سبک زندگی بر اساس توحیدمحوری است که امنیت و آرامش را به همراه دارد.
اما در عصر حاضر، با وجود پیشرفت تکنولوژی، بشر با انواع تهاجمها روبهرو گشته و سرانجام زندگی انسان با ناملایمتها و افسردگیها همراه شده و از زندگی واقعی دور شده است.
👈 شناخت سبک زندگی مورد نظر خداوند و حرکت در مسیر آن ازجمله نیازهای بشر است.
👈به همین دلیل سبک زندگی قرآنی با عنوان حیات طیبه معرفی شده است و در حقیقت رسیدن به اخلاق انسانی، رسیدن به حیات طیبه و آن حیاتی است که تنها یک بار در قرآن بهصراحت از آن سخن به میان آمده و توصیف آن به طیب که گویای خالصبودن آن از هرگونه آلودگیها است و برخورداری از آن، مایه آبادانی دنیا و آخرت انسان است، همین پرسمان، اهمیت سبک زندگی را روشن میکند و انسان را بر آن میدارد تا بهدنبال دستیابی بدان باشد.
📌تعبیر حیات طیبه در قرآن
تعبیر حیات طیبه تنها در یک آیه قرآن به صراحت بیان شده است. «من عمل صالحا من ذکر أَو أُنثی و هو مومن فلنحیِینه حیوة طیبة و لنجزِینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون؛ [۵۱]
هر کس عمل صالح کند، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه میبخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد». درباره معنای حیات طیبه نظرات گوناگونی توسط مفسران مطرح شده است.
۱. رزق و روزی حلال، زندگی شرافتمندانه همراه با قناعت و خشنودی، بهشت پرطراوت و زیبا و زندگی خوش در آنجا، زندگی خوشبختانه در بهشت برزخی [۵۲]
۲. حیات طیبه، عبادت همراه با رزق حلال. [۵۳].
۳. حیات طیبه، زندگی تازهای که حریم آلودگی در آن نیست و فقط قرب الهی مدنظر است. [۵۴]
۴. حیات طیبه، همین حیات دنیوی است که مقارن با قناعت و رضا به قسمت خدای سبحان باشد؛ زیرا چنین حیاتی پاکیزهترین زندگی است. [۵۵]
۵. حیات طیبه، قناعت است؛ زیرا قناعت سبب عزت و بینیازی از مردم است. [۵۶]
۶. حیات طیبه یعنی سعادت. [۵۷]
۷. حیات طیبه، شناخت پروردگار است. [۵۸]
👈تعریف درست تغذیه انسان در قرآن
تغذیه و زینت مناسب دیگر معیاری است که میتوان برای زندگی تراز قرآنی بشر بیان کرد، تغذیه در بیان قرآن بیشتر با میوهها، گوشت پرندگان و حبوبات مطرح میشود و به طور کلی دو وعده غذایی اصلی صبح و ابتدای شب مورد تاکید قرار میگیرد، بنا به مفاهیم و معارف آیات قرآن و سبک زندگی آداب غذایی ما باید منطبق بر برنامه زندگی در بهشت باشد.
👈 در رابطه با پوشش انسان نیز نکاتی در آیات قرآن مورد تاکید قرار میگیرد، از جمله اینکه پوشاک انسان باید از جنسی مانند حریر باشد، لباس باید حافظ بدن انسان بهویژه اندامهای جنسی باشد تا در روابط اجتماعی امنیت انسانها دچار اختلال نشود، حتی در رابطه با زیورآلات و زینت انسان نیز قرآن نکاتی بیان میکند.
👈شاخص بعدی زندگی قرآنی انسان مبارزه با طاغوت و طغیانگری برخی انسانهاست، خداوند موسی(ع) را به سوی فرعون میفرستد تا او را از مسیر طغیانگری باز دارد و این موضوع را به عنوان الگو برای انسانها مطرح میکند، رفع درگیری میان گروههای مؤمن و تلاش برای ایجاد صلح نیز نکته است که باید در زندگی تراز قرآنی انسان همواره مورد توجه باشد.
👈حمایت از مستضعفان و حقوق زنان
وی با اشاره به آیه۷۵ سوره نساء «وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا» اظهار کرد: حمایت از مستضعفان و جلوگیری از ظلم میان انسانها و توجه حقوق زنان دیگر شاخصی است که بسیار مورد حساسیت و توجه قرار گرفته و برای تحقق زندگی قرآنی انسان به عنوان پانزدهمین شاخص و معیار حائز اهمیت است؛ مشارکت در صحنه زنان به ویژه در امور فرهنگی و توجه به حقوق آنان در این زمینهها باید دو برابر مردان باشد.
👈 به علت دوری مسلمانان از آموزههای قرآن و سیره نبوی، یک درد سراسری نسبت به عدم تحقق شاخصهای قرآنی به وجود آمده برای تصحیح این وضعیت نیازمند نهضت بیداری و بازگشت با آن هستیم که تنها راه چاره است.
