eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
2.7هزار دنبال‌کننده
27 عکس
24 ویدیو
31 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا علی بن الحسین یا علی اصغر مدد شش ماهه ای که هستی عالم فدای او کاری نموده که شده دل مبتلای او شش ماهه ای که جمع بزرگان نشسته اند در مکتب عنایت و لطف و ولای او دردانه ای که ساقی جام محبت است چشم هزار یوسف دل در قفای او نامش علیِ اصغر و شأنش چه اکبر است گویا که عالمی شده خلقت برای او ما را چه ارزشی که فداییِ او شویم باشد تمام جان دو گیتی فدای او با یک اشاره اش همه ی عالم وجود ریزد تمام هستی خود را به پای او قنداقه اش به دست حسین و رباب بود گل بوسه های سرخ عمو رونمای او دار و ندار عالمیان در پناه اوست ذکر فرشتگان سخن دلربای او مستانه جان دهند ملائک ز دیدنش صد نینواست مست نی و محو نای او با یک نگاه دلکش چشمان نافذش پر می زند کبوتر دل در هوای او آید اگر ز جانب دادار ، اختیار جان می دهند جمله ی مستان به جای او امضای نهضتِ گل زهرا وجود اوست باشد خدا به روز جزا خون بهای او جانانه ای که پیر خرابات نینواست باشد هزار ناله ی نی از نوای او باشد بهشت عشق خدا قبر اطهرش چون سینه ی پدر شده صحن و سرای او ✍ . .
حال عُشاق اکثراً با گریه بهتر می شود خوش به حال هرکسی که چشم او تر می شود عمر من دارد به پایان می‌رسد اما خوشم روزگارم با همین گریه به تو سر می شود زنده باشیم و خدا روزی کند در روضه ها گریه ی ما تا قیامت خرج معجر می شود کاسه ای خالی به دستانم گرفتم در گذر زینب کبری نگاهی گر کند زر می شود کوه صبر است و خدا صبری به او داده مگو… صبر او گر سر بیاید صبحِ محشر می شود دختر شیر خدا هم می شود شیر خدا کافی است اخمی کند صد فتح خیبر می شود این دم آخر تداعی می شود گودال سرخ زینب کبری که دارد بی برادر می شود التماسش کردم و گفتم مرو ، گفتم بمان هر قدم که میروی جانم ز تن در می شود گفتم آن پیراهنت را در بیاور از تنت گفتم آخر بر سر آن پیروهن شر می شود می روم از حال و گودال تو را میبینم و پیش چشمم زیر و رو تا اینکه پیکر می شود آن تن عریان لگد مال همه لشکر شده زیر سُمِ مرکبان افتاده پر پر می شود پیکرش در ظل خورشید است و دارد می رود خواهری راهی دیدار برادر می شود
روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی (1).mp3
1.34M
یازهرا🖤 🖤روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی🎙 ▪️▪️▪️▪️ روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین ...... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
608.8K
▪️نوحه شب هفتم محرم پاره پاره شد حنجر اصغر داغ او بنشست بر دل مادر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... هم تلظی کرد هم تکلم کرد تا نگریم من او تبسم کرد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... طفل عطشانم از نفس افتاد آخرین یارم تشنه لب جان داد این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه حالی در خیمه برگردم از دل زینب با خبر گردم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... شد ز خون گلگون ماه روی او تا که تیر آمد بر گلوی او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... من دلم دارد آه عالمگیر او جدا از تن شد سرش با تیر این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... در حرم طفلان بی قرار او می کشد مادر انتظار او این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی آخرین یار باوفای من گشته قربانی در منای من این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... با چه دل راه خیمه را پویم چه جوابی بر مادرش گویم این گل باغ خدایی روی دستم شد فدایی ای علی جان ای علی جان... ✍محمد نعیمی مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
