با خداست.
📚#اصول_کافی،جلد۵، ص۹۵
📺 بی_تفاوت_نباشیم.
#آمر_خدا_باشیم.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ناهیان از منکرِ مظلوم؛ آماج ملامتها !🔸
اگر کسی در نهی از منکر شهید شد، به این حدّ اکتفا نکنید که در قطعۀ شهدا دفن بشوند. نه! شهدای دیگر، همان تابلوی روی مزارشان کافی است؛ اما شهید نهی از منکر، یک چهارطاقی و بقعهای مخصوص خودش میخواهد.
اگر کسی به خاطر امر معروف شهید بشود، باید یک امتیازی بر سایر شهدا داشته باشد. چرا؟
چون شهدا، همراه یک جمع میرفتند و حرکتشان در کنار یک جریانِ هماهنگ با آنها بود.
رودخانۀ شهادت میرفت و اینها هم توی آن به پیش برده میشدند.
اما شهید امر به معروف، هرچه به اطراف نگاه میکند، جریان خلاف او است.
روزنامه را نگاه میکند،
در و دیوار را نگاه میکند،
این طرف و آن طرف را نگاه میکند،
میبیند که جریان بر خلاف اوست. حتی در خانهاش هم #ملامتش میکنند.
به او میگویند: #تندرویی!
به او میگویند: خشکمغزی. به او میگویند بیکلّه.
به او میگویند: این آدمهای #معقول و #مودب را ببین که یواش از کنار قضیه #رد_میشوند که #انگار_نه_انگار!
به امام صادق(ع) گفتندما اگر امر به معروف کنیم، برایمان دردسر میشود!
فرمودند: پس معلوم شد این نمازها را هم که میخواندید، به این خاطر بود که هیچ خطری برایتان نداشت!
اگر آن هم خطر پیدا کند، نماز را هم نمیخوانید! یعنی: به این خاطر نمازتان را ترک نمیکنید که #فحش در آن نیست! #نمیزنندتان!
امام صادق(ع) میگوید: تو امر به معروف نمیکنی چون مشکل دارد، چون دردسر دارد؛ اما نماز میخوانی چون #بیدردسر است.
از این جهت، خدا میگوید: نماز تو را هم قبول ندارم. تنها نماز ناهی از منکر را قبول دارم.
🧊فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi222/4609
🔸سلام حاج آقا احمدی عزیز معرفی کانالهای مفیدومذهبی خودش امربه معروف نیست؟
🔹جواب:👇
#باسلام_وعرض_ادب: کانال های به ظاهر مذهبی که برای احیای دوتا ازواجب الهی وفروع دین خدا،که حداقل ۲۰ تا آیه ازقران در موردش بصورت مستقیم نازل وحداقل ۹۰۰ تا حدیث از ائمه معصومین آمده است،وهمچنین #اصل_هشتم_قانون_اساسی و دستورمقام معظم رهبری می باشد،هیچ مطالبی نمی گذارندو یا حداقل اجازه تبلیغ و ترویج آن را درکانال وگروه هاشون نمی دهندوبا احکام دین الهی بصورت گزیشی برخورد می کنند،کانال های مذهبی نیستند.بلکه مثل
منافقان مسلمان نماهستند.🌸👇
🦋چون که مولی الموحدین حضرت امام علی علیهالسلام فرمودند:تمام اعمال نیک حتی
جهاد در راه خدا در مقابل#امربه معروف ونهی ازمنکر مثل قطره آبی ایست دردریای عمیق و پهناور...
📙#نهجالبلاغه_صبحی_صالح حکمت۳۷۴
📺 بی_تفاوت_نباشیم.
#آمر_خدا_باشیم.👇
╔═ 💎 💫 ═══╗
🆔@RSh34953
╚═══ 💫 💎 ═╝
📡به کانال دانش پژوهان و احیاگران #امربه_معروف ونهی ازمنکر🔗بپیوندید.👌🌸
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ ۗ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ انعام - 65
بگو: «او قادر است که از بالا یا از زیر پای شما، عذابی بر شما بفرستد؛ یا بصورت دستههای پراکنده شما را با هم بیامیزد؛ و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما بوسیله دیگری بچشاند.» ببین چگونه آیات گوناگون را (برای آنها) بازگو میکنیم! شاید بفهمند (و بازگردند)! انعام - 65
نکات:
«لَبْس» به معناى آمیختن، و «شِیَع» جمع «شیعه»، به معناى گروه است.