👈بهرغم اینکه فهم و تدبر در قرآن فعالیتهای متنوعی را به وجود آورده است، اما به علت دوری از مبانی مورد تاکید پیامبر در حوزه فهم قرآن نتیجه مناسبی به دست نمیآید، هنگامی که این تصحیح در مبانی و نگرشهای آموزشی و ترویجی به وجود آید، دریافت و تفسیر از قرآن نیز تصحیح میشود.
۱۵ شاخص برای زندگی قرآنی در جهان بشری
متأسفانه به علت دوری مسلمانان از آموزههای الهی و سیره نبوی، دردی سراسری نسبت به عدم تحقق شاخصهای قرآنی وجود دارد.
👈 قرآن برای زندگی بشر است و تنها جنبه آرمانی ندارد، قرآن خود را «قول فصل» معرفی میکند و اینکه کلام الهی شوخی نیست بلکه سخنی حق، علمی و بر اساس واقعیت هاست.
«الله»؛ اصل اعتقادی زندگی قرآنی
🔰شاخصی که میتوان در زمینه زندگی قرآنی مطرح کرد آن چیزی است که در سوره «نصر» به آن اشاره میشود، منظور از این شاخص، کار خالصانه برای تحقق دین خدا و رفع مشکلات مردم است، در آیه ۷۷ سوره حج هم با این عبارت :
👈يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِرْكَعُوا وَ اُسْجُدُوا وَ اُعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ اِفْعَلُوا اَلْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» اشاره به انجام بهترین و گزیدهترین کارهاست.
👈همزیستی مسالمتآمیز و احترام به عقاید، باورها و نژاد انسانها شاخصی است که میتوان برای زندگی قرآنی انسان بازگو کرد که در عین حال انسان نباید تحتتاثیر عقاید، سبک زندگی و افکار کافران قرار گیرد،
همچنان نیز اختلافات مذهبی و عقیدتی قابل احترام بوده که در سوره حج نیز به آن اشاره میشود، خداوند در سوره حج میفرمایند اگر جلوی تندروی برخیها را نمیگرفتیم، مراکز عبادی انسانها در ادیان مختلف از بین میرفت، از این جهت میتوان دریافت که عقاید و اماکن مقدس مردم، قابل احترام است؛ انسانها به جهت اختلاف عقیدتی نباید یکدیگر را تحقیر کنند، اینکه همه پیرو یک دین باشند در زمان قیام امام زمان(عج) محقق میشود.
👈نفی مردم آزاری و ثروتاندوزی
رفع تبعیض باید در زندگی اجتماعی بشر مورد توجه باشد، تصریح کرد: چهارمین شاخص برای زندگی قرآنی بشر نفی مردم آزاری و زراندوزی است که در سوره «همزه» بر آن تأکید میشود، در این سوره هرگونه مردمآزاری و ثروت اندوزی نفی میشود.
👈مهر و محبت نسبت به دیگران از شاخصهای زندگی قرآنی انسان است،
در سوره «بلد» تاکید میشود که تمام ابناء بشر نسبت به هم مهر و محبت داشته باشند و آن را واقعاً در عمل محقق کنند، نه اینکه تنها به سفارش زبانی اکتفا شود، در روایات هم با عنوان «هل الدّین الّا الحبّ» به این موضوع اشاره شده است. در سوره «حجرات» هم موانعی که سبب آسیب به روابط مهربانانه میشود مورد تأکید قرار گرفته است.
👈 رشد علم و آگاهی، شاخصی است که میتوان برای زیست قرآنی انسان بیان کرد، انسانها باید معیارهای علمی و محکم و موازینی ارزشمند برای زندگی رضایتمندانه داشته باشند که در سورههای «قارعه» و «تکاثر» به آن اشاره میشود.
در سوره «بَیِّنه» که موضوع پاداش انسانهای نیکوکار مورد تأکید قرار میگیرد، بحث «جنات» به میان میآید و از این تعبیر قرآن میتوان اینگونه برداشت کرد که حفظ محیطزیست و اهتمام به نگهداری فضای سبز یکی از معیارهای زندگی قرآنی برای انسانها است، بشر بدون توجه به آب و خاک و آفریدههای خداوند نمیتواند یک زندگی قرآنی را سامان دهد.
👈نشاط و امید به آینده؛ نگرشی قرآنی به زندگانی
انسانهایی که در تراز زیستقرآنی زندگی میکنند، افرادی با نشاط امیدوار به آینده هستند که در سوره «ضحی» با عنوان آینده روشن و راهگشا بیان میشود و این امیدواری به آینده روشن بود یک شاخص برای زندگی قرآنی انسان است.
معیار برای شناخت زندگی قرآنی انسان رسیدگی به امور ایتام، فقیران و مستمندان است، بهعبارت دیگر هر جایی در جامعه بشری مشکلی وجود دارد، انسانهای اهل قرآن نسبت به رفع آن مشکل دغدغه دارند، در سوره «ماعون» و همچنین سوره «انسان» به خوبی میتوان این تاکید قرآن را دریافت کرد، کلید واژه مورد تاکید قرآن در این موضوع «زکات» است که نوع ارتباط اقتصادی انسان قرآنی را با همنوعانش مشخص میکند.