      به به چه ابوالفضلی        جبریل ثنا گویش                                           ای جان همه عالمیان      قربان دو بازویش ************** بسم الله الرحمن الرحیم بر بسته چو بر بازو                  ورد دهنش یاهو  شد هل من مبارز گو شد بانگ هیاهو به فلك از هر طرف و هرسو             یارب ز كجا باشد  این شخص مسلسل مو یـا شیر ژیـان باشد یا پـی بیـان باشد                             یـا آنـكه امـیر بهر و بر كف ذالفقار آمد                                                      *************** چون شیر شكار آمد رو به كارو زار آمد                            فرزند امیر المومنین با جاه و جلال آمد بر آن خال هندویش بر سنبل گیسویش                    گویند و كه از گوش فرش قربان دو بازویش سردار سپه دار حرم آن فخر عرب میر عجم     آن صاحب شمشیردو دم رو به سوی آن قوم ظلم با طنطنه مصطفوی با دبدبه مرتضوی                      چون برق جهنده ز غضب سوزنده شرارآمد **** فرزند علی با نور جلی دامن به كمرز دلم یزلی          رو به سوی آن طایفۀ  بی غیرت و عار آمد ازدوری آن شاهنشه دین بسی عقده در دل شد         رو به سوی آن طایفۀ  اوباش واراذل شد  چون ماه شب چهاردهم بنشسته به روی زین                آن حبل المتین دین آن ترجمۀ یاسین روکرده به سوی حرم و شاهنشه ملك دین                     آن ضیغم شیر افكن آن زادۀ خیبر كن                                        یك نعره كشیدی ز جگر چون ابر بهار آمد  
اى آب فرات! تشنه‌ام گر چه من خون جگر، اى آب فرات!  کودکانند ز من تشنه‌تر، اى آب فرات!   کودکان را نبُوَد تاب عطش، رحمى کن  که فتاده است به دل‌ها شرر، اى آب فرات!   آتش تشنگى اندر حرم افتاده، مگر  نیستت از دل آنان خبر؟ اى آب فرات!   من گذشتم ز تو عطشان، تو هم از من بگذر  آبرویم بر زهرا نبر، اى آب فرات!   خوردن آب چو از سرعت من می‌کاهد  من تأمّل نکنم این قدر، اى آب فرات!   زودتر تا برسى بر لب عطشان حسین  کن دعا تا بروم زودتر، اى آب فرات!   باغبان تشنه‌تر از باغ خزان دیده بُوَد  لاله‌هایش همه خونین‌جگر، اى آب فرات!   برده بىشیرى و بى‌آبى از اصغر، تب و تاب  گر توانى به لبش کن گذر، اى آب فرات!   آب دادن به کس و خویش نخوردن هنر است  در کسى نیست چون من این هنر، اى آب فرات!   بر لب آب، «مؤیّد» ز لب تشنه‌ی ما یاد می‌کرد به اشک بصر، اى آب فرات!  
آب فرات... تا به ابد خاک بر سرت - حسین زحمتکش لعنت به تو فرات! به موجت به بسترت! لعنت به قطره قطره ی آب محقر ات!   این ننگ تا قیام قیامت وبال توست... پیش ات حسین تشنه و نوشیده کافرت   خود را منافقانه گوارا مخوان! که خوب در کربلا عیان شده آن روی دیگرت   خاک از شراره های عطش کاست جای تو! ای آب! تف به غیرت از خاک کمترت   تیری که از زیارت شش ماهه می رسید گفت از گلوی خشک و نشد حیف باورت   *   باید از اینکه هست گلآلوده تر شوی... آب فرات! تا به ابد خــــــــــــــاک بر سرت!                                    
