یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا.
پروردگارا! قوم من قرآن را کنار گذاشتند و از آن دوری جستند.
علل مهجوریت قرآن
1. پیروی از هوای نفس
در برخی از آیات قرآن کریم، پیروی از هوای نفس، در تعارض با هدایت در راه خدا معرفی می شود، از جمله این آیه که خداوند خود می فرماید:
وَلا تَتَّبِعِ الهَوی فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبیلِ اللّه ِ.
و از هوای نفس پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می کند.
2. جاذبه های مادی و دنیوی
جاذبه های مادی، همواره سرگرم کننده و مانعی بر سر راه سعادت و تعالی است. بدین ترتیب، شیرینی ذکر و یاد خدا از نظر پنهان می ماند و آدمی از امور معنوی روی گردان می شود و جاذبه های مادی، عاملی جدی برای مهجوریت قرآن به شمار می آیند. خداوند متعال در کلام وحی خویش، بارها با هشدار به انسان، می فرماید: نَلا تَغُرَّنَّکم الحیوةُ الدُّنیا؛ پس زندگی دنیا شما را فریب ندهد».
البته بسیاری مجذوب جلوه های دلفریب، ولی ناپایدار دنیا و ظواهر مادی آن می شوند و کتاب و سخن خدا را از یادها می برند. همان گونه که در قرآن کریم نیز بدان اشاره می شود که:
نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ... .
گروهی از کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) داده شد، کتاب خدا را پشتشان افکندند.
پیام متن:
کسی که مسحور جاذبه های مادی است، نمی تواند با قرآن ارتباط درستی برقرار سازد.
3. شیطان
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ.
هنگامی که قرآن می خوانی پس، از شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر.
از این آیه درمی یابیم که شیطان، همواره درصدد است انسان را از تلاوت آیه های قرآن باز دارد. خداوند نیز به بندگانش هشدار می دهد که در این هنگام، به خدا پناه ببرید. البته منظور این آیه، این نیست که تنها به گفتن استعاذه بسنده کنیم، بلکه باید این ذکر را تبدیل به فکر و فکر را تبدیل به یک حالت درونی کنیم و به هنگام خواندن هر آیه، به خدا پناه ببریم، از اینکه وسوسه هیا شیطان، حجابی میان ما و کلام حیاتبخش او شود.
پیام متن:
تا زمانی که شیطان از کنار انسان نگریخته است، قرآن همچنان مهجور است
4. ناشناخته ماندن جایگاه قرآن در زندگی
از عواملی که مردم را به قرآن بی رغبت می سازد، این است که ارزش و جایگاه قرآن نزد آنان ناشناخته است و از آثار شگرف آن بی خبرند.
آنها قرآن را تنها در حد کتابی آسمانی و مقدس می شناسند و در نتیجه، از محتوای متعالی آن ناآگاه و بی بهره اند.
از این رو، مبلغان موظفند در زمینه معرفی جایگاه قرآن و بازگویی اهمیت و آثار آن در زندگی، بیشتر بکوشند. در این میان، رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما نقش و رسالت بسیار موثری در این باره برعهده دارند. از دیگر نهادهای آگاه سازی افراد جامعه، مدارس و والدین هستند که با راهنمایی دقیق فرزندان خود، می توانند آنها را با قرآن آشنا و مأنوس سازند.
پیام متن:
شناخت جایگاه قرآن گاهی مهم در راه بهره برداری از مضامین آسمانی آن است.
5. نقش قرآن در نظام آموزشی
بی تردید آموزش و پرورش، نقش اساسی در ایجاد شناخت ها، باورها و گرایش ها در افراد دارد. چه بسا اشخاصی با تعلیم علوم در محیط آموزشی، نگرشی بر خلاف محیط خانوادگی خود می یابند که این امر، گویای تأثیر فراوان مواد درسی و معلمان بر دانش آموزان است.
اگر در نظام آموزشی ما، از دبستان گرفته تا حوزه و دانشگاه، به آموزش قرآن پیش از بعضی دروس مانند ریاضی، زبان انگلیسی و فقه و اصول بها داه می شد، مهجوریت نمی ماند و در اجتماع، حضور و نفوذ چشم گیری می یافت.
پیام متن:
نظام آموزشی کشور با بها دادن لازم به قرآن، به منظور حاکمیت احکام قرآنی در میان جامعه، گامی موثر برمی دارد
6 . کم توجهی به مسابقات و برگزیدگان قرآنی و فعالیت قرانی
مقام معظم رهبری؛ در رهنمودی فرمود:
«اگر بخواهیم قرآن در خانه ها، بین بچه ها، بین بزرگ ها، بین زن و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید».