👈صداقت، راستی، نفی ریا و نمایش دروغ، دهمین شاخصی است که میتوان برای یک زندگی قرآنی مورد تاکید قرار داد، قرآن در سوره «ماعون» تاکید میکند، انسان هایی هستند که در پوشش دین درصدد جازدن خود به جای دینداران و چپاول منابع خدادادی برای همه انسانها را پی میگیرند، قرآن به شدت با هرگونه تزویر و ریا مخالفت میکند.
👈رعایت حقوق حیوانات نیز یازدهمین شاخص زیست قرآنی برای انسان است، قرآن داستان ناقه صالح را بیان میکند و توصیه به حفظ حیوانات تحت عنوان «بندگان خدا» را مطرح میکند، حضرت صالح، قوم خود را به رعایت حقوق حیوان دعوت میکند، اما آنان با پی کردن ناقه عذاب الهی را به جان خریدند، در اسلام نسبت به رعایت حقوق همه حیوانات دستورات بسیار جزئی و جالبی وجود دارد.
جنگهای داخلی مسلمانان در اثر فراموشی آیه «رُحَماءُ بَینَهُم» است
ببینید! موارد عمل نکردن به قرآن در بین ما امّت اسلامی یکی دو مورد نیست و گرفتاریهای ما هم ناشی از همینها است. مثلاً فرض بفرمایید قرآن دربارهی پیروان پیغمبر میفرماید: اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللهِ وَ رِضوانًا؛(۱)
پس «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم». بعضی از ما «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را فراموش میکنیم، میگذاریم کنار. مثل چه کسانی؟ مثل همینهایی که در کشورهای اسلامی با آمریکا ساختند، با صهیونیستها ساختند، خون فلسطینیها را لگد کردند، حقّ فلسطینیها را ضایع کردند؛ اینها «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» را فراموش کردند و شدند نوکر کفّار، شدند دنبالهروِ کفّار، امربرِ کفّار.
الان بسیاری از سران کشورهای عربی از این قبیلند؛ اینها یک دستهاند. یک دستهی دیگر هم «رُحَماءُ بَینَهُم» را فراموش کردهاند، اختلافات بین مسلمانها را [به وجود میآورند]. وَ المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولِیاءُ بَعض؛(۲) این را قرآن میگوید.
آن وقت اینها میآیند مؤمن بالله را، مؤمن بالقرآن را، مؤمن بالکعبه را، مؤمن بالقبله را تکفیر میکنند، میگویند کافر است؛ این «رُحَماءُ بَینَهُم» فراموش میشود. وقتی «رُحَماءُ بَینَهُم» نبود، جنگهای داخلی در کشورهای اسلامی راه میافتد؛ سوریه را ببینید، یمن را ببینید؛ الان بیش از چهار سال است که یمن دارد بمباران میشود؛ آن بمبارانکننده کیست؟ کافر است؟ نه، یک مسلمانی است؛ بِظاهر او هم مسلمان است امّا به مسلمان رحم نمیکند. معنای «اَلَّذینَ جَعَلُوا القُرءانَ عِضین»(۳) این است که به یک قسمت از قرآن [عمل میکنند]؛ اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتاب وَ تَکفُرونَ بِبَعضٍ؟(۴) حالا خیلی از اینها که به هیچ چیزِ قرآن اعتقاد ندارند.۱۳۹۸/۰۱/۲۶
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن
امت اسلامی, اختلافافکنی, دوری از قرآن
ما در حوزه نظامی به یک آیه از قرآن یعنی «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسَطَعتُم مِّن قُوَّة» عمل کردیم و در این عرصه به اقتداری رسیدهایم که صهیونیستها اقرار میکنند که توان مقابله با قدرت نظامی ایران را ندارند و این اثرگذاری با عمل به یک آیه از قرآن که همان ذکر است، حاصل شده است.
( وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا)
خدا را! خدا را! در باره جهاد با اموال و جانها و زبانهاى خویش در راه خدا بر شما باد به پیوستن با یکدیگر، و بخشش همدیگر، مبادا از هم روى گردانید، و پیوند دوستى را از بین ببرید. امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدهاى شما بر شما مسلّط مىشوند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد (سپس فرمود).