4_5848423904304958854.mp3
24.02M
چه رویی چه ماهی، چه نوری چه راهی چه شیری دلیری، چه امیرِ سپاهی ای ساقیِ لشکر حسین ای ثانیِ حیدر حسین ای تکیه گاه حرمِ نور آرامشِ خواهر حسین ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو چه غوقا شمیمی، چه ماه کریمی أخا یا ابالفضل، چه خطاب عظیمی ای جان به کف آمده به کف معیار آقایی و شرف سر حلقه‌ی حلقه‌ی وصال سرلشکر لشکر نجف ای شرافت مبتلای دست تو ای شفاعت خون بهای دست تو گره کور دلم را وا نکرد به خدا دستی سوای دست تو «ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو» چه دست شفیعی، چه خوان وسیعی چه لطف مدامی، چه امیرِ مطیعی ای منبع نور و نفحات شه زاده‌ی شاه عرسات ای رهنما در سفر عرش از عرشه‌ی کشتی نجات ای دو دنیا در ازای دست تو دل ما دولت سرای دست تو دست زهرا کرده از باقی سوا سینه‌زن‌ها را برای دست تو ای ساقیِ لشکر حسین ای ثانیِ حیدر حسین ای تکیه گاه حرمِ نور آرامشِ خواهر حسین ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو چه خشم مهیبی، چه مهر نجیبی چه خصم عدویی، چه حبیب حبیبی، (یا حبیبی) چه چشمی چه سحری، چه خشمی چه قهری چه بحر عمیقی، که رسیده به نهر نهر فرات و تبِ حرم سقایی صاحب علم ماهم همه تشنه‌ی توئیم به مادرت فاطمه قسم شده نازل آیه آیه دست تو روی سحرا ردّ پای دست تو فاطمه دیده در آن سحراحسین بوسه میزدبرکجای دست تو ای همه عالم فدای دستِ تو ای همه دنیا گدای دست تو کربلا اینقدر زیبایی نداشت بی تو و بی ماجرای دست تو
[WWW.FOTROS.IR]ResayeMandegar[170].mp3
21.75M
رفتی برادرت تنهاتر شد رفتی مُجیب عالم مضطر شد .در دل نخلستان تا که علم افتاد خواهرمان زینب بین حرم افتاد زجرِ شنیدن هلهله ها را آتش خنده ی حرمله ها را خواهرمان دیده به که گویم من دردم بی تو باید برگردم علمدار علمدار علمدار💔 ای نخل خشک خونین دستت کو ای ماه ام البنین دستت کو بی تو تک و تنها در دل این دشتم در پی دست تو روی زمین گشتم لحظه ی دیدن مشک دریده فرق شکسته و دست بریده قامت من خم شد . کمرم را خم کردی به لبم جان آوردی علمدار علمدار علمدار💔 مشک را آوردی تا پای جانت با دست و با کتف و با دندانت این چه بلایی بود بر سرمان آمد بهر تسلّایش مادرمان آمد . رفتی و تشنه تر از همه بودی تشنه دیدن فاطمه بودی فاطمه هم آمد آمد اما خیلی دیر دیده ات را بسته تیر علمدار علمدار علمدار💔
[WWW.FOTROS.IR]ma1401051108.mp3
31.7M
شبای پریشونی با چشمای بارونی مث چشمه ای اما بازم تشنه می مونی . برا اون که مرد مرداس حرمش شبیه دریاس علمش همیشه بالاس یا مولا یا مولا یا عباس . تو خونه ی کرمتم اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل . بهونه ی کرم تو حسینه نشونی حرم تو حسینه . همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار . وفامون اباالفضله صفامون اباالفضله . به اذن خود ارباب آقامون اباالفضله . پسر رشید مولاس سپر عزیز زهراس قمر تموم دنیاس یا مولا یا عیاس . ستاره شبای من ابالفضل همه نفسای من ابالفضل . تویی که حال دلم و میدونی تویی که پای عاشقا می مونی . میدونی که جای دیگه نمیرم آرزومه برای تو بمیرم . تو خونه ی کرمتم اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل . بهونه ی کرم تو حسینه نشونی حرم تو حسینه . همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار . دلی که گرفتاره نداره دیگه چاره کلید دل ارباب تو دست علمداره . لقبش امیر و سقاس آقای دلای شیداس یه نیگاش دوای درداس یا مولا یا عباس . سینه زن خواهرتم اباالفضل گدای برادرتم اباالفضل . همه آب و گل منی علمدار همه چی دل منی علمدار . دلی که شده دیوونه واویلا نوحه برا تو می خونه واویلا . تو خونه ی کرمتم اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل . بهونه ی کرم تو حسینه نشونی حرم تو حسینه . همه کس و کار منی علمدار ماه شب تار منی علمدار .