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3280/4983/43214/%D8%B9%D9%84%D9%84-%D9%85%D9%87%D8%AC%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
1-ترویج منکرات
امیر مؤمنان (علیهالسّلام) در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه با اشاره به مهجوریت قرآن از آینده تاسفبار مسلمانان چنین خبر میدهد:
👈 «همانا پس از من روزگاری بر شما فراخواهد رسید که چیزی پنهانتر از حق و آشکارتر از باطل، و فراوانتر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد و نزد مردم آن زمان کالایی زیانمندتر از قرآن نیست، اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند، و متاعی پرسودتر از قرآن یافت نمیشود آن گاه که آن را تحریف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند. در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف و نشناختهتر از منکر نیست.
وَإِنَّهُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِي زَمَانٌ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ، وَلاَ أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَلاَ أَكْثَرَ مِنَ الْكَذِبِ عَلَى اللهِ وَرَسُولِهِ; وَلَيْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذلِكَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ، وَلاَ أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ. وَلاَ فِي الْبِلاَدِ شَيْءٌ أَنْكَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ، وَلاَ أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ! فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ، وَتَنَاسَاهُ حَفَظَتُهُ: فَالْكِتَابُ يَوْمَئِذ وَأَهْلُهُ طَرِيدَانِ مَنْفِيَّانِ، وَصَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ فِي طَرِيق وَاحِد لاَ يُؤْوِيهِمَا مُؤْو. فَالْكِتَابُ وَأَهْلُهُ فِي ذلِكَ الزَّمَانِ فِي النَّاسِ وَلَيْسَا فِيهِمْ، وَمَعَهُمْ وَلَيْسَا مَعَهُمْ! لاَِنَّ الضَّلاَلَةَ لاَ تُوَافِقُ الْهُدَى، وَإِنِ اجْتَمَعَا.
2- اختلاف و تفرقه در میان مردم
حضرت با تاکید بر عدم پیروی مردم از قرآن فرجام آن را مهجوریت قرآن و اختلاف و تفرقه در میان مردم میداند: «مردم در آن روز در جدایی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و یگانگی پراکندهاند، گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست، پس، از قرآن جز نامی نزدشان باقی نمیماند، و آنان جز خطی از قرآن نشناسند».
3-تسلط بیگانگان
استعمارگران و سلطهطلبان غربی، همواره با تز جدایی دین از سیاست که همان جدایی قرآن از سیاست است، تلاش کردهاند با حذف قرآن از صحنه زندگی مسلمانان، زمینه تسلط خود را بر جوامع اسلامی فراهم سازند.
👈مرحوم امام خمینی (رحمةاللهعلیه) میگوید: «از نخست وزیر اسبق خبیث استعمارگر انگلستان نقل شده که تا قرآن بین مسلمین است ما نمیتوانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم.
هدف اصلی دولتهای استعمارگر محو قرآن و علمای اسلام است و برای وصول به اهداف استعماری خود هر چند نغمهای را به وسیله عمال خبیث خود آغاز میکنند».
[امام خمینی، صحیفه نور، ج۱، ص۱۷۶. ]
ناپلئون بناپارت امپراطور فرانسه پس از تصرف برخی از کشورهای اسلامی، هنگامی که آیاتی از قرآن را برای وی ترجمه کردند، گفت: آن چه من از این کتاب استفاده کردم این است که اگر مسلمانان به دستورات جامع این کتاب عمل نمایند روی ذلت و خواری را نخواهند دید مگر این که ما در میان آنها و قرآن جدایی بیفکنیم
4-مجازات الهی
نافرمانی و اعراض از قرآن، فراموشی و غفلت از حقایق و درسهای آموزنده آن که همگی از مصادیق بارز مهجوریت به شمار میرود، انسان را چنان به بیراهه میکشاند که بارهای سنگینی از انواع گناهان و انحرافات فکری و عقیدتی را بر دوش او میگذارد. البته ممکن است در این دنیا سنگینی این بار را درک نکند؛
ولی در روز قیامت سنگینی این گناه بزرگ را در حالی درک میکند که هیچ راه فراری جز رسیدن به سزای عمل خویش ندارد. خدای متعال در سوره طه میفرماید:
👈«فاما یاتینکم منی هدی فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی قال رب لم حشرتنی اعمی و قد کنت بصیرا قال کذلک اتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسی»؛
[طه/سوره۲۰، آیه۱۲۳-۱۲۶.]