اگر با قرآن مأنوس شویم بر دشمن غلبه پیدا میکنیم
ما از قرآن دوریم؛ امّت اسلامی از قرآن دور است. اگر خودمان را به قرآن نزدیک بکنیم، بلاشک بر دشمن غلبه پیدا میکنیم،
این دشمن هر که باشد؛ وَلَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لایَجِدونَ وَلِیًّا وَلا نَصیرًا سُنَّةَ اللهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدیلا؛(۱) وعدهی الهی است، وعدهی قرآنی است؛ وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(۲) اینها چیزهایی است که از قرآن باید یاد بگیریم، باید فرابگیریم، باید کار کنیم. این جلسات مقدّمه است؛ این نشستوبرخاستها و این آموزشها مقدّمه است؛ این خواندنها و تلاوتها مقدّمه است؛ مقدّمهی تدبّر کردن، فهمیدن، آگاه شدن و عمل کردن.۱۳۹۷/۰۲/۲۷
بیانات در محفل انس با قرآن کریم
دوری از قرآن, غلبه بر دشمن, وعدههای الهی
📌پانصد قرآن بالای نیزه
در صفین چون موقعیت شامیان بخطر افتاد و معاویه احساس شکست نمود، با عمروعاص به مشورت پرداخت که چه کند تا از شکست حتمی نجات یابد. عمروعاص پیشنهاد داد: هر که قرآنی دارد بالای نیزه بلند کند و مردم عراق را به حکومت قرآن بخوانید.
ابوطفیل از اصحاب امام میگوید: صبح لیلة الهریر مشاهده کردیم که جلو سپاهیان شام چیزهائی شبیه پرچم دیده میشود. چون هوا روشن شد، ملاحظه کردیم که قرآنها را روی نیزه بستهاند، و قرآن بزرگ مسجد شام را روی سه نیزه نصب کرده و ده نفر آن را بلند میکنند، و در هر یک از پنج قسمت لشکر صد قرآن و مجموعاً پانصد قرآن را در بالای نیزهها مقابل سپاه عراق قرار دادند و چنین شعار میدادند: خدا را خدا را درباره دینتان این کتاب خدا است حاکم میان ما و شما.
امام علی علیه السلام فرمود: خدایا تو می دانی که هدف اینها قرآن نیست، تو خود میان ما و اینها حکم کن که تو حاکم بر حقی.
عمل مردم شام موجب شد که در میان اصحاب امام اختلاف ایجاد شد، دسته ای ساده اندیش گفتند: دیگر برای ما جنگیدن جایز نیست، که اینها ما را به کتاب خدا میخوانند. دسته دیگر گفتند: کار معاویه حیله است و نباید #فریب خورد. این اختلاف سبب گردید که معاویه از جنگ خلاص شد و به مقصود خود رسید
📌نمونههايی از اُنس اوليای خدا با قرآن
👈پیامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره میبردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اكتفا نميكردند، بلكه در آيات آن تدبّر ميکردند و آيات را با تأنّي و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، ميخواندند.
👈 پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند، و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره ميبردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اكتفا نميكردند، بلكه در آيات آن تدبّر مينمودند و آيات را با تأنّي و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، ميخواندند؛ به عنوان مثال، در قرآن صدها بار جمله «يا اَيُّهَا الّذينَ آمَنُوا؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد.» آمده است، حضرت رضا(ع) هرگاه هنگام تلاوت آيات قرآن به اين آيه ميرسيد و آن را ميخواند، بيدرنگ ميگفت: «لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ؛ اجابت ميكنم فرمان و دعوت تو را اي خدا، اجابت ميكنم.»
📌ناپلئون
ناپلئون روزی درباره مسلمین فکر کرد و پرسید: مرکز آنان کجاست؟ گفتند: مصر. وقتی با یک مترجم به کشور مصر مسافرت کرد، و به کتابخانه وارد شد. مترجم قرآن را باز کرد و این آیه آمد: (براستی که دین قرآن هدایت میکند بآنچه درست و محکمتر است و بر مؤ منان بشارت میدهد)، وقتی مترجم این آیه را برای او خواند و ترجمه کرد؛ از کتابخانه بیرون آمد و شب را تا صبح بفکر این آیه بود. صبح باز به کتابخانه آمد و مترجم آیاتی دیگر از قرآن را برایش ترجمه کرد.
روز سوم هم مترجم از قرآن برای او ترجمه کرد و خواند. ناپلئون از قرآن سئوال کرد. گفت: اینان معتقدند که خداوند قرآن را بر پیامبر آخرالزمان محمد صلی الله علیه و آله نازل کرده است و تا قیامت کتاب هدایت آنان است.
ناپلئون گفت: آنچه من از این کتاب استفاده کردم اینطور احساس نمودم که (اول) اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند روی ذلت نخواهند دید. (دوم) تا زمانیکه قرآن بین آنها حکومت کند، مسلمانان تسلیم ما غربیها نخواهند شد؛ مگر ما بین آنها و قرآن جدائی بیفکنیم
عمليِ فراواني ميكرد، قرآن بزرگترين تكيهگاه مطمئن و نيروبخش براي پيشبرد اهداف او بود، او ميفرمود: «اگر خداوند داستانهاي پيامبران در برابر طاغوتها را در قرآن ذكر كرده، موسي و فرعون، ابراهيم و نمرود و... را تذكّر داده، منظورش داستان سرايي نبوده، بلكه منظور تبيين برنامه پيامبران در برابر طاغوتهاست؛ يعني ما نيز كه پيرو قرآن هستيم، بايد در برابر طاغوتها تا سرحدّ نابودي آنها تلاش كنيم».