[WWW.FOTROS.IR]ma1401051505.mp3
20.89M
قمر آل الله سپر ثارالله پسر اسدالله فی امان الله با تو کویر دریا بی تو حسین تنها با تو حرم آروم بی تو حرم غوغا هنوز نرفته تموم بال و پرم ریخته هنوز نرفته غم دنیا تو دلم ریخته هنوز نرفته حرم آشوبه بهم ریخته بچّه هام سرگردون دست پر از میدون بیای ان شاءالله فی امان الله از صبح که هر خیمه چند تا شهید داده بعد از خدا دستات به ما امید داده هنوز نرفته یه لشکر فکر یه گهواره‌ان هنوز نرفته نگاه از ما برنمیدارن هنوز نرفته حسینو راحت نمیذارن بی کسی شد آوار توی این شام تار بی پناه شدم ای ماه فی امان الله تا خیمه ها عطر یاس کبود اومد وقتی عمود روی فرقت فرود اومد هنوز نرفته دارن میمیرن کبوترها هنوز نرفته دارن میترسن دخترها هنوز نرفته گره زد زینب به معجرها ای وای حسین با تو کویر دریا بی تو حسین تنها با تو حرم آروم بی تو حرم غوغا
[WWW.FOTROS.IR]ResayeMandegar[187].mp3
13.73M
ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری ای یار ای یار ای یار عباس یا بن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری شهیدامون مریداتن دم آخر رو دستاتن شهیدامون مریداتن دم آخر رو دستاتن بیاد ای کاش همون دم که سر ما رم تو برداری ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری عاشق و مواجم عشق تو شد تاجم عاشق و مواجم عشق تو شد تاجم ای همه خوبی من به تو محتاجم همه دردا دوا میشن همه حاجت روا میشن با دست تو تو اون دنیا حسینی ها سوا میشن ای یار ای یار ای یار عباس یا بن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری زلف محنّایی قوس اغثنایی زلف محنّایی قوس اغثنایی اوج معانی عالم معنایی اباالفضلی دلش دریاس اباالفضلی سرش بالاس صدای قلب ما اینه سلام الله علی العباس ای یار ای یار ای یار عباس یا بن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری ای یار ای یار ای یار عباس یابن الکرار عباس یابن الکرار سید و سرداری میر و سپه داری قمر بنی هاشم وَه چه علمداری اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل
Mahmoud Karimi - Ye Ghalb Mobtala To Sinast (128).mp3
6.26M
یه قلب مبتلا تو این سینست مریضم و دوام ابالفضله سینه ما سینه زنا وقفه موقوفه آقام ابالفضله اون که چشیده طعم این عشق و غیر تو هیچ کس و نمیشناسه حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه سرم ماله ابالفضله دل تنگم دنبال ابالفضله دلم مدیون چشماته لبم مهمونه دریاته دله زینب دله زهرا اسیر قدر و بالاته ابوفاضل ابوفاضل 💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 چه نعمتی بالاتر از این که گدای خونه علمدارم من از تو چیزی نمیخوام آقا من به تو تا ابد بدهکارم برای این گدا فقط این که با تو بمونه بهترین اجره هر شب من با تو شب قدره ذکر تو حتی مطلع الفجره شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله شب قدرم ابالفضله چراغ نور قبرم ابالفضله ابوفاضل ابوفاضل💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 ارمنیا میان در خونت بس که تو دردا رو دوا کردی هر چی گره به کارمون افتاد با دستای بریده وا کردی فقط تویی که پرچمت قده پرچم شاه کربلا بالاست ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه بنفسی انت یا عباس می نابم ابالفضله علمدار اربابم ابالفضله ابوفاضل ابوفاضل💔 ابوفاضل ابوفاضل 🍃🍃🍃🍃 وقتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا 🍃🍃🍃🍃 ألا نوحوا وضجوا بالبکاء على السبط الشهید بکربلاء الا نوحوا بسکب الدمع حزناً علیه وامزجوه بالدماء الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا الا نوحوا
Mahmood-Karimi-Ya-Abbas-JibelMay-Leskine1.mp3
9.58M
یاعباس جی بالمای لسکینه؛ یا عباس شوف الحرم تعبانه یا عباس شوف الرضیع عطشانه؛ یا عباس شوف الخیم حرقوه یاعباس شوف الحسین عطشانه یاعباس شوف البنات تعبانه یاعباس راس حسین به نیزه ها یاعباس آتیش زدن به خیمه ها یاعباس غارت شد گوشواره ها یاعباس سیلی زدن به دخترا یاعباس چنگ زدن به معجرا
Mahmood Karimi - Vaghe Jodaie Resid 128 (MusicTarin).mp3