در آیهى قبل، قدرت نجاتبخش الهى مطرح شد، اینجا قدرت قهر و عذاب او.
امام باقر علیه السلام فرمودند: مراد از عذاب آسمانى، دود و صیحه و مراد از عذاب زمینى، فرورفتن در آن و مراد از «یَلبِسَکم شِیَعا»، تفرقه در دین و بدگویى و کشتن یکدیگر است. [367] شاید آن حضرت در مقام بیان بعضى از نمونهها بودهاند نه تمام مصادیق، زیرا مثلا عذاب فوق شامل فشار طاغوتها که حاکم بر مردمند و عذاب تحت شامل قهرى بدنبال نافرمانى مردم از رهبر حقّ که از مردم و در مردم و هم سطح آنان است نیز مىشود.
تعابیر گوناگونى در قرآن خطاب به پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله، این مضمون را بیان مىکند که پیامبر مسئولِ ابلاغ دین خداست، نه اجبار مردم به ایمان آوردن. از جمله: «ما جعلناک علیهم حفیظا» [368] ، «لستَ علیهم بمصیطر» [369] ، «ما أنت علیهم بجبّار» [370] ، «ما على الرّسول الاّ البَلاغ» [371] ، «أفانتَ تکره النّاس» [372] ، «لااکراه فىالدّین» [373] ، «اِن أنت الاّ نذیر» [374] و «قل لستُ علیکم بوکیل».
367) تفسیر نورالثقلین.
368) انعام، 107.
369) غاشیه، 22.
370) ق ، 45.
371) مائده، 99.
372) یونس، 99.
373) بقره، 256.
374) فاطر، 23.
پیام ها:
1- یکى از وظایف پیامبر، یادآورى قدرت بىمانند خداوند است. «قل هو القادر»
2- شرک، زمینهساز دریافت انواع عذابهاست. «ثم انتم تشرکون قل هو القادر...»
3- خداوند، هم نجاتبخش است، هم عذابگر، آنکه آگاهانه سراغ غیر خدا مىرود، باید منتظر عذاب باشد. «قل هوالقادر على أن یبعث ...»
4- تفرقه و تشتّت، از عذابهاى الهى و در کنار عذاب آسمانى و زمینى مطرح شده است. «یلبسکم شیعاً»
5 - گاهى مردم، به وسیلهى مردم و با دست یکدیگر عذاب و تنبیه مىشوند. «یذیق بعضکم بأس بعض»
6- مبلّغان دینى باید از روشهاى گوناگون براى ارشاد مردم بهرهگیرند. «اُنظر کیف نصرّف الآیات»
7- اگر مفهومى را در قالبهاى متنوّع ارائه دادیم، به تأثیرات بیشترى امیدوار باشیم. «نُصرّف الآیات لعلّهم یفقهون»
8 - چون راه شما حقّ است، از تکذیب مردم نگران نباشید. «و هو الحقّ»
9- تو مسئول وظیفه هستى، ضامن نتیجه نیستى. «لستَ علیکم بوکیل»
انعام - 65
در کتاب شهید مطهری است برای این آیه که امام رضا علیه السلام میفرماید زمانی که مردم امر بمعروف و نهی از منکر را ترک کنند ،مصداق عذاب در این ایه هستند.
وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ ۚ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَىٰ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
هرگاه کسانی را دیدی که آیات ما را استهزا میکنند، از آنها روی بگردان تا به سخن دیگری بپردازند! و اگر شیطان از یاد تو ببرد، هرگز پس از یادآمدن با این جمعیّت ستمگر منشین! انعام - 68
نکات:
«خوض» به معناى کندوکاو وگفتگو به قصد تمسخر و تحقیر است، نه براى فهم و درک حقیقت. [375]
«بعد الذّکرى» ممکن است به معناى تذکّر دادن دیگرى، یا به معناى متذکّر شدن خود انسان باشد.