مكرّر ميفرمود: قرآن يك كتاب انسان سازي كامل است، و براي آن نازل شده كه انسان بسازد. امام خميني بخش مهمّي از زندگياش را حتّي در دوران جنگ، و در دوران بيماري آخر عمر، با قرآن مأنوس بود، و با تلاوت آيات قرآن، و تدبّر در آن آيات، با خدا ارتباط پيدا ميكرد.
يكي از اعضاي دفتر ايشان در اين باره مينويسد:
«هر روز حضرت امام خميني(ره) داراي نظم و انضباط مخصوصي بودند، از جمله مقداري از وقتشان را با قرائت آيات قرآن سپري ميكردند، و كارها آن چنان بر طبق نظم و برنامهريزي بود كه به طور عادي هيچ گاه توجّه به كاري موجب تضييع كار ديگرشان نميشد.»
امام در نيمههاي شب كه براي نماز شب برميخاست، مدّتي قرآن ميخواند، حتي در اواخر عمر كه بستري بودند، با دوربين مخفي از او فيلم گرفتند، و در تلويزيون، بسياري مشاهده نمودند، كه از بستر برخاست و نشست و قرآن را به دست گرفت و مشغول تلاوت آيات قرآن گرديد.
شخصي قرآنهايي با قطع كوچك تهيّه كرده و ميخواست به جبهه بفرستد، به دفتر امام آورده بود تا آنها را تبرّك كند، آن قرآنها را نزد امام آوردند، و به عرض رسيد: «اينها قرآنهايي است كه شامل چند سوره است، خواستهاند كه براي جبهه تبرّك شود.» با اين كه هميشه حركات امام به طور كامل، آرام و معتدل بود، ناگهان به طور بيسابقهاي، با شتاب و شدّت مضطربانهاي، دستشان را عقب كشيدند، و با لحني تند و عتاب آميز فرمودند: «من قرآن را تبرّك كنم؟! اين چه كارهايي است كه ميكنيد؟»
يك بار بدون توجه يك جلد قرآن را همراه چيزهاي ديگر نزد امام آوردند و به زمين نهادند، امام با عتاب فرمودند: «قرآن را روي زمين نگذاريد.» و بيدرنگ دستشان را جلو آورده و آن را گرفتند و روي ميزي كه در كنارشان بود گذاشتند، امام در اين هنگام روي كاناپه نشسته بودند، معلوم شد كه امام نميخواهند قرآن پايينتر از جايي كه نشستهاند قرار گيرد.
يك بار نيز همه ديدند كه حضرت امام(س) در يك مراسم ملاقات در حسينيه جماران، به طور استثنايي به جاي آن كه در جايگاه روي صندلي بنشينند، روي زمين نشستند، زيرا در آن روز برندگان مسابقه قرآن آمده بودند، و قرار بود در آن جلسه، چند آيه قرآن تلاوت شود.
حضرت امام هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان، دستور ميدادند كه چند ختم قرآن براي افرادي كه مدّ نظر مباركشان بود، قرائت شود.
در روايت آمده است: علي بن مغيره يكي از شاگردان وارسته امام كاظم(ع) به آن حضرت عرض كرد: «من مانند پدرم، در ماه رمضان، چهل بار قرآن را از آغاز تا پايان تلاوت ميكنم ـ و گاهي بر اثر اشتغالات و نشاط و خستگي، كم و زياد ميشود ـ و در روز فطر، ثواب يك ختم قرآن را نثار روح پيامبر(ص) هديه مينمايم، ختم ديگر را به اميرمؤمنان علي(ع)، و ختم ديگر را به حضرت زهرا(س) و ختم ديگر را به امام حسن(ع) و امامان ديگر تا شما، اهدا مينمايم، پاداش من در اين كار چيست؟» امام كاظم (ع) فرمود: «لَكَ بِذلِكَ أَنْ تَكوُنَ مَعَهُمْ يَوْمَ الْقِيامة؛ پاداش تو اين است كه در روز قيامت همنشين و همدم پيامبر(ص) و فاطمه و امامان(ع) خواهي بود.»
گفتم: «اللّهُ اَكْبَر، براستي به چنين مقامي نايل ميشوم؟» سه بار فرمود: آري.
پايان اين گفتار را با ذكر سخن پيامبر اكرم(ص) در شأن پاداش تلاوت قرآن، ميآراييم كه فرمود: مؤمني كه هر شب ده آيه از آيات قرآن را تلاوت كند، نامش جزء «غافلان» نوشته نشود، و اگر هر شب پنجاه آيه بخواند نامش جزء «ذاكران» نوشته شود، و اگر صد آيه بخواند، نامش جزء «قانتان» (بندگان خالص و فروتن) نوشته گردد، و هرگاه هر شب صد آيه بخواند، نامش جزء «فائزان» (رستگاران) ثبت ميگردد، و هرگاه پانصد آيه بخواند، نامش جزء «مجتهدان» (تلاشگران راه حقّ) نوشته شود، و اگر هزار آيه بخواند، براي او در بهشت قنطاري از طلا كه معادل پانزده هزار مثقال طلا است مقرّر گردد، كه هر مثقال آن ۲۴ قيراط است كه كوچكترين قيراط آن، همانند بزرگي كوه اُحد ميباشد، بزرگترين آن به بزرگي بين زمين و آسمان است.