هر گاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه میشود، و نه در رنج خواهد بود! و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم! میگوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم! » میفرماید: آنگونه که آیات ما برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی، امروز نیز تو فراموش خواهی شد!»
انس با قرآن
امروزه انسان در معرض آماج حملات روحی و روانی قرار دارد و نگرانیهای فراوانی او را احاطه کرده، وحشت تنهایی در همه حال انسان را تنها نمیگذارد. او به شدت نیازمند انیس و مونس است که در کنار او آرامش یابد. نگرانی شدید او از تنهایی و بی کسی، در همه حوادث دوران زندگی، روح و روان او را میآزارد.
چرا به حیوانات پناهنده شده؟❌
❌انس با قرآن در روایات
👈قرآن کریم مونسی است که در شرایط عادی و نیز در بحرانها و سختیهای زندگی میتواند بهترین هم دم انسان باشد؛ امام سجاد علیهالسّلام میفرماید:
👌لو مات من بین المشرق و المغرب لما استوحشت بعد ان یکون القرآن معی؛[۱]
وقتی قرآن با من باشد، اگر همه مردم که ما بین مشرق و مغرب هستند بمیرند و هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، هرگز از تنهایی وحشت نمیکنم.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درمان همه مشکلات را در قرآن میداند و فرماید:
اذا التبست علیکم الامور کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فانه شافع مشفع و شاهد مصدق، من جعله امامه قاده الی الجنه، و من جعله خلفه ساقه الی النار، و هو اوضح دلیل الی خیر سبیل؛[۲]
هر گاه کارها چون شب ظلمانی برایتان مشتبه و تاریک گردید به قرآن پناه ببرید؛ چون او شفیعی است که شفاعتش پذیرفته و شاهدی است که تصدیق شده است. هرکس او را رهبر خویش گرداند، وی را به بهشت رهنمون میسازد و هرکس بدان پشت پا زند، به جهنم سوقش میدهد. قرآن روشنترین راهنما به سوی بهترین راه هاست.
آری، قرآن بهترین مونس انسان در تنهاییها و نگرانیهای زندگی است که جلوهای از علم و حکمت پروردگار و نشانگر عظمت خداوند متعال است. انس با قرآن، همراه شدن با گنجینه بی پایان و در اختیار داشتن برنامه جامع و کامل یک زندگی سعادتمندانه است که همه در پی آنند، ولی نمیدانند که در کنارشان قرار دارد و به قول معروف:
یار در خانه ما گرد جهان میگردیم
آب در کوزه ما تشنه لبان میگردیم
👈قرآن برنامه زندگی انسان مسلمان و معارف آن، دوای دردهای مادی و معنوی همه انسان هاست. اساسا قرآن عهدنامهای میان خداوند و مردم است. امام صادق علیهالسّلام با اشاره به این عهدنامه گرانبها، به مسلمانان سفارش میکند که هرچه میتوانند با این منبع وحی مانوس شوند و دست کم هر روز پنجاه آیه از این کتاب را تلاوت کنند:
القرآن عهد الله الی خلقه فینبغی للمسلم ان ینظر فی عهده و ان یقرا فی کل یوم خمسین آیه؛[۳]
👈قرآن عهدنامه خداوند متعال به انسان هاست؛ برای یک مسلمان شایسته است که به این عهدنامه بنگرد و در هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند.
👈چنانچه ما مسلمانان با قرآن مانوس نشویم و به آن عمل ننماییم، مورد شکایت و عتاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم قرار خواهیم گرفت که فرمود:
یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا؛[۴] پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند.
برکات انس با قرآن
افزایش ایمان
مؤمنانی که از تلاوت آیات وحی لذت میبرند طبق وعده خداوند نورانیت مییابند و ایمانشان کامل میشود:
انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون؛[انفال/سوره۸، آیه۲]
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دل هاشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزون تر میگردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.
2-نورانیت فضای زندگی
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «نوروا بیوتکم بتلاوه القرآن؛ و لا تتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری صلوا فی البیع و الکنائس و عطلوا بیوتهم فان البیت اذا کثر فیه تلاوه القرآن کثر خیره و اتسع اهله و اضاء لاهل السماء کما تضی ء نجوم السماء لاهل الدنیا»؛ [۳۶][۳۷]
👈خانههای خود را با تلاوت قرآن، نورانی کنید و خانه هایتان را چون قبرستان قرار ندهید؛ همان طور که یهود و نصارا چنان کردند که در معابد و کنیسهها نماز میگزاردند و خانههای خویش را تعطیل نمودند؛ چون هرگاه در خانهای قرآن زیاد تلاوت شود، خیرش زیاد میگردد و آن خانواده بهره مند میگردند و برای اهل آسمان نور میدهند همچنان که ستارگان آسمان برای اهل زمین، نور افشانی میکنند.
http://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%86%D8%B3_%D8%A8%D8%A7_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
3-هدایت به استوارترین راه
قرآن از این جهت که از سرچشمه لایزال الهی نازل شده مطابق با نیازهای روحی و جسمی انسان هاست و نیز چون از هر کژی و ناراستی مبری بوده و یکسره تعالیم انسان ساز است،
انسان ها را به بهترین راه هدایت می کند.