سؤال: پیامبران الهى معصوم هستند، پس چگونه در آیه سخن از نفوذ شیطان در پیامبر مطرح شده است؟ «ینسینّک الشیطان»
پاسخ: تأثیر شیطان در به فراموشى کشاندن، مسألهاى فرضى است، مثل آیهى «لئن اَشرکتَ لیحبطنّ عملک» [376] یا آیه «ولو تقوّل علینا بعض الاَقاویل» [377] یعنى اگر مشرک شوى، یا اگر به ما نسبتى ناروا بدهى، نه اینکه چنین شده است.
و ممکن است مراد اصلى آیه، پیروان پیامبرند، نه خود ایشان، همان گونه که در فارسى ضربالمثلى است که «به در مىگوییم که دیوار بشنود».
مشابه این مطلب، در سورهى نساء آیه 140 نیز آمده است: «اذا سمعتم آیات اللَّه یکفر بها و یستهزأ بها فلا تقعدوا معهم حتّى یخوضوا فى حدیث غیره...» اگر شنیدید که به آیات الهى کفر مىورزند یا مسخره مىکنند با آنان منشینید تا سخن را عوض کنند.
در روایات متعدّدى از پیامبر صلى الله علیه وآله و ائمّه معصومین علیهم السلام از همنشینى با اهل گناه، یا شرکت در جلسهاى که گناه مىشود و انسان قدرت جلوگیرى از آن را ندارد نهى شده است، حتّى اگر آنان از بستگان انسان باشند. حضرت على علیه السلام به فرزندش وصیّت کرد: خداوند بر گوش واجب کرده که راضى به شنیدن گناه و غیبت نشود. [378]
رسول خداصلى الله علیه وآله با استناد به این آیه فرمودند: کسى که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، در مجلسى که در آن امامى سبّ مىشود و یا از مسلمانى عیبجویى مىگردد نمىنشیند. [379]
حضرت على علیه السلام «مجالسة الاشرار تورث سوء الظنّ بالاخیار» همنشینى با بدان، سبب سوء ظنّ به نیکان مىشود. [380]
375) تفسیر مجمعالبیان.
376) زمر، 65.
377) حاقّه، 44.
378) تفسیر نورالثقلین.
379) وسائل، ج16، ص266.
380) وسائل، ج16، ص 365.
پیام ها:
1- غیرت و تعصّب دینى خود نسبت به مقدّسات را به دشمنان نشان دهید. «اذا رأیت الّذین یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم»
2- اعراض از بدىها ومبارزهى منفى با زشتکاران، یکى از شیوههاى نهى از منکر است. «فأعرض عنهم»
3- توجّه و گوش دادن به سخنان باطل (و دیدن و خواندن کتب و برنامههاى گمراهکننده) نکوهیده است. [381] «یخوضون فى آیاتنا فأعرض عنهم» البتّه در مواردى که براى آگاهى و ردّ و پاسخ دادن توسط اهل فن باشد، منعى ندارد.
4- به جاى هضم شدن در جامعه، یا گروه و مجلس ناپسند، وضع آن را تغییر دهید. «حتّى یخوضوا فى حدیث غیره»
5 - اعلام برائت ومحکوم کردن لفظى کافى نیست، باید به شکلى برخورد کرد. «فاعرض... فلاتقعد»
6- مجالست با ظالمان نارواست، پس پرهیز کنیم. «فلا تقعد»
7- شرط تکلیف، توجّه و آگاهى است. «اِمّا ینسینّک الشّیطان» (فراموشى، عذر پذیرفتهاى است)
8 - سخن گفتن به ناحقّ دربارهى آیات قرآن، (از طریق استهزا، تفسیر به رأى، بدعت و تحریف) ظلم است. «الظالمین»
381) شاید بتوان براى تحریم کتب و برنامههاى ضالّه، به این آیه استناد کرد.
انعام - 68
فاعرض عنهم
تا منکر عادی نشود و یا به اصطلاحات در تفسیر ، هضم در جامعه نشویم، بجای هضم شدن در جامعه،یا گروه و مجلس ناپسند،وضع آن را تغییر دهید.