مرده ای که بوسیله نذر به قرآن نجات یافته بود
یکی از علمای مشهوربنام شیخ طبرسی سکته کرد و مردم به گمان اینکه وفات کرده او را غسل داده کفن کرده و دفن نمودند مرحوم طبرسی چون به هوش آمد خود را در میان کفن و قبر دید ولی راه نجاتی نداشت که که خود را از این گرفتاری نجات دهد .
در آن حال نذر کرد که اگر خداوند او را از قبر نجات دهد یک دوره تفسیر قران بنویسد .
به دنبال این درخواست خداوند ، دزدی شب به قبرستان رفت و قبر مرحوم طبرسی را شکافت تا کفن او را بردارد وقتی قبر را شکافت ناگهان شیخ دست او را گرفت دزد خیلی ترسید ، شیخ فرمود نترس ، من مرده نیستم بلکه زنده ام و خداوند تو را وسیله نجات قرار داده است آن دزد ترسش کم شد و شیخ طبرسی را به دوش گرفت و به منزل شیخ برد شیخ طبرسی هم یک لباس خوب و زیبا به او داد و آن دزد هم به دست وی توبه کرد و کار های زشت خود را کنار گذاشت
👈اين مطلب بيانگر آن است كه امامان معصوم(ع) با توجّه و تدبّر، آيات قرآن را ميخواندند، و همان دم تصميم ميگرفتند به دستورهاي خدا عمل نمايند، اينك در اين جا نظر شما را به نمونههايي از انس و علاقه امامان(ع) و اولياي خدا با قرآن جلب ميكنيم:
۱ـ امام حسين(ع) آن چنان با قرآن، اُنس داشت، كه عصر روز تاسوعا در كربلا، كه دشمن تصميم حمله به سوي خيام آن حضرت و يارانش را داشت، به حضرت عباس(ع) فرمود: نزد دشمنان برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند چرا كه: «هُوَ يَعْلَمُ اَنّي اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ كِتابِهِ؛ خداوند ميداند و گواه است كه من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.» امشب را به خاطر انجام نماز و تلاوت آيات قرآن، به ما مهلت دهيد.
۲ـ امام سجّاد(ع) هنگامي كه سوره حمد را قرائت ميكرد، به آيه «مالِكِ يَومِ الدّين» ميرسيد، آن قدر اين آيه را با خضوع ويژهاي، تكرار ميكرد، كه نزديك بود، جانش به لب برسد و آن حضرت آن چنان با صداي زيبا و شيوا قرآن ميخواند كه وقتي سقّاها (آب رسانها) از كنار خانهاش عبور ميكردند، همان جا توقّف مينمودند تا صداي دلنشين آن حضرت را بشنوند.
۳ـ امام صادق(ع) با حالت ملكوتي خاصّي، آيات قرآن را در نماز تلاوت ميكرد، كه از حال عادي خارج ميشد، روزي چنين حادثهاي رخ داد، هنگامي كه حالت عادي خود را باز يافت، حاضران پرسيدند: «اين چه حالي بود كه به شما دست داد؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «ما زِلْتُ اُكَرِّرُ آياتَ الْقُرْآنِ حَتّي بَلَغْتُ اِلي حالٍ كَاَنَّنِي سَمِعْتُها مُشافِهَةً مَمَّنْ اَنْزَلَها؛ پيوسته آيات قرآن را تكرار كردم، تا اين كه به حالتي رسيدم كه گويي آن آيات را به طور مستقيم، از زبان نازل كننده قرآن، شنيدهام.»
۴ـ حضرت رضا(ع) آن چنان با قرآن، انس و الفت داشت، كه در هر سه روز، يك بار تمام قرآن را تلاوت ميكرد، و ميفرمود: «اگر خواسته باشم كه در كمتر از سه روز، قرآن را ختم كنم، ميتوانم، ولي هرگز هيچ آيهاي را نخواندم، مگر اين كه در معناي آن انديشيدم، و درباره اين كه آن آيه در چه موضوع، و در چه وقت نازل شده فكر كردم، از اين رو در هر سه روز همه قرآن را تلاوت ميكنم، وگرنه كمتر از سه روز همه قرآن را تلاوت ميكردم.»