«یهْدِی إِلَی الرُّشْد . . .»12](این قرآن خلق را) به راه خیر و صلاح هدایت می کند. . . نیز می فرماید: «. . .إِنَّا سَمِعْنا کتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ»[13]ما آیات کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده بود، درحالی که کتب آسمانی را که در مقابل او بود تصدیق می کرد و خلق را به سوی حق و طریق راست هدایت می فرمود.
همچنین می فرماید: «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَم . . . »[14]همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه هدایت می کند. .
4-خروج از ظلمات به نور
«الر کتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ. . . »[33]الر این (قرآن) کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از ظلمات بیرون آوری و به عالم نور رسانی. . . نیز آیه ی: «هُوَ الَّذِی ینَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیناتٍ لِیخْرِجَکمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ. . . »[34]اوست (خدایی) که بر بندۀخود آیات روشن بیان را نازل کرد تا شما (بندگان) را از ظلمات بیرون آورده و به نور رهبری کند. . .
5-تبیین
«. . . وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ. . . »[35]. . . و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی. . . نیز آیه ی: «وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیک الْکتابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ. . . »[36]و قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای این که آنچه را در آن اختلاف دارند برای آنها تبیین کنی. . .
https://hawzah.net/fa/Article/View/98770/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%DA%A9%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%A8%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85
هر فردی که بخواهد با قرآن مأنوس شود باید سه مرحله را پشت سر بگذارد. مرحله اول، مرحله قرائت قرآن است.
در روایات نقل شده است که قرائت یک آیه از قرآن ثواب ختم قرآن را دارد. چقدر خوب است سعی کنیم حداقل روزی یک صفحه تلاوت قرآن در برنامه روزانه خود قرار دهیم تا از برکات این ماه بهرهمند شویم.
مرحله دوم انس با قرآن تدبر در آیات الهی است، آیاتی که در ماه رمضان میخوانیم در موردشان تدبر و تفکر کنیم
و مرحله سوم عمل به قرآن است، قرآنی که فقط عبادات، نماز و روزه نیست بلکه اخلاق هم در بر میگیرد در نتیجه آنها را در زندگی خود پیاده کنیم تا از برکات قرآن بهرهمند شویم.
سبک زندگی قرآنی
در عصر حاضر، برخلاف پیشرفت علم و تکنولوژی، بشر با انواع تهاجمهای دینی و فرهنگی روبهرو است، که بحران هویت را برای او رقم زده و در نهایت او را با سرگردانی در زندگی روبهرو کرده است.
👈از اینرو، نیاز مهم این دوره شناخت زندگی واقعی است. جهان خلقت مظهر رحمت رحمانی پروردگار است و مسیری است که از طریق آن هر موجودی به کمال خویش میرسد که رسیدن به مقام خلیفهاللهی و قرب الهی است.
👈حیاتی که خداوند در این زمینه، انسان را بدان رهنمون میکند، حیات طیبه است که مظهری از حیات حقیقی خداوند است.
در حیات طیبه، فراهمسازی خواستههای بشری در راستای قرب الهی است و هدف انسانها فقط رسیدن به رفاه زندگی نیست؛ بلکه ساماندادن زندگی دنیوی برای قرب الهی است و این اندیشه، نه تنها بشر را از صحنه جهانی دور نمیکند، بلکه جامعه را برای تکامل و آبادانی زندگی در سایه ایمان، عمل صالح و تقرب به درگاه پروردگار سوق میدهد.
👈شناخت سبک زندگی صحیح در عصر حاضر که عصر غیبت است، از رسالتهای تربیتی خانوادههای است که در انتظار ظهور منجی هستند؛ زیرا وظیفه مهم آنان، تربیت نسل مستعد برای یاری و اجرای منویات امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است.