7.32M
وقت جدایی رسید باد مخالف وزید از شرر داغ تو پشت برادر خمید پشت و پناهم شکست پشت سپاهم شکست فاطِمه در کربلاست علقمه در خون نشست (از جان خود سیرم ای خدا من بی او میمیرم ای خدا )۲ اهل حرَم، ناله کنان ،با مادرم تو هم رفتی، حالا که من،بی لشکرم (میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من)۲ اهل حرم بی قرار خسته و چشم انتظار ماه حرم در خسوف مانده در این شام تار (ای یل ام البنین گریه ی من را ببین من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین)۲ دریای خون گشته علقمه دیدارت آمَده فاطمه در این غربت،سایه تو رفت از سرم تو هم رفتی،حالا که من بی لشکرم (میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من ۲) العطش کودکان هلهله دشمنان ولوله کاروان برلبم آورده جان وقت جسارت شده نوبت غارت شده خواهرت آماده بند اسارت شده جانم را آوردی بر لبم من فکرفردای حیدرم ای یاورم ، همسنگرم ،آب آورم تو هم رفتی، حالا که من بی لَشکرم میر و علمدارمن یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من ای یل ام البنین گریه من را ببین من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین اهل حرم،ناله کنان،با مادرم تو هم رفتی،حالا که من،بی لشکرم میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفادار من صلی الله علی الباکین علی الحسین
🏴ذکر صلوات ایام محرم 🏴 به حسین بن علی کشته ی قرآن صلوات به غم وسوز دل وآه یتیمان صلوات بالب تشنه به میدان شهادت می رفت به دل سوخته ی خیمه نشینان صلوات عطش وتشنگی وغنچه ی صد ها لاله به علی اکبر وآب آور طفلان صلوات آن حسینی که به صحرای بلا جان می داد به گل پرپر افتاده به میدان صلوات دیده بگشا وببین خاک شده غرق به خون به تن اطهر خونین شهیدان صلوات آسمان صیحه کند از غم تنهایی او به چراغ سحر شام غریبان صلوات آید از کرببلا بانک شهادت طلبی به سر رفته به نی در ره جانان صلوات کر بلا قبله ی دلهای پریشان باشد به زمینی که بود روضه ی رضوان صلوات کیست تا این همه ایثار به تصویر کشید به قلم های پر از جوهر ایمان صلوات 🔳🔳🔳🔳🔳🔳 🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری 🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات 🍁خواهی که کنار علقمه بنشینی 🍁سقای شهیددست جدا راصلوات 🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن 🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات 🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی 🍁جمع شهدای کربلا را صلوات
شب هستم ماه محرم مناجات امام زمان https://eitaa.com/fatemi8/555 من آن پدرم https://eitaa.com/fatemi8/556 نقش بیابان دیدم آخر پیکرت را https://eitaa.com/fatemi8/559 دیدم عزای تنت را جگرم سوخت علی https://eitaa.com/fatemi8/560 امیرالمومنین صحرای محشر را تماشا کن https://eitaa.com/fatemi8/561 ثمر دلم که وجود تو شده پاره چون جگرم https://eitaa.com/fatemi8/562 روضه https://eitaa.com/fatemi8/563
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله 🔸حرمت عرش معلّاست اباعبدالله 🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد 🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله 🔸هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت 🔸او نظر کرده ی زهراست اباعبدالله 🔸🔸ادامه شعر👇 https://eitaa.com/fatemi222/4765
مناجات 1 🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح اقا جانم امام زمان... چرا سر به بیابان ها گذاشتی... عزیز فاطمه... 🔸بیا تاکی نهادی سر به صحرا یا اباصالح 🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یا اباصالح ای خورشید پشت ابرها... بیا و عالم رو روشن کن... 🔸صدای غربت مولا زچاه کوفه می آید 🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یا اباصالح قربونت برم آقای غریبم... مثل جدت امیرالمومنین... شما هم تنهای تنهایی... اگه اون روز امیرالمومنین تنها بود و درددل هاش رو به چاه ميگفت... آقا... امام زمان... امروز شما هم در بین ما تنهایید... امروز شما هم غریبی... خدا میدونه... چقد دل امام زمان خونه... 