حتی «یخوضوا فی حدیث غیره»
وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَلَـٰكِن ذِكْرَىٰ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
و (اگر) افراد با تقوا (برای ارشاد و اندرز با آنها بنشینند)، چیزی از حساب (و گناه) آنها بر ایشان نیست؛ ولی (این کار، باید تنها) برای یادآوری آنها باشد، شاید (بشنوند و) تقوی پیشه کنند! انعام - 69
نکات:
آیهى تحریم همنشینى با یاوه گویان و مسخره کنندگان که نازل شد، عدّهاى گفتند: پس به مسجدالحرام هم نباید برویم و طواف نیز نکنیم، چون دامنهى استهزاشان تا آنجا هم کشیده شده است. این آیه نازل شد که حساب مسلمانانِ با تقوى که به مقدار توان تذکّر مىدهند جداست، آنها مسجدالحرام را ترک نکنند. [382]
شرکت در جلسهى اهلگناه به قصد نهى از منکر وارشاد، مانعى ندارد، البتّه براى آنان که با تقوا و نفوذ ناپذیرند، وگرنه بسیارى براى نجات غریق مىروند و خود غرق مىشوند.
شد غلامى که آب جو آرد
آب جو آمد غلام ببرد
382) تفسیر نورالثقلین.
پیام ها:
1- رعایت اهمّ و مهمّ در مسائل، از اصول عقلى و اسلامى است. شنیدن موقّتى یاوهها به قصد پاسخگویى یا نجات منحرفان، جایز است. «و ما على الّذین یتّقون من حسابهم من شىء»
2- تقوا وسیلهى حفاظت و بیمهى انسان در مقابل گناه است. (مثل لباس ضد حریق، براى مأموران آتش نشانى) «و ما على الّذین یتّقون»
3- از همنشینى با یاوهسرایان پرهیز کنیم وسخنانشان را استماع نکنیم، ولى اگر به ناچار چیزى به گوش ما، رسید مانعى ندارد. «ما على الّذین یتّقون... من شىء»
4- علاوه بر تقواى خود، باید به فکر متّقى کردن دیگران نیز باشیم. «و لکن ذکرى لعلّهم یتّقون»
انعام - 69
«و لکن ذکرى لعلّهم یتّقون»
به فکر متقی کردن دیگران بودن.
رعایت اهمّ و مهمّ در مسائل، از اصول عقلى و اسلامى است. شنیدن موقّتى یاوهها به قصد پاسخگویى یا نجات منحرفان، جایز است. «و ما على الّذین یتّقون من حسابهم من شىء»
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ
و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعتکنندهای! و (چنین کسی) هر گونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد؛ آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شدهاند که خود انجام دادهاند؛ نوشابهای از آب سوزان برای آنهاست؛ و عذاب دردناکی بخاطر اینکه کفر میورزیدند (و آیات الهی را انکار) میکردند. انعام - 70
نکات:
مراد از رها کردن منحرفان در جملهى «ذر الّذین اتّخذوا دینهم...»، اظهار تنفّر و قطع رابطه کردن با آنان است، که گاهى هم به نبرد با آنها مىانجامد، نه اینکه تنها به معناى ترک جهاد با آنان باشد.
کلمهى «تُبسَل» به معناى محروم شدن از خوبى و به هلاکت رسیدن است.
به بازى گرفتن دین، هر زمانى به شکلى خود را نشان مىدهد، گاهى با اظهار عقائد خرافى، گاهى با قابل اجرا ندانستن احکام، گاهى با توجیه گناهان و گاهى با بدعت وتفسیر به رأى وپیروى از متشابهات و... است.
پیام ها:
1- غیرت دینى، سبب طرد افراد بىدین و بایکوت کردن مخالفان مکتب در جامعه است. «ذر الّذین ...» چنانکه در آیات دیگرى نیز مىخوانیم: «فاعرض عنهم» [383] ، «ذرهم یأکلوا ویتمتّعوا» [384] و «لا تحزن علیهم» [385]
2- دلبستگى و فریفته شدن به دنیا، زمینهى به بازى گرفتن دین است. «الّذین اتّخذوا دینهم لعبا... غرّتهم الحیاة الدّنیا»
3- تذکّر و موعظه، سبب نجات از قهر و عذاب الهى است. «و ذَکِّر به»
4- در تذکّر و هشدار باید از قرآن بهرهگرفت. «و ذَکِّر به»
5 - به دنیا مغرور نشویم که در قیامت جز خداوند چیزى به کمک ما نمىآید. «لیس لها من دون اللَّه ولىّ و لا شفیع»
6- عامل بدبختىهاى انسان، خود او و عملکرد اوست. «بما کسبت... بما کسبوا... عذاب الیم بما کانوا یکفرون»
383) سجده، 30.