👈با توجه به روایات، تجلی کامل حیات طیبه در دوران قیام امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در سایه معرفت امام و الگو قرار دادن صفات یاوران حضرت تحقق خواهد پذیرفت. این مقاله قصد دارد با استفاده از آیات و روایات سبک زندگی را تعریف کرده و تجلی حیات طیبه به ویژه در عصر غیبت و عصر ظهور را بیان دارد.
زندگی معمولی انسانها همواره با فشارهایی همراه بوده که انسان خود مسبب آن است. همه انسانها در هر موقعیتی که هستند خواهان آسایش و زندگی معمولی و بیدغدغه هستند؛
👈اما همراه شدن زندگی انسانها با اضطرابها، افسردگیها و دلخوریها، انسان را از هدف زندگی دور ساخته است.
زندگی به نوبه خود به پازلی سخت و پیچیده میماند؛ حال اگر انسان خود بر این سختی و پیچیدگی بیفزاید دیگر چیزی از آن باقی نمیماند. بهطور معمول انسان در طول زندگی پیوسته به فردا یا اشتباههایی که در گذشته انجام داده فکر کرده و سعی نمیکند در زمان حال زندگی کند.
👈همین موضوع مقدمه بروز دغدغهها و افسردگیها در زندگی میشود. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «اذا التبست علیکم الفتن، کقطع الیل المظلم فعلیکم بالقرآن؛ [۱] هنگامیکه فتنهها، همچون پارههای شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید».
👈این روایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انسان را رهنمون میکند که در هنگام مواجهه با فتنهها و سختیها به قرآن پناه برد.
👈قرآن بهترین گفتار است، چون گفتار خدا است و از علم و قدرت بینهایت او سرچشمه یافته است. پس باید دید قرآنکریم چه راهحلی را برای برونشد از این سختیها و رسیدن به سبک زندگی قرآنی بیان کرده است.
👈 قرآن که به فرموده حضرت علی (علیهالسلام) خیرخواهی است که هرگز خیانت نمیکند، [۲] برای زندگی انسان، اندیشه و سبک ویژهای را مطرح کرده و نام آن را #حیات_طیبه گذاشته تا بهواسطه آن به مقام قرب ربوبی و به مظهریت صفات الهی برسد.
نسبت میان شیوه زندگی و سبک زندگی، نسبت عموم و خصوص من وجه است؛
چراکه سبک زندگی از دل شیوه زندگی بیرون آمده و تولید میشود. سبک زندگی همان شیوهی زندگی در مدل، فرم و صورتهای خاص و ویژهای است که قالببندی و متجسد شده باشد.
برای نمونه در شیوه زندگی #غربیها میتوان انواع سبکهای زندگی چون سبک زندگی فرانسوی، سبک زندگی انگلیسی و سبک زندگی آمریکایی را یافت. [۷]
عناصر خاصی در ایجاد سبک زندگی نقش دارد.
ازجمله مهمترین عناصر میتوان به طبقه مدرن اجتماعی، قدرت و پشتوانه اقتصادی طبقه جدید، گفتمان اجتماعی جدید، زندگی روزمره و روزمرگی، فنآوریهای جدید، عادت مصرف بدون نیاز، ظهور جامعه سرمایهداری و حاکمیت مطلق مناسبات سرمایهداری برجامعه، ظهور مفهوم اوقات فراغت در دوره جدید، رسانهها و مانند آن اشاره کرد. [۸]
در سبک زندگی آمریکایی اموری چون فردگرایی، آزادیهای فردی، خانوادهگریزی، بلکه حتی خانوادهستیزی، مصرفگرایی شدید، سرعت شتاب زده سرسامآور، اضطراب زمان، غذاهای آماده، تنوعطلبی شدید و همانند آن را میتوان شناسایی کرد.
سبکهای زندگی در هر عصر با سبک زندگی در زمان و مکانی دیگر میتواند متفاوت باشد، هرچند که در کلیت در مجموعهای خاص از شیوه زندگی قرار میگیرد. [۹]
بهعنوان نمونه سبک زندگی ایرانی و اسلامی (شیعی) با سبک زندگی عراقی و اسلامی (شیعی) متفاوت است؛ چنانکه با سبک زندگی عراقی و اسلامی (سنی) نیز میتواند متفاوت باشد.
👈بر همین اساس سبک زیستی ایرانی اسلامی (شیعی) در عصر حاضر با عصر قاجار و پیش از آن نیز میتواند متفاوت باشد که هست. با وجود این، همهی سبکهای زیست در چارچوب کلی شیوه زندگی اسلامی قرار میگیرند.
سبک زندگی بر اساس توحیدمحوری است که امنیت و آرامش را به همراه دارد.