🔸بیا ای وارث حیدر که زخم سینه زهرا 🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح ای.. مرهم پهلوی شکسته... 🔸به شمشیر تو میگردد مداوا یا اباصالح 🔸سر خونین جدت در تنور و طشت و نوک نی 🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء آقا بیا انتقام جدت غریبت حسین رو بگیر... 🔸تو را خواند ز سوز سینه ما یا اباصالح آقا... امشب یه درد دلی دارم... میخام بگم...نميدونم اون روزی که شما می آیید... من لیاقت دارم... در کنارتون باشم یا نه... آقا... خیلی ها به ابی عبدالله هم نامه نوشتند... اما وقتی حضرت اومدند... در امتحان الهی رد شدند... دست به شمشیر بردند و... در مقابل امام زمانشون ایستادند... آقا... میدونم.. منم نوکر خوبی نبودم... شیعه خوبی براتون نبودم... اما خدا میدونه... میام تو این مجلسها میشینم... بخاطر اینکه شما به دلم نظر کنید... بتونم یار واقعی شما باشم... امام زمان... نکنه منم آقام رو تنها بزارم... واويلا... نکنه اون روزی که شما میآید... من در رکابتون نباشم... واويلا... آقا اصلا میخام اعتراف کنم... میخام بگم... من از خودم چیزی ندارم... میام توی این هییت ها... فقط شما به دلم نظر کنید... شما به دادم برسید... امام زمان... حالا با توجه... هر کی میخاد یار امام زمانش باشه صدا بزنه... یا صاحب الزمان... ✍سایر اشعار حضرت علی اکبر https://eitaa.com/fatemi8/1468
🔸من آن پدرم کز پسرم دست کشیدم 🔸صبحم زستاره‌ی سحرم دست کشیدم زبانحال آقامون ابی عبدالله 🔸از داغ ابالفضل گرفتم به کمر دست 🔸با داغ علی از جگرم دست کشیدم شاعر: سیدرضاموید داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیر کرد... نمیدونم جوان دارید یا نه... الهی کسی داغ جوانش رو نبینه... میدونی بالاترین لذت پدر و مادر در دنیا چیه... بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده... با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن... جوون بشه... درمقابلشون راه بره... وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند... اما سخت ترین لحظه هم.. برا همچین پدر و مادری زمانیه که.. داغ جوانشون رو ببینند.. قربان غریبیت برم حسین.. داغ علی اکبر، ابی عبدالله رو پیرکرد.. قرآن کریم میفرماید: یعقوب نبی میدونست پسرش زنده است.. میدونست یوسفش سالمه.. بلاخره هم به یوسفش رسید.. اما در فراغ فرزندش آنقدر گریه کرد چشماش نابینا شد... جانها فدای ابی عبدالله.. جانها فدای جوان ابی عبدالله.. شهزاده علی اکبر.. اومد کنار ابی عبدالله صدا زد: بابا اجازه میدان بده.. حضرت بدون معطلی فرمودند پسرم علی جانم.. میخوای بری برو بابا.. اما قبل ازرفتن بزار خوب نگاهت کنم علی جانم.. 🔸من نگویم مرو ای ماه برو 🔸لیک قدری ببرم راه برو بذار برای بار آخر. قد و بالات رو نگاه کنم علی جان.. 🔸برو میدان ولی آهسته برو 🔸دیدن عمه ی دل خسته برو تا اهل حرم فهمیدند علی اكبر می خواد بره میدان.. همه از خیمه بیرون اومدند.. دور علی اکبر رو گرفتند شروع به گریه کردن.. لَمّا تَوَجَهَ إلی الحَرب إجتَمَعَتِ النِّساءُ حُولَهُ کَالحَلقَه هی صدا میزدنند: إرحَم غُربَتَنا به غربت ما رحم کن علی وَ لاتَستَعجِل إلی القِتال فَإنَّهُ لَیسَ لَنا طاقَةٌ فی فِراقِک انقده برا جنگیدن عجله نکن.. آخه ما طاقت دوریت رو نداریم.. دور علی اکبر رو گرفتند نمیزارند بره میدان.. بلاخره ابی عبدالله اومد صدا زد: رهاش کنید... فَإنَّهُ مَمسوسٌ فِی الله وَ مَقتولٌ فی سَبیلِ الله رهاش کنید علی اکبرم دیگه شهید در راه خداست.. هر طوری بود وداع کرد رفت به سمت میدان.. اما چه رفتنی.. دیدند ابی عبدالله داره خیره خیره به جوانش نگاه میکنه.. تَغَیَّرَ حالُ الحُسَین بِحَیثُ أشرَفَ عَلَی المُوت انگار ابی عبدالله داره میمیره از فراغ جوانش.. 🔸گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم جوانم علی... 