384) حجر، 3.
385) نحل، 127.
انعام - 70
پیغمبرفرمود: اگر می خواهيد عزت داشته باشيد و ديگران روی شما حساب كنند، امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنيد. اگر امر به معروف و نهی از منكر نداشته باشيد اولين خاصيت آن ضعف شماست، پستی و ذلت شماست، دشمن هم روی شما حساب نمی كند.
کتاب شهید مطهری
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
عیسی بن مریم عرض کرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائدهای بر ما بفرست! تا برای اول و آخر ما، عیدی باشد، و نشانهای از تو؛ و به ما روزی ده! تو بهترین روزی دهندگانی!» مائدة - 114
نکات:
معمولاً دعاهاى قرآن با اسم «ربّ» آغاز مىشود، ولى در این آیه با دو کلمهى «الّلهم ربّنا» آمده است. شاید به خاطر اهمیّت این حادثه و پیامدهاى آن باشد.
پیام ها:
1- توسّل به اولیاى خداوند براى قضاى حوائج، جایز است. «قال الحواریّون یا عیسى.... قال عیسى ابن مریم اللّهم....»
2- براى پیامبران، مردم تاریخ و نسلها مطرحاند. «لاوّلنا و آخرنا»
3- از نشانههاى الهى، باید براى همیشه درس گرفت. «و آیة منک»
4- عید وجشن مذهبى از نظر قرآن کار صحیحى است. «تکون لنا عیداً لاوّلنا و آخرنا» (میلاد اولیاى خدا وبعثت پیامبر، کمتر از نزول مائده آسمانى نیست)
5 - حضرت عیسى، در دعا به جاى مسألهى خوردن، به الهى بودن مائده توجّه مىکند. «آیةً منک»
6- تعبیرات موهن دیگران را به صورت اصلاح شده نقل کنیم. (سؤال آنان چنین بود که «هل یستطیع ربّک»؟ ولى در دعا حضرت عیسى علیه السلام قاطعانه و براى هدفى والاتر مائده خواست و آنچه را نشانهى شک و وهن بود، حذف کرد).
7- در دعا، خدا را با ادب کامل و با صفت مناسب با خواسته، صدا بزنیم. ابتداى آیه «الّلهم ربّنا» و آخر آیه «خیر الرّازقین»
8 - به درخواستهاى مادى جهت معنوى دهیم. (حواریّون اوّلین هدف خود را خوردن و سپس اطمینان داشتن «نأکل منها و تطمئن» بیان کردند، ولى حضرت عیسى ابتدا برجا گذاشتن نشانه سرور براى تاریخ «عیداً لاوّلنا و آخرنا» سپس نشانه قدرت خداوند «وآیة منک»و در مرحله سوّم مسئله رزق را مطرح فرمود«وارزقنا و انت خیر الرّازقین» و بدین گونه به همه فهماند که مسائل معنوى و اجتماعى بر مسائل گروهى و اقتصادى مقدّم است.
9- به خدا توجّه کنیم و به سراغ دیگران نرویم. «و انت خیر الرّازقین»
مائدة - 114
حضرت عیسی علیه السلام به همه با این کار فهماند که مسایل معنوی و اجتماعی بر مسایل گروهی و اقتصادی مقدم است.
یک شیوه ی آمران یعنی پیامبر ،استفاده از الفاظی مثل
عید،آیه،رزق ،در درخواست حواریون بود.
بکار بردن کلمات در راهنمایی کردن خیلی مهم است.
بعضی ها میگویند امری منکر عادی شده.
ولی بعضی میگویند این منکر در این محله کسی حساس نیست و بیغیرتی شده.
بعضی ها به بد حجابی میگویند باکلاس بودن.
منکر را با کلمات دیگری معروف جلوه میدهند.مواظب کلمات مان باشیم.