اما در عصر حاضر، با وجود پیشرفت تکنولوژی، بشر با انواع تهاجمها روبهرو گشته و سرانجام زندگی انسان با ناملایمتها و افسردگیها همراه شده و از زندگی واقعی دور شده است.
👈 شناخت سبک زندگی مورد نظر خداوند و حرکت در مسیر آن ازجمله نیازهای بشر است.
👈به همین دلیل سبک زندگی قرآنی با عنوان حیات طیبه معرفی شده است و در حقیقت رسیدن به اخلاق انسانی، رسیدن به حیات طیبه و آن حیاتی است که تنها یک بار در قرآن بهصراحت از آن سخن به میان آمده و توصیف آن به طیب که گویای خالصبودن آن از هرگونه آلودگیها است و برخورداری از آن، مایه آبادانی دنیا و آخرت انسان است، همین پرسمان، اهمیت سبک زندگی را روشن میکند و انسان را بر آن میدارد تا بهدنبال دستیابی بدان باشد.
📌تعبیر حیات طیبه در قرآن
تعبیر حیات طیبه تنها در یک آیه قرآن به صراحت بیان شده است. «من عمل صالحا من ذکر أَو أُنثی و هو مومن فلنحیِینه حیوة طیبة و لنجزِینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون؛ [۵۱]
هر کس عمل صالح کند، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد». درباره معنای حیات طیبه نظرات گوناگونی توسط مفسران مطرح شده است.
۱. رزق و روزی حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی، بهشت پرطراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا، زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی [۵۲]
۲. حیات طیبه، عبادت همراه با رزق حلال. [۵۳].
۳. حیات طیبه، زندگی تازهای که حریم آلودگی در آن نیست و فقط قرب الهی مدنظر است. [۵۴]
۴. حیات طیبه، همین حیات دنیوی است که مقارن با قناعت و رضا به قسمت خدای سبحان باشد؛ زیرا چنین حیاتی پاکیزهترین زندگی است. [۵۵]
۵. حیات طیبه، قناعت است؛ زیرا قناعت سبب عزت و بینیازی از مردم است. [۵۶]
۶. حیات طیبه یعنی سعادت. [۵۷]
۷. حیات طیبه، شناخت پروردگار است. [۵۸]
👈تعریف درست تغذیه انسان در قرآن
تغذیه و زینت مناسب دیگر معیاری است که میتوان برای زندگی تراز قرآنی بشر بیان کرد، تغذیه در بیان قرآن بیشتر با میوهها، گوشت پرندگان و حبوبات مطرح میشود و به طور کلی دو وعده غذایی اصلی صبح و ابتدای شب مورد تاکید قرار میگیرد، بنا به مفاهیم و معارف آیات قرآن و سبک زندگی آداب غذایی ما باید منطبق بر برنامه زندگی در بهشت باشد.
👈 در رابطه با پوشش انسان نیز نکاتی در آیات قرآن مورد تاکید قرار میگیرد، از جمله اینکه پوشاک انسان باید از جنسی مانند حریر باشد، لباس باید حافظ بدن انسان بهویژه اندامهای جنسی باشد تا در روابط اجتماعی امنیت انسانها دچار اختلال نشود، حتی در رابطه با زیورآلات و زینت انسان نیز قرآن نکاتی بیان میکند.
👈شاخص بعدی زندگی قرآنی انسان مبارزه با طاغوت و طغیانگری برخی انسانهاست، خداوند موسی(ع) را به سوی فرعون میفرستد تا او را از مسیر طغیانگری باز دارد و این موضوع را به عنوان الگو برای انسانها مطرح میکند، رفع درگیری میان گروههای مؤمن و تلاش برای ایجاد صلح نیز نکته است که باید در زندگی تراز قرآنی انسان همواره مورد توجه باشد.
👈حمایت از مستضعفان و حقوق زنان
وی با اشاره به آیه۷۵ سوره نساء «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا» اظهار کرد: حمایت از مستضعفان و جلوگیری از ظلم میان انسانها و توجه حقوق زنان دیگر شاخصی است که بسیار مورد حساسیت و توجه قرار گرفته و برای تحقق زندگی قرآنی انسان به عنوان پانزدهمین شاخص و معیار حائز اهمیت است؛ مشارکت در صحنه زنان به ویژه در امور فرهنگی و توجه به حقوق آنان در این زمینهها باید دو برابر مردان باشد.
👈 به علت دوری مسلمانان از آموزههای قرآن و سیره نبوی، یک درد سراسری نسبت به عدم تحقق شاخصهای قرآنی به وجود آمده برای تصحیح این وضعیت نیازمند نهضت بیداری و بازگشت با آن هستیم که تنها راه چاره است.