🔸نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم صدا زد: خدایا تو شاهد باش.. فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ خدایاشاهد باش شبیه ترین مردم به پیغمبر رو دارم به میدان میفرستم.. رفت به سمت میدان.. یا صاحب الزمان.. جنگ نمایانی کرد.. خیلی از این نانجیبا رو به درک واصل کرد.. برگشت صدا زد بابا.. يَا أَبَتِ الْعَطَش قَدْ قَتَلَنِي بابا دارم از تشنگی میمیرم.. فَبَكَى الْحُسَيْنُ علیه السلام ابی عبدالله به گریه افتاد.. فرمود عزیز دلم.. علی جان طاقت بیار بابا.. خیلی زود به دست جدت رسول خدا سیراب میشی.. برگشت به سمت میدان... طولی نکشید.. صدای ناله اش بلند شد یا ابتاه.. بابا به دادم برس.. افتاد روی اسب.. بعضی مقاتل نوشتند.. مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط قلب لشگر دشمن.. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. تصور کن... یکی با شمشیر میزنه... یکی با نیزه میزنه... یکی با سنگ میزنه... فَقَطَعوهُ بِسُیوفِهِم إرباً إرباً بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره.. (فجلس علی التراب) روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. 🔸نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی 🔸زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر جوانش رو به دامن گرفته.. هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّه ِ ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. 🔸سپه كوفه و شام استاده 🔸به تماشاى شه و شهزاده 🔸شه روی نعش پسر افتاده 🔸همه گفتند حسین جان داده حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها.. 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم - ✍سایر اشعار حضرت علی اکبر https://eitaa.com/fatemi8/1468
یل دریا دل ، یا ابوفاضل گیره قلبم به گیسوی علمدار نفسم عشقم ، جهت قبلم تقریباً سمت ابروی علمدار چقدر شیرین سخن ، داداش حقیقتاً بیخود نیست که میگن قمر قمر قمر تا شمشیر میزنه ، شبیه حسنه اصن ماه منه قمر قمر قمر میگه یا الله چه جیگر داره تیغی که ارث از حیدر داره کاری کرده اِبن سعد بگه لطفاً عباس دست برداره ... ابوفاضل یا اباالفضل ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زور بازوشو ، خم ابروشو خود ارباب جلوش غرق تماشاست میزنه لبخند ، با همین ترفند عاقلو دیوونش میکنه عباس تورو نمیدونم ، من الآن علقمم دارم داد میزنم قمر قمر قمر خمار ساقی اَم ، یا اَیُّهاالعزیز بازم برام بریز قمر قمر قمر قمری اَم ماه رو زمینی بَه چه علمدار مَه جبینی ادب تو زبون زد شده دست پرورده ی اُم البنینی ... ابوفاضل یا اباالفضل ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9(6).mp3
7.8M
▪️ یل دریا دل ، یا ابوفاضل ــ واحد 🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
پشتم شکست همه کس و کارم پاشو نکن به گریه وادارم بی تو داداش چطور برم خیمه پاشو با هم بریم علمدارم رومو زمین نزن پاشو عباس بعد تو کار خیمه واویلاست چشم انتظار نشسته توو خیمه پاشو بریم که زینبم تنهاست مشکِ تو افتاده فدا سرت اباالفضل مادرم اومد جای مادرت اباالفضل جون تو لشکر دم علقمه گرفته کل تنِ تو بوی فاطمه گرفته ... پاشو داداش بریم به خیمه ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پیش تنت نیزه کم آورده هر کی یه ذره از تنت بُرده جوری زده حرمله با دقت تیر وسط دوتا چشات خورده سقای من تشنه لب افتادی رو خاکا نامرتب افتادی دست تورو بُریده بودن که با صورت از رو مرکب افتادی تیر سه شعبه دوتا چشم تورو بسته بالا سرِ تو کمر حسین شکسته جونی ندارم تیرو از چشات بگیرم کاشکی کنار تو داداش منم بمیرم ... پاشو داداش بریم به خیمه ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اَدرِک اَخا میگی و جون میدی با زحمتی تنو تکون میدی میگی برو که خیمه تنها شد خیمه رو با سرت نشون میدی پاشو ببین حسین زمین گیر شد با خنده و هلهله تحقیر شد پاشو داداش چشمتو دور دیدن شمر واسه ی اهل حرم شیر شد بعد تو دیگه حرم امنیت نداره بی تو رقیه روی خارا پا میذاره پاشو اباالفضل داره خیمه میشه غارت آه حرم آماده شده برا اسارت ... پاشو داداش بریم به خیمه ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