۵ـ محدّث نوري صاحب مستدرك به سند معتبر نقل ميكند كه عالِم ربّاني و فقيه صمداني آية الله العظمي سيد محمّد مهدي بحرالعلوم (متوفّاي سال ۱۲۱۲ هـ.ق) روزي براي زيارت مرقد مطهّر اميرمؤمنان علي(ع) وارد حرم آن حضرت شد، ناگاه ديدند با حالت مخصوصي اين شعر را زمزمه ميكند:
چه خوش است صورت قرآن ز تو دلربا شنيدن
به رخت نظاره كردن سخن خدا شنيدن
پس از ساعتي، بعضي از او پرسيدند: به چه مناسبت اين شعر را در حرم ميخواندي؟ در پاسخ فرمود: «هنگامي كه وارد حرم شدم، حضرت حجّت امام زمان(عج) را در كنار ضريح اميرمؤمنان علي(ع) ديدم كه با صداي شيوا و بلند، به از آن جا كه ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزكيه و تهذيب است و قرآن در شب قدر كه در اين ماه قرار گرفته، در قلب پيامبر اكرم(ص) تجلّي كرده، نتيجه ميگيريم كه ماه رمضان تجلّيگاه قرآن، و ماه انس با قرآن است.
قرائت قرآن مشغول بود، وقتي كه صدايش را شنيدم، اين شعر را خواندم، هنگامي كه به حرم رسيدم، آن حضرت، قرائت قرآن را به پايان رسانده، و از حرم خارج شد.»
۶ـ اميرمؤمنان علي(ع) پس از جنگ صفّين، روزي در مسجد كوفه خطبهاي براي ياران خواند، در آن خطبه از چند نفر از ياران برجستهاش كه در جنگ صفّين به شهادت رسيده بودند، يادي جانسوز كرد، و فرمود: «كجا هستند برادران من، همانها كه سواره به راه ميافتادند، و در راه حق قدم برميداشتند؟ كجا است عمّار ياسر؟ كجا است ابن تَيهان؟ كجا است ذو الشّهادتين؟ و كجايند مانند آنان از برادرانشان كه پيمان بر جانبازي بستند، و سرهاي آنان براي ستمگران فرستاده شد».
آن گاه علي(ع) دست بر محاسن شريفش كند، مدّتي طولاني گريست و سپس به ذكر پارهاي از خصلتهاي آنان پرداخت كه نخستين خصلتشان تلاوت قرآن و عمل به آن بود، فرمود: «اَوِّهِ عَلي اِخْوانِيَ الّذينَ تَلُوا القُرْآنَ فَاَحْكَمُوهُ؛ آه بر برادرانم، همانها كه قرآن را تلاوت ميكردند، و به كار ميبستند.»
۷ـ كلام را كوتاه كرده، و از انس و الفت بنيانگذار جمهوري اسلامي، راحل كبير، حضرت امام خميني ـ قدّس سرّه ـ با قرآن، اندكي سخن به ميان ميآورم. امام خميني ـ قدّس سرّه ـ در ظاهر و باطن، توجّه بسيار و عميق اين بزرگمرد، رابطه بسيار گرمي با قرآن داشت، و از آن، استفادههاي فكري و
انس با قرآن در حقيقت از سه پايه تشكيل شده كه عبارتند از: ۱ ـ خواندن آيات قرآن ۲ ـ تدبّر و شناخت قرآن ۳ ـ عمل به دستورهاي قرآن.
راهکارهای قرآن برای رونق اقتصادی
https://ajsm.atu.ac.ir/article_1331.html
اهمیّت اقتصاد در جامعه
﴿وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً...: اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید...﴾ (النّساء/5)
2-، لزوم استقلال و شکوفایی آن فهمیده میشود؛ برای مثال میفرماید: ﴿...وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است﴾ (النّساء/141)
3-اهمیّت جهاد و تلاش اقتصادی، قرآن مأموریّت انسان را در بُعد مادی زندگی، عمارت و آبادانی زمین، و در بُعد معنوی، عبادت و عبودیّت دانسته است و انسان را به انجام این مهم تشویق فرموده است، چنانکه میخوانیم: ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ...: و به سوى قوم ثمود، برادرشان، صالح را (فرستادیم). گفت: اى قوم من! خدا را پرستش کنید که معبودى جز او براى شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادى آن را به شما واگذاشت... ﴾ (هود/61).
4-استفاده از آبهای گوناگون
﴿وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ...: و از آسمان، آبى به اندازة معیّن نازل کردیم و آن را در زمین (در جایگاهی ویژه) ساکن نمودیم...﴾ (المؤمنون/ 18)؛ ﴿...وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّکُمْ...: و از آسمان، آبى فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوهها را پرورش داد؛ تا روزى شما باشد...﴾ (البقره/ 22 و مشابه آن در الأنعام/ 99، الأعراف/ 57 و نوح/ 12ـ11).
5-بهرهبرداری از منابع دریایی
در سورة اسراء میخوانیم: ﴿رَّبُّکُمُ الَّذِی یُزْجِی لَکُمُ الْفُلْکَ فِی الْبَحْرِ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ...: پروردگارتان کسى است که کشتى را در دریا براى شما به حرکت درمىآورد تا از نعمت او بهرهمند شوید...﴾ (الإسراء/ 66) که مراد از این آیه، راه انداختن کشتیها در دریا بهوسیلة باد و امثال آن است. در سورة نحل نیز میخوانیم: ﴿وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ: و اوست که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید، و زیورى براى پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید، و کشتیها را مىبینى که سینة دریا را مىشکافند تا شما (به تجارت پردازید و) از فضل خدا بهره گیرید، شاید شکر نعمتهاى او را به جا آورید!﴾ (النّحل/ 14).