👈بهرغم اینکه فهم و تدبر در قرآن فعالیتهای متنوعی را به وجود آورده است، اما به علت دوری از مبانی مورد تاکید پیامبر در حوزه فهم قرآن نتیجه مناسبی به دست نمیآید، هنگامی که این تصحیح در مبانی و نگرشهای آموزشی و ترویجی به وجود آید، دریافت و تفسیر از قرآن نیز تصحیح میشود.
۱۵ شاخص برای زندگی قرآنی در جهان بشری
متأسفانه به علت دوری مسلمانان از آموزههای الهی و سیره نبوی، دردی سراسری نسبت به عدم تحقق شاخصهای قرآنی وجود دارد.
👈 قرآن برای زندگی بشر است و تنها جنبه آرمانی ندارد، قرآن خود را «قول فصل» معرفی میکند و اینکه کلام الهی شوخی نیست بلکه سخنی حق، علمی و بر اساس واقعیت هاست.
«الله»؛ اصل اعتقادی زندگی قرآنی
🔰شاخصی که میتوان در زمینه زندگی قرآنی مطرح کرد آن چیزی است که در سوره «نصر» به آن اشاره میشود، منظور از این شاخص، کار خالصانه برای تحقق دین خدا و رفع مشکلات مردم است، در آیه ۷۷ سوره حج هم با این عبارت :
👈يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِرْكَعُوا وَ اُسْجُدُوا وَ اُعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ اِفْعَلُوا اَلْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» اشاره به انجام بهترین و گزیدهترین کارهاست.
👈همزیستی مسالمتآمیز و احترام به عقاید، باورها و نژاد انسانها شاخصی است که میتوان برای زندگی قرآنی انسان بازگو کرد که در عین حال انسان نباید تحتتاثیر عقاید، سبک زندگی و افکار کافران قرار گیرد،
همچنان نیز اختلافات مذهبی و عقیدتی قابل احترام بوده که در سوره حج نیز به آن اشاره میشود، خداوند در سوره حج میفرمایند اگر جلوی تندروی برخیها را نمیگرفتیم، مراکز عبادی انسانها در ادیان مختلف از بین میرفت، از این جهت میتوان دریافت که عقاید و اماکن مقدس مردم، قابل احترام است؛ انسانها به جهت اختلاف عقیدتی نباید یکدیگر را تحقیر کنند، اینکه همه پیرو یک دین باشند در زمان قیام امام زمان(عج) محقق میشود.
👈نفی مردم آزاری و ثروتاندوزی
رفع تبعیض باید در زندگی اجتماعی بشر مورد توجه باشد، تصریح کرد: چهارمین شاخص برای زندگی قرآنی بشر نفی مردم آزاری و زراندوزی است که در سوره «همزه» بر آن تأکید میشود، در این سوره هرگونه مردمآزاری و ثروت اندوزی نفی میشود.
👈مهر و محبت نسبت به دیگران از شاخصهای زندگی قرآنی انسان است،
در سوره «بلد» تاکید میشود که تمام ابناء بشر نسبت به هم مهر و محبت داشته باشند و آن را واقعاً در عمل محقق کنند، نه اینکه تنها به سفارش زبانی اکتفا شود، در روایات هم با عنوان «هل الدّین الّا الحبّ» به این موضوع اشاره شده است. در سوره «حجرات» هم موانعی که سبب آسیب به روابط مهربانانه میشود مورد تأکید قرار گرفته است.
👈 رشد علم و آگاهی، شاخصی است که میتوان برای زیست قرآنی انسان بیان کرد، انسانها باید معیارهای علمی و محکم و موازینی ارزشمند برای زندگی رضایتمندانه داشته باشند که در سورههای «قارعه» و «تکاثر» به آن اشاره میشود.
در سوره «بَیِّنه» که موضوع پاداش انسانهای نیکوکار مورد تأکید قرار میگیرد، بحث «جنات» به میان میآید و از این تعبیر قرآن میتوان اینگونه برداشت کرد که حفظ محیطزیست و اهتمام به نگهداری فضای سبز یکی از معیارهای زندگی قرآنی برای انسانها است، بشر بدون توجه به آب و خاک و آفریدههای خداوند نمیتواند یک زندگی قرآنی را سامان دهد.
👈نشاط و امید به آینده؛ نگرشی قرآنی به زندگانی
انسانهایی که در تراز زیستقرآنی زندگی میکنند، افرادی با نشاط امیدوار به آینده هستند که در سوره «ضحی» با عنوان آینده روشن و راهگشا بیان میشود و این امیدواری به آینده روشن بود یک شاخص برای زندگی قرآنی انسان است.
معیار برای شناخت زندگی قرآنی انسان رسیدگی به امور ایتام، فقیران و مستمندان است، بهعبارت دیگر هر جایی در جامعه بشری مشکلی وجود دارد، انسانهای اهل قرآن نسبت به رفع آن مشکل دغدغه دارند، در سوره «ماعون» و همچنین سوره «انسان» به خوبی میتوان این تاکید قرآن را دریافت کرد، کلید واژه مورد تاکید قرآن در این موضوع «زکات» است که نوع ارتباط اقتصادی انسان قرآنی را با همنوعانش مشخص میکند.
👈صداقت، راستی، نفی ریا و نمایش دروغ، دهمین شاخصی است که میتوان برای یک زندگی قرآنی مورد تاکید قرار داد، قرآن در سوره «ماعون» تاکید میکند، انسان هایی هستند که در پوشش دین درصدد جازدن خود به جای دینداران و چپاول منابع خدادادی برای همه انسانها را پی میگیرند، قرآن به شدت با هرگونه تزویر و ریا مخالفت میکند.
👈رعایت حقوق حیوانات نیز یازدهمین شاخص زیست قرآنی برای انسان است، قرآن داستان ناقه صالح را بیان میکند و توصیه به حفظ حیوانات تحت عنوان «بندگان خدا» را مطرح میکند، حضرت صالح، قوم خود را به رعایت حقوق حیوان دعوت میکند، اما آنان با پی کردن ناقه عذاب الهی را به جان خریدند، در اسلام نسبت به رعایت حقوق همه حیوانات دستورات بسیار جزئی و جالبی وجود دارد.
جنگهای داخلی مسلمانان در اثر فراموشی آیه «رُحَماءُ بَینَهُم» است
ببینید! موارد عمل نکردن به قرآن در بین ما امّت اسلامی یکی دو مورد نیست و گرفتاریهای ما هم ناشی از همینها است. مثلاً فرض بفرمایید قرآن دربارهی پیروان پیغمبر میفرماید: اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللهِ وَ رِضوانًا؛(۱)
پس «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم». بعضی از ما «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را فراموش میکنیم، میگذاریم کنار. مثل چه کسانی؟ مثل همینهایی که در کشورهای اسلامی با آمریکا ساختند، با صهیونیستها ساختند، خون فلسطینیها را لگد کردند، حقّ فلسطینیها را ضایع کردند؛ اینها «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را فراموش کردند و شدند نوکر کفّار، شدند دنبالهروِ کفّار، امربرِ کفّار.
الان بسیاری از سران کشورهای عربی از این قبیلند؛ اینها یک دستهاند. یک دستهی دیگر هم «رُحَماءُ بَینَهُم» را فراموش کردهاند، اختلافات بین مسلمانها را [به وجود میآورند]. وَ المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعض؛(۲) این را قرآن میگوید.
آن وقت اینها میآیند مؤمن بالله را، مؤمن بالقرآن را، مؤمن بالکعبه را، مؤمن بالقبله را تکفیر میکنند، میگویند کافر است؛ این «رُحَماءُ بَینَهُم» فراموش میشود. وقتی «رُحَماءُ بَینَهُم» نبود، جنگهای داخلی در کشورهای اسلامی راه میافتد؛ سوریه را ببینید، یمن را ببینید؛ الان بیش از چهار سال است که یمن دارد بمباران میشود؛ آن بمبارانکننده کیست؟ کافر است؟ نه، یک مسلمانی است؛ بِظاهر او هم مسلمان است امّا به مسلمان رحم نمیکند. معنای «اَلَّذینَ جَعَلُوا القُرءانَ عِضین»(۳) این است که به یک قسمت از قرآن [عمل میکنند]؛ اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتاب وَ تَکفُرونَ بِبَعضٍ؟(۴) حالا خیلی از اینها که به هیچ چیزِ قرآن اعتقاد ندارند.۱۳۹۸/۰۱/۲۶
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن
امت اسلامی, اختلافافکنی, دوری از قرآن
ما در حوزه نظامی به یک آیه از قرآن یعنی «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسَطَعتُم مِّن قُوَّة» عمل کردیم و در این عرصه به اقتداری رسیدهایم که صهیونیستها اقرار میکنند که توان مقابله با قدرت نظامی ایران را ندارند و این اثرگذاری با عمل به یک آیه از قرآن که همان ذکر است، حاصل شده است.