6- وسعت منابع تولید
بالأخره باید گفت قرآن به گستردگی منابع تولیدعقیده دارد: ﴿وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا...: و از هر چیزى که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهاى خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد﴾ (ابراهیم/ 34)؛ ﴿وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ...: ما تسلّط و مالکیّت و حکومت بر زمین را براى شما قرار دادیم و انواع وسایل زندگى را براى شما فراهم ساختیم... ﴾ (الأعراف/10).
4 معجزه علمی قرآن کریم
1- ستونهای غیر مرئی آسمان:
خدای بزرگ در آیه (2) از سوره مبارکه (رعد) می¬فرماید:
اللهٌ الَّذِی رَفَعَ السَّموَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍا تَرَونَهَا
" خداوند ذاتی است که آسمانها را بدون ستونهایی که شما آنها را ببیند، بر افراشت. "
این آیه مبارکه با نحوه نگارش قدما به آسمانها مطابقت دارد، زیرا مردم قدیم دنیای بزرگی را بالای سر خود مشاهده می کردند که بخودی خود برپا است و هیچگونه پایه و ستونی هم ندارد. امروز در عصر جدید هم ملاحظه می کنیم که مردم زمان ما در این آیه مبارکه تفسیر مشاهدات خود را می یابند. مشاهداتی که از یک سو نشان دهنده این امر است که اجرام آسمانی ظاهراً بدون هیچ ستونی در فضای بی نهایت برپا می باشند، اما از سوی دیگر برای آنها ستونهای غیر مرئی ای وجود دارد که این ستونهای غیر مرئی در قانون جاذبه تمثیل می شوند. در واقع امر این نیروی عظیم جاذبه است که به همه اجرام آسمانی کمک می کند تا در جاهای معین خود باقی مانده و در مدارهای منظم خویش سیر نمایند.
2-زوجیت در همه چیز:
پروردگار متعال در آیه (49) از سوره (ذاریات) می¬فرماید:
وَ مِن کُلِّ شَیٍ خَلَقنَا زَوجَینِ لَعَلَّمُ تَذَکَّرُوُنَ – و از هر چیزی دو گونه (یعنی نر و ماده) آفریدیم تا شاید که شما عبرت گیرید.
معاصران نزول قرآن از این آیه مبارکه چنین استنباط میکردند که پروردگار به قدرت مطلقه خویش، اشیاء متنوع را در تقابل با هم آفریده است. از حسن تابعی روایت شده است که نامبرده زوجین را به شب و روز، آسمان و زمین ماه و خورشید، بر و بحر و زندگی و مرگ تفسیر نموده و در این قطار اشیا دیگری را نیز برشمرده و هر کدام آنها را زوج دیگری معرفی کرده است و در نهایت گفته است: فقط خدای عزو جل است که فرد میباشد و هیچ مثل و مانندی ندارد اما بقیه کائنات همه در برابر خود مقابلی دارند.
3-آفرينش انسان از علق
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ (علق/ 2)؛ «انسان را از خون بستهى آويزان آفريد».
https://www.iranmodares.com/article-index.php?ID=235
موارد اعجاز علمی قرآن👇👇
https://fa.wikifeqh.ir/%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D8%A7%D8%B9%D8%AC%D8%A7%D8%_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86
14 اعجاز علمی قرآن در تفسیر نمونه👇
--https://qurantv.ir/content/5420
آیه ۹۲ - سوره یونس
آیه فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ [92]
ولى امروز، بدنت را [از آب] نجات مىدهيم، تا عبرتى براى آيندگان باشى. و بسيارى از مردم، از نشانههاى [عبرت انگيز] ما غافلند.
📍علم باستان شناسی، توانسته است ثابت کند که جسد برخی از فراعنه مومیایی شده و تا زمان ما باقی مانده اند. امّا دقّت شود! از کشف اجساد مومیایی فراعنه فقط چیزی حدود 200 سال می گذرد؛ و قبل از آن نیز در هیچ سند تاریخی یا کتاب دینی سخنی از این مطلب نیامده است. پس قرآن، 1200 سال قبل از باستان شناسان، از این حقیقت پرده برداشته است.
🔹هنگامی که فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی به عنوان رئیس جمهور، زمام امور فرانسه را بر عهده گرفت،از مصر تقاضا شد تا جسد مومیایی شده ی فرعون رامسس دوم را برای برخی آزمایشها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل کنند. جسد فرعون به مکانی با شرایط خاصّ در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستان شناس به همراه بهترین جرّاحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند
👈اما مسأله ی غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حدّ پروفسور بوکای شده بود این مسأله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده، در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است؛
https://www.porseman.com/article/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86/23871